🍃❣🍃❣🍃❣
#داستانهای_قرآنی
#ابراهيم_10
🍃❣🍃❣🍃❣
قسمت 10
زندگينامه حضرت ابراهيم عليه السلام
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
❣🍃محبوبیت ابراهیم و حضور او در اجتماع ، برای نمرودیان قابل تحمل نبود و بدین جهت به چاره جوئی پرداختند .❣🍃
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
❣🍃آن معجزه بزرگ ، تعدادی از مردم ، اگر چه انگشت شمار را بسوی ابراهیم و آئین او جذب کرده و زمینه خداپرستی را فراهم نموده بود .❣🍃
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
❣🍃بت پرستان و در راءس آنها نمرود که ادعاي خدائی داشت و مردم را به پرستش خود فرا میخواند از آینده بیمناک شدند .❣🍃
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
❣🍃 بدنبال این فکر ، ابراهیم را به حضور خود فرا خواند و او را بشدت مورد انتقاد قرار داد و گفت : ای ابراهیم این چه فتنه ای است که برپا کرده ای و میان ملت اختلاف و تفرقه بوجود آورده ای ؟ ! مگر اقتدار و عظمت مرا نمی بینی ؟ همه چیز زیر فرمان من و همه مطیع بی چون و چرا منند ؟❣🍃
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
❣🍃به من بگو این خدای یکتائی که مردم را به پرستش او دعوت میکنی کیست و مشخصات او چیست ؟ !❣🍃
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
❣🍃 خدای من ، آفریدگار توانائی است که در پرتو نظام حکیمانه ای ، خورشید را از جانب مشرق طالع میسارد ، تو که داعیه خدائی داری ، خورشید را از جانب مغرب طالع کن .
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
❣🍃 نمرود نتوانست اینجا مغلطه ای بکار بندد و مردم را بفریبد . سر به زیر افکند و مبهوت و درمانده سکوت اختیار کرد .
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
❣🍃زورمندان جهان ، وقتی از منطق و استدلال ناتوان شوند ، به حربه زور متوسل میشوند و نظر خود را با قوه قهریه و بکار بستن زور اجرا میکنند .❣❣
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
❣🍃نمرود هم نمونه ای از زورمندان بود . وقتی همه راهها بسویش بسته شد و همه نقشه هایش نقش بر آب گردید ، دستور تبعید ابراهیم را صادر کرد .❣🍃
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
❣🍃او هم که دل خوشی از آن مردم نداشت و علاوه بر این ، وظیفه تبلیغ رسالت خود را به بهترین وجه به انجام رسانیده بود ، بار سفر بست و باتفاق همسرش ساره و برادرزاده اش لوط ، بجانب شام و سرزمین فلسطین براه افتاد .
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ادامه داستان در قسمت بعد ....
🍃
🌼🍃 @takhooda 🕊