eitaa logo
تک رنگ
9.8هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
86 فایل
یه وقتایی می‌شه به درو دیوار می‌زنی که یه آدم☺️ باشه تا حرفاتو براش بگی من رفیقتم، رفیق🥰 به تک‌رنگ خوش اومدی😉 #حال_خوب_من #کانال_نوجوونی ادمین: @yaranesamimi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نو+جوان
nojavan-1-21.apk
37.39M
*😍 نسخه (۱.۲۱) نو+جوان* 📱نرم‌افزار نو+جوان جاییست که دهه‌هشتادی‌ها می‌توانند راحت و ساده اخبار، بیانات و اندیشه‌های رهبر انقلاب را دنبال کنند. نو+جوان توصیه‎های آقا برای پیشرفت و آینده درخشان نوجوانان را یک‌جا جمع کرده است. ✅ با داشتن حساب کاربری در نرم‌افزار نو+جوان، می‌توانید عضوی از شبکه اختصاصی نوجوانان کشور شوید. ♦️جدا از همه این‌ها، می‌توانید (باحال‌ترین و مفیدترین محصولات صوتی و تصویری که می‌خواهید با دیگر نوجوانان به اشتراک بگذارید) و (تولیدات صوتی و تصویری و گرافیکی و متنی که تولید خودتان است) درست کنید و در ها و ها شرکت کنید. 🌺 کسانی که در نو+جوان هستند با توجه به فعالیت‌شان و مطالبی که به اشتراک بگذارند امتیاز می‌گیرند، برترین‌های هفته هم این امتیاز را دارند که به دیگران معرفی شوند و مطالبشان بیشتر و بیشتر دیده شود. 📲 اگر تاکنون به نو+جوان نپیوستید، فرصت را از دست ندهید. *🚨 اگر هم کاربر نرم‌افزار هستید برای دسترسی بهتر و ارتقای قابلیت‌ها، حتما نسخه ۱.۲۱ را دریافت و نصب کنید🚨* ➕ در این نسخه، تغییرات و قابلیت‌های جدیدی افزوده شده است، مثل: - دریافت اعلان پیام‌ها (نوتیفیکیشن) - امکان ارسال فایل صوتی در مطالب - رفع برخی اشکال‌های گزارش‌شده شما 💻 همچنین می‌توانید نسخه ۱.۲۱ را از نشانی ذیل دریافت و نصب کنید👇 http://nojavan.khamenei.ir/documents/20142/249114/nojavan.apk/2e12d1a7-6594-7f47-9ae3-0d567b1a66a3?download=true 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_Khamenei
هدایت شده از نو+جوان
😌 | روی شانه‌های نسیم 🕯 ده روایت خواندنی از زندگانی امام دهم علیه‌السلام 1️⃣ صدایش می‌لرزید. سخت ترسیده بود. هراسان به چهرۀ امام نگاه کرد و گفت: «خانه و زندگی‌ام را به شما می‌سپارم». امام آرام نگاهش کرد: «یونس! چه خبر شده؟» یونس درمانده گفت: «وزیر خلیفه نگین گران‌بهایی را به من داده بود برای حکّاکی. داشتم کار می‌کردم که ناغافل شکست و نصف شد. باید فرار کنم». 💍 امام علی‌بن‌محمد گفت: «آرام باش. برگرد خانه‌ات. ان‌شاءالله درست می‌شود». یونس می‌دانست علم آسمان‌ها و زمین پیش امام است. دلش هنوز نگران بود، اما «چشم» گفت و برگشت به خانه. فردا وزیر او را خواست: «میان همسرانم دعوا شده! برو آن‌نگینی را که به تو سپرده بودم، نصف کن و با آن، دو انگشتر بساز؛ مثل هم. مزدت هم دوبرابر!» 🔻 برای خواندن 9️⃣ روایت کوتاه دیگر به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=16301