eitaa logo
⸤ طلبه نوشت‌ ⸣
264 دنبال‌کننده
385 عکس
32 ویدیو
2 فایل
ا﷽ا 📝کونوا نقاد الکلام...🔍 🔻مسائل تاریخی و فقهی و اعتقادی و سیاسی و طنز و شعر، نقد و تحلیل 🔶ناشناس برای ارسال نظرات و انتقادات و سوالات 🌐https://harfeto.timefriend.net/16739583446503 💠آیدی ارتباطی: @tabrizi_110
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️جایگاه روایات اهل سنت (۹) 🔺شیخ صدوق (ره) نیز از حدیث شناسانی است که در کتب خود (خصوصا کتاب الخصال) از احادیث اهل سنت نیز تحت شرائطی نقل می کند: 1⃣نقل برای احتجاج بر اهل سنت ✍در الخصال (ج۱ ص ۷۱) بعد از نقل روایاتی از مصادر اهل سنت، می نویسد: 🔺کان مرادی بإیراد هذه الأخبار الرد علی المخالفین لأنهم لا یرون بعد الغداة و بعد العصر صلاة فأحببت أن أبین أنهم قد خالفوا النبی صلّی الله علیه و آله فی قوله و فعله. 🔹مقصود من از آوردن این روایات ردّ بر مخالفین است که آنها خواندن نماز پس از نماز صبح و عصر را روا نمی دارند، خواستم بیان کنم که آنها با قول و فعل پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله مخالفت می‌کنند. ✍یا در الخصال (ج ۱ ص ۷۵) بعد از نقل روایتی از مصادر اهل سنت می نویسد: 🔺هذا يدل على أنه لم يقل آمين بعد فاتحة الكتاب سرا و لا جهرا لأن المتكلم سرا و علانية لا يكون ساكتا و في ذلك حجة قوية للشيعة على مخالفيهم في قولهم آمين بعد الفاتحة. 🔹این روایت دلالت می‌کند که پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله پس از خواندن سوره فاتحه نه با صدای بلند و نه پنهانی «آمین» نمی گفت، چون کسی که آشکارا یا پنهانی سخن بگوید، او ساکت به حساب نمی آید و در این، حجت قوی برای شیعه در برابر مخالفین است که آنها پس از سوره فاتحه «آمین» می‌گویند. 2⃣تأیید و تقویت روایات شیعه و تصحیح نواقص روایت صحیح المضمون از منابع اهل سنت 🔻شیخ صدوق (ره) بسیار می شود که ابتداء روایتی را از منابع شیعه نقل می کند، بعد روایتی دیگر نیز که اهل سنت نقل کردند را روایت می کند به جهت مشابهت لفظی و هماهنگی مضمون و معنایِ روایت سُنی با روایت شیعی. ⬇️مانند این دو روایت که در باب «جمع الله عز و جل الكلام لآدم ع في أربع كلمات‌» و باب «لا هجرة فوق ثلاث‌» آورده است: 🔹مصدر شیعی: عَنْ مِيثَمِ بْنِ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ‌ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى آدَمَ ع أَنِّي سَأَجْمَعُ لَكَ الْكَلَامَ فِي أَرْبَعِ كَلِمَاتٍ قَالَ يَا رَبِّ وَ مَا هُنَّ قَالَ وَاحِدَةٌ لِي وَ وَاحِدَةٌ لَكَ وَ وَاحِدَةٌ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَكَ وَ وَاحِدَةٌ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ‌ النَّاسِ فَقَالَ يَا رَبِّ بَيِّنْهُنَّ لِي حَتَّى أَعْلَمَهُنَّ فَقَالَ أَمَّا الَّتِي لِي فَتَعْبُدُنِي وَ لَا تُشْرِكُ بِي شَيْئاً وَ أَمَّا الَّتِي لَكَ فَأَجْزِيكَ بِعَمَلِكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ‌ وَ أَمَّا الَّتِي بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فَعَلَيْكَ الدُّعَاءُ وَ عَلَيَّ الْإِجَابَةُ وَ أَمَّا الَّتِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَ النَّاسِ فَتَرْضَى لِلنَّاسِ مَا تَرْضَاهُ لِنَفْسِكَ. 🔹مصدر سُنی: حَدَّثَنَا صَالِحُ بْنُ بَشِيرٍ أَبُو بِشْرٍ الْمُرِّيُ‌ قَالَ سَمِعْتُ الْحَسَنَ يُحَدِّثُ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِيمَا يَرْوِي عَنْ رَبِّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ: أَرْبَعُ خِصَالٍ وَاحِدَةٌ لِي وَ وَاحِدَةٌ لَكَ وَ وَاحِدَةٌ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَكَ وَ وَاحِدَةٌ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ عِبَادِي فَأَمَّا الَّتِي لِي فَتَعْبُدُنِي وَ لَا تُشْرِكُ بِي شَيْئاً وَ أَمَّا الَّتِي لَكَ فَمَا عَمِلْتَ مِنْ خَيْرٍ جَزَيْتُكَ بِهِ وَ أَمَّا الَّتِي بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فَمِنْكَ الدُّعَاءُ وَ عَلَيَّ الْإِجَابَةُ وَ أَمَّا الَّتِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَ عِبَادِي فَأَنْ تَرْضَى لَهُمْ مَا تَرْضَى لِنَفْسِكَ وَ لَمْ يَذْكُرْ آدَمَ فِي هَذَا الْحَدِيثِ. 🔹مصدر شیعی: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع‌ أَنَّهُ قَالَ مَا مِنْ مُؤْمِنَيْنِ اهْتَجَرَا فَوْقَ ثَلَاثٍ إِلَّا وَ بَرِئْتُ مِنْهُمَا فِي الثَّالِثَةِ. 🔹مصدر سُنی: عَنِ ابْنِ شِهَابٍ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ لَا يَحِلُّ لِلْمُسْلِمِ أَنْ يَهْجُرَ أَخَاهُ فَوْقَ ثَلَاثٍ‌. 🔸نکته عجیب آنکه خود شیخ صدوق (ره) در الخصال روایت می کند سه نفر بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دروغ می بستند که دو نفر از آنان ابوهریره و انس بن مالک است! ولی با این حال می بینیم شیخ صدوق (ره) از «انس بن مالک و ابوهریره» احادیث زیادی را نقل می کند! که بنظر می رسد به جهت صحت محتوای این احادیث بوده است، مثلا از ابوهریره نقل حدیث می کند که: بنده ای به سبب اینکه یک شاخه خاری از سر راه مسلمانان برداشت، وارد بهشت شد.(الخصال ج ۱ ص ۳۲) که طبیعی است سخت گیری در چنین احادیثی با چنین محتوایی مقبول، بیخود است به بهانه اینکه ناقل آن ابوهریره دروغگو است. @Talabeh_nevesht110
💠این زیادت مفیده پس کجاست؟ و قال علیه السلام کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ، وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ، وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیهِ. وَ مَا ابْتَلَی اللّهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ. همان گونه که اشاره شد مرحوم سیّد رضی در ذیل این گفتار حکیمانه می‌گوید: «این سخن سابقاً (در حکمت ۱۱۶) گذشت جز این که در این جا اضافه خوب و مفیدی دارد»؛ (قالَ الرَّضِیُ: وَ قَدْ مَضی هذَا الْکَلامُ فِیما تَقَدَّمَ، إِلَّا أنَّ فِیهِ هاهُنا زِیادَةٌ جَیِّدَةٌ مُفیدَةٌ). این در حالی است که هنگام مقایسه این حکمت با آنچه گذشت، کمترین تفاوتی در میان آن دو دیده نمی شود (جز کلمه«سبحانه»که بعد از نام مقدس «اللّه»در این جا آمده است و به یقین منظور مرحوم سیّد رضی این جمله نبوده است، ازاین رو خطیب رحمه الله در مصادر ذیل این حکمت می‌گوید: شاید این جمله اضافاتی داشته که کاتب آن را فراموش کرده و از قلم انداخته است). 📚شرح نهج البلاغه آیت الله مکارم شیرازی @Talabeh_nevesht110
🧐اگر جوابت بدهم کافر خواهی شد أَبِي رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ اَلرَّازِيُّ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ اَللُّؤْلُؤِيِّ عَنِ اِبْنِ سِنَانٍ عَنْ مِهْزَمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَخْبِرْنِي عَمَّا اِخْتَلَفَ فِيهِ مَنْ خَلَّفْتَ مِنْ مَوَالِينَا قَالَ قُلْتُ فِي اَلْجَبْرِ وَ اَلتَّفْوِيضِ قَالَ فَسَلْنِي قُلْتُ أَجْبَرَ اَللَّهُ اَلْعِبَادَ عَلَى اَلْمَعَاصِي قَالَ اَللَّهُ أَقْهَرُ لَهُمْ مِنْ ذَلِكَ قَالَ قُلْتُ فَفَوَّضَ إِلَيْهِمْ قَالَ اَللَّهُ أَقْدَرُ عَلَيْهِمْ مِنْ ذَلِكَ قَالَ قُلْتُ فَأَيُّ شَيْءٍ هَذَا أَصْلَحَكَ اَللَّهُ قَالَ فَقَلَبَ يَدَهُ مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلاَثاً ثُمَّ قَالَ لَوْ أَجَبْتُكَ فِيهِ لَكَفَرْتَ . مهزم از امام صادق عليه السّلام نقل مى‌كند كه آن حضرت فرمودند:به من از اختلافى كه ميان شيعيان ما وجود دارد، خبر بده.عرض كردم:اختلاف در جبر(مجبور شدن مردم در كارها)و تفويض(واگذارى كارها از سوى خداوند به مردم)است.فرمودند:از من(در مورد آنها)بپرس. عرض كردم:آيا خداوند بندگان خود را بر گناه مجبور ساخته است‌؟فرمودند:خداوند، قدرتمندتر از آن است كه چنين كند. عرض كردم:آيا كارها را به خود مردم واگذار كرده است‌؟فرمودند:خداوند بر مردم تواناتر از آن است.عرض كردم:خداوند امور شما را اصلاح فرمايد!پس كدام چيز صحيح است‌؟امام عليه السّلام دو تا سه مرتبه دستان خود را چرخاندند و سپس فرمودند:اگر پاسخ تو را در اين‌باره بگويم،كافر مى‌شوى. 📚التوحيد ج ۱، ص ۳۶۳ @Talabeh_nevesht110
✅مباحثات علمی دینی و سیاسی 🌐https://eitaa.com/joinchat/70910799C0f72a6a94e
فائدة: إعلم انّ (ابن الأثير) يطلق غالبا على ثلاثة من علماء السنّة. أوّلهم: مجد الدين مبارك بن أبي الكرم أثير الدين محمّد بن محمّد بن عبد الكريم الجزري، صاحب النهاية و جامع الأصول و الإنصاف، المتوفّي سنة (۶۰۶) بموصل. ثانيهم: أخوه عزّ الدين عليّ بن أبي الكرم، صاحب كتاب كامل التواريخ و أسد الغابة في معرفة الصحابة و تهذيب أنساب السمعاني، توفّي سنة (۶۳۰) بموصل. ثالثهم: أخوهما ضياء الدين نصر اللّه بن أبي الكرم المنشيء الكاتب الأديب صاحب كتاب«المثل السائر»و غيره، توفّي سنة (۶۳۷) ببغداد و دفن بجوار الإمامين عليهما السّلام. 📚سفینة البحار @Talabeh_nevesht110
💠دفاع از سیّد الادویة داروی امام کاظم علیه السّلام در مقابل شبهات 🔺گفته اند: ۱. داروی امام کاظم علیه السلام سنداً ضعیف است و از اساس این روایت متفرد به کتاب طب الائمة علیهم السلام دو برادر حسین و عبدالله بن بسطام است که هر دو توسط علمای رجالی چون نجاشی توثیق نشدند. ۲. متن حدیث مضطرب و متناقض است چرا که در صدر حدیث می گوید امام کاظم علیه السلام مریض شده بود، در حالی که در ذیل حدیث امام کاظم علیه السلام می فرماید هر کس از این دارو استفاده کند جزء به مرض موت دچار نشود. ✔️جواب: 1⃣گوییم: ۱. ضعف سند حدیث ملازمه ای با باطل بودن متن حدیث ندارد، یکی از راه های تصحیح متن حدیث و اطمینان به صحت و صدور آن، مطابقت حدیث با واقعیت است و اینکه به تجربه نسخه درمانی این حدیث ثابت شده است و افراد بسیاری در نقاط مختلف کشور با استفاده از این دارو از بیماری هایی چون کرونا خلاصی یافتند. اگر کسی در مواد این دارو معجز چون هلیله سیاه تحقیق علمی کند خواهد دید که دانشمندان امروزه اعتراف کردند هلیله سیاه از سلول های اپیتلیال در مقابل عفونت های حاد تنفسی (مانند آنفولانزا و کرونا) محافظت میکند. ۲. ثانیا: این حدیث متفرد به طب الائمه ابنی بسطام یا نقل محمد بن سنان از امام رضا علیه السلام نیست، بلکه متقدمینی جون ابن همام در کتاب طب الائمه الصادقین علیهم السلام به سند متصل از ثقات از امام صادق علیه السلام روایت کردند: حدثنا ابن همام، قال: حدثنا الحميري، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن محمد بن إسماعيل بن بزيع، عن حفص بن غياث ، عن أبي عبد الله : من أخذ السكر والهليلج والرازيانج استقبال الصيف ثلاثة أشهر في كل شهر ثلاث مرّات، وفي استقبال الشتاء ثلاثة أشهر، في كل شهر ثلاث مرات، ويجعل مكان الرازيانج مصطكى لم يمرض إلا مرض الموت. نیز ابن همام از محدث برقی در همان کتاب از امام صادق علیه السلام نقل می کند: روى البرقي، عن محمد بن سنان، عن بعض أصحابنا، أنه شكا إلى أبي عبد الله وجعاً في بطنه، فقال: تناول جزءاً من هليلج أسود وجزءاً من الرازيانج وجزءاً من سكر أبيض (که این ترکیب همان مواد داروی امام کاظم علیه السلام است). نکته مهمی که است هر کس در کتاب طب الائمه ابنی بسطام تأمل و تحقیق کند خواهد دید که احادیث کتاب او در کتب دیگر شیعه مؤیدات زیادی دارد. ۳. اما اینکه گفته اند نجاشی ابنی بسطام را توثیق نکرده است، گویم: مگر نجاشی در مقدمه کتابش ملزم به توثیق یا تضعیف تمامی منصفین و روات شده است؟ اساسا هدف نجاشی از تألیف این کتاب توثیق و تضعیف نبود لذا عدم التوثیق لا یدل علی عدم الوثاقة. نجاشی بزرگانی چون ابراهیم بن هاشم (رحمة الله علیه) را نیز توثیق نکرده است! بعد نجاشی از ابن عیاش جوهری برای کتاب طب الائمه حسین و عبد الله بن بسطام، مدح نقل کرده است که این کتاب طبی این دو برادر «كثير الفوائد والمنافع» است. مهم است که بدانیم هر کسی را که نجاشی متعرض توثیق اش نشده است به معنای ضعف آن شخص نیست بلکه می تواند از آن باب باشد که شخص به حدی جلیل القدر و از مصنفین معتبر مشهور است که نیازی به تصریح به وثاقت وی نیست. 2⃣اما اینکه گفته شده است در متن حدیث اضطراب است، اشکال بسیار سخیفی است که تضحک به الثکلی! چرا که هیچ گونه اختلاف و اضطرابی نیست و این از حکمت خداوند متعال و امام کاظم علیه السلام بوده است که حضرت اطباء را با عنوان مریضی در جایی جمع کرد و همه دارو های آنان را رد کرده و این دارو را تعلیم داد، بعد در اینکه کلمه «اشتکی» دلالت بر مریض شدن حضرت داشته باشد تأمل است چه بسا مراد شکایت از چیزی بوده که به مرض ارتباطی نداشته است. از اساس اگر حضرت بیمار هم بوده باشند اشکالی به حدیث نمی رساند چرا که چه بسا این بیماری حضرت به عنوان ابتلاء الهی برای حضرتش بوده تا درجاتش عند الله بیشتر گردد یا میتوان گفت حضرت الزامی نمیدیده است برای مصرف این دارو و دفع امراض جسمانی. @Talabeh_nevesht110
🔴کرده ام او را حواله بر عمو🔴 با خودم گفتم رقیه کیست کیست؟ گفته اند این نام در تاریخ نیست حرف در تاریخ از ویرانه است داستان دخترک افسانه است پیش خود نجوا کنان در جستجو گفتمش بی بی حقیقت را بگو در همین اثناء دو پلکم خسته شد خواب رفتم چشم هایم بسته شد یک خرابه بود و یک دنیا مِحَن عده ای دل خسته، چندین طفل و زن هر چه می دیدم همه افغان و آه خیره شد چشمم به طفلی رُخ سیاه با خودش قلبی پر از احساس داشت صد نشان از عطر و بوی یاس داشت دُورِ او حور و ملک در شور بود گوئیا نسلش ز نسلِ نور بود  گر چه باشد دخترک کم سن و سال بُرده مریم، آسیه زیر سئوال  چه جلالی، شوکتی، آزاده است شک ندارم من، یقین شَهزاده است دختر سلطان اگر چه خاکی است نیست از اهل زمین، اَفلاکی است  پیش آمد دست بر دیوار داشت در کفِ پایش گمانم خار داشت خسته بود و خسته بود و زار بود گوئیا که دخترک بیمار بود صورتش لبریز از بیداد بود حرف می زد حرف، لیکن داد بود اشک افشاندم، رهش جارو زدم پیش پایش با ادب زانو زدم  گفتمش بانوی من تو کیستی؟ گوئیا از اهل دنیا نیستی   با لب پر خون مرا شرمنده کرد دختر سلطان به رویم خنده کرد با صدایی نارسا آهسته گفت من: رقیه، اشک در چشمش شکفت گفت، من هستم عزیز عالَمَین دختر سلطانم و بنتُ الحسین   خون من از خون پاک مصطفی جدّ من حیدر بُوَد، شیر خدا یادگار حضرت زهرا منم دلخوشیّ زینب کبری منم دستهایم با طنابی بسته است روح و جانم ناتوان و خسته است مِهر خود در هر دلی جا می کنم با همین دستم گره وا می کنم تا قیامت شیعه مدیون من است دین حق، آباد از خون من است روز محشر دست می گیرم طبق قدر من باشد چنان در پیش حق   می زنم فریاد ربِّ جُرم بخش هر که را گویم فقط او را ببخش این یکی بهرم عَلَم افراشته آن یکی هم حُرمتم را داشته مهربانا او شود اهل بهشت روی پرچم، یا رقیه می نوشت می شود از جام کوثر مست مست تا سه ساله دیده، گریه کرده است او به یادم موی خود را می کشید پا برهنه در عزایم می دوید   آن یکی را نَه، خدایا برزخی است قلب من آزار داده، دوزخی است گونه ای دیگر به پایم خار کرد بارالها او مرا انکار کرد   غم مخور این حرف با نا کَس مگو کرده ام او را حواله بر عمو سیدمحمدحسین میرحسینی
هدایت شده از استاد عندلیب همدانی
از نگاه قرآن و عترت //۳ دروغ بستن به اهل بیت ( علیهم السلام) در هیئت مورد تایید عترت نه خطیب و نه ذاکر حق به معصوم را ندارند چه اینکه بر طبق روایت اول این دروغگویی او را از صراط مستقیم و توحیدی خارج می کند و طبق روایت دوم موجب عذاب الهی خواهد بود امام باقر( علیه السلام) : ۱// «لَا تَكْذِبْ عَلَيْنَا كَذِبَةً فَتُسْلَبَ الْحَنِيفِيَّةَ» کافی ج ۲ ص۳۳۸ ۲// يَا أَخَا أَهْلِ اَلشَّامِ اِسْمَعْ حَدِيثَنَا وَ لاَ تَكْذِبْ عَلَيْنَا فَإِنَّهُ مَنْ كَذَبَ عَلَيْنَا فِي شَيْءٍ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ كَذَبَ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى اَللَّهِ وَ مَنْ كَذَبَ عَلَى اَللَّهِ عَذَّبَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ کافی ج ۴ص ۱۸۷ علامهٔ مجلسی دروغ بستن به معصوم را شامل این موارد می داند: جعل حدیث ؛‌ برداشت غلط از یک‌روایت و انتساب آن به امام به صورت قاطعانه ؛ بیان افکار و تقصیر در مقامات امامان و انتساب این فکر اشتباه به خود آن بزرگواران. مرآة العقول/ ج ۱۰ ص ۳۲۶ حال آیا خطای خطیبان خاطی و مداحان کاذب و غالی بخشودنی است⁉️سرپرستان و متصدیان هیئات وظیفهٔ سنگینی بر عهده دارند. چرا وقتی دروغگویی شخصی آشکار شد باز هم از او‌ دعوت می کنند⁉️‼️ 🆔@andalibhamedani
آیا دقت کردید که مردم شیعه رو یه طوری بار آوردن که از هیأت نرفتن و توی مجلس عزا شرکت نکردن، بیشتر احساس گناه و شرم می‌کنن تا از ترک بعضی تکالیف شرعی واجب و انجام بعضی از گناهان؟! الان مثلاً در نظر بگیرید طرف شب عاشورا یا روز عاشورا از خونه بیرون نره آیا از این اتفاق، بیشتر احساس گناه می‌کنه یا از اینکه مثلاً فلان جا دروغ گفته یا اسراف کرده یا حکمی بدون حدیث از دین گفته و نسبتی بدون علم به خدا داده؟ یا فلان جا حق الناسی مرتکب شده؟ یا گمان بد به مؤمنی برده؟ یا نسبت بدون علمی به کسی داده و تهمت زده؟ واقعاً چرا عزاداری برای ما بسیار پررنگ‌تر از تکالیف و فرائض و محرمات هست؟ در کجای دین چنین چیزی مورد پسند و مورد تأیید و رضایت خدا و اهل بیت اعلام شده؟ دفتر علم🪶📖: @DaftareElm
29.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعضی آقایان مراجع که نه در طب سنتی نه در طب مدرن نه در طب اسلامی نه در نجوم ووو... تخصصی ندارند، حق نظر ندارند. فردی که دو روایت طبی تا بحال نخوانده است اشتباه می کند در این حوزه نظر می دهد، بهتر است برود به همان دروس فقه و تفسیر (البته همین بعضی در همان فقه و تفسیر نیز افتضاح اند) خودش برسد و اثباتا و نفیا اظهار نظر نکند وقتی مطالعه ای ندارد. البته اشتباه نشود که ما برای کسی حد و حدود تعیین نمی کنیم، بلکه ساده ترین و بدیهی ترین قاعده را برایشان یاد آوری می کنیم که عبارت است از اینکه وقتی در حوزه ای (چه طب چه فقه چه عقاید چه تفسیر و...) تخصص و مطالعه و تحقیق کافی نداریم، نباید با گمان و ظن نظر دهیم و موجب اضلال خلق الله شویم!!!!!!!! @Talabeh_nevesht110
✍🏼پیامبر موعود و ایلیا در اناجیل مسیحیان 🔻امروز که داشتم در رابطه با موضوعی در انجیل میگشتم، عباراتی در رابطه با دو شخصیت «پیامبرموعود» و «ایلیا» توجه ام رو جلب کرد. ⬅️از آنجا که در کتب متعددی از شیعه مانند الکافی و الارشاد و المناقب و... نقل شده است اسم امیرالمومنین علیه السلام در نزد اهل کتاب ایلیا بوده است، این چند صفحه انجیل برایم جالب بود. 🔍در این چند صفحه میبینیم که سه شخصیت در زمان عیسی بن مریم علیه السلام مورد انتظار مردم بودند: مسیح و پیامبر موعود و ایلیا. بطوری که از عیسی و یحیی می پرسند تو ایلیایی؟ یا تو آن پیامبر موعودی؟ می گویند نه! پس از این مشخص می شود که این دو شخصیت «پیامبر موعود» و «ایلیا» هنوز ظهور نکرده بودند (گرچه مسیحیان اصرار دارند ایلیا الیاس بوده یا یحیی بوده یا پیامبری دیگر که کشته شده و این اصرار شان مردود است طبق این چند بخش از انجیل که گواه بر این هستند که ایلیا و پیامبر موعود هنوز نیامده اند و مردم تا زمان عیسی منتظرشان بودند همچون مسیح) و از همه جالب تر آنکه عیسی در وقت مرگ، ایلیا را صدا میزند. با توجه به اینکه وعده «من یمت یرنی» هیچ اختصاصی به زمان و مکان خاصی ندارد، بلکه میتوان ادعا کرد هر پیامبر و مومنی در هر زمانی موقع مرگ حضرت را میدیده است (شاید کسی بگوید مگر عیسی مُرده است؟ گویم بعضی روایات ما نیز بر مرگ عیسی دلالت دارند). @Talabeh_nevesht110
🏴🏴🏴🏴 😭اللهم عجل لولیک الفرج 😭شیعیان مظلوم پاکستان 🏴🏴🏴🏴
💠 استراتژی ائمه علیهم‌السلام برای حفظ شیعیان ❖ آیةالله شیخ محمدتقی شهیدی: ● یکی از مناشئ تقیه القای خلاف بین شیعه است تا فی الجمله در بعضی موارد بر یک نظری متحد نشوند تا نگاه اُمرا و خلفای عامه متوجّه آنها نباشد. بگویند که ما کاری به این ها نداریم، این ها خودشان اختلاف دارند و همین باعث از بین رفتن آنها می‌شود. ● صاحب حدائق می‌فرماید: «فصاروا صلوات‌الله‌عليهم - محافظة على أنفسهم و شيعتهم - يخالفون بين الأحكام و ان لم يحضرهم أحد من أولئك الأنام، فتراهم يجيبون في المسألة الواحدة بأجوبة متعددة و ان لم يكن بها قائل من المخالفين، كما هو ظاهر لمن تتبع قصصهم و اخبارهم و تحدى سيرهم و آثارهم.»(۱) ● عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَأَجَابَنِي ثُمَّ جَاءَهُ رَجُلٌ فَسَأَلَهُ عَنْهَا فَأَجَابَهُ بِخِلَافِ مَا أَجَابَنِي ثُمَّ جَاءَ رَجُلٌ آخَرُ فَأَجَابَهُ بِخِلَافِ مَا أَجَابَنِي وَ أَجَابَ صَاحِبِي فَلَمَّا خَرَجَ الرَّجُلَانِ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ مِنْ شِيعَتِكُمْ قَدِمَا يَسْأَلَانِ فَأَجَبْتَ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا بِغَيْرِ مَا أَجَبْتَ بِهِ صَاحِبَهُ فَقَالَ يَا زُرَارَةُ إِنَّ هَذَا خَيْرٌ لَنَا وَ أَبْقَى لَنَا وَ لَكُمْ وَ لَوِ اجْتَمَعْتُمْ عَلَى أَمْرٍ وَاحِدٍ لَصَدَّقَكُمُ النَّاسُ عَلَيْنَا وَ لَكَانَ أَقَلَّ لِبَقَائِنَا وَ بَقَائِكُمْ قَالَ ثُمَّ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام- شِيعَتُكُمْ لَوْ حَمَلْتُمُوهُمْ عَلَى الْأَسِنَّةِ أَوْ عَلَى النَّارِ لَمَضَوْا وَ هُمْ يَخْرُجُونَ مِنْ عِنْدِكُمْ مُخْتَلِفِينَ قَالَ فَأَجَابَنِي بِمِثْلِ جَوَابِ أَبِيهِ.(۲) ............................. ۱. الحدائق الناظرة؛ ج۱؛ ص۵ ۲. الکافی؛ ج۱؛ ص۶۶ 🔺درس خارج فقه؛ ۶ مرداد ۱۴۰۳ @madras_emb
شاه اسماعیل شیعی و شاه اسماعیل سُنی 🔺همیشه وقتی «شاه اسماعیل» گفته می شود، در اذهان آن شاهی حاضر می شود که در دفاع از کیان مذهب شیعه و خاک ایران و ترویج امامیه شهرت دارد، اما باید توجه داشت در تاریخ شاهان صفویه چندین شاه اسماعیل وجود دارد. 🔹شاهی که بیشتر علمای شیعه او را مدح کردند آن شاه اسماعیل بن حیدر صفوی اول است، در مقابل شاه اسماعیل دوم که در لسان علمای شیعه مذمت شده است به جهت سُنی گرایی و تضعیف مذهب شیعه. ⬅️شیخ عباس قمی در منتهی الآمال در بخش زندگانی امام کاظم علیه السلام، در نسب شاهان صفویه می نویسد: 💠شاه طهماسب در پانزدهم شهر صفر سنه نهصد وهشتاد وچهار در قزوین وفات کرد واز اتفاقات آنکه جمله (پانزدهم شهر صفر) ماده تاریخ او شده وآثار حسنه وسیرت مستحسنه اورا مجال ذکر نیست. وبعد از اوپسرش شاه اسماعیل ثانی سلطان شد واوبر طریقه اهل سنت بود وبا اهل ایمان (شیعه) وعلما و سادات بد رفتاری می‌نمود لاجرم سلطنتش طولی نکشید وقریب یک سال ونیم سلطنت کرد ودر شب سیزدهم شهر رمضان سنه نهصد وهشتاد وپنج در مجلس طرب خود ناگهان خناق کرد وبمرد. 📚منتهی الآمال ج ۲ ص ۲۶٠ @Talabeh_nevesht110
🔹اولین کسی که «فدایت شوم» را باب کرد... قال صاحب الکشّاف: أوّل من تکلّم بهذه الجمله الدعائیه أمیر المؤمنین - سلام اللّه علیه - فی مخاطبته مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله، ثمّ شاع بین الناس. زمخشری گوید اولین کسی که این جمله دعائیه «جعلت فداک» یا «جعلنی الله فداک» را گفت، امیرالمومنین علی علیه السلام بود که در خطاب به رسول الله صلی الله علیه و آله گفت. بعد از حضرت امیر، این اصطلاح بین مردم باب شد و رواج پیدا کرد. 📚بشارات الشیعة للعلاّمة المحقّق محمّد اسماعیل المازندرانی الخواجوئی @Talabeh_nevesht110
💠مواسات با اهل بیت علیهم السلام در ریختن خون در کلام علامه مجلسی (ره) ✍🏼علامه مجلسی رحمة الله علیه در بحارالانوار در رابطه با حجامت کردن در روز دوشنبه می نویسد: 🔹در روایات حجامت در روز دوشنبه نکته ای است آن اینکه از آنجا که دوشنبه روز نحس و شؤمی بخاطر مصائب اهل بیت علیهم السلام در آن روز است، گویا برای مواسات با اهل بیت در درد و رنج و مصیبت شان حجامت کردن در آن روز در این روایات توصیه شده است. @Talabeh_nevesht110
🔻احیاء ادویه و نسخه های درمانی اهل بیت علیهم السلام ⬅️محصل و محقق در حوزه روایات طبی و درمانگر بسیار داریم، ولی متاسفانه کسی که همت کند ترکیبات و نسخه های درمانی روایات را احیاء کند، نداریم. برای مثال در رابطه با روایات طبی امام رضا صلوات الله علیه این چند چیز تحقیق و احیاء نشده است تا با تهیه و ساخت آن بین مردم رواج داده شود (این چند مورد را از باب مثال عرض میکنم، و الا روایات طبی احیا نشده بسیار است متاسفانه): ۱. ترکیب زنبق و عنبر برای انفیه که در روایتی از امام رضا علیه السلام برای سردردی که ناشی از باد هوا باشد، تا بحال هیچکسی همت نکرده است حداقل این ترکیب را تهیه کند و بسازد و با پول بفروشد. ۲. نوره رضوی که حضرت تراکیب خاصی برای این نوره در رساله مذهبه مطرح کردند، ولی تا بحال کسی این نوره را نساخته و در میان مردم رواج نداده است. (ترکیب نوره و بابونه و مرزنجوش و گل بنفشۀ خشك و یا گل سرخ) ۳. خمیر دندان رضوی (برای ماندگاری دندان ها و خراب نشدن شان) که از موادی ساخته می شود که کسی برای ساخت آن همت نکرده است. (ترکیب شاخ گوزن و گزمازج و سعد کوفی و سنبل الطیب و گل سرخ و نمک اندرانی) @Talabeh_nevesht110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔آقای غلامرضا فیاضی: شریعتی کافر است خاتمی شیعه نیست رفسنجانی ملعون است @Talabeh_nevesht110
😱😍یک ‌کانال الروافض الحيدري.....:*)) 1- پاسخ به شبهات دینی 📚 2- نقد و برسی دیگر مذاهب و ادیان 🔍 3-بیان معارف واعتقادات شیعه اثناعشری🌷 4-روایت ناب اهلبیت ،صلوات الله علیهم❤️ 5- نقد وهابیت،اهلسنت،ملحدین،آتئیست ها،فمنیسم ها،همجنسگرایان،باستان پرستان،فلسفه ،صوفیه و.....📝 6-بیان تاریخ اسلام وشیعه وایران باستان. 7- مطاعن دشمنان اهل‌بیت ازمنابع اهل‌سنت 8- فضائل زیبای اهلبیتومولاناوسیدنا،امیرالمومنینـﷻ 9- احکام شرعی واعتقادی 10- سلسله مباحث تاریخی روایی وتحلیلی و پست های ویژه📌 اگه دوست داری بتونی از مذهبت دفاع کنی یه نگاهی بکن اینجا 🔥کانال الرَوافِضُ الحَیدَری دراینستاگرام👇🏻 https://instagram.com/ravafez.alhaydari 🔥کانال الرَوافِضُ الحَیدَری درروبیکا👇🏻 https://rubika.ir/ravafez_alhaydari 🔥کانال الرَوافِضُ الحَیدَری درتلگرام👇🏻 https://t.me/ravafez_alhaydari 🌹مجموعه الروافض الحيدري را به دیگر مومنین و دوستان خودمعرفی کنیدودرثواب نشرمعارف اهلبیت علیهم السلام شریک باشید ✾❀الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌❀✾ 🔥الرَوافِضُ الحَیدَری🔥
علیکم السلام و رحمة الله ۱. آیه ای که اشاره کردید مصلوب و مقتول شدن(که اعتقاد مسیحیت بود) را نفی کرده است و توفی و موت را نفی نکرده و ظهور خود آیه قرآنی «انی متوفیک» نیز در مرگ عیسی بن مریم علیه السلام است. شاید کسی اشکال کند که پس ادامه آیه «و رافعک الی» را چه می کنید؟ گوییم: اساسا روح همه پیامبران الهی بعد از مرگ شان به سوی بالا برده شدند، لذا در روایات می بینیم: فَلَمَّا دَنَا أَجَلُ آدَمَ أَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ أَنْ يَا آدَمُ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رَافِعُ رُوحِكَ إِلَيَّ يَوْمَ كَذَا وَ كَذَا فَأَوْصِ إِلَى خَيْرِ وُلْدِكَ. (التفسير للعیاشی ج ۱، ص ۳۰۶) ۲. طبق روایتی از امام رضا علیه السلام روح عیسی بن مریم در ما بین آسمان و زمین گرفته شده(طعم وفات و مرگ را چشیده) و بعد که به آسمان برده شده، روح اش به او بازگردانده شده است: لِأَنَّهُ رُفِعَ مِنَ اَلْأَرْضِ حَيّاً وَ قُبِضَ رُوحُهُ بَيْنَ اَلسَّمَاءِ وَ اَلْأَرْضِ ثُمَّ رُفِعَ إِلَى اَلسَّمَاءِ وَ رُدَّ عَلَيْهِ رُوحُهُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اَللَّهِ تَعَالَى إِذْ قٰالَ اَللّٰهُ يٰا عِيسىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رٰافِعُكَ إِلَيَّ. (عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۱، ص ۲۱۳) طبق روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز عیسی بعد از اینکه متوفی شد (بین السماء و الارض) به سوی آسمان برده شد: بَلْ رَفَعَهُ اَللّٰهُ إِلَيْهِ بَعْدَ أَنْ تَوَفَّاهُ. (کمال الدين ج ۱، ص ۲۲۴) ۳. هر چند روایتی نیز است که ظاهرا ادعای ما را نفی می کند: أَمَّا مِنْ عِيسَى فَيُقَالُ لَهُ إِنَّهُ مَاتَ وَ لَمْ يَمُتْ . (کمال الدين ج ۱، ص ۱۵۲) والله العالم
افرادی که در ناشناس بجای انتقاد علمی به بعضی مباحث، فحش می دهند، اگر زحمتی نیست ما تحت به خرج دهند و در پیوی حقیر این فحش ها را ارسال کنند.
📜 💠تکفیر و طرد شدن شیعه در قوانین دولت های اهل سنت قبل از دولت صفویه 🔺تا زمانى كه صفويان بر سر كار آمدند، قدرت سياسى به طور انحصارى در اختيار سنيان بوده و مخالفان خود را كه به طور عمده از شيعه بودند، به هيچ روى تحمّل نمى كردند. به همين دليل، انديشه هاى شيعى در قرن هفتم تا هشتم، جز در برخى مناطق محدود، بروزى و ظهورى نداشت و در سطح عموم با تنفّر همراه بوده، به رغم نفوذش در تصوف رايج، حتى صوفيان معتدل، از رفض به شدّت بدگويى و اظهار انزجار مى كردند. نوشته هاى علاء الدوله سمنانى، نمونه روشن اين طرز فكر است؛ اين در حالى بود كه انديشه شيعى در همان دوره طرفداران بسيارى در عراق عرب و عجم داشت و به صورت آتش زير خاكستر در برابر سلطه انحصارى مخالفان، روزگار را سپرى مى كرد. 🔺در شامات، قصّه متفاوت بود و از پيش از روى كار آمدن صفويان، اعدام شيعيان در آن حدود گاه و بيگاه اتفاق مى افتاد. مماليك براى از ميان بردن شيعه در حلب و نواحى شامات تلاش زيادى كردند و حق آن است كه درباره افشاى رفتارهاى خشونت آميز آنان بر خود شيعيان، تاكنون تحقيقى صورت نگرفته است. كمترين تلاش آنان نابودى تشيع در حلب بود كه از قرن چهارم تا هفتم، يكى از مهم ترين مراكز تشيع دوازده امامى در جهان اسلام به شمار مى آمد. شهادت شمس الدين محمد مكّى معروف به شهيد اول (شهيد در ۷۸۶) نمونه اى از آن است. نمونه ديگر توجه به فتاوى تقى الدين على بن عبد الكافى سبكى است كه ضمن آن كفر شيعه را مطرح كرده است. وى ضمن گفتارى مفصّل، كفر شيعه را به دليل سبّ صحابه توسط شيعه پذيرفته و در اين باره هيچ شرط و قيدى را مطرح نمى كند. 📚صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست ج ۱ ص ۱۴ و ۱۷ @Talabeh_nevesht110