🍃
🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌹🌹آشنایی با #آداب_و_رسوم_قدیمی_ازدواج 🌹🌹
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
⭕️قسمت اول: نحوه آشنایی با خانوادههای دختردار
💐در گذشته معمولا وقتی پسر به سن ۱۷ - ۱۸ سالگی میرسید، پدر و مادر برایش آستین بالا میزدند. دیدار دختر و پسر قبل از جاری شدن صیغه عقد، غیرممکن و سرنوشت آنها در دست پدران و مادرانشان بود. تا قبل از عقد، کمتر پیش میآمد دختر و پسر حتی یک نظر یکدیگر را ببینند، مگر آنکه با همدیگر فامیل باشند. 💐
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💐برای پیداکردن دختر و پسر مناسب، خانوادهها دوست داشتند حتیالامکان داماد یا عروس را میان بستگان پیدا کنند. در درجه بعدی، یکی از آشنایان اعم از همسایه، دوست، همکار .💐
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💐نوع دیگر آشنایی، آن بود که خانواده پسر ،مجالس جشن، سفره و مولودی بهراه میانداختند تا دختر مورد نظر را پسند کنند و از سنگینپوشی و سبکپوشی، سادگی یا آرایش، کمحرفی و پرحرفی متوجه میشدند آیا این دختر مناسب پسرشان است یا خیر. عدهای هم در زیارتگاهها، مراسم تعزیه و روضه، دختر مورد نظر را پسند میکردند.💐
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💐دلالهها، زنانی بودند که پارچه، لباس، جواهرات و لوازم آرایش را به اندرونی منازل میبردند و به زنان میفروختند و طبعا از تعداد فرزندهای خانواده باخبر میشدند که مثلا دختری صاحب جمال در فلان خانه است و خبرش را به اقوام پسر میدادند💐
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💐 همچنین حمام ها از بهترین نقاط و دلاکها از کاملترین واسطههای ازدواج بودند که خانوادهها را با هم آشنا میکردند .زیرا حمامیها به احوال، اخلاق، نجابت دختر و اقوامش واقف بودند. همچنین در این مکان، عیوب ظاهری دختر مانند کچلی، سوختگی، تربیت، نظم و... آشکار میشد. از همان ورود دختر به حمام و باز و بستهکردن بقچه حمام و لنگبستن و نبستن، معلوم میشد زیر دست مادر و مربی نجیب و خانهدار تربیت یافته یا برعکس. همچنین دلاک ها از مشتریان خود اطلاعات زیادی داشتند زیرا بسیاری از زنان درددلهایشان را با دلاکها میکردند.💐
🔰منبع: سایت ایسنا ، به نقل از روزنامه «وقایع اتفاقیه»
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃
🍃
🍃
🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌹🌹آشنایی با #آداب_و_رسوم_قدیمی_ازدواج 🌹🌹
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌏 #تهران_قدیم🌎
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
⭕️ قسمت دوم: مراسم خواستگاری
💐در تهران قدیم، برای خواستگاری رفتن، تعیین ساعت و روز برای خانواده پسر بسیار مهم بود. بسیاری بر این باور بودند که روز چهارشنبه مبارکترین روز برای رفتن به خواستگاری است. از آنجا که در آن ایام رسم بر این بود که خواستگار سرزده و بدون اعلام وقت قبلی به خانه دختر بیاید، همیشه یکی از اتاقها برای پذیرایی آماده بود. خواستگارها (خانواده پسر بدون حضور او )به این علت سرزده میآمدند که از وضع خانه، پاکیزگی یا شلختگی صاحب منزل آگاه باشند.💐
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💐ناصر نجمی در کتاب طهران عهد ناصری مینویسد: «اگر در یک خانه چند دختر دمبخت بودند، صاحبخانه، دختر بزرگتر را نشان میدادند. دختر مورد نظر با چادر نماز داخل اتاق میآمد و یک کاسه آب برای خواستگارها میآورد چون میگفتند آب نطلبیده مراد و علامت روشنایی است. در مقابل، خانواده پسر چادرنماز روبهروی مادر دختر میگذاشتند .همچنین بهعنوان هدیه، نقل و نبات را در یک کیسه ریخته، همراه خود میآوردند و با تعارف به صاحبخانه میگفتند: «نقل آوردیم، نبات ببریم.» سپس کیسه نقل به وسط مجلس گذارده میشد و این حرکت نشان از آن داشت که باید دختر را برای دیدن بدون چادر احضار کنند. 💐
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💐با واردشدن دختر، خواستگارها با تمام دقت سرتا پای دختر را ورانداز میکردند، به موهایش نگاه میانداختند تا طاسی یا کچلی نداشته باشد. چیزی که ابدا به آن اعتنایی نداشتند سواد دختر بود زیرا آن زمان خط و سواد را لازم نمیدانستند. در مقابل، به خانهداری وی بسیار اهمیت میدادند. 💐
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💐 اگر دختر، مورد پسند خواستگار واقع میشد، برای پسرشان از شکل و شمایل دختر مورد نظر میگفتند و یک تصویر خیالی برای او ترسیم میکردند و در صورت پاسخ مثبت پسر، بار دیگر روانه خانه دختر میشدند. خواستگارها در دیدار مجدد با سبزی، زغال و قلیان وارد خانه دختر شده و از او میخواستند سبزی پاک و قلیان چاق کند تا مهارتهای وی را بسنجند. خانواده عروس، تا مشخصنشدن نتیجه خواستگاری، تحت هیچ شرایطی دختران کوچکتر را نشان خواستگار نمیدادند.💐
🔰منبع: سایت ایسنا ، به نقل از روزنامه «وقایع اتفاقیه»
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃
🍃
🍃
🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌹🌹آشنایی با #آداب_و_رسوم_قدیمی_ازدواج 🌹🌹
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
⭕️ قسمت سوم: بلهبرون و نامزدی
💐 پس از پسندیدن خانوادهها نوبت به مراسم بلهبران میرسید. در این شب، بزرگان فامیل جمع میشدند و درباره مهریه، شیربها، مخارج عقد، جواهرات و... بحث میکردند. 💐
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💐بعد از تعیین مهریه و شیربها و... زنها شال و انگشتری با یک کاسه نبات، چند کلهقند به خانه دختر میآوردند و به اصطلاح دختر، نشان میشد. مراسم نامزدی در آن روزگار چندان طول و تفضیلی نداشت. بعد از برگزاری مراسم عقد، اگر عروس نمیخواست تا مدتی به خانه داماد برود، از طرف خانواده دختر چند طَبَق شیرینی و میوه به اسم «جاخالی با» (یعنی جای شما خالی نباشد) به خانه داماد میفرستادند که با این هدیه این اجازه به داماد داده میشد که میتواند به خانه عروس رفتوآمد داشته باشد💐
💐همچنین خانواده پسر هم وظیفه داشت در دوران عقد، در ایام عید برای دختر هل، پارچه نبریده، یک تکه جواهر یا شیرینی و میوه بفرستد💐
🔰منبع: سایت ایسنا ، به نقل از روزنامه «وقایع اتفاقیه»
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃
🍃