"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ «96»
براى شما سوگند مىخورند تا شما از آنان راضى شويد. (بدانيد كه شما هم) اگر از آنان راضى شويد، قطعاً خداوند از گروه فاسق، خشنود نخواهد شد.
نکته ها
شايد سوگندشان در آيه قبل، براى آن بوده كه متعرّض آنان نشوند، در اين آيه علاوه بر صرفنظر و عدمتعرّض مسلمانان، خواهانِ رضايت قلبى آنان نيز هستند. «لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ»
منافقان، براى رضايت قلبى مسلمانان ارزشى قائل نبودند، اصرارشان بر رضايت، تنها براى مصون ماندن از عكسالعمل قهرآميز مسلمانان بود، تا بتوانند پايگاه اجتماعى و نفوذ خود را در جامعه حفظ كنند!
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «مَن التمسَ رضى اللَّه بسخطِ الناسِ رضىَ اللَّه عنه و ارضى عنه الناسَ و من التمس رضى الناس بسخطِ اللَّهِ سخط اللَّه عليه واسَخَط عليه الناسَ» كسىكه به قيمت خشم مردم، در پى رضاى خدا باشد، خدا از او راضى مىشود و مردم را هم از او راضى مىسازد، و هركس با خشمِ خدا در پى جلب رضايت مردم باشد، خداوند از او ناراضى مىشود و دل مردم را هم از او خشمگين و ناراضى مىكند. «1»
پیام ها
1- منافقان، در پى جلب نظر مردم و حفظ پايگاه خود در ميان مردمند و كارى به رضاى خدا و توبه ندارند. «لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 490
2- در پى جلب رضاى الهى باشيم، نه رضاى مردم كه گذشتِ مردم مهّم نيست، عفو وقهر الهى مهّم است. «فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى»
3- چون خدا از منافقان راضى نيست، آنان كه از منافقان راضى شوند، راهشان را از خدا جدا كردهاند. فَإِنْ تَرْضَوْا ... فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى
4- جلب رضاى مؤمنان در همه جا، مستلزم جلب رضاى خدا نيست. فَإِنْ تَرْضَوْا ... فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى
5- هرگز از فاسق، مادامى كه در فسق است، راضى نشويد. «فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۹۶_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
الْأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً وَ نِفاقاً وَ أَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «97»
باديهنشينانِ عرب (بهخاطر دورى از تعليم وتربيت وسخنان پيامبر)، در كفر ونفاق شديدترند وبه اينكه حدود آنچه را خدا بر پيامبرش نازل كرده ندانند سزاوارتر، و خداوند دانا و حكيم است
نکته ها
«اعراب» يعنى باديهنشينان. مفردِ آن «اعرابى» است، نه «عَرب».
اعرابى بودن به معناى دورى از فرهنگ دينى و تعاليم مكتب است. كلمهى «اعراب» ده بار در قرآن آمده و جز يك مورد، بقيّهى موارد، مثل روايات، نكوهشآميز است.
در حديث آمده است: «تفقّهوا فى الدّين فانّه مَن لم يتفقّه فى الدين فهو اعرابى» دينشناس شويد، چون هر كه فهم عميقِ دينى نداشته باشد، اعرابى است. در حديث ديگرى نيز مىخوانيم: «نحن بنوهاشم و شيعتنا العربُ و ساير الناسِ اعرابٌ» ياران و پيروان ما عرباند و ديگران اعرابند. «1»
مردم عصر پيامبر صلى الله عليه و آله دو گروه بودند: شهرنشين و باديهنشين. چون آيات قبل دربارهى
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 491
پيروزى مسلمانان در جنگ تبوك بود، اين آيه شايد اشاره به اين باشد كه از باديهنشينان جاهل و همجوار، غافل نباشيد كه ممكن است با تحريك دشمنان، دست به آشوب بزنند.
پیام ها
1- باديهنشينى، موجب دورى از فرهنگ وآداب دينى مىشود. «الْأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً»
2- محيط اجتماعى و فرهنگى انسان، در بينش و موضعگيرى او در مورد حقايق و معارف مؤثّر است. «الْأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً»
3- افرادِ ناآگاه و دور از فرهنگ، گاهى آلت دست كافران و منافقان قرار مىگيرند و از خود آنها هم بىمنطقتر مىشوند. «الْأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً وَ نِفاقاً»
4- كفر و نفاق، درجاتى دارد. «أَشَدُّ كُفْراً وَ نِفاقاً»
5- يكى از عوامل كفر و نفاق، ناآگاهى است. أَشَدُّ كُفْراً ... أَلَّا يَعْلَمُوا
6- دانستن احكام دين، لازم است وگرنه اعرابى هستيم. «يَعْلَمُوا حُدُودَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ»
7- شهرنشينان جاهل به حدود الهى، به منزلهى اعراب و باديهنشينان، بلكه بدتر از آنان هستند. «أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۹۷_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ مَغْرَماً وَ يَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوائِرَ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «98»
بعضى از باديهنشينان، كسانى هستند كه آنچه را انفاق مىكنند، (به خاطر نفاق يا ضعف ايمان،) ضرر حساب مىكنند وبراى شما پيش آمدهاى بد را انتظار مىكشند. بر خود آنان پيش آمد بد باد! و خداوند شنوا و داناست.
نکته ها
«مَغرَم»، از «غرامت»، به معناىِ ملازمت است. به بدهكار وطلبكار كه يكديگر را رها نمىكنند، «غَريم» گفته مىشود. و به بدهكارى كه ملازم انسان است تا آن بدهى را بپردازد، «مَغْرَمٍ» گويند.
«دوائر»، جمع «دائرة»، حوادثى است كه از هر طرف انسان را احاطه مىكند.
جلد 3 - صفحه 492
پیام ها
1- منافق وآنكه علم وايمان به حدود الهى و فرهنگ اسلامى ندارد، انفاق را ضرر مىپندارد. «يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ مَغْرَماً»
2- منافق، حسود است وبراى ديگران جز شرّ نمىخواهد. «يَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوائِرَ»
3- كسىكه براى ديگران تمنّاى شرّ دارد، خودش گرفتار آن مىشود. «يَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوائِرَ، عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ»
4- خداوند، به گفتهها و خصلتهاى انسان آگاه است. «اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۹۸_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ قُرُباتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ صَلَواتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّها قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «99»
امّا برخى از عربهاى باديهنشين، كسانى هستند كه به خداوند و روز قيامت ايمان دارند و آنچه را انفاق مىكنند، وسيلهى قرب به خدا و (جلب) دعا و صلوات رسول مىدانند. آگاه باشيد كه همين انفاقها، براى آنان موجب قرب است. به زودى خدا آنان را در رحمت خويش وارد مىكند. همانا خداوند آمرزنده و مهربان است.
پیام ها
1- اگر گروهى را سرزنش مىكنيم، خوبان آنها را فراموش نكنيم. بدنبالِ «الْأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً» مىفرمايد: وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ ...
2- باديهنشينى و محيط اجتماعى، اختيار رشد را از انسان نمىگيرد. وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ ...
3- ايمان، زمينهساز انفاق و آرامش است. «يُؤْمِنُ، يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ قُرُباتٍ»
4- از امكانات مادّى براى رسيدن به قرب الهى بهره بگيريم. «يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ قُرُباتٍ»
5- آنچه موجب قرب به خداست، نيّت خالص است، نه صِرف عمل. مؤمن و منافق هر دو انفاق مىكنند، ولى انفاق مؤمن ستوده است. «أَلا إِنَّها قُرْبَةٌ»
جلد 3 - صفحه 493
6- كار كردن براى جلب رضايت رسول خدا، با توحيد مخالفتى ندارد. «إِنَّها قُرْبَةٌ»
7- مؤمنِ انفاقگر، مشمول دعاى رسولخدا قرار مىگيرد. «صَلَواتِ الرَّسُولِ»
8- مؤمن، غرق در رحمت الهى است، «فِي رَحْمَتِهِ» و منافق، غرق در حوادث تلخ است. «عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ» (آيه قبل)
9- انفاق خالصانهى باديهنشينان كه از محيطِ بىفرهنگاند، بيشتر مورد تقدير و تمجيد است. «أَلا، إِنَّها، فِي رَحْمَتِهِ، غَفُورٌ، رَحِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۹۹_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «100»
ونخستين پيشگامانِ از مهاجران و انصار و كسانىكه با نيكوكارى آنان را پيروى كردند، خداوند از آنها راضى است و آنان نيز از خدا راضى، و (خدا) براى آنان باغهايى فراهم ساخته كه نهرها از پاى (درختان) آن جارى است، هميشه در آن جاودانهاند. اين است رستگارى و كاميابى بزرگ.
نکته ها
در اين آيه، مسلمانانِ صدر اسلام به سه گروه تقسيم شدهاند:
1. پيشگامان در اسلام و هجرت.
2. پيشگامان در نصرت پيامبر و يارى مهاجران.
3. متأخّران كه راه آنان را ادامه دادهاند.
امام صادق عليه السلام فرمودند: ابتدا خداوند نام مهاجرين با سابقه را برده، سپس نام انصار و ياوران را و سپس نام پيروان آنان را بيان نموده است. بنابراين جايگاه و مقام هر گروه را در جاى خود بيان كرده است. «1»
«1». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 2، ص 41.
جلد 3 - صفحه 494
به اتّفاق همهى مسلمانان، اوّلين زن مسلمان حضرت خديجه و اوّلين مرد مسلمان به اتّفاق شيعه ونظر بسيارى از اهلسنّت، علىبن ابىطالب عليهما السلام است. «1» چنانكه گفتهاند:
ميان تاريخنويسان خلافى نيست كه علىبن ابىطالب عليهما السلام، اوّلين مرد مسلمان است. «2»
البتّه عدّهاى مىگويند: ايمانِ نوجوانى ده ساله چه ارزشى دارد؟ در جواب آنان بايد گفت:
نبوّت حضرت عيسى و حضرت يحيى نيز در كودكى بود و ارزش داشت!
پیام ها
1- سبقت در كار نيك، ارزش است و موقعيّت پيشگامان در نهضتها بايد حفظ شود. «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ»
2- تنها پيروى از نيكىها وكمالات گذشتگان ارزش است، نه هر پيروى وتبعيّتى. «اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ»
3- اگر مؤمن، به قضاى الهى راضى باشد، خدا هم از او راضى است. «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ»
4- بهشت در سايهى ايمان، سبقت، هجرت، نصرت و تبعيّت به احسان است. السَّابِقُونَ ... أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ ...
«1». روايات در الغدير، (ج 3، ص 220- 240) و احقاقالحق، (ج 3، ص 114- 120) آمده است.
«2». تفسير قرطبى، ج 5، ص 3075؛ به نقل از مستدرك حاكم.
پانویس
پرش به بالا↑ در تفسیر برهان از مالک بن انس او از ابوصالح و او از ابن عباس نقل نموده که این آیه درباره امیرالمومنین على علیهالسلام نازل شده زیرا ایمان او به پیامبر اسلام جلوتر از همه مردم بوده و نیز به دو قبله نماز گذارده و در بیعت بدر و بیعة الرضوان با رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بیعت نموده و در دو هجرت شرکت نموده از مکه به سوى حبشه با جعفر بن ابىطالب و از حبشه به سوى مدینه و نیز از جماعتى از مفسرین روایت شده که این آیه درباره على بن ابىطالب علیهالسلام نازل شده است و نیز در کتاب نهجالبیان از شیبانى از امام صادق علیهالسلام نقل شده که این آیه درباره على علیهالسلام و مهاجرین و انصارى که از وى پیروى نموده اند، نازل گردیده است و در تفسیر مجمعالبیان ذکر شده که اینان از اهل بدر مى باشند چنان که عطاء بن ابىرباح گفته است.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص435"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠٠_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.100.mp3
3.24M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠٠_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ «101»
و از ميان باديهنشينانِ پيرامونِ شما، گروهى منافقند و از اهل مدينه نيز عدّهاى بر نفاق خو گرفتهاند، تو آنان را نمىشناسى، (ولى) ما آنها را مىشناسيم! بزودى آنان را دوبار عذاب خواهيم كرد، سپس به سوى عذابى سهمگين، بازگردانده مىشوند.
جلد 3 - صفحه 495
نکته ها
«مَرَدُوا» به معناى ممارست و تمرين بر صفت و كارى است تا آنجا كه خوى و خصلتى را ايجاد كند.
دوبار عذاب، «سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ» يكى رسوايى ميان مردم است و يكى سخت جان دادن.
چنانكه در آيهى 50 سوره انفال آمده است: «يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ»، فرشتگان مرگ، به صورت و پشت آنان سيلى مىزنند. و شايد مراد از دوبار عذاب، عذاب روحى و عذاب جسمى باشد.
پیام ها
1- مواظب منافقانى باشيم كه در كنار و اطراف ما هستند. «حَوْلَكُمْ»
2- كفر و نفاقِ باديهنشينان، شديد، ولى علنى است، امّا نفاق شهرنشينان مرموزانهتر است. «مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ»
3- نفاق، مراحلى دارد؛ گاهى سطحى و گاهى ريشهدار است. مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ ...
4- پيامبر، بدون عنايت و تعليم الهى، غيب نمىداند. «لا تَعْلَمُهُمْ»
5- آنان كه بر انحراف اصرار ورزند و خو بگيرند، عذابشان بيشتر است. «مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ، سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ»
6- منافق، در دنيا و آخرت گرفتار است و گرفتاريش چندان دور نيست. «سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۱_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا