eitaa logo
🌸🌿 تفسیر روزانه قرآن 📖
160 دنبال‌کننده
66 عکس
82 ویدیو
0 فایل
منبع:🌹 تفسیر سلیس و روان "نور" 🌹 به زبان عامیانه و بدون پیچیدگی های فنی و ادبی و فلسفی، توسط استاد قرائتی و همکارانشان
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَاراً وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (3) و اوست خدايى كه زمين را گسترانيد و در آن كوه ها و نهرها قرار داد و از هر ميوه اى، دو جفت در آن قرار داد. او روز را با شب مى پوشاند. قطعاً در اين (امور) براى كسانى كه فكر مى كنند نشانه هايى است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: آيه قبل درباره ى آسمان ها بود واين آيه در مورد زمين ونعمت هاى زمينى است. «رواسى» جمع «راسيه» به معناى ثبوت است و از اينرو به كوه هاى ثابت و استوار رواسى مى گويند. «زوج» و «زوجان» هر دو به معناى نر و ماده است. گرچه «لينه» دانشمند گياه شناس، در قرن 18 موفق به كشف قانون زوجيّت گياهان شد، امّا اسلام در هزار و چند صد سال قبل به اين نكته اشاره كرده است. البتّه مردم مسئله ى نر و ماده را در بعضى گياهان مثل خرما، فهميده بودند، ولى عموميّت زوجيّت از طريق قرآن اعلام شد. نر و ماده در گياهان، گاهى در يك درخت يا شكوفه و گاهى در دو درخت يا دو شكوفه است.(5) جمله «مدّ الارض» شايد به بيرون كشيده شدن زمين از زير آب اشاره دارد كه در روايات به نام «دَحْو الارض» آمده است. اين احتمال با نظريه زمين شناسان امروزى كه مى گويند: زمين ابتدا در زير آب قرار داشته، مطابقت دارد. واللَّه العالم نظام آفرينش بر اساس زوجيّت است: الف: زوجيّت در نباتات؛ «وانبتت من كلّ زوج بهيج»(6) ب: زوجيّت در حيوانات؛ «و من الانعام ازواجاً»(7) ج: زوجيّت در انسان؛ «خلق لكم من انفسكم ازواجاً»(8) د: زوجيّت در همه چيز؛ «و من كلّ شى ءٍ خلقنا زوجين»(9) ------------------------------------------------------- 5) تفسير فرقان. 6) حج، 5. 7) شورى، 11. 8) روم، 21. 9) ذاريات، 49. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - گستردگى زمين، حكيمانه و با تدبير انجام گرفته است. «مدّ الارض» (گستردگى زمين و وجود كوهها در آن، باعث حفظ تعادل زمين و عامل بهره مندى انسان هاست، زيرا كه اگر تمام زمين مسطح يا كوهستانى بود، امكان زندگانى وجود نداشت.) - كوهها، منبع ذخيره آب و نهرها وسيله ى توزيع آب و هر دو زمينه ساز زندگى انسان ها هستند. «رواسى و انهاراً» - توالى و تبادل شب و روز، عامل زندگى است. «يغشى الّيل النّهار» (وگرنه يا همه چيز در اثر حرارت مى سوخت و يا بواسطه ى عدم نور و حرارت پژمرده مى شد و يخ مى زد.) - جهان طبيعت، كلاس درس است نه خانه غفلت. «لقوم يتفكّرون» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَفِي الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَغَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَي بِمَاء وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَي بَعْضٍ فِي الأُكُلِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (4) و در زمين قطعاتى است مجاور هم و باغ هايى از انواع انگور و كشت زار و درختان خرما (محصولاتى مختلف) همانند و غير همانند كه همه با يك آب آبيارى مى شوند و بعضى ميوه ها را در خوردن بر بعضى برترى داديم. همانا در اين (تنوع ميوه ها و مزه ها با آنكه از يك آب و خاك تغذيه مى شوند) براى كسانى كه تعقل دارند حتماً نشانه هايى است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: كلمه «صنوان» بر خلاف ظاهرش كه قالب تثنيه دارد، جمع «صِنو» به معناى شاخه اى است كه از اصل درخت خارج مى شود، و در اينجا به معناى مشابه و مانند است. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - زمين، قطعاتى مجاور يكديگر است كه هر قطعه اى استعداد خاص خود را داراست. «قطع مجاورات» - تنوع ميوه ها با رنگ، مزه، بو و شكل هاى مختلف، همه از نشانه هاى قدرت الهى است. «لاياتٍ» - تنوع ميوه ها با اراده و خواست خداوند است وگرنه يك آب، يك نوع مزه بيشتر ندارد. «يُسقى بماءٍ واحد» - همجوارى، دليل يكسانى نيست. ملاك برترى، بهره دهى بيشتر است. «متجاورات - نفضّل فى الاُكل» - انديشمندان از خوردنى ها، روح ايمان خود را نيز تقويت واشباع مى كنند در حالى كه ديگران، تنها به پركردن شكم خود اكتفا مى نمايند. «لايات لقوم يعقلون» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَإِن تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَئِذَا كُنَّا تُرَاباً أَئِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أُوْلَـئِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ الأَغْلاَلُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَأُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدونَ (5) اگر تعجب مى كنى پس عجيب گفتار آنهاست (كه مى گويند:) آيا آنگاه كه خاك شديم، آيا به آفرينش تازه اى در مى آييم؟ آنانند كسانى كه به پروردگارشان كفر ورزيدند و همانانند كه غلّ ها در گردنشان باشد و همانانند همدم آتش كه در آن جاودانه اند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: اين آيه خطاب به پيامبر مى فرمايد: از انكار نبوّت توسط مردم تعجّب مكن، زيرا آنها از قدرت من، در زنده كردن مردگان نيز در تعجّباند و آن را باور ندارند. منكرين معاد دليلى بر محال بودن معاد، ارائه نداده اند و تنها وقوع آن را بعيد مى شمرند. در مقابل، قرآن علاوه بر ذكر عدالت و حكمت خداوند كه مستلزم وجود قيامت است، بارها در مقام جواب از اين استبعاد منكرين برآمده است؛ يك جا مى فرمايد: اگر شما در وقوع قيامت شك داريد، از آفرينش ابتدايى خود ياد كنيد كه ما چگونه شما را از خاك و نطفه آفريديم. «ياايها النّاس ان كنتم فى ريب من البعث فانّا خلقناكم من تراب ثم من نطفة»(10) و در جاى ديگر مى فرمايد: اى پيامبرصلى الله عليه وآله! به مردم بگو: همان كسى كه بار اول شما را آفريد، بار ديگر در قيامت شما را خلق خواهد كرد و جاى هيچ گونه تعجّبى هم نيست. «قل يحييها الّذى أنشاها اوّل مرّة و هو بكلّ خلق عليم»(11) ------------------------------------------------------ 10) حج، 5. 11) يس، 79. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - انكار معاد يعنى انكار قدرت، عدالت و حكمت خداوند و اين كفر است. «اولئك الّذين كفروا» - منكر معاد چون تمام هدفش دنياست، به غل و زنجير ماديّت، هواپرستى، جهل و خرافات مبتلا مى گردد و اينچنين كسى در آخرت نيز در غل و زنجير عذاب الهى خواهد بود. «الاغلال» - غل و زنجير در قيامت بر روى گردن منكرين نيست تا بتوانند آن را بردارند، بلكه چنان به درون گردنشان فرو رفته كه قابل برداشتن نيست. «فى اعناقهم» - منكر معاد چون توشه اى براى رهايى خود از قهر الهى فراهم نكرده، هميشه در عذاب باقى است. «خالدين» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِمُ الْمَثُلاَتُ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِّلنَّاسِ عَلَي ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقَابِ (6) وپيش از رحمت ونيكى، به شتاب از تو عذاب وبدى مى خواهند در حالى كه پيش آنان عذاب ها بوده است. وهمانا پروردگارت نسبت به مردم با همه ستمشان داراى آمرزش است و به يقين پروردگارت سخت كيفر است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «مَثُلات» جمع «مثله» عذاب وعقوبتى است كه به انسان روى مى آورد. گاهى عناد و لجاجت به جايى مى رسد كه انسان حاضر است آرزوى هلاكت كند، ولى حقّ را نپذيرد. در قرآن مجيد به نمونه هايى از اين نوع روحيّه ها اشاره شده است، از جمله: كافران مى گفتند: «و اذ قالوا الّلهم اِن كان هذا هوالحقّ من عندك فامطر علينا حجارة من السّماء او ائتنا بعذاب اليم»(12) خدايا! اگر اين قرآن، حقّ و از جانب توست، پس يا از آسمان بر ما سنگ ببار و يا ما را به عذابى دردناك مبتلا نما (كه ما آن را نمى پذيريم). در جاى ديگر آمده: اگر ما اين قرآن را بر غير عرب (عجم) نازل مى كرديم و پيامبر آن را بر مردم قرائت مى فرمود: «ولو نزّلناه على بعض الاعجمين فقرأه عليهم ما كانوا به مؤمنين»(13) ايمان نمى آوردند وآن را نمى پذيرفتند. يا اينكه اهل كتاب به كفّار و بت پرستان مى گفتند: «الم تر الى الّذين اوتوا نصيباً من الكتاب يؤمنون بالجبت و الطاغوت و يقولون للذين كفروا هؤلاء اهدى من الّذين آمنوا سبيلاً»(14) راه شما از راه اسلام بهتر است. در صورتيكه اهل كتاب از مشركان به اسلام نزديكترند، ولى لجاجت، آنها را از ابراز حقّ دور مى داشت. تعجيل عدّه اى از مردم به نزول قهر الهى، مى تواند به واسطه اين دلايل باشد: الف: غفلت و فراموشى تاريخ گذشتگان و باور نكردن و بعيد دانستن قهر الهى. ب: حسادت به داشته هاى ديگران. چنانكه در تاريخ آمده است چون اميرمؤمنان، حضرت على عليه السلام به امامت رسيد، شخصى كه تحمّل اين موضوع را نداشت، آرزوى مرگ كرد كه در شأن نزول سوره معارج بدان اشاره شده است. ج: احساس بريدگى و يأس و به بن بست كامل رسيدن. د: استهزا و عدم قبول و پذيرش، حتّى به قيمت جان دادن. قرآن مى فرمايد: اگر خداوند به جهت گناه و عملكرد بد مردم آنها را فوراً عذاب كند، هيچ كس روى زمين باقى نمى ماند، امّا او از راه لطف، صبر مى كند تا شايد مردم توبه كنند. «ولو يؤاخذ اللَّه النّاس بظلمهم ما ترك عليها من دابّة و لكن يؤخّرهم الى اجل مسمّى...»(15) و آيه «ولو يؤاخذ اللَّه النّاس بما كسبوا ماترك على ظهرها من دابّة...»(16) ----------------------------------------------------------- 12) انفال، 32. 13) شعراء، 198 - 199. 14) نساء، 51. 15) نحل، 61. 16) فاطر، 45. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - انسان در اثر لجاجت، چنان سقوط مى كند كه حاضر است نابود شود، ولى حقّ را نپذيرد. «و يستعجلونك بالعذاب» - تاريخ پيشينيان، بهترين الگو و نمونه است. «قد خلت من قبلهم المثلات» - قهر الهى را شوخى نپنداريد و به نمونه هاى گذشته توجّه كنيد. «من قبلهم المثلات» - سنّت خداوند مهلت دادن است و كارى به عجله مردم ندارد. «لذو مغفرة» - راه توبه و بازگشت، براى افراد لجوج نيز باز است. «لذو مغفرة... على ظلمهم» - خداوند، انسان ها را با همه ى بدى هايى كه از آنها سر مى زند باز دوست دارد. «لذو مغفرة للنّاس على ظلمهم» - لطف خداوند بر قهر او مقدم است. «مغفرة - عقاب» - خوف و رجا و بيم و اميد، در كنار هم عامل رشد است. «لذو مغفرة - لشديد العقاب» - قهر ولطف الهى از مقام ربوبيّت اوست. «ربّك لذو مغفرة، ربّك لشديد العقاب» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ (7) وكسانى كه كفر ورزيدند مى گويند: چرا از طرف پروردگارش نشانه اى (آشكار و به دلخواه ما) بر او نازل نشده است؟ (اى پيامبر) تو فقط بيم دهنده اى و براى هر قومى راهنمايى است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: از ابن عباس نقل شده كه پيامبراكرم صلى الله عليه وآله دست مباركشان را بر روى سينه گذاشتند و فرمودند: «انا المنذر» و آنگاه به على بن ابيطالب عليهما السلام اشاره كردند و فرمودند: «انت الهادى، بك يهتدى المهتدون بعدى»(17) ------------------------------------------------------- 17) تفسيركبير، ج 19، ص 14. طبرى و ابن كثير و احقاق الحقّ، (ج 3، ص 87) نيز آن را نقل كرده اند. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - كافران، توقّعات نابجا از خدا و پيامبرش دارند. (آنها خواستار نشانه ها و معجزه هايى بر اساس هوا وهوس خود هستند.) «لولا انزل عليه اية» - انسانِ بهانه جو، لايق خطاب الهى نيست. «انّما انت» خداوند گفتار كفّار را بى جواب گذارده و پيامبر را مخاطب قرار داده است. - تربيت، هم به تهديد نياز دارد و هم به ارشاد. «انمّا انت منذر و لكلّ قوم هاد» - براى جامعه ى جاهل غافل، هشدار بيش از بشارت ضرورت دارد. «انما انت منذر»(18) - كار اصلى پيامبران، ارشاد و انذار است؛ «انما انت منذر» نه برآوردن خواسته هاى بى ربط مردم و عرضه معجزه در هر لحظه و براى هركس. «لولا انزل عليه آية» - با آنكه ديگر پيامبرى مبعوث نمى شود، امّا خداوند حجت خود را بر همه ى مردم تمام مى كند و هرگز زمين از حجت خالى نمى ماند. «و لكلّ قومٍ هاد» - انبيا تنها به مشرق زمين اختصاص نداشته اند. «و لكلّ قوم هادٍ» - در عصر حاضر نيز ما بايد امام يا هادى زنده داشته باشيم. «ولكلّ قوم هاد»(19) ----------------------------------------------------- 18) حدود 120 مرتبه واژه «انذار» در قرآن آمده كه 100 مرتبه آن در مكه نازل شده است. 19) در تفاسير مجمع البيان و كنزالدقائق، 26 حديث آمده كه مراد از «هاد» ائمه معصومين عليهم السلام هستند. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
با درود فراوان و آرزوی تندرستی و خوشبختی 🍃 *استشمام عطر سلامت روح و سعادت نفس در این عید بندگی، پس از میهمانی بزرگ پروردگار، در آغاز فصل زنده شدن طبیعت را به شما و خانواده محترمتان شادباش عرض می نمایم* 🪻 *اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَاَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَاَهْلَ التَّقْوى وَالْمَغْفِرَةِ بحق این روز و بحق انبیاء و اولیا، ما را به راه نیک و خیر راهنما باش و عاقبت امورمان را به نیکویی ختم کن و از راه تاریکی هاو شر در امان بدار*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم اللّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَي وَمَا تَغِيضُ الأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ (8) خداوند مى داند آنچه را كه هر ماده اى (در شكم) حمل مى كند و آنچه را كه رحم ها جذب مى كنند (مثل نطفه) و آنچه را كه (در مراحل بعد از جذب) مى افزايند و هر چيز نزد او به مقدار و اندازه اى است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در اين آيه، ابتدا از علم خداوند نسبت به حمل هر ماده اى، (چه داراى رَحم باشد مثل انسان و حيوان و چه داراى رَحم نباشد مثل نبات و جماد) سخن به ميان آمده و سپس به موجودات داراى رحم اشاره شده است. «غيض» به معناى فرو بردن (نطفه) است. يعنى خداوند، به آن آبى كه رحم به خود جذب مى كند و در آن تغييراتى مى دهد و رو به رشد وزيادى مى برد، آگاه است. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - خداوند حالات بارورى تمام موجودات را مى داند. «يعلم ما تحمل كل انثى» - علم خداوند، به جزئيات هم تعلق مى گيرد. (او از نژاد، صفات، استعدادها، شكل و جنس جنين آگاهست.) «يعلم... ماتغيض... وما تزداد» - در تكامل يا نقص نوزاد، رَحم نقش مهمى دارد. «ما تغيض الارحام وماتزداد» - نظام آفرينش موجودات بر اساس مقدار و ميزان دقيق است. «بمقدار» (يعنى اگر مدت حمل كم يا زياد شود، اگر حمل سقط شود يا چند قلو گردد، اگر حمل، ناقص الخلقه يا داراى عضو زيادى شود، اين كم و زيادى «تغيض و تزداد» بر اساس يك فرمول حساب شده است.) 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ (9) او به نهان و آشكار آگاه است بزرگ و بلند مرتبه است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: آشكار و نهان، براى انسانِ محدودى كه حواس پنجگانه او حتّى از بسيارى از حيوانات محدودتر است، مطرح است. امّا براى خداىِ خالق غيب و شهود، چنين چيزى معنا ندارد. امام صادق عليه السلام در مورد «عالم الغيب و الشّهادة» فرمودند: «الغيب ما لم يكن والشّهادة ما قد كان»، غيب يعنى چيزى كه نبوده و شهادت يعنى چيزى كه بوده است.(20) --------------------------------------------------------- 20) تفسيربرهان. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - خداوند نسبت به هر كمالى، بزرگ «كبير» و نسبت به هر نقص و عيبى، پاك و منزّه است. «متعال» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم سَوَاء مِّنكُم مَّنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَن جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ (10) (براى او) يكسان است كه از شما كسى سخن را سرّى گويد وكسى كه آنرا آشكارا گويد وكسى كه خود را به شب مخفى كند وكسى كه در روز آشكارا حركت كند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: اين آيه كه ظاهراً توضيح و تكميل آيه سابق است، يكى از بسيار آياتى است كه در رابطه با علم خداوند، به اعمال كوچك و بزرگ و ظاهر و پنهان و حتى افكار و نيّات انسانها، در قرآن مجيد آمده است، و اگر انسانها به چنين علمى از طرف پروردگار ايمان داشته باشند، مى تواند بهترين عامل حيا و تقوى و بزرگترين وسيله تربيت آنها باشد. زيرا سبب تشويق نيكوكاران و تهديد بد كاران مى گردد. جالب آنكه خداوند در اين آيه، علم خود را به حرف هاى سرّى و كارهاى مخفى و شبانه، قبل از كلامهاى علنى و كارهاى آشكار روزانه ذكر كرده است. كلمه «سارب» از «سَرب» در اصل به معناى آب جارى است، ولى به كسى كه در روز به سراغ كارى مى رود نيز گفته مى شود. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - علم خداوند نسبت به همه چيز يكسان است. (نه مثل علم و آگاهى ما كه نسبت به بعضى چيزها بيشتر و نسبت به بعض ديگر كمتر و يا در حد هيچ است.) «سواء منكم ...» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءاً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ (11) براى انسان فرشتگانى است كه پى درپى او را از پيش رو و از پشت سر از فرمان خداوند حفاظت مى كنند. همانا خداوند حال قومى را تغيير نمى دهد تا آنكه آنان حال خود را تغيير دهند و هرگاه خداوند براى قومى آسيبى بخواهد پس هيچ برگشتى براى آن نيست و در برابر او هيچ دوست و كارساز و حمايت كننده اى براى آنان نيست. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «معقبات» جمع «معّقبة» است و حرف «تاء» آن براى تأنيث نيست، بلكه براى مبالغه است. مثل علامة، لذا فاعل «يحفظونه» مذكر آمده است. البتّه مراد از «معقبات» تعقيب انسان نيست تا با «بين يديه» منافات داشته باشد، بلكه منظور، تعاقب و پى درپى آمدن ملائكه شب و روز است. مراد از «امر اللَّه» در اين آيه قهر و عذاب الهى نيست، زيرا معنا ندارد كه فرشتگان انسان را در برابر كيفر الهى حفاظت كنند، بلكه مراد خطرات و حوادث طبيعى است. چون طبيعت مخلوق خداست و آنچه در آن بگذرد نيز به خواست و اراده ى او مى باشد. در آيات و روايات متعدّد از فرشتگانى ياد شده كه مأمور حفظ جان انسان و ثبت كارهاى او هستند و از آنان در برابر خطراتى كه مورد اراده ى حتمى خداوند نيست محافظت مى نمايند. البتّه بنابر مستفاد از روايات، همينكه اراده ى قطعى خداوند رسيد، فرشتگانِ محافظ، مأموريّت حفاظت را رها و انسان را به دست اجل حتمى الهى مى سپارند. بنابراين امر و فرمان خداوند دوگونه است، حتمى و غيرحتمى (قضا و قدر) و فرشتگان فقط انسان را از حوادث غير حتمى حفظ مى كنند، بديهى است كه اين حفاظت باعث سلب اختيار از انسان نمى شود و سرنوشت انسان ها و امتّ ها همچنان در اختيار خود آنهاست. حفاظت فرشتگان هم از جان انسان هاست و هم از اعمال و رفتار آنها «ان عليكم لحافظين - يرسل عليكم حفظة» و هم از ايمان و فكر آنها در برابر انحرافات و وساوس شيطانى، زيرا «يحفظونه» هم شامل روح مى شود و هم شامل جسم. امام سجادعليه السلام با اشاره به اين آيه فرمودند: گناهانى كه نعمت ها را تغيير مى دهند عبارتند از: ظلم به مردم، ناسپاسى خداوند و رها كردن كارهاى خيرى كه انسان به آن عادت كرده است.(21) اين آيه در مورد جوامع بشرى است، نه تك تك افراد انسانى. يعنى جامعه ى صالح، مشمول بركات خداوند و جامعه ى منحرف، گرفتار قهر الهى مى شود. امّا اين قاعده در مورد فرد صالح و انسان ناصالح صادق نيست، زيرا گاهى ممكن است شخصى صالح باشد، ولى بخاطر آزمايش الهى گرفتار مشكلات شود و يا اينكه فردى ناصالح باشد، ولى به جهت مهلت الهى، رها گردد.21) تفسير نورالثقلين. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - خداوند انسان را رها نمى گذارد. «له معقبات» - گروهى از فرشتگان الهى، محافظ انسان ها هستند. «له معقبات» - خداوند انسان را از حوادث غير مترقّبه حفظ مى كند، «له معقبات يحفظونه» نه از حوادثى كه با علم وعمد براى خود بوجود مى آورند. «انّ اللَّه لايغيّر مابقوم» - خطرات وحوادث گوناگون، انسان را احاطه كرده است. «من بين يديه ومن خلفه» - خداوند نعمتى را كه عطا فرمايد پس نمى گيرد، مگر آنكه مردم، آن نعمت را ناسپاسى كنند. «انّ اللَّه لايغيّر ما بقوم» - به سراغ شانس و بخت اقبال و فال و نجوم نرويد، سرنوشت شما به دست خودتان است. «حتّى يغيّروا ما بانفسهم» - حفاظت خداوند تا زمانى است كه انسان، كفران نعمت نكند وگرنه از لطف الهى محروم و به حال خود رها خواهد شد. «اذا اراد اللَّه بقوم سوءاً» - برخوردارى از نعمت هاى ظاهرى و بيرونى، وابسته به كمالات نفسانى و حالات درونى است. «حتّى يغيّروا ما بانفسهم» در جاى ديگر مى فرمايد: «و لو انّ اهل القرى آمنوا و اتَّقَوا لفتحنا عليهم بركات من السّماء و الارض...»(22) - اراده ى خداوند بالاتر از همه ى اراده هاست. «اذا اراد اللَّه بقوم سوءاً فلامردّ له» ------------------------------------------------------------ 22) اعراف، 96. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
آیه امروز و ما ادراک آیه امروز ☝️ آیه ۱۱ سوره رعد 👌 حتما بخوانیم و بیاندیشیم و مطالعه کنیم 🌺 اگر مطلب جدیدی یافتید برای بنده هم ارسال بفرمایید. 🙏
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَطَمَعاً وَيُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ (12) اوست كسى كه برق (آسمان) را براى بيم و اميد به شما نشان مى دهد و ابرهاى گران بار را پديد مى آورد. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: برق و صاعقه ى آسمان از يك جهت مايه ترس و وحشت مردم است، به خاطر باريدن بى موقع، جريان سيل، خرابى ها و آتش سوزى ها و از جهت ديگر سبب شادى و نشاط و اميد است، زيرا سبب ريزش باران، سيرابى درختان و زراعت ها، طراوت و شادابى هوا و پاكى و نظافت است. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - گرچه به ظاهر، عوامل طبيعى زمينه پيدايش رعد و برق و باران است، ولى مبدا و موجد همه عوامل خداوند است. «ينشى ء السحاب الثقال» - كشف قوانين فيزيكى وشيميايى طبيعت، نبايد از ايمان ما به خداوند بكاهد، زيرا طبيعت وقوانينش مخلوق خدا هستند. «يريكم البرق... ينشى ء السحاب» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلاَئِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَاءُ وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ (13) رعد با ستايش او و فرشتگان از بيم او تسبيح مى كنند و او صاعقه ها را فرو مى فرستد تا هر كه را بخواهد مورد اصابت قرار دهد، در حالى كه آنان درباره خداوند به جدال مى پردازند و او سخت كيفر است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در فرهنگ قرآن، كلّ هستى در حال تسبيح خداوند، آنهم تسبيحى براساس علم وشعور وانتخاب. جالب آنكه قرآن بگونه اى اين مطلب را طرح و بيان مى كند كه اذهان را به خود متوجّه سازد و ردّى بر ناباورى ها باشد. از جمله: . آوردن الفاظى مثل «سبّح» و «يسبّح» كه صراحت در اين معنا دارد. . تكرار اين مطلب در سوره هاى متعّدد. . آوردن مسئله تسبيح موجودات در ابتداى سوره و بلافاصله بعد از «بسم اللَّه». . آوردن كلماتى از قبيل: قنوت وخضوع همه هستى «كلّ له قانتون»(23)، سجده ستارگان و گياهان «والنّجم والشّجر يسجدان»(24)، اطاعت آسمان وزمين «قالتا اتينا طائعين»(25)، آگاهى موجودات در نماز و تسبيح «كلّ قد علم صلاته و تسبيحه»(26) . خطاب انسان به اينكه شما تسبيح آنان را درك نمى كنيد.«لاتفقهون تسبيحهم»(27) «محال» از «حيله» به معناى هر نوع چاره انديشى پنهانى است و چون چاره انديشى ملازم علم و قدرت است، لذا مفسران «شديد المحال» را «شديد القوة و العذاب» معنى كرده اند. در برخى آيات قرآن، تسبيح و حمد الهى در كنار هم قرار گرفته اند؛ «يسبّح الرعد بحمده»، «ان من شى ءٍ الاّ يسبح بحمده»(28) چنانكه در ذكر ركوع و سجود نيز چنين مى گوييم؛ «سبحان ربّى العظيم وبحمده» و «سبحان ربّى الاعلى وبحمده» در روايات متعدّدى از اهل سنّت آمده است كه پيامبراكرم صلى الله عليه وآله به هنگام شنيدن صداى رعد سخن خود را قطع كرده و به دعا مشغول مى شدند و ديگران را نيز به اين كار ارشاد مى فرمودند.(29) برخى صاعقه ها كيفر و عذاب الهى مى باشند كه بر اقوام گنهكار نازل مى شوند، مانند قوم ثمود «...فاخذتهم صاعقة العذاب الهون بما كانوا يكسبون»(30) ---------------------------------------------------- 23) بقره، 116. 24) الرحمن، 6. 25) فصّلت، 11. 26) نور، 41. 27) اسراء، 44. 28) اسراء، 44. 29) تفسير درالمنثور. 30) فصّلت، 17. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - رعد نيز مثل فرشته، تسبيحى آگاهانه و از روى شعور دارد، زيرا كلمه رعد و فرشته در كنار هم آمده اند. «يسبّح الرعد بحمده والملائكة» - تسبيح فرشتگان بر اساس خداترسى و خشيت است. «من خيفته» - صاعقه و صاعقه گرفتگى يك امر تصادفى نيست، بلكه با خواست خدا و مطابق قوانين الهى است. «يرسل الصّواعق فيصيب بها من يشاء» - براى انسان لجوج، چيز خطرناكى مثل صاعقه هم بازدارنده نيست. «يجادلون» - در فكر حيله وخدعه وجدال با خدا نباشيد كه با او نمى توان درافتاد. «هو شديد المحال» - هرگونه تدبير و حيله اى بد نيست، چه بسا كه بايد در برابر افرادى، سخت ترين تدبيرها و برنامه ريزى ها را بكار برد. «شديد المحال» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ إِلاَّ كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَي الْمَاء لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاء الْكَافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلاَلٍ (14) تنها خواندن او حق است و كسانى را كه (مشركان) جز او مى خوانند هيچ پاسخشان نمى گويند، مگر مانند كسى كه دو دستش را به سوى آب گشوده تا آنرا بدهانش رساند و حال آنكه نخواهد رسيد و دعا و خواست كافران (از غير خدا) جز در گمراهى (وبه هدر رفتن و انحراف) نيست. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: دعوت به پرستش خداى ودورى از توجّه به ديگران و تنها او را مؤثر دانستن، بارها در قرآن تذكّر داده شده است. از جمله: اگر انسان، تنها از من درخواست كند، من حتماً او را پاسخ مى دهم. «اجيب دعوة الداّع اذا دعان»(31) امّا اگر به سراغ ديگران رفت و از آنها حاجت خواست، بداند آنها نمى شنوند و اگر هم بشنوند اجابت نمى كنند. «ان تدعوهم لايسمعوا و لو سمعوا دعائكم ما استجابوا لكم»(32) انسانِ محدود در زندگى پرحادثه دنيا نيازمند پناهگاهى مطمئن است، انبيا پناهگاه واقعى را به او معرّفى مى كنند، «له دعوة الحق» امّا كمك هاى ديگران (طاغوت ها) يا براى استحمار يا استثمار يا تبليغات وحفظ موقعيّت خود و يا... مى باشد و در واقع آنچه براى آنها مطرح نيست، انسان است. انسان، فطرتاً تشنه حقّ و خواستار حقيقت است «ليبلغ فاه» ولى راه وصول به آن را گم مى كند. امّا جز ايمان به خدا و عشق و انس به او و دعا و درخواست از او، هيچ چيز ديگرى انسانِ بى نهايت طلب را سيراب نمى كند. «و ما هو ببالغه» چرا كه غير از اللَّه هر چه باشد سراب است و دعا از غير او بيهوده. -------------------------------------------------------- 31) بقره، 186. 32) فاطر، 14. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - جز خدا به سراغ ديگران نرويد كه از غير او هيچ كارى ساخته نيست. «لايستجيبون لهم بشى ءٍ» - سرچشمه ى شرك مردم، تصوّرات و خيالات باطل آنهاست. «كباسط كفيّه الى الماء... و ما هو ببالغه» - هركس خالصانه خدا را بخواند، با دست پر برمى گردد. دست خالى برگشتن به خاطر توجّه به غير خداست. «له دعوة الحق... و ما دعاء الكافرين الاّ فى ضلال» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ (15) و هر كه در آسمان ها و زمين است، خواه ناخواه با سايه هاشان بامدادان و شامگاهان، براى خدا سجده مى كنند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «مَنْ» براى موجود عاقل بكار مى رود و «ما» براى غير آن، امّا در آيات ديگر مشابه اين آيه با «ما» آمده است، مثل آيه «وللّه يسجد ما فى السّموات و ما فى الارض»(33)، لذا مى توان نتيجه گرفت كه مراد از اين آيه نيز سجده ى همه موجودات است، خصوصاً كه «ظلال» نيز مطرح شده كه ناگفته پيداست سايه، عقل ندارد. شايد منظور از سجده كردنِ سايه ها حالت افتادن سايه بر زمين باشد، نظير تشبيهى كه در فارسى مى آوريم: سرو سواره مى رود، غنچه پياده مى رسد. «آصال» جمع «اُصُل» وآن جمع «اصيل» از ماده ى «اصل» به معنى انتها وآخر روز است. --------------------------------------------------------- 33) نحل، 49. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - هستى، مطيع و ساجد خداوند است، چرا ما نباشيم؟ «و للَّه يسجد من...» - سجده، مخصوص خداست. «وللَّه يسجد» - مؤمنين با ميل و رغبت سجده مى كنند، ولى ديگران بخاطر نياز، مجبور به تواضع و تذلّل مى شوند. «طوعاً و كرهاً» - اگر موجودى خدايى شد، عوارض وآثار آن هم در خط خدا قرار مى گيرد. «ظلالهم» - سجده ى موجودات دائمى است. «يسجد... بالغدو و الاصال» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم مِّن دُونِهِ أَوْلِيَاء لاَ يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعاً وَلاَ ضَرّاً قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَي وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاء خَلَقُواْ كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (16) بگو: پروردگار آسمان و زمين كيست؟ بگو: خداست. بگو: پس چرا جز او را كه مالك هيچ سود و زيانى براى خويشتن نيستند سرپرست گرفته ايد؟ بگو: آيا نابينا و بينا با هم برابرند؟ يا آيا تاريكى ها و روشنايى يكسانند؟ يا مگر براى خدا شريكانى قرار داده اند كه مانند آفريدن خدا (چيزى) آفريده و اين آفرينش بر آنان مشتبه شده است؟ بگو: خداوند آفريدگار هر چيزى است و اوست يگانه قهّار. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: طرح مسائل در قالب سؤال وجواب، يكى از شيوه هاى تبليغى، تربيتى و آموزشى است كه قرآن، بسيار به آن توجّه كرده است «قل من ...» در روايات آمده است: شرك به خدا، از حركت مورچه اى سياه در شب تاريك روى سنگ سياه مخفى تر است.(34) نمونه اش آن است كه بگويى: اين كار به بركت خدا و فلانى انجام شد. ------------------------------------------------------ 34) بحار، ج 72، ص 93. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - مشركان از شدّت تعصّب، به روشن ترين سؤالات هم جواب نمى دهند، لذا پيامبر بايد خود، پاسخ سؤالش را بدهد. «من ربّ السّموات... قل اللَّه» - كفّار تنها خالقيّت خدا را قبول داشتند، «لئن سئلتهم من خلق... ليقولن اللَّه»(35) و ديگران را مدبّر مى دانستند. «قل من ربّ...» - انسانى كه نمى تواند براى خود سودى را جلب يا ضررى را دفع نمايد، نبايد تحت هيچ عنوانى به جاى خدا مورد اطاعت مردم قرار گيرد. «لايملكون لانفسهم نفعاً و لا ضرّاً» - كسى كه حقّ را ديد و آن را نپذيرفت، چشم دلش كور وفضاى اطرافش ظلمات است. «هل يستوى الاعمى والبصير ...» - غير از خداوند كسى چيزى را نيافريده تا در آفريده ها دچار اشتباه شويم. «فتشابه الخلق عليهم» ------------------------------------------------------------ 35) عنكبوت، 61. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رَّابِياً وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاء حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ (17) خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد، پس رودخانه ها به اندازه (ظرفيت) خويش جارى شده و سيلاب كفى را بر خود حمل كرد. و از (فلزّات) آنچه كه در آتش بر آن مى گدازند تا زيور يا كالايى بدست آرند، كفى مانند كفِ سيلاب (حاصل شود.) اينگونه خداوند حق و باطل را (بهم) مى زند. پس كف (آب) به كنارى رفته (و نيست شود) و امّا آنچه براى مردم مفيد است در زمين باقى بماند. خداوند اينگونه مثال ها مى زند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در اين آيه دو مثال براى معرّفى باطل ذكر شده است، يكى مثال كفى كه بر روى آب ظاهر مى شود و دوم كفى كه هنگام ذوب فلزات، روى آنها را مى پوشاند. باطل همچون كف است، زيرا: 1. رفتنى است، 2. در سايه حقّ جلوه مى كند، 3. روى حقّ را مى پوشاند، 4. جلوه دارد، ولى ارزش ندارد. نه تشنه اى را سيراب مى كند نه گياهى از آن مى رويد، 5. با آرام شدن شرايط محو مى شود، 6. بالانشين پر سر وصدا، امّا توخالى و بى محتوى است. چنانكه در آيات ديگر نيز بر اين امر تأكيد شده است: «بل نقذف بالحقّ على الباطل فيدمغه»(36)، با حقّ بر سر باطل مى كوبيم. «يمح اللَّه الباطل»(37)، خداوند باطل را محو مى كند. «و ما يبدى ء الباطل و مايعيد»(38)، باطل در دنيا و آخرت محو و نابود است. «انّ الباطل كان زهوقا»(39)، همانا باطل رفتنى است. «جاء الحقّ و زهق الباطل»(40)، حقّ آمد و باطل رفت. تمثيل، مسائل عقلى را محسوس و راه رسيدن به هدف را نزديك مى نمايد، مطالب را همگانى و لجوجان را خاموش مى سازد، لذا قرآن از اين روش بسيار استفاده نموده است. -------------------------------------------------------- 36) انبياء، 18. 37) شورى، 24. 38) سبأ، 49. 39) اسراء، 81. 40) اسراء، 81. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - فيض الهى جارى است وهركس به مقدار استعدادش بهره مند مى شود. «اودية بقدرها» - تلاش براى ساخت وسايل ضرورى(متاع) يا رفاهى(حِلية) ممدوح است. «يوقدون عليه فى النّار» - در كوره ى حوادث است كه ناخالصى ها معلوم و حقّ و باطل ظاهر مى شود. «يوقدون عليه... زبدٌ مثله» - وجود باطل، اختصاص به مكان و زمينه ى خاص ندارد. (كف، هم بر روى سيل سرد و هم بر روى فلزات گداخته ظاهر مى شود.) «زبد مثله» - سرچشمه باطل، ناخالصى هايى است كه حقّ و حقيقت بدان آلوده شده است. «يضرب اللَّه الحقّ و الباطل» - حقّ و باطل با هم هستند، امّا سرانجام، باطل رفتنى است. «فيذهب جُفاءً» - نفع مردم در حقّ است. «ما ينفع النّاس» - حقّ ماندنى است. «فيمكث فى الارض» - هر ثروت، دانش، دوست و يا حكومتى كه براى مردم مفيد باشد، ماندنى است. «ما ينفع النّاس فيمكث فى الارض» - آنچه از سوى خداوند نازل مى شود، همچون باران خالص وحقّ است، ليكن همين كه با ماديات درآميخت، دچار ناخالصى وزمينه ى پيدايش كف و باطل مى شود. «انزل من السّماء ماءً» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم لِلَّذِينَ اسْتَجَابُواْ لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَي وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُواْ لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْاْ بِهِ أُوْلَـئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ (18) براى كسانى كه پروردگارشان را اجابت كردند نيكوترين (پاداش) است. ولى كسانى كه (دعوت) او را نپذيرفتند، اگر هر آنچه در زمين است و مانند آن را با آن داشته باشند، قطعاً حاضرند آن را (براى رهايى خود از عذاب) فديه بدهند، آنانند كه برايشان حساب سختى است و جايگاهشان دوزخ است و چه بد جايگاهى است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: از قرآن استفاده مى شود، در قيامت براى مردم چند نوع حساب وجود دارد: . گروهى حساب آسان دارند. «حساباً يسيرا»(41) . عده اى سخت ودقيق حسابرسى مى شوند. «حساباً شديداً»(42)، «سوء الحساب» مراد از «سوءالحساب» دقّت در حساب است. . بعضى بى حساب به دوزخ مى روند و نيازى به محاكمه و ميزان ندارند. «فلانقيم لهم يوم القيامة وزناً»(43) . گروهى بى حساب به بهشت مى روند. «انما يوفى الصّابرون اجرهم بغير حساب»(44) طبق آنچه از روايات و احاديث متعدّد به دست مى آيد، كسانى كه با مردم به عفو و رحمت برخورد كنند، حسابشان آسان و كسانى كه با مردم به سختى و دقت شديد عمل نمايند حسابشان سخت خواهد بود. افراد مشرك بى حساب به دوزخ و اهل صبر هم بى حساب به بهشت خواهند رفت.(45) در قرآن استجابت طرفينى است، يعنى اگر مردم انتظار استجابت از خداوند را دارند بايد دعوت خداوند را اجابت كنند، «استجيبوا للَّه و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم»(46) هرگاه خدا و رسول، شما را بسوى مكتب حيات بخش مى خوانند، پاسخ مثبت دهيد تا خدا نيز دعاى شما را اجابت فرمايد. «فاستجبناله»(47)، «فاستجاب لهم ربّهم»(48) بحثى پيرامون دعوت: مسئله دعوت را مى توان از ابعاد گوناگونى مورد بحث و توجّه قرار داد: 1. دعوت كنندگان: دعوت كنندگان به حق: الف: انبيا. «ادعو الى اللَّه»(49)، «والرسول يدعوكم»(50)، «داعياً الى اللَّه باذنه»(51) ب: مؤمنان: «ولتكن منكم أمة يدعون الى الخير»(52) ج: جنّ: «يا قومنا اجيبوا داعى اللَّه»(53) امّا دعوت كنندگان به باطل: الف: پيشوايان كفر: «ائمة يدعون الى النّار»(54) ب: شيطان: «كان الشّيطان يدعوهم»(55)، «ماكان لى عليكم من سلطان الاّ ان دعوتكم»(56) ج: مشركان: «اولئك يدعون الى النّار»(57) 2. موضوع دعوت: الف: حيات. «دعاكم لما يحييكم»(58) ب: راه مستقيم. «لتدعوهم الى صراط مستقيم»(59) ج: مغفرت. «واللَّه يدعو الى الجنة والمغفرة»(60) د: بهشت. «واللَّه يدعوا الى دارالسلام»(61) ه : نجات. «ادعوكم الى النجاة»(62) 3. برخورد مخالفان: الف: تهمت: ساحر؛ «ان هذا لساحرٌ عليم»(63) شاعر؛ «بل هو شاعر»(64) كاهن؛ «فما انت بنعمة ربّك بكاهن»(65) مجنون؛ «و يقولون انه لمجنون»(66) كاذب؛ «لنظنّك من الكاذبين»(67) سلطه طلب؛ «يريد ان يتفضّل عليكم»(68) ب: تهديد. «لرجمناك»(69)، «او يقتلوك ...»(70) ج: تحقير. «أهذا الّذى ...»(71) د: شك. «أتعلمون ان صالحا مرسل من ربّه»(72) ه: توطئه وجنگ. «واذ يمكر بك الّذين كفروا ليثبتوك او يقتلوك او يخرجوك»(73) 4. انگيزه ها و عوامل عدم پذيرش: الف: تقليد. ب: تعصب. ج: تكبر. د. هواى نفس. «فان لم يستجيبوا لك فاعلم انما يتبعون اهواءهم»(74) 5. پاداش پذيرش: الف: اجر. «و يزيدهم من فضله»(75) ب: حيات. «دعاكم لما يحييكم»(76) ج: حُسنى. «للذين استجابوا لربّهم الحسنى»(77) ---------------------------------------------------------- 41) انشقاق، 8. 42) طلاق، 8. 43) كهف، 105. 44) زمر، 10. 45) تفصيل انواع حساب در كتاب معاد، اثر مؤلّف آمده است. 46) انفال، 24. 47) انبياء، 88. 48) آل عمران، 195. 49) يوسف، 108. 50) آل عمران،153. 51) احزاب، 46. 52) آل عمران، 104. 53) احقاف، 31. 54) قصص، 41. 55) لقمان، 21. 56) ابراهيم، 22. 57) بقره، 221. 58) انفال، 24. 59) مؤمنون، 73. 60) بقره، 221. 61) يونس، 25. 62) غافر،41. 63) اعراف، 109. 64) انبياء، 5. 65) طور، 29. 66) قلم، 51. 67) اعراف، 66. 68) مؤمنون، 24. 69) هود، 91. 70) انفال، 30. 71) انبياء، 36. 72) اعراف، 75. 73) انفال، 30. 74) قصص، 50. 75) نساء، 173. 76) انفال، 24. 77) رعد، 18. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - بهترين ها در انتظار مؤمن است. «الحسنى» - باز خريد و فديه در روز قيامت وجود ندارد. «لافتدوا به» - قبولى دعوت خداوند بايد از روى ميل و رغبت باشد. «استجابوا» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَي إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ (19) پس آيا كسى كه مى داند آنچه از جانب پروردگارت بسوى تو نازل شده حق است، مانند كسى است كه نابيناست؟ همانا تنها صاحبان خرد پند مى گيرند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در آيه قبل به كسانى كه دعوت حيات بخش انبياعليهم السلام را اجابت مى كنند اشاره شد، اين آيه وآيات بعد، آثار استجابت آن دعوت را بيان مى فرمايد. هر كدام از فطرت، عقل و علم در انسان، مغز و لبّى دارند كه گاه بواسطه عادات، رسوم، خرافات، غرائز، روى آنها پوشيده مى شود، لذا انسان بايد دائماً متوجّه آن هسته ى مركزى و مغز آنها باشد.(78) سيماى خردمندان در قرآن واژه «اولوا الالباب» مرتبه در قرآن آمده و هر مرتبه همراه با يك كمال و وصفى بيان شده است. از جمله: . راز احكام را مى فهمند. «و لكم فى القصاص حياة يا اولى الالباب»(79) . آينده نگر هستند. «تزودّوا فانّ خير الزّاد التقوى واتقون يا اولى الالباب»(80) . دنيا را محل عبور و گذر مى دانند نه توقف گاه و مقصد. «لاولى الالباب الّذين... يتفكّرون فى خلق السّموات والارض ربّنا ما خلقت هذا باطلا»(81) . از تاريخ، درس عبرت مى گيرند. «لقد كان فى قصصهم عبرة لاولى الالباب»(82) . بهترين و برترين منطق را مى پذيرند. «الّذين يستمعون القول فيتبعون احسنه ... و اولئك هم اولوا الالباب»(83) . اهل تهجّد وعبادت مى باشند. «امّن هو قانت آناء الّيل... انما يتذكّر اولوا الالباب»(84) ------------------------------------------------------------ 78) تفسير فرقان. 79) بقره، 179. 80) بقره، 197. 81) آل عمران، 191. 82) يوسف، 111. 83) زمر، 18. 84) زمر، 9. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - قرآن انسان بى خبر از حقّ را نابينا مى داند. به جاى «كمن هو لايعلم» فرموده است «كمن هو اعمى» - دين، مطابقت فطرت انسان هاست، تنها تذكّر لازم است تا غفلت زدايى شود. «انما يتذكّر...» - عقلى كه انسان را به حقانيّت كتاب آسمانى نرساند، عقل نيست. «انّما يتذكّر اولوا الالباب» - علم مفيد، محصول تعقّل و تذكّر است. «من يعلم، يتذكّر اولوا الالباب» - براى رسيدن به عقل سليم و فطرت خالص بايد گناه و غفلت را از خود دور كرد. «انما يتذكّر اولوا الالباب» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَلاَ يِنقُضُونَ الْمِيثَاقَ (20) (خردمندان) كسانى هستند كه به پيمان الهى وفا مى كنند و عهد (او را) نمى شكنند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «عهداللَّه» هم شامل پيمان هاى فطرى از قبيل عشق به حقّ و عدالت مى شود، هم پيمان هاى عقلى مثل درك حقايق عالم هستى و مبدأ و معاد را در برمى گيرد، هم بر پيمان هاى شرعى همچون عمل به واجبات و ترك محرّمات اطلاق مى گردد و هم بر پيمان هايى كه انسان ها با يكديگر مى بندند و متعهّد مى شوند و خداوند مراعات آنها را واجب فرموده، صادق است.(85) يكى از مهم ترين پيمان هاى الهى، امامت رهبران آسمانى است. بعد از آنكه حضرت ابراهيم عليه السلام با پشت سرگذاشتن آزمايش هاى متعدّد به مقام امامت رسيد، از خداوند خواست تا فرزندان او نيز داراى اين مقام شوند. خداوند براى روشن شدن جايگاه امامت، به جاى آنكه بفرمايد مقام امامت به افراد ظالم نمى رسد فرمود: «لاينال عهدى الظالمين» عهد من به ستمگران نمى رسد. «ميثاق» به چيزى گفته مى شود كه دل انسان با آن وثوق و اطمينان پيدا مى كند و از آنجا كه وجود يك رهبر الهى، دل و جان انسان ها را آرام و مطمئن مى سازد. لذا از مصاديق ميثاق شمرده شده است. وفاى به عهد مانند احترام به والدين و ردّ امانت، تنها از حقوق اسلامى نيست، بلكه از حقوق انسانى است. لذا هر خردمند و عاقلى بايد آن را مراعات كند. --------------------------------------------------------- 85) تفسيرنمونه. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - عقل صحيح وسالم، انسان را به دين الهى وفادار مى سازد. «اولوا الالباب، الذين يوفون» - وفاى به عهد از آثار خرد و عقل است. «اولواالالباب - يوفون ...» - احترام به پيمان ها و قراردادهاى اجتماعى، از ويژگى هاى انسان مؤمن عاقل است. «لا ينقضون الميثاق» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تلاوتهای زیبای عبدالباسط 📍تلاوت شماره ۷۳ ( توبه نصوح) 💠تلاوت بسیار زیبای آیه ۸ سوره تحریم -------------------------------------------------- 🍃امام كاظم علیه السلام فرمودند 🔸 شیعه ما نیست كسى كه در تنهایى و خلوت، دلش ترسان از خدا نباشد 🔸توبه نصوح اين است كه بنده توبه كند و ديگر به گناه باز نگردد. 📚میزان الحکمه جلد ۶
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ (21) و(خردمندان) كسانى هستند كه آنچه را خداوند به پيوند با آن فرمان داده پيوند مى دهند و در برابر پروردگارشان (بخاطر شناختى كه دارند خشوع و) خشيت دارند و از سختى حساب مى ترسند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در روايات آمده است آنچه را كه خداوند به وصل آن فرمان داده، صله ى رحم، يعنى حفظ پيوندهاى خانوادگى و همچنين حفظ پيوندهاى مكتبى يعنى ارتباط دائم و عميق با رهبران آسمانى و پيروى از خط ولايت است.(86) با نگاهى ساده و گذرا به جهان در عصر حاضر خواهيم ديد على رغم آنكه بهترين و بيشترين سرمايه، يعنى نفت را در زير پاى خود دارند و بهترين نقطه وحدت و عشق بيش از يك ميليارد مسلمان، يعنى كعبه را در پيش روى، و از بهترين مكتب و منطق نيز برخوردارند، امّا بخاطر قطع ارتباط با مسأله رهبرى الهى، همچنان تحت انواع فشارهاى ابرقدرت ها بسر مى برند. از اين روست كه در آيه 27 سوره بقره بعد از جمله «و يقطعون ما امراللَّه به ان يوصل» عبارت «و يفسدون فى الارض» آمده است، زيرا بديهى است كه قطع رحم به تنهايى سبب فساد بر روى زمين نمى شود، بلكه اين رها كردن رهبرى الهى است كه گرفتار شدن در چنگال طاغوت و گسترش و نشر فساد و تباهى را بدنبال مى آورد. ارتباطاتى را كه خداوند به آن امر فرموده، بسيار متنوّع و فراوان است، از جمله: الف: ارتباط فرهنگى با دانشمندان. «فسئلوا اهل الذكران كنتم لاتعلمون»(87) ب: ارتباط اجتماعى با مردم. «اصبروا و صابروا و رابطوا»(88) ج: ارتباط عاطفى با والدين. «و بالوالدين احساناً»(89) د: ارتباط مالى با نيازمندان. «من ذا الّذى يقرض اللَّه قرضاً حسناً»(90) ه: ارتباط فكرى در اداره جامعه. «و شاورهم فى الامر»(91) و: ارتباط سياسى با ولايت. «و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم»(92) ز: ارتباط همه جانبه با مؤمنان. «انّما المؤمنون اخوة»(93) ح: ارتباط معنوى با اولياى خدا. «لقد كان لكم فى رسول اللَّه اُسوة حسنه»(94) صله رحم: صله ى رحم تنها به ديدن و ملاقات كردن نيست، كمك هاى مالى نيز از مصاديق صله ى رحم بشمار مى رود. امام صادق عليه السلام فرمودند: در اموال انسان غير از زكات، حقوق ديگرى نيز واجب است و آنگاه اين آيه را تلاوت فرمودند.(95) البتّه شايد مراد امام عليه السلام از حقوق ديگر، همان خمس باشد. در اهميّت صله رحم همين بس كه خداوند آن را در كنار ذكر خود قرار داده است. «واتقوا اللَّه الّذى تساءلون به والارحام»(96) ارحام تنها منحصر به خانواده و بستگان نسبى نيست، بلكه جامعه بزرگ اسلامى را كه در آن همه افراد امت با هم برادرند، «انما المؤمنون اخوة»(97) و پدرشان پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله و حضرت على عليه السلام است نيز در برمى گيرد. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمودند: «اَنَا و علىّ اَبَوا هذه الامة»(98) امام صادق عليه السلام در آستانه رحلت از دنيا، دستور دادند تا به بستگانى كه نسبت به ايشان جسارت كرده بودند هديه اى بدهند. وقتى حضرت در انجام اين كار مورد انتقاد قرار مى گيرند، آيه فوق را تلاوت مى فرمايند.(99) و اين گونه به ما ياد مى دهند كه شرط صله ى رحم خوش بينى، علاقه و رابطه آنها با ما نيست. در توضيح عبارت هاى «يخشون ربّهم» و «يخافون سوء الحساب» بايد گفت كه اگر چه كلمات «خشيت» و «خوف» در بعضى موارد در معناى مترادف و مشابهى بكار رفته و از آنها يك معنا اراده گرديده است، امّا فى الواقع ميان آن دو تفاوت وجود دارد؛ به اينكه خشيت عبارت است از آن خوف و تأثر قلبى كه انسان بخاطر احترام و عظمت از كسى در دل پيدا مى كند، امّا خوف داراى معناى وسيعترى است و شامل هرگونه ترس و اضطرابى مى شود. به عبارت ديگر هيچگاه خشيت در مورد يك حادثه تلخ بكار نمى رود و انسان نمى گويد من از سرما، مرض و... خشيت دارم در حالى كه كاربرد واژه خوف در امورى مثل ترس از سرما، گرما و مرض امرى رايج و شايع است. و نهايتاً، از آنجا كه خشيت بر مبناى علم انسان به عظمت و اهميّت و احترام طرف مقابل قرار دارد، مى توان گفت كه خشيت مخصوص افراد عالم است و خوف در مورد همه مردم بكار مى رود. چنانكه قرآن مى فرمايد: «انما يخشى اللَّه من عباده العلماء»(100) تنها دانشمندان از خدا خشيت دارند. -------------------------------------------------------- 86) تفسيرصافى. 87) نحل، 43. 88) آل عمران، 200. 89) بقره، 83. 90) بقره، 245. 91) آل عمران، 159. 92) نساء، 59. 93) حجرات، 10. 94) احزاب، 21. 95) تفسيرصافى. 96) نساء، 1. 97) حجرات، 10. 98) بحار، ج 23، ص 295. 99) تفسير نورالثقلين. 100) فاطر، 28. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: