4_6003743609789088841.mp3
1.89M
🔸ترتیل صفحه 313 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام بیات - حجاز
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
🌷 نکته تفسیری صفحه۳۱۳🌷
ابزار رهبری:
پس از آنکه حضرت موسی از سوی خدا مأمور شد که به سوی فرعونِ طغیانگر برود و او را از کفر و ستم بازدارد و بنی اسرائیل را از چنگال او برهاند، آن حضرت نه تنها از چنین مأموریّت سختی نترسید، بلکه با آغوش باز از آن استقبال کرد؛ البتّه با درک عمیق و بینش وسیع خود، وسایلِ پیروزی در این مأموریت را از خدا چنین تقاضا کرد:
1ـ صبر و استقامت (رَبِّ اشرَح لیّْ صَدری): بدون شک نخستین وسیله ی پیروزی، روح بزرگ و عقل تواناست که بدون صبر و استقامت زیاد به دست نمی آید. رهبر موفّق، کسی است که در برابر سختی ها مضطرب و پریشان نشود و با صبر و حوصله ی فراوان، تصمیم درست و منطقی بگیرد. از این رو در روایتی از امیر مؤمنان علی ميخوانيم: «ابزار رياست، صبر و تحمّل زیاد است.»
2ـ هموار شدن راه (وَ يَسِّر لي اَمري): دومين تقاضاي موسي از خدا اين بود که این مأموریتِ دشوار را در نظر او آسان کند.
نکته ی جالب توجّه این است که موسی از خدا نخواست که مشکلاتِ راه را برطرف کند؛ زیرا می دانست که وظیفه ی او از اوّل تا به آخر، با سختی ها و مشکلات آمیخته است؛ بلکه او از خدا خواست که سختی ها را در چشم او کوچک و راه رسالتش را در نظرش هموار کند؛ زیرا مهم تر از اینکه در جهانِ خارج چه اتّفاقی می افتد، این است که حوادث و مشکلات در نظر انسان چگونه باشد. بسیاری از اوقات، مشکلات کوچک در چشم افرادِ سست اراده، بزرگ و کمرشکن می نماید، و به عکس، مشکلات بزرگ در چشم افراد قویدل، خوار و کوچک است.
3ـ سخن گفتن روان و شیوا (وَ احلُل عُقدَةً مِن لِسانی): یکی از ابزار مهم رهبری، سخن گفتن شیواست. تاریخ به خوبی گواهی می دهد که رهبران بزرگ، معمولاً افراد سخنور و خوشگفتاری بوده اند؛ و بر مخاطبان خود به خوبی اثر می گذاشته اند. پیشوایان دین ما همچون امیرالمؤمنین علی نیز سخنورترین افرادِ زمان خود بوده اند. همچنین سخنرانی های شجاعانه و بی مانند حضرت زهرا و حضرت زینب در حضور فرمانروایان ستمگرِ عصرشان برای همیشه در تاریخ ثبت شده است.
4ـ داشتن یاور و جانشین شایسته (وَاجعَل لیّْ وَزیرًا ...): آخرین تقاضایی که این آیات از قول حضرت موسی نقل می کند، داشتن یاور و جانشین شایسته است؛ چراکه هیچ رهبری بدون داشتن یاور امین، درست کار، فهمیده و شجاع نمی تواند وظیفه ی رهبری جامعه را به درستی انجام دهد؛ یاوری که در حضور رهبر، او را در وظایفش یاری کند، و در نبود او، راهش را به دقّت ادامه دهد. به همین سبب، حضرت موسی از خدا خواست که برادر بزرگ ترش هارون را یاور و جانشین او قرار دهد. در روایات می خوانیم که پیامبر گرامی اسلام نیز برای انجام وظیفه ی رسالتش، آنچه را که موسی خواسته بود، از خدا تقاضا کرد و سپس فرمود: «خدایا، برای من یاوری از خاندانم قرار ده؛ برادرم علی را. خدایا، پشتم را با او گرم کن و او را در عمل به وظایفم شرکت ده...»
4_6003692826095781136.mp3
952.3K
🔸ترتیل صفحه ۳۱۴ با صدای استاد حامدولی زاده
🔸مقام : کرد
🛑 فایل بدون ترجمه
4_6003692826095781137.mp3
2.1M
🔸ترتیل صفحه 314 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام کرد
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۱۴🌷
نکات مهمّی از داستان حضرت موسی قسمت 1:
آیات این صفحه، بخشی از سرگذشت عبرت آموز حضرت موسی را باز می گوید. در اینجا به چند نکتهی مهم از آن اشاره می شود:
1ـ نوزاد دوست داشتنی: یکی از قدرت نمایی هایی خدا در داستان موسی این بود که چنان محبّتی از موسی در دل های دیگران قرار داده بود که دوست و دشمن با دیدنش به او دل بسته می شدند؛ به طوری که فرعونِ سنگ دل، با دیدن او چنان به او علاقه مند شد که حاضر شد پیشنهاد همسـرش را بپذیرد و از کشتنش صرفنظر کند و حتّی از او مانند فرزند خویش مراقبت کند، و بدین ترتیب، موسی در خانه ی دشمن خود بزرگ شد.
در حدیثی از امام باقر می خوانیم: «موسی چنان بود که هر کس او را می دید، دوستش می داشت.» البتّه هرچند که موسی در خانه ی فرعون بزرگ شد، هیچ گاه از اخلاقِ زشت او سرمشق نگرفت و به طور ویژه ای زیر نظر مستقیم خدا پرورش یافت(وَ لِتُصنَعَ عَلیّْ عَینیِّ).
2ـ ادب و ملایمت، حتّی با دشمن: کسانی که می خواهند به دیگران درس دین بیاموزند و آنان را به سوی خدا دعوت کنند، باید افرادی مؤدّب و نرم خو باشند تا شاید بتوانند بدین وسیله در قلب طرفِ مقابل خود نفوذ کنند. به همین سبب خداوند به حضرت موسی دستور داد که با فرعونِ کافر و طغیانگر، با نرمی و ملایمت سخن بگوید تا شاید در دل و جانش اثر گذارد و او را به خود آورد. در برخی روایات آمده که حتّی موسی مأمور بود فرعون را با بهترین نامش صدا کند. البتّه باید توجّه کنیم که نرمی و ملایمت بدین معنا نبوده که فرمان خدا را تغییر دهد یا با جدّیت با او سخن نگوید؛ بلکه او مأمور بود که در عین قاطعیّت و جدّیت، با آرامش و ادب برخورد کند و پیام خدا را با نرمی و ملایمت به فرعون برساند.
3ـ هدایت موجودات: حضرت موسی در پاسخ فرعون و در معرّفی خدا فرمود: «پروردگار ما، کسی است که آفرینش هر موجودی را به او بخشید و پس از آن هدایتش کرد.»(آیه ی 50). این نوع هدایت، «هدایت تکوینی» است. توضیح اینکه هدایت و راهنمایی خدا، دو نوع است؛ تکوینی و تشریعی. هدایت تکوینی، هدایتی است که در تمام جهان و در تمام موجودات دیده می شود: دانه ای که به درختی تنومند، و تخمی که به پرنده ای زیبا تبدیل می شود؛ همچنین نوزادی که دوران کودکی و جوانی اش را سپری می کند و پیر می شود و ... ، نمودهای برنامه ریزی و هدایتی است که خدا برای تک تک موجودات جهان هستی در نظر گرفته است. در این میان امّا انسان ها به سبب داشتن نعمت عقل و شعور و اختیار، به هدایت ویژه ای نیاز دارند تا به وسیله ی آن، نیروهایشان را در مسیر صحیح به کار گیرند و از هدر دادن آن جلوگیری کنند. این برنامه ریزی و هدایت را پیامبران الهی از جانب خدا برای بشر آورده اند که به «هدایت تشریعی» معروف است.
🌷نمازاول وقت🌷
🌹همسر شهید نقل میکرد: محمد طی ده سال زندگی مشترک، طوری بود که هیچگاه نمازش ترک یا دیر وقت نمی شد. همیشه نمازش را اول وقت می خواند؛ حتی در طول مسافرتهایی که با او داشتم، هرگاه در بین راه موقع اذان می شد، هر کجا که بودیم، توقف میکرد و نمازش را میخواند. بارها به او می گفتم: حالا که مقصد نزدیک است، نمازت را شکسته نخوان، بگذار وقتی به منزل رسیدیم، تمام بخوان، نماز کامل بخوان. محمد می گفت: شاید به منزل نرسیدیم. اگر رسیدیم، دوباره کامل میخوانم. هیچگاه به یاد ندارم که محمد، بدون وضو بوده باشد و غیر ممکن بود که یک شب نماز شبش ترک شود.
شهید#محمد_بروجردی🕊🌹
4_6007912103183123723.mp3
948.2K
🔸ترتیل صفحه ۳۱۵ با صدای استاد حامدولی زاده
🔸مقام : بیات - اثرکرد
🛑 فایل بدون ترجمه
4_6007912103183123724.mp3
2.17M
🔸ترتیل صفحه 315 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام بیات - اثرکرد
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۱۵🌷
نشانه هایی برای خردمندان:
خداوند در این آیات، توجّه انسان را به نکات مهمّی جلب می کند که به دو نکته از آن ها اشاره می شود:
1ـ زمین، گهواره ای نرم: خداوند در آیه ی 53، زمین را یکی از نشانه های لطف و مهربانی خود نامیده و آن را به گهواره ای نرم تشبیه فرموده است. می دانیم که این مخلوق عظیم و چابک با سرعتی سرسام آور (حدود 30 کیلومتر در ثانیه) در فضا حرکت می کند؛ در حالی که کمترین لرزشی برای ساکنان خود ایجاد نمی کند و مردم روی زمین اصلاً از حرکت آن مطّلع نمی شوند. همچنین نیروی جاذبه ی زمین به ما اجازه می دهد که روی آن حرکت کنیم و بخوابیم و خانه بسازیم و کشاورزی کنیم.
به راستی اگر جاذبه ی زمین نبود، همه ی ما و وسایل زندگی مان در یک چشم بر هم زدن به فضا پرتاب و در آسمان سرگردان می شد! پیشوای چهارم ما شیعیان ـ امام سجاد(ع)ـ در سخن زیبایی فرموده است: «خداوند، زمین را متناسب با وضعیّت جسمی و طبیعی شما قرار داد؛ آن را گرم و سوزان نکرد تا از حرارتش بسوزید، و زیاد سرد نیافرید تا منجمد شوید. آن را آن قدر معطّر قرار نداد تا بوی تندش به مغز شما آسیب برساند، و آن را بدبو نیافرید تا مایه ی هلاکت شما شود. آن را همچون آب قرار نداد تا در آن غرق شوید، و چنان سفت و محکم نیافرید تا نتوانید در آن خانه بسازید و مردگان را در آن دفن کنید. آری، خدا این گونه زمین را بستر استراحت شما قرار داد.»
2ـ معرّفی «خردمندان»: پس از آن که خدا به بعضی از نشانه های خود در جهان هستی اشاره می کند، در آیه ی 54 می فرماید: «بی شک در این پدیده ها، نشانه های روشنی برای خردمندان وجود دارد.» در حقیقت، سراسر عالم هستی پر از نشانه های خداست که انسان ها را با علم و قدرت بی پایان پروردگارشان آشنا می کنند؛ امّا تنها کسانی از این نشانه ها بهره می برند که عقل و خرد خود را به کار می گیرند و آن را به فکر و اندیشه وامی دارند. آری، «برگ درختان سبز در نظر هوشیار/ هر ورقش دفتری است، معرفت کردگار». البتّه منظور از اندیشه و فکر در این آیه و آیات مشابه، فقط تحقیق و مطالعه در آزمایشگاه ها یا پژوهش های زیست شناسی، جانورشناسی و... نیست؛ بلکه علاوه بر این ها، اندیشه ای مورد نظر است که در وجود انسان اثر بگذارد و او را به فرمانبری هر چه بیشتر از خدای بزرگ وا دارد. در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام می خوانیم: «بهترین شما، اولوالنهی [خردمندان] هستند.» از پیامبر پرسیدند: اولوالنهی چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: «کسانی که اخلاق نیکو و اندیشه های پرارزش دارند. با خویشاوندانشان پیوند برقرار می کنند و به مادر و پدر خود نیکی می کنند. پیوسته به نیازمندان و همسایگان و یتیمان رسیدگی می کنند و به مردم غذا می دهند و در جهان، صلح و امنیّت می گسترانند. همان ها که [نیمه های شب] در حالی که مردم در خواب اند، به نماز [و راز و نیاز با خدا] مشغول اند.»
23.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ #پرسمان_نماز| چرا نماز را اول وقت بخوانیم؟
🎙استاد محمدیان
#نماز
4_6012415702810494432.mp3
993.3K
🔸ترتیل صفحه ۳۱۶ با صدای استاد حامدولی زاده
🔸مقام : بیات
🛑 فایل بدون ترجمه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔
4_6012415702810494433.mp3
2.09M
🔸ترتیل صفحه 316 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام بیات
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
نکات مهمّی از داستان حضرت موسی(ع) قسمت2:
فریب جادو:
سرانجام موعد مقرّر فرا رسید و فرعون و فرعونیان با تمام نیرو به جنگ موسی(ع) آمدند تا شاید فرستاده ی خدا را شکست دهند. به دستور فرعون، تمام ساحرانِ زبردست مصـر گرد هم آمدند و مأمور شدند که فکرهایشان را یکی کنند و جدیدترین و عجیب ترین جادویشان را ارایه کنند. آنان نیز طنابها و چوب دستی هایی را که در دست داشتند، به زمین افکندند و با زبردستی خاصّی، در خیال و پندار مردم چنان وانمود کردند که آنها به سرعت حرکت می کند. برخی از مفـسّران نوشته اند که ساحران، موادّی همچون «جیوه» درون طناب ها و چوب دستی ها قرار داده بودند که تابش آفتاب و گرم شدن آن موادِ بسیار حسّاس، باعث ایجاد حرکاتی در آن ها می شد. البتّه برخی معتقدند که جادوگران در خیال مردم دخل و تصرّف کردند و به آن ها وانمود کردند که طناب ها و چوب دستی ها حرکت می کند؛ در حالی که هیچ حرکتی در کار نبود. می دانیم که سحر با وسایل گوناگونی اجرا می شود؛ گاهی با نيرنگ و چشم بندي، گاهي با استفاده از تلقين و تكرار، گاهي با استفاده از خواص فیزیکی و شیمیایی اجسام، و گاهی با کمک گرفتن از شیاطین و جنّیان شرور. البتّه امروزه پرده از بسیاری از اموری که در گذشته عجیب بوده و جادو فرض می شده، برداشته شده و طبیعتاً دیگر به چنین کارهایی سحر و جادو گفته نمی شود؛ ولی اصل سحر و جادو حقیقت دارد و نمی توان منکر آن شد. سحر در اسلام حرام است و از گناهان بسیار بزرگ محسوب می شود.
نکته ؛تحوّل روحی ساحران فرعون:
هنگامی که ساحران در برابر موسی قرار گرفتند، دشمنِ سرسخت او بودند؛ امّا با مشاهده ی نخستین معجزه ی موسی، چنان تکان خوردند و بیدار شدند و مسیر زندگی خود را تغییر دادند که همگان در حیرت فرو رفتند. این تغییر مسیرِ سریع و فوری از کفر به ایمان، و از انحراف به راستی و درستی، و از تاریکی به نور، چنان فرعون را غافلگیر کرد که او راهی جز تهمت و دروغ پیش پای خود نیافت. از این رو به جادوگران خود ـ که تا لحظاتی قبل به عزّت و شرف فرعون سوگند خورده بودند که بر موسی پیروز شوند ـ تهمت زد که با موسی همدست اند و از قبل، قصد نیرنگ و توطئه داشته اند. به راستی چه عاملی سبب این دگرگونی عمیق و سریع در وجود ساحران شد؟ چه چیزی نور ایمان را چنان بر دلهای آنان تاباند که حاضر شدند جان خود را در این راه فدا کنند؛ چنان که دست و پایشان بریده شد و آنان را به درختان آویزان کردند؛ ولی دست از اعتقاد خود نکشیدند؟ بدون شک سرچشمه ی این تحوّل روحی، چیزی جز «علم و آگاهی» نبود. آنان چون با فنون و رموز سحر آشنا بودند، به روشنی دریافتند که معجزه ی موسی، جادو نیست، و به همین سبب، با شجاعت و قاطعیّت تغییر مسیر دادند و عمرشان را که با گناه سحر سپری کرده بودند، با ایمان و شهادت به پایان رساندند. از اینجا به خوبی می فهمیم که برای تغییر در اعتقادات و رفتار افراد و جامعه های منحرف باید قبل از هر چیز به آنان آگاهی داد.
4_6014567580210038156.mp3
931.8K
🔸ترتیل صفحه ۳۱۷ با صدای استاد حامدولی زاده
🔸مقام : نهاوند
🛑 فایل بدون ترجمه
4_6014567580210038157.mp3
1.86M
🔸ترتیل صفحه 317 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام نهاوند
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۱۷🌷
فتنه ی سامری _قسمت اول:
یکی از مهم ترین وظایف حضرت موسی ، نجات قوم بنی اسرائیل از چنگال فرعونیان بود ؛ قوم مظلومی که قرن ها برای فرمانروایان مصری بردگی کرده بودند و تمام زندگی شان در اختیار آنها بود . حضرت موسی به یاری خدا، قومش را از دست فرعون نجات داد و خداوند با غرق کردن آن پادشاه ستمگر و سپاهیان او، برای همیشه طومار او و طغیانگری اش را درهم پیچید. البتّه هرچند که موسی جسم بنی اسرائیل را از بردگی فرعونیان نجات داد، نتوانست فکر و اندیشه ی بسیاری از آنان را از افکار فرعونی نجات بخشد. یکی از مهم ترین مشکلات بنی اسرائیل که از دوران اسارتشان در مصر با آنان باقی مانده بود، علاقه ی بسیار به داشتن خدا و معبود دیدنی بود؛ زیرا آنان سال ها شاهد بت پرستی ارباب خود بودند و با بت های دیدنی انس داشتند. از این رو به رغم اینکه به صورتی خارق العاده ای از وسط دریای احمر (یا شاید هم رود نیل) عبور کردند و قدرت خدا را با چشمان خود دیدند، وقتی به افراد بت پرستی رسیدند که در مقابل بت ها فروتنی می کردند، ناگهان خاطرات بت پرستی شان زنده شد و از موسی خواستند که «همان طور که آنان خدای دیدنی دارند، برای ما هم خدایی قرار بده.»! در اینجا موسی که از سخن قومش حیرت کرده بود، با ناراحتی فرمود: شما افراد نادانی هستید! سرانجام نیز این عقیده ی پوچ، ضربه ی مُهلکی به قوم بنی اسرائیل وارد کرد و سبب بروز یکی از تلخ ترین حوادث در تاریخ آنان شد. هنگامی که حضرت موسی برای گرفتن الواحِ تورات، قوم خود را برای مدّت مشخّصی یعنی یک ماه ترک کرد و به کوه طور رفت، شخص نیرنگ باز و منحرفی به نام «سامری» نقشه ای شیطانی طرح کرد و با استفاده از همان روحیه ی بت پرستی بنی اسرائیل، بسیاری از ایشان را در درّه ی تاریک و عمیق جهالت انداخت؛ بدین صورت که از آن ها خواست طلا و جواهرشان را بیاورند، و سپس با آب کردن آن ها، گوساله ی طلایی و زیبایی ساخت و آن را چنان طراحی کرد که با وزیدن باد و حرکت هوا در لابه لایش، صدای گاو از آن در می آمد. به ویژه هنگامی که خدا برای امتحان بنی اسرائیل، ده روز به زمان وعدهی موسی اضافه کرد، سامری و همکارانش جار و جنجال راه انداختند که ای مردم، خدای شما و موسی، همین گوساله است؛ ولی موسی فراموش کرده و برای پیدا کردن او به کوه طور رفته است! مردم نیز بدون توجّه به سخنان جانشین موسی ، یعنی حضرت هارون، یک دل نه صد دل عاشق گوساله شدند، و قومی که با چشمان خود ده ها معجزه ی الهی را دیده بود، در کمتر از ده روز، از پرستش خدای بی همتا دست کشید و در مقابل مجسّمه ای بی جان به خاک افتاد و پیشوایی همچون موسی را رها کرده، در پی انسان حیله گری مانند سامری افتاد . پیشوای هشتم ما شیعیان در این باره چنین زیبا فرموده است: «دوست هر کس، عقل او، و دشمن هر کس، جهل و نادانی اش است.»