eitaa logo
تفسیر تسنیم
5.3هزار دنبال‌کننده
136 عکس
17 ویدیو
8 فایل
۱. صوت و خلاصه تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی (از ابتدای سوره مبارکه حمد) ۲. مرور سریع آیات تمدن ساز و نظام ساز قرآن کریم پیشنهادات و انتقادات: @j_akbari
مشاهده در ایتا
دانلود
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 55 🔖 آیه: ۲۳ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۳ سوره بقره: «و ان کنتم فی ریبٍ ممّا نزّلنا علی عبدنا فأتوا بسورةٍ من مثله و ادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین» (و اگر نسبت به آنچه که بر بنده مان نازل کردیم در تردیدید پس سوره ای مانند آن بیاورید و شاهدانتان غیر از خدا را نیز دعوت کنید اگر راست می گویید.) 🚸🚸🚸🚸🚸 🔰سوره بقره ابتدا گروه های سه گانه مومنان، کافران و منافقان را بررسی کرد. سپس به پرداخت. ابتدا اصل توحید را شکافت و اکنون اصل و را مطرح می کند. ❎آغاز آیه بصورت شرط بیان شده است. شرط گاهی نشان از مردد بودن می دهد و گاهی نشان از مردد بودن . فرق شک و ریب این است که ، شکّ همراه با تهمت است یعنی اگر کسی به چیزی شک داشت و آنرا قبول نیز نداشت در حقیقت در ریب است نه در شک. آیه گوید اگر به پیامبر شک داشته و تهمت می زنید که قران را از نزد خدا نیاورده و حرف خودش است پس شبیه آن را بیاورید. 🚸🚸🚸🚸 ‼️در اینجا سه مطلب آورده شده است. ♦️اول اینکه اصول دین یعنی توحید، معاد و نبوت(وحی) قابل تردید نیست. در مورد آیه ۱۰ ابراهیم گوید: «أفی الله شکٌ فاطر السماوات و الارض». عدم شک در را در آیات ۹ آل عمران «إنک جامع الناس لیومٍ لا ریب فیه»، ۲۵ آل عمران، ۸۷ نساء و ۲۱ کهف ذکر شده و شک در و نیز در آیه ۲ بقره نفی شده است «ذلک الکتاب لا ریب فیه» ♦️مطلب دوم اینکه با وجود عدم امکان شک در اصول دین اما عده ای همیشه وجود دارند که به اینها شک می کنند. شک این افراد در را آیات ۶۲ هود و ۹ ابراهیم نشان داده، شک در در آیات ۳۲ جاثیه و ۲۱ سبأ و شک در و نبوت نیز بواسطه آیات ۸ ص و ۳۴ غافر تذکر داده شده است. اما مطلب سوم جمع کننده دو مطلب قبل است با این توضیح که آن کسانی که در اصول دین شک می کنند بخاطر این نیست که این اصول بحث های نظری و پیچیده دارد بلکه به این خاطر است که تردید کنندگان در اینها، کورند و را نمی بینند. آیه ۶۶ نحل این قضیه را اینطور روشن می کند که اینها کورند «بل هم فی شکٍ منها بل هم عمون» مانند تاریکی شب که قابل انکار نیست اما شخص کور در آن شک می کند. ❗️قران کسی را کور می داند که و درونیش را از دست داده و این چراغ درونیش خاموش شده است. «فإنّها لا تعمی الابصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور/حج_۴۶» لذا کور بودن در قرآن، به معنای کور بودن چشم ظاهر نیست. اگر شخص عقل داشت می فهمد که که کلام الهی و کلام بشری کدامست و فرقشان چیست و اگر عقل نداشت کور است. ❎شکها دو دسته اند: 1⃣ برخی قابل درمانند. آنهایی که پس از شک و دیدن حقیقت آنرا می پذیرند پس درمانش با و مطالعه است. 2⃣ برخی غیر قابل درمانند. گروهی حتی پس از دیدن حقیقت نیز آنرا نمی پذیرند. قران در مورد اینها گوید «فی ریبهم بتردّدون» یعنی در شکشان مدام دارند اما همیشه به در بسته می خورند. اینها عمری را در شک خواهند گذرانید و قابل هدایت نیز نیستند. راه درمان این افراد جز این نیست که را در قیامت بشکافند «الّا أن تقطّع قلوبهم» 🔰کافران در قیامت خودشان حق را خواهند دید اگرچه ایمان نیاورند. توضیح اینکه امری اختیاری است و لذا بین ایمان و نفس، فاصله انداخته است و تنها با اراده است که انسان، ایمان یا هوای نفس را انتخاب می کند. اما اختیاری نیست بلکه با حاصل شدن مقدمات، خود بخود علم حاصل می شود و دیگر نفس نمی تواند بگوید که من نمی خواهم بفهمم. پس مرددان در قیامت، اگرچه علم پیدا می کنند اما دیگر نمی توانند ایمان بیاورند زیرا نیاز به اراده دارد و دیگر اراده از آنها گرفته شده و زمان گذشته است. 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 68 🔖 آیه: ۲۳ و ۲۴ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۲۳ و ۲۴ سوره بقره: «و ان کنتم فی ریبٍ ممّا نزّلنا علی عبدنا فأتوا بسورةٍ من مثله و ادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین-فان تفعلوا و لن تفعلوا فاتّقوا النار التی وقودها الناس و الحجارة اعدّت للکافرین» 🚸🚸🚸🚸 💠معجزه برعکس سایر علوم غریبه و غیر غریبه راه فکری ندارد لذا هم ندارد، بلکه انسان در اثر قداست نفس و عظمت روح و ارتباط روح با ماورای طبیعت، در طول علل قرار گرفته و به این دلیل در جهان، هر کار را که خدا بخواهد انجام می دهد. اما شخص مادی فقط محسوسات را موجود می داند و آنچه حس نشود را غیر موجود و می داند که از آن جمله، معجزه است.(بقره_۵۵) ❌موجود از نظر قران دو قسم است: ۱. قسم (شهادت): که احکام عامه ماده بر آن جاری است. ۲. قسم (غیب): که هیچ یک از احکام ماده بر آن جاری نیست.(عالم الغیب و الشهادة/رعد_۹) 🍄بحث در غیر قابل حس بودن است نه اینکه به میزان قدرت حس مربوط باشد. غیبها دو نوعند: یا تنها در این عالم و از چشم سر غایبند مانند فرشتگان که در قیامت همه انسان ها آنها را می بینند و دیگر، غیب همیشگی یعنی خداوند که حتی در قیامت نیز قابل دیدن نیستند. از جنس آتش است پس ماده ای خارجی و قابل دیدن با چشم خارجیست اما تنها قابل دیدن با چشم قسم مجرد انسان است(فصلت_۳۰) 🍀البته اینجا استثنائاتی نیز وجود دارد چنانکه خداوند می فرماید گنهکاران در قیامت نیز از خداوند .(مطففین_۱۵) مفهوم مخالف این آیه این است که عده ای نیز وجود داند که می توانند خدا را در آن روز ببینند. اما کفار مایل بودند که فرشته ها را با چشم دنیوی ببینند (فرقان_۲۱). این نگاه مادی گرایانه زمان موسی بود که گفتند تا خدا را آشکارا نبینیم ایمان نمی آوریم(بقره_۵۵) 🌓علت محجوب بودن این افراد در قیامت نیز در آیه، چرک، تیرگی و است که بواسطه انجام گناهان، بر قلبهای اینها نشسته است.«کلّا بل ران علی قلوبهم/مطففین_۱۴» اینها در قیامت نیز تنها قهر و عذاب خدا را می بینند نه لقای حق و نعمات او را(انشقاق_۶) ♦️♦️♦️♦️♦️ 🔴✅رد به قرآن: (برای نمونه آیا بحث تطبیقی با دین در انتهای تمام ، پذیرفته است؟) 1⃣آنهایی که با بینش مادی با قران روبرو می شوند کارشان صحیح نیست چون اند؛ یعنی پیشرفت صنایع آنها را متحیّر کرده است. 2⃣اگر علمی در یک بعدی پیشرفت کند فوراً سعی می کنند آیات قران را بر آن علم پیشرفته تطبیق کنند در حالیکه بسیاری از علوم پیشرفته، به متکی هستند و پایگاه ثابتی ندارند چون فرضیه در آینده دور یا نزدیک عوض خواهد شد و با عوض شدن آن، مبانی آن علم برهم می خورد. 3⃣حال اگر ما قران را بر آن علم حمل کنیم لازمه اش این است که خود قران هم معاذالله دستخوش تحولات و حوادث گردد و بدین صورت در آن راه خواهد داشت در حالیکه در قران شکی نیست.(لا ریب فیه/بقره_۲) اگر علمی، مبادی بدیهی داشت مانند که عقلاً راه دیگری وجود ندارد، می توان قران را با آن تطبیق داد اما قران قابل تطبیق بر که غالباً مبتنی بر فرضیه هستند نیست. 🔰یک انسان مادی، را مادی دانسته، را انسانی نابغه و را نوشته ای از سر نبوغ می داند و را نیز تکامل یافته در طول تاریخ فرض می کند که امکان تغییر و تحول در آن هست در حالیکه اینها امور غیبی هستند که قابل بررسی با حس نیست لذا نبوغ در رسالت راه ندارد چون راه فکری ندارد. ♦️هر آیه محتوایی دارد که دلیل آن محتوا، اسم یا ی خداوند است که در پایان همان آیه آمده است و با آیه هماهنگ است. مثلاً آیات توبه در انتها با رحمت و غفران خدا پایان می یابد(ان الله غفور رحیم) ✅امیرالمومنین در نهج البلاغه گوید در قران همه چیز هست اما شمایید که باید او را به دربیاورید و از او حرف در بیاورید اما شما نمی توانید بلکه من به حرف در می آورم چون هستم(و لن ینطق و اخبرکم عنه) پس فرمود من تا نبینم عبادت نمی کنم پس انسان جانی نامحسوس نیز دارد که می تواند خدای نامحسوس را ملاقات کند. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190