eitaa logo
اشعار ناب (شعر ، دوبیتی)
3.6هزار دنبال‌کننده
9 عکس
1 ویدیو
0 فایل
گزیده ای کم نظیر از ناب ترین اشعار بزرگان شعر پارسی – تک بیتی – دوبیتی - مشاعره - شعر ناب - شب شعر آدرس وبلاگ ما http://takbitnab.blogfa.com @takbitnab تاریخ ساخت کانال 1397/01/14 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
در در پیش رضا زلزله زانو زد و رفت سر در حرم ضامن آهو زد و رفت تا از دل ما غبار غفلت ببرد در کوی رضا، با مژه جارو زد و رفت @takbitnab 🌹🌹🌹
ای‌ آسمان! خون‌خواهیِ هابیل نزدیک‌ست شب‌های نابودیِ اسرائیل نزدیک‌ست @takbitnab 🌹🌹🌹
ای قدس! ظهور مُنتَظر نزدیک است خورشید، دمیده و سحر نزدیک است در سنگر انتفاضه پا بر جا باش یک سنگِ دگر بزن، ظفر نزدیک است @takbitnab 🌹🌹🌹
درحنجره‌ها، صدا، صدای تو بُوَد در دستِ مقاومت، لوای تو بُوَد این عزم خداست، حاج قاسم! والله آزادی قدس، خونْ بهای تو بُوَد @takbitnab 🌹🌹🌹
بارید چنان تگرگ بر اسرائیل امروز نمانده برگ بر اسرائیل طوفان، زده است ریشه‌اش را از بیخ این است شعار مرگ بر اسرائیل @takbitnab 🌹🌹🌹
ای کاش شبی حماسه‌خوان برگردی مستانه ز سمت آسمان برگردی ما منتظریم روز آزادیِ قدس با حضرتِ صاحب‌َ الزمان برگردی @takbitnab 🌹🌹🌹
تیز است اگرچه چنگ و دندانِ خودت خون شهداست روی دامانِ خودت هان ای سگِ هارِ وحشی! ای اسرائیل! امروز سلام کن به پایانِ خودت @takbitnab 🌹🌹🌹
تلافیِ حُجَجی، انهدام داعش بود تقاصِ خونِ تو آزادیِ فلسطین است @takbitnab 🌹🌹🌹
یک‌روز اسرائیل را نابود خواهد کرد فرمانده‌ای از جنس تهرانی‌مقدم‌ها @takbitnab 🌹🌹🌹
دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه! @takbitnab 🌹🌹🌹
این باورِ ماست، سَنُصَلّی فِی القُدس حق یاورِ ماست، سنُصَلّی فی القدس آن روز امامتِ نمازِ جمعه... با سرورِ ماست، سنصلّی فی القدس @takbitnab 🌹🌹🌹
بترسيد! آری‌آری چون‌كه ما ازنسل طوفانيم و طومار شما را عاقبت در هم بپيچانيم... @takbitnab 🌹🌹🌹
در شرافت قُم پر می¬زند دلم بهوای دیار قُم تا توتیای دیده نماید غُبار قم آن جا مقام دختر باب الحوائج است کز حرمتش فزوده خدا اعتبار قم ایمن بود ز فتنه و آفات آن حریم لطف خدا بود به یقین پاسدار قم پهلو زند شرافت او بر دیار خلد روح الامین هماره بود پرده دار قم معصومه و کریمه¬ی آل محمّد است آن کو غنوده در حرم مشکبار قم خورشید چون طلوع نماید دهد سلام اول بخاک طوس و سپس بر دیار قم اُخت الرّضا و عمّه ابن الرّضا که یافت قدر و شرف ز منزلتش لاله زار قم آیند قدسیان سماوات موج موج بهر طواف بانوی والا تبار قم تا عرش می¬رسد ز جلالش جلای نور گل گشت جنت است سراسر دیار قم بر مقدم سلاله زهرا نثار کرد عطر و گلاب مردم چشم انتظار قم گل ریختند روز ورودش به مقدمش ای آفرین به خلق ولایت مدار قم دارد امید آنکه «مقدم» به لطف حق گیــرد دلش قرار بدار القــرار قم @takbitnab 🌹🌹🌹
آنرا که حلال زادگی عادت و خوست عیب همه مردمان به چشمش نیکوست معیوب همه عیب کسان می‌نگرد از کوزه همان برون تراود که دروست - رباعی شمارهٔ ۱۱۵ @takbitnab 🌹🌹🌹
صبری کنیم تا ستم او چه می کند با این دل شکسته غم او چه می کند هر کس علاج درد دلی می کنند و ما دم در کشیده تا ستم او چه می کند - دوبیتی شمارهٔ ۱۳۸ @takbitnab 🌹🌹🌹
«فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوٓاْ» فلسطین، جوجه‌های کوچکش حالا ابابیل‌ند و خوابِ آخرِ پاییز می‌بیند سپاهِ فیل... @takbitnab 🌹🌹🌹
هر موشکی از تو یادگار است حسن چون غرّش تیغ ذوالفقار است حسن لرزیده ز دستْ‌رنج تو اسرائیل نام تو شهید اقتدار است حسن @takbitnab 🌹🌹🌹
شادیم به این مژده که آن «پیر» به ما داد: این غُده‌ی بدخیم شدیداً سرطانی‌ست @takbitnab 🌹🌹🌹
رفتی بر غیر و ترک ما کردی ای ترک ختن بسی خطا کردی پیمانه زدی ز دست بیگانه اندیشهٔ خون آشنا کردی سرخوش به کنار بلهوس خفتی بنگر که به اهل دل چه‌ها کردی جز با من دل شکسته در عالم هر عهد که بسته‌ای وفا کردی در عهد تو هر چه من وفا کردم پاداش وفای من جفا کردی آبی نزدی بر آتشم هرگز تا بر لب آب خضر جا کردی آنگه که قبای ناز پوشیدی پیراهن صبر من قبا کردی بی‌چاره منم وگر نه از رحمت درد همه خستگان دوا کردی بی بهره منم وگر نه از یاری کام همه طالبان روا کردی الا من که محکمش بستی هر بسته که داشتی رها کردی تا قد تو زد ره فروغی را هر فتنه که خواستی بپاکردی - غزل شمارهٔ ۴۶۳ @takbitnab 🌹🌹🌹
آن شاه که هست عقل دیوانهٔ او وز عشق دلم شده است همخانهٔ او پروانه فرستاد که من آن توام صد شمع به نور شد ز پروانهٔ او - رباعی شمارهٔ ۱۵۳۰ @takbitnab 🌹🌹🌹
مکافات عمل مکن از روی حسد رنجه دل مردم را شاد کن محض خدا مفلس سردرگم ر ا نَبُوَد راه گریزی ز مکافات عمل گر که پرواز کنی نُه فَلَک و طارم را آنچنان زی که چو خورشید فروزندۀ صبح با فرو زندگیت محو کنی انجم را بدمکن تا که نه بینی بجهان بد ز کسی سرکشی تا نکند نفس بکش اَهرُم را از ره فتنه مریدی به مرادش نرسد اسب او هر چه به ساید به زمین هاسُم را آتش کینه تو با آب خِرد کن خاموش مکن انبار پی شعله وری هیزم را قطره¬ای اشک که از خوف خدا ریزد چشم بشکند هیمنه¬ی آتش صد قلزم را بارها گفتمت از راه به بیراهه مرو باز تأکید کنم مرتبۀ چندم را میخورد شیشه و آئینه عمرت بر سنگ گرکنی جای چو عیسی فلک چارم را حق بحق دار رسد تا که «مقدم» بجهان زده خطاط ازل خط وسط گندم را @takbitnab 🌹🌹🌹
ای بانگ رباب از تو تابی دارم من نیز درون دل ربابی دارم بر مگذر ساعتی بیا و بنشین مهمان شو گوشهٔ خرابی دارم - رباعی شمارهٔ ۱۱۵۷ @takbitnab 🌹🌹🌹
پاکی و منزهی و بی همتایی کس را نرسد ملک بدین زیبایی خلقان همه خفته‌اند و درها بسته یا رب تو در لطف بما بگشایی - رباعی شمارهٔ ۷۱۵ @takbitnab 🌹🌹🌹
دنیی دون دنی از دون مجو چون رها کن غیر آن بی چون مجو عشق عاقل را چو مجنون می‌ کند عاقلی از خدمت مجنون مجو - دوبیتی شمارهٔ ۲۳۳ @takbitnab 🌹🌹🌹
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هر چه بر سر ما می‌رود ارادت اوست نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر نهادم آینه‌ها در مقابل رخ دوست صبا ز حال دل تنگ ما چه شرح دهد که چون شکنج ورق‌های غنچه تو بر توست نه من سبوکش این دیر رندسوزم و بس بسا سرا که در این کارخانه سنگ و سبوست مگر تو شانه زدی زلف عنبرافشان را که باد غالیه سا گشت و خاک عنبربوست نثار روی تو هر برگ گل که در چمن است فدای قد تو هر سروبن که بر لب جوست زبان ناطقه در وصف شوق نالان است چه جای کلک بریده زبان بیهده گوست رخ تو در دلم آمد مراد خواهم یافت چرا که حال نکو در قفای فال نکوست نه این زمان دل حافظ در آتش هوس است که داغدار ازل همچو لاله خودروست - غزل شمارهٔ ۵۸ @takbitnab 🌹🌹🌹