eitaa logo
یادداشت‌ های یک طلبه
362 دنبال‌کننده
503 عکس
259 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب بااحترام به جناب آقای سید رضا میرزائیان تقدیم گردید. مبارکشان باشد. 🌺🌸🌹🌻🌷🌼 @talabehtehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علی‌رغم قرعه‌کشی ۱۵ تیرماه اما به علت مسافرت نتوانسته بودم کتاب داستان فاطمه سلام‌الله‌علیها را به جناب آقای بهرام رونقی از تهران اهدا کنم. امشب فرصتی دست‌داد و موفق به این کار شدم. مبارکشان باشد.
عمر بن خطاب دم نزد در کتاب مجمع‌البیان خواندم که مسلمانان برای فتح مکه به تکاپو افتاده بودند. مسلمانی به نام حاطب با کمک رقاصه‌ای به اسم ساره، نامۀ خطرناکی برای سران مکه ارسال کرد. متن نامه این جملۀ خیانت‌آمیز بود: چه نشسته‌اید که پیامبر اسلام می‌خواهد به سوی شما قشون‌کشی کند. سلاح برداشته و آمادۀ رویارویی با او شوید. حاطب با پرداخت لباسی فاخر و ده سکه طلا سبیل نداشتۀ ساره را چرب کرد تا نامه را به سران مکه برساند. اما از اقبال بدش، فرشتۀ وحی کاسه کوزه‌اش را به هم ریخت و پیامبر را در جریان نامه گذاشت. حضرت علی علیه‌السلام ساره را دستگیر و همراه نامه به خدمت پیامبر آورد. پیامبر نامه را به حاطب که در آن مجلس حاضر بود، نشان داد و فرمود: نامه را می‌شناسی؟ حاطب که گمان می‌برد با این خیانت، سبیلش را دود می‌دهند در پاسخ گفت: آری! حضرت به او فرمود: چرا این کار را کردی؟ حاطب پاسخ داد: هجرت‌کننده‌های به مدینه در مکه کسانی دارند که در برابر مشرکان از خانواده‌هایشان دفاع کنند. اما من کسی را ندارم. با این کار خواستم تا برای قبیله‌ام کاری کرده باشم. پیامبر عذر حاطب را پذیرفت. عمر بن خطاب به اعتراض بلند شد و به پیامبر گفت: اجازه بدهید تا گردن این عنصر منافق را بزنم! پیامبر به عمر اشاره کرد که نه، هرگز. او از پیشگامان نهضت بوده و سابقۀ مجاهدت و حضور در جنگ بدر را دارد. تو چه می‌دانی شاید خداوند به مجاهدان بدر لطف ویژه‌ای داشته و از لغزش آنها گذشته و آنان را آمرزیده است. عمر به ناچار ساکت شد و دم نزد. قم/ ۲۱ اردیبهشت ۹۶
هدیهٔ کتاب بااحترام برای جناب آقای بهرام رونقی از تهران ارسال گردید. مبارکشان باشد. 🌺🌸🌹🌻🌷🌼 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @talabehtehrani
هدیهٔ کتاب بااحترام برای جناب آقای سید رضا میرزائیان از شهرستان صغاد فارس ارسال گردید. مبارکشان باشد. 🌺🌸🌹🌻🌷🌼 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @talabehtehrani
دوستان عزیزم! منتظر باشید. بزودی نگارش داستان دنباله‌دار دیگری را آغاز می‌کنم. ان‌شاءالله 🕋🖌📙📚📙 @talabehtehrani
سرگذشت قرآن قسمت یکم مقدمه می‌خوام شرح احوالی از قرآن بنویسم، یه‌چیزی شبیه زندگی‌نامه. دنبال این هستم تا از چند و چون قرآن یا به اصطلاح علمی از کم و کیف این کتاب سر دربیارم. از اینکه حقیقتش چیه و از کجا و چه‌جوری و برای چی اومده؟! می‌خوام بدون اینکه دستخوش احساسات گوناگون یا تعصبات باشم اطلاعاتی از مخالفین قرآن به‌دست بیارم. حس کنجکاویم تحریک شده. به‌ویژه این سال‌ها که شاهد قرآن‌سوزی بودم. البته اون‌ها خیلی داخلِ آدم، حساب نمی‌شن. قصد ندارم به کسی توهین کنم اما من به دنبال اون دسته از مخالفین این کتابم که حرف دارند و مطلب نوشتند. می‌خوام ببینم این‌ها چی می‌گن و حرفشون چیه؟! نه اینکه به دنبال گرفتن انتقام یا فرونشاندن آتش خشم خودم باشم. نه، به هیچ وجه! البته من یه‌روحانی شیعی هستم و طبیعتا گرایشات تعصب‌آمیزی به قرآن دارم. اما اینجا می‌خوام با دقت به حرف‌های خاورشناس‌ها گوش کنم. دنبال این هستم تا ببینم واقعا چی از جون این کتاب مقدس می‌خوان؟! و اما مهم‌تر از همه برای خودم می‌نویسم. الان که در حال نوشتنم حال غمگینی دارم. از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان در این خلوت با خودم می‌گم خودت چه نسبتی با این کتاب داری؟! بویژه وقتی این آیه‌ از قرآن رو دیدم که پیامبر با ناراحتی به خدا گِله می‌کنه که قوم من قرآن رو رها كردند، یه لحظه پشتم لرزید و با دلهره به خودم تشر زدم که فلانی! نکنه پیامبر از تو هم دلخور باشه! نکنه فردای قیامت اونجایی که خداوند به قرآن می‌گه: بندگانم رو چطور دیدی و قرآن از برخی گله می‌کنه، تو هم سرافکنده باشی؟! با ترسِ همراه با دلشوره به خودم نهیب زدم: نکنه اونجایی که قرآن در جواب خدا می‌گه مردم پايمالم كردند و حقّم رو سبُک شمردند و دروغم دونستند، خدای‌نکرده پای من هم گیر باشه؟! با خودم می‌گم چه اشکالی داره فردای قیامت، من هم جزو کسانی باشم که قرآن با لحن ملایم و رویِ خوش بهشون می‌گه: من رو می‌شناسید؟ من‌ هم با خیال آسوده‌ در جواب بگم: بله که می‌شناسم! قرآن ادامه می‌ده: من بودم که تو رو به فلان کارِ خوب کشوندم، من بودم که زندگیت رو از این‌رو به اون‌رو کردم. بعدش، دستم رو می‌گیره و پیش خدا می‌بره و می‌گه: خدایا! این بندۀ تو در دنیا به خاطر من به رنج افتاد، به خاطر من باهاش دشمنی کردند و ... خدا هم بعد از شنیدن این حرف‌ها فرمان می‌ده حالا که اینجوره ببریدش داخل بهشت و از لباس‌های بهشتی تنش کنید و روی سرش تاج بهشتی بگذارید. بعدش در اون اوضاع و احوال قرآن رو صدا می‌زنن که بیا ببین راضی شدی؟ قرآن با خوشحالی جواب می‌ده: اين‌ها كمه، هرچی خوبی هست بهش ببخشید. خداوند هم به احترام حرف قرآن می‌گه: به عزّت و جلالم و والايىِ مقام و بلندىِ جايگاهم سوگند كه امروز پنج چيز دیگه هم بهش می‌دم... همینطور که با یادآوری این حدیث نورانی، دهانم آب افتاده بود با خودم گفتم: واقعا حیف نیست فردای قیامت به‌جای این کیف‌کردن‌ها شرمنده باشم و پاسخِ درخوری برای بی‌محلّی به قرآن نداشته باشم؟! پس باید کاری کنم. این هم باید اضافه کنم، مطالبی که در ادامه تا پایان می‌نویسم درواقع بخشی از زندگی خودم به‌ حساب میاد. در اینجا ناچارم به خاطرات پژوهشگاه دارالحدیث در سال‌های قبل اشاره‌ای داشته باشم. حوالیِ سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ هجری خورشیدی. اون روزها در کنار محققانی نامدار برای نگارش کتاب "معرفة القرآن" کمر به همکاری بسته بودم. امروز در این نوشته‌ها قصد دارم آموخته‌ها و یافته‌های اون روزگارم رو به شکلی ساده و صمیمی و البته همه‌فهم بنویسم. مثل همیشه اعتراف می‌کنم که خودم رو قادر نمی‌بینم ریز و درشت همۀ ماجراهایی که دربارۀ قرآن گفته و نوشته شده رو بتونم شرح بدم. اما تلاش می‌کنم چیزهایی بنویسم که برای خودم تاثیر ماندگاری داشته. بنابراین لازم می‌بینم پیشاپیش از این بابت عذرخواهی کنم. امیدوارم شما هم هنگام مطالعه توجه داشته باشید که من هرچه از دستم براومده انجام دادم و کم‌کاری نکردم. الكافي: ج ۲ ص ۵۹۶ ح ۱. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... بگو کجایی؟! 🥀🍁💔🥺😢 اللهم عجل لولیک الفرج ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⛅️🌸⛅️🌺⛅️🌸⛅️🌺 @talabehtehrani
امروز قرعه‌کشی اهدای کتاب داریم. 🌺🌸☄🔥📚📙📚📙📗 @talabehtehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به لطف خدا قرعه‌کشی ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ برای اهدای کتاب و کتاب سلام‌الله‌علیها انجام پذیرفت. امروز یک هدیه داشتیم. قرعه به نام سرکار خانم سلیمه علی‌نیا از تهران افتاد. مبارک این بزرگوار باشد. 🌺🌸 از همهٔ عزیزانم تشکر می‌کنم. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قرعه‌کشی بعدی ۱ شهریور ۱۴۰۳ ان‌شاءالله. @talabehtehrani
سرگذشت قرآن قسمت دوم نام ۱ کتاب خدا که در ماه رمضان نازل شده قرآن نام داره. خداوند بارها در همین قرآن برای معرفی کتابش از کلمۀ قرآن استفاده کرده. جالبه که حتی به این اسم، سوگند هم خورده و مثلا فرموده: به قرآن قسم! البته به‌وقتش دربارۀ اینکه قرآن در ماه رمضان نازل شده و نازل‌شدن یعنی چی، حرف‌ می‌زنم. فعلا زوده که وارد این صحبت‌ها بشم. در ضمن، امام‌ زین‌العابدین در یکی از دعاهای صحیفۀ سجادیه صراحتا به خدا عرض می‌کنه: کتاب نازل‌شده به پیغمبر رو قرآن نامیدی! به دنبال این بودم تا شاید برای قرآن نام دیگه‌ای هم پیدا کنم که به چندتا اسم برخوردم. مثلا مرحوم طبرسی، داخل کتاب مجمع‌البیان چهارتا اسم برای قرآن گفته. فرقان، کتاب، ذکر و قرآن. دیگرانی هم اسم‌هایی تا چهل و سه اسم برای قرآن شُمردن. اما من فکر می‌کنم این‌ها، اسم قرآن نیستن. به‌نظر میاد بیشتر شبیهِ شرح‌حال برای این کتاب الهی باشن. مانند فرقان به معنای جداکننده و قدرت تشخیص. در یکی از فرمایشات اهلبیت خوندم که برای این به قرآن می‌گن فرقان چون آيه‏‌ها و سوره‏‌هاش پراكنده نازل شدن، اما کتاب‌های دیگه مانند صُحُف ابراهیم و تورات موسی و انجيل عیسی و زَبور داوود، یکجا به صورت مجموعه‏‌اى از لوح و وَرَق نازل شدند. با این حساب، به چندتا از اوصاف قرآن اشاره‌ای گذرا می‌کنم و رد می‌شم. كلام‌اللَّه (سخن خدا)، كلماتُه (سخنان خدا)، ذِكر (ياد)، ذو الذكر (يادآور)، ذكرى‏ (يادآورى)، تذكره (يادكردن)، كتاب، كتاب خدا، كتاب مُبين (روشنگر)، مُصحَف‏. الصحيفة الثانيّة السجّاديّة: ص ۱۲۹ (دعاء عيد الفطر)، الكافي: ج ۲ ص ۶۳۰ ح ۱۱ ج ۸ ص ۳۸۹ ح ۵۸۹. ادامه دارد...
کتاب بااحترام به سرکار خانم سلیمه علی‌نیا تقدیم گردید. مبارکشان باشد. 🌺🌸🌹🌻🌷🌼 @talabehtehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی ز تو دارم این غمِ خوش به جهان از این چه خوش‌تر تو چه دادیَم که گویم که از آن به‌اَم ندادی 🚩⛅️🚩⛅️🌺🥀🌿🌴 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هوشنگ ابتهاج @talabehtehrani
سرگذشت قرآن قسمت سوم نام ۲ تصمیم داشتم دربارۀ نام و اوصاف قرآن به همین مقدار بسنده کنم اما راستش، حیفم اومد. اولش فکر کردم شاید کافی باشه. اما وقتی جلوتر رفتم و مطالب نویی پیدا کردم با خودم گفتم: فلانی! حالا که به چیزهای خوبی رسیدی چرا خسیسی می‌کنی؟ چرا گفتنی‌هایی رو که مطمئنا برای خیلی‌ها تازگی داره سخاوتمندانه در اختیارشون نمی‌گذاری؟! خدا می‌دونه، صحبت کِنِسی و خسیسی و اینطور حرف‌ها نیست. من نگران بودم نکنه خدای‌نکرده این چیزها که برای خودم جاذبه دارن برای خیلی‌ها حوصله‌سربَر باشن. اما بالاخره به این جمع‌بندی رسیدم در این رابطه کمی بیشتر بنویسم. این‌شدکه سراغ فیش‌ها و دست‌نوشته‌ها رفتم. همینجا بگم، اینکه می‌بینیم برای قرآن اسم‌ها و اوصاف زیادی گفته‌شده، نعوذبالله به معنای این نیست که خدا می‌خواسته زبونم‌لال با کلمات، بازی کنه. نه! به هیچ‌وجه. اصلا هیچ‌کدوم از این نام‏‌ها و اوصاف، هم‌معنا نيستند. خدا می‌خواسته با هر اسم، جلوه‏‌اى از حقایق اين كتاب رو به نمايش بگذاره. به عبارت ساده‌تر از اونجایی که این کتاب برای تربیت و هدایت ما آدم‌ها اومده، تک‌تک این اسم‌ها و اوصاف در امتداد این هدف مهم، حرفِ جداگانه‌ای برای گفتن دارن. دقیقا به همین خاطر هست که از روز تولد قرآن تا همین الان خیلی از مفسّران و قرآن‏‌پژوهان دست‌به‌کار شدند و صدها کتاب و مقاله در این رابطه نوشتند. البته مَن، بعدها کاملا شرح می‌دم که اصولاً مُفَسِّر قرآن به کی می‌گن و این آقایون چی کار می‌کنن. اما فعلا به همین مقدار اکتفا می‌کنم که بلدچی‌های قرآن در نوشته‌هاشون اسم‌های زیادی برای این کتاب گفتن. از جملهٔ اون‌ها آقای ابو الفتوح رازى، مفسّر صاحب‌نامی که در حرم حضرت عبدالعظیم آرمیده، قرن‌ها پیش در کتاب تفسیرش حدود ۴۳ نام برای قرآن نوشته، یا مثلا قرآن‌پژوهِ پُرآوازه آقای فخر رازى که بچهٔ شهرری و از قضا خیلی هم درس‌خون و باسواد بوده ۳۲ نام برای قرآن ذکر کرده. آقای قاضى ابوالمعالى شيذله بغدادی هم با ذکر ۵۵ نام برای قرآن، رکورد تازه‌ای زده. اما در یکی از نوشته‌های بدرالدين زركشى دیدم که از ابوالحسن حرانى ياد كرده و نوشته که حرانی، بيش از نود نام براى قرآن برشمرده. اینطور که من متوجه شدم آقای حرانی رکوردار این موضوع هستن. ابن‌عربىِ معروف هم نام‏‌هاى زیادى براى قرآن شمرده اما به گَرد حرانی نمی‌رسه! این‌ها رو نوشتم تا کمی با تاریخچۀ نام‌گذاری قرآن آشنا بشیم. البته خیلی‌ها مثل طبرسی و شیخ طوسی و طبری هم معتقدند که قرآن، چهارتا اسم بيشتر نداره که عبارتند از: کتاب، فرقان، ذكر و قرآن. آقای آلوسى، قرآن‌پژوه اهل سنت تنها دو نام قرآن و فرقان رو می‌پذيره و آقای محمد بن عبدالرحيم نهاوندى تصريح می‌كنه که همهٔ نام‌ها به‌جز واژهٔ قرآن همگی وصف قرآن هستن نه نام این کتاب. اجازه بدین یه مثال ساده بزنم تا معلوم بشه چرا در مورد تعداد اسامی و اوصاف قرآن بین آقایون علما اینقدر اختلاف‌نظر و بگومگو وجود داره. مثلاً بعضی‌ها گفتند كلمهٔ «كريم» که در آيهٔ «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ» اومده از نام‏‌هاى قرآنه، اما پرواضحه که این کلمه، صفت برای قرآنه و نمی‌شه به حساب نام قرآن زد. خلاصه اینکه خیلی‌ها بین اسم و صفت فرق نگذاشتن و این موجب شده ده‌ها اسم برای قرآن بسازن. فکر کنم همین مقدار کافی باشه. تفسير ملاصدرا: ج ۶ ص ۲۳، التبيان فى تفسير القرآن: ج ۱ ص ۱۷، تفسير الطبرى: ج ۱ ص ۶۴، روض الجنان: ج ۱ ص ۷، تفسير الفخر الرازى: ج ۲ ص ۱۴ - ۱۸، البرهان فى علوم القرآن: ج ۱ ص ۲۷۶ - ۲۸۲، رحمة من الرحمن: ج ۱ ص ۸ و ۱۰، التسهيل: ج ۱ ص ۵، شرح ابن‏ عقيل: ج ۱ ص ۱۱۸ - ۱۲۵. ادامه دارد...
هدیهٔ کتاب سلام‌الله‌علیها بااحترام برای سرکار خانم سلیمه علی‌نیا از تهران ارسال گردید. مبارکشان باشد. 🌺🌸🌹🌻🌷🌼 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @talabehtehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️بوی بهشت می‌وزد از کربلای تو... 🤲 یااباعبدالله... 🏴🚩⛅️🏴🚩⛅️💔💔 @talabehtehrani
سرگذشت قرآن قسمت چهارم نام ۳ حالا می‌خوام به نام‌هایی بپردازم که مفسّرین در اسم‌بودن اون‌ها هم‌داستانن. به جرأت می‌شه گفت که "قرآن" مشهورترين نام كتابِ نازل‌شده به حضرت محمده. اين كلمه هفتاد بار در قرآن اومده. البته از این هفتاد دفعه، دو بارش توی آيات ۱۷ و ۱۸ سورۀ قيامت و دو بارش هم در آيه ۷۸ سورۀ اسرا اومده که در این چهارجا به معنای کتاب قرآن نيست. من فعلا نمی‌خوام به این موضوع بپردازم که منظور خدا در این چهار مورد چیه، الان اونی که برام مُهمّه ریشهٔ لغوی واژهٔ قرآن و بعد از اون، معنای کلمهٔ قرآنه. از روی ناچاری مجبورم یه‌خُرده با زبون عالمانِ علم صرف و نحو حرف بزنم. چیزی که خودم دوست ندارم. اما ظاهرا گاهی چاره‌ای ازش نیست. سعی می‌کنم به‌جای قلمبه‌سلمبه نوشتن، ساده و روان بنویسم. اینجور که من متوجه شدم دربارۀ ريشهٔ کلمهٔ قرآن، اختلاف‌نظر چندانی بین قرآنی‌ها وجود نداره. اما در معناى کلمۀ «قرآن» جار و جنجال‌ و یقه‌گیری‌هایی شده. گاهی حرف‌هایی زدن که حوصلۀ آدم از خوندنش سر می‌ره. من به هیچ‌وجه قصد ندارم به این قیل و قال‌ها وارد بشم. نه خودم حوصله‌ش رو دارم، نه شما حوصلۀ شنیدن این دعواهای ولو علمی رو دارید. من دربارهٔ ریشهٔ کلمهٔ قرآن به این بسنده می‌کنم که بیشتر قرآن‌پژوهان شیعه و سنّی هم‌نظرن که قرآن، کلمه‌ای عربی، مشتق، مهموز از ریشۀ "ق ر ء" و مصدر به معنای وصفی هست كه به گونۀ "عَلَم منقول" تبديل به نام كتاب آسمانى حضرت محمد شده! این‌هایی که از روی ناچاری به کمک کلمات قلمبه‌سلمبه نوشتم دربارۀ ریشۀ کلمۀ قرآن بود. چند خطی هم دربارۀ معنای واژهٔ قرآن می‌نویسم. در اینجا دوتا دیدگاه اصلی وجود داره. عدّه‌ای می‌گن قرآن از "قرء" به معناى خواندن گرفته شده. بر این اساس معنای قرآن می‌شه خواندنی. اما دیدگاه دومی هم وجود داره که می‌گه: واژهٔ قرآن از همین ریشهٔ "قرء" منتها به معناى گردآوردن گرفته شده. طبق این نظر، معنای قرآن می‌شه گردآوری‌شده. دلیل این نگاه دوم اینه كه حروف و آيات و سوره‏‌ها يكجا در این کتاب آسمانی، جمع شدند. به این دو دیدگاه در جلد یکم کتاب "المحرر الوجيز" دست‌ پیدا کردم. این کتاب، نوشتۀ ابن‌عطيّه اندلسى در سدۀ ششم هجریه. حیفم اومد دربارۀ این اثر چیزی ننویسم. پس حوصله کنید تا یه‌مقدار در مورد ابن‌عطیه براتون بگم. نویسنده‌ای مالکی‌مذهب و از رجال سیاسی اندلس _اسپانیای فعلی_ در قرن ششم هجری. مهمترین اثر ابن‌عطیّه همین کتابه که از مهمترین نوشته‌های تفسیری تا سدۀ شش هجری به‌حساب میاد. برام بامزه بود وقتی متوجه شدم این کتاب، هووی تفسیر الکشّاف زمخشری بوده. ابن‌تیمیه که خیلی ازش بدم میاد و نمی‌خوام بهش فکر کنم _آخه قلمش همیشه به تکفیر و اهانت چرخیده_ تفسیر ابن‌عطیّه رو بیشتر از تفسیر زمخشری پیرو سنّت و به دور از بدعت دونسته. اما چون ابن‌عطیّه جای‌جای تفسیرش از تفسیر طبری نیشگونِ علمی گرفته و نقدش کرده، این کارش موجب رنجش ابن‌تیمیه شده! تا یادم نرفته بگم اون‌هایی که به علوم قرآنی علاقهٔ وافری دارن حتما حتما مقدمۀ همین کتابِ المحرر الوجیز رو بخونن، در نوع خودش از مهمترین آثار تالیف‌شده در علوم قرآنی به حساب میاد. خیلی چیزهای خوندنی توی این مقدمه وجود داره. حیف که اینجا نمی‌تونم به اون‌ها اشاره کنم. جالب‌تر اینکه ابن‌عطیّه عافیت‌طلب نبوده. ایشون علاوه بر درس و بحث، اهل جبهه‌رفتن هم بوده. در جنگ‌های صلیبی شرکت داشته. دربارۀ چیستی جنگ‌های صلیبی به همین بسنده ‌کنم که سلسله نبردهایی مذهبی طیّ سال‌های ۴۸۸ تا ۶۹۰ قمری درگرفته. این جنگ‌ها با آنتریک پاپ، توسط شاهان و نجبای اروپایی به منظور بازپسگیری سرزمین‌های مقدّس که دست مسلمون‌ها بوده به‌پا شدند. ابن‌عطیّه در چندتا از این جنگ‌ها شرکت داشته. در یکی از اون‌ها راه میوفته تا به شهر سَرَقطۀ اندلس که امروزه در اسپانیا بهش ساراگوسا گفته می‌شه، بره. می‌خواسته توی خطّ مقدّم جبهه باشه. اما نمی‌دونم چطور می‌شه که نمی‌تونه و به ناچار از شهر بَلَنْسیه‌ که امروزه بهش والنسیا گفته می‌شه جریان جنگ رو دنبال می‌کنه. ابن‌عطیّه از فرصت جبهه‌رفتن برای درس‌خوندن هم استفاده کرده. به گونه‌ای که در همین شهر بَلَنْسیه‌، کتاب مشهور فقهیِ الموطأ نوشتۀ مالک رو نزد ابوبحر اسدی، درس گرفته. داستان‌های هیجان‌انگیز زیادی از رشادت‌های ابن‌عطیّه در جنگ‌های صلیبی وجود داره که من در اینجا فرصت ندارم به اون‌ها اشاره کنم. از بحث دور شدم. اصلا نمی‌دونم چرا این‌ها رو نوشتم!! شاید یه‌جور قدرشناسی از این قرآن‌شناس نامی بود. به‌هرحال، ابن‌عطیّه در کتاب تفسیرش به دو دیدگاه در معناى کلمۀ قرآن که من عقب‌تر نوشتم و نام صاحبان این دو نظریه و استدلال‌هاشون اشاره کرده. تفسير الطبرى: ج ۱ ص ۶۴، المحرر الوجيز: ج ۱ ص ۵۶، روض الجنان: ج ۱ ص ۸، تفسير الفخر الرازى: ج ۲ ص ۲۱۳، التبيان فى تفسير القرآن: ج ۱ ص ۱۷ - ۱۸. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد شهید مرتضی مطهری: یک شخص مادی که منکر خدا بود این داستان را در کتاب داستان راستان خوانده بود و اشکش جاری شده بود..‌‌. @talabehtehrani