eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
922 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺💖🌺💖🌺💖 🌺💖🌺💖🌺💖 قسمت 11 زندگينامه حضرت ابراهيم ع ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌹🌺ماءموران نمرود ، جلو دروازه شهر او را متوقف کردند و اجازه بردن اموال و گوسفندان را را ندادند و خواستند اموال او را مصادره کنند .🌹🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌹🌺ابراهیم گفت : سالهائی دراز از سرمایه عمر گرانبهای من صرف شده تا این اموال و گوسفندان فراهم آمده اند . اگر میخواهید اموال مرا بگیرید ، عمر گذشته و جوانی از دست رفته مرا بمن برگردانید .🌹🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌺🌺ماءموران پاسخی برای او نداشتند و ناچار ، بدادگاه مراجعه کردند و قاضی استدلال ابراهیم را صحیح و منطقی تشخیص داد و به نفع او حکم صادر کرد . در نتیجه ابراهیم با همراهان و اموال و احشام خود ، بسوی سرزمین شام و بیت المقدس حرکت کرد . 🌺🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌺🌺کاروان کوچک ابراهیم ، براه خود ادامه میداد تا به قلمرو فرمانروائی بنام ( عراره ) وارد شد . گمرکچی او ، کاروان را متوقف کرد تا عوارض مربوط را دریافت کند . پس از بررسی اموال ابراهیم ، به صندوق بزرگی برخورد که درش قفل بود .🌺🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌺💖از آنجا که ابراهیم مردی با غیرت بود ، قبل از آغاز سفر ، همسرش ساره را که از چشم نامحرم محفوظ بماند در داخل صندوق قرار داده بود .🌺💖 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💖🌺گمرکچی گفت : این صندوق را باز کن تا کالاهای موجود در آن را ارزیابی کنم . ابراهیم گفت : هر مبلغی میخواهی بگو میپردازم ولی این صندوق را باز نکن .🌺💖 ~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💖🌺گفت : ممکن نیست و در را باز کرد . وقتی نگاهش به ساره افتاد ، پرسید او کیست ؟ گفت : او دختر خاله و همسر قانونی من است .🌺💖 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💖🌺گمرکچی قانع نشد و آنها را نزد فرمانروای خود برد . او وقتی چشمش به ساره افتاد ، دست بسوی او دراز کرد .💖🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💖🌺ابراهیم از شدت خشم و ناراحتی ، رو برگرداند و گفت : خدایا ، شر این مرد را از حریم من کوتاه کن . ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ادامه داستان در قسمت بعد .... ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ منبع : دوره كامل قصه هاي قرآن نوشته محمد صحفي ~~~~~~~~~~~~~~~~ 🍃 🌼🍃 @takhooda 🕊