eitaa logo
کانال تقی متقی
270 دنبال‌کننده
375 عکس
38 ویدیو
3 فایل
شاعر، نویسنده، پژوهشگر، مترجم، ویراستار ، روزنامه نگار و مدیر فرهنگی این کانال، بازتاب دهنده سروده ها، نوشته ها، فایل های صوتی و آرای تقی متقی است.
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر خردسال: «شبیه قند و قندون» سلام به قدقداجون سلام به جوجه ی ناز سلام به بچه گربه که داره شوق پرواز سلام به گل، به باغچه سلام به شاپرک ها سلام به کفشدوزک سلام به قاصدک ها الهی باشید همه شیرین و شاد و خندون کنار هم بمونید شبیه قند و قندون. @taghimottaghi40
شعر خردسال: «فسقلی سرما خورده» هوا یه خرده سرده فسقلی سرما خورده باید بره پیش طبیب با اون اداهای عجیب- طبیب اونو گول بزنه یکباره آمپول بزنه. @taghimottaghi40
هدایت شده از 
شعر کودک: «تنها با نی» دوست دارم من هم توی صحرا باشم با دلم در صحرا تک و تنها باشم نی خود را آرام بنوازم آنجا با صدای آن نی بروم در رویا: گله ای شاد و شلوغ که منم چوپانش جویباری جاری گله ای مهمانش دشت، لبریز صدا از نی من باشد علف تازه ی آن تا به دامن باشد گله ی من بچرد شاد تا سیر شود از صدای نی من گرگ، دلگیر شود گرگ با غصه و غم برود از آنجا باز هم من باشم با نی خود تنها. @taghimottaghi40
«فصل خوش برف و باد» باز زمستان رسید فصل خوش برف و باد فصل پریشان برگ فصل کلاغان شاد آدمک برفی ات شال و کلا می کند گوش بخوابان، تو را باز صدا می کند: دیر شده؛ زودتر از دل برفم برآر جسم مرا جان بده تا نرسیده بهار! @taghimottaghi40
«در کتاب فصل ها» لحظه لحظه لحظه باد دانه دانه دانه برف برف و باد می زنند با زبان فصل، حرف حرف فصل، سرد سرد حرف باد، تند تند حرف ابر، نرم نرم حرف برف، کند کند سرد و تند و نرم و کند ازدحام حرف ها ابر و باد و برف و فصل واژه های آشنا نیست غیر تازگی در کتاب فصل ها بخش بخش آن پر است از سکوت و از صدا. @taghimottaghi40
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«برف شادی» ابرها در جنب و جوش بادها شیون کشان دانه دانه دانه برف می رسد از آسمان کوه و دشت و دره را می زند رنگ سپید این چنین تصویر ناب هیچ نقاشی کشید؟! در سپیدی ها گم اند جاده های بی عبور مثل راه شیری اند گم شده در طیف نور تاج بر سر می نهند بیدهای سر به زیر قله های سربلند دره های برفگیر برف شادی را ببین بر دماوند و دنا خوش به حال زندگی در زمستان خدا! @taghimottaghi40
«مثل من» کسی مثل من هست در آن سوی دنیا و هست آرزویم ببینم من او را بپرسم از او که غم و شادی اش چیست؟! کسی دارد آیا؟ پدر مادرش کیست؟! ببینم که دارد غم این و آن را و یا می شناسد خدای جهان را بپرسم ز حالش بپرسم ز کارش کمک خواست از من بمانم کنارش و باشیم با هم شبیه دو داداش ...کسی مثل من هست و می دیدمش کاش! @taghimottaghi40
«اتل متل يه زنبور» اتل متل يه زنبور اومده از راه دور بال می زنه تيز و تيز شعر می خونه ويز و ويز وای که چقد ملوسه می خواد منو ببوسه كيش می كنم، در می ره اين ور و اون ور می ره می ره سراغ قندون می زنه قندو دندون * تو قندونه وول می خوره اين دفه رو گول می خوره بيچاره كه نمی دونه قندون ما نمكدونه! @taghimottaghi40
«درخت سیب خانه» گل از گلش شکفته درخت سیب خانه هزار سیب قرمز بر آن زده جوانه بهار، فصل گلهاست بهار، فصل میوه که می برد دل از ما به صد هزار شیوه درخت ها در این فصل قشنگ و نونوارند شکوفه می فروشند و عاشق بهارند. @taghimottaghi40
«مبارک باد این عید!» بهار است و درختان صفا و سایه دارند همه پر برگ و بار و همه سرمایه دارند به خنده خنده خنده شکوفه شد شکوفا ببین گنجشک ها را سراپا شور و غوغا همین که شاخه ها را نسیمی قلقلک داد شکوفه روده بر شد ز بس خندید در باد شکوفه رفته از هوش ز بس خندید و خندید مبارک باد این فصل! مبارک باد این عید! @taghimottaghi40
شعرک_کودک: «مغازه» گاه گل را بو بکش گاه گل را ناز کن مثل زنبور عسل یک مغازه باز کن. @taghimottaghi40