#داستانهای_قرآنی
#حضرت_آدم_13
قسمت 13
زندگینامه حضرت آدم علیه السلام
___________________
سخنان برادرانه و خیر خواهانه هابیل در دل سیاه قابیل اثری نگذاشت و او را از آن تصمیم شیطانی منصرف نکرد .
شب و روز در پی بدست آوردن فرصتی بود که هابیل را دور از چشم پدر و مادر و تنها پیدا کند و نقشه شوم خود را به اجرا در آورد .
✨💛✨💛✨💛
در یکی از روزها این فرصت بدست آمد و قابیل برادر را تنها یافت . با خشونت و سنگدلی فراوان قطعه سنگی را که در اختیار داشت بر سر برادر کوبید و آن انسان شریف و بیگناه را به قتل رسانید و بدین ترتیب اولین خون ناحق بزمین ریخته شد و نخستین جنایت رخ داد .
✨💛✨💛✨💛
جسد بی جان و غرقه در خون هابیل روی زمین افتاد و قابیل نفس راحتی کشید و از پیروزی خود غرق در
لذت و شادمانی شد .
✨💛✨💛✨💛
اما هنوز لحظاتی نگذشته بود که قابیل به فکر فرو رفت که اگر پدرش ، جسد خون آلودهابیل را ببیند و بفهمد که او مرتکب چنین جنایتی شده ، از او رنجیده خاطر خواهد شد و به او نفرین خواهد کرد و او را طرد خواهد نمود . پس باید کاری کند که این جنایت وحشتناک ، از چشم پدر پنهان بماند و او پی به راز این کار نبرد .
✨💛✨💛✨💛
تا آنروز انسانی از دنیا نرفته بود که به خاکش بسپارند و قابیل هم یاد گرفته باشد که باید بدن هابیل را به خاک بسپارد .
✨💛✨💛✨💛
قابیل نیازمند به راهنما بود . باید به او یاد داد که چه کند . اما چه کسی و از چه طریقی راهنمائیش کند . او بی ارزش تر از آن بود که از طریق وحی آسمانی ارشاد شود . از طرفی پیکر پاک هابیل هم نباید روی زمین بماند و حرمت او خدشه دار گردد .
ادامه داستان در قسمت بعد ...
____________________
منبع :
دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی
___________________
🍃
🌸🍃 @takhooda 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین بنده خدا، از نظر خداوند 😍
داستان شنیدنی از حضرت موسی علیه السلام
#استادعالی
🍃
🌺🍃 @takhooda 🕊
🔷🔸عبدنامه 🔸🔷
لَا أَمْرَ لِي مَعَ أَمْرِكَ ، مَاضٍ فِيَّ حُكْمُكَ ، عَدْلٌ فِيَّ قَضَاؤُكَ ، وَ لَا قُوَّةَ لِي عَلَى الْخُرُوجِ مِنْ سُلْطَانِكَ ، وَ لَا أَسْتَطِيعُ مُجَاوَزَةَ قُدْرَتِكَ ، وَ لَا أَسْتَمِيلُ هَوَاكَ ، وَ لَا أَبْلُغُ رِضَاكَ ، وَ لَا أَنَالُ مَا عِنْدَكَ إِلَّا بِطَاعَتِكَ وَ بِفَضْلِ رَحْمَتِكَ
💐 خداوندا !
🔹با فرمان تو، مرا فرمانى نيست.
🔸حكم تو درباره من جارى گشته است ،
🔹و تقديرت ، عادلانه است.
🔸 و مرا نيرويى براى خروج از سلطنت تو نيست.
🔹و نمى توانم از قدرت تو بگريزم.
🔸 و نمى توانم محبّت تو را جلب نمايم.
🔹و توانايى (جلب) رضايتت را ندارم.
🔸و نائل به آنچه نزد توست نيستم؛
🔹جز با اطاعت (از) تو و به فراوانی رحمتت... 💐
📚صحیفه سجادیه
🖋 دعای 21 بند 6
🍃
🌸🍃 @takhooda 🕊
روزی شاگردان نزد حکيم رفتند و پرسيدند:
استاد، زيبايي انسان در چيست؟
استاد 2 کاسه آورد و گفت:
به اين 2 کاسه نگاه کنيد
اولی از طلا درست شده و درونش زهر است
و دومي کاسه اي گِلی است و درونش آب گواراست،
شما کدام را مي خوريد؟
شاگردان جواب دادند: کاسه گلی را.
حکيم گفت: آدمی هم همچون اين کاسه است،
آنچه که آدمی را زيبا می کند،
درونش و اخلاقش است.
در کنار صورتمان بايد سيرتمان را زيبا کنيم.
🍃
🌼🍃 @takhooda 🕊
🦋اگر مشکلات شما در
زندگی به بزرگی یک کشتی است؛
فراموش نکنید که نعمت هایتان
به وسعت یک اقیانوس است
خوشبختی از آن كسی است
كه در فضای "شکرگزاری" زندگی كند
چه دنیا به كامش باشد و چه نباشد
چه آن زمان كه می دود و نمیرسد
و چه آن زمان كه گامی
برنداشته،خود را در مقصد می بیند.
چرا كه
خوشبختی چیزی جز آرامش نیست...
#معجزه_شکرگزاری
🍃
🌸🍃 @takhooda 🕊
💐🍃✨💐🍃✨
#حضرت_آدم_14
💐🍃✨💐🍃✨
قسمت 14
زندگینامه حضرت آدم علیه السلام
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
🌹💕 ✨قابیل نیازمند به راهنما بود . باید به او یاد داد که چه کند . اما چه کسی و از چه طریقی راهنمائیش کند . او بی ارزش تر از آن بود که از طریق وحی آسمانی ارشاد شود . از طرفی پیکر پاک هابیل هم نباید روی زمین بماند و حرمت او خدشه دار گردد .🌹💕✨
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
🌹💕✨ اینجا بود که به فرمان خداوند ، کلاغی سمت معلمی او را بر عهده گرفت و در مقام یک فرد نالایق و حقیر به او آموزش داد .
کلاغها معمولا ذخیره غذائی خود یا هر آنچه را که بخواهند برای آینده نگهداری کنند و شاید هم جسد همنوعان خود را زیر خاک پنهان میکنند 🌹💕✨
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
✨🌹💕 کلاغی ظاهر شد وبا چنگ و منقار خود ، نقطه ای از زمین را حفر کرد و گودالی پدید آورد و در مقابل چشمان قابیل ، چیزی را در آن گودال گذاشت و سپس خاک بر آن ریخت و زیر خاک پنهانش کرد .🌹💕✨
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
🌹💕✨ آن جنایتکار تیره روز ، آه سردی کشید و زبان به ملامت خود گشود و گفت : آیا من از کلاغ ناتوان تر بودم که بدانم که با جسد برادرم چه کنم ؟ وای بر من . آنگاه درسی را که از کلاغ آموخته بود در موردهابیل به کار بست و بدن او را در قبری که کنده بود ، بخاک سپرد .🌹💕✨
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
✨🌹💕 گم شدن هابیل و غیبت طولانی او ، پدر را نگران کرد . او را از قابیل پرسید ولی او با لحنی تند و خشن گفت : مگر من نگهبان او بودم یا مگر او را به من سپرده بودی که حالش را از من می پرسی ؟ 🌹✨💕
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
🌹✨💕پاسخ نامناسب و لحن تند او ، با توجه به سابقه ای که از دشمنی او نسبت به هابیل داشت ، بر نگرانی پدر افزود و سخت اندوهگین و افسرده شد .✨🌹🍃
ادامه داستان در قسمت بعد ....
________________________
منبع :
سوره مائده آیه31
دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
🍃
🌼🍃 @takhooda 🕊
🍃🍁🍃🍁🍃🍁
#حضرت_آدم_15
🍃🍁🍃🍁🍃🍁
قسمت 15 قسمت آخر
زندگینامه حضرت آدم علیه السلام
___________________
🍀 جبرئیل امین ، ماجرای آن قتل فجیع را به اطلاع آدم رسانید و او را به مزار هابیل راهنمائی نمود .
پدر داغدیده بر آرامگاه فرزند دلبندش اشکها ریخت و عزاداری و سوگواری نمود و همانگونه که پیش بینی میشد به قابیل نفرین کرد و او را برای همیشه از خود راند .🍀
🍃🍁🍃🍁🍃🍁
🍀داغ فرزند شایسته ای چون هابیل ، مسئله ای نبود که به آسانی از خاطر آزرده پدر محو شود و آنرا بفراموشی بسپارد .
دنیا در نظر پدر داغدار ، تیره و تار شده بود و همه چیز این جهان ، بنظرش زشت و ناخوشایند مینمود ، در اینمورد ، تنها عنایات خداوند بود که میتوانست نجات بخش آدم باشد .🍀
🍃🍁🍃🍁 🍃🍁
🍀 آری ، آدم از آغاز خلقت ، مشمول الطاف حضرت حق بوده و در اینجا نیز کمکهای الهی به فریادش رسید و بار سنگین آن را برای او قابل تحمل نمود .
پسر دیگری ، در نهایت شایستگی ، خداوند به او عطا فرمود که شیث نامیده شد و چون هدیه الهی بود ، او را ( هبه الله ) لقب دادند .🍀
🍃🍁🍃🍁🍃🍁
🍀اولین کسی که بعد از رحلت آدم ع به مقام شامخ پیامبری نائل آمد ، شیث ( هبه الله ) بود . او وصی و جانشین آدم شد و امانتهای الهی و صحیفه هائی که از جانب خداوند نازل شده و جمعا بیست و یک صحیفه بود ، دریافت و جمع آوری و منظم نمود و سپس به نشر آن تعالیم و هدایت و راهنمائی فرزندان آدم که رفته رفته جمعیت قابل ملاحظه ای را تشکیل میدادند کمر بست . 🍀
پایان داستان حضرت آدم💜💜💜
از فردا داستان قرآنی دیگری را خدمت دوستان ارائه خواهیم کرد🌺🌺🌺🌺
___________________
منبع :
دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی
___________________
🍃
🌺🍃 @takhooda 🕊
#داستانک_معنوی
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🌹
🔰ذکرهایی که بلا را از انسان دور میکند.
💠🔹امام صادق عليه السّلام:
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روزى به ياران خود فرمودند:
آيا اگر لباسها و ظرفهايتان را جمع كرده و آنها را روى هم بگذاريد به آسمان خواهد رسيد؟
گفتند: نه اى رسول خدا!
حضرت فرمودند: نمىخواهيد چيزى به شما بگويم كه ريشهاش در زمين و شاخهاش در آسمان باشد؟
عرض كردند: چرا اى رسول خدا
🔻حضرت فرمودند:
هر كدام از شما بعد از نماز واجبش مىتواند سى بار بگويد:
🍃سبحان الله و الحمدلله و لااله الا الله
و الله اكبر
⬅️ زيرا ريشه اين ذكرها در زمين و شاخهاش در آسمان است.
🔻 اين ذكرها
🔹️از زير آوار ماندن،
🔸️با آتش سوختن،
🔹️غرق شدن،
🔸️افتادن در چاه،
🔹️طعمه درندگان شدن،
🔸️مرگ بد
🔹️و حادثه ناگوارى كه در آن روز از آسمان فرود مىآيد،جلوگيرى مىكند
و اين ذكرها باقيات الصالحات است.
📕ثواب الاعمال، صفحه۴۱
🍃
🌼🍃 @takhooda 🕊
✅یاد خدا
✍️علامه طباطبایی(ره): به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد، اگر خدا به یاد انسان بود، از جهل رهایی می یابد و اگر در کاری مانده است خداوند نمی گذارد عاجز شود و اگر در مشکل اخلاقی گیر کرد خدایی که دارای اسماء حسنی است و متصف به صفات عالیه، البته به یاد انسان خواهد بود.
💚امام على عليه السلام : ياد خدا عقل را آرامش مى دهد، دل را روشن مى كند و رحمت او را فرود مى آورد.
📚تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص۱۸۹
🍃
🌸🍃 @takhooda 🕊
♦️تو با #شرافتی اگر…
آبروی دیگران را مانند آبروی خودت محترم بدانی.
تو #آزادی، اگر…
خودت را کنترل کنی، نه دیگران را
تو #مهربانی، اگر…
وقتی دیگران مرتکب اشتباهی میشوند، آنها را ببخشی.
تو #شادی، اگر…
گُلی را ببینی و بخاطر زیباییش خدا را شکر کنی.
تو #ثروتمندی، اگر…
بیش از آنچه نیاز داری نداشته باشی.
و دوست داشتنی هستی، اگر…
دردهایت تو را از دیدن دردهای دیگران کور نکرده باشد…
اگر چنین است
به #بزرگیت افتخار کن…
🍃
🌸🍃 @takhooda 🕊
عارفےرا گفتند:
چگونه تنهایےراتحمل میکنی؟
گفت:من همنشین خدایم هستم
هروقت خواستم
اوبا من سخن بگوید
قرآن میخوانم
وهرگاه بخواهم
من بااو سخن بگویم
نماز میخوانم
🍃
🌺🍃 @takhooda 🕊
🌺 #سلام_صبحتون_عالی
💓دوستان امروزتان
🌺پراز حس خوشبختی
💓عشق و محبت
🌺نشان لبخند خدا
💓در زندگی هاست
🌺امیدوارم زندگیتون
💓پراز لبخند و نگاه
🌺خـدا باشـه
💓دلتون همیشه شاد
🌺و غصه از شما دور دور
🍃
🌼🍃 @takhooda 🕊
#داستانهای_قرآنی
🌹✨🌹✨
#حضرت_نوح
🌹✨🌹✨
قسمت اول
زندگینامه حضرت نوح علیه السلام
________________________
در نتیجه اغواگریها و وسوسه های شیطان ، بت پرستی رواج یافته و مردم به بت پرستی رو آورده و خدا را از یاد برده بودند .
🌹✨🌹✨
بتهایی رنگارنگ با نامهای : یغوث ، یعوق ، نسر ، ود و امثال آن مورد پرستش قرار گرفته و مردم ، رفع مشکلات زندگی خود را از آنها میخواستند و در مواقع خشک سالی و نیامدن باران ، دست بدامان بتها میزدند
🌹✨🌹✨
در چنین اوضاع و احوال تاءسف آوری که گمراهی و ضلالت ، و گناهان گوناگون گریبانگیر مردم شده بود ، نوح از جانب خداوند مبعوث به رسالت گردید .
🌹✨🌹✨
نوح اولین پیغمبر اولواالعزم بود که با کتاب آسمانی و دعوت جهانی و همگانی ، قدم به میدان گذاشت و به ارشاد و هدایت مردم کمر بست .
🌹✨🌹✨
در آغاز کار ، بت پرستان ، رسالت نوح را جدی نگرفتند و آنرا یک حادثه زود گذر تلقی کردند و تنها با بی اعتنائی و گاهی هم لبخند تمسخرآمیز زدن از کنار آن گذشتند .
او را متهم به دروغگوئی و گمراهی از دین آباء و اجدادی خود کردند و گفتند :
🌹✨🌹✨
ای نوح ، تو هیچ امتیازی بر ما نداری . بشری هستی همانند ما . در کوچه و بازار راه میروی . همانند ما غذا میخوری و میخوابی . چه دلیل دارد که تو پیغمبر باشی و ما مطیع و فرمانبردار تو ؟
🌹✨🌹✨
علاوه بر این کسانی که به تو ایمان آورده اند ، همه از طبقات محروم و فقیر و بی تجربه هستند . بدینجهت ما هرگز سخن تو را نمی پذیریم و به تو ایمان نمی آوریم .
🌹✨🌹✨
در خلال گفتگوهای خود مرتبا به آنها یاد آور میشد که من از شما مزدی نمی خواهم و به مال و منال شما نظری ندارم . مزد من تنها باخداست . من میخواهم شمارا از بدبختی دنیا و آخرت نجات دهم و به سعادت ابدی برسانم .
🌹✨🌹✨
ای مردم من ادعا نمیکنم که خزائن خداوندی در اختیار من است . من نمیگویم فرشته ام و از نژاد شما نیستم . من هم بشری همانند شما هستم که خداوند مرا ماءمور رسانیدن پیام خود فرموده و من اوامر آفریدگار جهان را به شما ابلاغ میکنم .
🌹✨🌹✨
گفتند ای نوح ما را از خشم خدای خودت میترسانی و دائما از عذاب دردناک او سخن میگوئی و ما را تهدید میکنی . اینک ما آماده ایم ، آن عذاب را بیاور و صدق گفتار خود را ثابت کن
ادامه داستان در قسمت بعد ...
____________________
منبع :
دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی
سوره اعراف آیات 59 تا 64
سوره هود آیات 25 تا 35
سوره نوح آیات 1 تا 9
________________________
🍃
🌸🍃 @takhooda 🕊