#نکات
1. قاعده #جوازی داریم که البالی بشود البال؛ سوره مبارکه قمر آیه 6: فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلى شَيْءٍ نُكُر و سوره مبارکه ق آیه 41 وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَريب.
2. در 5 مورد، "اَن" وجوبا در تقدیر است. از جمله بعد از "لام" و "حتی" جارّه.
3. صرف صیغه های اسم مفعول، اگر از فعل لازم (14 صیغه، مثلا مذهوب به، بهما، بهم و ...) باشد ویا از فعل متعدی(6 صیغه) باشد، متفاوت است.
4. ویرایش قدم اول: تجوید، حفظ، توجه به مشکلات نگارشی
5. علم خداوند به چه معنا است؟
جواب: علم یعنی تعلق پیدا کردن دانش به چیزی. این امر در مورد خدا به معنای "بالفعل شدن" دانش خداوند است. زیرا پس از آن به "چیزی" تعلق پیدا می کند
#تحقیقات
1. بررسی نگارش "یدعوا" در قرآن کریم، سوره حج ص 333 آیه 12ام و "جاءو" در ابتدای سوره نور
2. مطالعه مقاله "مشکلات نگارشی قرآن کریم و تاثیر این مشکلات بر اعراب" از سایت طلبگی تا اجتهاد
http://tt-ej.ir/post/549
#نکات
1. آمدن ة مربوطه عوض از حذف حرف عله، غالبی است. در هنگام مضاف شدن غالبا ة می افتد. بعنوان مثال در اقام الصلاه (سوره نور37) افتاده است اما در اناره العقل ... (نامه 31 نهج البلاغه) نیافتاده است.
2. یک طلبه باید این شعار تحصیل حوزوی را نصب العین خود قرار دهد: الدرس حرف، و التکرار الف. درس یکبار تعلیم می شود اما تکرار (تمرین، مباحثه، مرور، تعلم) هزار بار، باید آنقدری که مرور کرد تا مباحث ملکه شوند.
3. به ة موجود در مصیبة، تای ناقله گفته می شود زیرا یک اسم مشتق را به اسم جامد تبدیل می کند در واقع گویی معنا را از معنای هیئت مشتق خارج کرده و به هیئت جامد منتقل کرده است. مانند: سیّارة، مصیبة، جریدة
4. واو عفو در عفا و اعفی:
الف) در عفا، الف منقلب از واو است فلذا با الف ممدود نوشته می شود.
ب) در اعفی، الف منقلب از ی است. زیرا واو حرف 4ام به بعد از و به ی قلب می شود. لذا الف را بر پایه ی می نویسیم.
ج) صرف صیغه های عفا مانند دعا-یدعو و صرف صیغه های اعفی مانند هدی-یهدی می باشد
#تحقیقات و پرسش
1. وضعیت "واو" و "یاء" را بعد از همزه بررسی کنید؟ در وزن "مفاعل" چه اتفاقی می افتد؟ به طور مثال: مصاوب(قیاسی)-مصائب(غیر قیاسی) منبع:معجم الوسیط
2. در آیه 77 سوره کهف، مرجع ضمیر "ه" در علیه را بررسی کنید.
تفسیر آموزشی و احادیث کافی- راسل
#نکات کلاس ۶ اردیبهشت ۹۹:
1. اضافه کردن بررسی مصادر قیاسی به مرحله ی دوم فهم ادبی(مثل "قتال") و نیز #صرف_عرضی افعال ثلاثی مجرد(مثل "تَکرَهوا")
2. در بیان صیغه امر افعال مضاعف (در صورت استعمال های مختلف) فکّ ادغام را مقدم کنید، سپس با فتحه و سپس کسره و سپس اگر ضمه داشت(دلیل این امر در کلاس بیان شد).
3. غالبا "محبّ-محبوب" استفاده می شود. یعنی اسم فاعل را از باب افعال و اسم مفعول را از ثلاثی مجرد می گیرند.
4. (مو) در الوسیط یعنی برای دوران فصاحت نیست و مولَّد است لذا با آن معنا نمی شود آیه و حدیث نبوی و علوی را فهم کرد.
۵. خوب و بد// خوب تر و بدتر// خوب ترین و بدترین
معانی خیر و شرّ هستند.
6. الوسیط #عسی را خوب مطرح نکرده. لذا باید کتابی مانند #مغنی را محکم خواند.
عسی: للترجی فی المحبوب و الاشفاق فی المکروه(مثل ۲۱۶ بقره که هر دو استعمالش آمده به همین ترتیب).
7. چه مناطی باعث مي شود 7 جمله از 14 نوع جمله در زبان عربي، محل اعرابي پيدا مي كنند؟
پاسخ: چون مي توان بجاي آن جملات، مفردي را قرار داد.
#تحقیقات
1. سوره مبارکه جّن ص573 قرآن آیه 16، موارد تاثیر تجوید در اعراب
2. حکمت 420 نهج البلاغه (صبحی صالح) با توجه به استعمال "قاتله الله ما افصحه" در الوسیط
چرا اصحاب حضرت از این جمله عصبانی شدند؟
#نکات جلسات ۷ اردیبهشت ۹۹
1. اعراب تقدیری فرعی: مررتُ بموسی، موسی غیرمنصرف است. لذا فتحه (اعراب فرعی) در تقدیر است. اما در مررت بقاضٍ، اعراب تقدیری اصلی است.
2. معنای "مَعاد" برای "ماوا" در آیه 197 آل عمران معنای قرآنی تری نسبت به "مَنزل" و "ملجا" دارد. آیات 48سوره توبه(جهنم لمحیطه بالکافرین) و ۱۰ نساء (یاکلون فی بطونهم نارا) را بنگرید.
3. اسم مکان و زمان ثلاثی مجرد بر وزن مَفعَل و مَفعِل است. اگر فعل بر وزن یَفعِل و صحیح اللام باشد مانند رجع و مثال واوی بر وزن یفعَل باشد مثل وضع، اسم مکان و زمان بر وزن مَفعِل است.
وگرنه بر وزن مَفعَل است.
#تحقیقات
1. به ریشه "ء ن ف" الوسیط مراجعه کنید. معنای "مُستانَفة" و "مستانِفة" را بررسی کنید.
2. با توجه به آیات 68 انعام، 140 نساء،
به دست آورید که خطابات قرآن به رسول خدا ص
در واقع خطاب به مومنان است
مگر دلیل خاص داشته باشیم.
#نکات درس امروز
1. هر کلمه ای که دلالت بر مکان یا زمان کند ظرف است. اما م.فیه باید متضمن معنای "فی" باشد.
2. آیات در آیه ۱۸۲ اعراف
به معنای نشانه است،
تخصیص نخورده است(لذا به معنای معجزه نیست).
فقط کذّبوا گفته شده است و کفروا بیان نشده است. ضمن این آیه حدیثی از امام صادق ع داریم که به فرد مومنی از ایشان راجع به استدراج پرسیده بود نفرمودند مختص کفار است، بلکه فرمودند آیا حمد خدا بجا می آوری؟
اگر بله، استدراج نیست.
۳. حیث گفته شده که ظرف مکان است اما قول صحیح این است که هم ظرف مکان و هم ظرف زمان است که قول مختار فراء و المیزان و تسنیم نیز همین است(رک: آیه ۵ توبه در المیزان و تسنیم و معانی القرآن).
۴. در ترجمه کلمات به فارسی باید دقت کرد تا خودمان شبهه ساز نشویم. از جمله اینکه کلمه "کید" برای خداوند نباید به "حیله" معنا شود که در فارسی بار معنایی منفی دارد بلکه باید به "تدبیر کردن" معنا کرد که معنای "احتال" در الوسیط است.
۵. در لغت نامه ها برای ذکر اسم مصدر پس از مصادر گفته شده "و الاسم منه ..." که از این طریق باید اسم مصدر را شناخت.
#تحقیقات
1. در باب کلمه #آیه رجوع به صرف ساده چاپ 95، صفحه 145.
#نکات درس امشب:
1. اَنّما ای که در آیه آمده است، باید جدا نوشته شود. زیرا "ما" زائده کافّه نیست. این "ما" مصدریه(موصول حرفی) یا موصوله است. ( #مشکل_نگارشی)
2. #مشارطه از این پس #اسم_مفعول افعال لازم را با حرف جر می آوریم. (با توجه به معنای مورد نظر آیه)
#نکات
3. قاعده خصوصی باب افتعال، در صورتی که فاءالفعل "ز" باشد، وجوبا "ت" باب به "د" تبدیل می شود. ص258 دانش صرف
4. مُهین، هان-یهون باب افعال است.
5. مَهین: ضعیف، پست و مُهین: خوارکننده و مَهین (فارسی): مانند ماه، ماه گونه
6. روی علائم وقف و ابتدای قرآن می توان بحث کرد، زیرا نتیجه عمل علمای وقف و ابتدا است.
7. "ما" در اَنّما؛ موصول اسمی است یا حرفی؟ اسمی: چیزی که، آن چیز چیست؟ زمان. لذا یک "فیه" در تقدیر است. (عائد)
حرفی/مصدریه: تأویل به مصدر می برد و نیاز به تقدیر ندارد لذا «اولویت» دارد.
8. اِنّما زیدٌ قائمٌ: زید فقط قائم است. "ما" زائده کافّه، هم تاکید را از اِنّ می گیرد و هم عمل را. حصر را در جزء موخر افاده می کند. اِنّما جاینشین "ما(نافیه)+ الّا" است.
#تحقیقات
"زدنی علماً"(114 طه) را ابتدا با کمک لغتنامه اعراب کنید. سپس به نحوه اعراب الجدول و اعراب درویش مراجعه کنید و ببینید مفعول به دانسته اند یا تمییز؟
#نکات درس امشب
1. اسلوب بیان ویژگی های فعل
فعل، زمان، مجرد/مزید، صیغه، معلوم/مجهول، خصوصیات دیگر: مؤکد به نون ...
2. الگوریتم تشخیص غیرمنصرف"
1. یک سببی یا دو سببی(الف تأنیث/ منتهی الجموع)
2. علم است یا وصف؟ اگر هست با چه چیز جمع شده؟(علم+یکی از 6 چیز/ وصف+یکی از 3 چیز)
3. یکی از معانی "زوج" اختلاف افکنی است(مصدر ثلاثی مجرد)
در قرآن کریم، "زوجة" نداریم. تمام اشارات به زن و شوهر "زوج" است مثل آیه 1 نساء[و خلقَ منها زَوجَها].
4. لنفتنهم: معنای «رماه فی شدة لیختبره» در الوسیط انتخاب شد با آنکه سخن از «شدت» در آیه نیست بلکه سخن از «خوشی های دنیا» است لذا باید گفت که قید «شدّة» در این معنای الوسیط، قید غالبی است چراکه غالب آزمون ها در سختی ها رخ می دهد.
5. [مرتبط با نکته قبل]: علامه جوادی حفظه الله می فرماید: ما عادت کردیم بگوییم فلانی مبتلا به فقر است و هیچ گاه نمی گیم فلانی مبتلا به ثروت است در حالیکه بنابر آیه 15 و 16 سوره فجر باید این را هم گفت که فلانی مبتلا به غنا و سلامتی و استعداد و ... است.
6. حقیقت واو استیناف عطف بر مقدر است. وگرنه معنی ندارد که جمله ابتدائیه را با واو شروع کنیم. در حقیقت اینها عطف بر مقدر هستند. آیه 75 انعام برای فهم این می توان کمک گرفت که چرا ما حقیقت واو استیناف را عطف بر مقدر گرفته ایم.
7. جوامد در #تشبیه و #استعاره می توانند حال واقع شوند. این نکته را الجدول ذیل #زَهرَة در پاورقی گفته است و در الفیه ابن مالک هم خواهید خواند.
#تحقیقات:
1. معنای "عین" را بررسی کنید. صفحات 640 و 641 الوسیط
2. "ازواج" در الوسیط، 436 را نیز بررسی کنید
3. مراجعه به آیه 87 و 88 سوره حجر شود که به این آیه شریفه خیلی مرتبط است.