09.Tawba.100.mp3
3.24M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠٠_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ «101»
و از ميان باديهنشينانِ پيرامونِ شما، گروهى منافقند و از اهل مدينه نيز عدّهاى بر نفاق خو گرفتهاند، تو آنان را نمىشناسى، (ولى) ما آنها را مىشناسيم! بزودى آنان را دوبار عذاب خواهيم كرد، سپس به سوى عذابى سهمگين، بازگردانده مىشوند.
جلد 3 - صفحه 495
نکته ها
«مَرَدُوا» به معناى ممارست و تمرين بر صفت و كارى است تا آنجا كه خوى و خصلتى را ايجاد كند.
دوبار عذاب، «سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ» يكى رسوايى ميان مردم است و يكى سخت جان دادن.
چنانكه در آيهى 50 سوره انفال آمده است: «يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ»، فرشتگان مرگ، به صورت و پشت آنان سيلى مىزنند. و شايد مراد از دوبار عذاب، عذاب روحى و عذاب جسمى باشد.
پیام ها
1- مواظب منافقانى باشيم كه در كنار و اطراف ما هستند. «حَوْلَكُمْ»
2- كفر و نفاقِ باديهنشينان، شديد، ولى علنى است، امّا نفاق شهرنشينان مرموزانهتر است. «مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ»
3- نفاق، مراحلى دارد؛ گاهى سطحى و گاهى ريشهدار است. مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ ...
4- پيامبر، بدون عنايت و تعليم الهى، غيب نمىداند. «لا تَعْلَمُهُمْ»
5- آنان كه بر انحراف اصرار ورزند و خو بگيرند، عذابشان بيشتر است. «مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ، سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ»
6- منافق، در دنيا و آخرت گرفتار است و گرفتاريش چندان دور نيست. «سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۱_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.101.mp3
2.42M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۱_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «102»
و (از اعراب) ديگرانى هستند كه به گناهان خويش اعتراف كردهاند، كار خوب و بد را به هم آميختهاند. اميد است خداوند توبهى آنان را بپذيرد (و لطف خويش را به آنان بازگرداند). همانا خداوند، آمرزنده و مهربان است.
جلد 3 - صفحه 496
نکته ها
چند نفر از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله، از شركت در جنگ تبوك تخلّف ورزيدند، آن هم نه از روى نفاق، بلكه به خاطر دلبستگى به زندگى. آيات انتقادآميز كه نازل شد، پشيمان گشتند وخود را به نشانهى توبه، به ستون مسجد بستند. تا آنكه خداوند توبهى آنان را پذيرفت و رسولخدا صلى الله عليه و آله طناب را گشود و آنها آمرزيده شدند.
پیام ها
1- همهى اصحاب پيامبر عادل نبودند، برخى مرتكب سيّئات هم مىشدند. «خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً»
2- انسان در ميان اعمالِ خود نبايد تنها نقاط قوّتش را ببيند، بلكه بايد بدنبالِ جبرانِ نقاط ضعف و خطاهايش باشد. اعْتَرَفُوا ... خَلَطُوا
3- اعتراف به گناه، انتقاد از خود و داشتن كارهاى خوب و صالح، زمينهساز بخشايش الهى است. «اعْتَرَفُوا، يَتُوبَ عَلَيْهِمْ»
4- گرچه خداوند وعدهى آمرزش داده، امّا انسان بايد ميان خوف و رجاء باشد. «عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ»
5- خطاكار پشيمان، به اميد نيازمند است و آغوش اسلام براى پذيرش او باز است. اعْتَرَفُوا ... إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ شرح مفصل آن در صفحات 378 و 379 ذکر شده است.
پرش به بالا↑ صاحب مجمع البیان از ابوحمزه ثمالى نقل کند که آنان سه نفر از انصار بودند به نام ابولبابة بن عبدالمنذر و ثعلبة بن ودیعة و اوس بن خدام که از دستور پیامبر براى رفتن به جنگ تبوک تخلف ورزیدند وقتى که این آیه نازل شده به نابودى خویش یقین کردند و خود را به ستونهاى مسجد بستند و یا تکیه دادند به همان کیفیت ماندند تا پیامبر وارد شد و از آنان سؤال کرد. آنها سوگند یاد کرده بودند که خود را از ستون مسجد نگشایند تا رسول خدا صلی الله علیه و آله بیاید و آنان را بگشاید. پیامبر فرمود: تا دستورى به من نرسد درباره بازکردن آنها اقدامى نکنم وقتى که آیه «عَسَى اللَّهُ أَنْ یتُوبَ عَلَیهِمْ» نازل گردید. پیامبر آنهائى را که خود را به ستون مسجد بسته بودند، باز کرد اینان با اموال خود نزد پیامبر آمدند و گفتند: یا رسول اللّه این اموال را بگیر و تصدق بده. پیامبر فرمود: مأمور به این کار نشده ام سپس آیه «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً» نازل گردید (چنان که طبرى صاحب جامع البیان از طریق على بن ابىطلحة از ابن عباس و نیز از سعید بن جبیر و زید بن اسلم روایت نموده است) و نیز گویند: اینان ده نفر بودند که یکى از آنان ابولبابة بوده چنانکه از ابن عباس و على بن طلحة ابىطلحة روایت کرده اند و نیز گویند: هشت نفر بودند که از زمره آنها ابولبابة و هلال بن امیة و کردم و ابوقیس بوده اند چنان که از سعید بن جبیر و زید بن اسلم روایت کنند و نیز گویند هفت نفر بوده اند چنان که از قتادة روایت شده و همچنین پنج نفر هم گفته اند (و نیز ابن مردویه و ابن ابىحاتم در تفاسیر خود از طریق عوفى از ابن عباس روایت کرده اند).
پرش به بالا↑ ابن مردویه در تفسیر خود در سندى که واقدى نیز در آنست از امسلمه روایت کرده، گوید: توبه ابولبابه در خانه من نازل شده و من شنیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگام سحر مى خندید. من گفتم: یا رسول الله چه چیز شما را به خنده آورده. فرمود: توبه ابولبابه قبول شده سپس گفتم: آیا اجازه دارم به او بگویم. فرمود: خودت میدانى لذا در حجره ایستادم، موقعى بود که هنوز آیه حجاب نازل نشده بود. گفتم: اى ابولبابه بشارت باد تو را که توبه تو قبول شده. مردم هجوم آوردند که ابولبابه که خود را به ستون مسجد بسته بود، باز کنند. ابولبابه مانع شد، گفت: باید رسول خدا صلی الله علیه و آله این کار را انجام بدهد، صبح شد. پیامبر او را از ستون مسجد باز کرد و این آیه نازل گردید.
پرش به بالا↑ عیاشى در تفسیر خود از محمد بن حجاج الکرخى و او مرفوعاً از خثیمة او از امام باقر علیهالسلام نقل نموده و گوید که کلمه (عسى) از ناحیه خدا انجام آن واجب است و این آیه درباره گناهکاران از شیعیان ما مى باشد.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص437."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۲_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.102.mp3
2.89M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۲_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «103»
از اموالشان صدقه (زكات) بگير تا بدين وسيله آنان را (از بخل و دنياپرستى) پاكسازى و رشدشان دهى و بر آنان درود فرست (و دعا كن). زيرا دعاى تو، مايهى آرامش آنان است و خداوند شنوا و داناست.
جلد 3 - صفحه 497
نکته ها
آيه در ماه رمضان سال دوّم هجرى در مدينه نازل شد و پيامبر فرمود: ندا دهند كه خداوند، زكات را نيز همچون نماز واجب ساخت. پس از يك سال نيز فرمان داد كه مسلمانان زكاتشان را بپردازند.
پيامبر، بر زكات دهندگان درود مىفرستد؛ «صَلِّ عَلَيْهِمْ»، ولى خداوند بر مجاهدانى كه در خاك و خون غلطيده و مقاومت مىكنند، درود مىفرستد. «أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» «1»
پیام ها
1- يكى از وظايف حاكم اسلامى، گرفتن زكات از مردم است. «خُذْ»
2- اسلام، مالكيّت خصوصى را مىپذيرد. «أَمْوالِهِمْ»
3- زكات، بخش كوچكى از سرمايهى شماست، با دلگرمى آن را پرداخت كنيد. «مِنْ أَمْوالِهِمْ»
4- پرداخت زكات، نشانهى صداقت انسان در ادّعاى ايمان است. «صَدَقَةً»
5- زكات، عامل پاكى روح از بخل، دنيا پرستى و مال دوستى است. «تُطَهِّرُهُمْ»
6- زكات، موجب رشد فضايل اخلاقى در فرد و جامعه است. «تُزَكِّيهِمْ»
7- رسول اكرم صلى الله عليه و آله به مردم عادّى درود و صلوات مىفرستد. زيرا بها دادن به مردم، تشويق آنان به نيكىها و شخصيّت بخشيدن به آنان است. «صَلِّ عَلَيْهِمْ»
8- رابطهى مالياتدهنده ومالياتگيرنده بايد عاطفى ومعنوى باشد. «خُذْ، صَلِّ»
9- دعاى پيامبر در حقّ مردم مستجاب است. «صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ»
10- نگوييم زكات دادن وظيفهاش بوده، ما هم تشكّر كنيم. «خُذْ، صَلِّ عَلَيْهِمْ»
11- تشويقها لازم نيست، هميشه مادّى باشد، گاهى تشويق معنوى كارسازتر است. «إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ»
«1». بقره، 157.
جلد 3 - صفحه 498
12- تشويق، سنگينى تكليف را سبك مىكند. «سَكَنٌ لَهُمْ»
13- سرچشمهى دستورات و تكاليف، علم الهى است. «وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۳_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.103.mp3
2.74M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۳_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ «104»
آيا ندانستند كه تنها خداوند از بندگانش توبه را مىپذيرد و صدقات را مىگيرد و اينكه خداوند، بسيار توبهپذير و مهربان است.
نکته ها
برخى از آنان كه در جنگ تبوك شركت نكردند، نزد پيامبر آمده و درخواست مىكردند كه توبهى آنان را بپذيرد. اين آيه مىفرمايد: توبهپذير خداست، نه ديگرى، و صدقات و زكاتى كه به پيامبر و امام داده مىشود، در حقيقت گيرندهاش خداوند است.
چون پيامبر به فرمان خدا زكات مىگيرد، در حقيقت خدا زكات گيرنده است. نظير آيهى بيعت: «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» «1» هر كس با تو اى پيامبر بيعت كند، گويا با خدا بيعت كردهاست.
امام صادق عليه السلام فرمود: صدقه در دست فقير قرار نمىگيرد، مگر آنكه در دست خدا قرار گيرد. آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود. «2»
از امام صادق عليه السلام سؤال شد كه آيا گرفتن زكات مخصوص پيامبر است يا بعد از آن حضرت نيز ادامه دارد؟ حضرت فرمودند: آرى، ادامه دارد. «3»
پیام ها
1- پيامبر خدا نيز حقّ توبهپذيرى ندارد، تا چه رسد به كشيشها و مقامات كليسا. اين مقام، خاصّ خداست. «هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ»
2- پرداخت زكات، لازمهى توبهى واقعى است. يَقْبَلُ التَّوْبَةَ ... وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ
«1». فتح، 10.
«2». تفسير برهان.
«3». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 499
3- انقلاب درونى، مقدّم بر كمكهاى مادّى است. يَقْبَلُ التَّوْبَةَ ... يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ
4- توبه تنها پشيمانى نيست، به دنبال آن اصلاح و عمل لازم است. «يَقْبَلُ التَّوْبَةَ، يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ»
5- چون گيرندهى صدقات خداست، پس با دلگرمى بدهيم و بهترين جنس را با بهترين شيوه بپردازيم. أَنَّ اللَّهَ ... يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ
6- زكات، مالياتى اسلامى است كه از قداست برخوردار است، زيرا گيرندهى آن خداوند است. «يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۴_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.104.mp3
2.8M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۴_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «105»
وبگو: (هر گونه كه مىخواهيد و مىتوانيد) عمل كنيد، كه بزودى خداوند و پيامبرش و مؤمنان كار شما را مىنگرند و بزودى به سوى داناى غيب و آشكار بازگردانده مىشويد، پس شما را به آنچه انجام مىداديد، آگاه خواهد كرد.
نکته ها
اين آيه كه بيان كنندهى آگاهى خدا وپيامبر ومؤمنان از عملكرد ماست، همان عقيدهى شيعه را مبنى بر «عرضهى اعمال» بر اولياى خدا بيان مىكند. اين عرضه، روزانه يا هر هفته و هر ماه انجام مىگيرد و اگر اعمال ما خوب باشد، اولياى خدا از ما شاد مىشوند و اگر بد باشد، نگران و اندوهگين مىگردند. ايمان به اين عرضهى عمل، در ايجاد تقوا و حيا مؤثّر است. امام صادق عليه السلام فرمود: اى مردم! با گناهِ خود، رسول خدا را ناراحت نكنيد. «1»
به گفتهى روايات، مراد از «مؤمنون»، امامان معصومند كه خداوند آنان را از اعمال ما آگاه مىسازد. «2»
«1». تفسير كنزالدقائق.
«2». تفسير كنزالدقائق.
جلد 3 - صفحه 500
پیام ها
1- انسان در عمل آزاد است، نه مجبور. «اعْمَلُوا»
2- توجّه به اينكه اعمال ما زير نظر خداست، مانع گناه است. «فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ»
3- هر چه بينندهى اعمال بيشتر باشد، شرم وحياى انسان از خلافكارى بيشتر است، به خصوص اگر بيننده، خدا و پيامبر و مؤمنان باشند. «فَسَيَرَى اللَّهُ، وَ رَسُولُهُ، وَ الْمُؤْمِنُونَ»
4- عمل معيار سنجش است، آنچه در دنيا بر اولياى خدا عرضه مىشود عمل است، آنچه هم در قيامت مورد حساب قرار مىگيرد، عمل است. «اعْمَلُوا، فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ، فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
5- اعمال انسان حقايقى دارد كه در قيامت براى او روشن خواهد شد. «فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ، فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۵_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.105 (1).mp3
1.56M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۵_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.106.mp3
2.31M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۶_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
بليغاتِ حقّ به جانب دشمن را نخوريم. «إِنْ أَرَدْنا إِلَّا الْحُسْنى»
13- دروغگويى خصلت كفّار و منافقان است. «إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ مفسرین گویند که بنى عمرو بن عوف مسجد قبا را آماده کردند و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله فرستادند که بیاید و نماز بگذارد جماعتى از منافقین که از بنىغنم بن عوف بودند، حسد ورزیدند و مسجد دیگرى بنا نمودند و گفتند: ما در اینجا نماز میگذاریم و به مسجد قبا نمى رویم. اینان دوازده یا پانزده نفر بودند که از زمره آنان ثعلبة بن حاطب و معتب بن قشیر و نبتل بن الحرث بودند و مسجد خود را جنب مسجد قبا بنا نمودند. وقتى که از ساختن آن فارغ شدند نزد پیامبر آمدند در حالتى که پیامبر مترصد رفتن به جنگ تبوک بود از مسجد خویش تعریف نمودند. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: عازم سفر هستم اگر مراجعت کردم انشاءاللَّه نزد شما خواهم آمد پیامبر به تبوک رفت و بعد از مراجعت از تبوک این آیه نازل گردید».
پرش به بالا↑ ابن مردویه در تفسیر خود از طریق ابن اسحق روایت کرده و گوید: ابن الشهاب الزهرى از ابن اکیمة لیثى از برادرزاده خود ابورهم الغفارى نقل نموده و درباره مسجد ضرار چنین افزوده که پیامبر هنگام بازگشت از تبوک نزدیک مدینه وارد گردید این آیه درباره مسجد مزبور نازل گردید. پیامبر پس از نزول این آیه مالک بن الدخشن و معن بن عدى یا برادرش عاصم بن عدى را خواند و فرمود: بروید به طرف این مسجدى که اهل آن ظالم مى باشند آن را خراب کنید و بسوزانید. آنها رفتند و دستور پیامبر را عملى کردند.
پرش به بالا↑ على بن ابراهیم در تفسیر خود گوید: عده اى از منافقین نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و اجازه خواستند که مسجدى براى مردان پیر و سالخورده و علیل بنا کنند. پیامبر در حالتى که براى رفتن به جنگ تبوک خود را آماده کرده بود اجازه داد پس از بازگشت از جنگ تبوک این آیه درباره مسجد مزبور و درباره ابوعامر الراهب سازنده آن نازل گردید و امام حسن عسکرى علیهالسلام بنا به نقل سید هاشم بحرانى در تفسیر برهان که از امام کاظم علیهالسلام نقل فرموده. چنین فرماید که ابوعامر مردى فاسق بود و پیامبر پس از مراجعت دستور فرمود مسجد مزبور را بسوزانند.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص439."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۷_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.107.mp3
3.52M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۷_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ «108»
در آن (مسجد ضرار،) هرگز (براى نماز) نايست، همانا مسجدى كه از روز نخست بر اساس تقوا بنا شده، سزاوارتر است كه در آن نماز برپادارى. (زيرا) در آن مسجد، مردانى هستند كه دوست دارند خود را پاك سازند و خداوند پاكان را دوست مىدارد.
نکته ها
مسجدى كه از آغاز بر پايهى تقوا، بنا نهاده شد، مسجد «قُبا» ست كه هنگام هجرت به مدينه ساخته شد. «1»
فخر رازى مىگويد: وقتى سابقهى تقوا، مايهى ارزش يك مسجد است، سبقت انسان به ايمان و تقوا، بيشتر ارزش دارد و على عليه السلام كه از روز اوّل مؤمن بود، برتر از كسانى است كه پس از سالها شرك، مسلمان شدند. «2»
پیام ها
1- در مسجدى كه پايگاه مخالفانِ نظام اسلامى است، به نماز نايستيم. «لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً»
2- عبادت از سياست جدا نيست. حتّى به وسيله نماز نبايد باطلى را تقويت
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير كبيرفخررازى.
جلد 3 - صفحه 505
كرد. «لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً» (تائيد كفر و نفاق وتفرقه حرام است)
3- رهبر، الگوى ديگران است. پيامبر نبايد وارد مسجد ضرار شود تا ديگران هم وارد نشوند. لذا خطابِ آيه به پيامبر است. «لا تَقُمْ فِيهِ»
4- رهبر جامعه بايد در موضعگيرى پيشگام باشد. «لا تَقُمْ فِيهِ»
5- اگر مردم را از رفتن به مراكز فساد باز مىداريم، بايد مكانهاى سالم و مفيدى را جايگزين و به آن راهنمايى كنيم. «لا تَقُمْ، تَقُومَ»
6- ارزش هرچيز وابسته به اهداف و انگيزهها و نيّات بنيانگزاران آن دارد. «أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى»
7- مسجد، زمينهى پاكى از پليدىهاى جسمى و روحى است. «فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا»
8- همنشينى با صالحان ارزش است. فِيهِ رِجالٌ ...
9- ارزش مكانها، بسته به افرادى است كه به آنجا رفت وآمد مىكنند. ارزش يك مسجد به نمازگزارانِ آن است، نه گنبد و گلدستهى آن. لَمَسْجِدٌ ... أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ، فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا
10- نماز و مسجد، وسيلهى تهذيب و پاكى است. لَمَسْجِدٌ فِيهِ ... يَتَطَهَّرُوا
11- علاقه به كمال و پاكى، خود يك كمال است. «يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا»
12- پاكان، محبوب خدايند. «يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ واحدى در اسباب النزول خود از سعد بن ابى وقاص روایت کند که منافقین مسجدى شبیه مسجد قبا ساختند و منظورشان این بود که ابوعامر راهب را به امامت جماعت مسجد برگمارند. وقتى که از ساختن آن فارغ شدند نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمدند و گفتند: مسجدى ساختیم و از تو مى خواهیم که در آن نماز بگذارى سپس این آیه نازل شد.
پرش به بالا↑ ترجمه، «در آن، مردانى هستند که دوست میدارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست میدارد».
پرش به بالا↑ صحیح ترمذى.
پرش به بالا↑ کتاب اخبارالمدینه از عمر بن شبه.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص441."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۸_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.108.mp3
3.19M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۸_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ «109»
آيا كسىكه بنيان (كار) خود را بر پايهى تقوا و رضاى الهى قرار داده بهتر است، يا كسىكه بنياد (كار) خويش را بر لبهى پرتگاهى سست و فروريختنى نهاده كه او را در آتشِ دوزخ مىاندازد؟ خداوند گروه ستمگر را هدايت نمىكند.
جلد 3 - صفحه 506
نکته ها
آيهى قبل، مقايسهى مسجد ضرار و مسجد قبا بود، و در اين آيه مقايسهى بانيان آن دو مسجد است.
كلمهى «شَفا»، به معناى لبه و كناره، «جُرُفٍ»، به معناى حاشيهى نهر يا چاه كه آب زير آن را خالى كرده و پرتگاه شده است، و «هارٍ»، به معناى سست مىباشد.
پیام ها
1- ارزش كارها به نيّت آنان است، نه ظاهر اعمال. مسجد قبا براى خدا ساخته شد و مسجد ضرار با انگيزهى تفرقهافكنى! «أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى تَقْوى»
2- بنياد باطل بر باد است. «بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ»
3- گاهى مسجد، بانيان خود را به قعر دوزخ مىافكند. «فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ»
4- سوء استفاده از مراكز مذهبى و باورهاى دينى مردم، ظلم است. «الظَّالِمِينَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۹_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.109 (1).mp3
3.06M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۹_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «110»
بنيانى را كه منافقان بنا نهادند، همواره موجب تحيّر و سردرگمى در دلهاى آنان است. (آنها راه نجاتى ندارند،) مگر آنكه دلهايشان (از نفاق) جدا شود (يا با مرگ، متلاشى شود) و خداوند دانا و حكيم است.
پیام ها
1- بنيانهاى اعتقادى منافقان، سست و همراه با ترديد است. «بَنَوْا رِيبَةً»
2- امراض قلبى و روحى، گاهى به صورت خصلتى پايدار و بىتغيير در مىآيد.
لا يَزالُ ... رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ
3- بيمارىهاى قلبى و روحى، با توبهى ظاهرى و لفظى مداوا نمىشود. «إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ»
جلد 3 - صفحه 507
4- منافقان داراى تشكيلات و پايگاه هستند. «بُنْيانُهُمُ»
5- منافق، آرامش ندارد. «رِيبَةً»
6- خداوند از انگيزهى منافقان در ساختن مسجد ضرار آگاه است. «عَلِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۱٠_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «111»
همانا خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را به بهاى بهشت خريده است. آنان در راه خدا مىجنگند تا بكشند يا كشته شوند. (وفاى به اين) وعدهى حقّ كه در تورات و انجيل و قرآن آمده بر عهده خداست و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟ پس مژده باد شما را بر اين معاملهاى كه به وسيلهى آن (با خدا) بيعت كرديد و اين همان رستگارى بزرگ است.
نکته ها
دنيا، بازار است و مردم در آن معاملهگر. فروشنده، مردماند و خريدار خداوند. متاعِ معامله، مال و جان است و بهاى معامله بهشت. اگر به خدا بفروشند، سراسر سود و اگر به ديگرى بفروشند، يكسره خسارت است.
معامله با خدا چند امتياز دارد:
1. خود ما و توان و دارايى ما از اوست، سزاوار نيست كه به جز او بدهيم.
2. خداوند، اندك را هم مىخرد. «مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ»
3. عيوب جنس را اصلاح مىكند و رسوا نمىسازد.
4. به بهاى بهشت مىخرد. خداوند در خريدن وارد مزايده مىشود و نرخى را پيشنهاد مىكند كه فروختن به غير او احمقانه و خسارت است.
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: براى بدنهاى شما جز بهشت، بهايى نيست، پس خود را به كمتر
جلد 3 - صفحه 508
از بهشت نفروشيد. «1»
پیام ها
1- با داشتن خريدارى همچون خدا، چرا به سراغ ديگران برويم؟ «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى»
2- خداوند، تنها از مؤمن خريدار است، نه از منافق و كافر. «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»
3- در پذيرش الهى، جهاد با جان بر جهاد مالى مقدّم است. «أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ»
4- بهشت، در سايهى جهاد و شمشير و تقديم جان و مال به خداوند است. «لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
5- اگر هدف از جهاد، خدا باشد، كشته شدن يا كشتن، تفاوتى نمىكند. «يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ»
6- هدف مؤمن از جنگ، ابتدا نابود كردن باطل و اهل آن و سرانجام شهادت است. «فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ»
7- در معامله با خدا، سود يقينى و قطعى است. «وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا» در مزايده با خداوند هرچه هست حقّ و به سود انسان است، بر خلاف ديگران كه يا قصد جدّى نيست يا بىانگيزهو دروغ است، يا غلّو، يا از روى هوس و يا براى طرد كردن رقيب است.
8- ارزش جهاد، مجاهدان و شهيدان، مخصوص اسلام نيست، در تورات و انجيل هم مطرح است. و اگر امروزه در آن كتابها نيست، نشان تحريف آنهاست. «فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ»
9- گرچه ما بر خدا حقى نداريم، امّا خداوند براى ما بر عهدهى خودش حقوقى قرار داده است. «وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا»
10- خداوند مجاهدان مخلص را طرف معاملهى خود قرار داده است. «بايَعْتُمْ» و نفرمود: «بعتم»
«1». تفسير مجمعالبيان.
جلد 3 - صفحه 509
11- بهترين بشارت، تبديل فانى به باقى و دنيا به آخرت است و غير آن خسارت و حسرت است. «فَاسْتَبْشِرُوا»
12- در كنار انتقاد از منافقانِ جهادگريز، بايد از مؤمنانِ مجاهد تقدير وتشكّر شود. «فَاسْتَبْشِرُوا»
13- بالاترين رستگارى تنها در سايهى معامله با خداست. «ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۱۱_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ «112»
(مؤمنانِ مجاهد،) اهل توبه، عبادت، ستايش، سياحت، ركوع، سجود، امر به معروف ونهى از منكر و حفظِ حدود و مقرّرات الهىاند و چنين مؤمنانى را بشارت ده.
نکته ها
در اين آيه، نُه صفت براى مؤمنانِ مجاهد بيان شده است: از گناهان توبه كرده، در مدار عبادت قرار مىگيرند. با زبان، حمد و با پا حركت و با بدن ركوع و سجود دارند، پس از خودسازى، با امر به معروف به اصلاح جامعه مىپردازند و از مرز قوانين الهى خارج نمىشوند.
توبه از گناه، راه عبادت را باز مىكند، زبانِ ستايشگر همراه با پويايى و تحرّك، آمادگى براى ركوع و سجود در پيشگاه خدا مىآورد، و امر به معروف و نهى از منكر، حافظِ حدود الهى در جامعه است.
كلمهى «التَّائِبُونَ»، نشانهى آن است كه مؤمنانى كه جان و مال خود را به خدا مىفروشند، مىتوانند با يك انقلاب و بازسازى درونى و اعراض از كردارهاى نارواى گذشته، وارد اين
جلد 3 - صفحه 510
ميدان معامله با خدا شوند. «1»
عُبّاد بصرى در راه مكّه امام سجاد عليه السلام را ديد، به حضرت گفت: «تركتَ الجهادَ و صعوبَته واقبلتَ الىالحجِّ و لِينَه؟» جهاد و سختى آن را رها كردهاى، به حج وآسانى آن روى آوردهاى؟ آنگاه آيهى إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى ... را خواند! حضرت فرمودند: ادامهى آن را هم بخوان! عبّاد آيهى التَّائِبُونَ ... را خواند. حضرت فرمود: اگر ياران ما اين صفات و كمالات را دارا مىبودند، بر ما واجب بود، قيام كنيم و در آن صورت، جهاد از حجّ برتر بود. «2»
در روايتى آمده است كه مراد از «السَّائِحُونَ» روزهداران مىباشد. «3»
پیام ها
1- شرط وفادارى خداوند به پيمان خود، پايدارى مؤمنان بر حفظ حدود الهى است. وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ ... التَّائِبُونَ ...
2- جهاد اكبر و خود سازى، لازمهى جهاد اصغر در جبهههاست. يُقاتِلُونَ ... التَّائِبُونَ ...
3- اسلام دينى جامع است، اشك را در كنار شمشير و عبادت را در كنارِ سياحت قرار داده است. يُقاتِلُونَ ... التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ ... السَّائِحُونَ
4- آنچه مطلوب است، ملكه شدن كمالات در انسان است. التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ ...
5- تقويت روحيهى رزمندگان اسلام، با ذكر و ياد خدا و عبادت است، نه شراب و موسيقى و ... كه در جبههى دشمن است. يُقاتِلُونَ، التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ، ...
6- تحرّك، تلاش، سياحت، هجرت و خودسازى، در راه كسب كمال و قربالهى ارزش است. «السَّائِحُونَ» (مردان خدا، راكد و زمينگير نيستند)
7- سرباز ورزمندهى اسلام بايد اهل نماز و عبادت باشد. «يُقاتِلُونَ، الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ»
«1». چنانكه در ماجراى كربلا، افرادى مانند زُهير و حُر، با آنكه سابقهى درخشانى نداشتند، ولى در يك چرخش و معامله با خدا، جان خود را تسليم كردند و درخشيدند.
«2». وسائل، ج 15، ص 46.
«3». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 511
8- در مسير كمال، اوّل خودسازى است، بعد جامعهسازى. التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ ... الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ ...
9- درگيرى با دشمن در مرزها، ما را از مفاسد و منكرات داخلى غافل نسازد. يُقاتِلُونَ، الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ ...
10- براى حفظ حدود الهى، بايد هم با دشمن خارجى جنگيد، هم با مفاسد داخلى مبارزه كرد. «يُقاتِلُونَ، النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ، الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۱۲_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ «114»
و آمرزشخواهى ابراهيم براى پدرش (عموى مشركش كه سرپرستى او را به عهده داشت)، فقط به خاطر وعدهاى بود كه به او داده بود، (آن هنگام كه از هدايتش نااميد نبود،) پس هنگامى كه برايش روشن شد، او دشمن خداست، از او بيزارى جست. همانا ابراهيم، اهل آه وناله (از ترس خدا) و بردبار بود.
نکته ها
در آيهى قبل، سخن از اين بود كه پيامبر و مؤمنان حقّ دعا كردن براى مشركان را ندارند، هرچند از خويشاوندانشان باشند. اين آيه، پاسخ شبههاى را مىدهد كه پس چرا حضرت ابراهيم، به عموى مشرك خود دعا كرد و به او وعدهى استغفار داد؛ «سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي» «1»، اين آيه مىفرمايد، وعدهى ابراهيم به اميد هدايت او بود. امّا چون عمو در حال شرك مرد، ابراهيم هم استغفار را رها كرد.
سؤال: چرا حضرت ابراهيم پس از مرگ عمو هم براى او دعا مىكرد؟ «ربّنا اغفر لى ولوالدىّ»؟ «2»
پاسخ: والد به پدر واقعى گفته مىشود، ولى اب، به پدر، معلّم، عمو، پدر زن، و جدّ هم گفته مىشود. دعاى ابراهيم براى پدر واقعىاش بوده، نه عموى مشركش.
قرآن در يازده آيه، از عموى ابراهيم تعبير به «أب» كرده است، تا بفهماند ابراهيم عليه السلام تحت سرپرستى چه كسى بوده، ولى تحت تأثير قرار نگرفته است.
امام صادق عليه السلام فرمود: ابراهيم عليه السلام اهل دعا وگريههاى بسيار و «اواه» بود. «3»
پیام ها
1- آنچه سبب بدگمانى به اولياى خداست، بايد برطرف شود و توجيه صحيح ارائه گردد. «مَوْعِدَةٍ وَعَدَها»
«1». مريم، 47.
«2». ابراهيم، 41.
«3». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 513
2- وفاى به عهد، حتّى نسبت به كافر هم لازم است. «مَوْعِدَةٍ وَعَدَها»
3- علم انبيا محدود است. فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ ...
4- در برابر رفتار تند كافران، حلم خود را از دست ندهيم. «1» تَبَرَّأَ مِنْهُ ... لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ
5- برائت از عمو به خاطر خدا، نشانهى عشق و خشوع ابراهيم نسبت به خداوند است. «اواه»
«1». عموى ابراهيم او راى تهديد مىكرد كه سنگسارت خواهم كرد؛ لئنلمتنته لأرجمّنك (مريم، 46) ولى ابراهيم همچنان بردبار بود"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۱۴_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام