در پی پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا و ارسال پیام تبریک از سوی رئیس جمهور عراق به ترامپ ،این مسئله باعث انتقادات گسترده ای نسبت به رئیس جمهور عراق گردید _سیاسیون عراقی معتقدند که نباید رئیس جمهور عراق چنین پیام تبریکی را برای کسی که قاتل مجاهدان عراقی و درراس آن ها ابو مهدی المهندس بوده و از سوی دستگاه قضایی عراق تحت تعقیب قضایی قرار دارد ،ارسال میشد.
◀️ملاحظه:دونالد ترامپ درسال۲۰۲۱تحت تعقیب قضایی دستگاه قضایی عراق قرار گرفته است و قاضی،حیدرعبدالکریم ناصر،حکم بازداشت ترامپ را صادر کرده است🟥
@tahlilrahbordi
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره ای شنیدنی از مسئول سابق نمایندگی ولی فقیه در سپاه قدس از رهبر مجاهد، شهید حسن نصرالله.
..وقتی ایشان به دلیل یک اختلاف نظر با رهبر انقلاب گریه و استغفار می کنند...
@tahlilrahbordi
یاشارگولر وزیر دفاع ترکیه:ما به راحتی از سوریه خارج نمی شویم_بهتربود بشار اسد آشتی ترکیه را اردوغان را قبول میکرد .
چندی قبل اردوغان پیشنهاد آشتی و عادی سازی روابط بین ترکیه و سوریه را داده بود اما بشار اسد آن را نپذیرفت و اعلام کرد تا زمانیکه ترکیه خاک سوریه را اشغال کرده است آشتی باآن کشور عملی نیست.
ملاحظه:
استان ادلب سوریه درحال حاضر در اشغال ارتش ترکیه و گروه های تکفیری وابسته به ترکیه میباشد بنابراین تا زمانیکه خاک سوریه در اشغال این کشور قرار دارد آشتی بی معنی است.
@tahlilrahbordi
🔺ترامپ، کابینه جنگ و «رعب حداکثری»!
با معرفی افرادی به عنوان مشاور امنیت ملی، وزیر دفاع، رییس سیا، فرستاده ویژه در امور خاورمیانه تقریبا تیم کاری ترامپ در حوزه سیاست خارجی مشخص شده است.
واقعیت این است که تیم انتخابی ترامپ هر چند سنجه مهمی برای شناخت رویکرد احتمالی او در دور دوم در قبال ایران و خاورمیانه است، اما همین افراد انتخابی در تیم با وجود اشتراک نظر خود به ویژه علیه ایران در جزئیات تفاوتهای قابل تاملی نیز با هم دارند؛ به عنوان مثال، مایکل والتز مشاور جدید امنیت ملی بر خلاف برخی دیگر از اعضای تیم و مشاوران ترامپ معتقد است که آمریکا نباید خود را درگیر خاورمیانه کند و باید سریع به جنگ غزه و اوکراین پایان دهد و بر تقابل با چین در اقیانوس آرام متمرکز شود.
در کل تیم جدید ترامپ بیشتر به کابینه جنگ شباهت دارد. اما پرسش اینجاست که آیا ترامپ چه با ایران چه با چین به دنبال جنگ است؟ پاسخ نگارنده منفی است. ترامپ بیشتر از روسای جمهوری پیشین آمریکا به هزینه اقتصادی جنگ میاندیشد و جنگ را در ترازوی تجارت و اقتصاد سبک و سنگین میکند. علت اصلی توافق با طالبان برای خروج از افغانستان نیز همین بود و تلاش برای پایان دادن به جنگ اوکراین و رسیدن به توافق با کره شمالی نیز از این منظر است.
از این رو، یکی از دلایل وعده پایان جنگ غزه و لبنان نیز احتمالا تلاش برای خاموش کردن آتشی است که ممکن است به جنگ گسترده در خاورمیانه منجر شود و آمریکا را درگیر خود کند.
ترامپ تا لب مرز جنگ پیش میرود و فشار میآورد، اما بعید است که جنگی را شروع کند. جدا از هزینههای جنگ برای اقتصاد آمریکا، سیاست اقتصادی خود ترامپ و نگرش انزواطلبانهاش با تعریف خاصش از دکترین «نخست آمریکا»، اما هزینههای سنگین جنگ برای منافع شخصی و سرمایهگذاریهای کلان خود او و میلیاردرهای معروفی چون ایلان ماسک که او را احاطه کرده و وارد کابینهاش هم شده و میشوند، در بازارهای مالی جهان نیز مانع دیگری است.
پس هدف ترامپ از انتخاب "چند جنگطلب" در تیم جدید خود چیست؟ به نظر نگارنده این انتخابها بسیار هوشمندانه، هدفمند و به احتمال زیاد برای ارایه تصویری «دیوانهتر و خشنتر» است.
در واقع، ترامپ از هم اکنون و قبل از تحلیف با چنین انتخابهایی به دنبال خلق فضای «رعب حداکثری» علیه ایران و چین برای تاثیر بر محاسبات آنهاست با این پیام که نسخه دوم ترامپ دیوانهتر از نسخه اول خواهد بود.
او تقریبا در دور اول ریاست جمهوریاش نیز با انتخاب افرادی چون مایک پومپئو و جان بولتون همین رویکرد را در سطح دیگری در پیش گرفته بود؛ تا جایی که برخی ناظران آن را پیشدرآمدی برای شروع جنگ در خاورمیانه دانستند؛ اما رویه ترامپ در دور نخست برخلاف آن بود و همین چهرههای جنگ طلب نیز در نهایت ناچار شدند برنامه کاری خود ترامپ را در قالبی غیر نظامی پیش ببرند.
به نظر میرسد که رویکرد ترامپ در سیاست خاورمیانهای آمریکا در قبال ایران همان «فشار حداکثری» تا لب مرز جنگ به ویژه در مرحله نخست ریاست جمهوریاش باشد. اما برای جلوگیری از گسترش جنگ در منطقه و همچنین بسترسازی برای عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان احتمالا ابتدا تلاش کند که دو جنگ غزه و لبنان تمام شود.
همچنین احتمالا همان راهبرد «فشار حداکثری» علیه ایران فصول جدیدی در مرحله نخست دور دوم ترامپ به ویژه در قبال برنامه هستهای ایران داشته باشد که در یادداشت دیگری به آن و همچنین احتمال شروع مذاکرات با او خواهم پرداخت.
#صابر_گل_عنبری
@tahlilrahbordi
هدایت شده از تحلیل اقتصادی. علی محمدی
کسری بودجه سال آینده چقدر است؟
«کسری بودجه» یکی از مهمترین مباحث بودجه ای است. دو نوع کسری بودجه داریم؛ آشکار و پنهان.
به طور کلی آن دسته از منابع که در بودجه عمومی از محل استقراض تأمین می شود، یعنی خالص انتشار اوراق بدهی و استقراض از صندوق توسعه ملی را کسری بودجه آشكار می دانیم، که در لایحه بودجه سال آینده معادل۷۷۱هزار میلیارد تومان کسری می باشد.
اما بخش مهمتر که چالش اصلی بودجه دولت نیز می باشد، کسری بودجه پنهان یعنی کسری تأمین نشده است. یعنی آن بخشی از اختلاف درآمدها و هزینه های دولت که پس از لحاظ
تمام منابع، امکان تحقق ندارند و موجب می شود دولت تا انتهای سال آینده قادر به پرداخت قسمتی از مصارف نگردد. برای این رقم (۳۲۰ همت) که پشت بیش برآوردی منابع و کم برآوردی مصارف پنهان شده است، باید ضمن بررسی لایحه بودجه توسط مجلس چاره اندیشی شده و تأمین مالی شود (یا مصارف به همان اندازه صرفه جویی و کاهش یابد.). از قضا نقش اصلی مجلس در اصلاح ساختار بودجه ، ضمن همین مبحث بازنمایی می گردد.
@tahlileghtesadi
فقط ده درصد از بودجه شرکت های دولتی صرفه جویی کنید و اقتصاد ایران را نجات دهید....
@tahlileghtesadi
صرفه حویی، راه نجات اقتصاد ایران
ابن یادداشت برای افرادی که در شرکت های نفت و پتروپالیشی هستند، بهتر قابل درک است.
قسمت مهمی از سند دخل وخرج سالانه دولت، بودجه شرکت ها و موسسات دولتی است که غالبا از نظرها پنهان می ماند.
در واقع قریب به اتفاق بحثها در مورد بودجه که رسانهها به آن میپردازند و اکثراً هم جهتگیریهای حزبی دارد و نه ملی، پیرامون تقریبا چهل درصد بودجه کل کشور (منابع و مصارف) است.
مابقی با عنوان بودجه شرکت ها و موسسات دولتی، بخش مهمی می باشد که به نوعی می تواند حلقه حل وفصل کسری بودجه به عنوان ام المسائل کشور شود.
به سیاق دوره های گذشته، در سال آینده نیز مؤسسات و شرکت های دولتی تقریبا نصف بودجه را به خود اختصاص داده اند در حالی که درآمدها و مصارف آنها به تاریکخانه ای شبهات دارد که کمتر فردی در دولت و مجلس از جزئیات آن باخبر می باشد. این بخش هر سال بزرگتر می شود و ابهاماتِ پیرامون آن نیز هر ساله وسعت بیشتری می یابد.
جالب اینجاست که غالب این شرکت ها زیان ده هستند. بررسیهای دیوان محاسبات کشور نشان میدهد، تعداد شرکتهای دولتی و شبه دولتی در سال ۱۴۰۲ حدود ۲۸۹۰ شرکت بوده که از بین آنان ۳۷۶ شرکت دولتی و تعداد ۱۹۹۲ شرکت زیر مجموعه موسسات غیردولتی و تحت کنترل دولت و همچنین تعداد ۵۲۲ شرکت زیر مجموعه نهادهای عمومی غیر دولتی است. از میان ۳۷۶ شرکت دولتی، بالای ۵۰درصد آنها زیان ده هستند.
شرکتها، بانکها و مؤسسات دولتی در اقتصاد عمدتاً به خاطر عدم نظارت و کنترل بر آنها منشأ بسیاری از معضلات همچون هزینههای بالا، رانت، انحصار، حقوق نجومی، سفتهبازی، سوداگری و ... هستند و غالب آنها نیز صورت مالی شفافی ندارند.
در واقع یک اصل کلی در اقتصاد وجود دارد که شرکت دولتی درنهایت یا به قیمتگذاری دستوری ختم میشود و یا به نظام یارانهای، که هر دوی اینها باعث کند شدن اهرم نظارتی دولت و نشتی منابع می گردند.
*قسمت اعظمی از هزینههای شرکتهای دولتی در ردیفهای حقوق و مزایا و قالبهای غیرضروری دیده میشود که ناشی از عدم بهرهوری است. این در حالی است که تنها با ده درصد کاهش این هزینهها، درآمد ۵۵۰هزار میلیار تومان در سال آینده نصیب دولت میشود که با آن میتواند قسمت مهمی از کسری بودجه را پوشش دهد.
@tahlileghtesadi
Ⓜ️.🅿️تحلیل نظامی تحلیل گر شبکه ۲۴تلویزیون رژیم اسرائیل از وضعیت جنگی درلبنان و غزه
◀️یوسی یوشع:باید واقع بین باشیم بعد از یکسال هنوز نتوانسته ایم حماس را وادار به تسلیم کنیم_حزب الله ازحماس قدرتمندتر است
🟥ملاحظه:این تحلیلگر نظامی در ادامه می افزاید:نیروهای ذخیره ما کم است و آنها انگیزه ای برای جنگ ندارند_ملاحظه:ضعف نظامی در بازسازی هزاران نفر از نیروهای مجروح شده درارتش اسرائیل ،کاریست بس دشوار که زمانی طولانی را می برد ضمن آنکه نیروهای جدید ذخیره رژیم صهیونیستی نه تنها انگیزه لازم را ندارند به مراتب ضعیف تر از نیروهایی هستند که بطور ثابت درارتش این رژیم خدمت میکنند
@tahlilrahbordi
رژیم خشونت طلب و جنایتکار اسرائیل چنانچه از درگیری های نظامی در لبنان و غزه خلاص شود به سراغ ترور و خشونت علیه دو مقاومت عراق و یمن روی خواهد آورد.
◀️درطی درگیری های نظامی رژیم اسرائیل با حماس و حزب الله لبنان ،انصارالله یمن و گروه های مقاومت عراقی جانانه ازاین دو جریان مقاومت دربرابر اسرائیل حمایت کردند بنابراین چنانچه رژیم صهیونیستی ازباتلاق غزه و لبنان خلاصی یابد به سراغ رهبران این دو جریان خواهد رفت.
@tahlilrahbordi
🔰قطعنامه شورای حکام و چند تصور اشتباه !!!
🔹پس از کش و قوس و آمد و رفت های مختلف چنانچه انتظار می رفت با پیشنهاد و اصرار تروئیکای اروپا نهایتا قطعنامه ای با تعداد آرای ضعیف در شورای حکام به تصویب رسید
🔸 تصور اشتباه اول :
ایران اگر از توانمندی هسته ای خود دست بردارد و یا در ایجاد رابطه با غرب اشتیاق نشان دهد آنوقت همه چیز حل است ! و دشمنی تمام خواهد شد !
✅ پاسخ کوتاه :
موضوع هسته ای بهانه است و غرب به صورت علنی نشان داده حتی اگر از حق مسلم هسته ای خود صرف نظر کنیم به سراغ توانمندی موشکی و منطقه ای ما خواهد رفت !
ایران بارها و بارها برای مذاکره و رابطه با غرب پیش قدم شده و هر بار نیز با در بسته مواجه شده است .
با پاک کردن صورت مسئله و یا ساده سازی آن اتفاقی نخواهد افتاد!
مشکل ما با غرب و در راس امریکا جنگ منافع است و قدرت و خوی استکباری او ، غرب حاضر به پذیرش ایران مستقل ، قوی و پیشرو نیست والسلام
🔸 تصور اشتباه دوم :
این قطعنامه مقدمه فعال شدن مکانیسم ماشه در ماه های آتی است و در آن صورت احتمال رفتن ایران ذیل فصل هفت منشور ملل وجود دارد ! و شرایط کشور همانند شرایط وقت کشور عراق خواهد شد !!
✅ پاسخ :
گرچه احتمال رقم خوردن این اتفاق ظالمانه از سوی کشورهای اروپایی وجود دارد اما :
۱- قرار گرفتن ذیل فصل هفت منشور ملل شرایط خاص خودش را دارد و به این سادگی نیست ! می توان با دیپلماسی فعال و اعمال قدرت در سیاست خارجه مانع از بروز این ظلم آشکار شد.
۲- نه ایران عراق است و نه جمهوری اسلامی بلاتشبیه حکومت وقت عراق !
۳- دنیای امروز بسیار متفاوت تر از دیروز است ! گرچه در نیت شوم غربی ها از صدور این قطعنامه تردیدی نیست اما اروپا و امریکا آزادی عمل و توان گذشته را ندارند.
۴- شرایط سایر قدرت های بزرگ همانند چین نیز بسیار متفاوت از گذشته بوده ، حتی اگر نخواهند نمی توانند بی تفاوت باشند!!
۵- نهایتا اینکه ایران عزیز علی رغم همه مشکلاتی که وجود دارد و ممکن است بوجود بیاید، هیچگاه این قدر قدرتمند نبوده و انشالله به خوبی از پس موقعیت جدید احتمالی نیز خواهد آمد!!!
✅ کلام پایانی :
دنیا در یک برهه بسیار حساس ، خطرناک ، دلهره آور و پرتنشی قرار گرفته است برنده واقعی کشوری است که قوی باشد و این قدرت نیز درون زا بوده و متکی به داخل باشد.
به لطف خدا جمهوری اسلامی قوی است و منشا این قدرت نیز داخلی است ، بنابراین با عنایت خدای متعال از این برهه سخت با عزت عبور خواهد کرد . انشالله
✍ #محمدتقی_احمدی
@tahlileghtesadi
هدایت شده از تحلیل اقتصادی. علی محمدی
🔰تخت گاز خودرو در جاده تسلسل قیمت بازار و کارخانه
در هفته ای که گذشت شاهد افزایش ۳۰ و ۲۵ درصدی محصولات خودروسازها بودیم. سیاست گذاران و تولید کنندگان صنعت خودرو در یک دهه گذشته معتقند، قیمت های جدید متناسب با افزایش هزینههای خودروسازان بالا نرفته و و لذا برای خروج از زیان دهی شرکت و ثبات در قیمت خودرو، باید نرخ تولید محصول را به بازار نزدیک کرد.
یک سوال مهم اینکه تسلسل قیمت کارخانه و بازار کی به پایان می رسد و راهکار اساسی در ایجاد ثبات در بازار خودرو چیست؟
۱_ایده نزدیک کردن قیمت کارخانه به بازار علارغم اینکه چندین سال است بر شیوه نرخ گذاری خودرو سایه انداخته، نه تنها نتوانسته اهداف طرفدارانش را( ثبات در قیمت ها) محقق سازد بلکه فاصله بازار و کارخانه را هر روز بیشتر نموده است. چه اینکه در همین افزایش فعلی نرخ محصولات خودروسازها، شاهد بالاتر رفتن قیمت بازاری خودروها بودیم. پس راهکار ثبات در بازار خودرو، تمرکز بر تسلسل قیمت کارخانه از بازار نیست.
۲_در بخش تولید، صنعت خودرو همچون کل اقتصاد در ایران از فشار هزینه رنج می برد. در واقع فشار هزینه مواد اولیه تولید باعث شده تا کارخانه میزان تولید خود را کاهش دهد چرا که نمی تواند در سطح رقابتی و سود دهی مناسب تولید نماید. این مسئله عمیقا به سازوکار قیمت گذاری مواد اولیه بر می گردد که ضرورت اصلاح در این سازوکار کاملا مشهود است. وقتی نرخ ارز مرتبا با شوک مواجه است، طبیعتا این شوک در همه اقتصاد، به صورت تورم تخلیه می شود. کاهش هزینه نهایی از طریق کنترل نرخ مواد اولیه در کنار افزایش بهرهوری باید در دستور کار وزارت صمت باشد.
۳_در بخش توزیع ، آنچه عامل تشدید شکاف قیمت کارخانه و بازار شده، وجود فساد و عدم شفافیت در شیوه فروش و واگذاری محصولات خودروسازها می باشد که باید رفع شود. در همین بخش، عوامل متعددی باعث شده تا در سایه نبود نظارت و کنترل موثر دولت بر شبکه فروش و نقل و انتقال خودرو، تقاضای سفته بازی در بازار شکل گیرد. برای مثال وجود برخی نمایندگی های فروش بی ضابطه که دارای رانت هستند در کنار دلالان و سوداگرانی که با معاملات متعدد در بازار به افزایش قیمت ها دامن می زنند، باعث تشدید تقاضای غیر واقعی شده است.
۴_در بخش مصرف، خودرو تبدیل به یک کالای سرمایه ای گردیده و ضمن تقویت بازار های نامولد، به رقیبی قدرتمتد برای بخش تولید تبدیل گردیده است. وجود تورم و میل به ذخیره ارزش پول در میان مصرف کنندگان در سایه عدم اجرای دقیق مالیات بر سوداگری باعث شده تا تقاضای واقعی به چندین برابر افزایش یابد و عملا بالای ۶۰درصد بازار تقاضای کاذب باشد. در اینجا، راه حل اجرای دقیق قوانین مالیات بر سوداگری و نظارت کامل بر خرید و فروش خودرو می باشد.
@tahlileghtesadi