دفتـر شعرم را که میگشایم
مُشتی از تـو
بیرون میریزد
هوا به تو آغشته میشود!
و میترسم که نکند
یک شهـر عاشقت بشود
آهای..
دردانـه ی برگ برگِ نوشته ها
از تـو گفتن
چه عالـمی دارد ...
#مریم_قهرمانلو
@takbitnab
🌹🌹🌹
دستِ مرا بگیر
که باغ نگاهِ تو
چندان شکوفه ریخت
که هوش از سَرم ربود...
#فریدون_مشیری
@takbitnab
🌹🌹🌹
عمر که بیعشق رفت هیچ حسابش مگیر
آب حیاتست عشق در دل و جانش پذیر
هر که جز عاشقان ماهی بیآب دان
مرده و پژمرده است گر چه بود او وزیر
عشق چو بگشاد رخت سبز شود هر درخت
برگ جوان بردمد هر نفس از شاخ پیر
هر که شود صید عشق کی شود او صید مرگ
چون سپرش مه بود کی رسدش زخم تیر
سر ز خدا تافتی هیچ رهی یافتی
جانب ره بازگرد یاوه مرو خیر خیر
تنگ شکر خر بلاش ور نخری سرکه باش
عاشق این میر شو ور نشوی رو بمیر
جمله جانهای پاک گشته اسیران خاک
عشق فروریخت زر تا برهاند اسیر
ای که به زنبیل تو هیچ کسی نان نریخت
در بن زنبیل خود هم بطلب ای فقیر
چست شو و مرد باش حق دهدت صد قماش
خاک سیه گشت زر خون سیه گشت شیر
مفخر تبریزیان شمس حق و دین بیا
تا برهد پای دل ز آب و گل همچو قیر
#مولانا
- دیوان شمس
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۱۱۲۹
@takbitnab
🌹🌹🌹
هزار جهد بکردم که یار من باشی
مرادبخش دل بیقرار من باشی
چراغ دیده شب زنده دار من گردی
انیس خاطر امیدوار من باشی
چو خسروان ملاحت به بندگان نازند
تو در میانه خداوندگار من باشی
از آن عقیق که خونین دلم ز عشوه او
اگر کنم گلهای غمگسار من باشی
در آن چمن که بتان دست عاشقان گیرند
گرت ز دست برآید نگار من باشی
شبی به کلبه احزان عاشقان آیی
دمی انیس دل سوکوار من باشی
شود غزاله خورشید صید لاغر من
گر آهویی چو تو یک دم شکار من باشی
سه بوسه کز دو لبت کردهای وظیفه من
اگر ادا نکنی قرض دار من باشی
من این مراد ببینم به خود که نیم شبی
به جای اشک روان در کنار من باشی
من ار چه حافظ شهرم جوی نمیارزم
مگر تو از کرم خویش یار من باشی
#حافظ
- غزل شمارهٔ ۴۵۷
@takbitnab
🌹🌹🌹
سوختی جانم چه میسازی مرا
بر سر افتادم چه میتازی مرا
در رهت افتادهام بر بوی آنک
بوک بر گیری و بنوازی مرا
لیک میترسم که هرگز تا ابد
بر نخیزم گر بیندازی مرا
بندهٔ بیچاره گر میبایدت
آمدم تا چارهای سازی مرا
چون شدم پروانهٔ شمع رخت
همچو شمعی چند بگدازی مرا
گرچه با جان نیست بازی درپذیر
همچو پروانه به جانبازی مرا
تو تمامی من نمیخواهم وجود
وین نمیباید به انبازی مرا
سر چو شمعم بازبر یکبارگی
تا کی از ننگ سرافرازی مرا
دوش وصلت نیم شب در خواب خوش
کرد هم خلوت به دمسازی مرا
تا که بر هم زد وصالت غمزهای
کرد صبح آغاز غمازی مرا
چو ز تو آواز میندهد فرید
تا دهی قرب هم آوازی مرا
#عطار
- غزل شمارهٔ ۵
@takbitnab
🌹🌹🌹
از سر کوی تو گر عزم سفر میداشتم
میزدم بر بخت خود پایی که برمیداشتم
داشتم در عهد طفلی جانب دیوانگان
میزدم بر سینه هر سنگی که برمیداشتم
زندگی را بیخودی بر من گوارا کرده است
میشدم دیوانه گر از خود خبر میداشتم
دل چو خون گردید، بیحاصل بود تدبیرها
کاش پیش از خون شدن دل از تو برمیداشتم
میربودندم ز دست و دوش هم دردیکشان
چون سبو دست طلب گر زیر سر میداشتم
میفشاندم آستین بر رنگ و بوی عاریت
زین چمن گر چون خزان برگ سفر میداشتم
جیب و دامان فلک پر میشد از گفتار من
در سخن صائب همآوازی اگر میداشتم
#صائب_تبریزی
- غزل شمارهٔ ۱۰۲
@takbitnab
🌹🌹🌹
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی
وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد
صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی
#حافظ
- غزل شمارهٔ ۴۵۶
@takbitnab
🌹🌹🌹
گر داد کنی درخور خود داد کنی
بیچاره کسی را که تواش یاد کنی
گفتی تو که بسیار بیادت کردم
من میدانم که چون مرا یاد کنی
#مولانا
- دیوان شمس
- رباعیات
- رباعی شمارهٔ ۱۹۱۷
@takbitnab
🌹🌹🌹
نیست در رفتن دل هیچ گناهی از من
کششی دیده ام از جلوه یاری که مپرس
#صائب_تبریزی
@takbitnab
🌹🌹🌹
هدیه می دهم قلبم را
با تمام شکوه
دلتنگی را به حراج می گذارم
به قیمت تمام شکوفه
و سرسپرده ام به تو بهار جانم
خواهان دردها و غم های توام
به روز می شود نسخه ی عشق من به تو
دلتنگی را بگذار
آغوش بهار باز است
برای تمام پاییزها
#نسیم_سرلک
@takbitnab
🌹🌹🌹
چه خوش گزیدهامت از بساط حسنفروشان
نه عاشق تو،
که من عاشق بصیرت خویشم
#وحشیبافقی
@takbitnab
🌹🌹🌹
پیچیده اش می کنی
این قصه سر و ته ندارد
این قصه جاریست
تا تو هستی
و من برایِ هربار دیدنت
هزار بار نقشه میکشم...
هزار بار زیرِ لب با خود
جملاتی می چینم که آخرش
ختم خواهد شد ...
به لال شدن
پیشِ چشمانت...!
#عادل_دانتیسم
@takbitnab
🌹🌹🌹
شعر گفتن
عشق میخواهد و
بهانه و
و یک دل، پرنده
دل من به بهانه ی عشقت
بال میزند شاعرانه گی را
و پرواز میکند
تا اخرین بیت چشمانت
#یاس_کرمانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
من بیدل و
دل داده در راه تو افتاده
والله که نمیدانم جای دگر افتادن...
#مولانا
@takbitnab
🌹🌹🌹
در لحظهی شیرین شكفتن!
خورشید!
چه فروغی به جهان میبخشید!
چه شكوهی...!
همه عالم به تماشا برخاست!
#فریدون_مشیری
@takbitnab
🌹🌹🌹
شنبه ات را گره زده ام
به پیچک غزل هایم
که عاشقانه هایش
سبز کند هفت روزِ
هفته ات را ....
#منیر_دهقانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
سلام اعضای محترم کانال
با توجه به بعضی مسائل پیش آمده فعلا کانال بروزرسانی نخواهد شد در صورتیکه عزیزان بخواهند از مطالب کانال استفاده نمایند با همین ای دی کانال در پیام رسان سروش پلاس و روبیکا در خدمت عزیزان هستیم .