eitaa logo
🌸🌿 تفسیر روزانه قرآن 📖
62 دنبال‌کننده
58 عکس
76 ویدیو
0 فایل
منبع:🌹 تفسیر سلیس و روان "نور" 🌹 به زبان عامیانه و بدون پیچیدگی های فنی و ادبی و فلسفی، توسط استاد قرائتی و همکارانشان
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ إِلاَّ كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَي الْمَاء لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاء الْكَافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلاَلٍ (14) تنها خواندن او حق است و كسانى را كه (مشركان) جز او مى خوانند هيچ پاسخشان نمى گويند، مگر مانند كسى كه دو دستش را به سوى آب گشوده تا آنرا بدهانش رساند و حال آنكه نخواهد رسيد و دعا و خواست كافران (از غير خدا) جز در گمراهى (وبه هدر رفتن و انحراف) نيست. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: دعوت به پرستش خداى ودورى از توجّه به ديگران و تنها او را مؤثر دانستن، بارها در قرآن تذكّر داده شده است. از جمله: اگر انسان، تنها از من درخواست كند، من حتماً او را پاسخ مى دهم. «اجيب دعوة الداّع اذا دعان»(31) امّا اگر به سراغ ديگران رفت و از آنها حاجت خواست، بداند آنها نمى شنوند و اگر هم بشنوند اجابت نمى كنند. «ان تدعوهم لايسمعوا و لو سمعوا دعائكم ما استجابوا لكم»(32) انسانِ محدود در زندگى پرحادثه دنيا نيازمند پناهگاهى مطمئن است، انبيا پناهگاه واقعى را به او معرّفى مى كنند، «له دعوة الحق» امّا كمك هاى ديگران (طاغوت ها) يا براى استحمار يا استثمار يا تبليغات وحفظ موقعيّت خود و يا... مى باشد و در واقع آنچه براى آنها مطرح نيست، انسان است. انسان، فطرتاً تشنه حقّ و خواستار حقيقت است «ليبلغ فاه» ولى راه وصول به آن را گم مى كند. امّا جز ايمان به خدا و عشق و انس به او و دعا و درخواست از او، هيچ چيز ديگرى انسانِ بى نهايت طلب را سيراب نمى كند. «و ما هو ببالغه» چرا كه غير از اللَّه هر چه باشد سراب است و دعا از غير او بيهوده. -------------------------------------------------------- 31) بقره، 186. 32) فاطر، 14. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - جز خدا به سراغ ديگران نرويد كه از غير او هيچ كارى ساخته نيست. «لايستجيبون لهم بشى ءٍ» - سرچشمه ى شرك مردم، تصوّرات و خيالات باطل آنهاست. «كباسط كفيّه الى الماء... و ما هو ببالغه» - هركس خالصانه خدا را بخواند، با دست پر برمى گردد. دست خالى برگشتن به خاطر توجّه به غير خداست. «له دعوة الحق... و ما دعاء الكافرين الاّ فى ضلال» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ (15) و هر كه در آسمان ها و زمين است، خواه ناخواه با سايه هاشان بامدادان و شامگاهان، براى خدا سجده مى كنند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «مَنْ» براى موجود عاقل بكار مى رود و «ما» براى غير آن، امّا در آيات ديگر مشابه اين آيه با «ما» آمده است، مثل آيه «وللّه يسجد ما فى السّموات و ما فى الارض»(33)، لذا مى توان نتيجه گرفت كه مراد از اين آيه نيز سجده ى همه موجودات است، خصوصاً كه «ظلال» نيز مطرح شده كه ناگفته پيداست سايه، عقل ندارد. شايد منظور از سجده كردنِ سايه ها حالت افتادن سايه بر زمين باشد، نظير تشبيهى كه در فارسى مى آوريم: سرو سواره مى رود، غنچه پياده مى رسد. «آصال» جمع «اُصُل» وآن جمع «اصيل» از ماده ى «اصل» به معنى انتها وآخر روز است. --------------------------------------------------------- 33) نحل، 49. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - هستى، مطيع و ساجد خداوند است، چرا ما نباشيم؟ «و للَّه يسجد من...» - سجده، مخصوص خداست. «وللَّه يسجد» - مؤمنين با ميل و رغبت سجده مى كنند، ولى ديگران بخاطر نياز، مجبور به تواضع و تذلّل مى شوند. «طوعاً و كرهاً» - اگر موجودى خدايى شد، عوارض وآثار آن هم در خط خدا قرار مى گيرد. «ظلالهم» - سجده ى موجودات دائمى است. «يسجد... بالغدو و الاصال» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم مِّن دُونِهِ أَوْلِيَاء لاَ يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعاً وَلاَ ضَرّاً قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَي وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاء خَلَقُواْ كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (16) بگو: پروردگار آسمان و زمين كيست؟ بگو: خداست. بگو: پس چرا جز او را كه مالك هيچ سود و زيانى براى خويشتن نيستند سرپرست گرفته ايد؟ بگو: آيا نابينا و بينا با هم برابرند؟ يا آيا تاريكى ها و روشنايى يكسانند؟ يا مگر براى خدا شريكانى قرار داده اند كه مانند آفريدن خدا (چيزى) آفريده و اين آفرينش بر آنان مشتبه شده است؟ بگو: خداوند آفريدگار هر چيزى است و اوست يگانه قهّار. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: طرح مسائل در قالب سؤال وجواب، يكى از شيوه هاى تبليغى، تربيتى و آموزشى است كه قرآن، بسيار به آن توجّه كرده است «قل من ...» در روايات آمده است: شرك به خدا، از حركت مورچه اى سياه در شب تاريك روى سنگ سياه مخفى تر است.(34) نمونه اش آن است كه بگويى: اين كار به بركت خدا و فلانى انجام شد. ------------------------------------------------------ 34) بحار، ج 72، ص 93. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - مشركان از شدّت تعصّب، به روشن ترين سؤالات هم جواب نمى دهند، لذا پيامبر بايد خود، پاسخ سؤالش را بدهد. «من ربّ السّموات... قل اللَّه» - كفّار تنها خالقيّت خدا را قبول داشتند، «لئن سئلتهم من خلق... ليقولن اللَّه»(35) و ديگران را مدبّر مى دانستند. «قل من ربّ...» - انسانى كه نمى تواند براى خود سودى را جلب يا ضررى را دفع نمايد، نبايد تحت هيچ عنوانى به جاى خدا مورد اطاعت مردم قرار گيرد. «لايملكون لانفسهم نفعاً و لا ضرّاً» - كسى كه حقّ را ديد و آن را نپذيرفت، چشم دلش كور وفضاى اطرافش ظلمات است. «هل يستوى الاعمى والبصير ...» - غير از خداوند كسى چيزى را نيافريده تا در آفريده ها دچار اشتباه شويم. «فتشابه الخلق عليهم» ------------------------------------------------------------ 35) عنكبوت، 61. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رَّابِياً وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاء حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ (17) خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد، پس رودخانه ها به اندازه (ظرفيت) خويش جارى شده و سيلاب كفى را بر خود حمل كرد. و از (فلزّات) آنچه كه در آتش بر آن مى گدازند تا زيور يا كالايى بدست آرند، كفى مانند كفِ سيلاب (حاصل شود.) اينگونه خداوند حق و باطل را (بهم) مى زند. پس كف (آب) به كنارى رفته (و نيست شود) و امّا آنچه براى مردم مفيد است در زمين باقى بماند. خداوند اينگونه مثال ها مى زند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در اين آيه دو مثال براى معرّفى باطل ذكر شده است، يكى مثال كفى كه بر روى آب ظاهر مى شود و دوم كفى كه هنگام ذوب فلزات، روى آنها را مى پوشاند. باطل همچون كف است، زيرا: 1. رفتنى است، 2. در سايه حقّ جلوه مى كند، 3. روى حقّ را مى پوشاند، 4. جلوه دارد، ولى ارزش ندارد. نه تشنه اى را سيراب مى كند نه گياهى از آن مى رويد، 5. با آرام شدن شرايط محو مى شود، 6. بالانشين پر سر وصدا، امّا توخالى و بى محتوى است. چنانكه در آيات ديگر نيز بر اين امر تأكيد شده است: «بل نقذف بالحقّ على الباطل فيدمغه»(36)، با حقّ بر سر باطل مى كوبيم. «يمح اللَّه الباطل»(37)، خداوند باطل را محو مى كند. «و ما يبدى ء الباطل و مايعيد»(38)، باطل در دنيا و آخرت محو و نابود است. «انّ الباطل كان زهوقا»(39)، همانا باطل رفتنى است. «جاء الحقّ و زهق الباطل»(40)، حقّ آمد و باطل رفت. تمثيل، مسائل عقلى را محسوس و راه رسيدن به هدف را نزديك مى نمايد، مطالب را همگانى و لجوجان را خاموش مى سازد، لذا قرآن از اين روش بسيار استفاده نموده است. -------------------------------------------------------- 36) انبياء، 18. 37) شورى، 24. 38) سبأ، 49. 39) اسراء، 81. 40) اسراء، 81. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - فيض الهى جارى است وهركس به مقدار استعدادش بهره مند مى شود. «اودية بقدرها» - تلاش براى ساخت وسايل ضرورى(متاع) يا رفاهى(حِلية) ممدوح است. «يوقدون عليه فى النّار» - در كوره ى حوادث است كه ناخالصى ها معلوم و حقّ و باطل ظاهر مى شود. «يوقدون عليه... زبدٌ مثله» - وجود باطل، اختصاص به مكان و زمينه ى خاص ندارد. (كف، هم بر روى سيل سرد و هم بر روى فلزات گداخته ظاهر مى شود.) «زبد مثله» - سرچشمه باطل، ناخالصى هايى است كه حقّ و حقيقت بدان آلوده شده است. «يضرب اللَّه الحقّ و الباطل» - حقّ و باطل با هم هستند، امّا سرانجام، باطل رفتنى است. «فيذهب جُفاءً» - نفع مردم در حقّ است. «ما ينفع النّاس» - حقّ ماندنى است. «فيمكث فى الارض» - هر ثروت، دانش، دوست و يا حكومتى كه براى مردم مفيد باشد، ماندنى است. «ما ينفع النّاس فيمكث فى الارض» - آنچه از سوى خداوند نازل مى شود، همچون باران خالص وحقّ است، ليكن همين كه با ماديات درآميخت، دچار ناخالصى وزمينه ى پيدايش كف و باطل مى شود. «انزل من السّماء ماءً» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم لِلَّذِينَ اسْتَجَابُواْ لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَي وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُواْ لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْاْ بِهِ أُوْلَـئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ (18) براى كسانى كه پروردگارشان را اجابت كردند نيكوترين (پاداش) است. ولى كسانى كه (دعوت) او را نپذيرفتند، اگر هر آنچه در زمين است و مانند آن را با آن داشته باشند، قطعاً حاضرند آن را (براى رهايى خود از عذاب) فديه بدهند، آنانند كه برايشان حساب سختى است و جايگاهشان دوزخ است و چه بد جايگاهى است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: از قرآن استفاده مى شود، در قيامت براى مردم چند نوع حساب وجود دارد: . گروهى حساب آسان دارند. «حساباً يسيرا»(41) . عده اى سخت ودقيق حسابرسى مى شوند. «حساباً شديداً»(42)، «سوء الحساب» مراد از «سوءالحساب» دقّت در حساب است. . بعضى بى حساب به دوزخ مى روند و نيازى به محاكمه و ميزان ندارند. «فلانقيم لهم يوم القيامة وزناً»(43) . گروهى بى حساب به بهشت مى روند. «انما يوفى الصّابرون اجرهم بغير حساب»(44) طبق آنچه از روايات و احاديث متعدّد به دست مى آيد، كسانى كه با مردم به عفو و رحمت برخورد كنند، حسابشان آسان و كسانى كه با مردم به سختى و دقت شديد عمل نمايند حسابشان سخت خواهد بود. افراد مشرك بى حساب به دوزخ و اهل صبر هم بى حساب به بهشت خواهند رفت.(45) در قرآن استجابت طرفينى است، يعنى اگر مردم انتظار استجابت از خداوند را دارند بايد دعوت خداوند را اجابت كنند، «استجيبوا للَّه و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم»(46) هرگاه خدا و رسول، شما را بسوى مكتب حيات بخش مى خوانند، پاسخ مثبت دهيد تا خدا نيز دعاى شما را اجابت فرمايد. «فاستجبناله»(47)، «فاستجاب لهم ربّهم»(48) بحثى پيرامون دعوت: مسئله دعوت را مى توان از ابعاد گوناگونى مورد بحث و توجّه قرار داد: 1. دعوت كنندگان: دعوت كنندگان به حق: الف: انبيا. «ادعو الى اللَّه»(49)، «والرسول يدعوكم»(50)، «داعياً الى اللَّه باذنه»(51) ب: مؤمنان: «ولتكن منكم أمة يدعون الى الخير»(52) ج: جنّ: «يا قومنا اجيبوا داعى اللَّه»(53) امّا دعوت كنندگان به باطل: الف: پيشوايان كفر: «ائمة يدعون الى النّار»(54) ب: شيطان: «كان الشّيطان يدعوهم»(55)، «ماكان لى عليكم من سلطان الاّ ان دعوتكم»(56) ج: مشركان: «اولئك يدعون الى النّار»(57) 2. موضوع دعوت: الف: حيات. «دعاكم لما يحييكم»(58) ب: راه مستقيم. «لتدعوهم الى صراط مستقيم»(59) ج: مغفرت. «واللَّه يدعو الى الجنة والمغفرة»(60) د: بهشت. «واللَّه يدعوا الى دارالسلام»(61) ه : نجات. «ادعوكم الى النجاة»(62) 3. برخورد مخالفان: الف: تهمت: ساحر؛ «ان هذا لساحرٌ عليم»(63) شاعر؛ «بل هو شاعر»(64) كاهن؛ «فما انت بنعمة ربّك بكاهن»(65) مجنون؛ «و يقولون انه لمجنون»(66) كاذب؛ «لنظنّك من الكاذبين»(67) سلطه طلب؛ «يريد ان يتفضّل عليكم»(68) ب: تهديد. «لرجمناك»(69)، «او يقتلوك ...»(70) ج: تحقير. «أهذا الّذى ...»(71) د: شك. «أتعلمون ان صالحا مرسل من ربّه»(72) ه: توطئه وجنگ. «واذ يمكر بك الّذين كفروا ليثبتوك او يقتلوك او يخرجوك»(73) 4. انگيزه ها و عوامل عدم پذيرش: الف: تقليد. ب: تعصب. ج: تكبر. د. هواى نفس. «فان لم يستجيبوا لك فاعلم انما يتبعون اهواءهم»(74) 5. پاداش پذيرش: الف: اجر. «و يزيدهم من فضله»(75) ب: حيات. «دعاكم لما يحييكم»(76) ج: حُسنى. «للذين استجابوا لربّهم الحسنى»(77) ---------------------------------------------------------- 41) انشقاق، 8. 42) طلاق، 8. 43) كهف، 105. 44) زمر، 10. 45) تفصيل انواع حساب در كتاب معاد، اثر مؤلّف آمده است. 46) انفال، 24. 47) انبياء، 88. 48) آل عمران، 195. 49) يوسف، 108. 50) آل عمران،153. 51) احزاب، 46. 52) آل عمران، 104. 53) احقاف، 31. 54) قصص، 41. 55) لقمان، 21. 56) ابراهيم، 22. 57) بقره، 221. 58) انفال، 24. 59) مؤمنون، 73. 60) بقره، 221. 61) يونس، 25. 62) غافر،41. 63) اعراف، 109. 64) انبياء، 5. 65) طور، 29. 66) قلم، 51. 67) اعراف، 66. 68) مؤمنون، 24. 69) هود، 91. 70) انفال، 30. 71) انبياء، 36. 72) اعراف، 75. 73) انفال، 30. 74) قصص، 50. 75) نساء، 173. 76) انفال، 24. 77) رعد، 18. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - بهترين ها در انتظار مؤمن است. «الحسنى» - باز خريد و فديه در روز قيامت وجود ندارد. «لافتدوا به» - قبولى دعوت خداوند بايد از روى ميل و رغبت باشد. «استجابوا» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَي إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ (19) پس آيا كسى كه مى داند آنچه از جانب پروردگارت بسوى تو نازل شده حق است، مانند كسى است كه نابيناست؟ همانا تنها صاحبان خرد پند مى گيرند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در آيه قبل به كسانى كه دعوت حيات بخش انبياعليهم السلام را اجابت مى كنند اشاره شد، اين آيه وآيات بعد، آثار استجابت آن دعوت را بيان مى فرمايد. هر كدام از فطرت، عقل و علم در انسان، مغز و لبّى دارند كه گاه بواسطه عادات، رسوم، خرافات، غرائز، روى آنها پوشيده مى شود، لذا انسان بايد دائماً متوجّه آن هسته ى مركزى و مغز آنها باشد.(78) سيماى خردمندان در قرآن واژه «اولوا الالباب» مرتبه در قرآن آمده و هر مرتبه همراه با يك كمال و وصفى بيان شده است. از جمله: . راز احكام را مى فهمند. «و لكم فى القصاص حياة يا اولى الالباب»(79) . آينده نگر هستند. «تزودّوا فانّ خير الزّاد التقوى واتقون يا اولى الالباب»(80) . دنيا را محل عبور و گذر مى دانند نه توقف گاه و مقصد. «لاولى الالباب الّذين... يتفكّرون فى خلق السّموات والارض ربّنا ما خلقت هذا باطلا»(81) . از تاريخ، درس عبرت مى گيرند. «لقد كان فى قصصهم عبرة لاولى الالباب»(82) . بهترين و برترين منطق را مى پذيرند. «الّذين يستمعون القول فيتبعون احسنه ... و اولئك هم اولوا الالباب»(83) . اهل تهجّد وعبادت مى باشند. «امّن هو قانت آناء الّيل... انما يتذكّر اولوا الالباب»(84) ------------------------------------------------------------ 78) تفسير فرقان. 79) بقره، 179. 80) بقره، 197. 81) آل عمران، 191. 82) يوسف، 111. 83) زمر، 18. 84) زمر، 9. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - قرآن انسان بى خبر از حقّ را نابينا مى داند. به جاى «كمن هو لايعلم» فرموده است «كمن هو اعمى» - دين، مطابقت فطرت انسان هاست، تنها تذكّر لازم است تا غفلت زدايى شود. «انما يتذكّر...» - عقلى كه انسان را به حقانيّت كتاب آسمانى نرساند، عقل نيست. «انّما يتذكّر اولوا الالباب» - علم مفيد، محصول تعقّل و تذكّر است. «من يعلم، يتذكّر اولوا الالباب» - براى رسيدن به عقل سليم و فطرت خالص بايد گناه و غفلت را از خود دور كرد. «انما يتذكّر اولوا الالباب» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَلاَ يِنقُضُونَ الْمِيثَاقَ (20) (خردمندان) كسانى هستند كه به پيمان الهى وفا مى كنند و عهد (او را) نمى شكنند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «عهداللَّه» هم شامل پيمان هاى فطرى از قبيل عشق به حقّ و عدالت مى شود، هم پيمان هاى عقلى مثل درك حقايق عالم هستى و مبدأ و معاد را در برمى گيرد، هم بر پيمان هاى شرعى همچون عمل به واجبات و ترك محرّمات اطلاق مى گردد و هم بر پيمان هايى كه انسان ها با يكديگر مى بندند و متعهّد مى شوند و خداوند مراعات آنها را واجب فرموده، صادق است.(85) يكى از مهم ترين پيمان هاى الهى، امامت رهبران آسمانى است. بعد از آنكه حضرت ابراهيم عليه السلام با پشت سرگذاشتن آزمايش هاى متعدّد به مقام امامت رسيد، از خداوند خواست تا فرزندان او نيز داراى اين مقام شوند. خداوند براى روشن شدن جايگاه امامت، به جاى آنكه بفرمايد مقام امامت به افراد ظالم نمى رسد فرمود: «لاينال عهدى الظالمين» عهد من به ستمگران نمى رسد. «ميثاق» به چيزى گفته مى شود كه دل انسان با آن وثوق و اطمينان پيدا مى كند و از آنجا كه وجود يك رهبر الهى، دل و جان انسان ها را آرام و مطمئن مى سازد. لذا از مصاديق ميثاق شمرده شده است. وفاى به عهد مانند احترام به والدين و ردّ امانت، تنها از حقوق اسلامى نيست، بلكه از حقوق انسانى است. لذا هر خردمند و عاقلى بايد آن را مراعات كند. --------------------------------------------------------- 85) تفسيرنمونه. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - عقل صحيح وسالم، انسان را به دين الهى وفادار مى سازد. «اولوا الالباب، الذين يوفون» - وفاى به عهد از آثار خرد و عقل است. «اولواالالباب - يوفون ...» - احترام به پيمان ها و قراردادهاى اجتماعى، از ويژگى هاى انسان مؤمن عاقل است. «لا ينقضون الميثاق» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تلاوتهای زیبای عبدالباسط 📍تلاوت شماره ۷۳ ( توبه نصوح) 💠تلاوت بسیار زیبای آیه ۸ سوره تحریم -------------------------------------------------- 🍃امام كاظم علیه السلام فرمودند 🔸 شیعه ما نیست كسى كه در تنهایى و خلوت، دلش ترسان از خدا نباشد 🔸توبه نصوح اين است كه بنده توبه كند و ديگر به گناه باز نگردد. 📚میزان الحکمه جلد ۶
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ (21) و(خردمندان) كسانى هستند كه آنچه را خداوند به پيوند با آن فرمان داده پيوند مى دهند و در برابر پروردگارشان (بخاطر شناختى كه دارند خشوع و) خشيت دارند و از سختى حساب مى ترسند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در روايات آمده است آنچه را كه خداوند به وصل آن فرمان داده، صله ى رحم، يعنى حفظ پيوندهاى خانوادگى و همچنين حفظ پيوندهاى مكتبى يعنى ارتباط دائم و عميق با رهبران آسمانى و پيروى از خط ولايت است.(86) با نگاهى ساده و گذرا به جهان در عصر حاضر خواهيم ديد على رغم آنكه بهترين و بيشترين سرمايه، يعنى نفت را در زير پاى خود دارند و بهترين نقطه وحدت و عشق بيش از يك ميليارد مسلمان، يعنى كعبه را در پيش روى، و از بهترين مكتب و منطق نيز برخوردارند، امّا بخاطر قطع ارتباط با مسأله رهبرى الهى، همچنان تحت انواع فشارهاى ابرقدرت ها بسر مى برند. از اين روست كه در آيه 27 سوره بقره بعد از جمله «و يقطعون ما امراللَّه به ان يوصل» عبارت «و يفسدون فى الارض» آمده است، زيرا بديهى است كه قطع رحم به تنهايى سبب فساد بر روى زمين نمى شود، بلكه اين رها كردن رهبرى الهى است كه گرفتار شدن در چنگال طاغوت و گسترش و نشر فساد و تباهى را بدنبال مى آورد. ارتباطاتى را كه خداوند به آن امر فرموده، بسيار متنوّع و فراوان است، از جمله: الف: ارتباط فرهنگى با دانشمندان. «فسئلوا اهل الذكران كنتم لاتعلمون»(87) ب: ارتباط اجتماعى با مردم. «اصبروا و صابروا و رابطوا»(88) ج: ارتباط عاطفى با والدين. «و بالوالدين احساناً»(89) د: ارتباط مالى با نيازمندان. «من ذا الّذى يقرض اللَّه قرضاً حسناً»(90) ه: ارتباط فكرى در اداره جامعه. «و شاورهم فى الامر»(91) و: ارتباط سياسى با ولايت. «و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم»(92) ز: ارتباط همه جانبه با مؤمنان. «انّما المؤمنون اخوة»(93) ح: ارتباط معنوى با اولياى خدا. «لقد كان لكم فى رسول اللَّه اُسوة حسنه»(94) صله رحم: صله ى رحم تنها به ديدن و ملاقات كردن نيست، كمك هاى مالى نيز از مصاديق صله ى رحم بشمار مى رود. امام صادق عليه السلام فرمودند: در اموال انسان غير از زكات، حقوق ديگرى نيز واجب است و آنگاه اين آيه را تلاوت فرمودند.(95) البتّه شايد مراد امام عليه السلام از حقوق ديگر، همان خمس باشد. در اهميّت صله رحم همين بس كه خداوند آن را در كنار ذكر خود قرار داده است. «واتقوا اللَّه الّذى تساءلون به والارحام»(96) ارحام تنها منحصر به خانواده و بستگان نسبى نيست، بلكه جامعه بزرگ اسلامى را كه در آن همه افراد امت با هم برادرند، «انما المؤمنون اخوة»(97) و پدرشان پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله و حضرت على عليه السلام است نيز در برمى گيرد. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمودند: «اَنَا و علىّ اَبَوا هذه الامة»(98) امام صادق عليه السلام در آستانه رحلت از دنيا، دستور دادند تا به بستگانى كه نسبت به ايشان جسارت كرده بودند هديه اى بدهند. وقتى حضرت در انجام اين كار مورد انتقاد قرار مى گيرند، آيه فوق را تلاوت مى فرمايند.(99) و اين گونه به ما ياد مى دهند كه شرط صله ى رحم خوش بينى، علاقه و رابطه آنها با ما نيست. در توضيح عبارت هاى «يخشون ربّهم» و «يخافون سوء الحساب» بايد گفت كه اگر چه كلمات «خشيت» و «خوف» در بعضى موارد در معناى مترادف و مشابهى بكار رفته و از آنها يك معنا اراده گرديده است، امّا فى الواقع ميان آن دو تفاوت وجود دارد؛ به اينكه خشيت عبارت است از آن خوف و تأثر قلبى كه انسان بخاطر احترام و عظمت از كسى در دل پيدا مى كند، امّا خوف داراى معناى وسيعترى است و شامل هرگونه ترس و اضطرابى مى شود. به عبارت ديگر هيچگاه خشيت در مورد يك حادثه تلخ بكار نمى رود و انسان نمى گويد من از سرما، مرض و... خشيت دارم در حالى كه كاربرد واژه خوف در امورى مثل ترس از سرما، گرما و مرض امرى رايج و شايع است. و نهايتاً، از آنجا كه خشيت بر مبناى علم انسان به عظمت و اهميّت و احترام طرف مقابل قرار دارد، مى توان گفت كه خشيت مخصوص افراد عالم است و خوف در مورد همه مردم بكار مى رود. چنانكه قرآن مى فرمايد: «انما يخشى اللَّه من عباده العلماء»(100) تنها دانشمندان از خدا خشيت دارند. -------------------------------------------------------- 86) تفسيرصافى. 87) نحل، 43. 88) آل عمران، 200. 89) بقره، 83. 90) بقره، 245. 91) آل عمران، 159. 92) نساء، 59. 93) حجرات، 10. 94) احزاب، 21. 95) تفسيرصافى. 96) نساء، 1. 97) حجرات، 10. 98) بحار، ج 23، ص 295. 99) تفسير نورالثقلين. 100) فاطر، 28. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام:
- حفظ پيوندهاى مكتبى والهى، نشانه عقل صحيح است. «اولوا الالباب... الذين يصلون» - ما بايد بخاطر فرمان خدا با بستگان ارتباط برقرار كنيم، خواه ديگران به دنبال ارتباط با ما باشند نباشند. «امراللَّه به اَن يوصل» - در ديد وبازديدها و صله ى رحم ها مواظب گناهان و از جمله، چشم چرانى ها باشيد. «يصلون... يخشون ربّهم» - هم از عظمت الهى پروا كنيد، «يخشون» و هم از مجازات او بترسيد. «يخافون» - قطع رحم سبب سختى حساب است. «يصلون... يخافون سوءالحساب» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلاَنِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَي الدَّارِ (22) و(خردمندان) كسانى هستند كه براى جلب توجّه پروردگارشان صبر پيشه كرده ونماز بپا داشتند واز آنچه روزيشان كرديم پنهانى وآشكارا انفاق كردند وبدى را با نيكى پاك مى كنند. آنانند كه سراى آخرت مخصوص آنهاست. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «صبر»، فقط به معناى تحمّل مشكلات نيست، بلكه شامل پايدارى در عبادت، مقابله با معصيت، بردبارى در مصيبت، تسليم در اطاعت و عدم غرور و مستى در نعمت نيز مى شود. «وجه ربّهم» به معناى جلب توجّه، عنايت و رضايت پروردگار است. اقامه نماز يكى از مصاديق پيمان هاى الهى «عهداللَّه» است كه در آيات سابق آمد، چنانكه در روايت نيز آمده است؛ «الصّلاة عهد اللَّه». صبر و صلاة پيوند با خالق، انفاق و حسنه، ارتباط با مردم است. انفاق داراى درجاتى است؛ گام اوّل: بخشش از فضل و داده هاى الهى. «انفقوا مما رزقناكم»(101) گام دوم: بخشش از دسترنج و كسب حلال. «انفقوا من طيبات ما كسبتم»(102) گام سوم: بخشش از آنچه دوست دارند. «لن تنالوا البّر حتّى تنفقوا مما تحبّون»(103) گام چهارم: ايثار. «و يؤثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصه»(104) به فرموده ى الميزان، «عقبى الدار» به معناى عاقبت به خيرى در دنياست، ولى مى توان گفت كه شامل هر دو سرا «دنيا و آخرت» مى شود. معناى اينكه بدى را با خوبى برطرف كنيم، اين است كه اگر از مومنان كسى كار ناشايستى در رابطه با ما انجام داد اغماض كنيم، نه اينكه با افراد ظالم و مفسد چنين رفتارى داشته باشيم، زيرا در مورد آنها بايد مقابله به مثل نمود. به هر صورت اگر چه اسلام دين اخلاق و عاطفه و بخشش است، ولى در جاى خود «لاتأخذكم بهما رأفة»(105) نيز دارد. اسلام مكتب جامع و اولواالالباب افراد كاملى هستند. وجود جملاتى همچون: «يوفون»، «يصلون»، «يخشون»، «يخافون»، «صبروا»، «اقاموا»، «انفقوا» و «يدرؤن» نشانه آن است كه انسان هاى كامل هم متعهد به پيمان هاى خود هستند، هم تمام ارتباطات خود را حفظ مى كنند، هم تقواى والايى دارند و هم بجاى انزوا، در همه ى ميدان ها حاضر و فعّال اند. --------------------------------------------------------- 101) بقره، 254. 102) بقره، 267. 103) آل عمران، 92. 104) حشر، 9. 105) نور، 2. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - صبر و استقامتى ارزش دارد كه براى خداوند و در راه او باشد. (نه هر تعصب و لجاجت ويكدندگى) «صبروا ابتغاء وجه ربّهم» - نماز بايد اقامه شود، نه آنكه فقط خوانده شود. يعنى بايد آداب، شرايط، حدود و دستورات آن مراعات شود. «اقاموا الصّلاة» - رابطه با خدا بدون كمك به ديگران مقبوليّتى ندارد، گرچه كمك هم تنها كمك مالى نيست. «اقاموا الصّلاة و انفقوا» - به انفاق خود مغرور نشويد، آنچه مى دهيد از اوست. «انفقوا ممّا رزقناهم» - وقتى نيّت كار «ابتغاء وجه ربّ» يعنى رضايت پروردگار شد، ديگر پنهان و آشكار عمل مهم نيست. «سراً و علانيةً» - حكمت اقتضا مى كند كه بعضى از كمك ها علنى وبعضى ديگر مخفى باشد. «سرّاً وعلانيةً» - گناه را با توبه، منكر را با معروف، ظلم را با عفو، ناسزا را با سلام، عذاب را با صدقه، جفا را با صله، استبداد را با مشورت و ولايت طاغوت و شيطان را با ولايت حقّ جبران نماييم. «يدرون بالحسنة السّيّئة» - خوش عاقبتى در دنيا و آخرت از آنِ صاحبان خرد است. «اولوا الالباب... اولئك لهم عقبى الدار» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالمَلاَئِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ (23) (سراى آخرت) باغ هاى جاودانى كه آنان و هر كس از پدران و همسران و فرزندانشان كه صالح بوده اند بدان داخل مى شوند و فرشتگان از هر درى (براى تبريك و تهنيت) بر آنان وارد مى شوند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: از ميان 127 مرتبه اى كه «جنّات» و «جنّت» در قرآن آمده، تنها 11 مورد از آن تعبير «جنّات عدن» دارد كه طبق حديثى از درّالمنثور، به معناى بهشت مخصوص است.(106) رسول اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: هر كس مى خواهد زندگى و مرگش همچون زندگى و مرگ من باشد و به «جنّات عدن» كه بهشت من است وارد شود، بايد علىّ ابن ابيطالب عليهما السلام و ذريّه ى او را، رهبر و امام خود قرار دهد كه آنها در علم و فهم، برترين انسان ها و هادى مردم به سوى هدايت اند.(107) بارها در قرآن آمده است كه افراد صالحِ يك خانواده، در بهشت نيز در كنار هم خواهند بود و از مصاحبت يكديگر لذت خواهند برد. البتّه ذكر عنوان بعضى از افراد خانواده مثل پدر، همسر و فرزند در آيه شريفه فوق دلالت بر خصوصيّتى ندارد و شامل همه افراد صالح خانواده، اعم از افراد مذكور و مادران، خواهران و برادران نيز مى شود. در ضمن شايد علت عدم ذكر نام مادر آن باشد كه مادر، همسر پدر است و مشمول «ازواج» مى گردد، همان گونه كه خواهر و برادر، ذريّه پدر، و عمو و عمّه از ذُرارى آباء شمرده مى شوند. آنچه از آيات الهى به دست مى آيد اين است كه فرشتگان، در همه احوال در دنيا و آخرت (برزخ و قيامت) با انسان ارتباط دارند، گاهى بر او درود و صلوات مى فرستند، «يصلى عليكم و ملائكته»(108) گاهى براى او استغفار و طلب بخشش مى كنند، «و يستغفرون للذين آمنوا»(109) و زمانى هم براى او دست به دعا برمى دارند، «ربّنا وادخلهم جنّات عدن»(110) در هنگام مرگ و شروع عالم برزخ نيز با شعار و تلقين «الاتخافوا و لاتحزنوا»(111) و با جمله «سلام عليكم» جان آنها را مى گيرند. «الّذين تتوفّاهم الملائكة طيّبين يقولون سلام عليكم»(112) و در آخرت نيز از هر سو بر آنان سلام مى كنند. براى بهشت هشت درب ذكر شده كه با تعداد اوصافى كه براى اولوا الالباب در آيات اخير شمرده شده مطابقت دارد. گويا هر كدام از اين صفت هاى هشت گانه، درى از درهاى بهشت و راهى بسوى سعادت ابدى را به سوى انسان باز مى كند. هر پدر و فرزند، هر زن و شوهر و هر آباء و ذريّه اى در بهشت به يكديگر ملحق نمى شوند و در كنار هم قرار نمى گيرند، زيرا در روز قيامت، انساب و اسباب، كارساز نيستند. «فلا انساب بينهم»(113) و آن روز هر كس در گرو اعمال خويش است، «كلّ نفس بما كسبت رهينه»(114) و جز سعى و تلاش، چيز ديگرى مؤثر نيست، «ليس للانسان الاّ ما سعى »(115) بنابراين ورود بعضى از بستگان بر بعضى ديگر، تنها به خاطر لياقت و صلاحيّت فردى خود آنهاست. مشابه اين آيه را مى توان در سوره هاى غافر، آيه 7 وطور آيه 21 نيز مشاهده كرد. --------------------------------------------------- 106) تفسير فرقان. 107) تفسير نورالثقلين. 108) احزاب، 43. 109) غافر، 7. 110) غافر، 8. 111) فصّلت، 30. 112) نحل، 32. 113) مؤمنون، 101. 114) مدّثر، 38. 115) نجم، 39. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - شرط ورود به بهشت، صالح بودن است. «و من صلح» - خانواده بهشتى، خانواده اى است كه بين اعضاى آن همبستگى و صميميت در مسير حق باشد. «صَلَح من ابائهم» - توجه به عواطف در اسلام يك اصل است. براى انسان زندگى در بهترين مكانها ولى بدور از خانواده، صفايى ندارد. «يدخلونها ومن صلح من آبائهم» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| یک راه میان‌بُر برای کسانی که می‌خواهند هم در دنیا، و هم در آخرت «برای خدا» ویژه باشند
کانال تفسیر روزانه قرآن شهادت حضرت امام صادق عليه افضل صلوات المصلّین، را تسلیت عرض می‌نماید. 🙏
قَالَ علیه‌السلام: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ صِحَّةَ مَا عِنْدَ أَخِيكَ فَأَغْضِبْهُ فَإِنْ ثَبَتَ لَكَ عَلَى الْمَوَدَّةِ فَهُوَ أَخُوكَ وَ إِلَّا فَلَا. (تحف‌العقول، ص۳۵۷) امام صادق علیه‌السلام فرمود: چون خواستى سلامت نفس برادرت را دریابى، او را به خشم آور. اگر در رفاقت با تو استوار ماند، او برادر تو است، وگرنه برادرت نیست‏.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام صادق عليه السلام: إذا رُزِقتَ في شَيءٍ فَالزَمهُ هرگاه به طريقى روزى يافتى، همان را ادامه ده الكافی جلد5 صفحه168 ع.د
امام جعفر صادق (ع)» در توصیه‌ای کوتاه و ماندگار به شیعیان فرموده‌اند همچنان که خداوند دستور داده برای هم برادرانی نیکوکار باشید. متن حدیث: «امام جعفر صادق (ع)»: تَواصَلوا و تَبارُّوا و تَراحَموا و کُونُوا إخوَةً بَرَرَةً کَما أمَرَ کُمُ اللّه. با یکدیگر پیوند داشته باشید و به هم نیکی کنید، و با یکدیگر مهربان باشید و همچنان که خداوند به شما دستور داده است، برادرانی نیکوکار باشید. منبع: اصول کافی، جلد ۲، صفحه ۱۷۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤💠🖤صلوات خاصه امام جعفر صادق (علیه السلام)🖤💠🖤 💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خَازِنِ الْعِلْمِ الدَّاعِي إِلَيْكَ بِالْحَقِّ النُّورِ الْمُبِين.. 💥اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ كَلاَمِكَ وَ وَحْيِكَ وَ خَازِنَ عِلْمِكَ وَ لِسَانَ تَوْحِيدِكَ وَ وَلِيَّ أَمْرِكَ وَ مُسْتَحْفَظَ (مُسْتَحْفِظَ) دِينِكَ‏ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ حُجَجِكَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ 💠🖤💠🖤💠🖤💠🖤
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم ولَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ و به كارهاى زشت چه آشكار و چه پنهانش نزديك نشويد. سوره انعام، آیه۱۵۱🌸 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم سَلاَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي الدَّارِ (24) (فرشتگان هنگام ديدارِ بهشتيان به آنان مى گويند:) بخاطر استقامتى كه كرديد، بر شما درود باد. پس چه نيكوست سراى آخرت. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: يكى از امتيازات بى نظير قرآن، بيان پرمحتواترين مطالب، در قالب ساده ترين و مختصرترين كلمات است. از جمله همين عبارت «سلام عليكم» كه جمله اى بسيار كوتاه و آسان، امّا پرمحتوا و رساست و سابقه ى آن به انبياى گذشته همچون ابراهيم، نوح و آدم عليهم السلام مى رسد. «سلام على نوح فى العالمين»(116)، «سلام على موسى وهارون»(117) سلام، يكى از نام هاى خداوند، تهنيت خداوند بر پيامبران، تبريك الهى بر بهشتيان، زمزمه فرشتگان، كلام بين المللى تمام مسلمانان، شعار بهشتيان در اين جهان و آن جهان، ذكر خالق و مخلوق، نداى وقت ورود و خروج، آغاز هر كلام در نامه و بيان است كه هم بر مرده و زنده و هم بر بزرگ و كوچك گفته مى شود و پاسخ آن در هر حال واجب است. پيامِ سلام، احترام، تبريك، دعا، امان و تهنيت از سوى خداوند است. «سلام قولا من ربّ رحيم»(118) وقتى ما در پايان هر نماز مى گوييم: «السّلام علينا و على عباداللَّه الصّالحين»، با اين سلام تمام مرزهاى نژادى و امتيازات پوچ سنّ، جنسيّت، مال، مقام، زبان و زمان را در طول تاريخ در هم مى شكنيم و با همه بندگان صالح خدا ارتباط برقرار مى كنيم و بر آنها درود مى فرستيم. در روايات آمده: گروهى از مردم قبل از رسيدگى به حساب، به بهشت مى روند، وقتى فرشتگان علت را سؤال مى كنند، جواب مى شنوند كه ما در دنيا بر اطاعت خداوند و بر مشكلات و مصايب صبر مى كرديم و اهل شكيبايى بوديم. فرشتگان با شنيدن جواب، از آنان با «سلام عليكم ...» استقبال مى كنند.(119) امام صادق عليه السلام فرمودند: ما اهل صبر هستيم، امّا شيعيان ما از ما صبورتر مى باشند. زيرا صبر ما بر چيزى است كه مى دانيم، ولى آنان بر چيزى صبر مى كنند كه نمى دانند.(120) نكاتى پيرامون صبر . منشأ و سرچشمه صبر را از خداوند بدانيم. «و ما صبرك الا باللَّه»(121) . مقصد و هدف از صبر را نيز رضايت الهى قرار دهيم، نه خوشنامى و نه هيچ چيز ديگر. «و لربّك فاصبر»(122) . صبر از صفات انبيا است. «كلّ من الصّابرين»(123) . صبر كليد بهشت است. «ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لمّا يأتكم ...»(124) . صبر در بلاها و آزمايشاتِ الهى، محك و ملاك شناخت و روشن شدن چهره ى مجاهدان و صابران است. «و لنبلونّكم حتّى نعلم المجاهدين منكم والصابرين»(125) . صبر سبب دريافت صلوات خداوند است. «اولئك عليهم صلوات من ربّهم»(126) (شايد يكى از علل صلوات بر پيامبر و اهل بيت او اين است كه آنها صابرترين مردم بودند.) . صبر نسبت به ايمان، به منزله سر براى بدن است. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمودند: «الصبر من الايمان كالرأس من البدن»(127) . صبر، ميزان درجات بهشتيان است. «سلام عليكم بما صبرتم»، «اولئك يجزون الغرفة بما صبروا»(128)، «و جزاهم بما صبروا جنّة و حريرا»(129) . صبر، داراى درجاتى است. در حديثى مى خوانيم كه صبر بر مصيبت 300 و صبر بر طاعت 600 و صبر از معصيت 900 درجه دارد.(130) . در سراسر قرآن فقط در مورد صابران اجر بى حساب مطرح شده است. «انّما يوفّى الصّابرون اجرهم بغير حساب»(131) . قرآن مجيد در كنار صبر، شكر را نيز مطرح فرموده است، اشاره به اينكه مشكلات هم نعمت هستند. «لكلّ صبّار شكور»(132) . صبر، وصيّت امام حسين عليه السلام به فرزندش امام سجّادعليه السلام است. «يا بنىّ اِصبر على الحقّ و ان كان مرّا»(133) . گاهى در يك اقدام چند نوع صبر ديده مى شود. نظير اقدام حضرت ابراهيم در قربانى كردن اسماعيل كه هم صبر بر اطاعت و تسليم و هم صبر بر مصيبت را لازم دارد. --------------------------------------------------------- 116) صافّات، 79. 117) صافّات، 120. 118) يس، 58. 119) تفسير قرطبى. 120) تفسير صافى. 121) نحل، 127. 122) مدّثر، 7. 123) انبياء، 85. 124) بقره، 214. 125) محمّد، 31. 126) بقره، 157. 127) بحار، ج 9، ص 203. 128) فرقان، 75. 129) انسان، 12. 130) بحار، ج 71، ص 92. 131) زمر، 10. 132) ابراهيم، 5. 133) بحار، ج 70، ص 184. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - سرچشمه همه كمالات صبر است. «بما صبرتم» صبر در پايان هشت نشانه و كمال براى اولوا الالباب بيان شده وفرشتگان نيز اساس درود خود را صبر مؤمنين مى دانند. - سلام كردن به هنگام ورود، شيوه ى فرشتگان است. «يدخلون عليهم، سلام عليكم» - بهشت «دارالسلام» است. چون فرشته ها از هر سو بر بهشتيان سلام مى كنند. «من كل باب سلام عليكم» - به كسانى كه پايدارى وپشتكار دارند احترام بگذاريم. «سلام عليكم بماصبرتم»
- در نظام الهى حتى بكار بردن كلمات ودرود وتبريك نيز بر اساس يك مبنا و حكمت (ايمان و عمل) است نه تملق و گزافه. «سلام عليكم بما صبرتم» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَالَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ (25) (در برابر گروه اول) كسانى هستند كه پيمان خدا را پس از محكم بستن مى شكنند و آنچه را خداوند به پيوند آن فرمان داده قطع مى كنند و در زمين فساد مى نمايند. آنانند كه برايشان لعنت است و برايشان بدمنزلى است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در برابر صفات نيكو و بارز اولوا الالباب در وفاى به عهد و ارتباط با آنچه خداوند بر وصل آن فرمان داده، قرآن به گروهى اشاره مى كند كه ضد اين صفات را دارا مى باشند، يعنى عهد و پيمان مى شكنند و آنچه را امر به وصل آن شده، قطع مى كنند. لذا در مقابل «عقبى الدّار»، براى اين افراد «سوء الدار» در نظر گرفته شده است. فساد در زمين، بارها در قرآن نسبت به افراد و اعمالى مطرح شده است، از جمله افرادى كه مصداق مفسد معرّفى گرديده اند، فرعون است. «انه كان من المفسدين»(134) همچنين افعالى مثل: هلاك حرث و نسل(135)، ايجاد تفرقه و آدم كشى نيز از جمله مصاديق فساد در زمين دانسته شده است. قرآن (136) جزاى «مفسد فى الارض» را كشتن، دار زدن، قطع عضو و يا تبعيد مى داند و كسانى را كه در دل اراده ى بلند پروازى و فساد دارند، محرومان از الطاف الهى در قيامت مى شمارد. امام سجّادعليه السلام به فرزندش وصيّت مى فرمايد: «ايّاك و مصاحبة القاطع لرحمه، فانّى وجدته ملعوناً فى كتاب اللَّه»(137) از دوستى و مصاحبت با كسانى كه قطع رحم مى كنند بپرهيز، زيرا من در قرآن، آنها را ملعون يافتم. «يقطعون... لهم اللعنة» ----------------------------------------------------------- 134) قصص، 4. 135) بقره، 205. 136) مائده، 33. 137) بحار، ج 74، ص 196. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - يكى از شيوه هاى تربيتى و تبليغى، روش مقايسه است. «يوفون ... عقبى الدار - ينقضون ... سوءالّدار» - نقطه شروع تمام انحرافات، جدايى انسان از خداست. «ينقضون عهداللَّه... يفسدون» - قطع رحم از گناهان كبيره است، زيرا وعده عذاب براى آن داده شده است. «يقطعون... لهم سوء الدّار» - فساد انسان به همه جا سرايت مى كند. «يفسدون فى الارض» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم اللّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقَدِرُ وَفَرِحُواْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ مَتَاعٌ (26) خداوند براى هر كه بخواهد روزى را گسترش مى دهد و (يا) تنگ مى گرداند. و (مردم) به زندگى دنيا دل خوشند، در حالى كه زندگى دنيا در(برابر زندگى) آخرت جز يك كاميابى (موقت و اندك) نيست. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: گرچه در اين آيه، توسعه وتنگى رزق به خدا نسبت داده شده، امّا بديهى است كه كارهاى خداوند حكيم، از روى مصلحت و حكمت صادر مى شود. چنانكه در برخى آيات و روايات، بعضى علل آن بيان شده است. از جمله؛ وجود گناه در زندگى افراد كه باعث تغييراتى در رزق آنها مى گردد. چنانكه در دعاى كميل مى خوانيم: «اللهم اغفرلى الذنوب التى تغيّر النّعم» خداوندا! ببخشاى بر من آن گناهانى كه نعمت ها را دگرگون مى سازد. گاهى تفاوت در رزق و روزى بخاطر آزمايش افراد است، «ولنبلونّكم بشى ء ... و نقص من الاموال...»(138) ما هر آينه شما را با نقص اموال امتحان مى كنيم. گاهى محروم شدن بجهت محروم كردن ديگران از حقوق آنهاست، نظير داستان باغى كه در آتش سوخت كه سوره ى قلم به آن اشاره فرموده است و گاهى هم بى توجّهى به يتيمان باعث تنگى روزى است. «كلا بل لاتكرمون اليتيم»(139) مهم آن است كه ما نه از بسط رزق ياغى شويم و همه چيز را از ياد ببريم و نه به هنگام قبض آن از همه چيز نااميد و مأيوس گرديم كه نظام الهى، نظامى است حكيمانه و بر پايه آزمايش، نه بر اساس شانس و بخت و اقبال. -------------------------------------------------------- 138) بقره، 155. 139) فجر، 17. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - روزى بدست خداست نه به زرنگى، دو رنگى، پيمان شكنى و قطع روابطى كه احياناً مستلزم انفاق و بخشش است. «اللَّه يبسط الرزق» - رزقِ كم هم براساس اندازه ى حكيمانه مقدّر مى شود. «يقدر» بجاى «يضيق» - با اينكه دنيا اندك است ولى طرفداران خود را فريب مى دهد. «و فرحوا...» - دنيا، كوچك، كم و زودگذر است، به آن دل خوش نكنيم. «الا متاع» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ (27) كفار مى گويند: چرا از طرف پروردگارش معجزه اى (به دلخواه ما) بر او نازل نشده است؟ بگو: همانا خداوند هر كه را بخواهد (به حال خود رها و) گمراه مى كند و هر كس را كه به سوى او رو كرده و توبه نمايد، به سوى خويش هدايت مى نمايد. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: هر پيامبرى براى اثبات ادعاى نبوّت خود، بايد نشانه اى از جانب خداوند داشته باشد كه آن را معجزه مى نامند، اين معجزه طبعاً در امور خاص و مشخصّى است، امّا افراد لجوج كه قصد پذيرش حقّ را نداشتند، از پيامبر تقاضاى معجزه بر اساس هوس هاى خود مى كردند، در صورتى كه اگر لجاجت را كنار مى گذاشتند، قرآن، خود، بزرگترين معجزه است. گاهى آب و غذا براى افراد مريض مضرّ است، امّا اين ضرر نه از آن جهت كه در آب و غذا ضررى وجود دارد، بلكه بخاطر بيمارى اين افراد است. آرى! افرادى كه از نظر روحى مريض اند، مانند مريض جسمانى در پذيرش آيات ناب الهى دچار ناراحتى مى گردند، زيرا به محض مواجهه با حقّ، روح لجاجت در آنها تحريك شده و هدايت را پس مى زند و اين همان معناى «يضّل» است. بحثى پيرامون هدايت و ضلالت هدايت الهى دوگونه است: ابتدايى و تكميلى. هدايت ابتدايى در رابطه با همه مردم است، «انّا هديناه السّبيل»(140) امّا هدايت تكميلى نسبت به كسانى است كه هدايت عمومى اول را پذيرفته باشند. مثل معلمى كه در روزهاى اوّل درس، مطالب خود را يكسان و يكنواخت به همه شاگردان عرضه مى كند، امّا بعد از مدّتى براى محصلان كوشا، جدى و پركار خود، لطف بيشترى مبذول مى دارد. «والّذين اهتدوا زادهم هدى»(141) امّا براستى براى افرادى كه قرآن درباره ى آنها مى فرمايد: «و ما تأتيهم من آية من آيات ربّهم الا كانوا عنها معرضين»(142) هيچ آيه اى از آيات الهى برايشان نازل نشد، مگر آنكه از آن اعراض كردند. «و لو نزلنا عليك كتابا فى قرطاس فلمسوه بايديهم لقال الّذين كفروا ان هذا الا سحر مبين»(143) اگر ما كتاب را از آسمان در كاغذى فرو فرستيم و آنها با دست خودشان آن را لمس كنند، باز هم مى گويند سحر است. «و انْ يروا كلّ آية لايؤمنوا بها»(144) اگر هر معجزه اى ببينند، ايمان نخواهند آورد. آيا جز برداشتن دست عنايت و زدن مهر ضلالت بر دلهايشان، چاره اى ديگر مى باشد؟! در هر حال، خداوند، حكيم و عادل است و تمام كارها و خواست او از: «يهدى من يشاء»، «يضّل من يشاء»، «يرزق من يشاء»، «يغفر لمن يشاء»، «يعذّب من يشاء»، «يخلق ما يشاء» همه بر اساس عدل و حكمت و لطف و عنايت تفسير مى گردد. يعنى اگر فرمود: «يهدى من يشاء»، چنين نيست كه بدون هيچ ضابطه و معيارى، هدايت را براى كسى خواسته باشد، بلكه چنانچه از آيات ديگر برمى آيد، يكجا ايمان را شرط هدايت مى شمارد و مى فرمايد: «و من يؤمن باللَّه يهد قلبه»(145) و در جاى ديگر، كسب رضايت و خشنودى حقّ را با پيمودن راه سلامت زمينه هدايت معرّفى مى فرمايد: «يهدى به اللَّه من اتبع رضوانه سبل السّلام»(146) و يا اگر فرمود: «يضل من يشاء»، در آيه ديگر، اسراف و ترديد و شك را عامل اين اضلال مى داند. «يضل اللَّه من هو مسرفٌ مرتاب»(147) به هر صورت اگر دهانه ظرفى به طرف آسمان باشد، باران در او وارد مى شود، امّا اگر به طرف زمين قرار بگيرد، از نزولات آسمانى بهره اى نخواهد برد و اينچنين است انسانى كه دهانه روحش به جانب ماديّات باشد، بديهى است كه از باران معنويّت الهى بى نصيب خواهد بود. «استحبوا الحياة الدنيا على الاخرة و ان اللَّه لايهدى القوم الكافرين»(148) ------------------------------------------------------- 140) انسان، 3. 141) محمّد، 17. 142) انعام، 4. 143) انعام، 7. 144) انعام، 25. 145) تغابن، 11. 146) مائده، 16. 147) غافر، 34. 148) نحل، 107. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - كفّار لجوج هر لحظه معجزه ى جديدى مى خواهند. مشكل در معجزه بيرونى نيست، بلكه در عناد درونى آنهاست. «لولا اُنزل عليه آية» - سنّت الهى هدايت همه مردم است، «انّ علينا للهُدى»(149) امّا اگر كسى راه كج را انتخاب كرد، خداوند كيفر او را، همان گمراهى قرار مى دهد. «يضل من يشاء» - خشوع در برابر حق، كليد هدايت است. «يهدى اليه من اناب» - اگر چه هدايت مردم بدست خداست، ولى هدايت خداوند شامل كسانى مى شود كه در خود، آمادگى به وجود آورده باشند. «يهدى من اناب» -------------------------------------------------------- 149) ليل، 12. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
- كسى كه مى داند راهش روشن و آينده اش بهتر از گذشته است، «والاخرة خير وابقى»(158) قلبش مطمئن است. - كسى كه مى داند امام و رهبرش انسانى كامل، انتخاب شده از جانب خداوند و معصوم از هر لغزش و خطاست، «انى جاعلك للنّاس اماما»(159) آرام است. كسى كه مى داند كارِ نيك او از ده تا هفتصد بلكه تا بى نهايت برابر پاداش دارد، ولى كار زشت او يك لغزش بحساب مى آيد دلخوش است. «مثل الّذين ينفقون اموالهم فى سبيل اللَّه كمثل حبة انبتت سبع سنابل فى كلّ سنبلة مأئة حبة»(160) - كسى كه مى داند خداوند نيكوكاران را دوست دارد، «ان اللَّه يحب المحسنين»(161) به كار نيكش دلگرم مى شود. - كسى كه مى داند كار خيرش آشكار و كار شرّش پنهان مى ماند، «يا من اظهر الجميل و ستر القبيح» شاد است. عوامل اضطراب و نگرانى يكى از شايع ترين بيمارى هاى قرن حاضر، اضطراب و افسردگى است. براى اين بيمارى كه داراى علائمى همچون انزواطلبى، در خود فرورفتن، خودكم بينى و بيهوده انگارى است، دلايل بسيارى را ذكر كرده اند، از جمله: - شخص افسرده از اينكه همه چيز را مطابق ميل خود نمى بيند داراى افسردگى شده است، در حالى كه ما نبايد بخاطر اينكه چون به همه آنچه مى خواهيم، نرسيديم، از مقدار ممكن آن هم دست برداريم و تسليم شويم. - شخص افسرده با خود فكر مى كند كه چرا همه مردم مرا دوست ندارند و حال آنكه اين امر غير ممكنى است و حتّى خدا و جبرئيل هم دشمن دارند، لذا انسان نبايد توقّع داشته باشد كه همه او را دوست بدارند. - شخص افسرده گمان مى كند كه همه مردم بد هستند، در صورتى كه چنين نيست و خداوند به فرشتگانى كه اين توهّم را داشتند پاسخ داد. - شخص افسرده گمان مى كند كه همه ناگوارى ها از بيرون وجود اوست، در حاليكه عمده تلخى ها عكس العمل و پاسخ خصلت ها و كردارهاى خود ماست. - شخص مضطرب از شروع در كارها نگران است و احساس ترس و تنهايى مى كند. حضرت على عليه السلام براى رفع اين حالت مى فرمايد: «اذاخفت من شى ءٍ فقع فيه»(162) از هر چه مى ترسى خود را در آن بيانداز كه ترس هر چيز بيش از خود آن است. - شخص مضطرب نگران آنست كه آينده چه خواهد شد. اين حالت را مى توان با توكّل بر خدا و پشتكار درمان كرد. - چون در بعضى كارها ناكام شده است، نگران است كه شايد در تمام امور به اين سرنوشت مبتلا شود. - چون بر افراد وقدرت هاى ناپايدار تكيه دارد، با تزلزل آنها دچار اضطراب مى شود. - و خلاصه امورى همچون عدم قدردانى مردم از زحمات آنها، گناه، ترس از مرگ تلقين هاى خانواده به اينكه نمى دانى و نمى توانى، قضاوت هاى عجولانه، توقّعات نابجا و تصوّرات غلط، علت بسيارى از افسردگى ها و اضطراب ها مى باشد كه با ياد خدا و قدرت و عفو و لطف او مى توان آنها را به آرامش و شادابى مبدل ساخت. تفسير آيه «الّذين آمنوا و تطمئنّ قلوبهم بذكر اللَّه» را در روز 14 خرداد 73 در همدان مى نويسم، زيرا بمناسبت پنجمين سالگرد رحلت امام خمينى (ره) براى سخنرانى آمده ام. كسى كه در پايان وصيّت نامه بسيار مهم خود مى فرمايد: «من با دلى آرام و قلبى مطمئن و ضميرى شاد و روحى اميدوار به فضل الهى از خدمت شما مرخص مى شوم.» --------------------------------------------------------- 150) طه، 14. 151) هود، 37. 152) انفال، 2. 153) زمر، 23. 154) طه، 124. 155) زلزال، 7. 156) هود، 119. 157) فجر، 14. 158) اعلى، 17. 159) بقره، 124. 160) بقره، 261. 161) بقره، 195. 162) بحار، ج 71، ص 362. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - نشانه انابه واقعى، ايمان و اطمينان به خداست. «من اناب، الذين امنوا ...» - ايمان بدون اطمينان قلبى، كامل و كارساز نيست. «امنوا وتطمئن قلوبهم» - ياد خدا با زبان كفايت نمى كند، اطمينان قلبى هم مى خواهد. «تطمئن قلوبهم بذكر اللَّه» - تنها ياد خدا، مايه ى آرامش دل مى شود. «بذكر اللَّه تطمئن القلوب» امروزه دارندگان زر و زور و تزوير بسيارند ولى از آرامش لازم خبرى نيست. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V