eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.6هزار دنبال‌کننده
131 عکس
29 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ «79» من از سر اخلاص روى خودرا به سوى كسى گرداندم كه آسمان‌ها و زمين را پديد آورد و من از مشركان نيستم. نکته ها عبور از افول و ناپايدارى و رسيدن به ثبات، جلوه‌اى از ديد ملكوتى است كه خداوند به حضرت ابراهيم داده است. «حَنيف» از «حنف»، به معناى خالص وبى‌انحراف، وگرايش به راه حقّ ومستقيم است. «فَطَرَ» كه به معناى آفريدن است، در اصل، مفهوم شكافتن را دارد. شايد اشاره به علم روز داشته باشد كه مى‌گويد: جهان در آغاز، توده‌ى واحدى بود، سپس از هم شكافته و كرات‌ جلد 2 - صفحه 498 آسمانى يكى پس از ديگرى پديد آمده است. «1» پیام ها 1- همين كه راه حقّ براى ما روشن شد، با قاطعيّت اعلام كنيم و از تنهايى نهراسيم. «إِنِّي وَجَّهْتُ» 2- كسى‌كه از پرستش بت‌هاى مادّى، محدود و فانى بگذرد، به معبودى معنوى، بى‌نهايت و ابدى مى‌رسد. «لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» 3- در جلوه‌ها غرق نشويد كه دير يا زود، رنگ مى‌بازند، به خدا توجّه كنيد كه جلوه آفرين است. «فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» 4- انسان مى‌تواند به جايى برسد كه عقائد باطل نسل‌ها و عصرها را درهم بشكند. «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» 5- توحيد ناب، همراه با برائت از شرك است. «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ»" ‏‏‏‏۷۹_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ حاجَّهُ قَوْمُهُ قالَ أَ تُحاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَ قَدْ هَدانِ وَ لا أَخافُ ما تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَنْ يَشاءَ رَبِّي شَيْئاً وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ «80» و قومش با وى به گفتگو و ستيزه پرداختند، او گفت: آيا درباره‌ى خدا با من محاجّه و ستيزه مى‌كنيد؟ و حال آن كه او مرا هدايت كرده است و من از آنچه شما شريك او مى‌پنداريد بيم ندارم، مگر آنكه پروردگارم چيزى بخواهد، (كه اگر هم آسيبى به من برسد، خواست خداست، نه بت‌ها) علم‌ پروردگارم همه چيز را فراگرفته، پس آيا پند نمى‌گيريد؟ جلد 2 - صفحه 499 پیام ها 1- اهل باطل، تعصّب دارند. «حاجَّهُ قَوْمُهُ» (آن‌گونه كه اگر بدهكار را آرام بگذارند طلبكار مى‌شود، قوم منحرف هم به جاى شرم از شرك خود، قد علم كرده احتجاج مى‌كنند) 2- تعصّب و پافشارى اهل باطل، شگفت‌آور است. «أَ تُحاجُّونِّي فِي اللَّهِ» 3- موحّد، حتّى اگر تنها باشد، از مقابله‌ى با جمعيّت نگرانى ندارد. أَ تُحاجُّونِّي فِي اللَّهِ‌ ... وَ لا أَخافُ‌ ... 4- حقّ جويى از انسان است ولى هدايت از خدا. «هَدانِ» (حتّى انبياهم نياز به هدايت الهى دارند) 5- آنكه مشمول هدايت الهى شود، بيم ندارد. «هَدانِ وَ لا أَخافُ» 6- نترسيدن از غير خدا، نشانه‌ى توحيد است. «لا أَخافُ» (مشركان، حضرت ابراهيم را به خطر و انتقام تهديد مى‌كردند) 7- از ريشه‌هاى شرك، گمان ضرر و ترس از آسيب‌رسانى بت‌ها و طاغوت‌ها مى‌باشد. «لا أَخافُ ما تُشْرِكُونَ» (ترس از بت‌ها، سبب پافشارى و تعصّب بر بت‌پرستى بود) 8- تأثير و نقش هر پديده‌اى وابسته به اراده خداوند است. «لا أَخافُ ما تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَنْ يَشاءَ رَبِّي» 9- ربوبيّت، سزاوار كسى است كه احاطه‌ى علمى دارد. «وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً» 10- حقيقت، امرى فطرى و وجدانى است كه براى شناخت آن، تذكّر كافى است. «أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 500" ‏‏‏‏۸۰_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «81» و چگونه از چيزى كه شريك خدا ساخته‌ايد بترسم و حال آنكه شما آنچه را كه خدا هيچ دليلى درباره‌ى آن بر شما نازل نكرده است شريك او گرفته و نمى‌ترسيد؟ اگر مى‌دانيد (بگوييد كه) كدام يك از ما دو دسته به ايمنى (در قيامت) سزاوارتر است؟ نکته ها كلمه‌ى «سلطان»، به معناى دليل و حجّت و برهان است. بر خلاف آنان كه ترس را انگيزه‌ى اعتقاد به خداوند مى‌دانند، اين آيه، ترس را انگيزه‌ى شرك مى‌داند. پیام ها 1- از تهديدات موهوم، نهراسيد. «كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ» 2- امنيّت روحى، در پرتو توحيد حاصل مى‌گردد. «كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ» 3- عقائد دينى بايد بر اساس دليل و برهان باشد. «كَيْفَ‌ ما أَشْرَكْتُمْ‌ بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً» 4- در بحث و مناظره، نبايد تعصّب مردم را تحريك كرد. «فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ» و نفرمود: ما در امان هستيم و شما در خطر. 5- علم صحيح، وسيله راهيابى به خداست، اگر آن را درست به كار گيريم، به نتايج صحيح مى‌رسيم. «إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 501" ‏‏‏‏۸۱_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ «82» كسانى كه ايمان آورده و ايمانشان را به ستم و شرك نيالودند، آنانند كه برايشان ايمنى (از عذاب) است و آنان هدايت يافتگانند. وَ تِلْكَ حُجَّتُنا آتَيْناها إِبْراهِيمَ عَلى‌ قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ «83» اين (نوع استدلال) حجّت ماست كه در برابر قومش به ابراهيم داديم، هر كس را كه بخواهيم (و شايسته بدانيم) به درجاتى بالا مى‌بريم. همانا پروردگارت حكيم و داناست (و بر اساس علم و حكمت مقام انسان‌ها را بالا مى‌برد). نکته ها آيات قبل درباره‌ى توحيد و شرك بود و اين آيات به منزله‌ى جمع‌بندى آيات گذشته است، چنانكه امام عليه السلام فرمود: مراد از ظلم در اين آيه شرك است. «1» در بعضى روايات مراد از ظلم را شك و ترديد گرفته‌اند. «2» البتّه شك گاهى غير اختيارى و مقدّمه‌ى تحقيق است، ولى گاهى جنبه بهانه و تشكيك دارد كه اين نوع دوّم، ظلم است. «3» امام باقر عليه السلام فرمود: اين آيه درباره حضرت على عليه السلام نازل شد كه لحظه‌اى در طول زندگى به سراغ شرك نرفت. «4» كلمه‌ى‌ «لَبْسٍ» به معناى پوشاندن است. بنابراين ايمان چون فطرى است، نابود شدنى نيست بلكه غبارهايى آن را مى‌پوشاند. «1». تفسير نورالثقلين. «2». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 2، ص 399. «3». تفسير راهنما. «4». بحار، ج 23، ص 367. جلد 2 - صفحه 502 پیام ها 1- آفت ايمان، ظلم و شرك و به سراغ رهبران غير الهى رفتن است. «آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ» 2- ايمان به تنهايى كافى نيست، تداوم لازم است. «لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ» 3- امنيّت و هدايت واقعى، در سايه‌ى ايمان و پرهيز از شرك است. آمَنُوا ... لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ‌ 4- تا ايمان خالص نباشد، دلهره است. وَ لَمْ يَلْبِسُوا ... بِظُلْمٍ‌ ... لَهُمُ الْأَمْنُ‌ 5- علم و حكمت دو شرط لازم براى تدبير و مديريّت است. «إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ» (با توجّه به اين‌كه كلمه‌ى «ربّ» در لغت به معناى مدير و مربّى آمده است) 6- موحّدى كه با برهان و دليل در برابر انحراف‌هاى جامعه بايستد، داراى درجاتى است. «دَرَجاتٍ» 7- درجات الهى، حكيمانه به افراد داده مى‌شود. «نَرْفَعُ دَرَجاتٍ‌ ... حَكِيمٌ‌»" ‏‏‏‏۸۲_۸۳_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنا وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسى‌ وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ «84» و ما به او (ابراهيم)، اسحاق و يعقوب را بخشيديم و يكايك آنان را هدايت كرديم و نوح را پيش از آنان هدايت كرده بوديم. و از نسل او (ابراهيم)، داود و سليمان و ايّوب و يوسف و موسى و هارون را (نيز هدايت كرديم) و ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم. جلد 2 - صفحه 503 نکته ها در اين آيه و دو آيه‌ى بعد، در مجموع نام 17 نفر از پيامبران آمده است‌ در ضمير «ذُرِّيَّتِهِ» دو احتمال است: يكى آنكه ضمير به حضرت ابراهيم برگردد، چون آيات پيش درباره‌ى اوست و اكثر اين افراد از نسل اويند، روايت نيز همين را مى‌فرمايد. ديگر آنكه به نوح عليه السلام برگردد، چون ضمير به نام او نزديكتر است و از نسل او پيامبرانى همچون لوط بوده‌اند. پیام ها 1- فرزند صالح، هديه و موهبت الهى است. «وَهَبْنا- نَجْزِي» 2- سنّتِ هدايت و بعثت، همواره جريان داشته است. «وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ» 3- الطاف الهى بى‌حساب و كتاب به كسى داده نمى‌شود. «كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»" ‏‏‏‏۸۴_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى‌ وَ عِيسى‌ وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ «85» و زكريّا، يحيى، عيسى و الياس را (نيز هدايت كرديم و) همه از شايستگانند. وَ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطاً وَ كلًّا فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمِينَ «86» و اسماعيل و يَسَع و يونس و لوط را (نيز هدايت كرديم) و همه را بر جهانيان برترى داديم. وَ مِنْ آبائِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ إِخْوانِهِمْ وَ اجْتَبَيْناهُمْ وَ هَدَيْناهُمْ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «87» واز پدران وذرّيه وبرادرانشان، كسانى را (مورد لطف قرارداده وبه خاطر لياقتشان آنان را به نبوّت) برگزيديم و به راه راست هدايتشان كرديم. جلد 2 - صفحه 504 نکته ها برخى گمان كرده‌اند كه ذريّه تنها به نوه‌هاى پسرى گفته مى‌شود، در حالى كه حضرت عيسى كه پدر نداشت و تنها از طرف مادر به ابراهيم عليه السلام منسوب بود، در اين آيه از ذريّه حضرت ابراهيم به شمار آمده است. وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ‌ ... عِيسى‌ امام صادق و امام كاظم عليهما السلام به استناد همين آيه، اهل‌بيت عليهم السلام را كه از طرف مادر به پيامبر مى‌رسند، ذرّيه رسول اللّه و ابناء رسول اللّه دانسته‌اند. «1» فخررازى نيز در تفسير خود، اين نكته را پذيرفته است. در «تفسير المنار» هم حديثى از صحيح بخارى نقل شده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله كلمه‌ى ذريّه را درباره‌ى امام حسن عليه السلام به كار برده است. برخى خواسته‌اند از كلمه‌ى‌ «مِنْ» در «مِنْ آبائِهِمْ» استفاده كنند كه در ميان پدران انبيا افراد منحرف هم بوده‌اند ولى لحن آيات، در مقام برگزيدگى پدران براى نبوت است. نه در مقام كفر و ايمان آنان. «2» «1». تفسير نورالثقلين. «2». تفسير نمونه." ‏‏‏‏۸۵_۸۶_۸۷_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى‌ مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ تَكُونُ لَهُ عاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ «135» بگو: اى قوم من! بر جايگاه و سيرت خويش عمل كنيد كه من نيز (بر اساس سيرت خويش) عمل مى‌كنم و به زودى خواهيد دانست كه سرانجام آن سراى از كيست، همانا ستمكاران رستگار نمى‌شوند. پیام ها 1- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، چون به راه خود يقين دارد، مأمور است در برخوردهاى خود، ثبات و قاطعيّت خود را به ديگران اعلام كند. قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى‌ مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ‌ ... 2- سرپيچى مردم، وظيفه‌ى پيامبران را عوض نمى‌كند. «إِنِّي عامِلٌ» 3- سرنوشت مردم، وابسته به عملكرد خودشان است. اعْمَلُوا ... فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ‌ 4- ملاك موفقيّت، حسن عاقبت و سرانجام كار است، نه جلوه‌ها و تلاشهاى زودگذر. «عاقِبَةُ الدَّارِ» 5- ظالم، رستگار نمى‌شود. «إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» 6- سرپيچى از راه خدا و انبيا ظلم است. «الظَّالِمُونَ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 560 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ «155» واين (قرآن) كتابى است مبارك كه آن را نازل كرديم. پس آن را پيروى نموده و تقوا پيشه كنيد، باشد كه مورد رحمت قرار گيريد. أَنْ تَقُولُوا إِنَّما أُنْزِلَ الْكِتابُ عَلى‌ طائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنا وَ إِنْ كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ «156» (آن قرآن را نازل كرديم) تا نگوييد كتاب (آسمانى)، فقط بر دو طايفه‌ى (يهود و نصارى) كه پيش از ما بودند نازل شده است و ما از علوم آنان بى خبر بوده‌ايم. نکته ها كلمه‌ «مُبارَكٌ» از ريشه‌ى «بركت»، بر دو امر تأكيد مى‌كند: 1. ريشه قوى و ثابت. 2. رشد دائم. قرآن، هم داراى مطالبى اساسى و تغييرناپذير و استوار است و هم با گذشت زمان، پرده‌هايى از اسرارش كشف و روز به روز جلوه‌ى آن بيشتر مى‌شود. جلد 2 - صفحه 588 «أَنْ تَقُولُوا» به معناى «لئلّا تقولوا» است، يعنى: تا نگوييد و بهانه نگيريد. «دراسة» به معناى تلاوت و علم است. پیام ها 1- قرآن، تنها كتاب تئورى و نظرى نيست، بلكه كتاب سعادت و برنامه‌ى عمل انسان است. كتاب ... فَاتَّبِعُوهُ‌ 2- سعادت بشر در دو چيز است: اطاعت حقّ، اجتناب از باطل. «فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا» 3- خداوند، حجّت را بر مردم تمام كرده است. كِتابٌ أَنْزَلْناهُ‌ ... أَنْ تَقُولُوا 4- دستگاه تبليغاتى مسلمانان بايد براى هر كشور و ملّت و زبانى، برنامه‌هاى صحيح در سطح جهان آماده كند، تا حجّت بر آنان تمام شود و نگويند ما از حقّ بى‌خبر بوديم. أَنْ تَقُولُوا ... كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ‌ پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا