eitaa logo
اشعار ناب (شعر ، دوبیتی)
3.6هزار دنبال‌کننده
9 عکس
1 ویدیو
0 فایل
گزیده ای کم نظیر از ناب ترین اشعار بزرگان شعر پارسی – تک بیتی – دوبیتی - مشاعره - شعر ناب - شب شعر آدرس وبلاگ ما http://takbitnab.blogfa.com @takbitnab تاریخ ساخت کانال 1397/01/14 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
ز یاد بردنت ای آشنای من ، سخت است ببخش مثل تو بودن برای من سخت است مرا رها کن از این شهر غرق دود برو نفس کشیدن تو در هوای من سخت است بدون اینکه بخواهم دلیل درد تو ام خدا کند که نباشی بجای من ، سخت است برای انکه مرا هیچوقت دوست نداشت چقدر شعر سرودن خدای من سخت است برای تو که خدایی ، خدای من تو بگو که استجاب کدامین دعای من سخت است ؟ @takbitnab 🌹🌹🌹
ای ساحل رویایی ام آغوش تو زیباست احساس پناهم به تو چون بوسه دریاست بنگر که یکی غرق نگاهت شده انگار از آن سر دریای دو چشمان تو پیداست امواج پر از مهر صدای تو به گوشم با هر نوسانی برسد واضح و گیراست همراه خیال تو شدن لطف بزرگیست هم صحبت با تو شدن اندازه دنیاست در مکتب عشق تو به جز درس خدا نیست فحوای کلام تو همان پند اوستاست چیزی طللبیدن ز خداوند جهاندار با بودنت از درگه او خواهش بیجاست @takbitnab 🌹🌹🌹
هرکسی با حق ملازم می شود پیرو موسای کاظم می شود مکتب او مکتب عرفانی است هرکه آید از اعاظم می شود رهبرش باشد به راه مستقیم هرکه را مولا و ناظم می شود مرقد او قطعه ای از جنت است عارف او سویش عازم می شود حاجت خود از خدا آنجا بخواه چونکه لطفش بر تو لازم می شود راه سوی باغ جنت می برد هر خلقش ، خلق کاظم می شود. @takbitnab 🌹🌹🌹
ز یاد بردنت ای آشنای من ، سخت است ببخش مثل تو بودن برای من سخت است مرا رها کن از این شهر غرق دود برو نفس کشیدن تو در هوای من سخت است بدون اینکه بخواهم دلیل درد تو ام خدا کند که نباشی بجای من ، سخت است برای انکه مرا هیچوقت دوست نداشت چقدر شعر سرودن خدای من سخت است برای تو که خدایی ، خدای من تو بگو که استجاب کدامین دعای من سخت است ؟ @takbitnab 🌹🌹🌹
در آفتاب رخش باده تاب انداخت چه آب بود که آتش در آفتاب انداخت؟ هنوز جلوهٔ آن گنج حسن پنهان بود که عشق فتنه در این عالم خراب انداخت قضا نگر: که چو پیمانه ساخت از گل من مرا به یاد لبش باز در شراب انداخت فسانهٔ دگران گوش کرد در شب وصل ولی به نوبت من خویش را به خواب انداخت بیا و یک نفس آرام جان شو از ره لطف که آرزوی تو جان را در اضطراب انداخت ز بهر آن که دل از دام زلف او نرهد به هر خمی گره افکند و پیچ و تاب انداخت ندیده بود هلالی عذاب دوزخ هجر بلای عشق تو او را درین عذاب انداخت @takbitnab 🌹🌹🌹
عشق ، دل به دریا زدنی ست بی کشتی و دانستنِ وصال دور از دست عشق لرزش انگشتان است و لب های فروبسته ی غرق سوال عشق رود غم است در اعماق وجودمان که پیرامونش تاکها و خارها می رویند عشق همین است..... @takbitnab 🌹🌹🌹
دلم میگیرد از دستت چه بامن میکنی بی رحم ؟ چه رنجی میکشم بی تو چه جانی میکنم هرشب ! چه بغضِ پاک و معصومی برایت میکنم هر بار ... خدا را خوش نمی آید ! @takbitnab 🌹🌹🌹
دلتنگي من تمام نمي‌شود . . . همين که فکر کنم من و تو ؛ دو نفريم . . . دلتنگ‌ تر مي‌شوم براي تـو ! کاش ‌مي‌توانستم دست‌هايت را بگيرم و تو را بنويسم کاش نقاشي بلد بودم ! دوست داشتنِ تو ، زيباترين گلي ا‌ست که خدا آفريده گفته بودم ؟ @takbitnab 🌹🌹🌹
روبراهم همه چیز خوب است! از یادم رفته ای و دیگر به تو فکر نمی کنم دیگر کسی در زندگی ام نقش آن معشوقه ویرانگر را به عهده نگرفته است! دیگر کسی وجود ندارد که دستانم را بگیرد مرا ببوسد و به انتظار پیامش بنشینم دیگر کسی وجود ندارد که با نگاهش بفهماند دلتنگم است! فراموشت کرده ام فراموشم کرده ای دور از منی و نزدیکی به او وقت رفتن خیلی ناراحت بودی اما در آخرین عکس پروفایلت که امروز گذاشتی میخندی و هنوزم زیبایی.. @takbitnab 🌹🌹🌹
من درین بستر بی خوابی راز نقش رویایی رخسار تو می جویم باز با همه چشم تو را می جویم با همه شوق تو را می خوانم زیر لب باز تو را می خوانم دایم آهسته به نام ... @takbitnab 🌹🌹🌹
عشق یگانه‌ام گریه نکن اشک‌هایت می‌خراشد روحم را در دنیا چیزی ندارم جز چشم‌های تو و غم‌های خویش می‌گویم آیا دوستت دارم ای ماه ؟ آه کاش یارایم باشد...... @takbitnab 🌹🌹🌹
مگر آدم چقدر وقت دارد كه بچسبد به دوست داشتنهاى نيمه كاره نه جانم آدمهاى گذرا فقط مى شوند حال خراب و يك دل سير پشيمانى آدم بايد يك جور يكى را بخواهد كه انگار بدون او هيچ روزى روزش بخير نشود و هميشه كنارش باشد ... @takbitnab 🌹🌹🌹
دلم برای هم آغوشیِ صمیمی‌ِ تنها یمان برای نوازش برای صدا کردن‌های تو برای حرف‌های خوب تنگ شده صدایم کن! دلم برای دوست داشتن‌های بی‌ انتها برای شب‌های تا صبح ... بدون خواب برای خودم برای خودت پنجره‌ها و مهتاب تنگ شده صدایم کن! @takbitnab 🌹🌹🌹
درد عشقست که با حسرت و سوز بر دل پر شررم چیره شده گفتم از دیده چو دورش سازم بی گمان زودتر از دل برود مرگ باید که مرا دریابد ورنه دردیست که مشکل برود... @takbitnab 🌹🌹🌹
در ابعاد این عصر خاموش من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش بینی نمی‌کرد و خاصیت عشق این است.... @takbitnab 🌹🌹🌹
در تاریکی چشمانت را جستم در تاریکی چشمانت را یافتم و شبم پر ستاره شد تو را صدا کردم در تاریکی ِ شب ها دلم صدایت کرد و تو با طنین صدایم به سویم آمدی.... @takbitnab 🌹🌹🌹
نشسته زنگ جدایی به صفحه‌ی دل من شکسته شاخه‌ی امید و خانه خاموش است، تنیده تار سیه، عنکبوت نومیدی فشرده پنجه و با روح من هم‌آغوش است، ‌ میان خانه‌ی ویرانه‌ی جوانی من، به هر طرف نگرم جای پای حرمان است زبان گشوده شکاف شکنجه‌های فراق: در آرزوی کسی سوختن نه آسان است! ‌ @takbitnab 🌹🌹🌹
محبوب من من تنهایم بی تو هیچ کاری نمی توانم بکنم دیگر شعری هم نمی توانم بنویسم و این تنهایی تلخ است تلخ مثل نگاه نوازنده ای که با دستهای بریده به پیانو می نگرد. @takbitnab 🌹🌹🌹
تمامِ تو امشب با من نیست و من تمامِ تو را می خواهم تمام که نباشی تمام می شوم خودت من را به مرزِ جنون رساندی پس بفهم که دیگر هیچ چیز را نمی فهمم جز تمامِ تو @takbitnab 🌹🌹🌹
دوستم داشته باش از رفتن بمان دستت را به من بده که در امتداد دستانت بندریست برای آرامش! @takbitnab 🌹🌹🌹
کاش چون یاد دل انگیز زنی می خزیدم به دلت پر تشویش ناگهان چشم ترا می دیدم خیره بر جلوهٔ زیبایی خویش کاش در بستر تنهایی تو پیکرم شمع گنه می افروخت ریشهٔ زهد تو و حسرت من زین گنه کاری شیرین می سوخت @takbitnab 🌹🌹🌹
ریشه‌هایم دویده در غم تو، شاخه‌ها چوبِ دارِ دلتنگی‌ست من درختم که قسمتم از باغ، غربت و برگ و بارِ دلتنگی‌ست آنقدَر در مسیر توفان‌ها پُر شدم از هراسِ تیغ و تبر کز عبور نسیم می‌ترسم قسمتم روزگار دلتنگی‌ست مثل روزی که رفتنت در من، آتشی جاودانه روشن کرد بعد موسیٰ، درختِ طورِ غریب تا ابد بی‌قرار دلتنگی‌ست رفتنت یک غروب ممتد شد در هزاران طلوعِ خاموشم تا ابد شعر من تو را گم کرد تا ابد در غبار دلتنگی‌ست نامه‌ای بسته‌ام به بال نسیم، زده‌ام مُهر بی‌قراری پاش روزهایم دچار دلتنگی، آه... شب‌ها دوباره دلتنگی‌ست بعد از این پست می‌کنم با اشک نامه‌های بدون مقصد را بی‌گمان بی‌جواب خواهد ماند تا جهان در مدار دلتنگی‌ست... ‏ @takbitnab 🌹🌹🌹
عشق ِ ما دهکده یی ست که هرگز به خواب نمی رود نه به شبان و نه به روز ، و جنبش و شور حیات یک دم در آن فرو نمی نشیند @takbitnab 🌹🌹🌹
به جان تو که سوگند عظیمست که جانم بی‌تو دربند عظیمست اگر چه خضر سیرآب حیاتست به لعلت آرزومند عظیمست سخن‌ها دارم از تو با تو بسیار ولی خاموشیم پند عظیمست هر آن کز بیم تو خاموش باشد اگر چه خر خردمند عظیمست هر آن کس کو هنر را ترک گوید ز بهر تو هنرمند عظیمست فکندم خویش را چون سایه پیشت فکندن پیشت افکند عظیمست که بغداد تو را داد بزرگست سمرقند تو را قند عظیمست حریصم کرد طمع داد قندت اگر چه بنده خرسند عظیمست بریدستی مرا از خویش و پیوند که دل را با تو پیوند عظیمست خمش کن همچو عشق ای زاده عشق اگر چه گفت فرزند عظیمست رکاب شمس تبریزی گرفتم که زین شمس زرکند عظیمست @takbitnab 🌹🌹🌹
ز شوق دوست نالم زار در پوست نگنجم در قبا چون مار در پوست من آن کافردل زاهد جبینم که دارد سبحه‌ام زنار در پوست مرا ز آهنگ ساز ناله گویی که دارد سینه موسیقار در پوست ترنج غبغبش تا دیدم از شوق نمی‌گنجد دلم چون مار در پوست ازین پهلو به‌آن پهلو نپیچم چنان غلطم که دارم خار در پوست سخن در پرده گویم با دل خویش که دارد لذتِ گفتار در پوست برآ از پرده همچون مغز «طالب» که عارف می نسازد کار در پوست @takbitnab 🌹🌹🌹