#جمعه_های_مهدوی
#تاسوعا
یک عمرتو زخم های مارو بستی
هرروز کشیدی به سر ما دستی
هفته که به جمعه میرسدآقاجان
ماتازه به یادمان می آید هستی
"اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم"
(ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ...)
•▪💠🔐 تلــــــه گـــــرام 🔐💠▪•
🆔 http://eitaa.com/talehgram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تاسوعا
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...
#حاج_قاسم_سلیمانی
•▪💠🔐 تلــــــه گـــــرام 🔐💠▪•
🆔 http://eitaa.com/talehgram
#اشرافی_گری
❌خاطرات هاشمی از عزاداری خانوادگیش در روز تاسوعا و عاشورا!
📌یکشنبه 30 تیر 1370 (تاسوعای حسینی):
«با هلیکوپتر به سد لتیان آمدیم. بچهها هم تا ظهر کمکم رسیدند. مهدی و فاطی نیامدند. هوای خوبی دارد. عصر همراه بچهها، خواستم اسکی روی آب یاد بگیرم. کمی دنبال قایق کشیده شدم. بدنم آمادگی برای چنین ورزشی ندارد. گرچه آسان است.
آب لتیان پایینتر از سطح آن در سال گذشته است. یک نفر چینی پیشبینی کرده است که ساعت 8 امروز زلزلهای به قدرت 8/6 ریشتر در تهران روی خواهد داد. به همین خاطر بسیاری از مردم از تهران سفر کرده یا از خانه بیرون رفتهاند... آمدن ما به لتیان هم بیارتباط با این نیست. گرچه خودم اصلاً قبول ندارم فقط به خاطر بچهها آمدم.»
📌دوشنبه 31 تیر 1370 (عاشورای حسینی)
امروز عاشورا است. تا ساعت هشت و نیم صبح خوابیدم. روز را به «استراحت» و انجام کارهایی که با خودم به «لتیان» برده بودم، گذراندم. نزدیک غروب به خانه برگشتم!
•▪💠🔐 تلــــــه گـــــرام 🔐💠▪•
🆔 http://eitaa.com/talehgram
#خاطره_بازی
#اخلاص
#هیئت_امام_زمانی
😔روضه ای که قبول شد 😭
مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام خمینی (ره ) میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟
گفتم:دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم.
میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟
چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند.
سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند.
سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم
السلام علیک یاابا عبدالله...
دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم...
شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا" به خواب رفتم.
وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمود؛ آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود؛
نیتت خالص برای ما نبود.
برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی....
آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم!
گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟
خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟
میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس با اخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود.
بنازم به بزم محبت که در آن
گدایی و شاهی برابر نشیند.
📚 منبع؛
کتاب خاطرات مرحوم کوثری (ره)
🍃یـــاوران مهــــدی عج🍃
📢 http://eitaa.com/yavaran1435
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #تاسوعا
🏴 تاسوعای حسینی و گرامیداشت شهادت حضرت عباس علیه السلام
تسلیت باد 🍂
🍃•▪💠🔐 تلــــــه گـــــرام 🔐💠▪•
🆔 http://eitaa.com/talehgram
15.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تاسوعا
#بسیج
#ورزش
قوّ عَلي خدمتك جوارحي
آماده سازی گروه رزمی بسیج محله
تشکر ویژه از حضور اساتید ارجمند آقایان صمدی و شیخی جهت وقت گذاری مناسب و دراختیار قراردادن باشگاه
#معاونت_عملیات_بسیج_حوزه۱۷
۹۹/۰۶/۰۷
•▪💠🔐 تلــــــه گـــــرام 🔐💠▪•
🆔 http://eitaa.com/talehgram
#بصیرت
قلمت بشکند ای تاریخ اگر ننویسی که قانونمداران چه کسانی بودند و خوشگذرانهای بحرانها چه کسانی!
قلمت بشکند اگر ننویسی یک بیماری فراگیر به ایران آمد عدهای به توصیهها گوش ندادند و از شمال خود نگذشتند ولی آنطرف که همیشه هجمهها علیه هیئتیها بود تمام قد بر قوانین و محدودیتها احترام گذاشتند
•▪💠🔐 تلــــــه گـــــرام 🔐💠▪•
🆔 http://eitaa.com/talehgram
#تأمل
فقط گُل هیئتی ها خار داره دیگه...
بازم دَم همه هیئتی ها گرم/ یاعلی مدد
#التماس_تفکر
•▪💠🔐 تلــــــه گـــــرام 🔐💠▪•
🆔 http://eitaa.com/talehgram
#عاشورا
#شب_دهم #عاشورا #محرم🥀
امشب همه در حال خضوعند و خشوع
تازه غمشان میشود از صبح،شروع
هرکس به دعایی شده مشغول،ولی
زینب شده ذکرش "مکن ای صبح طلوع"
#مکن_ای_صبح_طلوع😭🥀
#شهادٺ_سالار_شهیدان💔
#امامحسین_ع_تسلیٺ_باد🏴
#علامه_امینی صاحب #کتاب شریف #الغدیر #شب_عاشورا برای #امام_زمان(عج) #صدقه کنار می گذاشتند و می گفتند:
امشب #قلب آن حضرت در #فشار است.
•▪💠🔐 تلــــــه گـــــرام 🔐💠▪•
🆔 http://eitaa.com/talehgram
🏴🎙گزارش ساعت به ساعت روز #عاشورا بر اساس مقاتل (عاشورای ۲۱ مهرماه ۵۹ شمسی)
🕐 حدود ساعت ۱۳
🏴شهادت حضرت علی اکبر (ع)
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، #حضرت_علی_اکبر پسر امام حسین(ع) بود. البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
•▪💠🔐 تلــــــه گـــــرام 🔐💠▪•
🆔 http://eitaa.com/talehgram
تله گرام
🏴🎙گزارش ساعت به ساعت روز #عاشورا بر اساس مقاتل (عاشورای ۲۱ مهرماه ۵۹ شمسی) 🕐 حدود ساعت ۱۳ 🏴شهادت حض
🏴🎙گزارش ساعت به ساعت روز #عاشورا بر اساس مقاتل (عاشورای ۲۱ مهرماه ۵۹ شمسی)
🕑 حدود ساعت ۱۴
🏴شهادت حضرت عباس(ع)
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. #عباس (ع) اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.»
•▪💠🔐 تلــــــه گـــــرام 🔐💠▪•
🆔 http://eitaa.com/talehgram