eitaa logo
طلبه انقلابی | سجاد امیری
241 دنبال‌کننده
28هزار عکس
12.7هزار ویدیو
109 فایل
ارتباط با ادمین @khamush https://virasty.com/s_amiri
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از واکاوی 🔎
⛔️ علت مخالفت آذری قمی ⁉️ 🔴 در بخشی از مصاحبه با محمدکاظم انبارلویی در قالب «پروژه تاریخ شفاهی»، انبارلویی از چرایی مخالفت آقای آذری قمی (کسی‌که از مجلس انتخاب رهبری آیت‌اللّٰه خامنه‌ای در ۱۴ خرداد ۶۸، تا حدود ۵ سال بعد از آن، چنان از رهبری ایشان حمایت می‌کرد که نه فقط به ولایت مطلقه فقیه در شورای بازنگری قانون اساسی رأی داده‌بود بلکه اختیار ولی فقیه را در حد تعطیل کردن توحید بالا برده بود) با رهبر معظم انقلاب می‌گوید 🔻 ... : آقای آذری قمی چرا از روزنامه رسالت بیرون آمد؟ : آقای خامنه‌ای جلساتی را روزهای چهارشنبه در بیت داشت که در این جلسات فقهای بزرگ، از جمله فقهای شورای نگهبان شرکت می‌کردند.. از آقای هم دعوت کرده بودند که بیاید و در آنجا بحث‌های عمیق فقهی [خودش] را مطرح کند. اما ایشان نرفت! از سویی امام که فوت کرد ایشان گفت آقای خامنه‌ای هم است و هم است ولی با آقا می‌کرد. حتی می‌گفت: ایشان نباید به استفتاءها پاسخ دهد! آقای که رفیق آقای آذری بود به ایشان می‌گفت مگر شما ایشان را به‌عنوان فقیه قبول ندارید؟! خب وقتی شخصی فقیه است چطور می‌تواند به استفتاءها و سؤالاتی که از او می‌شود پاسخ ندهد؟ وقتی هم این سؤالات به حدّ معینی می‌رسد این فقیه دیگر مرجع تقلید به حساب می‌آید؛ یعنی کسی‌که مثلاً دوهزار سؤال فقهی از او پرسیده شده و به آن‌ها پاسخ داده است پس حتما عده‌ای می‌خواهند از او تقلید کنند و دیگر این فرد است! [البته] آقای خامنه‌ای هم از روز اول که نگفت من مرجع هستم. اما فقاهتش را همهٔ علما از جمله آقای آذری قمی تأیید می‌کردند.. آقای آذری قمی هم بعد از فوت و مراجعی چون آیت‌اللّٰه و داشت! حتی به خودِ من می‌گفت وقتی اسم مرا در رسالت می‌نویسی بنویس آیت‌اللّٰه‌العظمی! 😶 من هم گفتم نمی‌نویسم! اصلاً اختلاف من با ایشان به‌عنوان فردی که اخبار مربوط به ایشان را ویرایش می‌کرد این بود که را به لقب ایشان اضافه نکردم! گفتم ما اصلاً به آقای خامنه‌ای هم عظمی نمی‌گوییم و به همه مراجع می‌گوییم؛ اگر بخواهیم به فقیهی، عظمی بگوییم یعنی اینکه این آدم از همه دیگر مراجع برتر است.. بعد از که به تدریج همه فقها یکی پس از دیگری فوت کردند، [به تلقی خودش←] ایشان ماند و آقای .. آقای آذری می‌گفت آقای شبیری از نظر فقهی از من است اما چون ندارد پس من اعلم هستم! 😶 رفت و در ده اطراف قم برای خودش امام‌جمعه شد و خطبه خواند. و خطبه‌هایش را هم هر هفته برای من می‌فرستاد و من هم آن را در رسالت چاپ می‌کردم.. ولی خوب آقای آذری قمی در حد نبود! علاوه بر آقای ، آقای و بودند.. آمد بیانیه‌ای صادر کرد که مردم شما می‌توایند از این ۷ نفر تقلید کنید که یکی از آنها آقای خامنه‌ای بود.. آقای آذری قمی اختلافش از این‌جا با ما و جامعه مدرسین شروع شد: که آقای خامنه‌ای، نیست! آقای راستی کاشانی می‌گفت اگر تو این را داری من می‌دهم که آقای خامنه‌ای اگر از مراجع فعلی بیش‌تر نباشد، کمتر هم نیست؛ اگر می‌گویی نه، بیا به چهارشنبه‌های ایشان برویم تا آقای خامنه‌ای [برای شما] روشن بشود؛ در آن جلسات وقتی یک نظریه فقهی مطرح می‌شود ما نظر می‌دهیم و ایشان هم نظر می‌دهد؛ آن‌جا سطح علمی ایشان [برای شما] مشخص می‌شود.. ولی آقای آذری قمی گفت: من به آنجا نمی‌آیم.. ♻️ http://www.irna.ir/fa/News/83061169 ↖️ پروژه تاریخ شفاهی ایرنا/ رسالت به روایت انبارلویی(۵) 🗓 ۱۳۹۷/۷/۱۸ 🆔 🔎 @vakavi
🔻درد دلی به بهانه 🔹بعضی رفقای ما از وضعیت اقتصادی و مذهبی کشور گلایه مند بودند و می گفتند با حضور فقیه در رأس امور، این نابسامانی های فرهنگی و اقتصادی به پای اسلام و روحانیت نوشته خواهد شد. نه عزت میماند و نه شکوه دینداری! ❓به ایشان گفتم قبل از انقلاب وضعیت بهتر بود؟! 🔹قبول داشتند که نه! ولی می گفتند چرا فقط به و فکر می کنید؟ راه حل بینابینی هم هست! راه حلی که در آن هم مشکلات به گردن فقیه نیست و هم حرف علماء شنیده می شود. حکومتی که فقیه در رأس نیست ولی حاکم شرائط را برای سلوک فردی و جمعی مؤمنین فراهم می کند. 🔹وقتی از ایشان نمونه میخواستم می گفتند چیزی شبیه ؛ شبیه ! هم عزت و احترام مرجعیت به جای خودش است و نجف و کربلایی وجود دارد که شرائطش به کام مؤمنین است، و هم مشکلات جامعه به گردن فقیه نیست! 🔹این دوستان در ناخودآگاهشان دنبال یک حکومت بودند؛ یعنی فقیه در رأس نباشد ولی حکومت به میل اسلام و مؤمنین باشد. 💎باید در یک جمله خدمت این رفقا عرض کنم که «یافت می نشود، جسته ایم ما!» نه صفویه آن گونه ماند و نه عراق اینگونه است که شما فکر می کنید! 🔹صفویه بعد از مدتی تبدیل به یکی از بی خاصیت ترین حکومت های طول تاریخ شد، شارب الخمری بی لیاقت چون بر مسند امور نشست که نه عزت علما می فهمید و نه رفاه مردم. 👈قرار است مدل بدهیم نه چشم امید به سلائق شخصیِ یک پادشاه یا نخست وزیر خاص دوخته باشیم. و اما‌ عراق! 🔹لابد می دانید که مرجعیت عراق که در کمتر موضعی اعلام نظر می کنند، اعلام نارضایتی از وضعیت موجود نموده اند. جالب است بدانید که نفوذ علماء در قدرت حتی به قدری نیست که بتوانند با جریاناتی مثل و مقابله کنند تا جایی که امثال این جریانات پایگاه های رسمی متعددی در نجف و کربلا دارند! 🔹توجه ایشان را جلب میکنم به ماجرای ! باید بدانیم که اگر دین، قدرت و حکومت نداشته باشد، حتی کربلا و نجفش مصون و به میل مؤمنین نخواهند ماند. ❗️نکته مهم این است که فعلا دولت عراق در دست جریان همسو با مرجعیت است، امان از روزی که بخواهد جریان رأی بیاورد! آن وقت باید بنشینیم و ثمره این مدل حکومتی در رابطه با دین و مرجعیت را نظاره گر باشیم! ✅ پس اگر نگاهمان را از جزئی نگریِ موردی فارغ کنیم و به دنبال یک مدل ماندگار باشیم، نه ارادت به علماء آن قدر ارزشمند است و نه احترام و به ایشان؛ چرا که خروجی های این مدل و سیستم، موردی و اتفاقی هستند و به تجربه، یک را طی خواهند کرد. 👈مقایسه کنید با صدور دین و انقلاب در چهل سال گذشته! 💎 به نظر می رسد مرحوم امام نظریه ولایت مطلقه را کاملا متأثر از تجربه مشروطه تدوین نمودند نه صِرف نظر به مقبوله عمربن حنظله و توقیع شریف. ✅ تجربه ای که فهمید به غیر از فقیه در وسط میدان، دردی از اسلام دوا نخواهد شد و اگر فقیه در رأس نباشد، کسی برای اسلام و علماء دلسوزی نخواهد کرد و سرانجامی جز فاصله گرفتن جامعه از احکام الهی نخواهد داشت. 🍀رحمت و رضوان الهی به روح مجاهدانی همچون و که هموارکننده این مسیر بودند.... ..‌‌‌‌‌......... 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/911671316C274de32b2e
💠 باید باری بر زمین مانده باشد 👈 بیانات رهبر انقلاب، پیرامون سنت در حوزه های علمیه و سیره و امام خمینی و رهبرانقلاب در منتشر نکردن ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ ✴️ من امروز مطلبی را میخواهم عرض کنم که یک نقطه‌ روشن و یک امید است. این مطلب عبارت است از موضع ملّت ایران در مقابل تبلیغات دشمن و حضور در مواضع حسّاس. این ملّت در مواقع حسّاس، از خود عظمت نشان میدهد. مقصود من، قضایای مربوط به رحلت ربّانی الهی، مرحوم آیةاللَّه‌العظمی اراکی است. ✴️ برای این‌که عظمت کارهای بزرگی که ملّت ایران در رحلت مرحوم آیةاللَّه‌العظمی اراکی کرد، درست معلوم و روشن شود، دو، سه نکته عرض میکنم. از اوایل بیماری مرحوم آیةاللَّه‌العظمی اراکی، دشمنان چند مطلب را در تبلیغات خودشان دنبال می کردند. اینها میخواستند با این تبلیغات و حرفهایشان، یک فضای ذهنی در این کشور به‌وجود آورند. ... میخواستند چند مطلب را به مردم بگویند. 1⃣ یک مطلب این بود که وانمود کنند مرجعیّت دیگر آن شأن و مکان همیشگی را ندارد. در گوشه و کنار دنیا چند نفر از آخوندهای بیسواد یا فراری و بدنام و روسیاه را هم پیدا کرده‌اند و اسمشان را «آیةاللَّه» گذاشته‌اند. میکروفونها را جلو دهن آنها میبرند، پولی هم در مشتشان میگذارند؛ میپرسند: «آقا! مرجعیّت مثل سابق در ایران اهمیّت دارد؟» آنها هم میگویند: «نه آقا، مرجعیّت دیگر تمام شده است و مردم به مرجعیّت چندان اهمیّت نمیدهند». قصدشان این بود که موقعیّتِ مرجعیّت را که یک موقعیّت عالی و الهی است و در اعماق جان مسلمین دارای تأثیر و نفوذ است، پایین بیاورند. چون از مرجعیّت چوب و تودهنی خورده‌اند، خواستند از مرجعیّت انتقام بگیرند، نه از یک مرجع خاص. 2⃣ مطلب دومی که میخواستند در ذهن مردم جا بیندازند، این بود که «در سطح کشور ایران، دیگر کسی نیست تا مقام مرجعیّت را در دست گیرد؛ آن علمای بزرگ و آن ریشه‌های قوی دیگر تمام شدند؛ آیةاللَّه‌العظمی اراکی آخریشان بود و تمام شد.» این مطلب را میخواستند جا بیندازند و در این باره مفصّلاً حرف زدند. 3⃣ سومین مطلب این بود که خواستند وانمود کنند ملّت ایران از روحانیّت زده شده است و علاقه‌ای به روحانیّت ندارد. ✴️ روز وفات آن بزرگوار، تهران منقلب شد؛ ایران منقلب شد. واقعیت، بسیار عظیم بود. علّت این است که مردم ایران همچنان مقام والا و عظیمی را برای معتقدند. مردم ایران روحانیّت را از ته دل دوست دارند. البتّه نه هر روحانی نمایی؛ روحانی واقعی و عالم دین را. نه آن روحانینمایی را که دشمن میخواهد به‌جای روحانی در میان مردم جا بزند. مردم از او متنفّرند. مردم علمای واقعىِ دین را دوست دارند. هر وقت در این مملکت یک نغمه‌ی آزادىِ واقعی بوده است، رهبرش روحانیون بوده‌اند. در مراسم تشییع و عزای مرحوم آیةاللَّه العظمی اراکی این را مردم نشان دادند. بنابراین تبلیغات دشمن نقش بر آب شد. ✴️ تبلیغ کردند که در جامعه‌ی ایران، دیگر کسی وجود ندارد که شایسته‌ باشد. مردم در مقابل چشم خودشان دیدند که ناگهان فهرستی از علمای شایسته‌ از طرف خُبره‌های فن منتشر شد. کسانی که میتوانند بشناسند و حوزه‌ها دست آنهاست و قوام حوزه‌ها به آنهاست؛ میتوانند بگویند که چه کسی شایسته‌ است. البتّه آقایان فقط پنج، شش نفر را معیّن و معرّفی کردند. چنین مصلحت دانستند که پنج، شش نفر را بگویند؛ دیگر صد نفر را که نمیشود گفت. امّا من به شما عرض کنم، امروز اگر بخواهیم در حوزه‌ علمیّه‌ی قم کسانی را که لایق اند، بشماریم، از صد نفر هم بیشترند؛ فقط در همین حوزه‌ علمیّه‌ قم. ✴️ مطلب دیگر این‌که شروع کردند کسان خاصّی را به اسم معرفی کردن که فلان کس از همه بالاتر است. بنا کردند برای مردم مسلمان حکم دادن و فتوا صادر کردن! مردم در امر ، از همه جا سختگیرترند. حقّش هم همین است. من هم به شما عرض میکنم: عزیزان من! در امر مرجعیّت سختگیر باشید. مبادا احساسات، شما را به سمتی بکشاند. سختگیر به همان طرق شرعی که وجود دارد، باشید. ✴️ باید از آقایان قم و تهران هم واقعاً تشکّر کرد که فهرست از کسانی درست کردند که مردم میتوانند از آنها تقلید کنند و آن فهرست را به مردم دادند. این آقایان، این‌جا به وظیفه‌ خودشان عمل کردند. البتّه نمیشود گفت آنهایی که اسمشان در آن فهرست نیست، از کسانی که نامشان در فهرست، ذکر شده است، کمترند. عرض کردم اگر شما امروز به قم بروید، حداقل صدنفر را میتوانید پیدا کنید که میشود اسمشان را فهرست کرد و گفت این آقایان جایزالتّقلیدند. ✴️ در باب مرجعیّت، کسانی هستند که با وجود شایستگی، یک کلمه از خودشان اسم نمی‌آورند تا سی، چهل سال میگذرد. بعد از این مدّت به فکر آنها می افتند، پیششان میروند و اصرار میکنند؛ بعد از اصرار، میدهند. ما مثل مرحوم آیةاللَّه‌العظمی اراکی زیاد داریم. امروز در قم کسانی از همین عدّه هستند که شایسته‌ ؛ اما اگر هزاران نفر بروند و بخواهند اینها را به میدان بکشانند، میگویند ما نمیآییم! بحمداللَّه چنین کسانی امروز هستند. کسانی هستند که خودشان را اعلم از همه میدانند، اما بر زبان هم جاری نمیکنند. غالباً مجتهدین خودشان را اعلم از دیگران میدانند اما با وجود این‌که خود را اعلم از دیگران میدانند، حتّی بر زبان جاری نمیکنند. اینها این‌گونه‌اند. حاضر نیستند خودشان را مطرح کنند. حاضر نیستند به میدان بیایند. ✴️ بعد از رحلت مرحوم آیةاللَّه‌العظمی بروجردی، همین بزرگواری که دیدید دنیایی را متوجّه خود کرد و مشت او آن چنان گنجایش داشت که میتوانست بشریّت را در مشت بگیرد، نداد و رفت در خانه نشست. هر چه اصرار کردند، نداد. بنده خودم جزو کسانی بودم که به ایشان عرض کردم. ایشان آن وقت جواب نمیداد و فقط میفرمود: آقایان هستند. تا این‌که بالاخره یک عدّه رفتند و ایشان را وادار کردند. فتاوی ایشان معلوم بود؛ رساله‌ ایشان را تنظیم کردند و بیرون دادند. از این قبیل فراوان است. ✴️ امروز در گوشه و کنارِ حوزه‌ها کسانی از بزرگان هستند که سی یا بیست سال پیش، شایسته بودند که اسمشان آورده شود. اما نه خودشان اسم خودشان را آوردند و نه به آنهایی که میشناختند اجازه‌ این کار را دادند. دیگران هم که نمیشناختند. کسانی که اطراف شبهه‌ اند، بیشترین کاری که ممکن است انجام دهند این است که تعدادی خودشان را چاپ کنند و در خانه‌شان بگذارند، تا اگر کسی مراجعه کرد، بگویند: آقا، این هم ما؛ بگیر و برو. ✴️ یک نکته را لازم است عرض کنم. از برادران و خواهران عزیز خواهش میکنم این مطلب را بدون احساسات گوش کنند. آن روزی که در مجلس خبرگان، بعد از رحلت (ره) بحث کردند چه کسی را انتخاب کنیم و بالاخره اسم این بنده‌ حقیر به میان آمد و اتّفاق کردند بر این‌که این موجود حقیر ضعیف را به این منصب خطیر انتخاب کنند، من مخالفت کردم؛ مخالفت جدّی کردم. نه این‌که میخواستم تعارف کنم؛ من قاطع بودم که قبول نکنم؛ ولی بعد دیدم چاره‌ای نیست. زیرا به گفته‌ افرادی که من به آنها اطمینان دارم، این در من شده است. یعنی اگر من این بار را برندارم، این بار بر زمین خواهد ماند. این‌جا بود که گفتم قبول میکنم. چون دیدم بار بر زمین میماند. برای این‌که بار بر زمین نماند، آن را برداشتم. اگر کس دیگری آن‌جا بود، یا من میشناختم که ممکن بود این بار را بردارد و دیگران هم او را قبول میکردند، یقیناً من قبول نمیکردم. ✴️ در قضیه‌ ، موضوع این‌گونه نیست. بار بر زمین نمی‌ماند. این قضیه متوقّف به فرد نیست. آری؛ آقایان فهرست دادند و اسم این حقیر را هم در آن فهرست آوردند. امّا اگر از من سؤال میکردند، میگفتم این کار را نکنید. بدون اطّلاعِ من این کار را کردند. بعد از آن‌که اعلامیه‌شان صادر شده بود، من خبردار شدم؛ والّا نمیگذاشتم. حتّی من به تلویزیون اطّلاع دادم و گفتم اگر آقایان ناراضی نمیشوند، اعلامیه‌ آنها را که میخوانید، اسم مرا نخوانید. بعد گفتند که نمیشود؛ تحریفِ اعلامیه است. آقایان نشسته‌اند، چند ساعت جلسه کرده‌اند؛ نمیشود. ✴️ من اکنون به شما عرض میکنم: ملّت عزیز! عزیزان من! آقایان محترم و بزرگانی که از گوشه و کنار گاهی به بنده پیغام میدهید که بدهم! بار فعلی من بسیار سنگین است. بار رهبری نظام جمهوری اسلامی و مسؤولیتهای عظیم دنیایی، مثل بار چند است. این را شما بدانید. اگر چند را روی همدیگر بگذارند، ممکن است بارش به این سنگینی شود؛ ممکن است. فعلاً ضرورتی نیست. آری؛ اگر العیاذ باللَّه وضع به جایی میرسید که میدیدم چاره‌ای نیست، میگفتم عیبی ندارد. اما فعلاً آن‌گونه نیست. فعلاً نیازی نیست. بحمداللَّه این همه مجتهدین هستند. البتّه، خارج از ایران حکم دیگری دارد. بارِ آنها را من قبول میکنم. برای خاطر این‌که آن بار را اگر من بر ندارم، ضایع خواهد شد. آن روزی که احساس کنم آقایانی که امروز هستند، میتوانند بارِ خارج را هم تحمّل کنند، آن‌جا باز من کنار میکشم. 📚 بیانات 73.09.23 با تلخیص 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalat
تهدید تلویحی توسط ! 🔴 سرکرده جریان در شبکه ماهواره ای از مقلدین خود خواست که اگر درب های حرم رضوی را بستند، به سمت حرم حمله ور شده و از بستن آن جلوگیری نمایند! تعدادی از هواداران این جریان افراطی از عصر امروط در شهر مقدس قم نیز تجمع کرده اند. قابل توجه است که سران این جریان، برخی از مراجع عظام تقلید را به خاطر تایید نظرات وزارت بهداشت و همراهی با درخواست تعطیلی موقت حرم ها، مقصر معرفی کرده به صورت تلویحی آنها را نیز تهدید کرده اند! شما هم دعوتید به 👇👇 https://eitaa.com/HOJREH14
تهدید تلویحی توسط ! 🔴 سرکرده جریان در شبکه ماهواره ای از مقلدین خود خواست که اگر درب های حرم رضوی را بستند، به سمت حرم حمله ور شده و از بستن آن جلوگیری نمایند! تعدادی از هواداران این جریان افراطی از عصر امروط در شهر مقدس قم نیز تجمع کرده اند. قابل توجه است که سران این جریان، برخی از مراجع عظام تقلید را به خاطر تایید نظرات وزارت بهداشت و همراهی با درخواست تعطیلی موقت حرم ها، مقصر معرفی کرده به صورت تلویحی آنها را نیز تهدید کرده اند! شما هم دعوتید به 👇👇 https://eitaa.com/HOJREH14
🌀 پایان تحصن شیعیان پاکستان پس از پیام مرجعیت 🔹 شیعیان شهر کویته در پاکستان پس از دریافت پیام حضرت آیت الله مکارم شیرازی به تحصن خود پایان دادند. 🔹 رسانه‌های پاکستان گزارش دادند عمران خان نخست وزیر این کشور برای شنیدن مشکلات و صدای شیعیان کویته راهی این شهر شد. 🔹 گفتنی است پس از یک هفته تحصن شیعیان در کویته پاکستان، آیت الله مکارم شیرازی در پیامی از آنان خواستند اجازه دفن کشته‌شدگان را بدهند که مردم این درخواست مرجعیت را اجابت کردند. @Manahejj
⭕️ مقتدی صدر با انتقاد شدید از آیت الله حائری: برای همیشه از صحنه سیاسی کناره گیری می‌کنم 🔹 با انتشار بیانیه‌ای رسمی در واکنش به اعلام کناره گیری آیت الله از ، تأکید کرد که «بسیاری از جمله آقای حائری فکر می‌کنند که این رهبری به لطف یا دستور آنان به دست آمده است در حالی که این به لطف خداوند و فیض پدرمان بوده است». 🔹وی تأکید کرد که « اشرف مقر اصلی مرجعیت دینی بوده و هست» و افزود که هرگز ادعای عصمت یا اجتهاد یا حتی «رهبری» نکرده و صرفا خود را «امرکننده به معروف و نهی کننده از منکر» می‌داند و هدفی جز «اصلاح اعوجاجی که عامل اصلی آن نیروهای سیاسی شیعه بوده‌اند» ندارد و می‌خواسته آنان را «به ملتشان نزدیک کند». 🔹صدر افزود: «با اینکه می‌دانم کناره‌گیری آیت الله حائری و صدور این بیانیه به اراده شخصی وی نبوده، اما من نیز اعلام می کنم که دیگر در امور سیاسی دخالت نخواهم کرد و از اکنون به طور کامل از عرصه کناره‌گیری می‌کنم و همه دفاتر وابسته به خود جز مرقد و موزه و مؤسسه میراث خاندان صدر را مسدود می‌کنم»./کانال بینش راهبردی @talabeyeenghelabi