هدایت شده از عشقم خداست
تاخدانخوادنه نفع میرسه نه ضررگوشکن این داستانا.mp3
4.67M
پیشنهاد دانلود 👌
🍃
🌺🍃 @takhooda
#پای_درس_استادپناهیان
خدا #مهــربانتر از آن است ڪه با
چند گـناه بنده خود را دور بیاندازد!
ولی #شـیطان دائما در حال ناامید
ڪردنانسان است یڪ آدم گنهکار
اگر احساس می ڪند خدا دیگر به
او نـگاه نمی ڪند باید بـداند این
#ناامیدی القا همان شیطانی است
ڪه او را وادار به گناه ڪردن کرده
در نتیجه #نباید به احساس منفی
خــود اعـتنا ڪند.
🍃
🌺🍃 @takhooda
🌺🍃﷽🌺🍃
#رهایی_از_استرس
👌يكي از عوامل اضطراب↘️
✳️قضاوت ما در مورد دیگران است✳️
👌به قصه زیر دقیقا توجه کنید
استفان کاوی در کتاب خود(هفت عادت مردمان موثر)می نویسد:
🚌وقتی اتوبوس درون شهری در یک ایستگاه ایستاد پدری با چندین فرزند سوار بر اتوبوس شد.
بچه ها سر و صدای زیادی راه انداخته بودندو همه مسافرها عصبانی😡 بوده و حرص 😤می خوردند.
ناگهان یک مسافر به طور اتفاقی داستان را از پدر پرسید.
پدر گفت:
✴️این بچه ها یک ساعته که مادرشان را از دست داده اند و نمی دانند، من به آن ها گفتم آن ها را به پارک می برم.
✳️بعد از شنیدن این سخنان همه آرام شدند.و سعی می کردند به نوعی کودکان را شاد کنند.
💕🌿💕🌿
✅یه قصه دیگه:
فردی وارد شهری شد و برای نماز به مسجد رفت ناگهان دید که مکبر در حالت دراز کش است در بین نماز بسیار عصبانی 😡شد وقتی نماز تمام شد دید که مکبر خودش را روی زمین می کشد.
✴️آری آن مکبر فلج بود.
عزیزان من🌿🌹
👌 سریع قضاوت نکنید .
💟اگه در رانندگی کسی جلوی شما پیچید ناراحت نشوید و بگویید حتما مشکلی دارد.
💟اگر کسی با شما به تندی صحبت کرد ،حتما روز سختی را گذرانده است.
💟اگر کسی جواب سلام شما را نداد باز سلام کنیدو اگر باز هم جواب نداد ،بدانید که حتما خودش ناراحتی دارد.
✳️چه دوستی ها که بر اثر یک جواب سلام ندادن به هم خورده است.و مشکلات وتنش هایی را به وجود آورده اند.
🌟به فرموده حضرت علی علیه السلام
🌹🌿آدم ها را با نیتشان بسنج و خودت را با رفتارت بسنج🌹🌿
#استاد_حورایی
🍃
🌺🍃 @takhooda
هدایت شده از عشقم خداست
خوشبختی ابدی.mp3
5.35M
#تلنگری
♻️ قطعا طی چند روز آینده چشم در دنیایی متفاوت با اینجا باز میکنیم... به اسم آخرت!
چگونه میتونیم در فضای آخرت خوشبخت باشیم؟!
#استاد_شجاعی 🎤
🍃
🌺🍃 @takhooda
به خدا اعتماد کن
به زمانبندی های یش
و به حکمتش
شاید بعضی اتفاقات
برات خوش نباشه و صبرت رو از دست بدی
و ناامید بشی
ولی بعدها به حکمت و معنایش پی میبری
اونوقته که میفهمی
باید اینطوری میشده تا
به اینجایی که هستی برسی
پس در مقابل موانع و مشکلات صبور باش
و امیدت رو از دست نده
شک نکن خدا چیزهای بهتری رو
برات در نظر داره...
🌺🍃هر روز به جای وقتی برای غصه خوردن، وقتی برای خلوت با خدا قرار بده
و با عشق تکرار کن
افوض امری الی الله، إن الله بصیر بالعباد🌺🍃
کارهایم را به خداوند واگذار میکنم که او بر تمام کارهای بندگانش بینا است😍
🍃
🌺🍃 @takhooda
🌺 امین خدا باشیم؛
🌷مرحوم حاج اسماعیل دولابی:
🔹 خلاصه و لُبّ اخلاق
در دو کلمه است؛ مَرنج و مَرنجان.
🔹جهنّمیان میگویند تو چرا اینجا آمدی، اینجا مال من است. بهشتیان برای تازهوارد جا باز میکنند. لذا جهنّم پر است و بهشت خالی است.
🔹امین خدا باشیم؛
اگر چیزی نشانمان داد، پردههای خلق را ندریم.
🔹در عفو لذّتی است که در انتقام نیست.
خداوند دلی را که از کسی کدورتی نداشته باشد، دوست دارد.
🔹دیگران را ببخشید تا خدا هم شما را ببخشد. کَما تُدینُ تُدانُ: هرگونه رفتار کنی، خدا با تو رفتار میکند.
📚 مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب
🍃
🌺🍃 @takhooda
✨🌹اولین سلام
صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب
عالم امکان،حضرت صاحب الزّمان عج🌺🌺🌺🌺
اَلسّلامُ عَلیکَ یا بقیَّه اللهِ یا اباصالح المهدی،یاخلیفه الرّحمن ویاشریک القرآن
یاامامَ الانسِ والجانّ.
🍃
🌺🍃 @takhooda
💕حکایت فوق العاده زیبا
عشق،ثروت،موفقیت
زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.
آنها پرسیدند: آیا شوهرتان خانه است؟
زن گفت: نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.
آنها گفتند: پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.
عصر وقتی شوهرش به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت: برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: ما با هم داخل خانه نمی شویم.
زن با تعجب پرسید: چرا!؟ یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت: نام او
ثروت است. و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت: نام او موفقیت است. و نام من
عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.
زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت: چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! ولی همسرش مخالفت کرد و گفت: چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟
فرزند خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد: بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت: کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.
عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید: شما دیگر چرا می آیید؟
پیرمردها با هم گفتند: اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند، ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست.
🍃
🌺🍃 @takhooda
✨﷽✨
✅خداوند همواره ناظر اعمال ماست...
✍فقیری پسری کم سن و سال داشت. روزی به او گفت: با هم برویم از میوه های درخت فلان باغ دزدی کنیم. پسر اطاعت کرد و با پدر به طرف باغ رفتند. با این که پسر می دانست که این کار زشت و ناپسند است ولی نمی خواست با پدرش مخالفت کند.
سرانجام با هم به کنار درخت رسیدند، پدر گفت: پسرم! من برای میوه چیدن بالای درخت می روم و تو پایین درخت مواظب باش و به اطراف نگاه کن، اگر کسی ما را دید مرا خبر بده. فرزند در پای درخت ایستاد. پدرش بالای درخت رفت و مشغول چیدن میوه شد. بعد از چند لحظه، پسر گفت: پدر جان، یکی ما را می بیند. پدر از این سخن ترسید و از درخت پایین آمد و پرسید: آن کس که ما را می بیند کیست؟ فرزند در جواب گفت:
«هُوَ اللهُ الّذی یری کلّ اَحد و یَعلمُ کلّ شئٍ: او خداوند است که همه کس را می بیند و همه چیز را می داند». پدر از سخن پسر شرمنده شد و پس از آن دیگر دزدی نکرد.
📚معارف اسلامی، شماره ۷۷
🍃
🌺🍃 @takhooda
#پای_درس_استادمحمدشجاعی
#رهایی_از_غم
✅بعضی ها طالب دنیا هستند. در هر کمالی دوست دارند بهترینش را داشته باشند. مثلا خانه اش کوچک است و دوست دارد بزرگ تر از آن را داشته باشد.
🌺🍃امام صادق علیه السلام می فرماید: تعجب می کنم از کسی که دنیا و زینت دنیایی می خواهد، ولی به این قول خداوند تبارک و تعالی « ما شاءَ اللّهُ لا قُوَّةَ إلاّ باللّهِ= هیچ قوتی نیست مگر از جانب خدا» پناه نمی برد.
❤️🍃«ما شاءَ اللّهُ لا قُوَّةَ إلاّ باللّهِ» یعنی هیچ توانی نیست مگر از جانب خدا. ولی وقتی گفتی: من دکترم، من مهندس، من تاجرم، من مغز اقتصادم و دعا و ذکر را فراموش کردی از خدا دور می شوی.
«ما شاءَ اللّهُ لا قُوَّةَ إلاّ باللّهِ» یعنی من هیچ کاره ام، هر چی خدا بخواهد. دستور قرآن هم است که می فرماید هر وقت خواستید کاری انجام بدهید، بگوئید: «ان شاء الله».
دنیا مال خداست. اسباب و علل دست خداست. خودش سبب سازی می کند، یعنی از جایی که فکرش را نمی کنید مشکلاتتان حل می شود.
🍃
🌺🍃 @takhooda
#هنرشادزیستن
🍃🌺همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است.
بارش باران، در نهایت بند خواهد آمد .
اگر ضربه میخورید، روزی خوب میشوید.
بعد از تاریکی همیشه روشنایی ست.
هر روز صبح طلوع خورشید میخواهد همین را بگوید اما شما یادتان میرود و درعوض فکر میکنید که شب همیشه باقی میماند.
اما اینطور نیست.
هیچچیز همیشگی نیست.
پس اگر اوضاع زندگی خوب است
از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست.
اگر اوضاع بد است،
نگران نباشید چون این شرایط هم همیشه نمیماند.
این نیز بگذرد.
فقط به این دلیل که دراین لحظه زندگیتان سخت شده به این معنی نیست که نمیتوانید بخندید.
فقط به این دلیل که چیزی اذیتتان میکند به این معنی نیست که نمیتوانید لبخند بزنید.
هر لحظه برای شما شروعی تازه و پایانی تازه است.
هر لحظه فرصت جدیدی به شما داده میشود.
فقط باید از این فرصت بهترین استفاده را بکنید.
🍃
🌺🍃 @takhooda
🌺🍃🌺🍃
#داستانکهای_پندآموز
داستانی در مورد اولین دیدار «امت فاکس»، نویسنده و فیلسوف معاصر، از رستوران سلف سرویس؛ هنگامی که برای نخستین بار به آمریکا رفت. وی که تا آن زمان، هرگز به چنین رستورانی نرفته بود در گوشه ای به انتظار نشست.
با این نیت که از او پذیرایی شود. اما هرچه لحظات بیشتری سپری می شد ناشکیبایی او از اینکه می دید پیشخدمت ها کوچکترین توجهی به او ندارند، شدت گرفت.
از همه بدتر اینکه مشاهده می کرد کسانی پس از او وارد شده بودند و در مقابل بشقاب های پر از غذا نشسته و مشغول خوردن بودند.
وی با ناراحتی به مردی که بر سر میز مجاور نشسته بود، نزدیک شد و گفت: «من حدود بیست دقیقه است که در اینجا نشسته ام بدون آنکه کسی کوچکترین توجهی به من نشان دهد. حالا می بینم شما که پنج دقیقه پیش وارد شدید با بشقابی پر از غذا در مقابلتان اینجا نشسته اید! موضوع چیست؟ مردم این کشور چگونه پذیرایی می شوند؟»
مرد با تعجب گفت: « ولی اینجا سلف سرویس است.»
سپس به قسمت انتهایی رستوران جایی که غذاها به مقدار فراوان چیده شده بود، اشاره کرد و ادامه داد:« به آنجا بروید، یک سینی بردارید و هر چه می خواهید، انتخاب کنید، پول آن را بپردازید،بعد اینجا بنشینید و آن را میل کنید!»
امت فاکس، که قدری احساس حماقت می کرد، دستورات مرد را پی گرفت. اما وقتی غذا را روی میز گذاشت ناگهان به ذهنش رسید که زندگی هم در حکم سلف سرویس است.
👌همه نوع رخدادها، فرصت ها، موقعیتها، شادیها، سرورها و غم ها در برابر ما قرار دارد؛ در حالی که اغلب ما بی حرکت به صندلی خود چسبیده ایم و آن چنان محو این هستیم که دیگران در بشقاب خود چه دارند و دچار شگفتی شده ایم که چرا او سهم بیشتری دارد؟
که هرگز به ذهنمان نمی رسد خیلی ساده از جای خود برخیزیم و ببینیم چه چیزهایی فراهم است، سپس آنچه می خواهیم، برگزینیم.
🍃
🌺🍃 @takhooda
✔️قابل تامل
🌀موضوع : فرار از گور
مرحوم آقاميرزا محمود فرمود در نجف اشرف مرحوم آقا شيخ محمد حسين قمشه اى كه از فضلا و تلاميذ مرحوم سيد مرتضى كشميرى بود مشهور شده بود كه ((از گور گريخته )) و سبب اين شهرت چنانچه از خود آن مرحوم شنيدم اين بود كه ايشان در سن هيجده سالگى در قمشه به مرض حصبه مبتلا مى شود، روز به روز مرضش سخت تر شده اتفاقا فصل انگور بود و انگور زيادى در همان اطاقى كه مريض بود مى گذارند، ايشان بدون اطلاع كسى ، از آن انگورها مى خورد و مرضش شديدتر شده تا مى ميرد.
در آن حال حاضرين گريان شدند و چون مادرش آمد و فرزندش را مرده ديد مى گويد كسى دست به جنازه فرزندم نزند تا برگردم ، فورا قرآن مجيد را برداشته و بالاى بام مى رود و سرگرم تضرع به حضرت آفريدگار مى شود و قرآن مجيد و حضرت ابا عبدالله الحسين را شفيع قرار مى دهد و مى گويد دست برنمى دارم تا فرزندم را به من برگردانيد.
چند دقيقه بيش نمى گذرد كه جان به كالبد آقا محمد حسين برمى گردد و به اطراف خود مى نگرد مادرش را نمى بيند، مى گويد به والده بگوييد بيايد كه خداوند مرا به حضرت اباعبداللّه عليه السلام بخشيد.
مادر را خبر مى كنند بيا كه فرزندت زنده شده ، سپس گزارش خود را نقل نمود كه چون مرگ من رسيد دو نفر نورانى سفيدپوش نزدم حاضر شدند و گفتند چه باكى دارى ، گفتم تمام اعضايم درد مى كند، يكى از آنها دست برپايم كشيد، پايم راحت شد، هرچه دست را رو به بالا مى آورد درد بدن راحت مى شد، يك دفعه ديدم تمام اهل خانه گريانند هرچه خواستم به آنها بفهمانم كه من راحت شدم ، نتوانستم تا بالاخره آن دو نفر مرا به بالا حركت دادند، بسيار خوش و خرم بودم ، در بين راه بزرگى نورانى حاضر شد و به آن دو نفر فرمود:((ما سى سال عمر به اين شخص عطا كرديم در اثر توسل مادرش به ما، او را برگردانيد)).
به سرعت مرا برگردانيدند ناگهان چشم باز نمودم اطرافيان را گريان ديدم به مادر خود گفتم كه توسل تو پذيرفته شد و مرا سى سال عمر دادند و غالب آقايان نجف كه اين داستان را از خودش شنيده بودند، در راءس مدت سى سال ، منتظر مرگش بودند و در همان راءس سى سال هم در نجف اشرف مرحوم گرديد.
🍃
🌺🍃 @takhooda
#نکتہ_هاے_ناب
🎯غم بیماری است...
🌺🍃در حدیثی ازامامصادق(علیه السلام)آمده:
❌غمها، بیماریهای قلبند؛ همانطور که امراض، بیماریهای جسم.
👌منشأ شادی و آرامش قلب( #خودحقیقی )❤️ است؛
پس غصه که آمد، قلب مریض میشود.
😔کسی که همه چیز دارد اما شاد نیست، یعنی خوراک اصلی به قلبش نرسیده؛ درست مثل طفل گرسنهای که با پستانک فریب نمیخورد.
✅انسان هم فقط با یک چیز شاد و آرام میشود؛ ادراکِ کمالِ مطلق و بینهایت یعنی «الله»...❤️
#خدا
#شادی_آرامش
🍃
🌺🍃 @takhooda