💢تفاوت نگاه به الگوهای توسعه در غرب و جهان سوم
✍مهدی مظفرنیا
#الگوها
#تمدنسازی
#توسعه_و_پیشرفت
🔸الگوهای توسعه در غرب به دنبال ساختِ جهانِ سومی، ملحق به تاریخ تجدد بود و فهمی از جهان سوم و علت توسعه نیافتگی آن و چیستی توسعه داشت که همان صورت محقق زندگی غربی بود. جهان توسعه یافته میدانست که ما خود نمیتوانیم توسعه بیابیم، لذا در اثر تجربۀ تاریخی هم فهم خود را ارتقا بخشید و هم تئوریهای خود را تغيير داد و هم برنامهریزی و شاخهها را تکامل داد تا ما بدانیم چگونه باید طی طریق کنیم.
🔸نزاع تئوریک در غرب بر سر توسعه گره خورده با شرایط عملی است، نه اینکه همانند ما به واسطۀ نقد مبانی آنها و رها از بستر عملی به نزاع بپردازند، و به همین سبب الگوهای آنها در شرایط تاریخی متفاوت، متفاوت طرح شدهاند، نه مانند ما که الگوها را فارغ از شرایط تاریخیِ طرحشان، به مثابه مدلهای انتزاعی و مطلق مورد بحث و بررسی قرار میدهیم و قصد انتخاب و گزینش میان آنها داریم. غرب میدانست که چگونه تصویری از ما برای آینده دارد، اما ما هنوز در مدل #ترکیه و #ژاپن_اسلامی و ... گیر کردهایم. او میدانست چه انتظاری از ما دارد و قرار است چگونه باشیم واز این رو، در برابر وضع عملی ما و #اتوپیای خود رفت و برگشت مینمود تا تئوری و الگوهای خود را بسازد و تغییر دهد. اما ما میان کدام دو وضعیت به ساخت تئوری پیشرفت دست مییازیم؟
🔸علىالظاهر میان نسبت یک طرفۀ علم و جامعه، اشکالی نیست. ولی فکر و اندیشه #توسعه در غرب و تئوری آن در چنین فضایی که ما داریم تولید نشده است. الگوهای توسعه در غرب در اثر #تجربۀ_تاریخی تغییر کردهاند؛ این تغییر تاریخی، نه تكامل الگوها بلکه درک شرایط جدید تاریخی جهان و به نسبت آن، فهم دیگری از چیستی و چگونگی توسعه بوده است، و در نهایت، شاخصهای توسعه در بستر درک توسعه مدام تغییر کردهاند و برنامهریزی توسعه را از حوزهی فنی اقتصادی به حوزه فرهنگی اجتماعی و حتی بومی تحوّل داده است. پس تجربه و آزمون آنها با تجربه و آزمون ما متفاوت است؛ تجربهای است که مدام نسبتِ نظر با وضعِ عملی را تنظیم میکند، و برای ما بالعکس، تجربهای است که وضعِ عملی را با نظر تنظیم میکند.
🔸لذا به مهندسی اجتماعی نزدیکتریم و شاخصها را بهعنوان افسار جامعه میخواهیم، در حالی که شاخص توسعه نه برای تغییر، بلکه ارزیابی وضعِ عملی پیشنهاد شدهاند. شاخصها همان توسعه نیستند بلکه در پایینترین مرتبۀ نظام معرفتی توسعه برای سنجشاند و در صورتی در جای خود قرار دارند که معنای خود را از حقیقت توسعه اخذ کنند و خود منفک از ماهیت توسعه ابزارهایی معلقاند. شاخصهای توسعه برای اندازهگیری آنچه که غرب از توسعه، یافته بود و میفهمید کارآمد بود، در حالی که ما بالعکس با شاخص به دنبال بافت معنای توسعهایم.
🔹نقل از کانال گفتمان نخبگان علوم انسانی با اندکی ویرایش
@gnoe_ir
ا—-------------------------------—ا
@tamadone_novine_islami