eitaa logo
⸤ طلبه نوشت‌ ⸣
257 دنبال‌کننده
384 عکس
31 ویدیو
1 فایل
ا﷽ا 📝کونوا نقاد الکلام...🔍 🔻مسائل تاریخی و فقهی و اعتقادی و سیاسی و طنز و شعر، نقد و تحلیل 🔶ناشناس برای ارسال نظرات و انتقادات و سوالات 🌐https://harfeto.timefriend.net/16739583446503 💠آیدی ارتباطی: @tabrizi_110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
المرجع السیاسی لا قیمة له ⬅️در فضای مجازی کلیپی بصورت تقطیع شده پخش می شود که در آن آیت الله شیخ محمد اسحاق فیاض می گویند: مرجع تقلیدی که سیاسی باشد هیچ ارزشی ندارد! 🔻در حالی که در کامل این کلیپ که قرار دادیم، ایشان توضیح می دهند که منظور شان از سیاست و سیاسی، سیاست به معنای مذموم مصطلح امروزی که همراه با خدعه و دروغ است می باشد. نیز بیان می کنند که سیاست صحیح اسلامی جزئی از دین است. 🔹سیاست در اصل به معنای تدبیر و حفاظت است و از جمله فضائل و شئونات ائمه اطهار علیهم السلام، سیاست عالمیان است که در زیارت معروفه به ایشان خطاب می کنیم: السلام علیکم یا ساسة العباد. نیز امام صادق علیه السلام فرمود: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِیَّهُ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَکْمَلَ لَهُ الْأَدَبَ قَالَ- إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَیْهِ أَمْرَ الدِّینِ وَ الْأُمَّةِ لِیَسُوسَ عِبَادَهُ؛ خداوند پیامبرش صلی الله علیه و آله را به بهترین صورت تأدیب و تربیت کرد و وقتی که ادب و تربیت او را به اکمال رساند به او فرمود: همانا او بر خُلق عظیمی هستی! سپس امر دین و امت را در اختیار او نهاد تا بندگانش را سیاست و تدبیر کند. (الکافی ج ۱ ص ۲۶۶) 🔹سیاست به معنای مذموم که امروزه متعارف شده است که مرادف خدعه و فریب و نیرنگ و دروغ و کلک زدن است. @Talabeh_nevesht110
﷽ ◀️ صفویه و ✍ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی در تبیین نقش صفویه و روش علمای شیعه در تقویت مذهب تشیع می فرماید: 📝... شاهان صفوی اگر نبودند، شاید هیچ گاه تشیّع در میان مردم ایران فراگیر و رسمی نمی‌شد. شاه سلیمان موقوفه‌ای را برای استنساخ و نشر بحارالأنوار مرحوم مجلسی قرار داده بود  و اینكه كتب مرحوم مجلسی دركشور منتشر و در منازل مردم كتاب‌های مجلسی وارد شده بود، در سایه حمایت همین شاهان بود و اگر آنها نبودند، این كار عملی نبود. در سال 1098 شاه سلیمان تصمیم می‌گیرد مقام شیخ الاسلامی را به مرحوم مجلسی اعطا كند. در «وقائع السنین والأعوام» خاتون آبادی كه در زمان حیات شاه سلیمان نوشته شده، آمده است كه شاه چند مرتبه كلمه التماس را به زبان خود جاری كرد، با اینكه این‌گونه تعابیر از زبان شاهان به‌ندرت خارج می‌شد. همچنین نوشته است كه هندی‌ها در دولتخانه شاهی بت می‌پرستیدند و مجلسی حدود دو ماه بعد از تصدّی شیخ الاسلامی، بتخانه آنها را خراب كرد. در آن زمان مقام شیخ الاسلامی مقام اول روحانی كشور بود كه همه تصرّفات مربوط به امور دینی به دستور او بود و مرحوم مجلسی تصدّی این مقام را پذیرفته بود، مشروط به اینكه مظاهر كفر را از بین ببرد و احكام شرع و تشیّع را بر ایران حاكم كند. در آن اوضاع اگر علمای شیعه و از جمله مرحوم مجلسی شاهان شیعی را تقویت نمی‌كردند، حكومت عثمانی كه متصل به ایران بود، ایران را نابود می‌كرد. شهادت ثالثه هر چند جزء اذان نیست، ولی در عین حال چون شعار شیعه شده، این شعار باید محفوظ بماند. ناصرالدین شاه بعد از اینكه با سختی بسیار شهر هرات را گرفت، همان روز اول دستور داد در آنجا اذان شیعی گفته شود؛ زیرا علامت حیازت آن جا همین اذان شیعی بود. شاهان قاجار و صفویه، بی‌دین نبودند و نباید فسادشان سبب شود كه ما بر تمام اعمال آنها خط بطلان بكشیم. در زمانی كه عثمانی می‌خواست ایران را ببلعد، اگر این علما در صفویه، مقابل حكومت قرار می‌گرفتند یا كوتاه می‌آمدند و حكومت شیعی را تأیید و تأكید نمی‌كردند، عثمانی غلبه می‌كرد. 20 آبان 1383ش   📚جرعه ای از دریا، ج4، ص394 ✅ با وجود این حقایق مسلم و خدمات برجسته علمای زمان صفویه به مذهب تشیع، جریان های «وحدت نامنضبط» با ناسپاسی از این خدمات برجسته، با عبارت های توهین آمیز، سخن از شکل گیری «شیعه قالتاق» می گویند! «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
🛑 تحریف به زیاده در توسط 🖇 دعا با چاشنی عرفان 🖇 مراقب این جماعت باشید ✅در قسمت آخر این دعای شریف بعد از ذکر و تکرار: یا رب، یا رب، .. یک سلسله کلماتی طولانی به دعا اضافه شده، و از این جمله آغاز میشود 👈«إلهي انا الفقیر فی غنای ...» الی آخر نظرات بعض محقق شیعه درمورد عبارات آخر دعا: 1⃣ ثقه الإسلام رحمه الله در (کتاب مفاتیح الجنان) در پایان اصل دعای روز عرفه امام حسین علیه السلام چنین آورده است: 🔰امام عليه السلام پس از تکرار بسیار از ذکر یا رب، کسانی که در اطراف آن حضرت بودند و همه به دعای آن بزرگوار متوجه بودند و آمین می گفتند و صداهای آنان به گریستن بلند بود تا غروب کرد آفتاب و به جانب مشعرالحرام شدند. 💠اکنون از این بیان که مرحوم شیخ در پایان اصل این دعا آورده معلوم می شود که این دعا تا همین ذکر یا رب در همان غروب روز عرفه بوده و کاروان بعد از‌ ان به سوی مشعرالحرام رهسپار شدند. و دیگر مجالی برای خواندن این اضافات است. 🔆اما مرحوم شیخ گویا اینکه این اضافات را در پیرو این دعا آورده چنین یادآور شده که تنها استناد به کتاب شریف کرده است که آنهم از قول علامه مرحوم رحمه لله رد شده است، و چنین می فرماید که در نسخه کتاب اقبال چنین اضافاتی نیامده و در چاپهای بعد این اضافات اضافه شده! 2⃣ رحمه الله نیز می فرماید: 🔰 در «بلد الأمين» از کفعمی و ابن طاوس (در مصباح الزائر) این دعای شریف را نقل کرده اند و لكن قسمتی که از جمله: 👈إلهي أنا الفقير في غنای...👉 تا پایان اضافات ذکر کرده اند در بعضی از نسخه های اقبال یافت است و عبارات آن موافق بیان علیهم السلام نیست، و همچنین این عبارات بر وفق است که بعضی از مشایخ آنها بر این دعا اضافه کرده اند و با دخالت آنرا به اصل دعا ملحق نموده اند. ✅بنابراین معلوم گردید نه اینکه (ابن طاوس علیه الرحمه) این اضافات را خود در کتاب خود آورده، بلکه بعد که بعضی نسخ آن تجدید چاپ شده افرادی با نظر خصوصی و بدون مسئولیت که رعایت اصول و نداشته اند این اضافات را به اصل دعا پیوست داده اند. 📚بحارالانوار ج۹۵ ص۲۲۷-۲۲۸/علامه مجلسی/مصحح:ابراهیم میانجی/ناشر:دار احیاءِ التراث العربی/بیروت 3⃣ جلال الدین (تصوف پژوه و مفسر مثنوی) کتاب نامه خود در پاورقی می نویسد: 🔰«تمام اين فقرات را عينا و بى‏ كم ‏و زياد در نسخه قديم كتاب «الحكم العطائية» ديده ‏ام شامل دعوات و مقامات «ابن عطاء الله اسكندرانى شاذلى» تاج الدين ابو الفضل احمد بن محمد معروف سده هفتم هجرى كه وفات او را در ۷۰۹ ه. ق نوشته ‏اند؛» 📚مولوی نامه مقدمه ج۲ص۱۸/جلال الدین همایی/ناشر:نشر هما/تهران۱۳۸۵ 💢نکته:با مراجعه به نسخ خطی کتابخانه آستان قدس رضوی مشخص شده که نسخه ای که به تاریخ ۹۵۷ ه ق نوشته شده این ذیل را ندارد 👤آقای نیز در مقدمه کتاب اقبال می نویسد: 🔰نسخه فوق نسخ موجود است. 📚الاقبال بالاعمال ج۱ ص۲۱/سید بن طاووس/مصحح:جواد قیومی اصفهانی/مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی/قم۱۳۷۶ 4⃣ آقای (از بزرگان عرفان مثلا اسلامی) نیز با قبول این که این فقرات مورد بحث متعلق به مناجات تاج الدین ابن عطاء الله اسکندرانی( ) است،عبارات وی را نشانه از نویسنده می داند. جالب است که در مکتب ایشان یک سنی که و است از معارف و دستش از ولایت حجج الهی خالی است به توحید محض می‌رسد !!!! البته وقتی شیخ العارفین باشد و سلطان العارفین حقا که این جماعت عارف مسلک بشوند مرید . 📚الله شناسی ج۱ ص۲۵۳/محمد حسین طهرانی/ناشر:علامه طباطبایی/مشهد۱۴۲۶ الروافض الحيدري @ravafez_alhaydari
💠دو کتاب ناب و کم نظیر از علامه سید هاشم بحراني (علیه الرحمة) در رابطه با غدیر 📔كشف المهم في طريق خبر غدير خم 📔غاية المرام و حجة الخصام في تعيين الإمام من طريق الخاصّ و العام @Talabeh_nevesht110
❤️ 🌼 💐معنای «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» 💠سلمان از رسول خدا صلی الله علیه و آله در رابطه با چگونگی ولایت در حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» پرسی، و حضرت جواب داد: «ولايتى مانند ولايت من؛ هر كس كه من نسبت به او از خودش سزاوارترم، على سزاوارتر از او به خودش است». ⬅️فَقَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ هَذَا مَوْلاَهُ اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ فَقَامَ سَلْمَانُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ وَلاَءٌ كَمَا ذَا فَقَالَ وَلاَءٌ كَوَلاَيَتِي مَنْ كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِيٌّ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ. 📚کتاب سُليم ج ۲ ص ۶۳۶ 💠از رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله درباره «مَن کنتُ مولاه فعلیٌّ مولاه، اللهم والِ مَن والاه و عادِ مَن عاداه» سوال شد، حضرت فرمود: خدا مولای من است و با وجود او مرا اختیاری از خود نیست؛ و من مولای مؤمنانم و از آن‌ها به خودشان سزاوارترم و با بودن من، آن‌ها را اختیاری از خود نیست؛ و هرکس که من مولای اویم و سزاوارتر از خودش به او هستم و با وجود من اختیاری از خود ندارد، علی بن ابی طالب نیز مولای اوست و با وجود وی، اختیاری از خود ندارد. ⬅️قَال جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیهما السلام: سُئِلَ وَ اللَّهِ عَنْهَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَقَالَ اللَّهُ مَوْلَایَ أَوْلَی بِی مِنْ نَفْسِی لَا أَمْرَ لِی مَعَهُ وَ أَنَا مَوْلَی الْمُؤْمِنِینَ أَوْلَی بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ لَا أَمْرَ لَهُمْ مَعِی وَ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ أَوْلَی بِهِ مِنْ نَفْسِهِ لَا أَمْرَ لَهُ مَعِی فَعَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ مَوْلَاهُ أَوْلَی بِهِ مِنْ نَفْسِهِ لَا أَمْرَ لَهُ مَعَهُ. 📚بشارة المصطفی ص ۶۱ و ۶۲ 💠ابواسحاق گوید: به امام سجاد علیه السّلام گفتم: معنای سخن پیامبر صَلی الله علیهِ و آله که فرمود: «مَن کنتُ مولاه فهذا علیّ مولاه» چیست؟ فرمود: پیامبر آن‌ها را آگاه فرمود که پس از وی، امام اوست. ⬅️عَنْ شَرِیکٍ عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ قَالَ: قُلْتُ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهما السلام مَا مَعْنَی قَوْلِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ قَالَ أَخْبَرَهُمْ أَنَّهُ الْإِمَامُ بَعْدَهُ. 📚معانی الأخبار ص۶۵ 💠ابان بن تغلب گوید: از امام باقر علیه السّلام درباره قول رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله: «مَن کنتُ مولاهُ فعلیٌّ مولاه» پرسیدم، فرمود: ای ابوسعید، این چه پرسشی است که می‌کنی؟! روشن است که ایشان را آگاه فرمود که پس از وی، علی علیه السلام جانشین او در میان آن‌ها خواهد بود. ⬅️عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ علیهما السلام عَنْ قَوْلِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ فَقَالَ یَا أَبَا سَعِیدٍ تَسْأَلُ عَنْ مِثْلِ هَذَا أَعْلَمَهُمْ أَنَّهُ یَقُومُ فِیهِمْ مَقَامَهُ. 📚معانی الأخبار ص ۶۶ 💠حسن بن طریف گوید: به امام ابو محمّد (امام حسن عسکری) علیه السّلام نامه ای نوشته و از وی پرسیدم که معنای قول رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله درباره امیر المؤمنین علیه السّلام «مَن کنتُ مولاه فهذا مولاه» چیست؟ فرمود: مقصود وی از این جمله آن بود که علی علیه السّلام را به عنوانی پیشوایی معرفی کند که به هنگام ایجاد تفرقه، حزب خدا به وی شناخته شوند. ⬅️عَنِ الْحَسَنِ بْنِ طَرِیفٍ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَی أَبِی مُحَمَّدٍ علیه السلام أَسْأَلُهُ مَا مَعْنَی قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا مَوْلَاهُ قَالَ أَرَادَ بِذَلِکَ أَنْ جَعَلَهُ عَلَماً یُعْرَفُ بِهِ حِزْبُ اللَّهِ عِنْدَ الْفُرْقَةِ. 📚کشف الغمة ج ۲ ص ۴۲۳ 🆔 @mohadesin_marefat_110
سفیدی مو در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و در این زمان 🔻مرحوم علامه مجلسی در لوامع صاحبقرانی می نویسد: و در روايتى وارد شده است كه در سر و محاسن مبارك آن حضرت هفده تار موى سفيد به همرسيده بود و مىفرمودند كه شيّبتني هود و الواقعة و المرسلات و اذا السّماء انشقّت. يعنى مرا پير كرد هيبت عذاب الهى كه در اين سورها واقع شده است و در آن وقت دير سفيد مىشده است مو و در اين اوقات نادر است كه در شصت سالگى اكثر محاسن سفيد نشود. 📚لوامع صاحبقرانی جلد ۲، صفحه ۵۹ @Talabeh_nevesht110
💠راه های اطباء قدیم برای جلوگیری از سفید شدن موی ✍محمد بن زکریا رازی در برء الساعة ⬅️باب بيست و پنجم در تدبير حفظ كردن موى از سفيد شدن است 🔹بايد دانست كه بهترين تدابير حذر كردن از چيزهاى بارد و رطب است از فواكه و خيار و امثال آنها و بعضى از بقول كه در آنها رطوبت زايد باشد خاصه كاهو اما ادويه كه در اين باب نافع است باتفاق كل حكما هليله جات و آمله و سير و پياز و زنجبيل و دارچينى و باديان و زيره و ميخك و زرچوبه و زرنياد و معاجيتى كه در آنها لعل و ياقوت و مشك و جدوار و عنبر و ورق طلا و نقره و پازهر حيوانى باشد چنانچه در قرآباد يتيات مذكور است صفت روغنى كه طلا نمودن آن مانع از سفيد شدن موى شود بگيرند سياه دانه و سعد و ميخك از هريك هفت مثقال كوبيده و جوشانيده و صاف كنند پس با چهل مثقال روغن زيتون يا روغن پنبه دانه بجوشانند تا آب آن تمام شود و روغن بماند پس در بن موى طلا كنند و طلا نمودن روغن قسط نيز همين خاصيت دهد صفتش اين است كه بگيرند قسط تلخ چهل مثقال و سليخه سه مثقال كوبيده و يك شبانه روز خيسانيده و و با نود مثقال روغن كنجد بآتش ملايم جوشانيده تا آب آن برود و روغن بماند پس صاف نموده استعمال نمايند صفت خضابى كه موى را سياه كند بگيرند حنا و ميخك و خبث الحديد از هريك جزوى و وسمه ده جزو همه را با آب نارنج يا ليمو گرم كرده بسرشند و بكار برند و اگر از اين خضاب خشكى و شكستگى در موى پديد آيد بروغن بنفشه بادام چرب بايد كردن اما اگر موى سفيد را خواسته باشند كه سفيدتر شود برف وارد برنج را مخلوط كرده شب ببندند و صبح با آب عسل بشويند يا با آب نارنج با برف هر صبح بشويند موى را سفيدتر كند و اله اعلم 📚برء الساعة (بهبود آنى)، ص: ۵۳ @Talabeh_nevesht110
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۹) 🔺شیخ صدوق (ره) نیز از حدیث شناسانی است که در کتب خود (خصوصا کتاب الخصال) از احادیث اهل سنت نیز تحت شرائطی نقل می کند: 1⃣نقل برای احتجاج بر اهل سنت ✍در الخصال (ج۱ ص ۷۱) بعد از نقل روایاتی از مصادر اهل سنت، می نویسد: 🔺کان مرادی بإیراد هذه الأخبار الرد علی المخالفین لأنهم لا یرون بعد الغداة و بعد العصر صلاة فأحببت أن أبین أنهم قد خالفوا النبی صلّی الله علیه و آله فی قوله و فعله. 🔹مقصود من از آوردن این روایات ردّ بر مخالفین است که آنها خواندن نماز پس از نماز صبح و عصر را روا نمی دارند، خواستم بیان کنم که آنها با قول و فعل پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله مخالفت می‌کنند. ✍یا در الخصال (ج ۱ ص ۷۵) بعد از نقل روایتی از مصادر اهل سنت می نویسد: 🔺هذا يدل على أنه لم يقل آمين بعد فاتحة الكتاب سرا و لا جهرا لأن المتكلم سرا و علانية لا يكون ساكتا و في ذلك حجة قوية للشيعة على مخالفيهم في قولهم آمين بعد الفاتحة. 🔹این روایت دلالت می‌کند که پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله پس از خواندن سوره فاتحه نه با صدای بلند و نه پنهانی «آمین» نمی گفت، چون کسی که آشکارا یا پنهانی سخن بگوید، او ساکت به حساب نمی آید و در این، حجت قوی برای شیعه در برابر مخالفین است که آنها پس از سوره فاتحه «آمین» می‌گویند. 2⃣تأیید و تقویت روایات شیعه و تصحیح نواقص روایت صحیح المضمون از منابع اهل سنت 🔻شیخ صدوق (ره) بسیار می شود که ابتداء روایتی را از منابع شیعه نقل می کند، بعد روایتی دیگر نیز که اهل سنت نقل کردند را روایت می کند به جهت مشابهت لفظی و هماهنگی مضمون و معنایِ روایت سُنی با روایت شیعی. ⬇️مانند این دو روایت که در باب «جمع الله عز و جل الكلام لآدم ع في أربع كلمات‌» و باب «لا هجرة فوق ثلاث‌» آورده است: 🔹مصدر شیعی: عَنْ مِيثَمِ بْنِ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ‌ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى آدَمَ ع أَنِّي سَأَجْمَعُ لَكَ الْكَلَامَ فِي أَرْبَعِ كَلِمَاتٍ قَالَ يَا رَبِّ وَ مَا هُنَّ قَالَ وَاحِدَةٌ لِي وَ وَاحِدَةٌ لَكَ وَ وَاحِدَةٌ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَكَ وَ وَاحِدَةٌ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ‌ النَّاسِ فَقَالَ يَا رَبِّ بَيِّنْهُنَّ لِي حَتَّى أَعْلَمَهُنَّ فَقَالَ أَمَّا الَّتِي لِي فَتَعْبُدُنِي وَ لَا تُشْرِكُ بِي شَيْئاً وَ أَمَّا الَّتِي لَكَ فَأَجْزِيكَ بِعَمَلِكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ‌ وَ أَمَّا الَّتِي بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فَعَلَيْكَ الدُّعَاءُ وَ عَلَيَّ الْإِجَابَةُ وَ أَمَّا الَّتِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَ النَّاسِ فَتَرْضَى لِلنَّاسِ مَا تَرْضَاهُ لِنَفْسِكَ. 🔹مصدر سُنی: حَدَّثَنَا صَالِحُ بْنُ بَشِيرٍ أَبُو بِشْرٍ الْمُرِّيُ‌ قَالَ سَمِعْتُ الْحَسَنَ يُحَدِّثُ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِيمَا يَرْوِي عَنْ رَبِّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ: أَرْبَعُ خِصَالٍ وَاحِدَةٌ لِي وَ وَاحِدَةٌ لَكَ وَ وَاحِدَةٌ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَكَ وَ وَاحِدَةٌ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ عِبَادِي فَأَمَّا الَّتِي لِي فَتَعْبُدُنِي وَ لَا تُشْرِكُ بِي شَيْئاً وَ أَمَّا الَّتِي لَكَ فَمَا عَمِلْتَ مِنْ خَيْرٍ جَزَيْتُكَ بِهِ وَ أَمَّا الَّتِي بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فَمِنْكَ الدُّعَاءُ وَ عَلَيَّ الْإِجَابَةُ وَ أَمَّا الَّتِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَ عِبَادِي فَأَنْ تَرْضَى لَهُمْ مَا تَرْضَى لِنَفْسِكَ وَ لَمْ يَذْكُرْ آدَمَ فِي هَذَا الْحَدِيثِ. 🔹مصدر شیعی: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع‌ أَنَّهُ قَالَ مَا مِنْ مُؤْمِنَيْنِ اهْتَجَرَا فَوْقَ ثَلَاثٍ إِلَّا وَ بَرِئْتُ مِنْهُمَا فِي الثَّالِثَةِ. 🔹مصدر سُنی: عَنِ ابْنِ شِهَابٍ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ لَا يَحِلُّ لِلْمُسْلِمِ أَنْ يَهْجُرَ أَخَاهُ فَوْقَ ثَلَاثٍ‌. 🔸نکته عجیب آنکه خود شیخ صدوق (ره) در الخصال روایت می کند سه نفر بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دروغ می بستند که دو نفر از آنان ابوهریره و انس بن مالک است! ولی با این حال می بینیم شیخ صدوق (ره) از «انس بن مالک و ابوهریره» احادیث زیادی را نقل می کند! که بنظر می رسد به جهت صحت محتوای این احادیث بوده است، مثلا از ابوهریره نقل حدیث می کند که: بنده ای به سبب اینکه یک شاخه خاری از سر راه مسلمانان برداشت، وارد بهشت شد.(الخصال ج ۱ ص ۳۲) که طبیعی است سخت گیری در چنین احادیثی با چنین محتوایی مقبول، بیخود است به بهانه اینکه ناقل آن ابوهریره دروغگو است. @Talabeh_nevesht110
💠این زیادت مفیده پس کجاست؟ و قال علیه السلام کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ، وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ، وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیهِ. وَ مَا ابْتَلَی اللّهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ. همان گونه که اشاره شد مرحوم سیّد رضی در ذیل این گفتار حکیمانه می‌گوید: «این سخن سابقاً (در حکمت ۱۱۶) گذشت جز این که در این جا اضافه خوب و مفیدی دارد»؛ (قالَ الرَّضِیُ: وَ قَدْ مَضی هذَا الْکَلامُ فِیما تَقَدَّمَ، إِلَّا أنَّ فِیهِ هاهُنا زِیادَةٌ جَیِّدَةٌ مُفیدَةٌ). این در حالی است که هنگام مقایسه این حکمت با آنچه گذشت، کمترین تفاوتی در میان آن دو دیده نمی شود (جز کلمه«سبحانه»که بعد از نام مقدس «اللّه»در این جا آمده است و به یقین منظور مرحوم سیّد رضی این جمله نبوده است، ازاین رو خطیب رحمه الله در مصادر ذیل این حکمت می‌گوید: شاید این جمله اضافاتی داشته که کاتب آن را فراموش کرده و از قلم انداخته است). 📚شرح نهج البلاغه آیت الله مکارم شیرازی @Talabeh_nevesht110
🧐اگر جوابت بدهم کافر خواهی شد أَبِي رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ اَلرَّازِيُّ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ اَللُّؤْلُؤِيِّ عَنِ اِبْنِ سِنَانٍ عَنْ مِهْزَمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَخْبِرْنِي عَمَّا اِخْتَلَفَ فِيهِ مَنْ خَلَّفْتَ مِنْ مَوَالِينَا قَالَ قُلْتُ فِي اَلْجَبْرِ وَ اَلتَّفْوِيضِ قَالَ فَسَلْنِي قُلْتُ أَجْبَرَ اَللَّهُ اَلْعِبَادَ عَلَى اَلْمَعَاصِي قَالَ اَللَّهُ أَقْهَرُ لَهُمْ مِنْ ذَلِكَ قَالَ قُلْتُ فَفَوَّضَ إِلَيْهِمْ قَالَ اَللَّهُ أَقْدَرُ عَلَيْهِمْ مِنْ ذَلِكَ قَالَ قُلْتُ فَأَيُّ شَيْءٍ هَذَا أَصْلَحَكَ اَللَّهُ قَالَ فَقَلَبَ يَدَهُ مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلاَثاً ثُمَّ قَالَ لَوْ أَجَبْتُكَ فِيهِ لَكَفَرْتَ . مهزم از امام صادق عليه السّلام نقل مى‌كند كه آن حضرت فرمودند:به من از اختلافى كه ميان شيعيان ما وجود دارد، خبر بده.عرض كردم:اختلاف در جبر(مجبور شدن مردم در كارها)و تفويض(واگذارى كارها از سوى خداوند به مردم)است.فرمودند:از من(در مورد آنها)بپرس. عرض كردم:آيا خداوند بندگان خود را بر گناه مجبور ساخته است‌؟فرمودند:خداوند، قدرتمندتر از آن است كه چنين كند. عرض كردم:آيا كارها را به خود مردم واگذار كرده است‌؟فرمودند:خداوند بر مردم تواناتر از آن است.عرض كردم:خداوند امور شما را اصلاح فرمايد!پس كدام چيز صحيح است‌؟امام عليه السّلام دو تا سه مرتبه دستان خود را چرخاندند و سپس فرمودند:اگر پاسخ تو را در اين‌باره بگويم،كافر مى‌شوى. 📚التوحيد ج ۱، ص ۳۶۳ @Talabeh_nevesht110
✅مباحثات علمی دینی و سیاسی 🌐https://eitaa.com/joinchat/70910799C0f72a6a94e
فائدة: إعلم انّ (ابن الأثير) يطلق غالبا على ثلاثة من علماء السنّة. أوّلهم: مجد الدين مبارك بن أبي الكرم أثير الدين محمّد بن محمّد بن عبد الكريم الجزري، صاحب النهاية و جامع الأصول و الإنصاف، المتوفّي سنة (۶۰۶) بموصل. ثانيهم: أخوه عزّ الدين عليّ بن أبي الكرم، صاحب كتاب كامل التواريخ و أسد الغابة في معرفة الصحابة و تهذيب أنساب السمعاني، توفّي سنة (۶۳۰) بموصل. ثالثهم: أخوهما ضياء الدين نصر اللّه بن أبي الكرم المنشيء الكاتب الأديب صاحب كتاب«المثل السائر»و غيره، توفّي سنة (۶۳۷) ببغداد و دفن بجوار الإمامين عليهما السّلام. 📚سفینة البحار @Talabeh_nevesht110
💠دفاع از سیّد الادویة داروی امام کاظم علیه السّلام در مقابل شبهات 🔺گفته اند: ۱. داروی امام کاظم علیه السلام سنداً ضعیف است و از اساس این روایت متفرد به کتاب طب الائمة علیهم السلام دو برادر حسین و عبدالله بن بسطام است که هر دو توسط علمای رجالی چون نجاشی توثیق نشدند. ۲. متن حدیث مضطرب و متناقض است چرا که در صدر حدیث می گوید امام کاظم علیه السلام مریض شده بود، در حالی که در ذیل حدیث امام کاظم علیه السلام می فرماید هر کس از این دارو استفاده کند جزء به مرض موت دچار نشود. ✔️جواب: 1⃣گوییم: ۱. ضعف سند حدیث ملازمه ای با باطل بودن متن حدیث ندارد، یکی از راه های تصحیح متن حدیث و اطمینان به صحت و صدور آن، مطابقت حدیث با واقعیت است و اینکه به تجربه نسخه درمانی این حدیث ثابت شده است و افراد بسیاری در نقاط مختلف کشور با استفاده از این دارو از بیماری هایی چون کرونا خلاصی یافتند. اگر کسی در مواد این دارو معجز چون هلیله سیاه تحقیق علمی کند خواهد دید که دانشمندان امروزه اعتراف کردند هلیله سیاه از سلول های اپیتلیال در مقابل عفونت های حاد تنفسی (مانند آنفولانزا و کرونا) محافظت میکند. ۲. ثانیا: این حدیث متفرد به طب الائمه ابنی بسطام یا نقل محمد بن سنان از امام رضا علیه السلام نیست، بلکه متقدمینی جون ابن همام در کتاب طب الائمه الصادقین علیهم السلام به سند متصل از ثقات از امام صادق علیه السلام روایت کردند: حدثنا ابن همام، قال: حدثنا الحميري، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن محمد بن إسماعيل بن بزيع، عن حفص بن غياث ، عن أبي عبد الله : من أخذ السكر والهليلج والرازيانج استقبال الصيف ثلاثة أشهر في كل شهر ثلاث مرّات، وفي استقبال الشتاء ثلاثة أشهر، في كل شهر ثلاث مرات، ويجعل مكان الرازيانج مصطكى لم يمرض إلا مرض الموت. نیز ابن همام از محدث برقی در همان کتاب از امام صادق علیه السلام نقل می کند: روى البرقي، عن محمد بن سنان، عن بعض أصحابنا، أنه شكا إلى أبي عبد الله وجعاً في بطنه، فقال: تناول جزءاً من هليلج أسود وجزءاً من الرازيانج وجزءاً من سكر أبيض (که این ترکیب همان مواد داروی امام کاظم علیه السلام است). نکته مهمی که است هر کس در کتاب طب الائمه ابنی بسطام تأمل و تحقیق کند خواهد دید که احادیث کتاب او در کتب دیگر شیعه مؤیدات زیادی دارد. ۳. اما اینکه گفته اند نجاشی ابنی بسطام را توثیق نکرده است، گویم: مگر نجاشی در مقدمه کتابش ملزم به توثیق یا تضعیف تمامی منصفین و روات شده است؟ اساسا هدف نجاشی از تألیف این کتاب توثیق و تضعیف نبود لذا عدم التوثیق لا یدل علی عدم الوثاقة. نجاشی بزرگانی چون ابراهیم بن هاشم (رحمة الله علیه) را نیز توثیق نکرده است! بعد نجاشی از ابن عیاش جوهری برای کتاب طب الائمه حسین و عبد الله بن بسطام، مدح نقل کرده است که این کتاب طبی این دو برادر «كثير الفوائد والمنافع» است. مهم است که بدانیم هر کسی را که نجاشی متعرض توثیق اش نشده است به معنای ضعف آن شخص نیست بلکه می تواند از آن باب باشد که شخص به حدی جلیل القدر و از مصنفین معتبر مشهور است که نیازی به تصریح به وثاقت وی نیست. 2⃣اما اینکه گفته شده است در متن حدیث اضطراب است، اشکال بسیار سخیفی است که تضحک به الثکلی! چرا که هیچ گونه اختلاف و اضطرابی نیست و این از حکمت خداوند متعال و امام کاظم علیه السلام بوده است که حضرت اطباء را با عنوان مریضی در جایی جمع کرد و همه دارو های آنان را رد کرده و این دارو را تعلیم داد، بعد در اینکه کلمه «اشتکی» دلالت بر مریض شدن حضرت داشته باشد تأمل است چه بسا مراد شکایت از چیزی بوده که به مرض ارتباطی نداشته است. از اساس اگر حضرت بیمار هم بوده باشند اشکالی به حدیث نمی رساند چرا که چه بسا این بیماری حضرت به عنوان ابتلاء الهی برای حضرتش بوده تا درجاتش عند الله بیشتر گردد یا میتوان گفت حضرت الزامی نمیدیده است برای مصرف این دارو و دفع امراض جسمانی. @Talabeh_nevesht110
🔴کرده ام او را حواله بر عمو🔴 با خودم گفتم رقیه کیست کیست؟ گفته اند این نام در تاریخ نیست حرف در تاریخ از ویرانه است داستان دخترک افسانه است پیش خود نجوا کنان در جستجو گفتمش بی بی حقیقت را بگو در همین اثناء دو پلکم خسته شد خواب رفتم چشم هایم بسته شد یک خرابه بود و یک دنیا مِحَن عده ای دل خسته، چندین طفل و زن هر چه می دیدم همه افغان و آه خیره شد چشمم به طفلی رُخ سیاه با خودش قلبی پر از احساس داشت صد نشان از عطر و بوی یاس داشت دُورِ او حور و ملک در شور بود گوئیا نسلش ز نسلِ نور بود  گر چه باشد دخترک کم سن و سال بُرده مریم، آسیه زیر سئوال  چه جلالی، شوکتی، آزاده است شک ندارم من، یقین شَهزاده است دختر سلطان اگر چه خاکی است نیست از اهل زمین، اَفلاکی است  پیش آمد دست بر دیوار داشت در کفِ پایش گمانم خار داشت خسته بود و خسته بود و زار بود گوئیا که دخترک بیمار بود صورتش لبریز از بیداد بود حرف می زد حرف، لیکن داد بود اشک افشاندم، رهش جارو زدم پیش پایش با ادب زانو زدم  گفتمش بانوی من تو کیستی؟ گوئیا از اهل دنیا نیستی   با لب پر خون مرا شرمنده کرد دختر سلطان به رویم خنده کرد با صدایی نارسا آهسته گفت من: رقیه، اشک در چشمش شکفت گفت، من هستم عزیز عالَمَین دختر سلطانم و بنتُ الحسین   خون من از خون پاک مصطفی جدّ من حیدر بُوَد، شیر خدا یادگار حضرت زهرا منم دلخوشیّ زینب کبری منم دستهایم با طنابی بسته است روح و جانم ناتوان و خسته است مِهر خود در هر دلی جا می کنم با همین دستم گره وا می کنم تا قیامت شیعه مدیون من است دین حق، آباد از خون من است روز محشر دست می گیرم طبق قدر من باشد چنان در پیش حق   می زنم فریاد ربِّ جُرم بخش هر که را گویم فقط او را ببخش این یکی بهرم عَلَم افراشته آن یکی هم حُرمتم را داشته مهربانا او شود اهل بهشت روی پرچم، یا رقیه می نوشت می شود از جام کوثر مست مست تا سه ساله دیده، گریه کرده است او به یادم موی خود را می کشید پا برهنه در عزایم می دوید   آن یکی را نَه، خدایا برزخی است قلب من آزار داده، دوزخی است گونه ای دیگر به پایم خار کرد بارالها او مرا انکار کرد   غم مخور این حرف با نا کَس مگو کرده ام او را حواله بر عمو سیدمحمدحسین میرحسینی
هدایت شده از استاد عندلیب همدانی
از نگاه قرآن و عترت //۳ دروغ بستن به اهل بیت ( علیهم السلام) در هیئت مورد تایید عترت نه خطیب و نه ذاکر حق به معصوم را ندارند چه اینکه بر طبق روایت اول این دروغگویی او را از صراط مستقیم و توحیدی خارج می کند و طبق روایت دوم موجب عذاب الهی خواهد بود امام باقر( علیه السلام) : ۱// «لَا تَكْذِبْ عَلَيْنَا كَذِبَةً فَتُسْلَبَ الْحَنِيفِيَّةَ» کافی ج ۲ ص۳۳۸ ۲// يَا أَخَا أَهْلِ اَلشَّامِ اِسْمَعْ حَدِيثَنَا وَ لاَ تَكْذِبْ عَلَيْنَا فَإِنَّهُ مَنْ كَذَبَ عَلَيْنَا فِي شَيْءٍ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ كَذَبَ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى اَللَّهِ وَ مَنْ كَذَبَ عَلَى اَللَّهِ عَذَّبَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ کافی ج ۴ص ۱۸۷ علامهٔ مجلسی دروغ بستن به معصوم را شامل این موارد می داند: جعل حدیث ؛‌ برداشت غلط از یک‌روایت و انتساب آن به امام به صورت قاطعانه ؛ بیان افکار و تقصیر در مقامات امامان و انتساب این فکر اشتباه به خود آن بزرگواران. مرآة العقول/ ج ۱۰ ص ۳۲۶ حال آیا خطای خطیبان خاطی و مداحان کاذب و غالی بخشودنی است⁉️سرپرستان و متصدیان هیئات وظیفهٔ سنگینی بر عهده دارند. چرا وقتی دروغگویی شخصی آشکار شد باز هم از او‌ دعوت می کنند⁉️‼️ 🆔@andalibhamedani
آیا دقت کردید که مردم شیعه رو یه طوری بار آوردن که از هیأت نرفتن و توی مجلس عزا شرکت نکردن، بیشتر احساس گناه و شرم می‌کنن تا از ترک بعضی تکالیف شرعی واجب و انجام بعضی از گناهان؟! الان مثلاً در نظر بگیرید طرف شب عاشورا یا روز عاشورا از خونه بیرون نره آیا از این اتفاق، بیشتر احساس گناه می‌کنه یا از اینکه مثلاً فلان جا دروغ گفته یا اسراف کرده یا حکمی بدون حدیث از دین گفته و نسبتی بدون علم به خدا داده؟ یا فلان جا حق الناسی مرتکب شده؟ یا گمان بد به مؤمنی برده؟ یا نسبت بدون علمی به کسی داده و تهمت زده؟ واقعاً چرا عزاداری برای ما بسیار پررنگ‌تر از تکالیف و فرائض و محرمات هست؟ در کجای دین چنین چیزی مورد پسند و مورد تأیید و رضایت خدا و اهل بیت اعلام شده؟ دفتر علم🪶📖: @DaftareElm
29.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعضی آقایان مراجع که نه در طب سنتی نه در طب مدرن نه در طب اسلامی نه در نجوم ووو... تخصصی ندارند، حق نظر ندارند. فردی که دو روایت طبی تا بحال نخوانده است اشتباه می کند در این حوزه نظر می دهد، بهتر است برود به همان دروس فقه و تفسیر (البته همین بعضی در همان فقه و تفسیر نیز افتضاح اند) خودش برسد و اثباتا و نفیا اظهار نظر نکند وقتی مطالعه ای ندارد. البته اشتباه نشود که ما برای کسی حد و حدود تعیین نمی کنیم، بلکه ساده ترین و بدیهی ترین قاعده را برایشان یاد آوری می کنیم که عبارت است از اینکه وقتی در حوزه ای (چه طب چه فقه چه عقاید چه تفسیر و...) تخصص و مطالعه و تحقیق کافی نداریم، نباید با گمان و ظن نظر دهیم و موجب اضلال خلق الله شویم!!!!!!!! @Talabeh_nevesht110
✍🏼پیامبر موعود و ایلیا در اناجیل مسیحیان 🔻امروز که داشتم در رابطه با موضوعی در انجیل میگشتم، عباراتی در رابطه با دو شخصیت «پیامبرموعود» و «ایلیا» توجه ام رو جلب کرد. ⬅️از آنجا که در کتب متعددی از شیعه مانند الکافی و الارشاد و المناقب و... نقل شده است اسم امیرالمومنین علیه السلام در نزد اهل کتاب ایلیا بوده است، این چند صفحه انجیل برایم جالب بود. 🔍در این چند صفحه میبینیم که سه شخصیت در زمان عیسی بن مریم علیه السلام مورد انتظار مردم بودند: مسیح و پیامبر موعود و ایلیا. بطوری که از عیسی و یحیی می پرسند تو ایلیایی؟ یا تو آن پیامبر موعودی؟ می گویند نه! پس از این مشخص می شود که این دو شخصیت «پیامبر موعود» و «ایلیا» هنوز ظهور نکرده بودند (گرچه مسیحیان اصرار دارند ایلیا الیاس بوده یا یحیی بوده یا پیامبری دیگر که کشته شده و این اصرار شان مردود است طبق این چند بخش از انجیل که گواه بر این هستند که ایلیا و پیامبر موعود هنوز نیامده اند و مردم تا زمان عیسی منتظرشان بودند همچون مسیح) و از همه جالب تر آنکه عیسی در وقت مرگ، ایلیا را صدا میزند. با توجه به اینکه وعده «من یمت یرنی» هیچ اختصاصی به زمان و مکان خاصی ندارد، بلکه میتوان ادعا کرد هر پیامبر و مومنی در هر زمانی موقع مرگ حضرت را میدیده است (شاید کسی بگوید مگر عیسی مُرده است؟ گویم بعضی روایات ما نیز بر مرگ عیسی دلالت دارند). @Talabeh_nevesht110
🏴🏴🏴🏴 😭اللهم عجل لولیک الفرج 😭شیعیان مظلوم پاکستان 🏴🏴🏴🏴
💠 استراتژی ائمه علیهم‌السلام برای حفظ شیعیان ❖ آیةالله شیخ محمدتقی شهیدی: ● یکی از مناشئ تقیه القای خلاف بین شیعه است تا فی الجمله در بعضی موارد بر یک نظری متحد نشوند تا نگاه اُمرا و خلفای عامه متوجّه آنها نباشد. بگویند که ما کاری به این ها نداریم، این ها خودشان اختلاف دارند و همین باعث از بین رفتن آنها می‌شود. ● صاحب حدائق می‌فرماید: «فصاروا صلوات‌الله‌عليهم - محافظة على أنفسهم و شيعتهم - يخالفون بين الأحكام و ان لم يحضرهم أحد من أولئك الأنام، فتراهم يجيبون في المسألة الواحدة بأجوبة متعددة و ان لم يكن بها قائل من المخالفين، كما هو ظاهر لمن تتبع قصصهم و اخبارهم و تحدى سيرهم و آثارهم.»(۱) ● عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَأَجَابَنِي ثُمَّ جَاءَهُ رَجُلٌ فَسَأَلَهُ عَنْهَا فَأَجَابَهُ بِخِلَافِ مَا أَجَابَنِي ثُمَّ جَاءَ رَجُلٌ آخَرُ فَأَجَابَهُ بِخِلَافِ مَا أَجَابَنِي وَ أَجَابَ صَاحِبِي فَلَمَّا خَرَجَ الرَّجُلَانِ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ مِنْ شِيعَتِكُمْ قَدِمَا يَسْأَلَانِ فَأَجَبْتَ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا بِغَيْرِ مَا أَجَبْتَ بِهِ صَاحِبَهُ فَقَالَ يَا زُرَارَةُ إِنَّ هَذَا خَيْرٌ لَنَا وَ أَبْقَى لَنَا وَ لَكُمْ وَ لَوِ اجْتَمَعْتُمْ عَلَى أَمْرٍ وَاحِدٍ لَصَدَّقَكُمُ النَّاسُ عَلَيْنَا وَ لَكَانَ أَقَلَّ لِبَقَائِنَا وَ بَقَائِكُمْ قَالَ ثُمَّ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام- شِيعَتُكُمْ لَوْ حَمَلْتُمُوهُمْ عَلَى الْأَسِنَّةِ أَوْ عَلَى النَّارِ لَمَضَوْا وَ هُمْ يَخْرُجُونَ مِنْ عِنْدِكُمْ مُخْتَلِفِينَ قَالَ فَأَجَابَنِي بِمِثْلِ جَوَابِ أَبِيهِ.(۲) ............................. ۱. الحدائق الناظرة؛ ج۱؛ ص۵ ۲. الکافی؛ ج۱؛ ص۶۶ 🔺درس خارج فقه؛ ۶ مرداد ۱۴۰۳ @madras_emb