▪️دلنوشته حجت الاسلام صفری 📝به یاد برادرم #سید_مصطفی_مدرس_مصلی 🔸و من در شگفتم از عظمت نبی مرسلی که این چنین پیامش «جانهای جویایی شدن» را از پس قرنها بر «بودنهای کم» می شوراند و دلهای خشک بایر را به گلستان دایر مبدل می سازد.... 🔹این چه «اکسیری» است که چون بر «مرده» خوانندش زنده وگوینده شود، چون بر «زنده» خوانند بی قرار و پوینده شود و چون بر«خفته» خوانندش بیدار و بالنده شود...؟! 🔸سرّش چیست؟ نمیدانم! ولی آنچه روشن است، مبعوث این رسالت عظیم خود «برافروخته ی برانگیخته ای» بود که پیام «رب العالمین» ابتدا جان او را روشن و شعله ور ساخت زان پس این "نبی مبعوث" به هر دل تاریک بیغوله ای که رسید نوری در جان مردگان و خفتگان و غافلان انداخت که سلمانها و مقدادها و ابوذرها و ... پدید آمدند... ❇️و چه اعجازی از این بالاتر که «انسانی» ساخته شود... 🔸اما این نور که از «حراء» تابید و در «اسراء» یکی شد پشت دیوار زمان نماند و تاریخ را در نوردید، هر جا، جان شیفته ای دید در آنجا خانه گزید و قبله ی عالمی و آدمی کرد ... و این دعوتی است که بوده و هست و خواهد بود ... 🔹«بعثت» آری این بعثت نه مخصوص زمانی است و نه مخصوص مکانی، هدیه ایست، عطیه ایست که رب العالمین منت نهاده و بر انسان عرضه داشته... . 🔸و «خمینی کبیر» این وارث نبی و ولی الهی دل بر این خورشید تابان گشود و بر این صلا لبیک گفت و «بیعت» به دل کرد و «مبعوث» بر جهانی شد و ندای «قوموا لله» سر داد، در عصری که می رفت در ظلمت تاریک جهانخواران به حیرتی دائمی دچار شود، دست خدا از آستین این مرد بزرگ دوران تابید و ید بیضایش ظلمتکده کفر را در هم شکست و کار کفرستان را یکسره کرد ... . 🔹و اکنون این «دعوت» جاری است و هرکس جان در این جریان یکی کند، «توحید» در او روشن خواهد شد و وجودش ذی اثر خواهد شد که «لا موثر فی الوجود الا الله» و «ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی» کافی است یکی شود و از جام وحدت سر کشد... . 🔸و چه شوق انگیز است جهانی که جانهای ناب «موحدین» به مشاهده اش نشسته اند، روح های رهیده و وارسته از بند زندان و نشسته به تماشای "اسماء" و "صفات الهی" ... . که جز زیبایی نمی بینند و غصه ناک از اینکه دیگران چه نشسته اند و چه به بطالت ایام میگذرانند ... 🔹و مصطفای ما یکی از آنان بود که هم «اقرأ» شنید و هم «قوموا» را هم «یعلّمهم» را شنید و هم «یزکّیهم» را. او هم «اشدّاء علی الکفار» را شنید و هم «رحماء بینهم» را، او هم «آیات مکی» را خواند و هم «آیات مدنی» را او همه را شنید و این چنین بود که تمام وجودش مومن به "مکتب توحیدی انقلاب اسلامی" شد... ❇️و چه اعجازی از این بالاتر که «انسانی» ساخته شود... 🔸او تن به «مکتب روزمرگی» نداد و دل بسته «مکتب قیام لله» بود و جانش با جان انقلاب متحد شده بود. 🔹او خود را و تمام خویشتنش و خواسته اش را در «قامت انقلاب» دیده بود و با دردهایش درد میکشید و با زیباییهایش میشکفت و خود را فرزند «انقلاب» میدانست که باید ولی الهی را در مأموریت «الانقلاب» یاری کند... 🔸و "انسان انقلابی" بس عجیب موجودی است، "انسان انقلاب" انسان «خود» نیست، نه مدارش و نه حرکتش نه میلش و نه سیرش و نه منشش رنگ «خود» به خود ندارد بل همه رنگ خداست « صِبْغَةَ اللَّهِ و َمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»، انسان انقلاب انسان زیباییست که با اینکه یک رنگ است ولی واجد تمام رنگهاست چون اشعه ی خورشید که چون رُخ باز نماید تمام رنگها از او پیدا شود. 🔹انسان انقلاب اسلامی «مبعوث به تحقق» است، که عرصه ماموریتش تمام تاریخ است و او در این ماموریت فرازمانی و فرامکانی می اندیشد و اینگونه شاکله اش شکل گرفته است... . انسان انقلاب را مگر میشود به بند کشید نه ... خام اندیشی است اینها ... 🔸او که از بودن در "مقیاس فرد" رها شده بود و در "جهان انقلاب اسلامی" تولدی دوباره یافته بود فهمش و میلش و شوقش و همتش و فعلش افق گشا بود چون او بر "اعراف انقلاب" نشسته بود و "علم دعوت" به دست تا برزخیان گرفتار در خویشتن را به گذر از «فردیت» و «قیام لله» و یکی شدن دعوت کند. او آنچه از ندای فطرت است و منسیّ، به یاد آورده بود و دفائن عقلش را به مدد تمسک به ولی الهی در معرض إثاره قرار داده بود و در مسیر شدن به سرعت در حال سیر بود... 🔹و کسی که بر "میثاقی" که انبیاء لبیک گفتند لبیک گوید و «قیام لله» کند باقی است به «وجه الله» و کسی که نصرت ولی الهی در سر دارد، نصر الهی همراه اوست، و فانی کسی است که اینگونه نیست... . 🔸و ما اما نمیدانم که مرده ایم یا خفته یا بیدار نیم مست و ره گم کرده که در هر صورت او چراغی است بر جوینده ره گم کرده که چه بجوید چه سان بجوید ... . ❇️و چه اعجازی از این بالاتر که «انسانی» ساخته شود .... 🔹مبعث 1444 قم المقدسه —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi