#جلسه27
قسمت دوم کلاس(تکمیل مرحله 3 فهم ادبی و بیان مرحله ۴تا۷)
#نکات جلسات ۷ اردیبهشت ۹۹
1. اعراب تقدیری فرعی: مررتُ بموسی، موسی غیرمنصرف است. لذا فتحه (اعراب فرعی) در تقدیر است. اما در مررت بقاضٍ، اعراب تقدیری اصلی است.
2. معنای "مَعاد" برای "ماوا" در آیه 197 آل عمران معنای قرآنی تری نسبت به "مَنزل" و "ملجا" دارد. آیات 48سوره توبه(جهنم لمحیطه بالکافرین) و ۱۰ نساء (یاکلون فی بطونهم نارا) را بنگرید.
3. اسم مکان و زمان ثلاثی مجرد بر وزن مَفعَل و مَفعِل است. اگر فعل بر وزن یَفعِل و صحیح اللام باشد مانند رجع و مثال واوی بر وزن یفعَل باشد مثل وضع، اسم مکان و زمان بر وزن مَفعِل است.
وگرنه بر وزن مَفعَل است.
#تحقیقات
1. به ریشه "ء ن ف" الوسیط مراجعه کنید. معنای "مُستانَفة" و "مستانِفة" را بررسی کنید.
2. با توجه به آیات 68 انعام، 140 نساء،
به دست آورید که خطابات قرآن به رسول خدا ص
در واقع خطاب به مومنان است
مگر دلیل خاص داشته باشیم.
برنامه فردا دوشنبه ۸ اردیبهشت ۹۹
که قبل از شروع کلاس توسط شما انجام می شود:
۱. قرائت نیمه دوم جزء ۱۳: صفحه ۲۵۲ تا ۲۶۱ مصحف
۲. مرور حفظ موضوعی ۱۸ تا ۲۸
و حفظ موضوعی شماره ۲۹ و انجام مراحل هفتگانه فهم ادبی این آیه👇
#صوت #تفسیر_آموزشی
#جلسه28
مراحل هفتگانه ادبی بر روی آیه حفظ موضوعی ۲۹ تا اواخر مرحله سوم
یعنی آیه ۱۸۲و۱۸۳ اعراف
دوشنبه ۸ اردیبهشت ۹۹:
قسمت اول کلاس👇
#جلسه29
قسمت دوم کلاس(تکمیل مرحله 3 فهم ادبی و بیان مرحله ۴تا۷)
#نکات درس امروز
1. هر کلمه ای که دلالت بر مکان یا زمان کند ظرف است. اما م.فیه باید متضمن معنای "فی" باشد.
2. آیات در آیه ۱۸۲ اعراف
به معنای نشانه است،
تخصیص نخورده است(لذا به معنای معجزه نیست).
فقط کذّبوا گفته شده است و کفروا بیان نشده است. ضمن این آیه حدیثی از امام صادق ع داریم که به فرد مومنی از ایشان راجع به استدراج پرسیده بود نفرمودند مختص کفار است، بلکه فرمودند آیا حمد خدا بجا می آوری؟
اگر بله، استدراج نیست.
۳. حیث گفته شده که ظرف مکان است اما قول صحیح این است که هم ظرف مکان و هم ظرف زمان است که قول مختار فراء و المیزان و تسنیم نیز همین است(رک: آیه ۵ توبه در المیزان و تسنیم و معانی القرآن).
۴. در ترجمه کلمات به فارسی باید دقت کرد تا خودمان شبهه ساز نشویم. از جمله اینکه کلمه "کید" برای خداوند نباید به "حیله" معنا شود که در فارسی بار معنایی منفی دارد بلکه باید به "تدبیر کردن" معنا کرد که معنای "احتال" در الوسیط است.
۵. در لغت نامه ها برای ذکر اسم مصدر پس از مصادر گفته شده "و الاسم منه ..." که از این طریق باید اسم مصدر را شناخت.
#تحقیقات
1. در باب کلمه #آیه رجوع به صرف ساده چاپ 95، صفحه 145.
برنامه فردا سه شنبه ۹ اردیبهشت ۹۹
که قبل از شروع کلاس توسط شما انجام می شود:
۱. قرائت نیمه اول جزء ۱۴: صفحه ۲۶۲ تا ۲۷۱ مصحف
۲. مرور حفظ موضوعی ۱۹ تا ۲۹
و حفظ موضوعی شماره ۳۰ و انجام مراحل هفتگانه فهم ادبی این آیه👇
#صوت #تفسیر_آموزشی
#جلسه30
مراحل هفتگانه ادبی بر روی آیه حفظ موضوعی ۳۰ تا اواخر مرحله سوم
یعنی آیه ۱۷۸ آل عمرا
سه شنبه ۹ اردیبهشت ۹۹:
قسمت اول کلاس👇
#جلسه31
قسمت دوم کلاس(تکمیل مرحله 3 فهم ادبی و بیان مرحله ۴تا۷)
#نکات درس امشب:
1. اَنّما ای که در آیه آمده است، باید جدا نوشته شود. زیرا "ما" زائده کافّه نیست. این "ما" مصدریه(موصول حرفی) یا موصوله است. ( #مشکل_نگارشی)
2. #مشارطه از این پس #اسم_مفعول افعال لازم را با حرف جر می آوریم. (با توجه به معنای مورد نظر آیه)
#نکات
3. قاعده خصوصی باب افتعال، در صورتی که فاءالفعل "ز" باشد، وجوبا "ت" باب به "د" تبدیل می شود. ص258 دانش صرف
4. مُهین، هان-یهون باب افعال است.
5. مَهین: ضعیف، پست و مُهین: خوارکننده و مَهین (فارسی): مانند ماه، ماه گونه
6. روی علائم وقف و ابتدای قرآن می توان بحث کرد، زیرا نتیجه عمل علمای وقف و ابتدا است.
7. "ما" در اَنّما؛ موصول اسمی است یا حرفی؟ اسمی: چیزی که، آن چیز چیست؟ زمان. لذا یک "فیه" در تقدیر است. (عائد)
حرفی/مصدریه: تأویل به مصدر می برد و نیاز به تقدیر ندارد لذا «اولویت» دارد.
8. اِنّما زیدٌ قائمٌ: زید فقط قائم است. "ما" زائده کافّه، هم تاکید را از اِنّ می گیرد و هم عمل را. حصر را در جزء موخر افاده می کند. اِنّما جاینشین "ما(نافیه)+ الّا" است.
#تحقیقات
"زدنی علماً"(114 طه) را ابتدا با کمک لغتنامه اعراب کنید. سپس به نحوه اعراب الجدول و اعراب درویش مراجعه کنید و ببینید مفعول به دانسته اند یا تمییز؟
برنامه فردا چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۹۹
که قبل از شروع کلاس توسط شما انجام می شود:
۱. قرائت نیمه دوم جزء ۱۴: صفحه ۲۷۲ تا ۲۸۱ مصحف
۲. مرور حفظ موضوعی ۲۰ تا ۳۰
و حفظ موضوعی شماره ۳۱ و انجام مراحل هفتگانه فهم ادبی این آیه👇
آیه 178 آل عمران
و لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ
إِنَّما نُمْلي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ
#ترجمه_دقیق(به زعم نگارنده):
[گفتنی زیاد است اما فعلاً همین مقدار بگویم که] مؤکدا و حتماً نباید بپندارند آن کسانی که کفر ورزیدند(از ایمان به وحدانیت خدا سر باز زدند) [و البته در کفر سرعت گرفتند و از سران کفر شدند] که اینکه به ایشان در زندگی دنیا مهلت می دهیم برای جان آنها، خیر و نفع است [چراکه] به ایشان مهلت می دهیم فقط برای اینکه به جان خود گناه و معصیتِ شایسته عقوبت عطا کنند و برای آنها فقط عذاب خوار کننده است[به خلاف آنکه می پندارند که چون خدای متعال به ایشان مهلت داده، پس با ایشان رفیق است و قیامتشان هم آباد است].
#نکات #ترجمه_دقیق آیه 178 آل عمران:
✅ واو استیناف در صدر آیه ترجمه شد به: [گفتنی زیاد است اما فعلاً همین مقدار بگویم که] چراکه معتقدیم دو نوع جمله مستأنفه داریم: 1. آنکه بی واو است(که طبق قاعده است) 2. آنکه در صدر آن واو است که حقیقت آن این است که برساند که از بیان «جمله معطوف علیها» که در واقع آن جمله، مستأنفه بوده، صرفنظر کرده است. این مسأله را می توان از آیاتی نظیر 75 انعام فهمید که «واو» در غیر استیناف است ولی افاده مفهوم فوق را می کند(و کذلک نری ... و لیکونَ من الموقنین): أی «لاغراضٍ کثیرةٍ و لیکونَ ...». لذا در حقیقت چنین است که «واو استیناف» نداریم بلکه حقیقت آن «عطف بر جمله مستأنفه» است.
✅ دو تأکید موجود در «نون تأکید ثقیله» ترجمه شد به: مؤکدا و حتماً.
✅ الذین کفروا: در مقام «عهد» است نه «جنس» لذا شامل تمام کفار نیست بلکه مراد از آن همان کافران دو آیه قبل(الذین یسارعون فی الکفر) است.
✅ دو حرف مصدریه بر سر هم آمده اند: أنَّ ما نُملی. لذا هر دو آنها ترجمه شدند: که اینکه.
✅ جمله «إنّما نملی لهم لیزدادوا اثما» استنیاف بیانی است لذا در صدر آن آمد: [چراکه].
✅ نکته: حصر موجود در «اِنّما» بر سر جزء اخیر(لیزدادوا) ترجمه شد: فقط. ضمناً همین کلمه «فقط» بر سر «عذاب مهین» هم آمد چراکه «لهم عذاب مهین» عطف است بر «نملی لهم لیزدادوا» لذا «اِنّما» بر سر این جمله هم می آید و جزء اخیر(مبتدای مؤخر) را محصور می کند.
✅ اِثماً: ترجمه شد به: گناه و معصیتِ شایسته عقوبت؛ چراکه اسم مصدر است در همین معنایی که ذکر شد.
✅ لیزدادوا: به «زیادت» ترجمه نشد چراکه معنای «اعطاء» می دهد(الوسیط) درست مثل «زادَ» دو مفعولی(ربّ زدنی علما: پروردگارا به من علم عطا کن).
✅ کروشه نهایی در ترجمه این آیه برای تشریح «حصر اضافی» در جمله پایانی این آیه است یعنی بیان می کند که این حصر دقیقاً در مقابل چیست و چه چیز را از آنها نفی می کند: [به خلاف آنکه می پندارند که چون خدای متعال به ایشان مهلت داده، پس با ایشان رفیق است و قیامتشان هم آباد است].
یک نکته در جلسه امشب
وقتی درباره کلمه «مُهین»(بضم میم) گفتگو می شد
به مناسبت اشاره کردیم به کلمه «مَهین» در آیه 20 مرسلات.
گفتیم که ریشه آن «مهن» است.
ولی جناب آقای #نظامی فرمودند که شاید #اسم_زمان یا #اسم_مکان از «هانَ یَهونُ»(ثلاثی مجرد) باشد.
عرض می شود که این احتمال اخیر مردود است چراکه اسم زمان و مکان ثلاثی مجرد #قیاسی است:
همواره بر وزن #مَفَعل است(فتحه اخف حرکات است لذا استعمالش بیشتر است) مگر در دو مورد که بر وزن #مَفعِل است:
1. یَفعِِلُ صحیح اللام: مثل مَرجِع/ بخلاف مَأوَی
2. یَفعَلُ مثال واوی(به شرط صحت لام): مَوضِع/ بخلاف مَولَی.
لذا «یهونُ» چون «یفعُلُ» است حتماً اسم زمان و مکانش «مَهان» است نه «مَهین».
#صوت #تفسیر_آموزشی
#جلسه32
مراحل هفتگانه ادبی بر روی آیه حفظ موضوعی ۳۱ تا اواخر مرحله سوم
یعنی آیه ۶۱ نحل
چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۹۹:
قسمت اول کلاس👇