🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹
#قسمت_دوازدهم
#داستانِ_واقعی
🌕#سه_دقیقه_درقیامت 🌕
✍از ابتدای جوانی به #حقالناس بیت المال بسیار اهمیت می دادم.
☘ لذا وقتی در #سپاه مشغول به کار شدم سعی میکردم در ساعاتی که در محل کار حضور دارم به کار شخصی مشغول نشوم و یا اگر در طی روز کار شخصی یا تلفن شخصی داشتم، کمی بیشتر اضافه کاری بدون حقوق انجام میدادم.
با خودم میگفتم حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است.
این موارد را در نامه عمل می دیدم..
☘ جوان پشت میز به من گفت: خدا را شکر که بیت المال بر گردن نداری وگرنه باید رضایت تمام مردم ایران را کسب میکردی!
اتفاقا در همانجا کسانی را میدیدم که شدیداً گرفتار هستند گرفتار #رضایت تمام مردم،گرفتار بیتالمال!
☘این را هم بار دیگر اشاره کنم که بُعد زمان و مکان در آنجا وجود نداشت.
☘ من به راحتی می توانستم کسانی را که قبل از من وفات کردن ببینم یا کسانی را که بعد از من قرار بود بیایند.
یا اگه کسی را میدیدم لازم صحبت نبود به راحتی می فهمیدم که چه مشکلی دارد.
☘ چقدر افرادی را دیدم که با #اختلاس و #دزدی_از_بیت المال و آن طرف آمده بودند و حالا باید از تمامی مردم کشور حتی آنهایی که بعدها به دنیا می آیند #حلالیت می طلبیدند!!
☘اما در یکی از صفحات این کتاب قطور یک مطلبی برای من نوشته شده بود که خیلی وحشت کردم!
☘یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند جلد کتاب به! واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت:
اینها باشد اینجا تا سربازهایی که بعد می آیند در ساعات بیکاری استفاده کنند.
☘ کتابهای #خوبی بود،یک سال روی تاقچه بود.
سربازهایی که شیفت شب داشتند یا ساعات بیکاری استفاده میکردند.
بعد از مدتی من از آن واحد مکان دیگری منتقل شدم،همراه با وسایل شخصی که بردم کتابها را هم بردم.
☘ یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت احساس کردم که این کتابها استفاده نمی شود شرایط مکان جدید واحد قبلی فرق داشت و سربازان و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند.
☘️لذا #کتابها را به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشد بهتر استفاده میشود.
جوان پشت میزش اشاره به ماجرای کتابها کرد و گفت: این کتابها جزو بیتالمال و برای آن مکان بود.
☘چون #بدون_اجازه آنها را به مکان دیگری بردی اگر آنها را نگه می داشتی و به مکان اول نمیآوردی
باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به مانند شما می آمدند حلالیت میطلبیدی.
☘خیلی #ترسیدم! به خودم گفتم: من تازه نیت خیر داشتم و کتابها را استفاده شخصی نکرده و به منزل نبرده بودم..خدا به داد کسانی برسد که بیتالمال را ملک شخصی خود کردهاند!
درآن لحظه یکی از دوستان همکار مخلص و مومن در مجموعه دوستان را دیدم.
☘ مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند.
اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره در جیب خودش گذاشت،
☘ روز بعد در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت.
وقتی مرا در آن وادی دید به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر میکنند که این پول برای من است و آن را خرج کرده اند.
تورو خدا برو به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برساند. من اینجا #گرفتارم برای من کاری بکن.
☘ تازه فهمیدم چرا انقدر بزرگان در مورد بیت المال حساس هستند!
راست می گویند که #مرگ_خبر نمی کند.
✍ادامه دارد ....
https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹
#قسمت_هجدهم
#داستانِ_واقعی
🌕#سه_دقیقه_درقیامت🌕
✍وقتی که #مشغول به کار شدم حساب سال داشتم.
یعنی همه ساله اضافه درآمدهای خودم را مشخص میکردم و یک پنجم آن را به عنوان خمس پرداخت میکردم.
☘با اینکه روحانیان خوبی در محل داشتیم اما یکی از دوستان گفت: یک پیرمرد روحانی در محل ما هست خمس را ایشان بده و رسیدش را بگیر.
☘ در زمینه خمس خیلی احتیاط می کردم. #مراقب بودم که چیزی از قلم نیفتد.
من از اواسط دهه ۷۰ مقلد رهبر مقام معظم انقلاب شدم، یادم هست آن سال خمس من به ۲۰ هزار تومان رسید.
☘ وقتی خمس را پرداخت کردم به آن پیرمرد تاکید کردم که رسید دفتر رهبری را برایم بیاورد.
هفته بعد وقتی رسید همه را آورد.
با تعجب دیدم که رسید دفتر آیت الله ...است!
گفتم:این رسید چیه! اشتباه شده من به شما تاکید کردم #مقلد رهبری هستم.
☘ او هم گفت فرقی ندارد! با عصبانیت برخورد کردم و گفتم باید رسید دفتر رهبری را برایم بیاورید من به شما تاکید کردم که خمس من میخواهم به دفتر ایشان برسد.
☘هفته بعد یک رسید بدون مهر برایم آورد که نفهمیدم صحیح است یا نه.
از آن سال بعد هم #خمسم رامستقیم به حساب اعلام شده توسط دفتر رهبری واریز میکردم.
☘یکی دو سال بعد خبر دار شدم پیر مرد روحانی از دنیا رفت بعدها متوجه شدم که این شخص #خمس چند نفر دیگر را همینجور جابجا کرده.
☘همین پیرمرد را دیدم اوضاع آشفته حالی داشت، در زمینه حق الناس به خیلی ها بدهکار و گرفتار بود.
❌برخی آدم های عادی وضعیت بهتری از این شخص داشتند.
پیرمرد پیش من آمد و تقاضا کرد حلالش کنم؟ انقدر #اوضاع او مشکل داشت با #رضایت من چیزی تغییر نمی کرد.
☘من هم قبول نکردم. در اینجا بود که جوان پشت میز به من گفت: این هایی که می بینی این کسانی که از شما حلالیت میطلبند یا شما از آنها #حلالیت می طلبی کسانی هستند که از دنیا رفته اند .حساب آنها که هنوز در دنیا هستند مانده تا زمانی که آنها هم در بر زخ وارد شوند.
☘دوباره در زمینه حق الناس با من صحبت کرد و گفت:
وای به حال افرادی که سالها عبادت کرده اند اما حق الناس را رعایت نکردند.
☘ این را هم بدانیم اگر کسی در زمینه حق الناس به شما بدهکار بود و او را در دنیا ببخشید
۱۰ برابر آن در نامه عمل ثبت میشود اما اگر به #برزخ کشیده شود همان مقدار خواهد بود.
اما یکی از مواردی که مردم نسبت به آن دقت کمتری دارند #حق الله است می گویند دست خداست و ان شاالله خداوند میگذرد.
☘حق الناس هم که مشخص است، اما در مورد حق النفس یعنی حق بدن ً #حساسیتی بین مردم دیده #نمی شود!
❌ گویی #حق_بدن را هم خدا بخشیده
اما در آن #لحظات_وانفسا موردی را در پرونده ام دیدم که مربوط به حق و در #حق النفس میشد.
☘در روزگار جوانی با رفقا و بچههای محل برای تفریح به باغ های اطراف شهر رفتیم، کسی که ما را دعوت کرده بود قلیان را آماده کرد و با یک بسته سیگار به سمت ما آمد. از سیگار نفرت داشتم آن روز با وجود کراهت برای اینکه #انگشتنما نشوم سیگار را از دست آن آقا گرفتم و شروع به کشیدن کردم.
☘ حالم بد شد سرفه کردم انگار تنگی نفس داشتم بعد از آن دیگر هیچ وقت سراغ قلیان و سیگار نرفتم.
این صحنه را به من نشان دادند و گفتند تو که میدانستی سیگار ضرر دارد چرا همان یک بار را کشیدی؟؟ تو حق النفس را #رعایت_نکردی و باید جواب بدهی!
☘ انسان های# مذهبی و خوبی را میدیدم که به #حق النفس اهمیت نداده بودند و آنها به خاطر سیگار قلیان به بیماری و مرگ دچار شده بودند و در آن شرایط به خاطر #ضرر زدن به #بدن گرفتار بودند...
ادامه دارد ...
https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0
#لیله_المبیت:
🍃🌺 «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد»
(بقره/207)
«افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیهالسّلام)) که #جان خویش را با خداوند #معامله میکند به خاطر به دست آوردن #رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است»🌺🍃
https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0
🕊•💦•♧۰۰﷽۰۰♧•💦•🕊
#تفسیرسورهبقرهآیه4⃣4⃣1⃣
✨ قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ✨
#ترجمه:
🌸🍃(اى پيامبر!) همانا مىبينيم كه تو (در انتظار نزول وحى، چگونه) روى به آسمان مىكنى، اكنون تو را به سوى قبلهاى كه از آن خشنود باشى، برمىگردانيم. پس روى خود را به جانب #مسجدالحرام كن. و (شما اى مسلمانان) هر جا بوديد، روى خود را به جانب آن بگردانيد و همانا كسانى كه كتاب (آسمانى) به آنها داده شده، (به خوبى) مىدانند كه اين فرمان به #حقّ است كه از ناحيهى پروردگار صادر شده و خداوند از اعمال آنها #غافل نيست.
#نکتهها:
🌺🍃اين آيه حاكى از آن است كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) منتظر و مشتاق نزول وحى در جهت #تغييرقبله بود واين تغيير قبله از #بيتالمقدّس به كعبه، وعدهى خداوند به پيامبرش بوده است، ولى آن حضرت در موقع دعا، بىآنكه چيزى بگويد، به سوى آسمان نگاه مىكرد تا اينكه آيه نازل شد و دستور داد كه رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) و همهى مسلمانان در موقع #عبادت، روبه سوى #مسجدالحرام وكعبه نمايند.
🌸🍃 #اهلكتاب و يهود با آنكه #حقّانيّت اين تغيير را مىدانستند وقبلًادر كتابهايشان خوانده بودند كه پيامبر اسلام به سوى #دوقبله نماز مىگزارد، امّا اين حقيقت را كتمان نموده و يا با القاى شبهات و سؤالات، نقش #تخريبى ايفا مىكردند و خداوند با جملهى✨ «وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ» ✨آنان را تهديد مىنمايد. «1»
🌼🍃رضايت رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) از قبله بودن كعبه، دلائلى داشت از جمله:
🌱الف: كعبه، قبلهى #ابراهيم (عليه السلام) بود.
🌱ب: از زخم زبان، تحقير و استهزاى #يهود آسوده مىشد.
🌱ج: استقلال مسلمانان به #اثبات مىرسيد.
🌱د: به اوّلين پايگاه توحيد يعنى كعبه، #توجّه مىشد.
🌺🍂چون مسئلهى تغيير قبله يك حادثهى #مهمّى بود، لذا در آيه، دوبار در مورد توجّه به كعبه، فرمان داده شده است: يكبار خطاب به #پيامبر با لفظ؛ ✨«وَجْهِكَ»✨ و يكبار خطاب به #مسلمانان با كلمه؛ ✨«وُجُوهَكُمْ»✨
#پیامها:
✅1- #آسمان، سرچشمهى نزول #وحى ونظرگاه انبياست.
✨«نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ»✨
✅2- خداوند به خواسته انسانها #آگاه است.
✨«فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها»✨
✅3- تشريع و #تغيير احكام، از طرف #خداوند است و پيامبر از پيش خود، دستورى صادر #نمىكند.
✨«فَوَلُّوا ...»✨
✅4- ادب پيامبر در نزد خداوند به قدرى است كه تقاضاى تغيير قبله را به #زبان نمىآورد، بلكه تنها با نگاه، انتظارش را مطرح مىنمايد.
✨ «قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ»✨
✅5- خداوند #رضايت رسولش را مىخواهد و رضاى خداوند در رضاى #رسول اوست.
✨«قِبْلَةً تَرْضاها»✨
✅6- قرآن، دانشمندانى كه #حقيقت را مىدانند، ولى باز هم طفره مىروند، #تهديد و نكوهش مىكند.
✨ «لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ ... وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ»✨
«1». تفسير مجمعالبيان.
✅7- نبايد دستورات دين را به مردم #سخت گرفت. ✨«شطر»✨ به معنى #سمت است. يعنى به سمت #مسجدالحرام ايستادن كافى است ولازم نيست بطور #دقيق روبه كعبه باشد.
✨«فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ»✨
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@TafsirQuranKarim1
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯