eitaa logo
اشعار ناب (شعر ، دوبیتی)
3.4هزار دنبال‌کننده
9 عکس
1 ویدیو
0 فایل
گزیده ای کم نظیر از ناب ترین اشعار بزرگان شعر پارسی – تک بیتی – دوبیتی - مشاعره - شعر ناب - شب شعر آدرس وبلاگ ما http://takbit.blogfa.com @takbitnab تاریخ ساخت کانال 1397/01/14 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
تو ‌ آغازِ دل انگیزِ بهاری شُکوهِ ‌ خلقتِ پروردگاری به فروردین‌‌‌ چشم‌ِبی بدیلت ندارد شاعرِ رویت قراری @takbitnab 🌹🌹🌹
بر دیده کِشم غبارها را تا بنگرم این سوارها را تا خود چه قرار داده باشی بر هم زده‌ای قرارها را دل بی‌رخ او نمی‌گشاید پُر دیده‌ام این بهارها را در عالم دوستی تمامیم دشمن کردیم یارها را! تا مستیِ نرگس تو باقی‌ست من می‌کشم این خمارها را بر خاکِ درت فتادنی کو؟ تا نو کنم اعتبارها را... @takbitnab 🌹🌹🌹
بخند، خنده سلامِ زبان مشترک است که در تمام جهان یک نشان مشترک است زمان گفتنِ آرامِ دوستت دارم جواب آینه‌ها یک بیان مشترک است بخند، خنده بهار است... خنده خورشید است برای تازه‌شدن یک جهان مشترک است برای شاد شدن یک بهانه پیدا کن که خنده حاصل یک ناگهان مشترک است بخند، خنده به لب‌های ناز می‌آید شرابِ شعر در این استکان مشترک است برای شادی گنجشک‌های بی‌سامان کتابِ دست تو یک آشیان مشترک است همین که زنده و آرام و ساده‌ای، کافی‌ست که زندگانی یک داستان مشترک است... @takbitnab 🌹🌹🌹
امروز شعری برایت گفتم، می‌دهم پرنده‌ها بیاورند تو هم تکّه‌ای از آسمان برایم بفرست از پنجره‌ام بیاویزم؛ شب‌ها، اتاقم ماه ندارد! @takbitnab 🌹🌹🌹
ما را به عشوه آن صنم دلنواز کشت صدبار زنده کرد لبش، غمزه باز کشت گفتم مکُش به خونْ منِ خسته، به ناز گفت: چشمم هزار چون تو به یک تُرکتاز کشت! بردم نیاز تا که نیازاردم دگر آن نازنین به رغم نیازم، به ناز کشت! فرهاد را شمایل شیرین ز راه برد محمود را کرشمه‌ی چشم اَیاز کشت مگْشای لب ز غم مگر -ای دل- رهی به جان بسیار شمع را که زبان دراز کشت با غیر دوست، راز گشادن طریق نیست منصور را دقیقه‌ی افشای راز کشت... @takbitnab 🌹🌹🌹
مادر سلام، شب شده... پس شانه‌ات کجاست؟ من گم شدم درون خودم، خانه‌ات کجاست؟ من مستِ هرچه قصّه و لالایی‌ام هنوز عمرم ببین که طی شده، پیمانه‌ات کجاست؟ با اشک‌های گرم، دلم باز یخ زده‌ست آغوش گرم و بوسه‌ی جانانه‌ات کجاست؟ عاشق‌تر از همیشه نظر می‌کنم به تو با من بگو کجایی و کاشانه‌ات کجاست؟ گاهی سراغی از گل یکدانه‌ات بگیر گاهی بپرس گوهر دردانه‌ات کجاست ای کوه استوار که همواره با منی مادر! بگو که شانه‌ی مردانه‌ات کجاست؟ @takbitnab 🌹🌹🌹 ✼
همین دقیقه، همین ساعت..‌. آفتاب، درست کنار حوض، کمی سایه داشت روز نخست تو کنج باغچه، گل‌های سرخ می‌چیدی... پس از گذشتن یک سال، یادم است درست ببین چگونه برایت هنوز دلتنگ است کسی که بعد تو، یک لحظه از تو دست نشست چقدر نامه نوشتم... دلم پر است چقدر امید نیست به این شعرهای ساده‌ی سست دوباره نامه‌ی من... شهر بی‌وفا شده‌است چه خلوت است در این روزها اداره‌ی پست! @takbitnab 🌹🌹🌹
علی جان ای رکن دین ز سعی تو آباد یا علی حبل المتین و سرور ایجاد، یا علی دلبستگان مهر تو فردای رستخیز هستند مهر عرصه¬ی میعاد، یا علی ای افتخار عترت طاها که هل اتی ست از قرب حق به شأن تو انشاد، یا علی ایزد به پاس مقدم والا مقام تو باب از حرم به روی تو بگشاد، یا علی کندی چو در ز قلعه¬ی خیبر صلا زدند افلاکیان که دست مریزاد، یا علی گردید باصلابت و با عزم و رأی تو محکم اساس محکمه¬ی داد، یا علی یک ضربتت به غزوه¬ی خندق ز هم شکست تومار خصم و حلقه¬ی الحاد، یا علی با خشم ذوالفقار تو ای قهرمان عشق دادی به باد ریشه¬ی بیداد، یا علی کردی عروج چون به سردوش مصطفی آثار بت ز کعبه برافتاد، یا علی حق الیقین و تاج سر آفرینشی باب المراد و افضل زهاد، یا علی بی گوهر ولای تو در روز حشر نیست مقبول حق عبادت عباد، یا علی عشق تو چلچراغ امید «مقدم» است او را مبر زلطف خود از یاد یاعلی @takbitnab 🌹🌹🌹
افتاده ام به ورطه ی غم یا علی مدد دارم زتو امید کرم یا علی مدد هم گام زائران تو میگوید این دلم در هر طپش قدم به قدم یا علی مدد دل را زدم گره به ضریح مقدست گفتم در ازدهام حرم یا علی مدد مانند بلبلان چمن شد سرود من گاه نشاط و موسم غم یا علی مدد می خواستم ز تو بنویسم که ناگهان آمد نوا زنای قلم یا علی مدد وقتی به دست سیل بلازورقم شکست گفتم میان موج اِلَم یا علی مدد هر کس که اقتدا به علمدار ،کرد ،گفت با اشک و آه، پای علم یا علی مدد نوح نبی و حضرت موسی ز سوز دل گفتند، در میانه ی یم یا علی مدد خواهی اگر سعادت دنیا و آخرت ای بینوا بگو همه دم یا علی مدد از هر گناه و شرک مطهر شود دلت باشد اگر نوای تو هم یا علی مدد @takbitnab 🌹🌹🌹
هوایِ باغِ عطرآگین بیاید صدای ساز بلدرچین بیاید گلایُل گل دهد پایان اسفند بهار از راه‌ فروردین ‌‌بیاید @takbitnab 🌹🌹🌹
همیشه فاصله‌ای هست دچار باید بود وگرنه زمزمه حیرت میان دو حرف حرام خواهد شد. @takbitnab 🌹🌹🌹
هرکسی را سر چیزی و تمنای کسی‌ست ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر @takbitnab 🌹🌹🌹
بدور از باغ رخسار گلِ سرخ نبردم پی به اسرار گلِ سرخ من‌ازعهدی‌که کردم‌با شقایق شدم مشتاق دیدار گل سرخ @takbitnab 🌹🌹🌹
ترانه‌های انسان‌ها از خود انسان‌ها زیباتر، مژده‌بخش‌تر از خود آن‌ها غمگین‌تر از خودشان و از خود انسان‌ها دیرپاتر است، ترانه‌های انسان‌ها را بسیار پسندیده‌ام بدون انسان‌ها زیسته‌ام، بی‌ترانه امّا هرگز که ترانه‌ها هیچگاه در قصد فریب دادن من نبودند ترانه‌ها را به هر زبانی دریافته‌ام، در این دنیا، از آنچه خوردم و نوشیده‌ام از آنچه گشتم و فرسوده کرده‌ام از آنچه دیده‌ام و شنیده‌ام از آنچه لمس کرده‌ام و فهمیده‌ام، هیچکدام‌شان مرا بیشتر از ترانه‌ها خوشبخت نکرده‌اند... @takbitnab 🌹🌹🌹
بخت اگر یار شود، باز به چنگ آورمش کف‌زنان، وجدکنان، با دَف و چنگ آورمش رنگ ریزد که به نیرنگ رَود از برِ من بی‌خبر زآنکه به صد حیله و رنگ آورمش دل تنگم بگُشاید اگرش باز چو جان در بغلْ تنگ به‌سانِ دل تنگ آورمش آوَخ، این عمرِ گران شد ز کف ارزان، «برجیس!» نیست ممکن که دگربار به چنگ آورمش وآنچه باقی‌ست، گذر می‌کند اینک به شتاب با چه نیرنگ -رفیقان!- به درنگ آورمش...؟ @takbitnab 🌹🌹🌹
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست @takbitnab 🌹🌹🌹
اندر دل من درون و بیرون همه او است اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست @takbitnab 🌹🌹🌹
تو را هر لحظه به خاطر می‌آورم بی هیچ بهانه‌ای... شاید دوست داشتن همین باشد! @takbitnab 🌹🌹🌹
زدم با اِذن حافظ فالِ ‌ دیگر جواب‌‌ آمد‌ مجو خوشحالِ دیگر مگردان‌ حالِ ما را ‌‌ یا مُحوّل که غم حاکم شود یک سالِ دیگر @takbitnab 🌹🌹🌹
بخواهی یا نخواهی در قلبم نشسته‌ای، حالا انتخاب کن؛ می‌خواهی تپشِ حیات باشی یا گلوله‌ای... @takbitnab 🌹🌹🌹
چه بی‌قرار گرفتم سراغ کوی تو را تو را ندیدم و دیدم به خواب، روی تو را هزار گفته شنیدم، ولیک گوشِ دلم به شوق می‌شنود باز گفت‌وگوی تو را چه کرده چشمه‌ی چشم تو با لبِ غزلم که خود هوس نکند جز مِیِ سبوی تو را؟ نسیم می‌وزد از سمت تو به جانب من شنیده باز مشامم شمیم بوی تو را سؤال کرد سپهری: "کجاست سمت حیات؟" جواب دادم و کردم اشاره سوی تو را تو نیستیّ و به بالین، چنان شب پیشین بغل گرفته‌ام این‌گونه آرزوی تو را... @takbitnab 🌹🌹🌹
هر که را با سر زلف تو سر و کار افتد روزگارش به سیاهی چو شب تار افتد گلرخِ سرو قدا! گر به گلستان گذری سر و پا در گِل و گِل خوارتر از خار افتد خسروا! زآن لب شیرین چو شکرخنده کنی شهد شکّر شکنی، قند ز بازار افتد گر بدین شیوه دل از خلق خدا خواهی برد کار بر عارف و عامی همه دشوار افتد مو به مو شرح پریشانیِ دل گویم باز گر شبی بر کفم آن طُرّه‌ی طَرّار افتد هر که شد کاشف اسرارِ نهان در ره عشق همچو منصور گذارش به سر دار افتد با هزاران ادب ای پیکِ نسیم سحری چون گذارت به سوی محفل دلدار افتد، گو چنان آتشی افروخت به دل، هجرانت که به تن شعله‌اش از آهِ شرربار افتد شعر شیرین تو با زر بنویسند «دبیر!» گر قبول نظرِ آن بت عیّار افتد... @takbitnab 🌹🌹🌹
آمد نفس به آخر، یک هم‌نفس ندارم هم کمترم ز هیچ و هم هیچکس ندارم جز سوی تابِ زلفت، از دل اثر نیابم جز وصل خاک پایت، در سر هوس ندارم بیدادگر نگارا! رحمی بکن، چو دانی کَانْدر جهان به جز تو، فریادرس ندارم از شام تا سحرگه، گردم به گِرد کویَت چون هست شحنه عشقت، بیم عَسَس ندارم گاه از نفس بسوزم دریا و کوه، گاهی گردم چنان که گوئی در خود نفس ندارم شاید که نیست گردم، تا سال و ماه -باری- دل در قفس نبینم، جان در حَرَس ندارم ای عقل! چند گویی کآخر کجاست صبرت؟ گر تو به بوی صبری، من صبر پس ندارم... @takbitnab 🌹🌹🌹
باید سخن از حقیقت دین گفتن از حرمت قبلهٔ نخستین گفتن امروز برای شاعران تکلیف است با لهجهٔ شعر، از فلسطین گفتن ای قدس! ظهور مُنتَظر نزدیک است خورشید دمیده و سحر نزدیک است در سنگر انتفاضه پا بر جا باش یک سنگ دگر بزن، ظفر نزدیک است ای معجزهٔ قیام قامت، ای قدس! خون نامهٔ عشق و استقامت، ای قدس! در راه رهایی تو جان می‌بازیم ای قبلهٔ دین، سرت سلامت، ای قدس! با شوق رهایی‌ات، نَفس می‌گیریم ای قدس! تو را ز خار و خس می‌گیریم ما خاک تو را به تین و زیتون سوگند فردا ز نفاق و کفر پس می‌گیریم "صهیون"، نه مرام و نام، یک زنجیر است آمیزه‌ای از خیانت و تزویر است تردید مکن در این حقیقت، ای قدس! دَجّال زمانه این گُراز پیر است بر صورت دین، ز غُصه چین افتاده چون قبله به دست ملحدین افتاده از غفلت ما، عقرب اسرائیلی مثل سرطان به جان دین افتاده! راز دل خسته را نگهدار، ای قدس! این ساز شکسته را نگهدار، ای قدس! پیروزی دل‌نواز تو نزدیک است این شور خجسته را نگهدار، ای قدس! همسایهٔ غربت تو بودن، سخت است از بغض شکسته‌ات سرودن، سخت است گفتن ز تو ای قصیدهٔ غم! ای قدس! با لهجهٔ این دو بیت الکن، سخت است ای سنگر استوار ایمان! ای قدس! ای قلب زمین و قبلهٔ جان! ای قدس! مانند غرور کوه پا بر جا باش پیروز تویی، قسم به قرآن، ای قدس! هر چند پرنده‌ای قفس آبادی بازیچه‌ی دست ظالم صیادی پرواز دوباره را به خاطر بسپار چیزی به خدا نمانده تا آزادی در چشم زمین، حماسه‌ای زیبایی تو قلب زمین و قبلهٔ دل‌هایی در سنگر انتفاضه تا پیروزی مانند غرور کوه پا بر جایی باید که همیشه حامی دین باشیم چون روح خدا، حقیقت آیین باشیم همدوش مجاهدان حق دنبالِ آزادی قبله‌ی نخستین باشیم برخیز که شمر بی خدا در قدس است دَجّال به مَکر مبتلا در قدس است لبیک بگو به «هَل مِن ...» عاشورا امروز تمام کربلا در قدس است قدس است به فتنه مبتلا، بسم الله ای خیل مجاهدان! به پا، بسم الله امروز ظهور کربلا در قدس است برخیز به شوق کربلا، بسم الله @takbitnab 🌹🌹🌹
در بین سکوت و همهمه می‌آییم پر شور و بدون واهمه می‌آییم هیهات که لحظه‌ای بمانی تنها ای قدس! دوباره ما همه می‌آییم از شبنم شوق، چشم دل را تر کن فریاد بزن گوش فلک را کر کن این حرف دل تمامی زیتون‌هاست آزادی قدس می‌رسد، باور کن! صبحیم که با پرچم نور آمده‌ایم با غیرت و عزت و غرور آمده‌ایم از مشت گره کرده‌ی ما معلوم است با شور حماسه‌ی حضور آمده‌ایم در آتش ظلم، شعله‌ور اسرائیل معنای حقوق بی بشر اسرائیل مشتی به دهان کفر و استکبار است فریاد بلند @takbitnab 🌹🌹🌹