بسم الله الرحمن الرحیم
«راه چاره»
عشقهایِ فانتزی:
قلبهایِ سرخِ سرخ
بیهیچ رگ!
چشمهای بسته در پشتِ نقاب
عینکِ روز و شب و باران و برف!
گوشهای بسته
لبهایِ پر از تکرارِ واج
-بیدلیل-
حرف و حرف و حرف و حرف!
مغزهایِ دور از پندار و فکر
بسته و محجور و کم
در تکاپویِ غرایز؛
-سکس
رفعِ گشنگی
گاهگاهی سقفی و آرامشی
خواب و رفع خستگی!-
چهرههایِ دور از انسانیت
یا بدنهایِ نمایشگاهِ مُد
یا نگاهِ غرق در شهوانیت
یاشکمهایِ فراخ
فستفود و مرغهایِ کنتاکی
ساکت و بیقُدّ و قُد!
کاخهایی بر مسیل
بر رویِ جعبهی جادو نقشِ رنج
-پنج یا شش تا کَپَر-
مبلِ راحت
دودِ سیگاربرگ کینگ ادوارد لوکس
گربهی ایرانی ناز و ملوس!
صندوق امداد پیشِ کاجِ پیر
کودکِ گشنه
بدونِ سر پناه
مادرِ گریان
تریبونهای زشت
ادعا و ادعا و ادعا!
نبضِ افکار سراسر پوچشان
ایستاده
دستِ روح ماتشان سرد است، سرد!
این علامتها حکایت میکند
چارهی بیدردی این مردمان
یک تحول هست
مرگ و مرگ و مرگ!
سجاد رستمعلی(تهمتن)
پ.ن:
۱. فانتزی: برخاسته از تخیل و بدون وابستگی به سبْک و فرم.
۲. واج: حرف
۳. پندار: آنچه برای آدمی پند و عبرت بیاورد.
۴. مهجور: نادانی به حدی که فرد صلاحیت تصرف در اموال خود را نداشته باشد.
۵. غرایز: رفتار غیر اکتسابی یک موجود؛ در نوزاد انسان محدود به مکیدن پستان مادر؛ غریزه جنسی مصطلح غلط است.
۶. سکس: هر رفتار یا گفتاری که مبتنی بر جنسیت شکل گرفته باشد.
۷. شهوانیت: امیال
۸. مسیل: مسیر سیل
۹. کپر: خانهای از نی و حصیر
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
#مترفین
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems