eitaa logo
آینِه‌ْدان| طاهره سادات ملکی
339 دنبال‌کننده
59 عکس
37 ویدیو
0 فایل
به یک نگاه تو تطهیر می شود دل من... تنها دارایی‌ام کلمه‌هایی‌ست که امید دارم روزی که دیگر نیستم، آبرویم باشند... طنز شعر انگیزشی یادداشت من اینجام👇 @TSadatmaleki
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
ما کی هستیم؟ ‌آسمونیم کهکشانا زیر پامون به درختای بهشتی می‌رسه دست دعامون توی جیبمون گل سرخ توی مشتمون نسیمه خدامون خیلی بزرگه خدامون خیلی کریمه نفس ما وسط دشت جابه‌جا می‌کنه کوه‌ُ رد انگشت ما رو ماه نقاشی کرده شکوه‌ُ اسبمون باده و طوفان رام ما با یه اشاره‌س پیکمون قاصدک و رود برق چشمامون ستاره‌س قلبمون خونهٔ خورشید کوله‌مون جنگل ابره دلمون دریای امید سینه‌مون ساحل صبره ما با ریسمون حقیقت دستای فتنه رو بستیم رد شدیم از دل هف‌خان پنجهٔ دیوُ شکستیم ما سرود صبح خوندیم دور آتیش شبونه وسط حماسه ساختیم غزلای عاشقونه ما رو می‌سپرن به خاطر همهٔ آتش‌فشانا دیدنی می‌شه رو قله ردپای قهرمانا ما کی هستیم؟ ‌آسمونیم کهکشانا زیر پامون به درختای بهشتی می‌رسه دست دعامون @fatemeh_arefnejad
به قول اعظم سعادتمند تبت پایین می‌آید سرفه‌هایت خوب خواهد شد... @tahere_sadat_maleki
إِلَهِي هَبْ لِي قَلْبا يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ در بساطت از آن قلب‌ها که تا نامت می‌آید ضربان می‌گیرد داری؟ یک بلور بی‌رنگ در شمایل قلب، صاف و بی خط و خش خریدارم... @tahere_sadat_maleki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی...
هان! چه می‌خواهید از این کوه، استواری بیش از این؟ در نگاه آفتاب امیدواری بیش از این؟ خط به خط انا فتحناییم ما را خوانده‌اید؟ بیش از این‌ها قله نزدیک است آری بیش از این... بر سر پیمان خود تا دادن جان میرویم نقش قبر ما: شهادت... ماندگاری بیش از این؟ دانه دانه سر برآوردیم از خاک غدیر ما سپیداریم آیا ریشه داری بیش از این؟ رود رودیم و نمانده راه تا دریا شدن آیه‌های انقلاب ماست جاری بیش از این! ✍️ طاهره سادات ملکی @tahere_sadat_maleki
هدایت شده از کانال عاطفه خرّمی
سرو ریشه دار تو ریشه دار ترین سرو در حوالی مایی پناه محکم تنهایی اهالی مایی چه آفتاب بلندی که در پگاه تو سر زد چقدر لاله در این دشت از نگاه تو سر زد دلت شکسته مبادا! سرت همیشه سلامت بلند قامت ما! پرچم سه رنگ اصالت! بخوان سرود جدیدی در این‌ سکوت نفس گیر تو روی بام جهانی، در این هبوط نفس گیر چگونه رد شده ای از میان آنهمه طوفان! چه گرم مانده دل تو به رغم آنهمه بوران! چقدر خاطره داری،چقدر حرف نگفته... چه بغض های عمیقی که در گلو نشکفته... غرور زخمی کوهی که با شکوه و صبوری میان اینهمه یلدا تو آن‌ درخشش نوری گلوله گرچه گلوی تو را نشانه گرفته شهیدهای تو را عشق روی شانه گرفته اگر چه روی تنت رد تازیانه نشسته و روی صورت ماهت غم زمانه نشسته ولی به شوق رسیدن ،هنوز در جرَیانی مباد موج خروشان! میان برکه بمانی برقص پرچم محبوب! در زمین و زمانه در این هزاره حیران،فقط تویی تو نشانه! من @atefe_khorrami
هدایت شده از دفترچه
مرا ببخش اگر تو را ندیده‌ام کنار مرد رفتگر که خستگی ز چهره‌ی تکیده‌اش تکانده‌ای غروب پنجشنبه‌ها ندیدمت نشسته‌ای به حرف‌های دردناک پیرزن میان خلوت امامزاده گوش می‌کني... ندیدمت که اشک های دختران گل فروش را سر سه راه بی کسی ز چهره پاک میکنی مرا ببخش اگر که رد شدم همیشه از کنار تو اگر که روزمره‌ها مرا احاطه کرده‌اند و نیست قلب من دچار تو... ببخش اگر که فکر من اسیر نان و آب ماند... سلام داده‌ای به من ببخش بی‌جواب ماند... @daftarcheyesheer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله بساط خاله بازی را میان خانه گستردم و در بشقاب های رنگی‌ام شیرینی آوردم دوتا بالشت و یک گل...خانه‌ای نقلی مهیا شد دوتا فنجان و قندان… چایخانه دست و پا کردم برای خشکی لب‌های طفل کوچکم با اشک به یاد گریه‌های صبح و شامت آب آوردم صدای روشنت می‌آید از هرگوشه در اینجا و با تو گرم خواهد شد اجاق خانه‌ی سردم شکسته بال پروازم، صدایت می‌زنم از دور تو که نزدیک من هستی! صدایم کن که برگردم میان بازی و قصه، میان خواب و بیداری ببین هر صبح و شب دارم بدنبال تو می‌گردم # سر سجاده صبح جمعه‌ها با من دعا کردی دعا کردم فرج نزدیک‌ باشد...زود برگردی... ✍طاهره سادات ملکی @tahere_sadat_maleki