eitaa logo
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
219 دنبال‌کننده
370 عکس
66 ویدیو
24 فایل
مدیر کانال: جواد بهروزفخر @javad_behruzfakhr
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️برای هموار کردن مسیر پیشرفت و تمدن‌سازی نوین اسلامی چه‌کنیم؟ ✍...جواد بهروزفخر «هیچ فردی به رشد وجودی و شخصیتی نمی‌رسد تا زمانی که خودش بخواهد و تصمیم بگیرد که هر تجربه‌ی زندگی را به یک فرصت یادگیری تبدیل کند...»* 🔸یک جامعه‌ هم این‌طور است، وقتی می‌تواند وارد فرایند و شود که احساس نیاز به دانایی به یکی از ویژگی‌های پایدار آن تبدیل شود و عطش به آگاهی و تمنای یادگیری در آن نهادینه گردد. قطعاً چنین جامعه‌ای خواهد توانست در مسیر پیشرفت و تمدن‌سازی با شتاب و سرعت بیشتری گام بردارد. 🔸حال سوال این است که چگونه می‌توان احساس نیاز به دانایی را در جامعه افزایش داد؟ چه چیزی می‌تواند به افزایش عطش به آگاهی و نهادینه کردن یادگیری در جامعه کمک کند؟ 🔸پیشنهاد می‌کنم در سال 1397، برای این‌گونه مسائل بدنبال تولید راه‌حل‌های عملی و اجرایی باشیم تا بتوانیم مسیر پیشرفت و تمدن‌سازی نوین اسلامی را برای پیمودن هموارتر کنیم. 🔹: *جمله‌ای اقتباس شده از کانال تحلیل اجتماعی. ا—--------------------------—ا https://telegram.me/tamadone_novine_islami
جامعه‌ای که اندیشه‌ی و را در سر می‌پروراند، به ناچار باید در محضرِ زانو بزند و در جست‌وجوی یافتن راه‌های کمال و سعادت و پویایی برآید. بی گمان بالندگی فردی و اجتماعی در سایه تلاش و آگاهی و ایمان و عمل فراهم می‌آید و این همه در پرتو کتاب‌های ارزشمند و مفید در جان و اندیشه انسان نفوذ و رسوخ می‌کند. @tamadone_novine_islami
⭕️دلایل تفاوت ماهیت تمدن غرب و تمدن اسلامی 🔻؛ عضو هیئت علمی گروه فرهنگ پژوهیِ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی: 🔸«مبانی دارای اجزایی است؛ این مبانی شامل سه جزء ، و می‌شود که در نیز اساس شکل‌گیری، همین سه مبنا است و سبب می‌شود . 🔸 حاصل سیصد سال تلاش غرب برای بوده است، این تمدن با این سابقه و پیشرفت در علم و تکنولوژی، کمک‌های زیادی به بشر کرده است، اما در کنار این خدمات، دارای بود که گریبانگیر بشر شد و این سوال را مطرح کرد که آیا می‌توان بر مبنای دانش بومی و ، تمدنی را ایجاد کرد که دارای تمدن غرب نباشد؟ 🔸ما معتقد هستیم بر اساس ، و شکل می‌گیرد و این مبانی سبب شکل‌گیری کلان پیامدهایی می‌شود که دارای اقتضائاتی هستند بطوریکه براساس اقتضائات روش‌ها شکل می‌گیرند. بنابراین چون مبنای رویکرد غرب با رویکرد اسلامی متفاوت است در نتیجه؛ لزوماً باید با متفاوت باشد، چنانچه حتی در تمدن‌های دیگر باستانی، شاهد غیریَّت در گذشته بوده‌ایم. 🔻کلید‌واژه: https://eitaa.com/tamadone_novine_islami ا---------------------------------------------ا 🔻لینک کانالِ «به‌سوی تمدن نوین اسلامی» در پیام‌رسان‌ : http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
جامعه‌ای که اندیشۀ و را در سر می‌پروراند، به ناچار باید در محضرِ زانو بزند و در جست‌وجوی یافتن راه‌های کمال و سعادت و پویایی برآید. بی‌گمان بالندگی فردی و اجتماعی در سایه تلاش، آگاهی، ایمان و عمل فراهم می‌آید و این همه در پرتو کتاب‌های ارزشمند و مفید در جان و اندیشه انسان نفوذ و رسوخ می‌کند. 📚📚📚📚📚📚📚📚 @tamadone_novine_islami
💢قاجاریه و مرگ اندیشه تمدن‌ساز! روی کار آمدن قاجاریه در ایران، مصادف است با انقلاب_صنعتی قرن ۱۸ و رشد جهشی و چشمگیر غرب در عرصه‌های مادی؛ این امر موجب شد تا فاصله غرب و ایران، عمق زیادی پیدا کرده و حسرت پیشرفت و ترقی را به ویژه به دل نخبگان عصر قجری بگذارد؛ به همین جهت، پرسش از عقب‌ماندگی یعنی چرایی عقب‌ماندگی، به مهمترین پرسش دوره قاجاریه تبدیل شد و دو پاسخ عمده به این سؤال داده شد: که عامل این عقب‌ماندگی را فرهنگ و سنن ایرانی و به ویژه دین معرفی می‌کرد، و که عامل این عقب‌ماندگی را فاصله گرفتن از ظرفیت‌های حقیقی اسلام و غرب‌گرایی کور و افراطی‌گرایانه توصیف می‌کرد. البته هرچند مُوضع معتقدان به منطق پیشرفت و تعالی اسلامی از جهات علمی به مراتب از غرب‌گرایان و دین‌ستیزان قوی‌تر بود، در عمل و البته با کمک سفارتخانه‌های روس و انگلیس در ایران، نه فقط تفکر غرب‌گرایی در ایران مسلط شد بلکه اندیشه تسلیم و وادادگی در برابر غرب، و تبدیل غرب به قبله پیشرفت را در ساختار سیاسی و حتی معرفتی ایران نهادینه کرد؛ از این رو، نه تنها با پایان صفویه دوره افول و غروب مجدداً آغاز شد، که باید گفت در این مقطع، اندیشه قیام و نیز به محاق رفت و این شرایط سخت و شکننده تا تشکیل نهضت امام خمینی (ره) و پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت. 🔹: کتاب تمدن نوین اسلامی؛ درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی، ص 81 و 82. ا------------------------------------------ا کانال به‌سوی تمدن نوین اسلامی 🌐https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(7) 🔻اثرگذاری و فراگیری دو عنصر کلیدی در خصوص تمدن‌های برجسته (2) 🔸از طرفی، بعضی دیگر مانند هابز، مؤلفه اصلی در شکل‌گیری تمدن‌های برجسته، اثرگذار و فراگیر را توسعه سیاسی و سبک زندگی معرفی می‌کنند که البته طبعاً منظور، توسعه سیاسی و سبک زندگی مدرن و غربی است. با این دیدگاه، جوامع متمدن به جوامعی اطلاق می‌شود که نُرم‌های غربی را به صورت یکپارچه پذیرفته باشند؛ در این منظر، هر جامعه‌ای غیر از این جوامع، متمدن محسوب نمی‌شوند حتی اگر به برخی اصول مانند مردم‌سالاری پایبند باشند؛ از طرف دیگر، باید دید توسعه سیاسی یا سبک زندگی بدون سایر مناسبات اجتماعی چقدر در با توفیق روبه‌رو خواهند بود؟ چیزی که امروز در جوامع غربی با عنوان سطحی شدن اندیشه و فرهنگ و یا خالی شدن اقتصاد از فرهنگ قابل بحث و بررسی است. 🔸برخی نیز مانند دورکیم و مارس موس، این عنصر را محیط اخلاقی معرفی می‌کنند که سازنده یک کل واحد باشد. با این‌حال، مشخص نیست عنصر اخلاقی در شرایطی که با نسبیّت گره خورده و فاقد تکیه‌گاه محکمی چون عقل فطری است، چگونه می‌تواند یک کل واحد را تشکیل دهد و این كل واحد تا کجا از خود صیانت خواهد کرد؟ 🔸افراد دیگری مانند آنتونی پاکدن این مؤلفه را بروز آزادانه استعدادها یا همان تحقق آزادی توصیف می‌کنند. به یقین آزادی در شکل‌گیری نقش منحصر به فردی دارد اما واقعیت‌ها نشان میدهد آزادی بدون اخلاق و عدالت نمی‌تواند دوام و بقای خود را تضمین کرده و منجر به ظهور اَنواعی از استبداد و خودکامگی نشود؛ از این رو، خیلی مهم است تا با قبول اصالت عدالت، مدلی از آزادی ارائه شود که با اخلاق و عدالت قابل جمع باشد. آنچه مسلم است، مدل‌هایی که امروزه با اهتمام نظریه‌پردازانی نظیر جان رالز به منظور مواجهه با چالش بی‌عدالتی در غرب ظاهراً درپی پیوند آزادی و عدالت ارائه شده است نتوانسته توفیقی در این جهت داشته باشد و همچنان اخلاق و عدالت را قربانی آزادی می‌کند. 🔸همچنین، افرادی مانند گالینگوود بر روی تأکید دارند؛ حقوقی که از نظر او، بدون تهدید، اجبار فیزیکی و حتى اجبار اخلاقی، اعضای جامعه را به سمت قانع کردن هم در رقابت آزادانه سوق دهد. چه بسا منظور گالینگوود از حقوق مدنی، همان قرارداد اجتماعی باشد که مبتنی بر منافع سیال اعضای جامعه شکل می‌گیرد؛ در واقع او می‌خواهد بگوید که مؤلفه کلیدی، رقابت آزادانه است اما رقابت آزادانه بدون حقوق مدنی با این مختصات، منتفی است. حال باید پرسید که این حقوق با تکیه‌گاه ضعیف و جوهر سیالی که دارد چگونه تضمین کننده رقابت آزادانه خواهد بود. 🔸در هر حال، به نظر می‌رسد اگر عنصر اصلی برجسته، اثرگذار و فراگیرشدن یک تمدن را ترقی و پیشرفت بدانیم، به بیراهه نرفته‌ایم؛ در واقع عامل اصلی حیات و پویایی یک جامعه و به‌حرکت در آوردن آن به سمت مقصد، پیشرفت است اما بحث بر سر این است که اولاً، منظور از ترقی و پیشرفت چیست؟ و ثانياً، این پیشرفت چه لوازمی دارد؟ شاید بتوان مفاهیمی مانند امنیت، صلح، همکاری، آزادی، اخلاق و حتی عدالت را ذیل پیشرفت و با عنوان لوازم این پیشرفت بررسی کرد. ... 🔹منبع: کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی" درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی صفحه 26 و 27. ا—--------------------------—ا @tamadone_novine_islami
💢جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (1) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (108) 🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی ✅جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی بحث بر سر این است که اراده انسانی چه نقشی در تأسيس تمدن‌ها دارد؟ اساساً تمدن‌ها زایشی هستند با ساختنی؟ برخی بر این باورند که اراده انسان در تاریخ و جامعه هضم می‌شود و از این روی، اساساً ، ساختنی نبوده و جریان زندگی عادی مردم مسلمان ، اگر به شکوفایی رسید، آن را ایجاد خواهد کرد. در مقابل، برخی دیگر بر این باورند که تنها با برنامه‌ریزی ، ریل‌گذاری و ایجاد الگوهای عملی و نقشه راه، می‌توان به سوی تمدنی در تراز آموزه‌های اسلامی حرکت کرد. 🔸در این بخش، ابتدا اجمالی از نظریه‌هایی که به نسبت اراده انسانی و سخن گفته‌اند، ذکر خواهد شد و در نهایت، نظریه مختار نیز تقديم می‌شود. در نگرش سنتی از علم (سنت در نگاه ما متفاوت از سنت در تفکر غربی است) که در اروپا با عنوان نگرش‌های پوزیتیویستی شهرت دارد، گونه‌ای نسبت اراده آدمی و بررسی شده که در سنت‌های فکری بعد، مورد نقد و بررسی و انکار واقع شد. 🔸۱) در دیدگاه مبناگرایانه در علم، فرآیند تولید دانش و کسب معرفت، از سویی بر پایه اصول ثابت و همیشگی استوار است و از سوی دیگر، دانشمندان با مراجعه به واقعیت‌های جهان هستی، به کشف و استنباط قوانین ثابت و همه‌جایی و همگانی می‌پردازند. در این دیدگاه، علوم عقلی بر پایه مبانی مشخصی استوار می‌شود و علوم تجربی، به کشف حقایق ثابتی در جهان هستی می‌پردازد. بنابراین نه تنها اصول و مبانی علم، ثابت و متعین و مشخص است، حتی دستاوردهای علمی هم حکایت از واقعیت جهان هستی داشته و از این روی، از ثبات و پایداری برخوردارند. ... 🔹: متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛ جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی، قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 118. ا—--------------------------------------—ا @tamadone_novine_islami
💢رابطۀ اسلام و ایران؛ رویکرد تمدنى‏ ✍حجت‌الاسلام دکتر محسن الویری 🔸نظریه‏ پردازان ، عوامل مختلفى را براى شکل‏گیرى یک تمدن برشمرده ‌اند و گاه به تأثیر باورهاى دینى در فرایند توسعه و پیشرفت تمدن توجه داشته‏‌اند؛ ولى به عنوان جوهرۀ تمدن، هنوز جایگاهى شایسته در این نظریه‏‌ها نیافته است. از سوى دیگر دربارۀ نقش و رسالت دین اندیشمندانِ دین‏‌شناس و جامعه ‌شناسانِ دین دیدگاه‏‌هایى متفاوت ارائه کرده ‌اند. 🔸اگر را نیز در حیطۀ هدایت که رسالت اصلى دین است، بدانیم؛ آن گاه می‌توانیم از توانمندى دین و آموزه‌هاى دینى در حوزۀ تمدن‌سازى و سازوکار آن سخن به میان آوریم. آموزه‌هاى دین در حوزۀ تمدن‌سازى با هر قوّت و توانى که باشد، بسانِ بذرى است که اگر در محیطى مناسب افشانده نشود عینیت و تحقق بیرونى نخواهد یافت. 🔸بررسى وضعیت ایران قبل و پس از ظهور اسلام و نیز بررسى وضعیت جامعۀ یکپارچۀ اسلامى پیش‌وپس از گرویدن ایرانیان به این جامعه می‌تواند ما را به سمت درکى کلى ‏از تعامل آنها رهنمون باشد. مطالعات تاریخى نشان می‌دهد که یکى از سرزمین‌هایى که اسلام توانست توانمندى خود را براى تمدن‌سازى در آن به اثبات برساند، بود. در نگاهى کلی می‌توان گفت برترین خدمت ایران به اسلام فراهم ساختن زمینه‌ای براى تجلّى قدرت تمدن‏‌سازى دین بود و از جمله خدمت‌هاى اسلام به ایران نیز جهت‌دادن به توان تمدنى ساکنان این سرزمین کُهن بود. 🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید: http://hiq.bou.ac.ir/article_8020_b36aaa52c33be11fa5752734b4381f56.pdf ا—--------------------------—ا @tamadone_novine_islami
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (110) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (3) 🔸در اوایل قرن نوزدهم، دانشمندان علوم اجتماعی هم چون که پدر جامعه‌شناسی شناخته شده است، یا و که بزرگان کلاسیک جامعه‌شناسی محسوب می‌شوند، به دنبال کشف قوانین جامعه رفتند و به تعبیر کنت، فیزیک اجتماعی تأسیس شد. فیزیک اجتماعی همان جامعه‌شناسی است که قرار است هم‌چون دیگر علوم تجربی، قوانین جامعه را کشف کند تا قدرت کنترل، پیش‌بینی و هدایت اجتماعی پیدا کنند. بنابراین به زعم اینان، همان‌طورکه طبیعت دارای قانون است‌، اجتماع هم دارای قانون‌هایی ثابت است که از راه تجربی و مطالعات آماری قابل کشف و کنترل است. دانشمند با قوانین مذکور، ۱. آینده را پیش بینی می‌کند، ۲. طبیعت و جامعه را کنترل و مهار می‌کند و ۳. جامعه را مطابق اهداف خودش می‌سازد. 🔸در این دیدگاه نیز در همان جهت کشف قوانین طبیعت و جامعه و انباشت علم و تغییر در طبیعت و کنترل اجتماعی معنا می‌شود. در این نگرش، انسان با اراده‌ای که در طول تاریخ، برای کشف حقایق و علم ورزی به خرج می‌داده، مسیری را می‌پیماید که روزبه‌روز بر علم و دانش او افزوده می‌شود، تا جایی که بردیگر کرات و آسمان و زمین تسلط یافته و یک تمدنی متکی بر علوم پایدار عقلی و تجربی تأسیس می‌کند. بنابراین، جوامع انسانی، در اختیار و است. 🔸 افراد و آحاد انسانی، تحت کنترل مدیریت وهدایت دانشمند علوم اجتماعی قرار می‌گیرند. این نگاه تقریبا تا ۱۹۶۰ میلادی در اروپا و مجامع علمی غرب مسلط بود و تمدن امروزین غرب، محصول چنین نگرشی است. با ظهور جریان‌های قاره‌ای و جریان‌های مارکسیستی که در مکتب فرانکفورت به وحدت می‌رسند، دیدگاه مکتب وین و جریان و رویکردهای مبناگرایانه، بیش‌از‌پیش در مجامع علمی غرب، تضعیف شد و از مرجعیت فکری و علمی افتاد. حتی نقدهایی که خود پوزیتیویست‌ها مثل پوپر نسبت به وارد آوردند، لطمه‌های اساسی بر پیکره مبناگروی بود، چراکه تفکر عقلی از پیش به حاشیه رانده شده بود و علوم تجربی آخرین سنگر مبناگرایی قلمداد می‌شد. ... 🔹: متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛ جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی، قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 119 و 120. ا—--------------------------------------—ا @tamadone_novine_islami
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (112) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (5) 🔸۲- ۲) مارکسیسم نگرش دوم نگرش جریان‌های مارکسیستی است که از مارکس و انگلس شروع شد. ، ، ، و... به گونه‌های مختلفی این سنت فکری را ادامه دادند. در این نگرش بازهم علم انباشتی قلمداد می‌شود و باز هم خطی رشد می‌کند. این افراد میان علوم اجتماعی و طبیعی تفکیک قائل شده و علوم طبیعی را علوم دقیقه و علم اجتماعی را سرشار از ارزش‌گذاری و جهت‌گیری سیاسی و اقتصادی می‌دانند. 🔸در این نگرش، مساله اصلی تضاد طبقاتی و استثمار توده‌های مردمی و کارگری توسط طبقه حاکم و نخبگان سیاسی و علمی است ، در واقع مارکسیست‌ها علم را خنثی تلفی می‌کنند و تنها به روابط تولید و مصرف اشکال دارند. آنها بر این باورند که طبقه حاکم با تولید یک ایدئولوژی آرام کننده، جایگاه خود را تثبیت می‌کنند. ایدئولوژی توجیه‌گر فاصله طبقاتی و توجیه‌کننده عملکرد سیاسی و اقتصادی طبقه حاکم است. گرامشی نخبگان را توجیه‌گر نظام سیاسی و روابط تولید می‌داند، لذا ایدئولوژی و دین افیون توده‌ها قلمداد می‌شود و مانع از خودآگاهی انسان‌ها خواهد شد بر این باورست که وقتی خودآگاهی توده‌های کارگری افزایش یافت، جامعه کارگری علیه نظام سرمایه‌داری قیام کرده و دولت کمونیستی برقرار می‌کنند. در این نگاه، اراده انسان‌ها قبل از ، مقهور روابط سلطه و است. 🔸آگاهی کاذبی که توسط حاکمان ترویج می‌شود، آدمی را به «شیء» تبدیل کرده و مانع از شکوفایی اراده انسانی در تحقق تمدن مطلوب مارکسیستی خواهد شد. در نگرش مارکسیستی، اراده انسانی عامل اصلی ساختن تمدن‌هاست. لکن در جامعه سرمایه‌داری ، اراده و نقش توده‌ها و کارگران تحریف شده و در خدمت اراده طبقه حاکم و سرمایه‌دار قرار گرفته است. با آگاهی بخشی و بیداری طبقات محروم و برملا شدن روابط تولید، خودآگاهی اجتماعی در طبقات تحت سلطه ایجاد می‌شود و زمینه تحول و انقلاب فراهم می‌گردد. هدف نهایی این دیدگاه در مرحله ، ظهور یک دولت بدون طبقه و جامعه خالی از قشربندی برای عدالت و مساوات اجتماعی است. این نگرش آرمانی و عجیب ، امروزه حتی در غرب طرف‌داری ندارد و متروک واقع شده است. ... 🔻: متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛ جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی، قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 121 و 122. ا—-------------------------------------------------—ا 🔹کانال_به‌سوی_تمدن_نوین_اسلامی 🌐@tamadone_novine_islami
‍ 💢تفاوت نگاه به الگوهای توسعه در غرب و جهان سوم ✍مهدی مظفرنیا 🔸الگوهای توسعه در غرب به دنبال ساختِ جهانِ سومی، ملحق به تاریخ تجدد بود و فهمی از جهان سوم و علت توسعه نیافتگی آن و چیستی توسعه داشت که همان صورت محقق زندگی غربی بود. جهان توسعه یافته می‌دانست که ما خود نمی‌توانیم توسعه بیابیم، لذا در اثر تجربۀ تاریخی هم فهم خود را ارتقا بخشید و هم تئوری‌های خود را تغيير داد و هم برنامه‌ریزی و شاخه‌ها را تکامل داد تا ما بدانیم چگونه باید طی طریق کنیم. 🔸نزاع تئوریک در غرب بر سر توسعه گره خورده با شرایط عملی است، نه اینکه همانند ما به واسطۀ نقد مبانی آنها و رها از بستر عملی به نزاع بپردازند، و به همین سبب الگوهای آن‌ها در شرایط تاریخی متفاوت، متفاوت طرح شده‌اند، نه مانند ما که الگوها را فارغ از شرایط تاریخیِ طرحشان، به مثابه مدل‌های انتزاعی و مطلق مورد بحث و بررسی قرار می‌دهیم و قصد انتخاب و گزینش میان آنها داریم. غرب می‌دانست که چگونه تصویری از ما برای آینده دارد، اما ما هنوز در مدل و و ... گیر کرده‌ایم. او می‌دانست چه انتظاری از ما دارد و قرار است چگونه باشیم واز این رو، در برابر وضع عملی ما و خود رفت و برگشت می‌نمود تا تئوری و الگوهای خود را بسازد و تغییر دهد. اما ما میان کدام دو وضعیت به ساخت تئوری پیشرفت دست می‌یازیم؟ 🔸على‌الظاهر میان نسبت یک طرفۀ علم و جامعه، اشکالی نیست. ولی فکر و اندیشه در غرب و تئوری آن در چنین فضایی که ما داریم تولید نشده است. الگوهای توسعه در غرب در اثر تغییر کرده‌اند؛ این تغییر تاریخی، نه تكامل الگوها بلکه درک شرایط جدید تاریخی جهان و به نسبت آن، فهم دیگری از چیستی و چگونگی توسعه بوده است، و در نهایت، شاخص‌های توسعه در بستر درک توسعه مدام تغییر کرده‌اند و برنامه‌ریزی توسعه را از حوزه‌ی فنی اقتصادی به حوزه فرهنگی اجتماعی و حتی بومی تحوّل داده است. پس تجربه و آزمون آنها با تجربه و آزمون ما متفاوت است؛ تجربه‌ای است که مدام نسبتِ نظر با وضعِ عملی را تنظیم می‌کند، و برای ما بالعکس، تجربه‌ای است که وضعِ عملی را با نظر تنظیم می‌کند. 🔸لذا به مهندسی اجتماعی نزدیکتریم و شاخص‌ها را به‌عنوان افسار جامعه می‌خواهیم، در حالی که شاخص توسعه نه برای تغییر، بلکه ارزیابی وضعِ عملی پیشنهاد شده‌اند. شاخص‌ها همان توسعه نیستند بلکه در پایین‌ترین مرتبۀ نظام معرفتی توسعه برای سنجش‌اند و در صورتی در جای خود قرار دارند که معنای خود را از حقیقت توسعه اخذ کنند و خود منفک از ماهیت توسعه ابزارهایی معلق‌اند. شاخص‌های توسعه برای اندازه‌گیری آنچه که غرب از توسعه، یافته بود و می‌فهمید کارآمد بود، در حالی که ما بالعکس با شاخص به دنبال بافت معنای توسعه‌ایم. 🔹نقل از کانال گفتمان نخبگان علوم انسانی با اندکی ویرایش @gnoe_ir ا—-------------------------------—ا @tamadone_novine_islami
🔺یک جامعه چه وقت می‌تواند وارد فرایند و شود؟ @tamadone_novine_islam
💢تولید فکرهای آینده‌ساز، ضرورت تمدن‌سازی نوین اسلامی 🔸نگرش اسلام در مورد پایان تاریخ، برقراری یکپارچه جهانی بر اساس است. از آنجایی که هویت تمدنی، زندگی جمعی در سیستم‌های به‌هم‌پیوسته است، برای تمدن‌سازی نیاز به است و هر اندیشه برای تحقق تمدنِ مورد نظرش چاره‌ای جز طراحی و اجرای نظام‌ها و سیستم‌های به جریان اندازنده‌ی ابعاد مختلف زندگی ندارد. 🔸سیستم‌های آموزشی، رسانه‌ای، فرهنگ عمومی، امنیتی، غذایی، دادگستری، اقتصادی، مدیریتی، حکومتی، خانوادگی، تولید و ابزار سازی، خدماتی، معماری و شهری و .... که بر اساس فرآیندها و معادلات ارتباطی تعریف شده از طرف دین و فعال شده باشند می‌توانند با بهم‌پیوستگیِ خود، تجلی دهنده‌ی شوند. 🔸تولید سیستم‌ها و فرآیندهای فوق نیازمند تولید فکرهای و نه فقط است. عملیات نرم‌افزاریِ تمدن‌سازی، با استفاده از ابزار تصمیم‌گیری فعال می‌شود و نقاط تصمیم و انتخاب هستند که مسیر مدیریت کلان و خُرد یک جامعه را رقم می‌زنند. بنابراین برای تصمیم‌گیران اهمیت حیاتی خواهد داشت. 🔹: عبدالحمید واسطی، کانون تفکر و تصمیم‌سازی، مشهد مقدس، انتشارات مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، چاپ اول، ص 14. (نقل از کانال مفتاح meftaah_com@) ا—--------------------------—ا https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
💢قاجاریه و مرگ اندیشه تمدن‌ساز! روی کار آمدن قاجاریه در ایران، مصادف است با انقلاب_صنعتی قرن ۱۸ و رشد جهشی و چشمگیر غرب در عرصه‌های مادی؛ این امر موجب شد تا فاصله غرب و ایران، عمق زیادی پیدا کرده و حسرت پیشرفت و ترقی را به ویژه به دل نخبگان عصر قجری بگذارد؛ به همین جهت، پرسش از عقب‌ماندگی یعنی چرایی عقب‌ماندگی، به مهمترین پرسش دوره قاجاریه تبدیل شد و دو پاسخ عمده به این سؤال داده شد: که عامل این عقب‌ماندگی را فرهنگ و سنن ایرانی و به ویژه دین معرفی می‌کرد، و که عامل این عقب‌ماندگی را فاصله گرفتن از ظرفیت‌های حقیقی اسلام و غرب‌گرایی کور و افراطی‌گرایانه توصیف می‌کرد. البته هرچند مُوضع معتقدان به منطق پیشرفت و تعالی اسلامی از جهات علمی به مراتب از غرب‌گرایان و دین‌ستیزان قوی‌تر بود، در عمل و البته با کمک سفارتخانه‌های روس و انگلیس در ایران، نه فقط تفکر غرب‌گرایی در ایران مسلط شد بلکه اندیشه تسلیم و وادادگی در برابر غرب، و تبدیل غرب به قبله پیشرفت را در ساختار سیاسی و حتی معرفتی ایران نهادینه کرد؛ از این رو، نه تنها با پایان صفویه دوره افول و غروب مجدداً آغاز شد، که باید گفت در این مقطع، اندیشه قیام و نیز به محاق رفت و این شرایط سخت و شکننده تا تشکیل نهضت امام خمینی (ره) و پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت. 🔹: کتاب تمدن نوین اسلامی؛ درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی، ص 81 و 82. ا—--------------------------—ا @tamadone_novine_islami
‍ 💢ضرورت تعمیق و گسترشِ مبانیِ کلامیِ فقه و اصول 🔻 آیت‌الله سید محمدمهدی میرباقری: 🔸علم فقه و علم اصول موجود، مبانی کلامی دارد که قابل گسترش است. اصلی‌ترین مسأله، تمنای ما از دین و شأن تخاطب شارع است. 🔸اگر این مبانی رها شوند، نمی‌توان تحول و تکامل فقه را مدیریت کرد. اگر در مبانی انفعال ایجاد شود بنای رخ می‌دهد. اکنون حوزه در لبه خطر است، اگر در بسط مبانی علم فقه و علم اصول دقت نکند انفعال در مبانی، تمام مسیر تحول فقهی را منفعل می‌کند، یعنی حوزه در برابر منفعل می‌شود. 🔸اگر مبانی تحول و تکامل و به دقت و مبتنی بر تعبد دنبال نشود، علم اصول و علم فقه ما به سمت علم اصول و فقهی می‌رود که ماشین امضای تمدن غرب می‌شود. 🔸ما باید از منظر دین ببینیم آیا تمدن غرب را بپذیریم یا خیر؟ تقی‌زاده‌های جدید و قدیم می‌گویند تمدن غرب را از صدر تا ذیل بپذیرید و مردم را تغییر دهید. اگر این مبنای کلامی پذیرفته شود کل فقه بر هم می‌ریزد. 🔸به عقیده ما سرپرستی شهود، حس و عقل بشر است و از دل دین عرفان، تعقل، تفکر، دانش و سبک زندگی خاص بیرون می‌آید. همه باید ذیل دین بیایند. این‌ها بحث‌های کلامی است. 🔸از نظر بنده تَفقّه دینی این است که بدانیم مسأله مستحدثه امروز ما است و مقابل تمدن باید تمدن ساخت. فرآیند نیز _ همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند _ شامل «انقلاب اسلامی»، «نظام اسلامی»، «دولت اسلامی»، «جامعه اسلامی» و «تمدن اسلامی» می‌شود. (تیر ۱۳۹۸) 🔹متن کامل بیانات در لینک زیر: 🌐http://yon.ir/jvnS6
جایگاه علم دینی در تمدن اسلامی از منظر دکتر داوری اردکانی.pdf
714.2K
💢جایگاه علم دینی در تمدن اسلامی از منظر دکتر داوری اردکانی 🔻چکیده مقاله مسئله اصلی این تحقیق فهم نسبت دو مقوله و و همچنین بررسی و واکاوی جایگاه علم دینی در تمدن نوین اسلامی از منظر دکتر داوری اردکانی می باشد. دال مرکزی بحث پیرامون وضع بینابین جامعه‌ای است که در آن رخ‌داده است؛ جامعه‌ای که نه با سنت نسبت تام دارد و نه تجدد را به تمامه اخذ کرده است. در وضعیتی که انقلاب اسلامی داعيه دارد، و از طرفی به دنبال نقشه علمی جامع کشور، پی‌ریزی و پرداختن به این نقشه، بدون داشتن افق و نگرش تمدنی امری آن‌چنان که باید نخواهد بود. این پژوهش به دنبال است که با پرسش اصلی از انقلاب اسلامی و چیستی مسیر بنای تمدن نوین اسلامی از نگاه ، به نسبت علم دینی و تمدن حرکت کرده و پس از مشخص شدن این نسبت، ترسیم ایشان از نوع حرکت برای تمدن‌سازی را بدست آوریم و تحلیل کنیم. لذا در این پژوهش، به دنبال استفاده نظری و راهبردی از این نسبت برای آنچه اندیشه انقلاب اسلامی به عنوان افق خویش مطرح کرده است یعنی تمدن نوین اسلامی می باشیم. مدعای اصلی این پژوهش آن است که تا زمانی که عالَم دینی نشود، علم ِدینی شکل نمی‌گیرد و تا پیش از آن تنها می‌توان از طلب علم دینی سخن به میان آورد و این طلب است که می‌تواند زمینه ساز ایجاد عالم دینی باشد. 🔹متن کامل مقاله در پیوند زیر: yon.ir/Jt4L9 ا—--------------------------—ا @tamadone_novine_islami
⭕️تاثیرات تمدنی مهاجرت امام رضا علیه‌السلام از مدینه به خراسان (ع) 🔸حضور امام رضا(ع) در خراسان بسیار کوتاه (نزدیک به سه سال) بود اما در همین مدت حضرت رویکردی را در پیش گرفتند که نتایج آن قرن‌ها بعد در تکوین به ثمر نشست. بی‌گمان اگر حضور امام رضا(ع) در خراسان نبود، اینک شرایط تمدنی و فرهنگی بسیاری از مناطق شرق اسلامی از جمله ایران چنین نبود. این در شرایطی است که شکل و کیفیت مهاجرت امام رضا(ع) با هجرت انبیا و سایر ائمه(ع) متفاوت بود. اما می‌توان گفت که اگرچه هجرت امام رضا(ع) با هجرت‌های بزرگ گذشته متفاوت بود، اما حضرت انتقال اجباری‌شان به خراسان را به گونه‌ای مدیریت نمودند که اهداف و آثار هجرت‌های بزرگ را در پی‌داشته باشد. 🔸یکی از مهمترین آثار این هجرت آن است. بر اساس تلاش بی‌وقفه امام رضا(ع) در تبلیغ و احیای دین و توجه خاص او به فراگیری علم و دانش باعث گردید تا مسلمانان، از جمله ایرانیان با ورود امام(ع) به ایران در زمینه‌های مختلف علمی و فرهنگی فعال شوند. در این زمینه مهمترین مولفه‌ها و عناصر تمدن‌سازی هجرت امام رضا(ع) عبارتند از: 1- تقویت جریان عقل‌محور دینی؛ 2- شکوفایی نهضت علمی – فرهنگی؛ 3- شکوفایی نهضت ترجمه؛ 4- رونق یافتن روش گفت‌وگو و مناظره‌ی علمی؛ 5- توسعه‌ی مرز جغرافیایی شیعه؛ 6- افزایش احساس اخوت و برادری دینی؛ 7- پرورش یافتن دانشمندان دینی و علمی؛ 8- افزایش فریضه‌ی امر به‌ معروف و نهی از منکر... 🔸از این روی تلاش بی‌وقفه امام رضا(ع) در تبلیغ و احیای دین و توجه خاص به گسترش علم و دانش باعث گردید تا مسلمانان از جمله ایرانیان با بهره‌گیری از آموزه‌های ایشان، تمدن اسلامی را هرچه بیشتر بسط و گسترش دهند. ا—--------------------------—ا @tamadone_novine_islami
💢 بررسی نقش و جایگاه شهر اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی ایران ✍️ علی حجازیان ✅ بیانیه گام دوم نقشه و تصویر روشنی از آینده انقلاب اسلامی مبتنی بر امید واقع بینانه است. رهبر معظم انقلاب در این بیانیه‌، گام دوم انقلاب را مرحله و نام نهادند. با توجه به این موضوع در این یادداشت نقش و جایگاه شهر اسلامی مورد کندوکاش قرار می‌گیرد. 🔸واژه‌ی «civilization» به معنای «تمدن» برگرفته از واژه «city» به معنای «مدینه» یا «شهر» است. شاید بر این اساس است که برخی از اندیشمندان تمدن را در سطح خرد مورد توجه قرار داده و آن را به فرهنگ شهرها محدود کرده‌اند. هم ریشه بودن واژه‌ی «تمدن» و «مدینه»، در زبان عربی و واژه‌‌های «civilization» و «city» در زبان لاتین نشانگر نزدیک بودن این پدیده‌‌ها از نظر مفهومی است و این موضوع که شاهد چنین پیوند نزدیکی در شرق و غرب بین تمدن و شهر هستیم، می‌تواند دلیلی بر اهمیت و رابطه‌ی شهرنشینی با تمدن باشد؛ به‌گونه‌ای که می‌توان گفت شهر و شهرنشینی از مهم‌ترین نمادها و مؤلفه‌های تمدن به شمار می‌آیند. 🔸برای تحقق توصیه‌‌های رهبری نباید از نقش‌آفرینی شهر به عنوان بستر تحقق سیستم‌‌های تمدنی غافل شد. امروزه معضل اساسی در شهرهای ایران اسلامی تبعیت و پیاده‌سازی مکتب لیبرالیسم در ساختارهای برنامه‌ریزی و مدیریتی شهر است... 🔹متن کامل یادداشت در:👈? yon.ir/KyB1n ا—--------------------------—ا @tamadone_novine_islami
💢ظرفیت‌های تمدن‌سازی سیرۀ نبوی ✍️عباسعلی مشکانی سبزواری #مقالۀ_منتخب #سیرۀ_نبوی #تمدن‌سازی 🔸درباره سیره نبوی و نسبت آن با تمدن و تمدن‌سازی دیدگاه‌های گوناگونی وجود دارد. برخی به هیچ‌وجه این مناسبت را برنمی‌تابند، گروهی به مناسبت حداقلی و بعضی نیز قائل به مناسبت حداکثری هستند. سنجش نسبت سیره نبوی با تمدن با دو نگاه توصیفی و تجویزی قابل بحث و بررسی است. مقاله حاضر با نگاه توصیفی، و با استفاده از اصول و متد اجتهادی موجود، می‌کوشد تا با مروری اجمالی، اثبات‌کند که می‌توان از پیوندی آشکار و استوار بين آموزه‌های سیره نبوی و مقوله تمدن و تمدن‌سازی سخن گفت. هرچند نمی‌توان ادعا کرد نظام‌های اجتماعی مورد نیاز تمدن، به صورت کامل و آماده الگوبرداری در سیره نبوی موجود است، اما وجود چارچوب‌های اصیل و ساختاری تمدن در آن قابل انکار نیست. بدیهی است نگاه تجویزی به سیره نبوی و ارائه نظام‌های اجتماعی تام و تمام در حوزه‌های گوناگون زندگی بشری برای تشکیل #تمدن_اسلامی، در گرو رویکرد کل نگر و فقاهت حکومتی در فرایند اجتهاد و استنباط (فقه حکومتی) است. 🔹متن کامل مقاله در👈🏽 https://b2n.ir/941147
جامعه‌ای که اندیشۀ و را در سر می‌پروراند، به ناچار باید در محضرِ زانو بزند و در جست‌وجوی یافتن راه‌های کمال و سعادت و پویایی برآید. بی‌گمان بالندگی فردی و اجتماعی در سایه تلاش، آگاهی، ایمان و عمل فراهم می‌آید و این همه در پرتو کتاب‌های ارزشمند و مفید در جان و اندیشه انسان نفوذ و رسوخ می‌کند. @tamadone_novine_islami
💢وقتی که آیت‌الله خامنه‌ای خود را مدیون یک نویسنده‌ی کتاب کودک می‌داند! ✳️رهبر انقلاب در دیدار با نخبگان استان یزد در دیماه سال ۱۳۸۶ ضمن ذکر نام یکی از حاضرین در جلسه بیان داشتند: 🔸نکته‌ی دوم در مورد آقای آذر یزدی است که الان اطلاع دادند ایشان در این جلسه نشسته‌اند و ظاهراً بیمار هم بودند و با حال بیماری زحمت کشیده‌اند و آمده‌اند. من چندی پیش در یک برنامه‌ی تلویزیونی دیدم که از ایشان تجلیل کرده بودند. من با اینکه وقتم هم کم است، از وقتی تلویزیون را روشن کردم و دیدم که از ایشان دارد تجلیل میشود، پای آن برنامه نشستم، صحبتهای خود ایشان را هم گوش کردم. ایشان در آنجا میگفتند که در طول آن سالهای پیش از انقلاب هیچکس کمترین تشکری، تقدیری از این مرد زحمتکش و خدوم نکرده. آن برنامه را که من دیدم، نکته‌ای در ذهنم بود و دلم خواست که آن را یک وقتی به ایشان بگویم، فکر میکردم دیگر امکان ندارد و عملی نیست؛ کجا حالا ما آقای آذر یزدی را زیارت کنیم! حالا تصادفاً امشب ایشان اینجا هستند. آن نکته این است که من خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخشی مدیون این مرد و کتاب این مرد میدانم... 🔹ادامه مطلب در لینک زیر👇 https://b2n.ir/617382
💢حرکت در مسیر امام صادق علیه‌السّلام و تأسی به سیره تمدن‌سازی او (ع) 🔸رکن اساسی احیای ، تولید علم است. و ما تا وقتی که با این قضیه به صورت جدی و واقع‌بینانه نگاه نکنیم هیچگاه به و احیای تمدن اسلامی نخواهیم رسید. اگر به بایدها و نبایدهای تولید علم توجه نشود و یا باوری در این خصوص نباشد شکی نیست که نه علمی تولید می‌شود و نه تمدنی شکل می‌گیرد. 🔸واقعاً مسئولین فرهنگی و علمی باید توجه کنند چقدر از ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های علمی ما به نحو صحیح مورد توجه و استفاده قرار می‌گیرند و چقدر فضای تولید علم را برای محققین فراهم کرده‌ایم و چقدر محقق و پژوهشگر را ارج نهاده‌ایم. مراد ما از علم، همان علوم و فنون مختلف نافع غیر ضار است و فقط علوم مصطلح دینی نیست چون هر علمی که نافع باشد و ضار نباشد، دینی است و این بیان مستند دینی دارد. 🔸بر این اساس مراد ما از لزوم تولید علم، تولید علم در حوزه‌های مختلف آن است. بنابراین حرکت در مسیر (ع) و تأسی به سیره او وظایفی را برای ما رقم می‌زند که نباید از آنها غفلت ورزیم. @tamadone_novine_islami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺نظرات آیت‌الله خامنه‌ای در مورد موسیقی فاخر/ مطالبی که رسانه‌ها آن را سانسور کرده‌اند @tamadone_novine_islami