eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
922 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶🌺عهد ثابت جمعه ‌ها🌺🔶 🔸 ⤵️ اذکار روز،،، 🔶صلوات👈 100 مرتبہ ⭐️ ⤵️ سوره روز،،، ✨ سوره مبارکہ ق✨ 🌟آسان شدن سکرات موت 🍃🌺🍃🌺🍃 💠 ادعیه و زیارت روز،،، 🔹 دعای ندبه صبح جمعه 🔷 دعای سمات غروب جمعه 🍃🌺🍃🌺🍃 🌸 نماز روز⤵️،،، نماز آقا امام زمان (عج) 👇🏻 🕌دو رکعت نماز به نیت امام زمان ( عج) می خوانی ، و در هر رکعت یک حمد و یک توحید باید خوانده شود . موقع خواندن حمد هنگامی که به " اِیّاکَ نَعبُدٌ و اِیّاکَ نَستَعین " رسید باید آن را ۱۰۰ مرتبه تکرار کند .ذکر های رکوع و سجود نیز باید هفت بار خوانده شود . در رکعت دوم نیز به همین کیفیت می باشد .‌ پس ازپایان نماز تسبیحات حضرت زهرا (س) خوانده شود. 🍃 🌸🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 ☑️ انسان باید با خدا باشد: یا رفیقَ مَنْ لا رَفیقَ لَه . 🔘 آقا خداوند ،‌ زود می بخشد و زود آشتی می کند. به کسی غیر خودش نگو. در میان شب ۲ رکعت نماز بخوان از خدا عذر خواهی کن، کن. 👈 تمام گناهانت را نابود می کند، بلکه گناهان را تبدیل به می کند. ✨خدای به این مهربانی را سزاوار رفاقت است. خدا دوست خوبی است. 📖 آیت الله ناصری 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزانه 💐🍃💐 و وَفِّقْنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا وَ لَيْلَتِنَا هَذِهِ وَ فِي جَمِيعِ أَيَّامِنَا لِاسْتِعْمَالِ الْخَيْرِ ، وَ هِجْرَانِ الشَّرِّ ، وَ شُكْرِ النِّعَمِ ، وَ اتِّبَاعِ السُّنَنِ ، وَ مُجَانَبَةِ الْبِدَعِ ، وَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ ، وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ ، وَ حِيَاطَةِ الْإِسْلَامِ ، وَ انْتِقَاصِ الْبَاطِلِ وَ إِذْلَالِهِ ، وَ نُصْرَةِ الْحَقِّ وَ إِعْزَازِهِ ، وَ إِرْشَادِ الضَّالِّ ، وَ مُعَاوَنَةِ الضَّعيِفِ ، وَ اِدْرَاکِ اللّهيِفِ ❤️خدایا ! در امروز ، امشب و در همه روزهايمان ؛ 💝ما را براى انجام نيكى ، 💕و ترك بدى ، 💛و سپاس نعمت‏ها ، 💚و پيروى از سنّت‏ها و ترك بدعت ‏ها ، 💙و امر به معروف و نهى از منكر ، 💜و حفظ اسلام ، 💓و نكوهش كردن و خوار نمودن نادرستى ‏ها ، 💝و يارى دادن و تقويت حق ، 💗و راهنمايى گمراهان ، 💖و كمك كردن ناتوان ، 💞و يارى دادن ستم‏ديده، توفيق ده. 📚📚📚📚صحيفه ی سجاديه 📝📝📝📝📝دعای 6بند 18 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
asoodetar_4.mp3
11.14M
آسوده تر زندگی کنیم چهارم🍃 # واعظ حجت الاسلام پناهیان 🎤 🍃🦋🍃🦋🍃🦋 http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a 🍃 🦋🍃 @takhooda
*یک هواپیما رو در نظر بگیرین* 🛬 *وقتی میخواد بشینه اگه باند اماده نباشه نمیتونه بشینه...* _هی ما چراغ میزنیم میگیم_: 📿 *اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج* 📿 *میگه بابا باند آماده نیست، کثیفه، باند رو تمیز کن من خودم میام...* *من شوقم به ظهور از تو بیشتره...* 📿 *اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج* 📿 آقای من مولای من 💔 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚حکایت شیخ جعفر امین و گناه زبان در زمان آیت الله بهبهانی تاجری اصفهانی وتهرانی وشیرازی هر سه باهم به نیت مکه راهی عراق شدند و بعد از زیارت اماکن مقدس عراق قصد کعبه داشتند و مقداری پول داشتند و می خواستند به دست انسانی امین بسپارند نزد آیت الله بهبهانی رفتند. آن بزرگوار آدرس شیخ جعفر امین را به آنها دادند. سه تاجر ایرانی نزد شیخ جعفر امین رفتند وپول ها را به امانت سپردند. شیخ جعفر امین مردی بسیار مومن بود که معرف به شیخ جعفر امین شده بود. سه تاجر ایرانی بعد از تمام شدن زیارت مکه به عراق رفتند وسراغ شیخ جعفر امین را گرفتند. فهمیدند که شیخ فوت کرده است پسر شیخ دفتر پدرش را آورد ونام دوتن از تاجرها ومقدار پولشان و آدرس پولشان را دید ولی از تاجر سوم خبری نبود! آن تاجر بی چاره پولش را می خواست ولی پسرش خبری از پول او نداشت مجبور شد تا پیش آیت الله بهبهانی برود . آیت الله بهبهانی گفت باید امشب با چند تن از انسانهای درستکار سر قبرشیخ جعفر امین بروید و دعا کنید شاید فرجی شود شب اول خبری نشد تا شب سوم که سر قبر شیخ بودند و دعا می کردند صدایی از قبر شنیده شد و آدرس پول را شیخ گفت ولی شنیدند که شیخ آه و ناله می کند و می گوید هرچه می کشم از دست قصاب است. خبر به آقای بهبهانی رسید و فکر چاره ای بودند. بعد از خانواده شیخ سوال کرد؛ شیخ با کدام قصاب داد و ستد داشته است. قصاب را یافت و به قصاب گفت چرا از دست شیخ جعفر امین ناراحتی؟ قصاب گفت خدا عذاب قبرش را زیادتر کند. از قصاب خواهش کرد تا علت ناراحتی اش را بگوید. قصاب گفت من دختری داشتم که دم بخت بود و مردی کوفی که چوپان بود وبرای من گوسفند می آورد و به من پیشنهاد کرد تا دخترم را برای پسرش بگیرد و قرار شد من به کوفه بروم و در مورد خانواده ی آنها تحقیق کنم و او نیز درباره ما تحقیق نماید بعد که من تحقیق کردم فهمیدم خانواده ی خوبی هستند به او گفتم از نظر من ازدواج اشکالی ندارد و مرد کوفی نزد شیخ جعفر امین رفته بود و سوال کرده بود قصاب وخانواده ی او چگونه هستند شیخ که قصد داشته دختر قصاب را برای پسرش بگیرد. فکر می کند: میگوید چه بگویم که هم گناه نباشد وهم بتوانم دختر را برای پسر خودم بگیرم شیخ فقط در یک کلمه به مرد کوفی می گوید: (من نمی‌دانم) مرد کوفی با خودش فکر می کند و می گوید حتما طوری هست که شیخ این حرف را زد و مرد کوفی به یک نفر سفارش دادبرو به قصاب بگو منتظر من نباش و دخترت را شوهر بده و آن مرد فراموش می کند و قصاب هم منتظر می ماند ولی روزها می گذرد و سال ها ولی از مرد کوفی خبری نمی شود تا این که دختر قصاب سنش بالا می رود و دیگر خواستگاری نداشته و شیخ جعفر امین هم که به پسرش می گوید: دختر قصاب را می خواهم برایت خواستگاری کنم قبول نمی کند. تا این که بعد از سالها مرد کوفی را می بیند وسراغ پسرش را از او می گیرد مرد کوفی می گوید من که چند سال پیش برایت سفارش فرستادم و علت انصراف خودش را حرف شیخ جعفر امین مطرح می نماید. و از همان روز قصاب شروع به نفرین می کند. آیت الله بهبهانی به قصاب می گوید اگر من یک داماد خوب برای دخترت پیدا کنم. آیا راضی می شوی؟ آیت الله بهبهانی رو به یکی از شاگردانش می کند که تا کنون ازدواج نکرده بوده و از او می خواهد با دختر قصاب ازدواج کند ازدواج صورت می گیرد و قصاب راضی می شود و شیخ از عذاب قبر نجات می یابد. 📚منبع: کتاب کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد دوم 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌸 شنبه ها🌸⚡️ ↩️ اذکار روز،،، 🔸 یا رب العالمین 👈100مرتبه 🔶 یا غنی 👈1060مرتبه 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️سوره روز،،، 🔅سوره مبارک معارج" خداوند در روز قیامت از گناه او سوال نمی کند و او را در بهشت با حضرت رسول سکونت می دهد. 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️ادعیه و زیارت روز ،،، 1/ دعای روز شنبه 2/ حدیث کسا 3/ دعای نادعلی 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌼 روز شنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی حمد،و توحید و ایت الکرسی را بخواند ، خداوند نام او را در درجه پیغمبران ،شهدا و صالحین مینویسد. 🍃 🌸🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‌ 👌 خداوند در عوض ، چيز بهتری به او داد ... 👇 يكي از عابدان ، درمكه بود ؛ آذوقه اش تمام شد و به شدت گرسنه گرديد در همان حال كه او ، در كوچه های مكه دور می زد ، ناگهان 💎 گردنبند گرانبهايي ديد كه روی زمين افتاده بود. آن را در آستين خود نهاد و به حرم رفت ؛ آنجا مردي را ديد كه اعلام ميكرد گردنبندش گم شده است. خودش ، ميگويد: 👤 آن مرد ، نشاني گردنبند را به من داد. دانستم كه راست ميگويد ؛ لذا گردنبند را با اين شرط به او دادم كه چيزی به من بدهد ؛ اما او ، بی آنكه به چيزی توجه كند و يا چيزی به من بدهد ، گردنبند را برداشت و رفت . 🤔با خودم گفتم : بار خدايا ! برای رضامندی تو اين گردنبند را به صاحبش دادم ؛ پس در عوض آن چيز بهتري به من بده . پس از مدتي اين عابد ، به سوی دريا رفت و سوار بر 🛥قايقي شد ؛ ناگهان 🌬 طوفانی خروشان ، وزيدن گرفت و قايق را در هم شكست. اين مرد ، بر يكی از تخته های قايق سوار شد و باد ، او را به اين سو و آن سو می برد تا اينكه او را به ساحل يك جزيره كشاند. او ، وارد جزيره شد و ديد كه آنجا 🕌 مسجدی هست و مردمانی هستند كه نماز می خوانند. او نيز نماز گزارد و سپس مشغول خواندن قرآن شد. اهالي جزيره گفتند: آيا تو قرآن 📖 خواندن ياد داری؟ ميگويد : گفتم بله : گفتند : پس به فرزندان ما قرآن بياموز . وی ميگويد : من ، به بچه های آنها قرآن آموزش ميدادم و آنها ، به من مزد ميدادند . سپس چيزی نوشتم. گفتند : آيا به فرزندان ما ✍ نوشتن می آموزی؟ گفتم: بله ؛ پس از آنها مزد ميگرفتم و به فرزندانشان نوشتن ياد ميدادم . سپس گفتند : اينجا دختر يتيمی است كه پدرش وفات كرده است ؛ آيا ميخواهی با او ازدواج كني؟ با او ازدواج كردم و وقتی او را نزد من آوردند ، ديدم كه همان گردنبند در گردن اوست !!! گفتم : داستان اين گردنبند را برايم تعريف كن. او تعريف كرد و گفت : پدرم اين گردنبند را روزی در 🕋 مكه گم كرده و آن را مردی پيدا نموده و به پدرم باز گردانده است و پدرم همواره در سجده نماز ، دعا ميكرد كه خداوند به دخترش ، همسری مانند آن مرد بدهد. گفتم : آن مرد ، من هستم . 😳 بدينسان خداوند ، گردنبند را از راه حلال و مشروع نصيب او كرد ؛ چون چيزی را براي رضایتمندی خدا رها كرد ، خداوند در عوض آن چيز ، بهتر از آن را به او داد. 💕تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار 💕که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅═✾🍀🌼🍀✾═┅┄ 🌹غیر ممکن را از خداوند بخواهید خداوند از بنده اش حیا می کند زمانیکه دستانش را به سوی او بلند کند، درخواست او را بی جواب بگذارد. پس چرا سقف درخواست های خود از خداوند را بالاتر نبریم؟ به سقف دعاهای پیامبران بیاندیشید... بدون هیچ اِبایی غیر ممکن ها را از خداوند درخواست می کنند. چرا؟ چون معنای اسم وهاب(بسیار بخشنده) را به خوبی درک کرده اند. به دعای نبی الله سليمان علیه السلام دقت کنید: 🌼قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي ۖ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ☘گفت: «پروردگارا! مرا ببخش، و به من فرمانروایی عطا فرما که پس از من کسی را سزاوار نباشد، بی گمان تو بخشاینده ای» فرمانراویی بی مانند می خواهد... مُلکی پر از غیر ممکن ها. نتیجه چه شد؟ خداوند نبوت و پادشاهی و علم و حکمت را یک جا به او داد و باد و جن و پرنده و انسان و اسب و حیوانات وحشی و... را برایش مسخر کرد. تواضع در دعا نشانه زهد و پارسایی نیست. سقف دعایتان را در دنیا و آخرت بالا ببرید و بدون تردید از خداوند فردوس اعلی را بخواهید، حتی اگر گمان می کنید شایستگیش را ندارید... زیرا شما با وهاب معامله می کنید. این عبادت زیبایی است که بسیاری از مردم آنرا فراموش کرده اند. اما خداوند دوست دارد با این عبادت او را بپرستیم. اسم این عبادت حسن ظن به خداوند است. در جهانی که پر از استرس و ترس از آینده است، این عبادت می آید که به دل هایمان آرامش ببخشد و به ما بیاموزد که زیبا فکر کنیم. .. زیرا به میزان حسن ظنت به خداوند، خیر برایت پیش می آید و شر از تو دور می شود... ❣به خداوند حسن ظن داشته باشید، شما را مورد رحمت قرار می دهد و دعاهایتان را اجابت می کند. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
asoodetar_5.mp3
10.36M
آسوده تر زندگی کنیم پنجم🍃 # واعظ حجت الاسلام پناهیان 🎤 🍃🦋🍃🦋🍃🦋 http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌داستان مادری رو به فرزندش کرد و او را نصیحت کرد: فرزندم: روزی از روزها مرا پیر و فرتوت خواهی دید و در کارهایم غیر منطقی!! در آن وقت لطفا به من کمی وقت بده و صبر کن تا مرا بفهمی هنگامی که دستم می‌لرزد و غذایم بر روی لباسم میریزد هنگامی که از پوشیدن لباسم ناتوانم پس صبر کن و سال‌هایی را به یاد آور که کارهایی که امروز نمی‌توانم انجام دهم به تو یاد میدادم اگر دیگر جوان و زیبا نیستم مرا ملامت نکن و کودکی ات را به یاد آور که تلاش می‌کردم تو را زیبا و خوشبو کنم اگر دیگر نسل شما را نمی‌فهمم به من نخند، ولی تو گوش و چشم من برای آنچه نمی‌فهمم باش من بودم که ادب را به تو آموختم من بودم که به تو آموختم چگونه با زندگی روبرو شوی، پس چگونه امروز به من می‌گویی چه کنم و چه نکنم؟؟؟!!! از کند شدن ذهنم و آرام صحبت کردنم و فکر کردنم هنگام صحبت با تو خسته نشو چون خوشبختی من اکنون این است که با تو باشم تو اکنون تمام زندگی من هستی من همچنان می‌دانم که چه می‌خواهم فقط برای انجام کارهایم به من کمک کن هنگامی که پاهایم مرا برای رسیدن به مقصد یاری نمی‌کند، با من مهربان باش اکنون که پیرم از گرفتن دستم هنگام راه رفتن خجالت نکش، که در کودکی ات که ناتوان بودی من دست تو را می‌گرفتم من دیگر مثل تو جوان نیستم و به سادگی، مرگ در انتظار من است در کنار من باش و مرا تنها نگذار هنگامی که از خطای من چیزی به یاد آوردی بدان که من جز مصلحت تو چیزی نمی‌خواستم خطاهای مرا ببخش تا خدا تو را بیامرزد هنوز هم خنده و بازی‌های تو مرا خوشحال می‌کند مرا از همصحبتی خودت محروم نکن هنگام تولدت با تو بودم پس هنگام مرگم با من باش لازم است این متن را همه بخوانند تا احساس مادرشان را هنگامی که بزرگ شد بفهمد آن را برای فرزندانتان ارسال کنید خدایا مادرم را از کسانی قرار بده که آتش جهنم به او بگوید عبور کن و بهشت به او بگوید: قبل از اینکه تو را ببینم مشتاق تو بودم. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠نوجوان دانا إرشاد القلوب: حكايت شده است كه نوجوانى كه هنوز به سنّ بلوغ نرسيده بود، به پيامبر صلى اللّه عليه و آله سلام كرد و از خوش‏حالىِ ديدن ايشان، چهره‏ اش گشاده گشت و لبخند زد. پيامبر صلى اللّه عليه و آله به او فرمود:" اى جوان! مرا دوست دارى؟". گفت: اى پيامبر خدا! به خدا سوگند، آرى! فرمود:" همچون چشمانت؟". گفت: بيشتر. فرمود:" همچون پدرت؟". گفت: بيشتر. فرمود:" همچون مادرت؟". گفت: بيشتر. فرمود:" همچون خودت؟". گفت: اى پيامبر خدا! به خدا سوگند، بيشتر. فرمود:" همچون پروردگارت؟". گفت: خدا را، خدا را، خدا را، اى پيامبر خدا! كه اين مقام، نه براى توست و نه ديگرى. در حقيقت، تو را براى دوستىِ خدا، دوست مى‏ دارم. در اين هنگام، پيامبر صلى اللّه عليه و آله به همراهان خود روى كرد و فرمود: " اين گونه باشيد. خدا را به سبب احسان و نيكى ‏اش به شما، دوست بداريد و مرا براى دوستى خدا، دوست بداريد". 📚منبع: حكمت نامه پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله و سلم،محمدى رى شهرى و همكاران‏، دارالحدیث، قم: 1386، صص 319-320. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا