هدایت شده از جهش ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺خوشحالی مردم عراق از موشکباران سپاه پاسداران
🗳 جهش ایران |
@jahesheiran
اما
ای کاش این موشک های قدرتمند یک هفته قبل به سمت اسرائیل خبیث شلیک میشدند تا
امروز سید حسن نصرالله سید المقاومه زنده بود
ممنونیم از نمایش اقتدار ایران اسلامی
اما دلمان خون است از شهادت عالم مجاهد کبیر شهید آیت الله سید حسن نصرالله و تا محو کامل اسرائیل دلمان آرام نمی گیرد
انتقام ترور شهید آیت الله رئیسی و شهید آیت الله سید حسن نصرالله تنها محو اسرائیل است و ان شاءالله این عملیات امروز آغاز محو کامل اسرائیل باشد
🗳 جهش ایران |
@jahesheiran
ان شاءالله نتانیاهو و کل کابینه ی خبیثش به درک واصل شده باشند.
🗳 جهش ایران |
@jahesheiran
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
✅ حمایت کامل حوزههای علمیه از عملیات موشکی سپاه
✍ آیتالله اعرافی: سپاسگزاریم؛ دل آزادگان و مظلومان عالم را شاد کردید
◻️ بسم الله قاصم الجبارین و مبیر الظالمین
انا من المجرمین منتقمون
خبر حمله شجاعانه، جوانمردانه و عادلانه سپاه و ارتش دلاور اسلامی که در سایه سار زعامت رشید فرمانده کل قوا حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای دام الله ظله العالی در پاسخ به نقض حریم ایران اسلامی و جنایت علیه ملت مظلوم فلسطین و لبنان، به رژیم سفاک، وقیح و بیآبروی صهیونیستی، دل مالامال از خشم و غم آزادگان و مسلمانان جهان و جبهه عزتمند مقاومت را که مصیبت زده غم شهادت سید و سالار جبهه مقاومت، شهید سیدحسن نصرالله بود، سرشار از شادی و افتخار نمود.
حوزههای علمیه با همه وجود از مسئولان غیور کشور و فرماندهان مجاهد و سربلند سپاه و ارتش و نیروهای مسلح سپاسگزار بوده و #دفاع_مشروع و #معقول آنان از کیان جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت را مطابق موازین بینالمللی، معیارهای شرعی و عقلی و انسانی میداند و از آن حمایت همه جانبه و جانانه به عمل میآورد.
همه ملت شریف ایران، علما، نخبگان و جوانان، زنان و مردان ایران مصرانه از مسئولان میخواهند هرگونه تهدید یا عکسالعمل رژیم صهیونیستی و دولتهای جنایتکار پشتیبان آن را با سنگینترین و #شدیدترین_پاسخ همراه کند.
و لینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز
علیرضا اعرافی
مدیر حوزههای علمیه
@HawzahNews / حوزهنیوز
اسرائیل را به خاطر تهدید ایران مجددا موشک باران کنید
اسرائیل تهدید به پاسخ شدید به حملات موشکی ایران کرده
به نظرم لازم است ایران به دشمن صهیونیست بفهماند که حق تهدید کردن ایران را هم ندارد، و با موشک باران مجدد اسرائیل اسرائیل را از تهدید کردن هم پشیمان کند
🗳 جهش ایران |
@jahesheiran
والله هی اوهن من بیت العنکبوت...
إنّ إسرائيل هذه التي تملك أسلحة نووية وأقوى سلاح جوّ في المنطقة، واللهِ هي أوهن من بيت العنكبوت.
ای برادران و عزیزان ما در فلسطین به شما می گویم: این اسرائیلی که سلاح هسته ای و قوی ترین نیروی هوایی در منطقه را در اختیار دارد به خدا سوگند از خانه عنکبوت سست تر است.
(از بیانات حضرت حجت الاسلام سید حسن نصرالله رحمه الله در تاریخ 26 می 2000 به نقل از کتاب زبور مقامت ص 131)
@talabegitaejtehad
13.jpg
1.45M
نسخه کیفیت بالای پوستر شهید سید حسن نصرالله...
@talabegitaejtehad
همیشه جزو شاگرد اول ها بودم؛ به خصوص در دروس ریاضیات، شیمی، جبر و هندسه درسم خوب بود. یادم نمی آید نمره های درسی ام چند بود اما در کلاس همیشه نفر اول یا دوم یا سوم بودم... از کودکی هر گاه در محضر برخی مشایخ می نشستم برای مدتی طولانی به عمامه ی آنها نگاه می کردم، یعنی به خود عمامه و چین و پیچش آن... پدرم که سید موسی صدر را دوست می داشت عکس هایی از او را به خانه آورد. من می نشستم و زمانی طولانی به عکس سید موسی خیره می شدم... پدر و مادرم با ورود من به حوزه موافق نبودند. مادرم به روحانیت خوشبین نبود. تا آن روز جریان پدربزرگم (پدر مادرم) را نمیدانستم که روحانی بوده و عمامه را کنار گذاشته است! البته دلیل آن، تنها مسائل خانوادگی بود و نه از روی قصدی خاص یا از نظر سیاسی یا چیز دیگر. مادرم می گفت: «اگر به نجف بروی یک نفر به گدایان افزوده میشود!» در لبنان روحانیان را گدا میدانستند. به گمان آنان روحانی کسی بود که با آنچه مردم به او میدهند زندگی را می گذراند. تلاش من برای راضی کردن پدر و مادرم به نتیجه نرسید و آنان تن به طلبگی من نمیدادند و من مجبور شدم نقشه ای بکشم. به آنان گفتم: در لبنان شغل چندانی وجود ندارد و اوضاع خوب نیست. اگر اینجا بمانم جنبش امل مرا برای جنگ میبرد؛ ولی اگر به نجف بروم در دبیرستان درس می خوانم و در کنار آن هم درس طلبگی میخوانم و بعد از تمام کردن دبیرستان وارد دانشگاه بغداد می شوم و در دوره دکترا متخصص می شوم و این شد که پدر و مادرم با رفتن من به عراق موافقت کردند. هرچند به نجف که رسیدم اصلا به دبیرستان فکر نکردم و چند روز بعد هم عمامه به سر گذاشتم و عکس معمم ام را ...
شهید+سید+حسن+نصرالله+(ره)+به+روایت+تصویر (7).jpg
3.48M
نسخه کیفیت بالای پوستر شهید سید حسن نصرالله رحمه الله...
@talabegitaejtehad
هدایت شده از خبرگزاری رسا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بیانات حزنآلود صبح امروز رهبر انقلاب در عزای شهید سید حسن نصرالله
،،،_____________________،،،
》ما صدای رسای حوزهایم
》#کانال_خبرگزاری_رسا ✔️👇
🆔 @rasanewsagency
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 رهبر انقلاب اسلامی به نماز جمعه میآیند
🔹️اقامه نماز جمعه تهران به امامت رهبر انقلاب به همراه مراسم بزرگداشت پرچمدار مقاومت شهید سیدحسن نصرالله در مصلای امام خمینی تهران
🔹️مراسم بزرگداشت مجاهد فی سبیلالله و سیّد عزیز امت اسلامی، شهید حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله و همراهان ایشان ازجمله سردار شهید نیلفروشان از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی روز جمعه ۱۳ مهرماه از ساعت ۱۰:۳۰ صبح در مصلای امام خمینی (ره) برگزار میشود.
🔹️در ادامه این مراسم و درپی شهادت مظلومانه پرچمدار مقاومت و آزادی قدس و فلسطین، حجتالاسلام و المسلمین سیدحسن نصرالله و در آستانه اولین سالگرد حماسه طوفانالاقصی توسط رزمندگان مقاومت اسلامی فلسطین، نماز جمعه این هفته تهران روز جمعه ۱۳ مهرماه به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی در مصلای امام خمینی (ره) اقامه میشود.
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از بسیج مدرسه علمیه معصومیه قم
بسم الله الرحمن الرحیم
◽️ مواسات مردمی برای رفتن به نماز جمعه تاریخی حضرت آقا - #ویژهبرادران
🚗 عزیزانی که ماشین دارند و می توانند سایر دوستان رو با خود به نماز جمعه ببرند، فرم زیر رو پر کرده و در گروه موقتی که لینک آن در انتهای پیام ذکر شده، قرار دهند. بعد از پر شدن ماشین هم فرم خود را از گروه حذف کنند.
🕌 دوستانی هم که وسیله ندارند و تمایل دارند به نماز جمعه بروند، به خصوصی آن فرد مراجعه کرده و با او هماهنگ شوند.
نام راننده و شماره تلفن همراه او: ...
شهر مبدا: ...
تعداد نفری که جا هست برایشان: ...
زمان رفت: ...
زمان برگشت: ...
#نماز_جمعه_تهران
#ویژهبرادران
#مواسات
#ماشین
📑 لینک گروه موقت برای مواسات:
https://eitaa.com/joinchat/2552562612Ccc66065083
✊بسیج مدرسه معصومیه قم
@basij_masoumieh
هدایت شده از کانال ܢܚ݅ܫܝ ܫܠࡐܨ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روضهخوانی شهید سیدحسن نصرالله برای سیدالشهدا(ع)
مداحی آنلاین - مداحی 38 سال پیش سید حسن نصرالله.mp3
3.55M
🎙مداحی زیبای سید حسن نصرالله 38 سال قبل
◾️مداحی دلنشین همراه با اشعار زیبای شهید سید حسن نصرالله که جوانان را به مبارزه صهیونیستها فرا میخواند
#شهید_سید_حسن_نصرالله💔
#سید_المقاومه💔
🔴 امت پای کار امام امت...
🔔 حرکت هماهنگ ماشینی از عوارضی قم به سوی تهران
📍وعده ما ساعت ۶ صبح عوارضی قم
🚩 با پرچم و عکس حاضر شوید...
✊بسیج مدرسه معصومیه قم:
@basij_masoumieh
28.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 امام آمد وسط میدان
✊ نقطه اوج و تمامکننده میدان، مردم هستند
✊ حماسه تاریخی باید رقم بخورد
🎙 حجتالاسلام #محمد_امیری_طیبی
#رسالات
❇️@Resaalat1542
💠 جامعهایمانیمشعر
✅ @www1542org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✌️امامخامنهای: نترسید، دچار اختلال در محاسبه نشوید؛ الله مولانا
👈بعد از عملیات وعده صادق ٢ مهمترین کار دشمن ایجاد ترس و تردید خواهد بود!
با پخش کردن این نماهنگ، حربه دشمن را خنثی کنیم.
✅بعد از این که اعلام شد حضرت آقا نماز جمعه ١٣ مهر رو اقامه می فرمایند، بعضی از دوستان دچار ترس شده اند، اما می بینیم رهبری هیچ ترسی از دشمن نداره و اصلا فرق این مرد بزرگ با ما در این است که ایشان ایمان کامل به نصرت الهی داره و ما نداریم.
پیشنهاد می کنم بعد از اقامه نماز جمعه دوستان عزیز منتقد، با دیدن کرامت ولی خدا، دست در دست ایشان قرار دهند تا در این دوره آخر الزمان، از گزنده فتنه ها جان سالم به در برند.
یا علی مدد.
حضور در نماز جمعه یعنی اجرای وعده صادق ٣ از طرف مردم.
✍سید مهدی عبادی
#وعده_صادق_3
🆔@S_mebadi66
رحمت خدا بر حضرت آیت الله بهجت... فقیه سیاس و نکته فهمی بود. ایشون نماز جمعه با حضور ولی فقیه رو واجب می دانستند..
@talabegitaejtehad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی امام جمعه رامسر را دریابه😁😁
امام جمعه مجاهد که میگن ایشونه ها...
@talabegitaejtehad
نمی دانستیم کدام روز هفته است...
شهیدصدربه سیدعباس گفت: «شما را پشتیبان ایشان قرار میدهم و تو مسئول او هستی» و در حالی که از اتاق خارج میشد رو به من گفت: پول داری؟ گفتم نه. فقط هزینه ی بلیط و سفر تا نجف را همراه داشتم؛ خانواده ام تنگدست هستند و چیزی در اختیار ندارند. سید صدر چند دینار عراقی از زیر تشک بیرون آورد و به سید عباس داد وگفت: «با این پول برای او یک عمامه میخری با این پول هم برایش یک پیراهن سفید میخری با این پول هم برایش یک قبا و با این پول هم برایش برخی از کتابهای لازم را میخری این پول هم برای مصارف شخصی اش. پول را که تقسیم کرد به سید عباس گفت: «اتاقی را برایش انتخاب میکنی و خود تو هم مسئول اوضاع و احوال و هم مسئول تحصیل او میشوی»... از آن روز به بعد تحت نظر و حمایت سید عباس موسوی قرار گرفتم و حقیقتا از آن لحظه بود که محبت و دلبستگی به سید عباس بسیار بیشتر از یک شاگرد به استاد و یا یک برادر به برادر خود در من رشد کرد او واقعا برای من همانند یک پدر بود. من سن کمی داشتم و او در نجف از من قدیمی تر بود و چنان به من توجه میکرد که یک پدر با فرزند خویش می کند. به راستی وقتی که در نجف بودیم او به من بیش از خانواده اش توجه داشت. سید عباس برای من حجره ای در مدرسه ی ازریه در نجف اشرف گرفت که نزدیک منزلش بود در این مدرسه گروهی از طلاب لبنانی بودند که تقریبا هم دوره ی با من یعنی طلاب جدید این حوزه بودند.... از ما گروهی شکل گرفت که از جمله ی آنان شیخ علی ،کریم شیخ محمد خاتون و شیخ حسن یاسین .بودند ما در قالب همین ،گروه نزد سیدعباس درس می خواندیم سید عباس برای ما ..
ادامه در مطلب بعد:
ما در قالب همین گروه نزد سیدعباس درس می خواندیم سید عباس برای ما خیلی برتر از یک مدرس بود ناظر و مراقب این گروه نیز بود ایشان در میان این گروه توجه خاصی به من داشت حالا این توجه یا به دلیل انگیزه ی شخصی بود یا بنا بر توصیه های سید محمد باقر صدر. همت اصلی این گروه در نجف اشرف کسب علم بود. تقریبا یک سال و نیم در نجف ماندیم که تمام این مدت را در تحصیل و درس گذراندیم حتی در روزهای ماه مبارک رمضان، محرم و تعطیلات مذهبی هم درس می خواندیم سال تحصیلی ما تقریبا سیصد و پنجاه روز بود سید عباس حتی در دو روز پنج شنبه و جمعه نیز به ما درس میداد؛ به گونه ای که ماهها گذشت و ما نمیدانستیم که مثلا امروز کدام روز هفته است .گروه ما به صورتی متفاوت از نجف درس میخواند. در حالی که دروس معمولی حوزه از جمله صرف و نحو و منطق و بلاغت و فقه را میخواندیم دروسی درباره ی ایمان، تفسیر، اخلاق، سیره و کتابهای اقتصادنا و فلسفتنا را که تالیف سید صدر (رضوان الله تعالی علیه) هستند نیز میخواندیم. سید عباس برای گروه آزمونهای ماهانه ای ترتیب میداد و وقتی کتاب را تمام میکردیم باید حتما امتحان میدادیم. ما آماده بودیم که هر روز قبل از آغاز درس جدید هر سؤالی از درس گذشته را پاسخ دهیم. او هر گاه پی می برد که طلاب در درس پیش با هم برابر نیستند به درس قبلی بر میگشت بنابراین ما همیشه در تکاپوی این بودیم که نکند در پرسشهای او از درس گذشته در بمانیم (و عقبگرد داشته باشیم) (سید عزیز مصاحبه های شهید حجت الاسلام سید حسن نصرالله با حمید داودآبادی، ص 26 تا 29)
@talabegitaejtehad
مستحق این شهریه نیستی...
من از سیدخویی، سید صدر و امام خمینی (قدس الله سره) شهریه می گرفتم. شهید صدر دو دینار شهریه می داد؛ شهریه سیدخویی تا ده دینار رسید و امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) پنج تا ده دینار شهریه می داد. بیت سید حکیم هم پنج دینار به طلبه ها شهریه می پرداخت که به من نمی دادند. مسئول پرداخت وجوه به صراحت به من گفت چون تو مقلد سید محمد باقر صدر هستی مستحق این شهریه نیستی. در مجموع ماهیانه بیست دینار شهریه می گرفتم که وقتی از نجف خارج شدم پانزده دینار بود. جریان جالبی را برایتان بگویم در نزدیکی حرم امیرمؤمنان (علیه السلام) بازار بزرگی وجود داشت. در این بازار چند غذاخوری بود که یکی از آنها غذاخوری «شمس» بود که مشرف به خیابان امام زین العابدین (علیه السلام) بود. این غذاخوری دو بخش داشت بخشی مشرف به خیابان بود که کبابی بود و بخش دیگری که مشرف بر داخل بازار بود و در آن غذا پخته می شد. وقتی شهریه را می گرفتیم سه روز به این کبابی می رفتیم و سه روز هم به قسمت طبخ غذا. بدین ترتیب هفته ی اول می گذشت و هفته ی دوم و سوم را در مدرسه می گذراندیم و تمام این دو هفته را سیب زمینی آب پز یا خلال سیب زمینی و روغن و البته پنیر و چای می خوردیم. هفته ی آخر هم در لشکرکشی و حمله بودیم؛ یعنی به خانه طلبه های متاهل می رفتیم یا هر وقت که می دانستیم خانواده ی یکی از طلاب برایش کمکهایی از لبنان فرستاده است هجوم می بردیم به آن خانه چون چیزی برای خوردن نداشتیم این از نعمتهای خداوند عزّوجل به من بود که حاج مصطفی یاسین ...
ادامه در مطلب بعد :
این از نعمتهای خداوند عزّوجل به من بود که حاج مصطفی یاسین به فرزندانش که در مدرسه ی ما بودند بسیار توجه داشت و برایشان هرچه می خواستند می فرستاد حتی برایشان از لبنان خوراکیهایی مثل ماست پنیر و زیتون می فرستاد. من به این دو شیخ به شوخی میگفتم می خواهم دامادتان باشم آنها هم ما را که سن و سال چندانی نداشتیم در طعام خود شریک می کردند و این طوری ایام را میگذراندیم حرف من فقط از روی شوخی بود؛ چون من اصلا خواهرشان را - که بعدها همسر من شد - نمی شناختم. خانواده ی من برایم پولی نمی فرستادند؛ زیرا پدرم چیزی برای سیر کردن شکم مادر و برادران و خواهرانم نداشت من هم کلا به شهریه ی ماهانه ای که در نجف میگرفتم تکیه داشتم. (سید عزیز، مصاحبه های شهید حجت الاسلام سید حسن نصرالله با حمید داودآبادی، ص 30 و 31)
@talabegitaejtehad
دستگیرت می کنند...
اصلا انتظار نداشتم شهیدسید محمدباقرصدر با آن جایگاه و عظمتی که دارد به نوجوانی که از لبنان آمده است این گونه توجه کند. تقریبا نیم ساعت با هم بودیم و او از من درباره ی سید موسی صدر و نیز حرکت المحرومین ، فعالیت های دینی در جنوب، درباره ی سید محمد غروی، جوانان لبنان، فرهنگ و گرایشهای سیاسی پرسید. من به تک تک سوالات پاسخ میدادم و او با پاسخهای دقیقی که دادم غافلگیر شد؛ چرا که من در تشکیلات سیاسی و نیز در فعالیتهای فرهنگی بودم و از کودکی توجه و اهتمام به اوضاع حقیقی لبنان داشتم. پس از این پرسش و پاسخها، سیدصدر به سیدعباس گفت: «شما را پشتیبان ایشان قرار میدهم و تو مسئول او هستی» و در حالی که از اتاق خارج میشد رو به من گفت: پول داری؟ گفتم نه. فقط هزینه ی بلیط و سفر تا نجف را همراه داشتم؛ خانواده ام تنگدست هستند و چیزی در اختیار ندارند. سید صدر چند دینار عراقی از زیر تشک بیرون آورد و به سید عباس داد :گفت: «با این پول برای او یک عمامه میخری با این پول هم برایش یک پیراهن سفید میخری با این پول هم برایش یک قبا و با این پول هم برایش برخی از کتابهای لازم را میخری این پول هم برای مصارف شخصی اش. پول را که تقسیم کرد به سید عباس گفت: «اتاقی را برایش انتخاب میکنی و خود تو هم مسئول اوضاع و احوال و هم مسئول تحصیل او میشوی»... در نجف به طلبه ای که معمّم نباشد حجره نمیدادند و من هم از خدا خواسته نزد آیت الله سید محمد باقر صدر معمم شدم. هیچ کس از من نخواسته بود که پیش سیدصدر معمم شوم و من خودم این تصمیم را گرفته بودم. به من گفتند ضد اطلاعات عراق به خاطر این کار ....
ادامه در مطلب بعد:
به من گفتند ضد اطلاعات عراق به خاطر این کار دستگیرت میکند و اذیتت می کنند که البته برای من اصلا مهم نبود. وقتی که پیش ایشان رفتم محاسن نداشتم و نوجوان بودم یک هفته یا ده روز بود که به نجف رسیده بودم. وقتی وارد شدیم تعدادی از طلاب معمّم میشدند. او مرا با اسم صدا کرد. از این که اسمم را نیز به خاطر داشت شگفت زده شدم. سید صدر خیلی دلنشین و لطیف بود. لباس روحانیت را که پوشیدم از خوشحالی در جایم بند نبودم برای این که از کودکی منتظر چنین لحظه ای بودم. اما واقعا احساس سنگینی کردم میدانستم که دیگر نباید هر کاری را انجام دهم و مواظب رفتارها و گفتارهایم باشم
(سید عزیز مصاحبه های شهید حجت الاسلام سید حسن نصرالله با حمید داودآبادی، ص 26 تا 28)
@talabegitaejtehad