eitaa logo
اشعار ناب (شعر ، دوبیتی)
3.4هزار دنبال‌کننده
9 عکس
1 ویدیو
0 فایل
گزیده ای کم نظیر از ناب ترین اشعار بزرگان شعر پارسی – تک بیتی – دوبیتی - مشاعره - شعر ناب - شب شعر آدرس وبلاگ ما http://takbit.blogfa.com @takbitnab تاریخ ساخت کانال 1397/01/14 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
... بسی امید است... پایان شب سیه... ... @takbitnab 🌹🌹🌹
ﺑﺪﻧﺖ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺣﺮﯾﻖ ﻭ ﺣﺮﻳﺮ ... ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻋﺠﺎﺯ ﺗﻮ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺭ ﺗﻦ ﻧﺎﺯﮐﺖ ﺧﺪﺍ ﭘﯿﺪﺍﺳﺖ، ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺭﻡ ! ﺻﺒﺮ ﻛﻦ ﺍﯾﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻓﻢ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﻋﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ...ﻣﻮﺍﻓﻖ ﺑﻮﺩ ... ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﯽ ! @takbitnab 🌹🌹🌹
دگر از درد تنهایی، به جانم یار می‌باید دگر تلخ است کامم، شربت دیدار می‌باید . ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح! نصیحت گوش کردن را دل هشیار می‌باید . مرا امید بهبودی نماندست، ای خوش آن روزی که می‌گفتم: علاج این دل بیمار می‌باید . بهائی بارها ورزید عشق، اما جنونش را نمی‌بایست زنجیری، ولی این بار می‌باید @takbitnab 🌹🌹🌹
سایه ی ات روی زمین... دل می برد از هر کسى... هر کجایی که تو باشی... سر به زیری مشکل است... @takbitnab 🌹🌹🌹
پروانه صفت گشتم،من دورتودر امشب تودیوان غزل هستی،دیوانی که شیوایی درگوش فلک پیچید،آهنگ غزل امشب بامن بنشین تاصبح دراین شب رویایی @takbitnab 🌹🌹🌹
به دل ، شراره ی آهی که داشتم دارم هنوز روز سیاهی که داشتم دارم چو صبح صادق از آن روشن است خاطر من که مهرِ طلعتِ ماهی که داشتم دارم @takbitnab 🌹🌹🌹
... و از هر شراب خوش تر... ... حالم خراب خوش تر... @takbitnab 🌹🌹🌹
صبور مثل درختی... که در آتش می‌سوزد... و‌ توان گریختن ندارد... @takbitnab 🌹🌹🌹
نگاه کن که من کجا رسیده ام به کهکشان، به بیکران، به جاودان کنون که آمدیم تا به اوجها مرا بشوی با شراب موجها مرا بپیچ در حریر بوسه ات مرا بخواه در شبان دیر پا مرا دگر رها مکن مرا از این ستاره ها جدا مکن @takbitnab 🌹🌹🌹
ای که با سلسله زلف دراز آمده ای فرصتت باد که دیوانه نواز آمده ای زهد من با تو چه سنجد که به یغمای دلم مست و آشفته به خلوتگه راز آمده ای @takbitnab 🌹🌹🌹
ما تکیه داده نرم به بازوی یکدگر در روحمان طراوت مهتاب عشق بود سرهایمان چو شاخهء سنگین ز بار و برگ خامش ، بر آستانه محراب عشق بود @takbitnab 🌹🌹🌹
ماییم_و_شب_تار... و غم یار و دگر هیچ... @takbitnab 🌹🌹🌹
روزگاری دل سپردن ها... ... اینک اما دل بریدن ها... ... @takbitnab 🌹🌹🌹
سنگ آهن سخت‌تر... ... نرگس تو خسته‌تریا... ... @takbitnab 🌹🌹🌹
بر سفره ی نگاه تو... ... ... ولی باز دیدنی ست... @takbitnab 🌹🌹🌹
با تو دیشب تا کجا رفتم تا خدا وآنسوی صحرای خدا رفتم... پا به پای تو که می بردی مرا با خویش همچنان کز خویش و بی خویشی در رکاب تو که می رفتی هم عنان با نور.... تا تجرد تا رها رفتم.... چند و چونها در دلم مردند که به سوی بی چرا رفتم... @takbitnab 🌹🌹🌹
و تو آن شعر محالی که هنوز با دو صد دلهره در حسرت آغاز توام چشم بگشای و مرا باز صدا کن ای عشق که من از لهجه ی چشمان تو شاعر بشوم و تو را سطر به سطر و تو را بیت به بیت و تو را عشق به عشق... شاید اینبار تو را پیش تو با مرگ خود آغاز کنم @takbitnab 🌹🌹🌹
هی فلانی ! زندگی شايد همين باشد ؛ يک فريبِ ساده و کوچک آن هم از دست عزيزی که تو دنيا را جز برای او ! و جز با او ! نمی خواهی من گمانم زندگی بايد همين باشد ! @takbitnab 🌹🌹🌹
آیا زنی که در کفن انتظار وعصمت خود خاک شد جوانی من بود ؟ آیا دوباره من از پله های کنجکاوی خود بالا خواهم رفت تا به خدای خوب که در پشت بام خانه قدم می زند سلام بگویم ؟ @takbitnab 🌹🌹🌹
... شعر جهان را بنا کنم... ... بنویسم خطا کنم... @takbitnab 🌹🌹🌹
شب همه شب دعا کنم... ... دل به ستمگری دهی... ... @takbitnab 🌹🌹🌹
ای که درد عشق را گفتی مداوایی ندارد آتش است آری، ولی پروانه پروایی ندارد ناامیدی عمر من کوتاه کرد، ای مه وفا کن ای بسا امروزِ بی حاصل که فردایی ندارد @takbitnab 🌹🌹🌹
سیر نمی شوم زتو ، ای مه جان فزای من جور مکن جفا مکن ، نیست جفا سزای من با ستم و جفا خوشم ، گرچه درون آتشم چونکه تو سایه افکنی بر سرم ای همای من در شکنید کوزه را ، پاره کنید مشک را جانب بحر می روم ، پاک کنید راه من آب حیات موج زد دوش ز صحن خانه ام یوسف من فتاد دی همچو قمر به چاه من چند بزارد این دلم ، وای دلم خراب دل چند بنالد این لبم پیش خیال شاه من آن نفس این زمین بود ، چرخ زنان چو آسمان ذره به ذره رقص در نعره زنان که های من خرمن من اگر بشد ، غم نخورم چه غم خورم صد چو مرا بس است و بس خرمن نور ماه من سیر نمی شوم زتو نیست جز این گناه من سیر مشو ز رحمتم ای دو جهان پناه من @takbitnab 🌹🌹🌹
در عالم محبت ، الفت به هم گرفته نامهربانی او با مهربانی ما ! در عین بی‌زبانی ، با او به گفتگوییم کیفیّت غریبی است در بی‌زبانی ما @takbitnab 🌹🌹🌹
داشتم دلقی و صد عیب مرا می‌پوشید خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند بر جمال تو چنان صورت چین حیران شد که حدیثش همه جا در در و دیوار بماند @takbitnab 🌹🌹🌹