#اقتصاد
#انتخابات
#مناظرات
#سیاست_ورزی
✅ تنزل سیاست ورزی به کارشناسی!
🔶 این مناظرات چه کمکی به انتخاب بهتر می کند؟! سؤالات تخصصیِ اقتصادی، چه با پاسخ های کارشناسی دقیق و چه پاسخ های عوام فریب، چه عاید مردم می کند؟! تا پاسخ ها نامربوط نشود، جذابیت نگاه کردن هم برای عموم ندارد! (ویرال های فردا را ببینید!)
🔶 نمیدانم برای اینگونه سؤالات دانشگاهیِ اقتصاد چرا مثلا ۳ پزشک باید تایید صلاحیت شوند اما اقتصادان هایی مثل دکتر حسن سبحانی (با رزومه ای مثل برخی حاضرین) هر دوره رد شوند؟! رئیس جمهور از حیث سیاسی و بعد سیاستگذاری با اقتصاد و فرهنگ مواجه است نه صرفاً از حیث علمی و دانشگاهی.
🔶 لذا اقتصاد سیاسی و هرچه مانع تحقق نظریات درست در ساختارهای موجود است باید تخصص او باشد نه ارائه نظر علمی مثلا درباره نسبت نقدینگی و تورم یا...! از این تخصص با نگاه دقیق به میدان و آرمان باید ایده مرکزی ای برای دولتش خلق کند و از لوازم سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آن دفاع کند. اینها کجای آن سؤالات است؟!
🔶 سؤالات سیاست زدایی شده و آن هم نوعا برآمده از یک مکتب خاص اقتصادی، توانایی نامزدی در ریاست دولت با آن وظیفه را معلوم نمی کند! متاسفانه به خاطر برخی تجربیات بد، به اسم اخلاق از مواجهه دادن های اصولی نامزدها به هم هراس داریم؛ لذا کار را مهندسی شده می خواهیم که بین کارشناس اقتصادی و برنامه ساز تلویزیونی در می آید!
🔶 اگر هر نامزد ایده مرکزی سیاسی خود را وسط می گذاشت و دیگران از لوازم اقتصادی و سیاسی و فرهنگی اش چالش می کردند، بهتر توان ها و تمایزها معلوم می شد. تنزل از ایده های مرکزی سیاسی، به بسته های سیاستی، مکتبی تر ها را هم بین حرفهای تکنیکال و شعار دفن می کند! فرصت نامربوط گویی را هم به بی برنامه ها می دهد تا با تعرض به امر سیاسی توجه جلب کنند بدون اینکه ایده جامعی داشته و از لوازمش دفاع کنند!
🔸 #به_قلم_اساتید: حجت الاسلام محسن قنبریان
🆔 @tahlil_shjr
#سیاست_ورزی
#صلح_امام_حسن(ع) #امامت
#تاریخ_صدر_اسلام #بصیرت
✅ آتشبس برای جنگ!
🔶 گونه صلح امام مجتبی (علیهالسلام) قیام عاشورا را امکانپذیر کرد؟ واقعیّتی که معمولاً به آن توجّه نمیشود، اینست که پذیرش صلح از سوی حضرت أبامحمّد (علیهالسلام) کاملاً غیرمنتظره بود و اصلاً قابل پیشبینی نبود. بدین معنا که در هیچیک از اقدامات و موضعگیریهای آنحضرت قبل از صلح، کوچکترین نشانی از تردید یا سستی یا سازش و کوتاهآمدن یا چیزی شبیه اینها نبود. بلکه همهچیز از سوی ایشان، نمایانگرِ عزمی راسخ بر جنگی تمامکننده بود.
🔶 بهعنوان نمونه، وقتی حضرت سپاه را روانهی میدان جنگ کردند، دو نامه نوشتند: یکی خطاب به معاویه، آنچنان مقتدرانه و تهدیدآمیز که به تن هر خوانندهای رعشه میانداخت و دیگری خطاب به فرماندهی سپاهش (همان عبیداللهبنعباس که ناگهان خیانت کرد و بستر تحمیلِ صلح به امام را فراهم نمود)، آنچنان شورانگیز و شجاعانه که هر انسان خمود و بیانرژیای را بر جنگِ شجاعانه و استوار و قدرتمندانه با معاویه تشجیع میکرد.
🔶 لذا پذیرش صلح از سوی ایشان، دوست و دشمن را سخت غافلگیر کرد؛ آنچنان غافلگیرکننده که معاویهی ملعون چنان هول شد که پوستینی خالی از نوشته، امّا ممهور به مُهر خود را سریع برای حضرت فرستاد تا قبل از آنکه منصرف شوند، هرچه میخواهند را به عنوان موادّ صلحنامه بنویسند! اما اگر اینطور است، پس چه چیزی پذیرش صلح از سوی حضرت را «ضروری» کرد؟ پس از خیانت بعضی خواصّ و جنگ روانی و تبلیغاتی دشمن در میان خودیها و سادهلوحی و عافیتطلبی عموم مردم و ازهمپاشیدگیِ سپاه پس از خیانتها (که قصهی طولانی و پرغُصّهای دارد) حضرت در سخنرانیای پرشور در مدائن برای مردم فلسفهی این جنگ و اهمّیت آن را توضیح دادند و یک دو راهی را برایشان ترسیم کرد:
🔶 از طرفی جنگ برای اعتلای کلمهی توحید که «یکی از دو پایان شیرین (شهادت یا پیروزی) را در پی دارد» و دیگر پذیرش صلح و عافیت که «با ذلّت و پایانی تلخ همراه است». اکنون این مردم بودند که خود باید برای سرنوشتِ خویش تصمیم میگرفتند... اینجا بود که فریادها از سوی مردم بلند شد که "البَقیة البَقية" که یعنی دیگر حوصلهی سختی و مشقّت نداریم و نمیخواهیم به پیشگاه مرگ برویم و صلح کن!...
🔶 پرواضح بود که فاصلهی ذهنی و قلبیِ عمیقی بین عموم مردم با ولیّشان ایجاد شده بود و برای تقرّب به امام، لازم بود هزینهای بپردازند و تجربه تاریخی ای را کسب کنند تا عقل و ایمانشان ارتقاء یابد. بنابراین امام حسن (أرواحنافداه) راهبرد مبارزهی خود را تغییر داده، استراتژی و چشمانداز مبارزه را از کوتاهمدت به بلندمدّت و تاکتیک مبارزه را -بهتعبیر دقیقی که در کتاب دو امام مجاهد تبیین شده- از روی زمین به زیر زمین تغییر داد تا پس از سالیانی دیگر، امکان یک قیامِ سیاسی-اجتماعی برضدّ بنیامیّه فراهم شود.
🔶 چنانکه بقول علامه شرفالدین (ره) «قیام عاشورا، بیش و پیش از آنکه حسینی باشد، حسَنی است.» و بقول آیتالله شیخ راضی آلیاسین (ره) «قیام عاشورا، آخرین تیری بود که از چلّهی کمانِ سیاستورزیِ امام مجتبی علیهالسلام خارج شد و به هدف هم خورد و کارِ بنیامیّه را یکسره کرد».
📗 از این منظر، ماجرای صلح امام حسن علیهالسلام و یکی از نقاط اوجِ هوشمندی و سیاستمداریِ جریان امامت است. فرایندِ این سیاستورزی را به بهترین بیان، میتوانیم در کتاب دو امام مجاهد از آیتالله خامنهای بخوانیم.
🔸 #به_قلم_اساتید: آقای علیرضا ملااحمدی
🆔 @tahlil_shjr