eitaa logo
طلبگی تا اجتهاد
8.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
999 ویدیو
350 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شکایت نامه از حسن روحانی از مرز ۶۴۰ هزار امضا گذشت https://asle90.24on.ir/n/3 حسن روحانی باید محاکمه بشه تا همه متوجه بشن دوران بزن در رو تمام شده... نمیشه اونهمه خیانت بکنی و کسی هم کاریت نداشته باشه https://asle90.24on.ir/n/3
هدایت شده از زیست شهر نوین مولّد
انتقاد به دولت در تقسیم ناصحیح انفال.mp3
5.9M
انتقاد صریح آیت الله میرباقری از نحوه تقسیم انفال و زمین در جمهوری اسلامی توسط لیبرال ها در بدنه دولت و حکومت ____________________________ پ ن: باید اصلاح نحوه واگذاری زمین در کشور به یک گفتمان غالب بین نخبگان تبدیل بشه تا بتونیم امیدوار باشیم تحولی در این زمینه رخ بده و مردم از این همه مشکلات کمرشکن در زمینه مسکن و اشتغال رها بشن @zistshahr
دانلود الگوریتم اجتهادی حضرت امام خامنه ای حفظه الله در بیان آیت الله کعبی بسم الله الرحمن الرحیم… از قوی ترین ادامه دهندگان مکتب اجتهادی اشراف محور حضرت آیت الله بروجردی رحمه الله وجود مبارک حضرت امام خامنه ای حفظه الله هستند. در ادامه روش شناسی الگوی اجتهادی ایشان و الگوریتم اجتهاد ایشان در بیان حضرت آیت الله کعبی حفظه الله تقدیم می گردد: http://tt-ej.ir/post/779 @talabegitaejtehad
صحنه ای از برف زیبای اخیر قم در مدرسه مبارکه معصومیه @talabegitaejtehad
حال و هوای صبح برفی در مدرسه علمیه معصومیه قم @talabegitaejtehad
دوستان یک توضیح کوچک در مورد مطالبی که با موضوع تمدنیِ خدمت دوستان ارائه میشه عرض میکنم. تنها یک الگوی معماری و شهرسازی نیست بلکه این یک الگوی جدید برای فضای زیست اجتماعی است که تمام ارکان آن به گونه ای طراحی شده است تا بیشترین هماهنگی با سبک زندگی اسلامی و در نهایت حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی رخ دهد. و این فعالیتی است که مجموعه طلبگی تا اجتهاد در یکی از شاخه های خود در حال پیگیری است و الحمدلله به نتایج خوبی هم داره میرسه. همواره حوزه ها مورد اتهام بوده اند که چرا کاری عملا روی زمین انجام نمیدید که این کار حوزوی دانشگاهی دقیقا همان آرزویی است که سالها منتظرش بودیم. امیدوارم با آشنایی بیشتر با این طرح از همکاری و همفکری صمیمانه شما عزیزان بیشتر بهره مند بشیم.
هدایت شده از زیست شهر نوین مولّد
یکی از مهمترین مسائلی که الگوهای جدید و طرح هایی که به دنبال تسهیل رسیدن به سبک زندگی اسلامی هستند با آن مواجهند، مشخص کردن نسبت آنها با تکنولوژی روز است. در این نوشتار، بخشی از مبانی نظری طرح «زیست‌شهر مولّد» در همین موضوع خدمت شما عزیزان تقدیم می‌گردد. لینک مطالعه مطلب + دانلود فیلم‌های تکمیلی zistshahr.com/3115 zistshahr.com/3115 zistshahr.com/3115 زیست شهر مولّد @zistshahr
طلبگی تا اجتهاد
یکی از مهمترین مسائلی که الگوهای جدید و طرح هایی که به دنبال تسهیل رسیدن به سبک زندگی اسلامی هستند ب
همراهان حوزوی عزیز و همراهان همیشگی طلبگی تا اجتهادی، پیرو توضیحاتی که ارائه شد لطفا حتما حتما نظرات بسیار سازنده خودتون رو ذیل مطلب به صورت نظر و انتقاد و پیشنهاد حتما به ما هدیه کنید. مطمئن باشید تمام نظرات شما عزیزان در این مسیر مبارک میتونه بسیار کمک کننده و تعالی بخش مباحث باشه. لذا لطفا کاملا دغدغه مند وارد بشید و بعد از مطالعه دقیق مباحث، نظرات سودمند خودتون رو به ما تقدیم کنید. مجموعه طلبگی تا اجتهاد به حول و قوه الهی بعد از سابقه 8 ساله الحمدلله کم کم داره به جاهای خوب و نتایج مبارکی میرسه .... اما اینها بدون حمایت و راهنمایی های فرهیختگان و علمایی که به شکل مخاطب همراه ما بوده و هستند امکان پذیر نیست پس امروز نوبت نقادی و یاریگری شما عزیزان است. بسم الله.
طلبگی تا اجتهاد
یکی از مهمترین مسائلی که الگوهای جدید و طرح هایی که به دنبال تسهیل رسیدن به سبک زندگی اسلامی هستند ب
ضمنا دکتر عباس جهانبخش نویسنده این مطلب و یکی از موسسین «زیست شهر» از طلبه های خوب مدرسه علمیه مبارکه معصومیه بودند.
چیزهایی که از شهید آیت‌الله «سید حسن مدرس» نمی‌دانید.... یکی از اطرافیان آیت‌الله مدرس گفت: آقا! این که درست نیست که شما موضوعات مهم سیاسی مملکت را برای امثال مشهدی عبدالکریم بقال بگویید. آیت‌الله گفت: این‌ها موکلان من هستند و باید بدانند من در مجلس چه می‌کنم. به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، اسمش مترادف است با مبارزه، مبارزه‌ای خستگی‌ناپذیر با ظلم؛ چه از سوی استبداد باشد و چه استعمار. اما ابعاد دیگر شخصیت باعظمتش اغلب پشت همین ویژگی برجسته، پنهان و باعث شده کمتر درباره خصوصیات غیرسیاسی و مبارزاتی او بشنویم.، دهم آذر، 82 سال از شهادت «سید حسن قمشه‌ای اسفه‌ای» مشهور به «مدرس» که نَسَبش با 31 واسطه به حضرت امام حسن مجتبی (ع) می‌رسید، می‌گذرد. عمر 67 ساله آیت‌الله «سید حسن مدرس» در روستای «سرابه» و «اِسفِه» در استان اصفهان، نجف اشرف، بازگشت به اصفهان، تهران و کاشمر، پر است از نکته‌های ناب و امروز فرصت خوبی است برای بازخوانی قطره‌ای از این اقیانوس ناشناخته. روایت‌هایی که در این نوشته به نقل از شهید آیت‌الله مدرس آورده‌شده، برگرفته از کتاب «زرد» به قلم خود ایشان است. این کتاب، نوعی کتاب تاریخی تطبیقی شامل تاریخ ایران از زمان ساسانیان تا دوران مشروطه بوده است که متاسفانه بعد از تبعید ایشان به «خواف»، از ایران خارج شد و گفته‌می‌شود حالا در کتابخانه کنگره آمریکا نگهداری می‌شود! . سال‌ها بعد، نوه آیت‌الله مدرس بخش‌هایی از این کتاب را در قالب کتابی به نام «مرد روزگاران» ارائه کرد. ملت ایران برای من هزینه کرده، آن‌ها را رها نمی‌کنم «در نجف پیشنهاد و اصرار می‌شد برای مرجعیت شیعیان (و به عقیده خودم مسلمانان) به کشور هند بروم و به کار تشکیل حوزه و مجامع اسلامی بپردازم. گفتم: ملت ایران متحمل هزینه سنگین شده و مرا برای خدمتگزاری در این مرتبه آورده است. حالا که نیاز دارد، آنان را رها نمی‌کنم. معتقدم خدمتگزار باید بومی باشد که درد مخدوم را بفهمد. خادم و مخدوم را همدلی، همزبانی و همدردی، در اصلاح امور، قدرت و همت می‌دهد. هیچکدام از حکامی که از مملکتی به مملکت دیگر فرستاده شدند و یا تسلط یافتند، برای ملت آن کشور نتوانستند کاری انجام دهند. در تاریخ نمونه‌های زیادی هم داریم؛ در مصر، ایران و هند و بسیار جاهای دیگر. همه ممالک اسلامی، خانه من است ولی در میان این کشورها من به ایران بیشتر علاقمندم و در ایران هم به سرابه و اسفه (سرابه، محلی از روستای کچو مثقال اردستان، زادگاه مدرس و اسفه، روستایی است که زیستگاه ایشان بوده است). آنجا با فضایش اخت گرفته‌ام. می‌دانم کجایش خراب است، کجایش آباد است، چه دارد و چه ندارد، آبش از کجاست، نانش از کجاست،‌ باغش، زمینش، محصولش چیست و از کیست. برای خراب کردن و آباد کردن، اطلاعاتم زیادتر و حاصل کار رضایت بخش‌تر است.» «هند» وقتی از دست رفت که اقتصادش به زانو درآمد «وقتی به اصفهان رسیدم، به خواندن تاریخ هند و چین علاقمند شدم. در این‌باره کتاب و نوشته بسیار کم بود. ناچاراً سراغ کسانی رفتم که در این مملکت‌ها بوده‌اند و چیزهایی از آنجا می‌دانند. تاجری در اصفهان بود. یک هندی [نزد او] می‌آمد و برایم آنچه از تاریخ هند می‌دانست، می‌گفت. کتاب‌هایی هم از هند برایم می‌خواند و گاهی ترجمه می‌کرد. فهمیدم که هند زمانی از دست رفت که از لحاظ اقتصادی به زانو درآمد. و امپراطوری انگلیس دو چیز را با تأسیس شرکت تجارتی از آن گرفت؛ اول «مالش» را و دوم «حالش» را و هند شد قلمرو انگلیس.» ... «در جریان تأسیس بانک ملی، در بسیاری از شهرهای کوچک، زن‌ها برای خرید سهام شرکت، زیورآلات خود را از سر و گردن گشودند. در همان زمان رجال جهاندیده گفتند: چشم بد دور. محال است مستعمره‌جویان اجازه بدهند چنین حال و احساسات و چنین ایمانی در یک ملت شرقی رشد و نمو نماید.» جلوی خرج‌تراشی خانواده مرا بگیرید اما هر فقیری به در آسیاب آمد، محروم برنگردد «روزی که ساختن آسیاب، حمام و کاروانسرای «اسفه» را شروع کردم، قرار گذاشتم از 5 رأس الاغ و 2 قاطر و یک اسب گاری روزی بیش از 7 ساعت کار نکشند؛ 4 ساعت صبح و 3 ساعت بعداز ظهر، بار آن‌ها بیش از 15 مَن نباشد، هر شب به هر کدام 10 سیر جو همراه با علف تازه بدهند، کسی به آن‌ها چوب نزند و درون پالانشان را که با پشت آن‌ها تماس دارد، نمد بدوزند که نرم و گرم باشد و پوست آن‌ها را نیازارد. قرار گذاشتم از کلیه کسانی که هر سال 5 بار گندم آرد می‌کنند، مطلقاً کارمزد نگیرند. درآمد آسیاب را پس از مخارج لازمه آسیاب و مزد آسیابان، به مستحقان بدهند.‌ آسیابان به اندازه احتیاجش آرد بردارد و هر فقیری به در آسیاب آمد، محروم برنگردد...» همه این توصیه‌ها در حالی است که آیت‌الله در وصیت‌نامه خود می‌نویسد: «زن و فرزندان من حق ندارند ماهی 2 تومان بیشتر خرج کنند و اگر زیادتر شد، من راضی
نیستم.» و به «ملا حیدرعلی» که وصی اوست، تأکید می‌کند که به هیچ عنوان زیادتر از این در اختیارشان نگذارد. سید! مطمئن باش تو را هم قربانی می‌کنند... «در اصفهان بعضی از اساتید سابقم که هنوز حیات داشتند، تحسینم می‌کردند ولی در عمل یاریم نمی‌کردند. حق هم داشتند چون روزگاری دراز را به گوشه‌گیری و درس و عبادت گذرانده و لذت آرامش را چشیده بودند. آنان موجوداتی بودند مقدس و قابل احترام همانند قدیسین درون کلیسا و صوفیان غارنشین. ولی برای خلق خدا، بی‌فایده. مخزن علم بودند که هر روز از دریچه‌ای مقداری از آن، هدیه اصحاب بود. در این میان، روحانی و عالم ربانی که خدایش محفوظ دارد، مرد این راه بود، با او مشورت‌ها داشتم. وقتی با خلوص نیت و پاک‌دلی کامل می‌گفت: «سید!‌ به اصفهان جان دادی»، شرمنده می‌شدم. می‌گفت: «مشکل و دشمن اسلام و ایران، نه سلاطین‌اند و نه حکامی مثل ظل‌السلطان. مشکل مهم جامعه ما، سلطان‌ها و ظل‌السلطان‌هایی هستند که با عبا و عمامه در خدمت دربارند. مولا (ع)، قربانی جهل همین‌ها شد و فرزندش به فتوای همینان شهید گردید. مطمئن باش سید! فردا تو را هم مانند آنان قربانی می‌کنند و کوچک‌ترین صدایی از اینان فضای تختگاهشان را متأثر نمی‌کند.» از خبرچین ظل‌السلطان ، روضه‌خوان ساخت! «زمانی که مردم با ظل‌السلطان اختلاف داشتند و من هم یکی از آنان بودم، یک روز 3 نفر در مدرسه در جلسه درس من حاضر شدند. رفتار و نشست و برخاست طلبه‌ها معلوم است و ما آخوندها به‌خوبی می‌توانیم طلبه را از غیرطلبه تشخیص بدهیم. وقتی این 3 نفر با لباس نو و تمیز از درِ مدرسه وارد شدند، متوجه شدم بلد نیستند با نعلین نو خود راه بروند. با اینکه به‌خوبی برایم روشن بود فرستادگان حاکم‌اند، بعد از خاتمه درس آنان را به خانه بردم. در هشتی (دالان) نشستیم و نان و دوغ خوردیم. گفتم: مأموریت شما خوب است یا بد، من کاری ندارم، مربوط به خود شماست. ولی حالا که اینجا آمده‌اید، سعی کنید چیزی هم یاد بگیرید. آنقدر ساده بودند که خیال کردند من غیب می‌دانم. گفتند: چه کنیم، ظل‌السلطان ما را می‌کشد. باید به او از شما خبر بدهیم. گفتم: ولی باید مطالب مرا که می‌گویم، بفهمید تا بتوانید به او خبر بدهید. این‌ها که من می‌گویم، چیزهایی است که اگر درست به او بگویید، او هم چیزی می‌فهمد و به شما مرتبه و مقام می‌دهد. هر روز صبح بیایید، می‌گویم برادرم و خواهرزاده‌ام به شما درس بدهند. اینکه بد نیست. کار خودتان را هم بدون دغدغه انجام بدهید. برای خرید کتاب و وسایل لازم دیگر هم می‌گویم از موقوفات مدرسه مقداری به شما بدهند. این‌ها می‌آمدند و صبح در حجره سیدعلی‌اکبر و میرزا حسین درس می‌خواندند و در پای درس هم می‌نشستند. کم‌کم ظل‌السلطان را ول کردند و به‌درستی طلبه شدند. چیزهایی یاد گرفتند. روضه‌خوان شدند. ایام محرم آنان را به جرقویه و روستاهای اطراف می‌فرستادم. کار و بارشان گرفت. از خبرچینی به روضه‌خوانی رسیدند و آدم‌های خوبی شدند. همین‌ها در کار ساختن آسیاب، حمام، کاروانسرا و دیگر بناهای اسفه مؤثر واقع شدند. یکی از آن‌ها که بنای خوبی بود، در وقت طاق زدن هم عمامه‌اش را از سر بر نمی‌داشت. می‌گفت: آقا شما گفتید این لباس، لباس کار و زحمت کشیدن است و اضافه اینکه، اگر پاره آجری هم بر سرم خورد، عمامه نمی‌گذارد سرم را بشکند. انسان، انسان است. خوب است. نیازمندی و بدی‌ها او را از کار راست و درست منحرف می‌کنند. خودخواهی، آدم را می‌بلعد. بهترین انسان‌ها، از بازار آشفته برای مردم استفاده می‌کنند و بدترین مردم برای خود.» نکند از فضا و اقیانوس غافل شوید! «اعماق فضا و اقیانوس‌ها، محل توجه و هدف اصلی آینده خواهد شد. بشر آینده همه همّ‌وغمّ خود را متوجه این دو فضای خالی خواهد کرد. ما باید خود را برای چنین روزگاری آماده کنیم. نوشتن تاریخ برای بشر که بتواند چنین مسئله‌ای را به او تفهیم کند و مسیر او را در این راه مشخص نماید، ضروری‌ترین کاری است که به اندازه تمام کوشش‌های بشر برای نوشتن همه کتاب‌های فلسفی، ارزش دارد. باید این تهور را داشته‌باشیم که نگذاریم انسان‌ها فریب تحریکات خودخواهانه جاه‌طلبان را خورده و در گرداب مهالک آن سرنگون شوند. ملتی که جاهل و ناآگاه است و به حقوق اجتماعی خود شناختی ندارد، با هر انقلاب و جنگی از سلطه آزادش کنی، باز اندک زمانی دیگر به‌خاطر جهلی که نسبت به وضعیت زمان دارد، خود را به زیر سلطه می‌کشد. کودکی که از تاریکی می‌ترسد، خود را در پناه هر رهگذری قرار می‌دهد. باید ترس را از اعماق دلش زایل کرد.» سیاست، کار دوم من است با تشکیل مجلس شورای ملی بعد از استبداد صغیر، آیت‌الله مدرس از طرف آیات عظام «ملا محمدکاظم خراسانی» و «عبدالله مازندرانی» به‌عنوان یکی از مجتهدانی که طبق قانون اساسی مشروطه باید بر هماهنگی مصوبات مجلس با شرع اسلام نظارت داشته‌باشند، به این مجلس معرفی شد. بعد از آن هم ایشان تا دوره ششم به‌عنوان نم