eitaa logo
کانال تقی متقی
265 دنبال‌کننده
380 عکس
39 ویدیو
3 فایل
شاعر، نویسنده، پژوهشگر، مترجم، ویراستار ، روزنامه نگار و مدیر فرهنگی این کانال، بازتاب دهنده سروده ها، نوشته ها، فایل های صوتی و آرای تقی متقی است.
مشاهده در ایتا
دانلود
"باز" "باز" در پرواز بود؛ سینه سرخی ناز نیز؛ مرگ، دستش باز بود! @taghimottaghi40
«کوتاه نوشت» باد با جنگل و گلستان، همزمان به یک زبان سخن می گوید؛ جنگل با اطمینان و شکوهمند پاسخ می دهد و گلستان با دلهره و لکنت. @taghimottaghi40
«انسان!» - شاعر! انسان چیست؟ - حجمی خالی که هیچ گاه پر نمی شود! @taghimottaghi40
«تخمه» - آفتابگردان گفت: سنگینم؛ اندوهگینم؛ - آفتاب گفت: تخمه گریه کن سبک می شوی! @taghimottaghi40
«کوتاه نوشت» به رویاهایت لباس واقعیت بپوشان ؛ «زندگی رویایی» یعنی این! @taghimottaghi40
«گمان زندگی» آمدیم به گمان زندگی ذره ذره مردیم! @taghimottaghi40
در هوای انتظار: "آب حیات" بر مردگی جان جهان، آب حیاتی؛ جوشنده، خروشنده چنان چشمه جاری؛ سرمست تو هستیم در این عهد خماری! @taghimottaghi40
«هستی، نیستی» هستی آردش را بیخته الک اش را آویخته است؛ نیستی غربال به دست ایستاده تا الک مان کند! @taghimottaghi40
«انتظار» لیلی مگر دیوانه باشد در انتظار مجنون بماند! @taghimottaghi40
"پا به پای دل" می روی از خودت جا نمانی "اربعین"، می زنی دل به جاده پا به پای دلت؛ مثل هر سال کربلا کیف دارد پیاده! @taghimottaghi40
. «حیات نو» کربلا یعنی حیاتی نو؛ کامکاران گر چه خود مردند بی گمان در باخت هم بردند. @taghimottaghi40
با گذشت زمان تازه مانده درد و داغی که هر ساله با ماست در عزای تو ای جسم بی سر! اربعین اربعین ناله با ماست. @taghimottaghi40
«کوتاه نوشت» تمام ابداعات همین سرنوشت را دارند: اول، مسخره به نظر می رسند؛ دوم، آماج مخالفت قرار می گیرند؛ سوم، مایه فخر و مباهاتند! @taghimottaghi40
«چاه شب» ماه در راه مانده است؛ شب، سر در چاه دارد! @taghimottaghi40
. «اشک، نام دیگر توست!» (برای سرور شهیدان عالم، حضرت اباعبدالله الحسین(ع)) تو را غریبانه کشتند؛ تو را غریبانه در خشکی بر شن های داغ تشنه... تیغ ها اشک ریختند نیزه ها سنگ ها کشندگان ... اشک ها دریا شد موج زد موج زد موج زد تیغ ها را در خود فرو برد نیزه ها را سنگ ها را کشندگان را... و چنین شد که گفتی: «حسین کشته اشک هاست»؛ و اشک شرافت یافت مقدس شد سیل شد سنگین شد... نظام زندگی را به هم ریخت ترازوها را شکست در قاموس ها نشست و نام دیگر حسین(ع) شد. @taghimottaghi40
شعر خردسال: «شبیه قند و قندون» سلام به قدقداجون سلام به جوجه ی ناز سلام به بچه گربه که داره شوق پرواز سلام به گل، به باغچه سلام به شاپرک ها سلام به کفشدوزک سلام به قاصدک ها الهی باشید همه شیرین و شاد و خندون کنار هم بمونید شبیه قند و قندون. @taghimottaghi40
«صور زندگی» زندگی دو صورت بیشتر ندارد: یا لیلی در آن مجنون را دیوانه می کند یا مجنون، لیلی را؛ در هر صورت دیوانه خانه ای است جهان! @taghimottaghi40
«فراموشی» می گویند: فراموشش کن! می گویم: مرگم باد که زندگی را فراموش کنم! @taghimottaghi40
«مثل ماه» روز، نه شب بیرون بیا - مثل ماه - تا هر چه ماه را از یاد ببرند! @taghimottaghi40
"خط خورشید" برای امام مجتبی (ع) چه قدر خوب و مهربان بودی حرف های تو طعم خرما داشت باغ سرسبز سینه ات آقا! نخل هایی بلند بالا داشت روز و شب عطر مهربانی تو در تمام مدینه می پیچید در نگاه یتیم ها حتی تا تو بودی، غمی نمی پیچید رفتی اما تو را نفهمیدند جمع یاران مهربان حتی بیکران بودی و نگنجیدی در دل آسمانیان حتی گر چه تنهاتر از پدر بودی به خدا خوب امتحان دادی پس زدی پرده سیاهی را خط خورشید را نشان دادی. @taghimottaghi40
در هوای انتظار: «روح الفبا» ای روح الفبا! می ترسم هنوز از تو نگفته کلمات تمام شوند. @taghimottaghi40
«عشق» عشق یا ویرانگر است مثل زلزله؛ یا سازنده مثل لانه سازی دو پرستو در کنج دنج یک خانه. @taghimottaghi40
«کوتاه نوشت» گاه تلاش صد ساله برای «خوشنامی» کم است و فرصت یک روزه برای «بدنامی» زیاد! @taghimottaghi40