eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
922 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📘 💠رفاقت با سه کس ممنوع!!! هرگاه امیرالمومنین علی علیه السلام به منبر می‌رفتند، می‌فرمودند: مسلمان باید از رفاقت و دوستی سه کس اجتناب کند؛ ۱. آدم بی باک و هرزه (در گفتار و رفتار). ۲. احمق (کم عقل). ۳. دروغگو. زیرا آدم بی باک و هرزه، کارهایش را به تو آرایش می‌دهد و می‌خواهد که تو هم مانند او باشی، چنین شخصی هرگز به درد دین و آخرت تو نمی خورد، دوستی با او جفا و سخت دلی و رفت و آمدنش بر تو، ننگ و عار است. و اما احمق، هرگز خیر و خوبی از او به تو نمی رسد. هنگام مشکلات امیدی به او نیست، اگر چه در حل آن تلاش کند و چه بسا اراده کند بر تو خیری رساند (ولی به واسطه حماقتش) به تو ضرر می‌زند. پس مرگ او بهتر از زندگی اوست و سکوت او بهتر از سخن گفتنش و دوری از وی بهتر از نزدیکی با او می‌باشد. و اما دروغگو، هیچگاه زندگی با او بر تو گوارا نیست، سخنان تو را نزد دیگران می‌برد و گفته آنان را نزد تو می‌آورد، هرگاه صحبتی را تمام کند سخن دیگری را شروع می‌کند، ممکن است گاهی راست هم بگوید ولی مردم باور نکنند، می‌کوشد مردم را به یکدیگر دشمن سازد و در سینه شان کینه برویاند. پس از خدا بترسید و مواظب خویشتن باشید و ببینید که با چگونه افرادی رفاقت می‌کنید و طرح دوستی می‌ریزید. 📚بحار ج ۷۴، ص ۲۰۵. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄ 🔴تلنگرانه در گذر از راه های پر پیچ و خم و سختی های آخرالزمان، خداوند مسیری را برای ما مهیا کرده است که بتوانیم به ریسمان او چنگ زده و خود را از باتلاق آخرالزمان نجات دهیم. در ابتدا باید ببینیم که در کجای این مسیر هستیم. و آیا تابلو و نشانه و یا راهنمایی برای طی کردن و ادامه راه وجود دارد؟ 🌹🌹امیرالمومنین هشت فاکتور و یا بهتر بگوییم هشت تابلو برای رهایی از فتنه ها در آخرالزمان، معرفی کرده اند که می‌تواند کمکی برای بشر سرگردان امروزی باشد. اولین تابلو، استقامت و تقیّه در برابر دشمنان است: «ما درِ گشایش ایم؛ وقتی که مبعوث شویم و همه راه ‌ها بر مردم بسته شود. ماییم «باب حطّه» که در اسلام است. هرکس در آن آید، نجات یابد و هر که از آن دور شود، فرو افتد. خدا به ما آغاز کرد و به ما پایان داد و آنچه را بخواهد به ما می‌زداید و به ما پایدار سازد و به ما باران فرود آید. مبادا فریبنده، شما را از خدا فریب دهد. اگر بدانید در ماندنِ شما میان دشمنانتان و تحمّل اذیت ‌ها چه اجری دارید، چشم شما روشن شود. و اگر مرا نیابید، چیزهایی از ستم و دشمنی و خودبینی و سبک ‌شمردن حق خدا و ترس ببینید که آرزوی مرگ کنید. چون چنین شود، همه به رشته خدا بچسبید و از هم جدا نشوید و بر شما باد به صبر و نماز و تقیّه» 📚 بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۶۱ 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از رفاقت با شهدا
🍃" "🍃 🌹شهیدعبدالحمید فلاح‌پور : 👈🏻خدای من‌همه وقت به یادت‌هستم‌به یادم باش که بی تو هیچ و پوچ خواهم بود . 🌹شهید مصطفی چمران : 👈🏻خدایا تو را شکر میکنم که با فقر آشنایم کردی تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک کنم . 🌹شهید عنایت حمزه‌لو : 👈🏻خدایا اگر قرار است زندگی و حیاتم چراگاه شیطان شود مرگ باعزت نسیبم گردان . 🌹شهید مهدی‌زین الدین : 👈🏻خدایا به آبروی فاطمه‌ی‌زهرا به آبروی آن صدمات و لطماتی که در این دنیا متحمل شدند از گناهان ما درگذر. 🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 هدف رسانه‌ها و تبلیغات، القای خواسته‌های تازه و غیرضروری است 🔹در چین باستان، شاهزاده جوانی تصمیم گرفت با تکه‌ای عاج گران‌قیمت، چوب غذاخوری بسازد. 🔸پادشاه که مردی عاقل و فرزانه بود، به پسرش گفت: بهتر است این کار را نکنی، چون این چوب‌های تجملی موجب زیان توست! 🔹شاهزاده جوان دستپاچه شد. نمی‌دانست حرف پدرش جدی است یا دارد او را مسخره می‌کند! 🔸اما پدر در ادامه سخنانش گفت: وقتی چوب غذاخوری از عاج گران‌قیمت داشته باشی، گمان می‌کنی که آن‌ها به ظرف‌های گِلی میز غذایمان نمی‌آیند، پس به فنجان‌ها و کاسه‌هایی از سنگ یشم نیازمند می‌شوی. 🔹در آن صورت خوب نیست غذاهایی ساده را در کاسه‌هایی یشمی با چوب غذاخوری ساخته شده از عاج بخوری، آن وقت به سراغ غذاهای گران‌قیمت و اشرافی می‌روی. 🔸کسی که به غذاهای اشرافی و گران‌قیمت عادت می‌کند، حاضر نمی‌شود لباس‌های ساده بپوشد و در خانه‌ای بی‌زر و زیور زندگی کند. پس لباس‌های ابریشمی می‌پوشی و می‌خواهی قصری باشکوه داشته باشی. 🔹به این ترتیب به تمامی دارایی سلطنتی نیاز پیدا می‌کنی و خواسته‌هایت بی‌پایان می‌شود. در این حال زندگی تجملی و هزینه‌هایت بی‌حد و اندازه می‌شود و دیگر از این گرفتاری خلاصی نداری. 🔸نتیجه این امر فقر و بدبختی و گسترش ویرانی و غم و اندوه در قلمروی سلطنت ما و سرانجام، تباهی سرزمین خواهد بود. 🔹چوب غذاخوری گران‌قیمت تو، تَرَک باریکی بر در و دیوار خانه‌ای است که سرانجام ویرانی ساختمان را در پی دارد. 🔸شاهزاده جوان با شنیدن این سخنان، خواسته‌اش را فراموش کرد. 🔹سال‌ها بعد که او به پادشاهی رسید، در میان همه به خردمندی و فرزانگی شهرت یافت. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🦋🍃 @takhooda جملات قشنگی: 1.گاهی باید فرو ریخته شوی برای ” بنای جدید” . 2.بعضی ها آنقدر فقیر هستند که تنها چیزی که دارند پول است . 🦋🦋🦋 3.همیشه خودت باش… دیگران به اندازه کافی هستند… 4.روی بالشی که از مرگ پرنده ها پر است نمی توان خواب پرواز دید… 🦋🦋🦋 5.انسانهای خوب همانند گلهای قالیند، نه انتظار باران را دارند و نه دلهره ی چیده شدن، دائمی اند! 🍃🌼🍃 . 6.بعضی آدما نقش صفر رو بازی میکنن تو زندگی، اگه ضرب بشن تو زندگیت همه چیزت رو از بین میبرن! 🍃🌺🍃 . .7.ﭘﻮﻝ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺪ ﻣﺎﺳﺖ… ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﭘﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ… . 🦋🦋🦋🦋 8.طلا باش تا اگه روزگار آبت کرد...روز به روز طرح های زیباتری از تو ساخته شود… سنگ نباش...تا اگر زمانه خردت کرد، تیپا خورده هر بی سر و پایی بشوی! . 🦋🦋🦋 9.ای کاش یاد بگیریم واسه خالی کردن خودمون....کسی رو لبریز نکنیم... 🦋🦋🦋 10.داشتن مغز دلیل بر انسان بودن نیست، پسته و بادام هم مغز دارند… برای انسان بودن باید شعور داشت 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔵دوستان در پاسخ به شعارپست فطرت های منافق مزدور❌ که میگویند(زن، زندگی، آزادی) این شعار رابدهید👇👇 لطفا در تمامی گروههایی که هستید برای همه پست هااین دو هشتک را بگویید بزنند:👇👇 نمیتونیم دربرابر این هجمه از بی عفتی و بی غیرتی و بی شرفی ساکت بمونیم ،حد اقل کاری که میتونیم انجام بدیم همین هشتک هست که ترند بشه 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معلمی_شغل_انبیاست⁉️ ⬅️ از بچگی وقتی کتاب هام ورق میزدم اولین برگ عکس امام خمینی عزیز رومیدم وجمله ای به این عنوان 🔹«معلمی شغل انبیا است» 🔹 🔸دهه شصتی هستم زمان اول انقلاب وجنگ رادیده ام معلمانی داشتیم ساده بی آلایش بااخلاق وانقلابی بایک حقوق اندک، اما راضی به رضای خدا اما حالا!! آیا بازهم معلمی شغل انبیاست⁉️ چه کردیم که به اینجا رسیدیم⁉️ 🔺ما بااعتماد بچه هایمان رامدرسه میفرستیم که درس زندگی به فرزندانمان بیاموزند علم، دانش، اخلاق وهنر بیاموزند. به بچه ها یاد دادیم مدرسه خانه دوم شماست. ❌ چه شد که برخی معلمان واستادان دانشگاه جایشان رابه معاندین دادندوهمسووهمصدا بادشمنان شدند .. ⁉️ چراآرمانهای شهدا رافراموش کردیم⁉️ چرایادمان رفت برای چه انقلاب کردیم⁉️ وچقدرشهید دادیم. شهدای انقلاب اسلامی.. 🥀 شهدای ۸سال دفاع مقدس... 🥀 شهدای مدافع حرم.. 🥀 شهدای گمنام..🥀 شهدایی که فقط استخوانشان برگشت🥀 ♨️ چرا به فرزندانمان نگفتیم ۸سال مردانمان رودررو بادشمن جنگیدند وزنان پشت جبهه فداکاری میکردندومادران باعشق به خدا همسران وفرزندانشان رابه جبهه میفرستادن... آیاجنگ نرم وفضا دادن بیش ازحد ما، به نوجوانان درفضای مجازی باعث شد تامعلمان نفوذی وارد عرصه لجن پراکنی بین بچه ها شوند. ⁉️ ✳️ چرافراموش کردیم جمهوری اسلامی حرم است اگر این حرم بماند باقی حرمها میمانند.. 🔸نگذاریم حرامی ها به این حرم مقدس دست پیداکنندکه اگر پیداکنند جان ومال وناموس وفرزند این آب وخاک برایشان ارزشی نداردهمه راچپاول می کنند. 🔷 ما، در این انقلاب رشدکردیم باعشق محمدوآل محمد ص جان گرفتیم باعزاداری محرم زندگی کردیم.امنیت داریم، قدرخاک وطن، امنیت، انقلاب ومیهن رابدانیم. 🌐 انقلاب رادوست بداریم چون این انقلاب متصل میشود به ظهور امام زمان( عج) ✅ رهبرحکیم وفرزانه مان راقدر بدانیم❤️ یادمان نرود👇🏼👇🏼 «ولایت اگردیرشود قضا ندارد» بازهم میگویم👇🏼👇🏼 «معلمی شغل شیطان نیست شغل انبیاست» ✍🏼 " ح ن" 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستانک_ هلاکت قوی ترین انسان روی زمین با ضعیف ترین مخلوق خداوند🤔 هنگامیکه نمرود نتوانست با آتشیکه افروخت ابراهیم خلیل علیه السلام را بیازارد و خود را در مقابل او عاجز دید خداوند ملکی را بصورت بشر بسوی او فرستاد که او را نصیحت کند ملک پیش نمرود آمد و گفت؛ خوبست بعد از این همه ستم که بر ابراهیم روا داشتی و او را از وطن آواره کردی و در میان آتش بدنش را افکندی اکنون دیگر رو بسوی خدای آسمان و زمین آوری و دست از ستم و فساد برداری زیرا خداوند را لشگری فراوان است و میتواند با ضعفترین مخلوقات خود ترا با لشگرت در یک آن هلاک کند. نمرود گفت در روی زمین کسی را بقدر من لشگر نیست و قدرتش از من فزونتر نباشد. اگر خدای آسمان را لشگری هست بگو فراهم نماید تا با آنها جنگ کنیم . فرشته گفت تو لشگر خویش را آماده کن تا لشگر آسمان بیاید. نمرود سه روز مهلت خواست و در روز چهارم آنچه میتوانست لشگر تهیه کند آماده نمود و در میان بیابانی وسیع با آن لشگر انبوه جای گرفت . آن جمعیت فراوان در مقابل حضرت ابراهیم علیه السلام صف کشیدند نمرود به ابراهیم از روی تمسخر گفت لشگر تو کجا است ؟ ابراهیم جواب داد در همین ساعت خداوند خواهد فرستاد. ناگاه فضای بیابان را پشه های فراوانی فرا گرفتند و بر سر لشگریان نمرود حمله کردند هجوم این لشگر ضعیف قدرت سپاه قوی نمرود را در هم شکست و آنها را به فرار وادار نمود و مقداری از آن پشه ها به سر و صورت نمرود حمله کردند. نمرود بسیار نگران شد و بخانه برگشت باز همان ملک آمد و گفت دیدی لشگر آسمان را که بیک آن لشگر تو را درهم شکستند با اینکه از همه موجودات ضعیفترند اکنون ایمان بیاور و از خداوند بترس والا تو را هلاک خواهد کرد. نمرود باین سخنان گوش نداد. خداوند امر کرد به پشه ای که از همه کوچکتر بود. روز اول لب پائین او را گزید و در اثر آن گزش لب او ورم کرد و بزرگ شد و درد بسیاری کشید. بار دیگر آمد لب بالایش را گزید بهمان طریق تورم حاصل شد و بسیار ناراحت گردید عاقبت همان پشه ماءمور شد که از راه دماغ بمغز سرش وارد شود و او را آزار دهد بعد از ورود پشه نمرود به سردرد شدیدی مبتلا شد. هرگاه با چیز سنگینی بر سر خود میزد پشه از کار دست میکشید و نمرود مختصری از سر درد راحت میگردید. از اینرو کسانیکه در موقع ورود به پیشگاه او برایش سجده میکردند بهترین عمل آنها بعد از این پیش آمد آن بود که با چکش مخصوصی در وقت ورود قبل از هر کار بر سر او بزنند تا پشه دست از آزار او بردارد و مقربترین اشخاص آنکس بود که از محکم زدن کوبه و چکش هراس نکند بالاخره با همین عذاب رخت از جهان بربست و مقدار مختصری از نتیجه کفر و عناد خویش را دریافت این داستان چقدر شبیه حال و روز فعلی ما انسانهاست یک دنیا ادعا و غرور و مدرنیته و علم روز و تکنولوژی از مقابله با یک ویروس عاجز مانده است آیا این یک تلنگر قابل تامل نیست؟ 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5911082039725001974.mp3
10.06M
🔊 استاد 📑 «اجتماع مردمی عید بیعت» 🗓 ۱۴ مهر ماه ۱۴۰۱ - تهران، میدان امام حسین علیه‌السلام ✍نشر آثار استاد رائفی پور 🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لعن اباشرور: اللهم العن ابا الشرور… مرحوم آیت‌الله سید محمود مجتهدی سیستانی از جدّشان مرحوم آیت‌الله سید علی سیستانی، لعنی را به برخی شاگردان خود آموختند و فرمودند: ختم این لعن به‌حدّی کارساز است که وقتی پدربزرگمان این لعن را برمی‌داشت، گاهی برایش مکاشفه پیش می‌آمد و ملعون دومی را می‌دید که در قلاده‌های آتشین می‌آید و ضجّه می‌زند که «سید دست بردار که مرا بیچاره کردی»! این ختم لعن به کرّات و مرّات برای امور ریز و درشت تجربه شده و در صورتی که با باور و برائت قلبی گفته شود، هیچ تردیدی در نتیجه‌دادن آن نیست. این لعن عدد خاصی ندارد؛ اما برخی ۱۳۵ را توصیه کرده‌اند! ولی به‌نظر حقیر ۱۳۵ مناسب نبوده و ۳۱۰ یا ۷۱۰ افضل است. مجرب است التماس دعا 😭 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستانک_معنوی 🍃حضرت داوود علیه السلام عرض کرد: پروردگارا! همنشین مرا در بهشت به من معرفی کن و نشان بده. خداوند فرمود: مَتّی (پدر حضرت یونس) همنشین تو در بهشت است. 🍃داوود اجازه خواست به دیدار متّی برود، خداوند به او اجازه داد. او با فرزندش سلیمان به محل زندگی متی آمدند. خانه ای را دیدند که از برگ خرما ساخته شده بود. پرسیدند: متی کجا است؟ گفتند: در بازار است. هر دو به بازار آمدند و از محل او پرسیدند. در جواب گفتند: او در بازار هیزم فروشان است. به سراغ او رفتند. عده ای گفتند: ما هم منتظر او هستیم. داوود و سلیمان به انتظار دیدار و نشستند و او در حالی که پشته ای از هیزم بر سر داشت. مردم به احترام او برخاستند و پشته را از سر او بر زمین نهادند. 🍃متی پس از حمد خدا هیزم را در معرض فروش گذاشت و گفت: چه کسی جنس حلالی را با پول حلال می خرد؟ یکی از حاضران هیزم را خرید. داوود و سلیمان به او سلام کردند. متی آن ها را به منزل خود دعوت کرد و با پول هیزم مقداری گندم خرید و به منزل آورد، سپس آن را با آسیاب آرد کرد و خمیر نمود، آن گاه آتش افروخت و مشغول پختن نان شد. 🍃در آن حال با داوود و سلیمان به گفت و گو پرداخت تا نان پخته شد. مقداری نان در ظرف چوبی گذاشت و کمی نمک بر آن پاشید و ظرفی پر از آب هم در کنارش نهاد و دو زانو نشست و همگی مشغول خوردن آن شدند. 🍃متی لقمه ای برداشت، وقتی خواست آن را در دهان بگذارد گفت: 🍃بسم الله و هنگامی که خواست ببلعد گفت: اَلْحَمْدُلِلَّه و این عمل را در لقمه های بعدی نیز تکرار کرد، آن گاه با نام خدا کمی آب میل کرد و هنگامی که خواست آب را بر زمین بگذارد، خدا را ستود و گفت: الهی! چه کسی را مانند من نعمت بخشیدی و درباره اش احسان نمودی؟ چشم بینا، گوش شنوا و تن سالم به من عنایت کردی و نیرو دادی تا توانستم نزد درختی آن را نه، کاشته ام و نه در حفظ آن کوشش نموده ام بروم و آن را وسیله روزی من قرار دادی و کسی را فرستادی که آن را از من خرید و با پول آن، گندمی خریدم که آن را نکاشته بودم و آتش را مسخرم ساختی تا با آن نان بپزم و با میل و رغبت آن را بخورم تا در عبادت و اطاعت تو نیرومند باشم، خدایا! تو را سپاسگزارم. 🍃پس از آن، مدتی گریست. در این موقع داوود به فرزندش سلیمان فرمود: فرزندم! بلند شو برویم، من هرگز بنده ای مانند این شخص ندیده بودم که نسبت به پروردگار سپاسگزارتر و حق شناس تر باشد. 📚داستان های بحار، ج 4، ص 214 -218 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 یک مرد لاف زن, پوست دنبه‌ای چرب در خانه داشت و هر روز لب و سبیل خود را چرب می‌کرد و به مجلس ثروتمندان می‌رفت و چنین وانمود می‌کرد که غذای چرب خورده است. دست به سبیل خود می‌کشید. تا به حاضران بفهماند که این هم دلیل راستی گفتار من. امّا ... شکمش از گرسنگی ناله می‌کرد که‌ ای درغگو، خدا، حیله و مکر تو را آشکار کند! این لاف و دروغ تو ما را آتش می‌زند. الهی، آن سبیل چرب تو کنده شود، اگر تو این همه لافِ دروغ نمی‌زدی، لااقل یک نفر رحم می‌کرد و چیزی به ما می‌داد. ای مرد ابله لاف و خودنمایی روزی و نعمت را از آدم دور می‌کند. شکم مرد، دشمن سبیل او شده بود و یکسره دعا می‌کرد که خدایا این درغگو را رسوا کن تا بخشندگان بر ما رحم کنند، و چیزی به این شکم و روده برسد. عاقبت دعای شکم مستجاب شد و روزی گربه‌ای آمد و آن دنبه چرب را ربود. اهل خانه دنبال گربه دویدند ولی گربه دنبه را برد. پسر آن مرد از ترس اینکه پدر او را تنبیه کند رنگش پرید و به مجلس دوید, و با صدای بلند گفت پدر! پدر! گربه دنبه را برد. آن دنبه‌ای که هر روز صبح لب و سبیلت را با آن چرب می‌کردی. من نتوانستم آن را از گربه بگیرم. حاضران مجلس خندیدند، آنگاه بر آن مرد دلسوزی کردند و غذایش دادند. مرد دید که راستگویی سودمندتر است از لاف و دروغ. 🍃 🦋🍃 @takhooda