eitaa logo
« طهورا و صفورا و صبورا »
11هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️1_ در مسأله خلقت، مقام قابلیّت، مُتفرّع بر مقام فاعلیّت است به تعبیر قرآن در آیه‌ی شریفه‌ی 📚 "خَلَقَکُم مِن نَفسٍ واحِدَة" (نساء_۱) همه ما از یک نفس، آفریده شده ایم که در تفسیر مفسّرین، یکی از معانی نفس واحده، از باب تطبیق مفهوم بر مصداق، که مهم‌ترین معنا و تطبیق هم هست، حضرت آدم ابوالبشر علیه الصّلاة و السّلام می‌باشد. 🔸در ادامه‌ی این آیه و همچنین در آیات دیگر قرآن آمده است که حق متعال، از همین نفس واحده، زوج و جفتش را آفرید: 📚 "خَلَقَ مِنها زَوجَها" آیه بر این مطلب تصریح دارد که خلقت زن، متفرّع بر خلقت مرد است. 🔹زیرا در نظام تکوین، مرد در مقام فعل است و جنبه فاعلی دارد چه این که در مرتبه‌ی ظاهر هم می‌‌بینیم که مرد، در مقام اِفاده است، می‌‌خواهد چیزی را اِفاضه و به دیگری تقدیم کند. بر این اساس، باید قابلی وجود داشته باشد تا فعل، بر روی آن قابل قرار گیرد که در ادبیات عرب، اصطلاحاً از قابل، تعبیر به مفعول می‌‌کنند. 🔸در تعریف فاعل آمده است: "ما وَقَعَ عَنهُ الفِعل" یا "ما صَدَرَ عَنهُ الفِعل" یعنی فاعل، آن است که از او فعل واقع می‌‌شود یا به تعبیری، فعل از او صادر می‌‌شود لذا فاعل، مُصدِر و صادر کننده است. 🔹مفعول یا قابل هم آن است که پذیرای فعل است، "یَقبَلُ الفِعل" فعل را می‌‌پذیرد، قبول فاعلیّت می‌‌‌کند. به تعبیری مفعول، "ما یَقَعُ فیهِ الفعل" است. فعل، در او واقع می‌‌شود. پس به صورت متعارف، تکویناً قابل، مُتفرِّع بر فاعل است. 🔸اگر بخواهیم خلقت را بر مبنای فاعل و قابل تنظیم کنیم، قاعده‌ی کار این است که اوّل فاعلیّت تشکیل شود و بعد قابلیّت، مُتفرّع بر او تشکیل شود. چه این که در مقام خلقت، در بحث علّت و معلول داریم که علّت، رتبه تقدّمی بر معلول دارد و معلول، مُتفرِّع بر علّت است. 🔹هر چیزی که مقام فعل و فاعلیّت دارد، مُتقدِّم است و هر چیزی که مقام قابلیّت دارد، مُتأخِّر است. مقام قابلیّت هم، برای این است که فاعلیّت، در فعلش کامل باشد و گرنه اگر فعل از فاعل صادر شود اما بر چیزی که قابل است، واقع نشود، فاعل، در فاعلیّت خودش ناقص است. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️2_ حقیقتِ نفس بر اساس آیه‌ی اوّل سوره‌ی مبارکه‌ی نساء 🔸قرآن، در خلقت انسان، بحث را به صورت فاعل و قابل پیاده کرده است به این صورت که ابتدا فرمود: 📚"خَلَقَکُم مِن نَفسٍ واحِدَة" (نساء_۱) یعنی ما شما را از یک نفس آفریدیم. مراد از یک نفس، یعنی آن حقیقت و موجودی که دارای مقامِ فعل است و تعلُّق به عالم طبیعت دارد و می‌‌تواند فعل خودش را در عالم طبیعت پیاده کند. 🔹در واقع "نفس" به حقیقتِ انسان اطلاق می‌‌شود از آن جنبه که تعلّق به عالم ماده دارد. لذا به حضرت آدم(ع) هم از آن جنبه که در نشئه‌ی طبیعت و در قالب مرد و مذکّر که مقام فعل است، تحقق یافته، نفس اطلاق می‌‌شود. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️3_ مبنای شناخت ما از مسائلِ مربوط به کیفیّت خلقت، فهمِ درست از اصول دین است. 🔸از جنبه‌ی علمی باید ببینیم نظام تکوین در خلقت انسان چه اُسلوبی را به کار برده است؟ قرآن کریم، آنچه که در رابطه با کیفیّت خلقت و چگونگی صدور کثرت از وحدت، در متن واقع پیاده شده است را، برای ما تبیین کرده است. همچنین نحوه‌‌ی چینش نظام هستی و رابطه انسان با نظام تکوین، از جمله مباحثی است که در قرآن کریم، تبیین شده است. 🔹فهم مسائلی از قبیل کیفیتِ خلقت و نحوه‌ی صدور کثرت از وحدت، به میزان فهم ما از مباحث اصول دین به "اصل عدل" برمی‌‌‌گردد. 🔸توحید، نبوّت، امامت، عدل و معاد، پنج اصلی است که در مباحث اصول دین به آن‌ها قائلیم. این اصول پنج‌گانه، بر اساس نظمِ نظام تکوین و متن سلسله‌ی وجودیِ موجودات است. 🔹بنا بر اصل توحید، ما مبدأ نظام هستی را یک حقیقت می‌‌دانیم که از آن تعبیر به وحدت می‌‌کنیم و قائل به صدور تمامی کثرات از این وحدت هستیم. 🔸کیفیت صدور کثرت از این حقیقت واحد، از این وحدت و این که چطور این همه کثرات از یکی صادر شده اند را، اصل مهم "عدل" برای ما تبیین می‌‌‌کند.‌ بر مبنای این اصل، معتقدیم که نحوه‌ی صدور کثرت از وحدت، بر اساس عدل است. 📚 بالعَدلِ قامَتِ السّماواتُ وَ الارض (حدیث نبوی) آسمان ها و زمین مطلقاً همه بر مبنای عدل، قرار دارند و پایدار هستند. 🔹لذا برای فهم مسائل خلقت و حلّ اشکالات مربوط به آن، توجه به مباحثِ اصول دین و فهم درست آن‌ها ضرورت دارد که در واقع دین، یعنی آنچه را که خدای متعال برای ما فرستاده است تا ما را با خود و نظام تکوینِ مُنتَشی از خود، آشنا کند. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️4_ هدف و فایده خلقت چیست؟ 🔸از جمله تشکیک‌هایی که به ذهن انسان می‌آید، در رابطه با هدف و فایده خلقت است. هدف از خلقت "انسان" است. 🔹در واقع خلقت این همه کهکشان‌ها با آن حجمِ عظیم و ستاره‌های ثابت و سیّار، همچنین خلقت کره‌ی زمین و این همه کُراتِ محیط بر زمین از جمله آب و هوا و اِتر و امثال آن، همه به این دلیل است که در کره‌ی زمین دَحوُالارض شود و سطح خشکی گسترده شود و خاک پدید آید تا از این خاک، فردی به نام "آدم" و به تعبیر قرآنی "نفس واحده" و نسل او پدید آید. 🔸به تعبیری خلقت این همه مرکّبات کانی‌ و نباتی و حیوانی از عناصر چهارگانه‌ی متضاد، همگی برای انسان است. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️5_ برای شناخت هدف خلقت، فهم صحیح از اصول دین، بخصوص اصلِ عدل ضرورت دارد. 🔸بسیاری از اشکالات و شُبهاتی که برای انسان در رابطه با خلقت نظام هستی پیش می‌‌آید، به این دلیل است که مباحث اصول دین به خصوص "اصل عدل" به خوبی در او پیاده نشده است. 🔹انسان می‌‌بیند که در عالَم، این همه کشمکش و گرفتاری و جنگ و کشتار است و از بین این همه افرادی که روی کره زمین زندگی می‌‌کنند، تنها درصد کمی از آن‌ها خداشناس‌‌ هستند. که البته اینها هم در مقام اعتقادات و عمل، آن طوری که باید باشند، نیستند و به جای اینکه از عالَمِ به این عظمت بهره ببرند تا خودشان را بالا بکشند و به محضر حق متعال اتصال وجودی پیدا کنند، معطّل عالم طبیعت‌اند و شبانه روز مورچه‌وار می‌‌‌گردند تا دنیای خود را تأمین کنند. 🔸از این میان، تنها، تک تک افرادی هستند که به توحید می‌‌رسند و می‌‌توانند به فِنای الهی و جَناب (درگاه) حق متعال راه پیدا کنند. 📚 به تعبیر شیخ الرئیس "جَلَّ جَنابُ الحَقِّ عَن أن یَکونَ شَریعَةً لِکُلِّ وارِدٍ اَو یَطَّلِعَ علیه إلّا واحِدٌ بَعدَ واحد" 🔹علاوه بر این، کشمکش در عالم طبیعت و بین سایر موجودات هم هست. مثلاً در بین حیوانات می‌‌بینیم آهویی که با چه گرفتاری بعد از چند ماه بچه‌ای به دنیا می‌‌آورد، به راحتی گرگی، پلنگی و حیوان درنده‌ای به جان او و بچه‌اش می‌‌افتد و آنها را می‌‌خورد و این حیوان چقدر زجر می‌‌کشد. 🔸یا مثلاً خود ما شبانه روز چقدر از حیوانات حلال گوشت مثل گاو و گوسفند و ... استفاده می کنیم یا در سایر کشورها مثل چین که از انواع موجودات مثل عقرب و لاک پشت و ... برای غذای خود استفاده می‌‌کنند. 🔹انسان با مشاهده‌‌ی چنین اموری ممکن است در هدف و یا فایده‌‌ی خلقت دچار تشکیک شود و سوالاتی از این قبیل برای او پیش بیاید که اصلاً خلقت، چه فایده ای دارد؟ و نظام هستی برای چه خلق شده است؟ و ... 🔸اگر فرد نتواند چنین شبهاتی را حل کند و مدام در نظام هستی، اِشکال ببیند و ایراد بگیرد، معلوم است که اصول دین به خصوص اصل عدل، به خوبی در او پیاده نشده است. چرا که نظام هستی بر اساس عدل محض آفریده شده است. 📚 بالعَدلِ قامَتِ السَّماوات وَ الارض. لذا توجه به مباحث اصول دین و فهم درست آن‌ها امری ضروری است. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️6_ مقام فاعلیّت بر مقام پذیرش و قابلیّت، تقدُّمِ رُتبی و وجودی دارد. 🔸تمام افراد انسانی از نفس واحده‌ای به نام آدم ابوالبشر، پدید آمدند و زوجِ او را هم خدای متعال از همین نفس واحده آفرید. به تعبیری خلقت زوج او، متفرّع بر اوست همانطور که در آیه‌ی اوّل سوره‌ی نساء به آن اشاره شده است: 📚 و خَلَقَ مِنها زَوجَها یا در آیات دیگری آمده است: 📚 و جَعَلَ مِنها زَوجَها 🔹لذا تحقُّق زوجِ نفس واحده، مُتفرّع بر اوست و نسبت به او تأخّر رُتبی دارد زیرا که دارای مقام قابلیّت و پذیرش است. پس باید قبل از او یک دهِشی باشد تا او بتواند آن را بپذیرد، چه این که خودِ آن دهش، حتماً یک پذیرشی می‌‌خواهد تا عنوان عطا و بخشش بر او اطلاق شود. 🔸به عنوان مثال اگر کسی سرمایه‌ای دارد اما به دیگران ندهد، عنوان جواد بر او صدق نمی‌‌کند. صفت جواد و جوُد بر کسی صادق است که ببخشد یعنی بر دیگری دهش کند و از طرفی، کسی هم باید باشد تا از او پذیرش کند. در این صورت به او جواد می‌‌گویند. اما به شخصی که دوست دارد ببخشد ولی کسی بخشش او را قبول نکند، عنوان جواد اطلاق نمی‌‌شود. 🔹لذا فرمودند بعضی از عناوین، تَضایُفی هستند یعنی حتماً باید دو طرفی باشند که به یکدیگر اضافه و اِسناد داده شوند تا عنوان هر یک از این دو طرف بر آن‌ها صدق کند. مثل مفاهیم پدر و فرزند. مفهوم پدر، زمانی معنا پیدا می‌‌کند که فرزندی باشد و بالعکس. ✨جواد هم در صورتی جواد است که در مقابل، کسی از او دهش و جود را بپذیرد✨ 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️7_ خلقت بر مبنای حُبّ ذاتی و اشتیاق حق متعال است. 🔸حق متعال، جواد است به این دلیل که مجموع ماسوای خود را طوری جَعل کرده است که همه، در مقام پذیرشِ فیض از او هستند. به تعبیری مُستَفیض یا قابل مُتفرّع بر مُفیض و فاعل است. 🔹به عبارت دیگر می‌توان گفت مُستَفیض، محتاج به مُفیض است و مُفیض هم محتاج به مُستَفیض. 🔸اما در مورد حق متعال به جهت رعایت "ادب" در پیشگاه الهی، کلمه‌ی احتیاج به کار نمی‌رود و به جای آن، لفظ اشتیاق آورده می‌شود. زیرا کلمه‌ی احتیاج در جایی به کار می‌رود که طرف، اِستکمال پیدا می‌کند یعنی به دنبال کمال می‌رود اما حق متعال، کمالِ مطلق است و تمام صفات کمالیّه را داراست و نقص و احتیاج در مورد او راه ندارد. ✨لذا خَلق، مُحتاج حق است و حق، مُشتاق خَلق✨ 🔹به تعبیری حق متعال حبّ و اشتیاق دارد که خَلق را بیافریند چنانچه در حدیث شریف آمده است: 📚 کنتُ کَنزاً مَخفیّاً فَأحبَبتُ أن أُعرَف فَخَلَقتُ الخَلقَ لِکَی أُعرَف (حدیث قدسی) حق متعال می‌فرماید "من یک گنج مخفی بودم خواستم خودم را آشکار کنم پس خلق را آفریدم تا خودم را در آینه‌ی خلق، آشکارا ببینم" 🔸لذا ربِّ مُطلقِ بی مَظاهر، راه ندارد و حق متعال که ربّ العالَمین است، حتماً مظاهر می‌خواهد چه این که علّت، حتماً معلول می‌خواهد و فاعل، مُشتاقِ قابل است. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️8_ قرار گرفتن هر موجودی براساس جِبلّی‌اش در جایگاه وجودی خود، مصداق بهشت است 🔸در تفاسیر گوناگون از جمله تفسیر ابوالفتوح رازی و مَنهجُ الصّادقین، آمده است که وقتی حضرت آدم(ع) خلق شد، خدای متعال او را در بهشت قرار داد. بهشت، آن جایی است که در آن کشمکش و تَنازع نباشد. ✨هر خانه ای که بین زن و مرد و همچنین اعضای آن، تَنازُع نباشد، بهشت است✨ 🔹بطور کلی در هر جایی که قواعد تکوین، به وِفق طبیعت و سرشت و جبلّی‌‌اش، پیاده شود به گونه‌‌ای که هر موجودی، در جایگاه خودش قرار گرفته باشد، بهشت اطلاق می‌شود. ✨قرار گرفتن هر موجودی در قرارگاه خود را، به عدل نیز تعبیر می‌کنند✨ 🔸بر این اساس، بدنِ ما بهشت است چرا که تمام اعضای آن از جمله چشم و گوش و قلب و ... در جایگاه خود قرار دارند و همه هم بر اساس جِبلّی و جایگاه تکوینی خود، کارشان را انجام می‌دهند بطوری که در تمام شئون خود نیز، وابسته به یک حقیقت هستند. 🔹حال اگر بچه‌ای ناقص به دنیا بیاید به این معنا که آن هیأت، بافت، مزاج و تمام شئونی را که یک شیء باید دارا باشد، ندارد. مثلاً چشم او نابینا یا گوش او ناشنواست و ... در این صورت به او اطلاق بهشت نمی‌شود بلکه اینجا یکی از مصادیقِ جهنم شده است. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️9_ بین عالَم تکوین و عالَم انسانی، رابطه‌ی تأثير و تأثّر برقرار است 🔸نظام تکوین؛ یکپارچه بهشت است. چرا که همه موجوداتِ آن از جمله آفتاب و ماه، زمین ‌و کُراتِ محیط بر او، از آب و هوا و اِتر، همه در جایگاه وجودیِ خود قرار دارند و مشغول کارند. 📚 "کُلٌ فی فَلَکٍ یَسبَحون" (یس_۴۰) 🔹لذا در نشئه‌ی طبیعت می‌بینیم که آفتاب می‌تابد، ابرها همه روی حساب و به اندازه و در جایی که باید ببارند، می‌بارند. مثلا در زمین کشاورزی‌ای که در آن بذرافشانی کرده‌اند و نیاز به بارش باران دارد. 🔸در جایی هم که نباید ببارد، نمی‌بارد مثل زمینی که وقت درو کردن محصولات آن است و بارش باران فعلاً برای آن مضرّ است. یا مثلا کوزه‌‌گری که تعدادی کوزه ساخته و برای خشک کردن آن‌ها نیاز به آفتاب دارد. لذا هر موجودی که بر اساس جایگاه تکوینی خود، درست عمل کند، از آن تعبیر به بهشت می‌کنیم. 🔹اما گاهی اوقات، مواردی بر خلاف آنچه گفته شد، مشاهده می‌شود. مثلاً وقتی که آفتاب، نباید شدید باشد، به شدت می‌تابد یا زمانی که باران، نباید ببارد اما به شدت می‌بارد. همچنین زمانی که نیاز به بارش باران است اما باران نمی‌بارد و خشکسالی و قحطی می‌شود. 🔸در این موارد دیگر تعبیر به بهشت نمی‌کنیم بلکه لفظ جهنم به آن اطلاق می‌شود. مواردی از این قبیل، به تأثیر و تأثرات بین عالم تکوین و عالم انسانی، برمی‌گردد به این صورت که اَفعال ما، بر نظام خلقت اثر می‌گذارد و با وجود این که نظام عالم، یکپارچه بهشت است اما کارهایی از ما سرمی‌زند که عالَم را بهم می‌زند. 🔹ما با افعالِ خود بر زمین، آفتاب، ابر، ستاره‌ها و ... تأثیر می‌گذاریم. مثلاً زمانی که در اجتماع، گناه زیاد شود، از جمله تأثیرات آن، این است که ابرهای آسمان، اِمساک می‌کنند و در جایی که باید ببارند، نمی‌بارند و یا در جایی بیش از اندازه می‌بارند. یا مثلاً در جایی نیاز به تابش آفتاب داریم اما ابری حائل می‌شود و نمی‌گذارد آفتاب به ما برسد. چرا؟ به این دلیل که افعالِ ما تأثیر گذاشته است. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️10_ دلیل خلقت زوجه‌ برای حضرت آدم علیه السّلام، مقام فعلیّت ایشان بود 🔸در روایت آمده است که وقتی حضرت آدم(ع) خلق شد، در بهشت تنها بود و احساس تنهایی و غریبی می‌کرد. ظاهر روایت به این صورت آمده و برداشتی که عوام از آن می‌‌کنند، با فهم کسانی چون خاتم انبیاء(ص)، اهل بیت(ع) و علمای حقیقی که به علم حقیقی متنعّم اند، بسیار متفاوت است. 📚 "وَ مَا یَعْقِلُهَا إلّا العَالِمون" (عنکبوت_۴۳) 🔹وقتی خداوند حضرت آدم را تَسویه کرد دید ایشان تنهایی را دوست ندارد چون در خلقت او مقام فعلیّت خوابیده است لذا برای ایشان زوج قرار داد. 📚 فإذا سَوَّیْتُه وَ نَفَخْتُ فِیه مِن رُوحی فَقَعُوا لَه سَاجِدین" (ص_۷۲) 🔸تسویه در خلقت به این معناست که یک شیء، تمام آنچه را که در شاکله‌ی وجودیِ خود به آن نیاز دارد از اعضاء، جوارح، جوانح و همچنین قوای ظاهری و باطنی، هر یک به نحو کامل در او پدید آمده باشد. 🔹مثلاً انسان در خلقتش، قوای گوناگونی همچون باصره، سامعه، شامّه، غاذیه، نامیه، مصوّره و قوای فراوان دیگر می‌خواهد که هر قوّه‌ای باید در محدوده‌ی بدن، نحو تامّ کارایی داشته باشد. 🔸همچنین هر قوّه به آلات گوناگونی مثل چشم، گوش، زبان، بینی و .... نیاز دارد که تمام این آلات و اعضاء نیز باید با یکدیگر تناسب داشته باشند. 🔹مثلاً در صورت، باید بین بینی، ابروها، پیشانی، چشم، مژه، دهان و سایر اجزا مناسبت باشد. هر چه اینها در متن تکوین متناسب‌تر باشند زیبایی آنها بیشتر است. به تعبیری تسویه به این معناست که: ✨ شیء، به زیباترین وجه و با تمام شئون وجودی‌اش آفریده شده باشد✨ 🔸از جمله شئونی که در حضرت آدم(ع) آفریده شد، غرائز ایشان بود. انسان غرائز گوناگون دارد؛ مثل هنگامی که احساس تشنگی می‌کند آب می‌خواهد. احساس گرسنگی به او دست می‌دهد غذا می‌خواهد و غرایز دیگر. 🔹در یک مقطع سنّی هم غریزه‌ی جفت‌خواهی و جفت‌طلبی دارد. باید کسی کنار او بیاید تا جفت و قرین هم شوند و باهم اتحاد وجودی پیدا کنند تا یک طرف، مقام فاعلیّت پیدا کند و دیگری نسبت به او مقام قابلیّت داشته باشد که از آن تعبیر به "نکاح" می‌شود. 🔸همانگونه که بدن به محض اینکه احساس تشنگی یا گرسنگی کرد و دستگاه گوارش اعلام کرد که آب و غذا می‌خواهد، باید به او آب و غذا داد وگرنه آن قوّه از کار خواهد افتاد، اگر نیاز به جفت نیز پاسخ داده نشود، آن قوّه از کار می‌‌افتد. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️11_ معنا و حقیقت "نکاح" چیست؟ 🔸نکاح، مربوط به آن عمل و فعل خاصّ لقاح است. هنگامی که مرد و زن با همدیگر تلاقی می‌کنند، مرد در مقام فاعلیّت و اِفاده، آنچه را که از فیض وجودی داراست، به زن منتقل می‌کند و زن نیز با یکی از اعضای بدن مبارکش آن امانت را از او تحویل می‌گیرد. 🔹در ادبیات عرب، این نحوه تلاقی را که مرد در مقام فعلیّت است و زن در مقام قابلیّت، نکاح می‌‌گویند. 🔸لذا در خطبه‌ی عقد، زن به مرد می‌گوید: 📚 "اَنکَحْتُكَ وَ زوَّجْتُكَ نَفسى" من خودم را به نکاح تو در آوردم و زوج و جفت تو قرار دادم زیرا بناست با هم مماس شویم، همدیگر را لمس کنیم و آنچه را که تو داری از تو بپذیرم. که "زَوَّجَ" به باب تفعیل و "اَنْکَحْتُ" به باب افعال رفته است. 🔹به تعبیری دیگر وقتی زن می‌گوید من خودم را زوج تو قرار دادم و به نکاح تو در آوردم یعنی عضو مخصوص خودم را در اختیار شما قرار دادم. 🔸سایر افراد می‌توانند از اعضای دیگر پسر و دختر بهره ببرند‌. مثلاً یک مادر بچه‌ی خود را می‌بوسد، او را بغل می‌کند، لمس می‌کند و از او لذت می‌برد. فرزند نیز در آغوش مادر قرار می‌گیرد و از او شیر می‌خورد، مهر و محبت مادر شامل او می‌شود و لذّت می‌برد. یعنی هر کدام لذّت خاصّ خود را می‌برند. 🔹یک لذّتی هم هست که خدای متعال آن را برای مادر نسبت به فرزند قرار نداده است یا فرزند نسبت به پدر و مادر نمی‌تواند آن لذت را ببرد و همینطور برادر نسبت به برادر، مرد نسبت به مرد، زن نسبت به زن و همچنین برای سایر مَحارِم، چنین لذتی را قرار نداده است. 🔸این لذت فقط در جایی است که زن به مرد بگوید که خود را جفت تو قرار داده‌ام و شما می‌توانید علاوه بر لذت‌هایی که دیگران می‌توانستند از من ببرند، این لذت مخصوص را ببرید. 🔹در مقام فاعلیّت، چیزی را به نام نطفه به من تحویل دهید و من نیز آن را در زمین خود پرورش دهم زیرا خدای متعال مرا به‌گونه ای آفریده است که مقام پرورش دارم. 📚 لذا قرآن زنان را اینگونه معرفی کرده است: "نِسَاءُکُم حَرْثٌ لَکُم" (بقره_۲۲۳) زنان شما، کشتزار شمایند. این بیانِ متنِ تکوین و متنِ واقع است. 🔸همانگونه که زمین، کشتزار کشاورز است و بذرش را در آن کشتزار و زمینِ آماده می‌کارد، زنان نیز کشتزار مردان هستند. که به تعبیری قابِل؛ همیشه محلّ کشتزار فاعل و پذیرای فعل فاعل هست. لذا زن می‌گوید "اَنْکَحْتُکَ" من خود را به نکاح تو در آوردم. البته این عقد و صیغه خواندن از جنبه تشریعی است. امّا تشریعی هست که بر مبنای تکوین می‌باشد. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️12_ یکی از شئونِ انسان، غریزه‌ی جفت خواهی است 🔸وقتی حضرت آدم(ع) که قرآن از او تعبیر به "نفس واحده" کرده است، خلق شد، این نفس واحده و این آدمِ مخلوق، به صورت تسویه شده یا مُسَوّی، آفریده شد یعنی تمام شئون او کامل بود که از جمله‌ی این شئون، غریزه‌ی جفت‌طلبی اوست. 🔹یعنی به نقطه‌ای می‌رسد که می‌بیند سرمایه‌ای دارد که باید آن را در جایی بپروراند. از این امر تعبیر به "جفت‌خواهی" می‌شود. 🔸بچه‌ای که از مادر متولد می‌شود چه دختر و چه پسر نیازهای گوناگون دارد، نیاز به غذا، آب و... غذا بخواهد گریه می‌کند و به او غذا می‌دهند، آب بخواهد به او آب می‌‌دهند، اگر مشکلی، مریضی‌ای برایش پیش آید آن را رفع می‌کنند تا اینکه به مقطعی می‌رسد که نیاز به جفت، هم‌سنگ و هم‌کفو پیدا می‌کند. 🔹اگر دختر باشد جفتی می‌خواهد که از او چیزی را بگیرد و بپروراند. چه اینکه پسر هم می‌‌بیند نان و آبی را که خورده و غذای بدنش شده بود، چیزی به نام نطفه و منی را در او محقق کرده است. 🔸حال در این مقطع، جایی را می‌خواهد تا این نطفه را در آن بپروراند. خودش هیچ عضوی ندارد، در مردهای مشابه خود نیز نمی‌‌شود بلکه باید جایی باشد که مقام قابلیّت و پرورش داشته باشد لذا به دنبال جفت می‌‌گردد. 🔹کودکان در دوران کودکی وقتی در میدان بازی با هم بازی می‌کنند، اصلاً در این فضاها نیستند امّا هنگامی که به مقطع سنّی خاصی می‌رسند، دختر دنبال پسر می‌‌گردد، پسر نیز به دنبال دختر می‌رود. یعنی اینکه از نظر تکوینی به مرتبه‌ای رسیده‌اند که جفت می‌خواهند. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️13_ جفت خواهی دختر و پسر، نشان دهنده‌ی سلامت غریزه‌ی جنسی در آنان می‌باشد 🔸اینکه پسری دوست دارد به دنبال دختر بگردد، خلاف نیست. مثل این است که فردِ گرسنه دنبال نان و غذا می‌گردد. منتها چطور به آن گرسنه می‌گوییم دزدی نکن و به دنبال غذای حلال باش، در اینجا هم فرد باید از راه حلال به دنبال جفت خود باشد. 🔹اگر دختری در مقطعی که باید میل تکوینی به پسر و جفت داشته باشد، یعنی به سر حدّ ازدواج و جفت‌خواهی برسد امّا در آن رتبه دنبال جفت نگردد معلوم می‌شود آن دختر در مقام جفت‌خواهی ناقص است. 🔸یا اگر پسر به مرحله‌ای برسد که باید نطفه در او محقّق شود و نیاز به جفت و جایی داشته باشد که آن را تحویل دهد امّا در این مرحله به دنبال دختر و جفت نباشد، ناقص یا عقیم است. 🔹لذا قرآن برای بیان عظمت حضرت یوسف(ع) و اینکه چگونه تن به آن کار نداد می فرماید: یوسف به سوی آن زن "هَمَّ بِهَا" میل پیدا کرده بود و آن زن هم نسبت به یوسف(ع) "هَمَّتْ بِهِ" میل داشت. (یوسف_۲۴) 📚 "هَمّ" یعنی نسبت به همدیگر اظهار میل کردن و میل شدید پیدا کردن است. 🔸این آیه نشان دهنده‌ی این حقیقت است که حضرت یوسف(ع) عقیم نبود بلکه میل به جفت داشت. چرا که شاید کسی بگوید حضرت یوسف(ع) عقیم بود و بچه‌دار نمی‌شد به همین دلیل زن نخواست و به دنبال زلیخا با این همه زیبایی راه نیفتاد و این هنر نیست. مثل کسی که بهترين آب را به او بدهید امّا ننوشد و بگوید من اصلاً تشنه نیستم. 🔹در حالی که حضرت یوسف(ع) با وجود میل شدید، به آن فعل تن نداد. لذا اینکه دخترها و پسرهای ما در یک مقطع سنّی به دنبال جفت می‌گردند، نشانه‌‌ی این است که ناقص نیستند و این زمان بهترین وقت برای ازدواج آنهاست. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️14_ باید به نیازهای انسان در زمان مناسب خود، پاسخ داد 🔸بهترین زمان برای خوردن و آشامیدن، وقتی است که انسان گرسنه و تشنه می‌شود امّا متأسفانه ما آمدیم برای بدن، یک برنامه تحمیلی درست کردیم که شامل سه وعده صبحانه، ناهار و شام است در حالی که بدن در نظام تکوین، سازمان مخصوصی برای خود دارد. 🔹بدن انسان که مرتبه‌ی نازِله‌ی نفس است، هرگاه احساس گرسنگی یا تشنگی کند، اعلام می‌کند و همچنین بعد از خوردن و آشامیدن به محض اینکه سیر شد اعلام می‌‌کند که ما دیگر بر او چیزی تحمیل نکنیم. 🔸در مورد جفت‌خواهی نیز به همین صورت است. هرگاه بدن و نفس نیاز به جفت پیدا کرد، اعلام می‌کند. 🔹اگر مرد است نیازمند به جفتی است که بتواند نطفه صحیح و سالم خود را به ایشان تحویل دهد و ایشان آن را بپروراند و اگر دختر است قوه‌‌ای در او پدید می‌آید که نیاز به جفت دارد یعنی دوست دارد از کسی نطفه تحویل بگیرد و بپروراند. 🔸لذا هم مرد، خواهان این است که نطفه‌اش را برای پرورش به یک جایی تحویل دهد و هم زن دوست دارد که نطفه را بگیرد و بپروراند. این زمان بهترین وقت ازدواج دختر و پسر است. 🔹همانگونه که به محض گرسنگی و تشنگی به دنبال غذا و آب می‌‌رویم و اگر آن را ساعت‌ها و مدت‌ها به تعویق بیندازیم، خواهیم مُرد ؛ نیاز به جفت نیز باید در زمان مناسب خود تأمین شود. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️15_ رسیدن به سر حدّ عادت، بهترین علامت جفت خواهی در دختران است 🔸بهترین علامت جفت‌خواهی در دخترها هنگامی است که به سرحدّ عادت رسیده‌اند. در این زمان رَحم، زِهدان و بدن دختر این آمادگی را دارد که از جفت خود، نطفه تحویل بگیرد و سِمَتِ ربّ بودن و پرورش دادن را پیدا کند. 🔹دخترها معمولاً در سن نُه سالگی کامل می‌شوند و عادت ماهانه در آن‌ها شروع می‌شود که نشان دهنده‌ی آن است که این محلّ، قابلیّتِ پروراندن را پیدا کرده است. 🔸امّا از آن جایی که ایشان هنوز ابتدای کار است و از جنبه بدنی، باید قوی‌تر شود‌؛ چون قرار است نطفه را تحویل بگیرد و آن را پرورش دهد و بارداری کند. لذا می‌‌گوییم برای ازدواج کمی به او فرصت بدهیم تا بتواند از جنبه بدنی آمادگی لازم را پیدا کند. 🔹امّا اگر دختری این آمادگی را داشت همان سن نُه سالگی بهترین زمان ازدواج اوست. همانگونه که بی‌‌بی جان فاطمه زهرا سلام الله علیها در سن نُه سالگی به بعد ازدواج کردند. زیرا اگر این سند تاریخی به طور قطعی مورد قبول یا تقریباً مشهور باشد، ایشان در هجده سالگی شهید شدند که تا آن زمان چهار فرزند داشتند و یک بچّه هم در مسیر ، که توسط دشمنان سقط شد. 🔸در واقع حضرت زهرا سلام الله علیها در طیِّ حدود هشت تا ده سال، پنج فرزند به دنیا آوردند. پس ایشان از آن روزی که ازدواج کردند تا روزی که شهید شدند، اهتمام به فرزندآوری داشتند. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️16_ سنین نُه سالگی در دختران و پانزده سالگی در پسران، شروع آمادگی برای ازدواج و فرزندآوری، است 🔸هنگامی که دختر و پسر نیاز به جفت پیدا می‌کنند، در واقع یک تقاضای طبیعی در آنها پدید آمده است که این نیاز در پسرها از سن پانزده سالگی به بعد و در دخترها از سن نُه سالگی به آن طرف پدید می‌آید. 🔹اگر فرض کنیم امروز دَه پسر و دَه دختر همزمان به دنیا آمدند، برای نُه سال بعد، دَه دختر پذیرای جفت گیری و تحویل گرفتن امانت داریم امّا پسرها پنج سال دیگر باید صبر کنند تا نطفه در آنها محقق شود و بتوانند امانت را تحویل دهند در حالی که دخترها آماده شده اند. 🔸خوبیِ این امر آن است، دختری که در سن نُه سالگی آماده می‌‌شود، می‌‌تواند در طیّ این پنج سالی که پسر باید آماده شود، خودسازی کند و جسم، رحم و زهدان را قوی‌تر کند و شاکله‌ی بدن را قوّت ببخشد زیرا مرد فقط وظیفه تحویل نطفه را دارد و بعد از آن، این دختر عزیز است که باید آن را تحویل بگیرد و گرفتاری‌های بسیاری را مُتحمِّل شود. 🔹مرد از نظر جسمی به آن صورت گرفتار نمی‌شود زیرا نطفه‌ای را که خداوند در او محقّق کرده است، بر اساس غریزه در طیّ چند دقیقه منتقل می‌کند و آن امانت را به دختر تحویل می‌دهد. 🔸امّا این دختر عزیز که آن نطفه را گرفته باید نُه ماه بارداری کند و این بار را در خود حمل کند که برای او سختی‌ها مشکلات متعدد پیش می‌آید. در ماه‌های آخر باید حدود چند کیلو بار را در رحم و زهدان نگهدارد. باری که زنده است و باید به او غذا برساند و از آن مواظبت کند که این امر گرفتاری‌های بسیاری دارد. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️17_ شریعت ، دختر را برای دریافت نطفه، با نظام تکوین هماهنگ می‌کند 🔸چه خوب است که خدای متعال به دختر لطف کرده و حداقل پنج ، شش سال قبل از پسر، او را آماده می‌کند. 🔹دختر، حدود پنج شش سال زودتر از پسر آمادگی برای جفت‌خواهی پیدا می‌کند. پسر به محض اینکه نطفه در او پدید آمد از طریقی آن را تقدیم به خانم می‌کند امّا این خانم است که باید جان به لب بیاورد تا این نطفه را به جایی برساند. 🔸لذا می گویند خانم را زودتر به دایره تکلیف برسانید که البته این دیگر تکلیف نیست در حقیقت "تعشیق" است. عاشق بار آوردن است، به این معنا که ایشان با نماز و دستورات الهی، عاشق خداوند شود و با نظام تکوین هماهنگ گردد. 🔹تشریع می‌خواهد این دختر عزیز را با نظام تکوین هماهنگ کند زیرا زهدان و رحم او باید چند سال بعد نطفه را از شوهر تحویل بگیرد که سختی ها دارد. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️18_ دختر عزیز از نُه سالگی به مبدأ هستی متّصل و آماده‌ی پذیرش نطفه می‌گردد. 🔸خدای متعال به دختر عزیز از سن نُه سالگی می‌‌گوید : تو لایق شده‌‌ای که نزد من بیایی. با نماز خواندن ، نزد من بیا 📚 "إنَّ المُصَّلی یُناجِی رَبَّه" شما دیگر می‌توانی با من مناجات کنی، روزه بگیری ، زیرا روزه مال من است. "الصَّوْمُ لِى" 🔹یعنی دختری که از سن نُه سالگی، روزه‌اش را شروع می‌کند، از همین سن به خاطر روزه، مال خدا می‌شود. وقتی روزه(صُوم) مال خداست قطعاً صائِم هم مال خدا می‌شود. 📚 "الصَّوْمُ لِی وَ أنا اُجزَی بِه" من خود، پاداش روزه می‌شوم. 🔸دختر از نُه سالگی با روزه گرفتن، برای خدا می‌شود و خدا پاداش این دختر است. پس دختر در این سن از طرفی به مبدأ متصل می‌شود و همچنین رحم او نیز آمادگی برای پذیرایی از فيض را پیدا می‌کند. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️19_ تکلیف دختر از سن نُه سالگی، در واقع تکریم او به جهت هماهنگ شدنش با نظام تکوین است 🔸گویی خداوند به دختر عزیز خطاب می‌کند: دختر من! فرزند من! عزیز من! با نظام تکوین هماهنگ شو. نمازت را بخوان و با من مرتبط شو. اگر با من ارتباط برقرار کنى، من ربط وجودی تمام اشیاء هستم. 📚 "یَا أیُّهَا النَّاسُ أنتُمُ الفُقَرَاءُ إلَی الله" (فاطر_۱۵) شما همه فقرای به سوی حق متعال هستید. 🔹تمام نظام هستی به اِمکانِ فقری به حق متعال قیامِ وجودی دارند. حق متعال با همه، مَعیِّت قیّومیّه دارد. خداوند به دختر خطاب می‌کند که با من ارتباط برقرار کن و دیگر دست از بازی بردار. تا حالا با دوستانت بازی‌‌ها کردی. حالا دیگر نزد من بیا. روزه بگیر تا برای من شوی. نماز بخوان تا همنشین من شده و با من یکی شوی. 🔸وقتی با من یکی شدی، من، همه‌ی اشیاء هستم. من خالق همه هستم. به تعبیر فارابی در اوایل فصوص الحکم که می‌فرماید: "هُو الْکُلُّ وَحْدَه" یا در قرآن آمده: 📚 "هُوَ الأوّلُ وَ الآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ البَاطِن" (حدید_۳) در آیه دیگری نیز می‌فرماید: 📚 "هُوَ مَعَکُم أیْنَما کُنْتُم" (حدید_۴) 🔹دختر عزیز! پیش من بیا. با روزه گرفتن، تو برای من می‌شوی و من، برای تو می‌شوم زیرا صوم و صائم برای من هستند. "اَنا اُجزی بِه" من نیز پاداش اویم. با من باش. در این صورت به تمام عالم دستور می‌دهم با تو هماهنگ شوند. تو خلاف نکن. نظام هستی را عبث و بیهوده نیافریدم. همه بر اساس حق است. من حقّ مطلق هستم و تمام عالم را با تو هماهنگ می‌کنم. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️20_ با نظامِ تکوین هماهنگ باشید و امر ازدواج را به بهانه‌های گوناگون تأخیر نیندازید 🔸دختر از سن نُه سالگی و پسر از پانزده سالگی، آمادگی لازم برای جفت‌خواهی را پیدا می‌کنند. دختر حدود پنج سال تا آماده شدن پسر فرصت دارد که خود را و همچنین رحم و زهدان را، با عالم و مبدأعالم هماهنگ کند. 🔹نطفه‌ی پسر نیز از پانزده سالگی آماده می‌‌شود و از طرفی هم ارتباط او با خدای متعال نیز برقرار شده و آمادگی دارد که این نطفه‌ای را که از طریق غذای پاک، افکار و حالات پاک پدید آمده به دختر عزیز تحویل دهد که بعد از آن، ان‌شاءالله "یَخْرُجُ مِنْهُم اللُؤلُؤ وَ الْمَرْجَان" شود (رحمن_۲۲) 🔸امام حسن مَشربی شود. حسینی مشرب ، محمّدی مشرب و مهدوی مشرب( صلوات الله علیهم ) شود. ما به این‌ها می‌‌گوییم "شیعه پاک" 📢 خطاب به پدران و مادران‼️ 🔹دختر عزیزتان که از سن نُه سالگی، آماده ازدواج شده و الحمدلله ارتباط او هم با خدای متعال برقرار شده است، وقتی خواستگار برایش می‌آید، نباید بگویید بچه ما هنوز بزرگ نشده و دارد درس می‌خواند! در بیست سالگی هم همچنان بگویید باید درس بخواند و به مقاطع بالاتر برسد. بعد از بیست و پنج سالگی هم باز بگویید هنوز دانشگاهش تمام نشده و باید ارشد بگیرد !! 🌸مادر و پدر عزیز !!🌸 چرا این کار را می‌کنید؟ چرا با عالَم می‌جنگید؟ دختر اگر سالم باشد از همان نُه سالگی نیاز به جفت و ازدواج دارد. 🔸دختری که به بهانه‌های گوناگون ،ازدواج را به تأخیر می‌اندازد، معلوم است پدر و مادر نتوانستند او را درست بار بیاورند وگرنه دخترِ بیست ساله نباید بگوید فعلاً وقت ازدواج من نیست! 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️21_ مهمترین وظیفه‌ی دختر آمادگی برای ازدواج و پرورش نطفه است. 🔸اگر دختر واقعاً سالم است، اگر پدر و مادرش او را سالم و درست بار آوردند و نگذاشتند بی‌احتیاطی های فکری و خیالی، تأثیرات نامطلوب بر او بگذارد، دختر از جنبه تکوینی از همان سن نُه سالگی باید آماده باشد. 🔹اما ممکن است بگوید از آنجایی که قوّه‌ی عاقله هم دارم، دوست دارم درس بخوانم. ما می‌توانیم با یک برنامه‌ریزی درست این امکان را برای دختر عزیزمان فراهم کنیم که هم مسؤولیت ازدواج را بپذیرد و هم درس بخواند. 🔸دختر عزیز هم باید بداند که مسئولیت پذیرش نطفه از همسر و پروراندن انسان که در واقع زن، کارخانه انسان سازی است، مهمتر از تحصیل در دانشگاه و اشتغال به کار است. بعلاوه نیز توجه داشته باشد که اصلِ تحصیل، تفکر در نظام هستی‌ست‌. تفکر در من کیستمِ خودت است. 🔹با نظام تکوین هماهنگ شوید که در این صورت، عالَم با شما هماهنگ می‌شود. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️22_ عالَم، عدل محض است 🔸ممکن است کسی بگوید مگر حضرت فاطمه(س) با نظام هستی و تکوین هماهنگ نبودند؟ پس چرا اینقدر ناهماهنگی برایشان شد؟ چرا این همه ظلم در حق ایشان شد؟ 🔹در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیها، ظاهرِ قضیه این است که حضرت بی بی جان از دست افرادی، زجر فراوان کشیدند و عالَم با ایشان هماهنگ نشد !! اما باطن قضیه طور دیگری‌ست. 🔸اینجاست که باید به دنبال بحث "عدل و عدالت" رفت که از اصول دین است. باید دید "عدل" به چه معناست؟ 🔹در واقع عالم با حضرت هماهنگ شد فقط آدم های دنیا پرستِ طمّاحِ (سرکِش، بلندپرواز، جاه‌‌طلب) نفْس پرست که از درون، میلی به حق نداشتند، ایشان آزار و اذیت‌های فراوان کردند. 🔸حق متعال می‌گوید با این حال با من هماهنگ باش که من تمامی این سختی‌ها و گرفتاری ها را برای تو تبدیل به فرصت می‌کنم. 🔹درست است افرادی که به ظاهر انسان‌اند، امام حسین علیه السلام را شهید می‌کنند ، امّا از آن طرف هم به امام حسین(ع) گفته می‌شود درجاتی برای تو هست که جز از راه شهادت برایت حاصل نمی‌شود. 🔸نظام هستی، خالق و مالک دارد. به دست امثال شمر و یزید که داده نشده است. کثیف‌ترین و بدترین افراد می‌آیند جنایات فراوانی در حق امام حسین(ع) می‌کنند. امّا در آن موقع، عدل نظام هستی وارد کار می‌شود و خطاب به امام حسین می‌فرماید: 📚 تو مقاماتی نزد ما داری که "لا تَنالُهَا إلّا بِالشَّهَادَة" جز با شهادت به آنها نمی‌رسی. 🔹عالم، عدل محض است که در این باره باید بحث‌های فراوانی شود. آن هم بحث های حِکمی و بُرهانی که متأسفانه تا کلمه‌ی فلسفه آورده می‌شود ،می‌گویند شما یونانی هستید در حالی که قرآن، حکمت است. تمام انبیاء، حکیم هستند. 📚 یس وَ القُرآنِ الحَکیم. درست است لفظ فلسفه یونانی‌ست امّا ما با عالَمِ الفاظ که دعوا نداریم. ✨حکمت و فلسفه یعنی علم به احوالِ اعیانِ موجودات عَلَی مَا هِی عَلیَها✨ 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna
♦️23_ جوانان عزیز، جایگاه حقیقی انسان در نظام تکوین را بشناسید. 🌸دختر عزیزم !!🌸 جایگاهت را شناسایی کن و ببین در نظام تکوین در کجا قرار داری؟ تو در نظام تکوین، کارخانه انسان سازی هستی. چرا به این قرارگاه و جایگاهت دقت نمی‌کنی؟ چه موجودی در نظام هستی از انسان بالاتر است؟ مقام انسان به گونه ای‌ست که حتی از ملائکه و جبرئیل نیز بالاتر است. 🌸 دختر و پسر عزیز !!🌸 ازدواجِ شما؛ کارخانه انسان سازی است. اگر انسانی را تربیت کنید که در زمان ما بر مَشرب و قدم محمّد و آل محمّد صلّی الله علیه و آله باشد، این بهترین نوع انسان است که از جبرئیل و تمام ملائکه بالاتر است و به تعبیری از هر خوبی در عالم بالاتر است. 🔹نمی‌گوییم به دانشگاه نرو و درس نخوان امّا اینطور هم نیست که بگویی حتماً باید به فلان جا رفت و فلان کتاب را خواند. در نظام هستی مطالعه کن، کُلّ عالم، کتاب الله است. عالَم خوانی کن. خود خوانی کن. بگو من کیستم. کلمات وجودی را بخوان. در خلقت مرد و زن و اعضا و جوارح آنان تفکر کن. 🔸این نطفه را چه کسی ساخته؟ این آلات را چه کسی آفریده؟ این چه قوه ای است که زن با آن و به وسیله آلت مخصوصش از مرد نطفه را تحویل می‌گیرد؟ آن چه لذتی است که از یکدیگر می‌برند؟ 🔸عالم‌خوانی کنید. آدم‌خوانی کنید. خودخوانی کنید. نظام هستی در محضر و در خدمت شماست. بیایید جایگاه خود را شناسایی کنید. 🌸 دختران گلم !!🌸 ان‌شاءالله امید آینده‌ی ما باشید و برای ما گل‌ها بکارید و پرورش دهید که همه این‌ها ان‌شاءالله گل‌های محمدی، فاطمی، علوی، حسنی و حسینی صلوات الله علیهم باشند. 🔸🔸 🔹🔹 @tahoorasafoorasaboora https://chat.whatsapp.com/KiV0RishIzL6ZXjQ5zHgna