🔴 شعر سید اعلا امیری(شاعر افغانستانی) در سوگ شهادت #سید_شهیدان_خدمت 🔹‌این همه سیل که از چشم خراسان می‌ریخت اشک بوده‌است که اینگونه ز چشمان می‌ریخت 🔹‌پس عجب نیست که این‌بار چرا در مشهد غصه بیش از همه‌ی خطه‌ی ایران می‌ریخت 🔹‌با خبر بود حرم وقتی که پٰر می‌شد صحن از چنان حزن که در هیکل باران می‌ریخت 🔹‌آخرش درشب میلاد عجب قیمت یافت گوهری دیده که در محضر سلطان می‌ریخت 🔹‌خاطرت هست که بر گونه فشاندی اول؟ بعد از لای محاسن که به دامان می‌ریخت 🔹‌به گمانم که به آغوش رضا افتادی قطعه های بدنت وقتی که از جان می‌ریخت #سید_اعلا_امیری @takbitnab 🌹🌹🌹

تویی از هر دو عالم آرزویم تو را چون یافتم، از خود چه جویم؟ #جامی @takbitnab 🌹🌹🌹

کـاش اینقدر بارون نگیره... یا اگـه گرفت من رو یاد تو نندازه... یا اگه انداخت حرف‌هات رو یادم نیاره یا اگه آورد دلم درد نگیره..... یا اگـه گـرفت زودے اشکـمم بیاد کـه قدری سبک شم.... یا اگـه نیومد هی..... تو برگـردے ... این بودن توئه کـه همه‌چیز رو درست می‌کنه.....!! #آصف_گنجی @takbitnab 🌹🌹🌹

جاذبه های تو تمام نمی شود من اما تمام می شوم در آغوشت و باز به دنیا می آیم به‌خاطر دوباره دیدنت با همین تولد مکرر می بوسم و نگاه می کنم و می چرخم چند بار دیگر زمین دور خورشید بچرخد و من خیال کنم هنوز نچرخیده ام #عباس_معروفی @takbitnab 🌹🌹🌹

مشتاق توام با همه جوری و جفایی محبوب منی با همه جرمی و خطایی #سعدی @takbitnab 🌹🌹🌹

رفت آنکه دستی میگرفت از مؤمنون انا لله و انا الیه راجعون 💔 روزی چند مشهدش از اشک،سیل جاری میکند در فراق خادمش هی بی قراری میکند با توسل تو را طلب میکردند این مردم اما شهادت انتخابت بود از معلوم وقت رفتنت ..نبوده و نیست بمان! که باید به حال دشمن گریست داعش با خون سلیمانی از ریشه خشکید وای به حال اسرائیل خبر شهادتت رسید شهید خدمت در راه وطن بودی لبریز محبت به مستضعفان بودی بمان !که داغ رفتنت سرد شدنی نیست تحمل فراغت برای ما شدنی نیست میشود؟او که آهو را ضمانت میکند دل های غریبان را مداوا میکند برای ما نیز پا در میانی بکند؟ تا خداوند به ما صبری عنایت بکند! دل بهانه گیر تو شده ..یقین نباشد در دل محبانت جز این بعد این باران،هر جا بغض کرد آسمان تو را به یاد خواهیم آورد ای مهربان لن يصيبنا الي ما كتب الله لنا حالا خدا هم انتخابت کرد سیدنا راستی!حکایت آن انگشترها را چه کس میداند؟ که هر که بر دست کند ،نام او را میخوانند؟ حالا که رفتی،برسان سلامی از ما به شهن شه..علی ابن موسی الرضا #رباب_زهیری @takbitnab 🌹🌹🌹

🏴🏴❤️🇮🇷🇮🇷 تقدیم به ارواح مطهر حادثه ی بالگرد رئیس جمهور و همراهان 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ای سوختگان مکتب عشق همواره به سوز ودر تب عشق ای خادم مردمان محروم در خدمت صادقانه مظلوم ای آنکه تو خادم الرضایی ای سوخته مثل آن رجایی بس طعنه شنیده ای ز مردم لیکن نشدآن خلوص تو گم اخلاق تو ای رئیس جمهور اخلاق محمد ی و مشهور تهمت بزدند بی‌سواد ی اما تو جوابشان ندادی آنانکه وطن خراب کردند بس فتنه ی بی حساب کردند یک فتنه بپا به بی حجابی بر ضد رجال انقلابی در عرصه ی جنگ اقتصادی بودی توحقیقتا جهادی ای سوخته در مسیر خدمت ما و غم تو از این شهادت عبداللهیان شهید دیگر ما را بنموده زار و مضطر در بین ملل نموده تدبیر جمهوری ما کشد به تصویر آن وعده ی صادق موفق با همت او بشد محقق در جمع ملل به یاری دین بنموده همو جهاد تبیین افسوس و دریغ و باز افسوس شد غم به دلم دوباره ملموس افسوس ز داغ آل هاشم آن بوده به راه دین مقاوم هر جمعه به خطبه های روشن تبیین بنموده خط دشمن زآن یک یک شاهدان همراه پیوسته کشم زسینه ام آه اینک صلوات ما فراوان بر روح بزرگ این شهیدان ای سید علی سرت سلامت ملت ز تو دارد استقامت هر روز غمی به سینه داری ما با غم تو به آه و زاری تا منجی خلق عالم آید حامد به شما دعا نماید نک با صلوات خویش بسیار در داغ رئیسی ام عزادار #حامد_اصفهانی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ روز میلاد حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام @takbitnab 🌹🌹🌹

رییسی ازمیان عاشقان رفت بسوی باغ جنت ناگهان رفت رییسی خادم خاص رضایود بسوی ان امام مهربان رفت یاروخدمتگذارملت رفت پرکشیدازمیان امت رفت خادم حضرت امام رئوف نزدارباب باشهادت رفت #مقدم @takbitnab 🌹🌹🌹

#آزادی_خرمشهر جبهه بیت المقدس اهل حق راشادکرد لشگراسلام راامدادحق امدادکرد گفت پیرماخمینی. شهرخرمشهررا ازکف صدامیان دون خداازادکرد #مقدم @takbitnab 🌹🌹🌹

زاهد! اگر عاقلی، مده تو از این بیش پند به دیوانگان که نقش بر آب است #خورشید_سامانی @takbitnab 🌹🌹🌹

ای مهربان‌ طبیب! علی‌رغم هر رقیب با گوشه‌ی نظر، دلم از قید غم رهان #تبیان_سامانی @takbitnab 🌹🌹🌹

ای ماه شبی مونس خلوتگه ما باش در آینه‌ی اهل نظر چهره‌نما باش کار دل ما بین که گره در گره افتاد گیسو بگشا و بنشین، کارگشا باش جامی ز لب خویش به مستان غمت بخش گو کام دل سوخته‌ای چند روا باش ای روح مسیحا نفسی در نی ما دم در سینه‌ی این خالی خاموش نوا باش چشمم چو قدح بر لب نوشت نگران است ای ساقی سرمست شبی نیز مرا باش مستیم و ندانیم شب از چند گذشته‌ست پرکن قدحی دیگر و بی چون و چرا باش ای دل ز سر زلف بتان کار بیاموز با این همه زنجیر به رقص ای و رها باش چون خال که بر کنج لب یار خوش افتاد ای نکته تو هم در دهن دوست بجا باش آیینه‌ی ما زنگ کدورت نپذیرد ای غم به رخ سایه سرشکی ز صفا باش تا زنده دلان داروی دل از تو بجویند ای شعر دل انگیز همان مهرگیا باش #هوشنگ_ابتهاج @takbitnab 🌹🌹🌹

تنهایی...! عقربه‌های ساعتی‌ست‌، که تکان نخورده‌اند وقتی چشم باز می‌کنی تنهایی! انتظار کشیدن توست، وقتی تو نیستی، وقتی تو رفته‌ای از این خانه وقتی تلفن زنگ می‌زند اما غریبه‌ای، سراغ دیگری را می‌گیرد وقتی در این شیشه‌ای که به شب می‌رسد خودت را می‌بینی هر شب... #دریتا_کومو @takbitnab 🌹🌹🌹

دل اگر در کفِ صدها شده، دلدار جداست همه گیتی اگرَت یار بُود، یار جداست گرچه اَندر نظر اهل تماشای چمن گل عزیز است، ولی مرحله‌ی خار جداست در بهاران که همه باغ و در و دشت گل است دهر اگر یکسره گلبن شده، گلزار جداست شیون مرغِ قفس دل زند آتش، امّا اثر ناله‌ی مرغان گرفتار جداست ای طبیب! از سر ما دست مداوا بردار دردمند غم معشوق، ز بیمار جداست ما به هر نقش نکویی دل و دین نسپاریم صورت دلبری از پرده‌ی دیوار جداست آمدندی که چو یوسف بخرندم، گفتم یوسف آن بود، من این هستم؛ بازار جداست! هرچه آمد به زبان، شعر مخوانش «یغما!» تو ثناخوان رخ یاری، اشعار جداست... #حیدر_یغما @takbitnab 🌹🌹🌹

غم مرا چه خوری؟ من که زندگانی را چو یک انار درشت، چو یک انار پُرآب به کام خویش فشردم -فشردمش در مشت- وز آب آن که گَهی تلخ بود و گَه شیرین شدم سیراب فزون‌تر از همه‌کس کودکانه خندیدم فزون‌تر از همه‌کس گریه کرده‌ام پنهان چو مارِ غم به دلم زهر ریخت، کوفتمش که آفتی نرساند به هستیِ دگران به‌سر رسیده مرا چند قرن و چندین عمر در انتظار فراوان و جهد بی‌پایان غم مرا چه خوری؟ #ژاله_اصفهانی @takbitnab 🌹🌹🌹

بُگذر از این دشتِ گرگ‌ومیش، شتابان! وقفه حرام است در مسیر بیابان معرکه‌ای را که جلوه‌گاه دَدان است خواه بیابان بنام و خواه خیابان لاشخوران در طوافِ قبله‌ی مرگ‌اند سر به سر سنگ می‌نهند عقابان آه... که در دست روزگار، یکی شد اوّل اردیبهشت و آخر آبان بارش ابر بهار و سیل خزانی فرق ندارد برای خانه‌خرابان کفش و کلاهی نمانده‌است، خدایا کو اثری از درخت و شعله‌ی تابان؟ از که شکایت کنم که چرخ زمانه هیچ نچرخد مگر برای جنابان! عرصه‌ی صحبت فراخ و حوصله تنگ است بُگذر و بُگذار بُگذریم شتابان...! #یوسف_بینا @takbitnab 🌹🌹🌹

ثمری کز شجر توست، چه شیرین و چه تلخ سخنی کز دهن توست، چه زیباست و چه زشت... #دفتری_بروجنی @takbitnab 🌹🌹🌹

این منم که هرصبح دلم را به عشق و گلویم را به دوست داشتن ات تازه میکنم، این منم که هرصبح از تو خیر میخواهم از خدا برکت، این منم که چون میخندی، ذوق از درونم بیرون میجهد، و به چشمانم میخزد، این منم که دوستت دارم این منم که میگویم عشق یعنی صمیمیتی از جنس دوست داشتن ات...! #حمیدرها @takbitnab 🌹🌹🌹

در آغوش تو رنجی ست که می خواهد فهمیده شود .. پنهان است می خواهد دیده شود .. اینقدر تکرار می خواهد که زخمش را فراموش کند .. #الهام_پورعبدالله @takbitnab 🌹🌹🌹

در زلالِ چشمِ تو آرامشِ جان دیده ام قامتت رعنا تر از سروِ خرامان دیده ام بی تووُ عشقت جهانم چون جهنم میشود منکه آغوش تو را مُلکِ سلیمان دیده ام #شیوا_صالحی @takbitnab 🌹🌹🌹

معشوقه ام باش و ساکت شو با من درباره شریعت عشق بحث نکن عشق من به تو شریعتیست که می نویسمش و اجرایش می کنم اما تــــو ... آموختمت که گل مارگریت شوی و بر بازوهایم بخوابی و بگذاری تا حکومت کنم و کار تو فقط این باشد که تا ابد معشوقه ام باشی ... #نزار_قبانی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@takbitnab 🌹🌹🌹

فریدونِ فَرُخ فرشته نبود ز مُشک و ز عَنبر سرشته نبود به داد و دَهش یافت آن نیکویی تو داد و دَهش کن فریدون تویی... #فردوسی @takbitnab 🌹🌹🌹

ای آنکه نتیجه چهار و هفتی وز هفت و چهار دایم اندر تفتی مِی خور که هزار باره بیشت گفتم باز آمدنت نیست، چو رفتی رفتی... #خیام @takbitnab 🌹🌹🌹

صدای شیرین تو بوسه است بالی‌ست بر تن تار.... #محمود_درویش @takbitnab 🌹🌹🌹

بی رُخت چشم ندارم که جهانی بینم به دو چشمت که ز چشمم مرو ای بینایی! #سعدی @takbitnab 🌹🌹🌹