بیایید!
ادبیات جهان را بتکانیم
و الفبای آن را از نو بنویسیم
شاید واژه ای جا مانده و
در گوشه و کنار ِ این جهان
گم شده باشد ...
یا شاید
غربال دیگری می خواهد
این زندگی ...
که قرن هاست
ما را در چاله چوله هایش
می دواند ...
#فریده_یوسفی
@takbitnab
🌹🌹🌹
همه زن ها میتوانند
يک زنِ واقعى و كامل باشند
يک مادرِ مورد اعتماد باشند
اگر مَرد زندگى شان
به اندازه كافى مَرد باشد ...
#لیلی_بخشی
@takbitnab
🌹🌹🌹
دلگیر نیستم که دل از دست دادهام
دلجوییِ حبیب به صد دل برابرست
#صائب_تبریزی
@takbitnab
🌹🌹🌹
بخند!
آنقدر جانانه،
که دل تمام ثانیه ها شاد شود.
این نهایت مهربانی توست
درحق دنیایی؛
که در برابر حجم غمهایمان
کم آورده . . .
#نرگس_صرافیان_طوفان
@takbitnab
🌹🌹🌹
آتش باشی
برای تو هيزم ميشوم ،،
دريا بروی
پارو ،،
تو هميشه درست پنداشتهای
دل من
شبيه تكه سنگی است
كه ميخواهم
تو با همه خستگيهايت
يك لحظه
به من تكيه كنی
#شمس_لنگرودی
@takbitnab
🌹🌹🌹
همزمان با صبح چشم خورشیدی تو
جهت پنجره را می کاود
دشت روشن شده از روشنی رخسارت
ابر بیداری در غربت ما می بارد
بال اگر ذوق پریدن دارد
صبح اگر میل دمیدن دارد
باغ اگر سبزتر از سبز آمد
برکت آب زلالی است
که از چشم ترت می بارد...
#سلمان_هراتی
@takbitnab
🌹🌹🌹
دلگیر نیستم که دل از دست دادهام
دلجوییِ حبیب به صد دل برابرست
#صائب_تبریزی
@takbitnab
🌹🌹🌹
دلتنگ شدهای؟
دلتنگی شبیه بچه چهار سالهای است که وسط بازار دستهای مادرش را گم میکند...
سر میچرخاند و میبیند دور تا دورش را آدمهای بزرگ غریبه گرفتهاند...
شبیه بچه چهارسالهای که راه خانه را نمیداند و تنها چارهاش زدن زیر گریه و هقهق کردن است!
دلتنگ شدهای؟
#سیما_امیر_خانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
چمدان را برمیدارم
و با صدایی روشن با شهر خداحافظی میکنم
از مقصد میپرسند
از تعداد روزهای تاریکی خانه
چشمان تو را نشان میدهم
تمسخر در خندههایشان موج میزند
آنها نمیدانند که
در چشمان تو
دو سیاره درخشان زندگی میکنند
و البته نباید بدانند
#محمد_صالح_هاشمیان
@takbitnab
🌹🌹🌹
من بيماریِ جديدی گرفتهام !
چيزی
شبيهِ
دلتنگیِ
دائم ...
#حسام_نيک_فال
@takbitnab
🌹🌹🌹
این جان و دل و دیده پیِ دیدنِ اوست
جان و دل و دیده را به دیدار دهیم...
#هوشنگ_ابتهاج
@takbitnab
🌹🌹🌹
چقدر خوب، که هستی
چه خوب که هوای مرا داری
و چه خوب تر که دوستت دارم
همیشه باش؛
من نیاز دارم کسی شبیه به تو را دوست داشته باشم
من نیاز دارم کسی شبیه به تو دوستم داشته باشد...
و اینجا فقط تویی که شبیه به تویی،
فقط تویی که شبیه به تو می خندی و
فقط تویی که شبیه به تو حرف می زنی...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@takbitnab
🌹🌹🌹
خوش بگو الله و اسم ذات بین
جمله اشیا مصحف آیات بین
در زمین و آسمان می کن نظر
نور او در دیدهٔ ذرات بین
#شاه_نعمت_الله_ولی
- دوبیتی شمارهٔ ۲۱۷
@takbitnab
🌹🌹🌹
* آن بیخبران که دُرِّ معنی سُفتند،
در چرخ به انواعْ سخنها گفتند؛
آگه چو نگشتند بر اَسرارِ جهان،
اول زَنَخی زدند و آخر خفتند!
#خیام
- رباعی ۱۴
@takbitnab
🌹🌹🌹
یاری که چو ما لطف الهی دارد
در هر دو جهان هرچه تو خواهی دارد
هر چند گدای حضرت سلطان است
از دولت عشق پادشاهی دارد
#شاه_نعمت_الله_ولی
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳
@takbitnab
🌹🌹🌹
با یار بگفتم به زبانی که مراست
کز آرزوی روی تو جانم برخاست
گفتا: قدمی ز آرزو زآن سو نه
کاین کار به آرزو نمی آمد راست
#باباافضل_كاشانى
- رباعی شمارهٔ ۱۴
@takbitnab
🌹🌹🌹
زنار پرست زلف عنبر بویت
محراب نشین گوشهٔ ابرویت
یا رب تو چه کعبهای که باشد شب و روز
روی دل کافر و مسلمان سویت
#ابوسعید_ابوالخیر
- رباعی شمارهٔ ۱۷۷
@takbitnab
🌹🌹🌹
این صفات بد اگر از خود جدا سازی چو من
نعمت الله زمان باشی و سلطان زمن
غیبت و نمامی و حرص و حسد این هر چهار
باز بخل و کینه و آنگه طمع بشنو ز من
#شاه_نعمت_الله_ولی
- دوبیتی شمارهٔ ۲۲۱
@takbitnab
🌹🌹🌹
در میکده دوش، زاهدی دیدم مست
تسبیح به گردن و صراحی در دست
گفتم: ز چه در میکده جا کردی؟ گفت:
از میکده هم به سوی حق راهی هست
#شیخ_بهایی
- رباعی شمارهٔ ۱۷
@takbitnab
🌹🌹🌹
اندر دل من درون و بیرون همه او است
اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست
اینجای چگونه کفر و ایمان گنجد
بیچون باشد وجود من چون همه اوست
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۷۲
@takbitnab
🌹🌹🌹
مگْذار اینکه راز دلت بر زبان رسد
گر بر زبان رسید، به گوش جهان رسد
ره بر زیان ببند و زبان را نگاه دار
بر شمع، هر زیان که رسد از زبان رسد
دانی که حال روح چه باشد ز بعد مرگ؟
مرغی قفس شکسته و بر آشیان رسد
واماندگان قافله را غولِ ره زند
آن رهرو ایمن است که بر کاروان رسد
بلبل به نوبهار، از آن در ترنّم است
کز وصل گل به کام دل ناتوان رسد
گل در تبسّم است که از گلبُن مراد
برگی نچیده بلبل شیدا، خزان رسد
تا زندهای مخور غمِ روزی، که چون تنور
باز است تا دهان تو، هم بر تو نان رسد
خوش خواه بهرِ غیر «صغیرا!» که از خدای
خواهی هر آنچه بهرِ کسان، بر تو آن رسد...
#صغیر_اصفهانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
یا زهرا(س)
ای رسول خدای را مظهر
نور نامت به عرش حق زیور
قدر تو بیشتر ز لیله ی قدر
شأنت از کائنات والاتر
در شرافت غبار درگاهت
قدسیان راست توتیای بصر
بهر خدمت بدرگهت جبرئیل
با هزاران امید بسته کمر
ای تو فخر نساء عالمیان
وی در ایجاد برترین مادر
شام میلاد توست صبح امید
پرتو روی توست شمس و قمر
ای زبانش بریده باد که خواند
خواجه کائنات را ابتر
حقتعالی بکوری چشمش
کرد بر عقل کل عطا کوثر
شک ندارم به لطف آن خورشید
ذرّه گردد زمهر روشن تر
گل یاس محمدی زهراست
حیف از این گل که زود شد پرپر
حــبّ ذاتت قبولی طاعات
بر جمال و جلال تو صلوات
#مقدم
@takbitnab
🌹🌹🌹
میگویند
برایت خوابهای خوشی را آرزومندیم،
کسی نیست که بگوید
برایت واقعیتِ خوش و زیبایی آرزومندیم!
خواب زیبا به چه کارمان میآید؟
وقتی ما گرفتار بیداری دردناکی هستیم...
#محمود_درویش
@takbitnab
🌹🌹🌹
زبان در پشت دندان، هیچ دانی
چو تیرانداز باشد پشت سنگر؟
سخن چون از دهان نیکو برآید
کند اقلیمِ دلها را مُسخّر
وگر گفتار باشد زشت و بیجا
از آن گردد دل یاران مکدّر
از اینرو در سخن گفتن بیندیش
چو دُر، در گوشِ جان کن پند «شهپر»
#شهپر_اصفهانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
زخم از کدام دست فرود آمد
که پاره است سینه، ولی دل
شورندهتر
از لحظههای عافیت و کام میتپد
و درد
از پهلوی دگر -که نه با توست،
از راست- تیر میکشد
و خونِ گرم
از کوچهباغِ حنجره
آوازخوان و رقصان میجوشد
و راه دشت سوختهی سینه پیش میگیرد
زخم از کدام دست،
زخم از کدام سمت فرود آوردی؟
ای عشق،
ای شقاوت شیرین!
#منوچهر_آتشی
@takbitnab
🌹🌹🌹