🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_اول
🔺 طرح مسئله:
آیا براستی همانگونه که رئیس جمهور مدعی هستند، افزایش میزان #فروش_نفت، ناشی از «برجام» می باشد؟
آیا تحریم فروش نفت صرفا ریشه در «برنامه ی هسته ای» ما دارد؟
🔘 بسیار شنیده ایم که این فعالیت های هسته ای کشورمان بود که باعث وضع و اعمال تحریم های نفتی از جانب غرب علیه ملت ایران شد و برجام عامل رفع این تحریم و افزایش میزان فروش نفت. اما این دو مدعا چه میزان با واقعیت در تطابق اند؟
✅ واقعیت امر آن است که تحریم فروش نفت را به هیچ وجه نمی توان صرفا ناشی از فعالیت های هسته ای ایران دانست. به بیان روشن تر، تعلیق این تحریم از اساس ربطی به برجام نداشت و اکنون نیز بازگشت مجدد این تحریم ارتباطی به خروج آمریکا از برجام ندارد! بنابرین با عرض تأسف باید گفت که سخن اخیر آقای رئیس جمهور پیرامون ارتباط برجام و افزایش فروش نفت، مدعای خلاف واقعی بیش نیست.
♦️ اما ﺳﺆال: پس تحریم فروش نفت ایران از کجا آمد؟
🔹 ﭘﺎﺳﺦ : تحریم های مهمی ﮐﻪ در ﭼﻨﺪ ﺳﺎل اﺧﯿﺮ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﮐﺸﻮرﻣﺎن را ﻣﻮرد هدف ﻗﺮار داده ﺑﻮد ﻋﺒﺎرت اﻧﺪ از NDAA 2012 و TRA ،ﮐﻪ هر دوی اﯾﻦ ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ دارای ﻋﻠﻞ وﺿﻊ ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ هستند. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان نمونه، ﻗﺎﻧﻮن TRA به سه ﻋﻠﺖ و اتهام:
- اﺷﺎﻋﻪ ی ﺗﺴﻠﯿﺤﺎت ﮐﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﯽ (هسته ای - ﻣﻮﺷﮑﯽ)
- ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﺗﺮورﯾﺴﻢ
- ﻧﻘﺾ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ
وﺿﻊ ﺷﺪه اﻧﺪ.
✅ ﻧﮑﺘﻪ ی مهمی ﮐﻪ در اﯾﻨﺠﺎ وﺟﻮد دارد آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎم ﻣﻔﺎد ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ اﯾﻦ دو ﻗﺎﻧﻮن، ذﯾﻞ همین اتهامات وﺿﻊ ﺷﺪه اﻧﺪ؛ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﻣﻔﺎد ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ این دو قانون تنها زمانی ﻗﺎﺑﻞ ﻟﻐﻮ ﯾﺎ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ «ﺗﻤﺎﻣﯽ» ﻋﻠﻞ ﺗﺼﻮﯾﺐ آنها رﻓﻊ ﺷﻮد. اﯾﻦ نکته ی مهم در اظهارات آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ها (ﻣﺎﻧﻨﺪ کنت کاتزمن و ﮔﺮی ﺳﯿﻤﻮر) نیز ﺑﻪ وﺿﻮح دﯾﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد.
ﺑﻨﺎﺑﺮﯾﻦ، از آﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ طبق اظهارات ﻣﻘﺎﻣﺎت اﯾﺮاﻧﯽ و آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ، ﻣﺬاﮐﺮات ج.ا.اﯾﺮان با ۱+۵ تنها در ﻣﻮﺿﻮع "هسته ای" (و ﺣﺘﯽ ﻧﻪ اﺷﺎﻋﻪ. «اﺷﺎﻋﻪ» مفهوم ﮔﺴﺘﺮده ای اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﻼح های «هسته ای» تنها ﯾﮑﯽ از ﻣﺼﺎدﯾﻖ آن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺳﻼح های «ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ» و «ﺑﯿﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ» و «ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ی ﻣﻮﺷﮑﯽ» از ﻣﻮارد دﯾﮕﺮی هستند ﮐﻪ ذﯾﻞ ﻋﻨﻮان «اﺷﺎﻋﻪ» ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ) ﺑﻮده و در آن ﺻﺮﻓﺎ تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای (nuclear-related sanctions) ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ واﻗﻊ ﺷﺪه اﺳﺖ، ﭘﺲ ﻋﻠﯽ اﻟﻘﺎﻋﺪه ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻟﻐﻮ و ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﺷﻮد، زیرا ﺳﺎﯾﺮ ﻋﻠﻞ ﮐﻤﺎﮐﺎن ﺳﺮ ﺟﺎی ﺧﻮد ﺑﺎﻗﯽ اﺳﺖ.
🔹از همین ﻧﮑﺘﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ، ﺑﻨﺪی ﮐﻪ در ﺑﺮﺟﺎم ﺑﻪ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ اﯾﺮان اﺷﺎره ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﺻﺮﻓﺎ "ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﻧﺨﻮد ﺳﯿﺎه ﻓﺮﺳﺘﺎدن" اﯾﺮان اﺳﺖ!
🔹ﻋﺠﯿﺐ ﺗﺮ آﻧﮑﻪ، در ﺗﻤﺎم ﻣﺘﻮن ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ اﻋﻢ از تحریم های آﻣﺮﯾﮑﺎ، اروﭘﺎ و ﺷﻮرای اﻣﻨﯿﺖ، هیچ ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان «ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ هسته ای» وﺟﻮد ﻧﺪارد و اﯾﻦ ﻋﺒﺎرت، ﯾﮏ ﻋﺒﺎرت ﻧﺎﻣﺄﻧﻮس و ﮐﺎﻣﻼ ﻏﯿﺮﺣﻘﻮﻗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺪم ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ همین ﻧﮑﺘﻪ ی ﮐﻠﯿﺪی، ﺑﯽ راهه ﺑﻮدن ﻣﺴﯿﺮ آﻏﺎز ﺷﺪه از ﺗﻮاﻓﻖ ژﻧﻮ ﺗﺎ ﺑﺮﺟﺎم را ﺑﻪ روﺷﻨﯽ ﻋﯿﺎن ﻣﯽ ﺳﺎﺧﺖ.
♦️ یک ﺳﺆال مهم دیگر: ﺣﺎل ﮐﻪ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ اﺳﺖ، ﭘﺲ ﻋﻠﺖ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯿﺰان ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﮐﺸﻮر ﭘﺲ از اﻧﻌﻘﺎد ﺑﺮﺟﺎم ﭼﯿﺴﺖ؟
🔹 ﭘﺎﺳﺦ: اداره ی اطلاعات اﻧﺮژی آﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻪ دوﻟﺖ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر اﻋﻼم ﮐﺮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ اﯾﺮان "اﺟﺎزه" دهید ﻣﯿﺰان ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﺧﻮد را اﻓﺰاﯾﺶ دهد ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ ﺑﺎزار را ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﻨﯿﻢ. ﻻزم ﺑﻪ ذﮐﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ اﯾﺮان، فشارهای ﻗﺎﺑﻞ توجهی را ﺑﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺘﺤﺪﯾﻦ آﻣﺮﯾﮑﺎ وارد ﻧﻤﻮد ﮐﻪ در ﺷﺮاﯾﻂ ﻓﻌﻠﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از زﯾﺮ ﺑﺎر آن فشارها ﺧﺎرج ﺷﻮﻧﺪ. اﯾﻦ در حالی است که کشورمان از قِبَل اﻓﺰاﯾﺶ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ خام عایدی ﺟﺪﯾﺪی ﺑﻪ دﺳﺖ ﻧﻤﯽ آورد؛ ﭼﻮن ﮐﻤﺎ ﻓﯽ اﻟﺴﺎﺑﻖ تحریم چرخه ی دﻻر (UTurn) کماکان ﺑﻪ ﻗﻮت ﺧﻮد ﺑﺎﻗﯽ اﺳﺖ و ﻧﺤﻮه ی اﺳﺘﻔﺎده ی ﻣﺎ از ﻋﻮاﯾﺪ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ همانند دوران ﭘﯿﺶ از ﺑﺮﺟﺎم ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
🔹 ﯾﻌﻨﯽ آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ها ﭘﺲ از ﺑﺮﺟﺎم ﺑﻪ اﯾﺮان اﺟﺎزه ی اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﯿﺶ ﺗﺮ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ را دادﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺮدم اﯾﺮان #ﺗﺼﻮر ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ اﻓﺰاﯾﺶ از ﺛﻤﺮات ﺑﺮﺟﺎم و دﯾﭙﻠﻤﺎﺳﯽ ﻏﺮﺑﮕﺮاﯾﺎن اﺳﺖ، در حالی که واقعیت ۱۸۰ درﺟﻪ ﺑﺎ آن ﭼﯿﺰی ﮐﻪ ﻣﺪاﻓﻌﯿﻦ ﺑﺮﺟﺎم مطرح ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. واﻗﻌﯿﺖ آن اﺳﺖ ﮐﻪ آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ها ﺑﺎ اﯾﻦ اﻗﺪام ﺧﻮد هم ﺑﻪ دﻧﺒﺎل آن بودند که ﺟﺎﯾﮕﺎه ﻏﺮﺑﮕﺮاﯾﺎن را در داﺧﻞ اﯾﺮان تقویت نمایند و هم ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﯿﺶ از ﭘﯿﺶ ﻓﺮوش نفت خام و ﺑﻪ ﺗﺒﻊ آن کاهش ﻗﯿﻤﺖ، ﺑﻪ ﻣﺘﺤﺪﯾﻦ ﺧﻮد ﯾﺎری رسانند ﺗﺎ ﻧﻔﺖ را ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﮐﻢ ﺗﺮی وارد ﮐﻨﻨﺪ، و از طرفی دیگر با عدم رفع تحریم های بانکی و ناگزیر بودن ایران به تهاتر کالایی، کشورمان را به یک واردکننده ی حرفه ای و محل مصرف کالاهای غربی تبدیل کنند.
💥 اﯾﻦ اﺳﺖ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺮﺟﺎم ...
@abarshagerd
✅ با #بدون_سانسور متفاوت بیاندیشید 👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_دوم
🔺طرح مساله
بارها و بارها به ما گفته اند #قطعنامه_های_شورای_امنیت و بالتبع تحریم های بین المللی محصول دولت قبل است.
آیا واقعا قطعنامه ها محصول دوران #جلیلی است یا #روحانی؟!
یا بعبارت دیگر قطعنامه ها محصول دوران #مقاوت است یا #سازش؟!
🔘تیم مذاکره کننده ایرانی به سرپرستی #روحانی از مهرماه ۸۲ (توافق سعدآباد) تا آبان ۸۳(توافق پاریس) دائما زیر بار #تعلیق_غنی_سازی_اورانیوم، نظارت های شدید آژانس و تعطیلی مراکز هسته ای میرفت و در عین حال قطعنامه پشت قطعنامه در شورای حکام آژانس علیه ایران تصویب می شد؛ که پیشنهاد دهنده آن قطعنامه ها نیز همان سه کشور اروپایی بودند که آقای روحانی به آنان اعتماد داشت و آنان را شایسته مذاکره می دانست.
🔹در واپسین روزهای #دولت_اصلاحات، پس از دو سال عقب نشینی مداوم و در عین حال محکوم شدن در شورای حکام، شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفت به حق ایران در داشتن فناوری صلح آمیز تحت نظارت های آژانس جامه عمل بپوشاند و تعلیق غنی سازی را لغو نماید. پس از آن در دولت نهم گام های بعدی پیشرفت فناوری هستهای برداشته شد.
🔺حال چند سوال
⭕️چه کسی در معاهدات سعدآباد، بروکسل و پاریس، زیر بار بدعت بی سابقه ی «تعلیق داوطلبانه» رفت و بهانه ی صدور قطعنامه را علیه مان به دست شورای حکام داد؟
✅جناب روحانی
⭕️چه کسی پس از دو سال تعلیق داوطلبانه، نامه دستورالعمل برداشته شدن تعلیق ها در مرداد ۸۴ را صادر کرد؟✅جناب روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی
⭕️در شهریور ۸۴، شورای حکام، به چه دلیل ایران را محکوم کرد و قطعنامه صادر کرد؟
✅بدلیل رفع تعلیق در مرداد ماه
⭕️قطعنامه ۱۶۹۶ شورای امنیت (اولین قطعنامه شورای امنیت علیه برنامه هستهای) در مرداد ۸۵ به چه دلیل صادر شد؟
✅به استناد قطعنامه شهریور ماه شورای حکام
⭕️قطعنامه های بعدی شورای امنیت نیز همگی به استناد قطعنامه ۱۶۹۶ صادر شدند.
نکته: همه قطعنامه های شورای حکام و شورای امنیت، غیر حقوقی، ظالمانه و علیه حق و حقوق قانونی ملت ایران درداشتن فناوری صلح آمیز هسته ای بود. اما غرض ما از مرور سوال و جواب های فوق، پاسخ به کسانی ست که وانمود میکنند مقصر تحریم ها یک طیف خاص است و اگر با #زبان_دنیا سخن بگوییم، نه قطعنامه ای صادر میشود شود، نه تحریمی اتفاق می افتد؛ درحالیکه این خودشان بودند که بخاطر #اعتماد_به_غرب، طوری توافقات را بستند که تک تک کلماتش به بهانه ای علیه جمهوری اسلامی تبدیل شد. همانطور که در #برجام این اتفاق تکرار گردید.
🔻اگر قرار باشد شخصی عامل و مقصر دریافت قطعنامه ها باشد، آن شخص روحانی و ظریف هستند نه لاریجانی و جلیلی! روحانی با دریافت ۵ قطعنامه از شورای حکام، سلطان دریافت قطعنامه در دوران مسؤولیتش است!
#رها_عبداللهی
✅ با #بدون_سانسور متفاوت بیاندیشید 👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_پنجم
🔺 طرح مسئله:
۱. آیا براستی همانگونه که آقای رئیس جمهور و مذاکرهکنندگان با شدت و حدت مدعی هستند، به موجب برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱، ایران از ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد خارج شده است؟ (خبرگزاری ایلنا - ۲۴ دی ۹۷ - کد خبر: ۷۱۵۵۵۰)
۲. آیا میتوان برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱ را به عنوان خط پایان جنجال طولانیمدت هستهای ایران تلقی کرد؟
❇️ پاسخ مسئلهی ۱:
با مطالعهی متن قطعنامههای ششگانهی شورای امنیت علیه برنامه ی صلحآمیز هستهای کشورمان، بهوضوح عیان میشود که هیچیک از ۶ قطعنامهی مذکور ذیل کلیت فصل ۷ منشور صادر نشده است. به بیان روشنتر، ج.ا.ایران هیچگاه ذیل کلیت فصل ۷ (من جمله بند ۴۲) نبوده است که اکنون خارج شده باشد، بلکه تنها ذیل دو بند از این فصل یعنی بندهای ۴۰ (اقدامات موقت به منظور جلوگیری از وخامت وضعیت) و ۴۱ (تحریم اقتصادی و دیپلماتیک) بوده است.
⬅️ در بند ۱۰ از قطعنامهی ۱۶۹۶ آمده است:
Acting under Article 40 of Chapter VII of the Charter of the United Nations ...
⬅️ و در بند ۱۰ از قطعنامههای ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷، بند ۱۳ از قطعنامهی ۱۸۰۳ و بند ۲۴ از قطعنامهی ۱۹۲۹ نیز میخوانیم:
Acting under Article 41 of Chapter VII of the Charter of the United Nations ...
🎯 نتیجه: مدعای خروج کشورمان از ذیل فصل ۷ منشور، سالبه به انتفاء موضوع و اساسا بلاوجه میباشد.
❇️ پاسخ مسئلهی ۲:
دانستیم که براساس قطعنامههای صادر شده، کشور ما در بدترینِ حالات ذیل بند ۴۱ از فصل ۷ گنجانده شده است، نه کلیت آن.
اکنون میخواهیم دریابیم که پس از سپری شدن مذاکرات درازمدت و ملالآوری که به سندهای برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱ و اعطای امتیازات گسترده و فراوان و بعضا بیسابقه به طرفهای غربی منتهی و مختوم گشت، پروندهی غیرحقوقی و ظالمانهای که برای ایران ما تشکیل شده است، در حال حاضر در چه وضعیتی به سر میبرد؟ به بیان سادهتر، آیا از ذیل بند ۴۱ خارج شدهایم یا خیر؟
مطالعه و تدقیقی نه چندان خستهکننده، ما را به این نکتهی تأسفبار واقف میسازد که پس از ۲۲ ماه مذاکره و حصول برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱، پروندهی ما کماکان نیز «حداقل» تا ۱۰ سال پس از صدور قطعنامهی ۲۲۳۱ ذیل این بند باقی خواهد ماند؛ یعنی حتی با فرضِ بودنِ ایران ذیل فصل ۷، باز هم تغییری در وضعیت ایران پس از برجام ایجاد نشده است.
در متن قطعنامهی ۲۲۳۱ - که با اصرار و مذاکرهی دیپلماتهای کشورمان تهیه و صادر شد - مکررا به بند ۴۱ استناد شده و عدم تغییر در وضعیت ایران را در نقاط مختلف متن به ما گوشزد نموده است. به عنوان نمونه میتوان به بند ۱۲ این قطعنامه اشاره کرد که به موجب آن، بازگشت خودکار تحریمها (مکانیسم ماشه) صریحا ذیل بند ۴۱ نگاشته و صادر شده است.
♦️ اما با چه استدلالی گفته شد که 👈حداقل👉 تا ۱۰ سال پس از صدور قطعنامهی مذکور ذیل بند ۴۱ باقی خواهیم ماند؟ آیا پس از اتمام دورهی ۱۰ ساله نیز ممکن است وضعیت فعلی ادامه یابد؟
♻️ پاسخ: با کمال تأسف باید گفت که علیرغم واگذار نمودن امتیازات بزرگ و بعضا ابدی به طرف مقابل در برجام، پروندهی ج.ا.ایران پس از ۱۰ سال نیز لزوما از ذیل بند ۴۱ خارج نخواهد شد؛ زیرا در بند ۸ از قطعنامهی ۲۲۳۱ به صراحت اعلام شده است که شورای امنیت متعهد میشود که پس از ۱۰ سال صرفا «جمعبندی» (concluded) خود را منتشر کند و هیچ تضمینی نسبت به «بستن» پروندهی ایران ارائه نمیکند؛ به این معنا که جمعبندی مذکور ممکن است به بسته شدن پروندهی ایران ختم شود و ممکن است که ختم نشود. البته باید به این موضوع، باز بودن ابعادی از پروندهی PMD ایران را نیز افزود که غرب به وسیله و بهانهی آن میتواند تا سالیان متمادی علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشورمان سنگاندازی نماید و باز همان آش و همان کاسه!
@abarshagerd ✍️
✅ با #بدون_سانسور متفاوت بیاندیشید 👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_هشتم
🔹خلاف گویی های برجامی ناظر به متن برجام در هفت قسمت تقدیم مخاطبان محترم بدون سانسور شد. در ادامه خلاف گویی های خارج از متن برجام در سه عنوان تقدیم می شود.
🔺طرح مساله
🔹یکی از مشهورترین ادعاهای برجامی، ادعای مشهور دور شدن #سایه_جنگ با برجام است که ده ها بار از سوی شخص رییس جمهور، وزرا، اطرافیان و حامیانشان مطرح شده است. گرچه مقام معظم رهبری صریحا این ادعا را رد کردند و منتقدان برجام واقعیت این مساله را تبیین نمودند، اما این ادعا به مثابه ی یک دستاورد غیر قابل سنجش برای توجیه شکست های برجام مدام تکرار می شود.
#سه_سوال در این میان وجود دارد که با پاسخ به آن می توان تا حدی جلوی آسیب های دو قطبی تزریق شده ی جنگ-صلح به افکار عمومی و محاسباتشان را گرفت. در این قسمت به #سوال_اول پاسخ خواهیم داد:
🔴سوال اول: ادعای احتمال جنگ پیش از برجام از کی و توسط چه کسی آغاز شد؟
🔹این ادعا احتمالاً اولین بار در سخنان #رئیس_جمهور در همدان مطرح شد. وی مدعی شد: «بعد از ۲۳ ماه تلاش و مذاکره توانستیم سایه شوم جنگ را از سر مردم برداشته و امنیت واقعی را به این کشور بازگردانیم.»(۹۴/۶/۳)
🔹حسن روحانی کمی قبل از #انتخابات ریاست جمهوری و در دیدار نوروزی خود با جمعی از مسئولین کشور در ۱۴ فروردین۹۶، باز دوقطبی «جنگ یا برجام» را چنین مطرح کرد: « هدف ما از برجام این بود که سایه تهدید را از سر کشور برداریم و همچنین زنجیر تحریم های ظالمانه و تحمیلی را پاره کنیم که همه اینها.... تحقق یافت.»
🔹اخیرا نیز که برای همه اثبات شده برجام منافع اقتصادی نداشته، برخی از جمله دکتر ظریف هدف برجام را مسائل استراتژیک و امنیتی عنوان می کنند.
🔹کسانی که در داخل می گویند برجام سایه جنگ را دور کرد، این مدعای خود را مستند به اظهارات برخی مقامات غربی می کنند؛ مثلا روحانی اسفند ماه ۹۷ در رشت گفت: « رئیسجمهور فرانسه بهطور علنی و در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که در سال ۹۱، پنج کشور متفقا تصمیم به جنگ علیه ایران گرفتیم و وقتی انتخابات سال ۹۲ پیش آمد و شما روی کار آمدید شاهد تغییر شرایط بودیم؛ بنابراین از تصمیم خود دست نگه داشتیم.»
🔺دو نکته:
1⃣همانطور که می بینیم ادعای دور شدن سایه جنگ به واسطه ی برجام، بعد از توافق ژنو مطرح نشد؛ بلکه زمانی مطرح شد که دولت روحانی در کنترل شرایط اقتصادی و معیشت مردم ناموفق تر از دولت های قبلی ظاهر شد و منافع برجام هم هیچ از آب درآمد! با توجه به این نکته، یک تحلیل کلان می توان نسبت به این ادعا ارائه کرد:
🔸وقتی دولتی در اجرای #عدالت ناموفق باشد، برای اینکه اعتراض مردم را خاموش کند، می تواند یک عاملی مثل #ناامنی را پررنگ و خطرش را محتمل جلوه دهد و خود را «ناجی مردم» از ناامنی جا بزند. در این صورت مردم در برابر بی عدالتی سکوت می کنند؛ زیرا از یک عامل بزرگتر ترسیده اند. با استمرار بی عدالتی ها، آن دولت برای تداوم سکوت مردم بازهم ناامنی را محتمل تر جلوه می دهد و همین، عامل ادامه بی عدالتی خواهد بود. این سیره نحس آمریکایی ها در حکومت داری ست که برای استمرار حاکمیت ظالمانه ی خود بر ملت ها، ناامنی را با تقویت پنهانی گروه های تروریستی افزایش داده و خود را ناجی مردم معرفی می کنند. آقای روحانی نیز با ادعای سایه جنگ می خواهد از همان شیوه برای ساکت کردن مردم در مقابل رکود، تورم و ضعف دولت استفاده کند.
2⃣وقتی اظهارات غربی ها را بطور کامل بررسی کنیم، می بینیم ادعای آنان مبنی بر دور شدن جنگ، حاوی یک #اتهام_عمیق نسبت به جمهوری اسلامی ست که تکرار کنندگان داخلی این ادعا آن را پذیرفته اند؛
🔸جان کری در مراسم اعطای جایزه چتم هاوس ۲۰۱۶ به او و محمد جواد ظریف در آبان۹۵ می گوید: « این توافقنامه تضمین کرده است که برنامه هستهای ایران برنامهای کاملا صلحآمیز است و در نتیجه جهان امروز امن تر است. رئیس جمهور باراک اوباما و رئیسجمهور حسن روحانی...هر دو دیدگاهی برای یافتن راهکار سیاسی با هدف حل بحرانی داشتند که گزینه دیگر درباره آن جنگ بود.» این یعنی برنامه هسته ای ایران موجب ناامنی جهان شده و قدرت ها حق داشتند به ایران حمله نظامی کنند!!! و تکرار کنندگان این دروغ محض این ظلم آشکار را پذیرفته و در برجام زیر بار آن و ملزوماتش رفته اند!
🔸جان کری در جای دیگر(در تناقض با ادعاهای روحانی و ظریف) اعلام کرده بود که نه تنها آمریکا توانست در برجام تحریم ها را حفظ نماید، بلکه پرونده هسته ای ایران را نیز همچنان ذیل فصل هفتم منشور حفظ نمود و تاکید داشت که همه گزینه ها در آینده وجود خواهند داشت.
🔸صحبت های جان کری اگرچه احتمال گزینه نظامی پیش از برجام را رد نمی کند، اما حاوی حقایق تلخ تری ست. اینکه برجام هیچ تاثیری در دور کردن سایه جنگ نداشته است.
ادامه دارد...
✍رها عبداللهی
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_یازدهم
🔺 طرح مسئله:
- برخی افراد در مقام برشمردن دستاوردهای سلبی توافق برجام، مدعی خروج ایران از «انزوای بین المللی» به واسطه ی این توافق هستند. می خواهیم بدانیم که مدعای منزوی بودن ایران پیش از برجام مدعای صحیح و قابل اعتنایی است یا خیر؟
(برای نمونه بنگرید به ◀️ ایسنا - ۲۷ تیر ۹۸ – کدخبر: ۹۸۰۴۲۶۱۳۹۱۰)
❇️ برای بررسی و واکاوی این مدعا، دو عرصه را مورد کنکاش قرار می دهیم.
⬅️ برنامه ی هسته ای ج.ا.ایران:
با وجود تلاش های چندین و چند ساله، فراوان و فرسایشی غرب در اتهام زنی، دیپلماسی عمومی و جنگ رسانه ای علیه برنامه ی هسته ای کشورمان، اکثریت قاطع حاکمیت ها و ملل دنیا، به مناسبت های مختلف حمایت خود را از برنامه ی هسته ای ایران ابراز داشته، و ضمن محق دانستن ایران در داشتن حق غنی سازی، فعالیت های هسته ای ما را صلح آمیز و سالم می دانند.
✅ نمونه: شانزدهمین نشست جنبش غیرمتعهدها در شهریور ماه ۹۱ در تهران برگزار شد؛ یعنی درست در زمان اوج تحریم ها و فشارها. با این حال، در بیانیه ای که در پایان نشست به تأیید «تمامی» اعضای جنبش عدم تعهد رسید، حقوق هسته ای کشورمان ذیل معاهده ی ان پی تی صراحتا از سوی ۱۲۰ کشور دنیا به رسمیت شناخته شد. این یعنی انزوا؟ ناگفته نماند که براساس آیین نامه ی داخلی، تمامی بیانیه های این جنبش برای تصویب به اجماع همه ی اعضا نیازمند می باشد.
اما به هر روی از نگاه عده ای، این حمایت های گسترده فاقد ارزش تعیین کننده و مهمی است؛ همان ها که جامعه ی جهانی را منحصر در چند قدرت غربی می دانند.
⬅️ قطعنامه های شش گانه شورای امنیت:
از مرداد ۸۵ تا خرداد ۸۹، شش قطعنامه ی شورای امنیت علیه برنامه ی هسته ای ج.ا.ایران به تصویب رسید. گرچه هیچیک از قطعنامه های یادشده ذیل کلیت فصل هفتم منشور صادر نشده بود، اما ذیل بند ۴۱ بودن این قطعنامه ها، بین المللی شدن الزام آن ها را در پی داشت. حال می خواهیم ببینیم کشورهای دنیا چه میزان به اجرای قطعنامه های تحریمی علیه فعالیت های هسته ای کشورمان پایبند بوده اند.
با توجه به ساختار غیرعادلانه ی حاکم بر شورای امنیت سازمان ملل (حق وتو)، حاکمیت های دنیا به خوبی می دانند که این قطعنامه ها اساسا مطابق با میل و منافع ۵ عضو دائم این شورا صادر یا رد می شود و طبیعتا موازین حقوق بین الملل در آن حرف اول و آخر را نمی زند. لذاست که نگاه اکثریت قاطع کشورهای دنیا به قطعنامه های شورای امنیت، نگاه به اسنادی منصفانه و معتبر نیست.
ضمانت اجرایی این قطعنامه ها فقط زمانی است که اراده ی سیاسی قوی برای اجرای آن توسط آمریکا و چند کشور مهم دیگر وجود داشته باشد. کشورهای دیگر دنیا نیز وقتی این اراده ی سیاسی را نبینند، قطعنامه ها را چندان جدی نخواهند گرفت. کمیته ی تشکیل شده توسط قطعنامه ی ۱۷۳۷، ۵ سال پس از تشکیل، در گزارشی اذعان داشت: «۱۲۴ کشور جهان حتی حاضر نیستند یک گزارش یک صفحه ای درباره ی نحوه ی اجرای تحریم های وضع شده علیه ایران به شورای امنیت ارسال کنند». جالب آنکه از ۶۶ کشوری هم که تا سال ۲۰۱۱ گزارش هایی به کمیته ی تحریم ها ارسال کرده اند، بیش از ۸۰ درصد گزارش ها اعلان هایی یک صفحه ای است از اینکه موارد قطعنامه به دستگاه های آن دولت اطلاع رسانی شده است یا در آن کشور موردی از نقض تحریم های ایران که نیازمند برخورد یا رسیدگی باشد وجود نداشته است. (۱)
🔘 سخن پایانی:
صد البته که پوزیتیویست بودن خوب نیست، اما گاهی لازم آید که پوزیتیویستی سخن گفت. این مدعا که "ما پیش از حصول برجام در انزوای بین المللی به سر می بردیم"، یک سخن بسیار کلی است، و هر چه یک کلام کلی تر باشد طبیعتا ابهام آن نیز بیشتر است. اگر حامیان برجام درصدد برشمردن دستاورد برای این توافق هستند، لازم است توجه نمایند که این دستاوردها باید کاملا قابل اندازه گیری و متریک باشد. به طور مثال زمانی که ادعا می شود کشور ما پیش از برجام منزوی بوده است، دقیقا باید مشخص شود که جزئیات این مدعا چیست؟ بر فرض انزوا، چه ضررهایی بر ما متحمل شده یا بر فرض خروج از انزوا، چه منافعی عایدمان گشته است؟
(۱): کتاب گزارش ناخوانده از سرانجام یک مسیر - ص ۴۹۳
@abarshagerd ✍️
✅ با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید 👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794