#استقلال_و_آزادی
#تاریخ_معاصر
#کلاه_پهلوی
✅ این داستان: زنِ ریش دار!!!!
🔶 نمیدانم #ماجرای زنِ ریش دار را شنیده اید یا نه؟ هشتاد و پنج سال پیش در تیر ماه ۱۳۱۴ واقعه مهمی در #تاریخ ایران رخ داد. یک "کلاه" جان هزاران نفر را گرفت. ماجرا این بود که بدستور #رضاخان همه مردان باید از کلاه فرنگی استفاده میکردند. این کلاه اجبار شد.
🔶 نخست وزیر محمدعلی فروغی بود. اجرای این طرح در #مشهد از سایر نقاط کشور سخت تر به نظر می آمد. #پاکروان استاندار خراسان به #رضاخان نوشت: "چاکر قادر به انجام این کار است، اگر تولیت حرم مردم را تحریک نکند"
🔶 تولیت آستان امام رضا(ع) محمد ولی اسدی، دختر #فروغی عروس محمدولی خان اسدی بودند. او معتقد بود مردم #مشهد این قانون و اجبار را قبول نمیکنند و حکومت نباید با زور وارد شود. قرار شد آیت الله طباطبایی برای مذاکره با #رضا_شاه به تهران برود.
🔶 اما آیت الله طباطبایی قمی در مسیر تهران #بازداشت شد، خبر به #مشهد رسید مردم #شبانه به حرم امام رضا(ع) پناه بردند. شیخ بهلول سخنرانی معروفی علیه این قانون و شاه ایراد کرد. "خبر به رضاخان رسید و دستور داد اگر مردم را از حرم پراکنده نکنید عزل خواهید شد"
🔶 این شد که بقول #حمام_خون در حرم راه افتاد. درگیری دو طرفه بود و #مردم هم از خود دفاع میکردند. کشتاری که در تاریخ ثبت شد. شاه، اسدی را به #اعدام محکوم کرد. فروغی از این واقعه به شدت ناراحت و کنار کشید. اما ماجرای زن ریش دار چه بود؟
🔶 اسدی نامه ای به #فروغی نوشت تا بلکه نجات پیدا کند. این نامه از طریق #آیرم_خان رئیس نظمیه به رضاخان رسید. فروغی در نامه این شعر مولوی را نوشته بود:
در کف شیر نر خونخوارهای غیر تسلیم و #رضا کو چارهای؟ او رضاخان را خونخواره خوانده.
🔶 رضاخان وقتی نامه را خواند. برای #تحقیر #فروغی او را زنِ ریش دار خواند. پسر اسدی هم که نماینده مجلس بود بخاطر پدر از نمایندگی عزل و زندانی شد. کتاب از سیدضیا تا بختیار صفحات ۱۱۶ تا ۱۳۲ را در این رابطه بخوانید.
🔸 #به_قلم_اساتید: علیرضا زادبر
🆔 @tahlil_shjr
#عزت_ملی
#استقلال_و_آزادی
#تاریخ_معاصر
✅ این داستان: یک شیشه وُدکا و فحش به مادر هویدا
🔶 شاید تا به امروز نام #شاهین_آقایان را نشنیده باشید. وکیل دادگستری و نماینده مجلس در دوره پهلوی، در این قسمت سه #خاطره مهم او را مورد بررسی و بازنگری قرار میدهم به این دلیل که ارزش تاریخی دارند. اما علت رجوع به او رفاقت صمیمی و طولانی با #امیرعباس_هویداست.
🔶 اگر بخواهیم پنج #شخصیت نزدیک به هویدا را چه در ایام تحصیل در #بلژیک و یا در ایام نخست وزریری نام ببریم قطعا #شاهین_آقایان یکی از آنهاست. آقایان میگوید: "حتی در دوره نخست وزیری هر هفته دو نوبت با هویدا منظما ملاقات داشتم و همیشه با او #صریح صحبت میکردم.
🔶 دو سه سال آخر نخست وزیری که اوضاع اقتصادی بهم خورده بود از هویدا خواستم #استعفا دهد. هویدا گفت: در مملکت ما استعفا مقابل شاه #معنا ندارد مگر اینکه #شاه مرا اخراج کند! هرچند شاه دوست دارد خودش #نخست_وزیر باشد. منظور هویدا این بود که شاه شخصا میخواهد همه امورات کشور را پیش ببرد و ما کاره ای نیستیم.
🔶 اما دو بخش خاطرات #شاهین_آقایان اهمیت خاصی دارند. در سال ۵۷ پیش از انقلاب وقتی قرار شد #هویدا و سایر وزرا دستگیر شوند تا به این بهانه خشم مردم فروکش کند #اردشیر_زاهدی را در هواپیما دیدم. به او گفتم #اردشیر_خان اوضاع چطور خواهد شد؟
🔶 اردشیر زاهدی فحشی به مادر #هویدا داد و گفت دیشب تا نیمه شب پیش شاه بودم و بالاخره او را راضی کردم تا هویدا و سایر وزرا و افرادی که در این سالها در ناراضیتی مردم نقش داشتند را بازداشت کنند، شاه هم بعد از اصرار زیاد قبول کرد چون شاه معتقد بود #بازداشت هویدا یعنی بازداشت خودش!
🔶 شاهین آقایان میگوید: اما #شاه گفته بود او را به حبس خانگی ببرید و حتما روزی یک #شیشه_ودکای روزانه امیرعباس را بدهند.
🔶 بررسی خاطرات سیاسی ما را با شخصیت و عملکرد افراد آشنا میسازد. هویدا مخالفان زیادی در لایه های سیاسی داشت و اصرار به #زندانی کردن و اعدام او پیش از انقلاب داشتند.
🔶 در خاطرات #شاهین_آقایان مفصلا به این روابط پرداخته شده است.
📚 مصاحبه با #حبیب_لاجوردی پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد آمریکا.
🔸 #به_قلم_اساتید: علیرضا زادبر
🆔 @tahlil_shjr