eitaa logo
« طهورا و صفورا و صبورا »
11.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه‌ السّلام ♦️ ♦️ جلسه بیست و چهارم - شبِ بیست و هفتمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۴ تا دقیقه ۲۹ 🔸 حضرت علّامه حسن زاده آملی (ره)، راجع به عبارت "طُلوعُ الشَّمسِ مِن مَغرِبها" عبارتی دارند که در اینجا برای شوراندن ذهن، اشاره‌ای به آن می‌کنیم و دوباره به بحث خودمان برمی‌گردیم. 🔹 ایشان فرمودند "وَ یُمکِنُ أن یَکونَ المُراد مِنَ الشَّمس، شَخصُ القائِم (عج)" که شاید مراد از آفتاب، خودِ حضرت بقية‌الله (عج) است. "وَ مِن طُلوعِها، قیامُه" و منظور از طلوع آفتاب نیز، قیام حضرت باشد. 🔸 در ادامه، راجع به معنای طلوع از مغرب فرمودند "وَ مِن کَونِ الطُّلوع مِنَ المَغرِب جهت المَغرِب بالنّسبة إلى أرضِ السّائِل" شاید مراد از مغرب، جهت مغرب نسبت به شخصِ سائل باشد. 🔹 باتوجه به این عبارات، بحث‌ها و پرسش‌های جدیدی، پیرامون این موضوع مطرح می‌شود که فهم آن‌ها نیازمند تأمّل و تفکّر بسیاری است. 🔸 برگردیم به ادامه بحث، از جنبه‌ی ظاهری ما فعلاً بیش از یک آفتاب در نزدیکی‌های زمین نمی‌بینیم. حال اگر غیر از این آفتابی که در منظومه‌ی شمسی است، آفتاب‌های دیگری نیز در کهکشان راه شیری و همچنین در سایر کهکشان‌های بی‌نهایت وجود داشته باشد، این حدیث را چگونه باید معنا کرد؟ 🔹 یا اگر اثبات شود غیر از زمینی که ما در آن زندگی می‌کنیم، زمین‌های دیگری نیز وجود دارد و انسان‌های دیگری در آن‌ها زندگی می‌کنند، "طُلوع الشّمس مِن مَغرِبِها" نسبت به آن‌ها چگونه محقّق خواهد شد؟ 🔸 اگر چنین اموری اثبات شوند، هزاران مسأله‌ی دیگر نیز مطرح می‌گردد. مثلاً قرآنی که ادّعا می‌کنیم برای کلّ بشر است، آیا برای انسان‌های دیگر در کهکشان‌های بی‌نهایت دیگر نیز خواهد بود؟ یا بحث‌های مربوط به حضرت بقية‌الله (عج) فقط مختصّ به ماست؟ 🔹 به همین دلیل است که حضرت علّامه حسن زاده آملی (ره) می‌فرمودند هرچه فکر می‌کنیم، هرچه در عالم، غرق می‌شویم و بالاتر می‌رویم، می‌بینیم که عالَم، هیچ‌گاه تمام‌شدنی نیست و همه هم، همین یک حرف است که "هُوَ الأوّلُ وَ الآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الباطِن" 🔸 حضرت علّامه نقل فرموده بودند که در یک نماز واجبی، وقتی پیشانی را روی مُهر به جهت تعفیر گذاشته بودند، آنقدر عوالم و کهکشان‌ها طی کردند که تمامی نداشت. لذا در بحث تناهی ابعاد، قائل شدند به اینکه بُعد، نامتناهی است. 🔹 با اینکه بیش از شش، هفت هزار سال نظر دانشمندان و علما بر تناهی ابعاد بود و حدود نُه دلیل نیز بر این مطلب اقامه فرموده بودند امّا حضرت علّامه در هزار و یک نکته، به تمامی آن نُه دلیل، اِشکال وارد کردند و همه را اِبطال نمودند و نهایتاً نامتناهی بودن ابعاد را اثبات فرمودند. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه‌ السّلام ♦️ ♦️ جلسه بیست و چهارم - شبِ بیست و هفتمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۹ تا دقیقه ۴۰ 🔸 بر اساس حدیث امام باقر (ع)، تا روزی که آفتاب از مغربش طلوع نکند، گویا مردم در امنیت و آرامش نیستند و دائماً بین آن‌ها، جنگ و درگیری و کشمکش برقرار است. 🔹 و لذا ممکن است این سوال پیش بیاید که سِرّ خلقت در چیست؟ و چرا حق متعال، انسان را آفرید؟ انسانی که همواره به دنبال اختلاف‌افکنی و جنگ و نزاع است. 🔸 اولین اختلاف هم بعد از خلقت حضرت آدم (ع)، بین ایشان و ابلیس به وقوع پیوست و همین امر، موجب هُبوط حضرت آدم (ع) به زمین شد. 🔹 بر اساس برخی از آیات، ابلیس، از جنّیان است و ظاهراً آن‌ها نیز همانند انسان، بعد از دحوالارض پدید آمدند چرا که جنّیان، از مارِج و شعله‌ی آتش‌اند و قبل از دحوالارض و پدید آمدن سطح خشکی، مارِجِ آتش تحقّق ندارد زیرا کره‌ی زمین، در دل کره‌ی آب قرار گرفته است و تنها، آب دریاها و اقیانوس‌ها موجود است. 🔸 بر این اساس، گویا جنّیان نیز بعد از دحوالارض و پدید آمدن خاک، تحقّق یافتند البته خلقت آن‌ها می‌تواند مقدّم بر خلقت انسان باشد زیرا با پدید آمدن خاک و گسترش یافتن سطح خشکی زمین، مارِج و شعله‌ی آتش، می‌تواند از بسیاری از چیزها مثل درخت‌ها و سنگ‌ها پدید بیاید. 🔹 بنابراین جنّیان، به تعبیر قرآنی، از مارِجِ نار یعنی شعله‌های زبانه کشیده‌ی آتش تحقّق یافتند و با اینکه حرارتِ برخی از لایه‌های پنجگانه‌ی هوا، به دو هزار درجه هم می‌رسد، امّا ظاهراً جنّیان نمی‌توانند از آن حرارت‌ها پدید بیایند زیرا آن حرارت‌ها، مارج و شعله‌ی آتش نیستند. 🔸 از آن جایی که جنّیان، بعد از دحوالارض، در سطح خشکی زمین تحقّق یافتند، لذا بهترین مکان برای زندگی آن‌ها، همین سطح خشکی زمین است. و لذا آن‌ها نیز همانند انسان نمی‌توانند در دریاها یا در هوا زندگی کنند زیرا شاکله‌‌شان از مارج و شعله‌ی آتش است. 🔹 به همین دلیل در برخی از آیات قرآن آمده است که جنّیان می‌خواستند به سوی آسمان‌ها بالا بروند، امّا شاکله‌ی آن‌ها به گونه‌ای بود که با حرارت‌های سنگین لایه‌های بالایی، سازگاری نداشتند و نتوانستند از آن‌ها عبور کنند و لذا برگشتند. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه‌ السّلام ♦️ ♦️ جلسه بیست و چهارم - شبِ بیست و هفتمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۰ تا آخر 🔸 بیان شد که اولین اختلاف، بعد از خلقت حضرت آدم (ع)، بین ایشان و ابلیسی که به تعبیر قرآن، از جنّیان بود، به وقوع پیوست و این امر موجب هبوط حضرت آدم (ع) و استقرار ایشان در زمین گردید. 🔹 تمام کلمات قرآن، رمز است. این طور نیست که با خواندن ظاهرِ آیات، گمان کنیم که به فهمِ قرآن دست یافته‌ایم. تمام قِصَص قرآنی و داستان‌هایی که راجع به انبیای الهی از جمله حضرت آدم، حضرت موسی، حضرت عیسی و ... در قرآن آمده است، همه، رَمزند که به تعبیر جناب مولوی: ▪️ای برادر! قصّه چون پیمانه است ▪️معنی اندر وی بسان دانه است ▪️دانه‌ی معنا بگیرد مرد عقل ▪️ننگرد پیمانه را گر گشت نقل 🔸 که این اشعار جناب مولوی، در واقع همان معنای آیه‌ی "وَ تِلکَ الاَمثالُ نَضرِبُها لِلنّاسِ وَ ما یَعقِلُها اِلَّا العالِمون" است. 🔹 سرّ خلقت در چیست؟ چرا خدای متعال، انسان و عوالم وجودی بیکران را آفرید؟ آن هم انسانی که دائماً در کشمکش و نزاع است. 🔸 بر اساس ظاهر برخی از آیات، بعد از اینکه حق متعال، حضرت آدم (ع) و زوج او را خلق کرد، خطاب به ایشان فرمود: "یا آدَمُ اسکُن أنتَ وَ زَوجُکَ الجَنّةَ وَ کُلا مِنها رَغَداً حَیثُ شِئتُما" ای آدم! تو و همسرت در بهشت منزل کنید و از هر جا که می‌خواهید، به فراوانی بخورید امّا "وَ لاتَقرَبا هذه الشَّجَرَة" به آن درخت نزدیک نشوید. 🔹 بعد در روایات آمده است که شیطان، به صورت مار در آمد و ابتدا حضرت حوّا را گول زد و بعد، از ناحیه‌ی ایشان، به سراغ حضرت آدم (ع) رفت و نهایتاً موجب هبوط ایشان به زمین گردید 🔸 که خداوند، در آیات سوره‌ی مبارکه‌ی بقره می‌فرماید بعد از اینکه شیطان، آن دو را لغزانید، به آن‌ها خطاب کردیم "اِهبِطُوا" به زمین هبوط کنید که "لَکُم فِی الاَرضِ مُستَقَرٌّ وَ مَتاعٌ اِلی حینٍ" در زمین، برای شما، تا مدّتی، قرارگاه و معیشتی خواهد بود. 🔹 از طرفی، در آیات دیگری هم می‌بینیم که اراده‌ی الهی به جَعل خلیفه در زمین تعلّق گرفته است چرا که حق متعال خطاب به ملائکه فرمود "اِنّی جاعِلٌ فِی الاَرضِ خَلیفَة". و لذا خلیفة الله باید در زمین باشد. پس تا زمانی که دحوالارض نشود و خاک پدید نیاید، در مقام خلق و جعل، خلیفةالله تحقّق نمی‌یابد. 🔸 حال چطور باید این آیات و روایات را با یکدیگر جمع کرد و به فهم معنای آن‌ها دست یافت؟ به همین دلیل است که فرموده‌اند فهم روایات و آیات، صَعب مُستَصعَب است و هر کسی، نمی‌تواند علم را حمل کند و به تعبیر امام باقر (ع)، حَمَلةی علم باشد. 🔹 از همین جا، بزرگانی همچون شیخ اکبر و حضرت علّامه حسن‌زاده آملی (ره) در کتاب‌هایشان، مبحث عرشیِ ولایت مَحبوبی و ولایت مُحِبّی را مطرح کردند و فرمودند که انسان کاملِ به ولایت مُحِبّی، به قضیه‌ی دحوالارض و پدید آمدن از خاک بر می‌گردد و گرنه انسان کاملِ به ولایت مَحبوبی، همان است که جناب رسول الله (ص) فرمودند "کُنتُ نَبِیّاً وَ آدمُ بَینَ الماءِ وَ الطّین". 🔸 غرض، اوّلین اختلاف بعد از دحوالارض و خلقت حضرت آدم (ع) به وقوع پیوست و طولی نکشید که حضرت آدم (ع) گرفتار مصیبتِ سنگینِ قتلِ یکی از فرزندانشان به دستِ فرزند دیگر شدند و بنای اختلاف و کشمکش در میان بشر نهاده شد تا جایی که هیچ یک از انبیاء و ائمه (ع) در طول تاریخ، سرِ آسوده نداشتند و این اختلافات و درگیری‌ها، تا به امروز نیز همچنان ادامه دارد. وَالْحَمدُللهِ رَبّ الْعالَمین 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) 💠 هرَوی در بَحرُالْجَواهِر گوید: جالینوس از جمله‌‌ی هشت طبیب که مرجع، و مآب، و رؤوسِ اربابِ صناعت طب بودند، یکی او بود.(جالینوس) ♻️ وی ختمِ اطبّای کِبار (= کبیر، بزرگ) بود و در علمِ طب، چهارصد کتاب تصنیف کرد. 💠 و زنی را که در علم طب مهارتی، خصوصاً در معالجه‌‌ی زنان داشت، دریافت و از او ادویه‌‌ی بسیار قَلیلَ الْوجود (=کمیاب) بدست آورد. ♻️ چنین اِستماع افتاده (= شنیده شده) که وی را در آخر عمر، اسهالی شد و مدّت مدید، هرچند در معالجه‌‌ی خود جِدّ و جهد نمود، آن مرض بیشتر می‌‌شد. 💠 مردم طعنِ بسیار می‌‌کردند که با وجودِ کمال در معالجه‌‌ی امراض، خصوصاً در این مرض، عجب درمانده است! ♻️ آخرالْاَمر از طعنِ مردم به تنگ آمد و ایشان را بخواند و فرمود که خُمی بیارند و پر آب کنند. و اندک دارو بر آن آب بزد و بعد فرمود تا آن را بشکستند، آب بسته شده بود. فرمود: 💠 که از این دارو بسیار خورده‌‌ام، اصلاً نفع نکرد. بدانید که علم و تجربه، در حینِ قضای حقّ تعالی، هیچ نفع نمی‌‌دهد. ♻️ از سخنانِ اوست: شرفِ نَفْسِ انسان را بدان توان شناخت که از مُلابِسَتِ (=درهم آمیختن، مُشتَبَه) اَعمالِ دون(= پَست) و مُزاوَلَتِ(= اشتغال داشتنِ) امور حقیر، اجتناب نماید و پیوسته خاطرِ وی، به عظائمِ امورِ مَقصور(= کوتاه، مختصر) باشد. ( ۵۶۹) 💠 بینش‌‌ام از تَن نیست؛ که دیگر جانوران و رُستنی‌‌ها و هرچه را آخشیگ (عناصر اربعه) است، در آن اَنْبازاند (= شریک و سهیم‌‌اند). ♻️ (بلکه) از روانی است که از آنِ من است؛ یعنی آن، منم و من، آنم. پس نَه تَن، جای روان است، و نه جای تَن. 💠 وگرنه در اندازه‌‌ی او بودی و دانستی که نیست. تَن بر خاک است و روان بر فرازِ خاک. بلکه فوقِ اینگونه تعبیرات. این نکنه‌‌ی کوتاه در نزدِ دانا، بسیار بلند است!!. ( ۵۷۰) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۳۲۰ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🍃🌷🌹🍃🌹🌷🍃
🌷حضرت استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ▪️ادامه‌‌ی باب معاصی جوارح هدایت ۱۶: پیرامون مقام رضا 🌸 مراد از رضا، ترک سخَط است. خداوند در قرآن فرمود: "خدای از آنان راضی است و آنان هم از خدا راضی‌‌اند." 🍀 و مراد از سخط آنچه را که به قضای الهی نیست را، یاد آوردن است و قضای الهی هم آن است که خداوند به آن سزاوارتر است. 🌸 و برای بنده‌‌اش در آنچه که فساد و صلاح خود را یقین ندارد، اصلاح می‌‌سازد و این نحوه سخط حرام است که از آن نهی شده است. 🍀 در حدیث هم آمده است: "کسی که به قضای من رضایت ندارد، و بر بلای من صبر نمی‌‌کند، و نعمت‌‌های مرا شُکر نمی‌‌ورزد، پس باید از زمین و آسمان من بیرون رود و برای خود، یک پروردگار دیگری را برگزیند." 🌸 در خبر نقل شد که یکی از پیامبران الهی نسبت به مکروهی که به او رسیده بود، پیش خدا شکایت کرد! خداوند تعالی به او وحی کرد: آیا شکایت مرا می‌کنی و حالیکه من اهل ذمّ و شِکوه نیستم ولی تو اهل ذمّ و شکوه‌‌ای. حتمیّت و شأن تو در علم غیب اینچنین است؛ 🍀 پس به قضای من بر تو سخط نکن، آیا تو می‌‌خواهی که من دنیا را مخصوص تو قرار دهم! و لوح محفوظ را به سبب و وسیله‌‌ی تو مبدّل سازم. 🌸 پس به آنچه که خودت اراده کردی حکم کن غیر آنچه که من اراده دارم، و بر همانی که خودت دوست داری باش نه بر آن‌‌که من دوست دارم. 🍀 پس به عزّتم قسم خوردم که اگر یک بار دیگر تو این خواطر را به دلت بگذرانی، حتماً حتماً حتماً تو را از لباس پیامبری خلع کنم و درون آتش نمایم و از این کارم هم باکی ندارم. 🌸 گفته شده که باید عاقل این شلاق بزرگ و ترساندن به آن را بشنود که وقتی خداوند با پیامبران و دوستانش اینچنین برخورد می‌‌کند، پس با غیر آنان چگونه خواهد کرد؟ 🍀 آنگاه بشنود که خداوند در این حدیث قدسی به آن پیامبر فرمود: "اگر یک بار دیگر این خاطرات را در دلت بگذرانی ...." 🌸 وقتی خداوند با حدیثِ نَفْسْ، و تردیدِ قلبی اینگونه برخورد می‌‌کند، پس با کسی که این ناملایمات را تصریح می‌کند و فریادرس می‌‌طلبد، و شِکوه و زاری می‌کند، و با ویل و ناله کشیدن، نسبت به پروردگار کریمِ نیکوکار در میانِ مردم، ندا می‌‌دهد و برای خود اعوان و اصحاب می‌‌گیرد، چه خواهد کرد؟!. 🍀 وانگهی با آن پیامبر که یک بار بر خدا سخط کرد، اینچنین سخت برخورد کرد، پس با کسی‌که همه‌‌ی عمرش در سخط بر خداست چه خواهد کرد؟! 🌸 و تازه با پیامبری که به خود خداوند شِکوه کرد، اینجوری روبرو شد، با کسی‌که به غیر خدا شِکوه می‌‌کند چه خواهد کرد؟ از شرور نَفْسْ‌‌هایمان و از بدی‌‌های اعمال‌‌مان به خدا پناه می‌‌بریم. [ ادامه دارد ....] 📗 منبع: ، صفحه ۲۹۶ و ۲۹۷ ، راه نجات ، ترجمه متن کتاب شریف « منهاج النّجاة » ملامحسن فیض کاشانی 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🍃🌺🌸🍃🌸🌺🍃)