eitaa logo
کانال تقی متقی
269 دنبال‌کننده
376 عکس
38 ویدیو
3 فایل
شاعر، نویسنده، پژوهشگر، مترجم، ویراستار ، روزنامه نگار و مدیر فرهنگی این کانال، بازتاب دهنده سروده ها، نوشته ها، فایل های صوتی و آرای تقی متقی است.
مشاهده در ایتا
دانلود
«کلاغه کجاس؟» باز داره بارون میاد بارون دونه دونه گنجشکه رو درخته کلاغه کجاس؟ تو لونه آهای آهای کلاغه گنجشکه خیس آبه دعا بکن که زودی خورشید خانوم بتابه. @taghimottaghi40
شعر خردسال: «مورچه و سنگ نوردی» یه مورچه، دو مورچه کنار هم میرن راه چه فرزن و چه نازن مثل چی ان؟ مثل ماه این یکی موری خانوم اون یکی آقا موری هر دو تا سنگ نوردن روی چی؟ روی قوری! @taghimottaghi40
هدایت شده از 
«از تبار سلمان» گر چه کوچکم، اما با خداست پیوندم با خدای خود هر روز عهد تازه می بندم: این که مهربان باشم این که نرمخو باشم در تمام حالاتم در مسیر «او» باشم راحت روانم را در نماز می جویم چون به راست پیوستم کی دروغ می گویم؟! با تمام خویشانم رسم یاوری دارم با هر آنکه دشمن نیست مهرپروری دارم پیرو حسینم من با ستم نمی جوشم در نبرد با ظالم رخت رزم می پوشم اهل مسجد و هیئت اهل دین و قرآنم افتخار من این بس از تبار سلمانم. @taghimottaghi40
شعر خردسال: «شبیه قند و قندون» سلام به قدقداجون سلام به جوجه ی ناز سلام به بچه گربه که داره شوق پرواز سلام به گل، به باغچه سلام به شاپرک ها سلام به کفشدوزک سلام به قاصدک ها الهی باشید همه شیرین و شاد و خندون کنار هم بمونید شبیه قند و قندون. @taghimottaghi40
شعر خردسال: «فسقلی سرما خورده» هوا یه خرده سرده فسقلی سرما خورده باید بره پیش طبیب با اون اداهای عجیب- طبیب اونو گول بزنه یکباره آمپول بزنه. @taghimottaghi40
هدایت شده از 
شعر کودک: «تنها با نی» دوست دارم من هم توی صحرا باشم با دلم در صحرا تک و تنها باشم نی خود را آرام بنوازم آنجا با صدای آن نی بروم در رویا: گله ای شاد و شلوغ که منم چوپانش جویباری جاری گله ای مهمانش دشت، لبریز صدا از نی من باشد علف تازه ی آن تا به دامن باشد گله ی من بچرد شاد تا سیر شود از صدای نی من گرگ، دلگیر شود گرگ با غصه و غم برود از آنجا باز هم من باشم با نی خود تنها. @taghimottaghi40
«قوقولی خان» قوقولی قوقو، خروسم خروسکی ملوسم ببین چه رنگی دارم! تاج قشنگی دارم! بال و پرم چه نازه! پاهام کمی درازه دمب قلنبه دارم وای نگی دنبه دارم! قرمزه چشم و چالم خوبه همیشه حالم هیکل من، واه واه! سینه، شکم، ماه ماه! قوقولی قوقو، می خونم ببین چه مهربونم به مرغی من دون می دم دون خراسون می دم مرغی شیطون بلا می کنه تخم طلا منم یکی یه دونه منم رئیس لونه. @taghimottaghi40
«فصل خوش برف و باد» باز زمستان رسید فصل خوش برف و باد فصل پریشان برگ فصل کلاغان شاد آدمک برفی ات شال و کلا می کند گوش بخوابان، تو را باز صدا می کند: دیر شده؛ زودتر از دل برفم برآر جسم مرا جان بده تا نرسیده بهار! @taghimottaghi40
«در کتاب فصل ها» لحظه لحظه لحظه باد دانه دانه دانه برف برف و باد می زنند با زبان فصل، حرف حرف فصل، سرد سرد حرف باد، تند تند حرف ابر، نرم نرم حرف برف، کند کند سرد و تند و نرم و کند ازدحام حرف ها ابر و باد و برف و فصل واژه های آشنا نیست غیر تازگی در کتاب فصل ها بخش بخش آن پر است از سکوت و از صدا. @taghimottaghi40
«بادکنک» بادکنکم حال نداره باد نداره؛ بال نداره باد می کنم تپل میشه عین یه دسته گل میشه ول می کنم هوا میره آروم و بی صدا میره دوست داره بالا بپره اون ور ابرا بپره غذات چیه؟ باد هوا بخور و بگو شکر خدا! @taghimottaghi40
شعرک_کودک: «مغازه» گاه گل را بو بکش گاه گل را ناز کن مثل زنبور عسل یک مغازه باز کن. @taghimottaghi40