eitaa logo
کانال تقی متقی
270 دنبال‌کننده
375 عکس
38 ویدیو
3 فایل
شاعر، نویسنده، پژوهشگر، مترجم، ویراستار ، روزنامه نگار و مدیر فرهنگی این کانال، بازتاب دهنده سروده ها، نوشته ها، فایل های صوتی و آرای تقی متقی است.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
«در کوچه های گریه» در سوگیاد حضرت امام خمینی(ره) «اینجا ستاره ها همه خاموشند اینجا فرشته ها همه گریانند» آیینه های از نفس افتاده خورشید بی فروغ زمستانند اینجا گل و ستاره نمی خوانند دیگر سرود روشن فردا را شب می وزد ز چار جهت اینجا پر کرده بغض، سینه گل ها را در ازدحام ناله کبوترها تردید می کنند به ماندن هم شوری نمانده در دل گنجشکان؛ شوری به کار مرثیه خواندن هم خورشید از مدار افق رفته است شب مانده است و شور عزاداری در کوچه های گریه جماران را دیگر کدام دیده کند یاری؟! @taghimottaghi40
هدایت شده از 
«یاکریم» این قهوه ای پوش یک یاکریم است آهسته، آرام مثل نسیم است پر می زند گاه با جفت خود شاد مانند برگی توی دل باد در کنج خانه دارند لانه گم کرده شان چیست؟ یک مشت دانه. @taghimottaghi40
هدایت شده از 
«از تبار سلمان» گر چه کوچکم، اما با خداست پیوندم با خدای خود هر روز عهد تازه می بندم: این که مهربان باشم این که نرمخو باشم در تمام حالاتم در مسیر «او» باشم راحت روانم را در نماز می جویم چون به راست پیوستم کی دروغ می گویم؟! با تمام خویشانم رسم یاوری دارم با هر آنکه دشمن نیست مهرپروری دارم پیرو حسینم من با ستم نمی جوشم در نبرد با ظالم رخت رزم می پوشم اهل مسجد و هیئت اهل دین و قرآنم افتخار من این بس از تبار سلمانم. @taghimottaghi40
«حرف های پیرمرد» می رود پیرمردی با قدم های کوتاه می زند با خودش حرف می کشد دم به دم آه آه او می شود گم در خیابان پر دود حرف او جاری اما مثل یک چشمه، یک رود می شود دور و آرام می زند حرف با خود: «کاش او هم نمی ماند کاش دکتر نمی شد!» می زند حرف و از دل می کشد آه سردی آه ای درد وحشی! با دل او چه کردی؟ @taghimottaghi40
هدایت شده از 
شعر کودک: «تنها با نی» دوست دارم من هم توی صحرا باشم با دلم در صحرا تک و تنها باشم نی خود را آرام بنوازم آنجا با صدای آن نی بروم در رویا: گله ای شاد و شلوغ که منم چوپانش جویباری جاری گله ای مهمانش دشت، لبریز صدا از نی من باشد علف تازه ی آن تا به دامن باشد گله ی من بچرد شاد تا سیر شود از صدای نی من گرگ، دلگیر شود گرگ با غصه و غم برود از آنجا باز هم من باشم با نی خود تنها. @taghimottaghi40
«فصل خوش برف و باد» باز زمستان رسید فصل خوش برف و باد فصل پریشان برگ فصل کلاغان شاد آدمک برفی ات شال و کلا می کند گوش بخوابان، تو را باز صدا می کند: دیر شده؛ زودتر از دل برفم برآر جسم مرا جان بده تا نرسیده بهار! @taghimottaghi40
«در کتاب فصل ها» لحظه لحظه لحظه باد دانه دانه دانه برف برف و باد می زنند با زبان فصل، حرف حرف فصل، سرد سرد حرف باد، تند تند حرف ابر، نرم نرم حرف برف، کند کند سرد و تند و نرم و کند ازدحام حرف ها ابر و باد و برف و فصل واژه های آشنا نیست غیر تازگی در کتاب فصل ها بخش بخش آن پر است از سکوت و از صدا. @taghimottaghi40
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«برف شادی» ابرها در جنب و جوش بادها شیون کشان دانه دانه دانه برف می رسد از آسمان کوه و دشت و دره را می زند رنگ سپید این چنین تصویر ناب هیچ نقاشی کشید؟! در سپیدی ها گم اند جاده های بی عبور مثل راه شیری اند گم شده در طیف نور تاج بر سر می نهند بیدهای سر به زیر قله های سربلند دره های برفگیر برف شادی را ببین بر دماوند و دنا خوش به حال زندگی در زمستان خدا! @taghimottaghi40
« امام گل» آسمان با ستاره های قشنگ انعکاس نگاه توست علی! شب این آسمان تیره هنوز روشن از نور ماه توست علی! یاد دادی به مردمان زمین که همه خوب و مهربان باشند مثل آیینه صاف و بی کینه مثل باران آسمان باشند با تو می شد به ابرها پیوست پیچک سبز دست هایت کو؟ آفتابی که در نگاهت بود گرمی خفته در صدایت کو؟ رد پای تو سبز می ماند در دل کوچه های کوفه ولی ای بهار همیشه جاری و سبز ای امام گل و شکوفه علی! @taghimottaghi40
«درخت سیب خانه» گل از گلش شکفته درخت سیب خانه هزار سیب قرمز بر آن زده جوانه بهار، فصل گلهاست بهار، فصل میوه که می برد دل از ما به صد هزار شیوه درخت ها در این فصل قشنگ و نونوارند شکوفه می فروشند و عاشق بهارند. @taghimottaghi40
«مبارک باد این عید!» بهار است و درختان صفا و سایه دارند همه پر برگ و بار و همه سرمایه دارند به خنده خنده خنده شکوفه شد شکوفا ببین گنجشک ها را سراپا شور و غوغا همین که شاخه ها را نسیمی قلقلک داد شکوفه روده بر شد ز بس خندید در باد شکوفه رفته از هوش ز بس خندید و خندید مبارک باد این فصل! مبارک باد این عید! @taghimottaghi40