eitaa logo
طلب العلم فریضة🌟
140 دنبال‌کننده
386 عکس
310 ویدیو
59 فایل
اطلاق افرادی/ طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه اطلاق زمانی/ اطلبوا العلم من المهد الی الحد اطلاق مکانی/ اطلبوا العلم و لو بالصین ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/dadmarzi110
مشاهده در ایتا
دانلود
" وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ". و ما اگر يك يك معاصى را تحليل و تجزيه كنيم خواهيم ديد كه برگشت تمامى گناهان به شرك است، زيرا اگر انسان غير خدا يعنى شيطان‏هاى جنى و انسى و يا هواى نفس و يا جهل را اطاعت نكند هرگز اقدام به هيچ معصيتى نمى‏كند، و هيچ امر و نهيى را از خدا نافرمانى نمى‏كند، پس هر گناهى اطاعت از غير خدا است، و اطاعت هم خود يك نوع عبادت است، هم چنان كه در آيات زير اطاعت شيطان را پرستش وى خوانده و فرمود:" أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ" «1» و نيز فرمود:" أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ" «2». حتى كافرى كه منكر صانع است نيز مشرك است، زيرا با اينكه فطرت ساده‏اش حكم مى‏كند بر اينكه براى عالم صانعى است مع ذلك امر تدبير عالم را به دست ماده و يا طبيعت و يا دهر مى‏داند. @talab_elm
" وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً". معلوم مى‏شود مساله احسان به پدر و مادر بعد از مساله توحيد خدا واجب‏ترين واجبات است هم چنان كه مساله عقوق بعد از شرك ورزيدن به خدا از بزرگترين گناهان كبيره است، و به همين جهت اين مساله را بعد از مساله توحيد و قبل از ساير احكام اسم برده و اين نكته را نه تنها در اين آيات متذكر شده، بلكه در موارد متعددى از كلام خود همين ترتيب را به كار بسته. در سوره انعام پيرامون تفسير آيه 151 كه شبيه به آيه مورد بحث است گذشت كه گفتيم رابطه عاطفى ميان پدر و مادر از يك طرف و ميان فرزندان از طرف ديگر از بزرگترين روابط اجتماعى است كه قوام و استوارى جامعه انسانى بدانها است، و همين وسيله‏اى است طبيعى كه زن و شوهر را به حال اجتماع نگهداشته و نمى‏گذارد از هم جدا شوند، بنا بر اين از نظر سنت اجتماعى و به حكم فطرت، لازم است آدمى پدر و مادر خود را احترام كند و به ايشان احسان نمايد زيرا كه اگر اين حكم در اجتماع جريان نيابد و فرزندان با پدر و مادر خود معامله يك بيگانه را بكنند قطعا آن عاطفه از بين رفته و شيرازه اجتماع به كلى از هم گسيخته مى‏گردد. @talab_elm
" إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا كَرِيماً". اگر حكم را اختصاص به دوران پيرى پدر و مادر داده از اين جهت بوده كه پدر و مادر، در آن دوران سخت‏ترين حالات را دارند، و بيشتر احساس احتياج به كمك فرزند مى‏نمايند، زيرا از بسيارى از واجبات زندگى خود ناتوانند، و همين معنا يكى از آمال پدر و مادر است كه همواره از فرزندان خود آرزو مى‏كنند، آرى روزگارى كه پرستارى از فرزند را مى‏كردند و روزگار ديگرى كه مشقات آنان را تحمل مى‏نمودند، و باز در روزگارى كه زحمت تربيت آنها را به دوش مى‏كشيدند، در همه اين ادوار كه فرزند از تامين واجبات خود عاجز بود آنها اين آرزو را در سر مى‏پروراندند كه در روزگار پيرى از دستگيرى فرزند برخوردار شوند. پس آيه شريفه نمى‏خواهد حكم را منحصر در دوران پيرى پدر و مادر كند، بلكه مى‏خواهد وجوب احترام پدر و مادر و رعايت احترام تام در معاشرت و سخن گفتن با ايشان را بفهماند، حال چه در هنگام احتياجشان به مساعدت فرزند و چه در هر حال ديگر، و معناى آيه روشن است. @talab_elm
كلمه" خفض جناح" (پر و بال گستردن) كنايه است از مبالغه در تواضع و خضوع زبانى و عملى، و اين معنا از همان صحنه‏اى گرفته شده كه جوجه بال و پر خود را باز مى‏كند تا مهر و محبت مادر را تحريك نموده و او را به فراهم ساختن غذا وادار سازد، و به همين جهت كلمه جناح را مقيد به ذلت كرده و فرمود:" جَناحَ الذُّلِّ" و معناى آيه اين است كه: " انسان بايد در معاشرت و گفتگوى با پدر و مادر طورى روبرو شود كه پدر و مادر تواضع و خضوع او را احساس كنند، و بفهمند كه او خود را در برابر ايشان خوار مى‏دارد، و نسبت به ايشان مهر و رحمت دارد". و در اينكه فرمود:" و بگو پروردگارا ايشان را رحم كن آن چنان كه ايشان مرا در كوچكيم تربيت كردند" دوران كوچكى و ناتوانى فرزند را به يادش مى‏آورد، و به او خاطرنشان مى‏سازد، در اين دوره كه پدر و مادر ناتوان شده تو بياد دوره ناتوانى خود باش و از خدا بخواه كه خداى سبحان ايشان را رحم كند، آن چنان كه ايشان تو را رحم نموده و در كوچكيت تربيت كردند. @talab_elm
سياق آيات حكم مى‏كند كه اين آيه نيز متعلق به مطالب آيات قبل (در باره پدر و مادر) باشد، بنا بر اين بايد گفت اين آيه، متعرض آن حالى است كه احيانا از فرزند حركت ناگوارى سرزده كه پدر و مادر از وى رنجيده و متاذى شده‏اند، و اگر صريحا اسم فرزند را نياورده و اسم آن عمل را هم نبرده، براى اين بوده است كه بفهماند همانطور كه مرتكب شدن به اين اعمال سزاوار نيست، بيان آن نيز مصلحت نبوده و نبايد بازگو شود. پس اينكه فرمود:" رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِما فِي نُفُوسِكُمْ" معنايش اين است كه پروردگار شما از خود شما بهتر مى‏داند كه چه حركتى كرديد و اين مقدمه است براى بعدش كه مى‏فرمايد: " إِنْ تَكُونُوا صالِحِينَ" و مجموعا معنايش اين مى‏شود كه اگر شما صالح باشيد و خداوند هم اين صلاح را در نفوس و ارواح شما ببيند، او نسبت به توبه‏كاران آمرزنده است. و در جمله" فَإِنَّهُ كانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً" كلمه" اوابين" به معناى برگشت كنندگان به سوى خداست كه در هر گناهى كه مى‏خواهند انجام دهند به ياد خدا افتاده و بر مى‏گردند. و اين تعبير از قبيل بيان عام در مورد خاص است. و معنايش اين است كه اگر شما صالح باشيد و خداوند هم اين صلاح را در روح شما ببيند و شما در يك لغزشى كه نسبت به والدين خود مرتكب شديد به سوى خدا بازگشت كرده و توبه نموديد، خداوند شما را مى‏آمرزد، براى اينكه او همواره در باره اوابين (و بازگشت كنندگان) غفور و بخشنده بوده است. @talab_elm
نکاتی جالب از ذیل آیه 32 سوره اسراء {وَ إِنَّهُ كاَنَ فَاحِشَةً وَ سَاءَ سَبِيلا}: 🔴... با همه اينها، تمدنى كه ممالك در اين اعصار به وجود آورده‏اند، از آنجايى كه صرفا بر اساس ‏جويى و و برخوردارى از مزاياى زندگى مادى و نيز افراد در همه چيز بنا نهاده شده و آزادى را جز در آن امورى كه مورد اعتناى قوانين مدنى است سلب نكرده و حتى كار را به جايى رسانده‏اند كه تمامى آداب قومى و مرزهاى دينى و اخلاقى و شرافت انسانى را كنار گذاشته افراد را در هر چيز كه ميل داشته باشند و در هر عملى- هر چه هم كه شنيع باشد- آزاد گذاشته‏اند و گذشته از بعضى شرائط جزئى كه در پاره‏اى موارد مخصوص، اعتبار كرده‏اند ديگر هيچ اعتنايى به آثار سوء اين آزادى بى‏قيد و شرط افراد ندارند، و قوانين اجتماعى را هم بر طبق تدوين مى‏كنند. نتيجه چنين تمدنى اشاعه ميان مردان و زنان شده و حتى تا داخل خانه‏ها در ميان مردان صاحب زن و زنان صاحب شوهر و حتى نسبت به سرايت نموده و شايد ديگر كسى ديده نشود كه از آثار شوم اين تمدن، سالم مانده باشد، بلكه به سرعت اكثريت را با خود همراه كرده است، و يكى از آثار شومش اين است كه صفات كريمه‏اى كه هر انسان طبيعى، متصف بدان است و آن را براى خود مى‏پسندد و همه آنها از قبيل عفت و و حياء آدمى را به سنت سوق مى‏دهد، رفته رفته ضعيف گشته است، تا آنجا كه بعضى از فضائل مسخره شده است، و اگر نقل پاره‏اى از كارهاى زشت خودش شنيع و زشت نبود، و اگر بحث ما قرآنى و نبود آمارى را كه پاره‏اى از جرايد منتشر كرده‏اند اينجا نقل مى‏كرديم تا مدعاى ما ثابت گردد، كه آثار شوم اين تمدن تا چند درصد افراد بشر را كرده است... 🔵... غير أن لابتنائها على من مزايا الحياة المادية و الأفراد في غير ما تعتني به القوانين المدنية سواء فيه السنن القومية و الشرائع الدينية و الأخلاق الإنسانية أباحته إذا وقع من غير كره كيفما كان، و ربما أضيف إلى ذلك بعض شرائط جزئية أخرى في موارد خاصة، و لم تبال بما يستتبعه من وجوه الفساد عناية بحرية الأفراد فيما يهوونه و يرتضونه و القوانين الاجتماعية تراعي . فشاعت الفاحشة بين الرجال و النساء حتى عمت المحصنين و المحصنات و المحارم حتى كاد أن لا يوجد من لم يبتل به و كثر مواليدها كثرة كاد أن تثقل كفة الميزان و أخذت تضعف الأخلاق الكريمة التي كانت تتصف بها الإنسانية الطبيعية و ترتضيها لنفسه بتسنين من و و يوما فيوما حتى صار بعض هذه الفضائل أضحوكة و سخرية، و لو لا أن في ذكر الشنائع بعض الشناعة ثم في خلال الأبحاث القرآنية خاصة لأوردنا بعض ما نشرته المنشورات من الإحصاءات في هذا الباب... @talab_elm
طلب العلم فریضة🌟
نکاتی جالب از #تفسیر_المیزان ذیل آیه 32 سوره اسراء {وَ #لَا_تَقْرَبُواْ_الزِّنىَ إِنَّهُ كاَنَ فَاح
ادامه از قبل / قسمت دوم 🔴... آرى با باز شدن راه روز به روز ميل و رغبت افراد به ازدواج كمتر مى‏شود، چون با اينكه مى‏تواند از راه زنا حاجت جنسى خود را برآورد اگر مرد است محنت و مشقت نفقه عيال و اگر زن است زحمت حمل جنين و تربيت او را تحمل نموده و با محافظت و قيام به واجبات زندگيش، جانش به لب برسد، با اينكه غريزه جنسى كه محرك و باعث همه اينها است از راه ديگر هم اقناع مى‏شود، بدون اينكه كمترين مشكل و تعبى تحمل كند، هم چنان كه مى‏بينيم دختر و پسر همين كار را مى‏كند، و حتى به بعضى از جوانهاى غربى گفته‏اند كه چرا ازدواج نمى‏كنى؟ در پاسخ گفته است: چكار به ازدواج دارم، تمام زنهاى اين شهر از آن من مى‏باشد! ديگر ازدواج چه نتيجه‏اى دارد؟ تنها خاصيت آن مشاركت و همكارى در كارهاى جزئى خانه است كه آن هم مانند ساير شركتها است كه با اندك بهانه‏اى منجر به جدايى شريكها از همديگر مى‏شود و اين مساله امروزه بخوبى در جوامع غربى مشهود است... 🔵... فمع انفتاح باب الزنا لا تزال الرغبات تنقطع عن النكاح و الازدواج إذ لا يبقى له إلا محنة النفقة و مشقة حمل الأولاد و تربيتها و مقاساة الشدائد في حفظها و القيام بواجب حياتها و الغريزة تقنع من سبيل آخر من غير كد و تعب، و هو مشهود من حال الشبان و الفتيات في هذه البلاد، و قد قيل لبعضهم: لم لا تتزوج؟ فقال: و ما أصنع بالازدواج و _نساء_البلد_نسائي، و لا يبقى حينئذ للازدواج و النكاح إلا الزوجين في مساعي الحياة الجزئية غير التناسل أو عمل و يسرع إليهما الافتراق لأدنى عذر، و هذا كله مشهود اليوم في المجتمعات الغربية... @talab_elm