eitaa logo
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
214 دنبال‌کننده
370 عکس
66 ویدیو
24 فایل
مدیر کانال: جواد بهروزفخر @javad_behruzfakhr
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️برای هموار کردن مسیر پیشرفت و تمدن‌سازی نوین اسلامی چه‌کنیم؟ ✍...جواد بهروزفخر «هیچ فردی به رشد وجودی و شخصیتی نمی‌رسد تا زمانی که خودش بخواهد و تصمیم بگیرد که هر تجربه‌ی زندگی را به یک فرصت یادگیری تبدیل کند...»* 🔸یک جامعه‌ هم این‌طور است، وقتی می‌تواند وارد فرایند و شود که احساس نیاز به دانایی به یکی از ویژگی‌های پایدار آن تبدیل شود و عطش به آگاهی و تمنای یادگیری در آن نهادینه گردد. قطعاً چنین جامعه‌ای خواهد توانست در مسیر پیشرفت و تمدن‌سازی با شتاب و سرعت بیشتری گام بردارد. 🔸حال سوال این است که چگونه می‌توان احساس نیاز به دانایی را در جامعه افزایش داد؟ چه چیزی می‌تواند به افزایش عطش به آگاهی و نهادینه کردن یادگیری در جامعه کمک کند؟ 🔸پیشنهاد می‌کنم در سال 1397، برای این‌گونه مسائل بدنبال تولید راه‌حل‌های عملی و اجرایی باشیم تا بتوانیم مسیر پیشرفت و تمدن‌سازی نوین اسلامی را برای پیمودن هموارتر کنیم. 🔹: *جمله‌ای اقتباس شده از کانال تحلیل اجتماعی. ا—--------------------------—ا https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️چرا امت اسلام باید روز ولادت امام حسین(ع) را جشن بگیرد؟ ✍... شهید سید محمدباقر صدر * (ع) بسم الله الرحمن الرحیم والصلاة على أشرف أنبیائه و آله الطاهرین 🔸عزیزان! هر امتى در نتیجه به هم پیوستن دو عامل به وجود مى‌آید: عامل و . به هر اندازه که اندیشه، ظرفیت سازندگى داشته باشد و رهبرى، روح آن اندیشه را مجسم کند، امت رشد مى‌کند و استوار مى‌شود. هر چقدر اندیشه دینى از وسعت در افق و انسانیت در مفاهیم بهرهمند باشد و هر اندازه در رهبرى وسعت قلب و واقع‌گرایى در عمل، وجود داشته باشد، گسترش مى‌یابد و ابعاد آن مشخص مى‌گردد. 🔸بنابراین، اندیشه دینى و رهبرى، بنیان اساسى وجود یک امت و تعیین ابعاد مکانى و زمانى آن است. و ما به‌نوبه خود این بنیان اساسى را داریم؛ زیرا وجود ما مبتنى بر هر دو جنبه فکرى و رهبرى این بنیان است. اندیشه دینى [ما] همانا است که هسته معنوى و نظرى امت را ایجاد کرد و عناصر فکرى امت را به او بخشید. 🔸 نیز در قهرمانان دین، کسانى چون [امام] و دیگر شاگردان رهبر اعظم، صلى‌الله علیه وآله نمایان مى‌شود؛ کسانى که بنیان بشرى امت را تأسیس، راهش را روشن و معین و اندیشه را مجسم کردند و پشتوانه‌ا‌ى از آرمان و ایثار را برایش فراهم نمودند. 🔸حال که امت با ولادت اندیشه آرمانى و رهبرى که آن اندیشه را به ظهور مى‌رساند، متولد مى‌شود؛ پس طبیعى است که روزى مانند این روز مبارک را جشن بگیرد؛ چراکه ولادت حسین و پدر حسین علیهما السّلام به نوعى به معناى ولادت خود امت است. 🔸اگر روز ولادت اندیشه‌اى آسمانى است که در دین بزرگ اسلام ظهور یافته، پس این ولادت [معصومین علیهم السلام] روزهایى است که رهبران فرخنده دین را به آن عطا و بدینوسیله بنیان اساسى وجود امت را تکمیل کرده است و از پى آن، اندیشه با رهبرى پیوند خورده و در نتیجه، امتى به وجود آمده که «بهترین امتى است که براى مردم پدیدار شده است». 🔸بدین ترتیب احساس مى‌کنیم با تمام وجود به این مناسبت‌هاى مبارک تعلق داریم و وابستگى ما به آنها یک وابستگى حیاتى است؛ زیرا این ایام، مناسبت‌هاى مربوط به وجود بزرگتر ما به‌عنوان یک امت زنده و پویا است؛ امتى که علم اسلام و مشعل توحید را به دست داریم و بر روى زمین از پیام آسمان دفاع مى‌کنیم. 🔸بنابراین، حسین علیه‌السلام در روز ولادت یا شهادت یا در ایام حماسه بزرگ زندگى او، براى ما تنها یادآورى یک گذشته باشکوه نیست، بلکه این مناسبت‌ها بیانگر جزئى از وجود یک امت است؛ از این‌رو وقتى امت اسلام در مناسبت‌هاى مربوط به امام حسین و امام على علیهم‌السلام و دیگر مناسبت‌هاى اسلامى، به برپایى آیین‌هاى اسلامى مى‌پردازد، در واقع وجود خودش را به‌عنوان یک امت تحکیم مى‌کند و توجهش را به این وجود بیشتر مى‌نماید. 🔸بر این اساس درمى‌یابیم که هر اقدامى براى تعمیق ارتباط امت با دو منبع دینى و رهبری‌اش و پیوند زدن او به رسالت بزرگ اسلامى خود و رهبران معظم آن، در واقع تلاشى براى [حفظ] اصل وجود امت است و از سوى دیگر هر عملى براى دور کردن امت از اسلام یا رهبران برجسته آن در هر یک از عرصه‌هاى فکرى و عملى، در حقیقت دسیسه‌اى بر ضد امت و تلاشى براى دزدیدن عناصر اساسى آن و سلب دلایل وجودى آن به‌عنوان یک امت زنده و پویا است... 🔻: *این یادداشت از شهید سید محمدباقر صدر، هم‌زمان با ایام ولاد‌ت سیدالشهدا (ع) نوشته شده و در مجله «الأضواء»، سال پنجم، شماره (۶- ۷)، رمضان- شوال/ ۱۳۸۴ ه. ق. در عراق به چاپ رسیده است. 🔹کانالِ به‌سوی تمدن نوین اسلامی↙️ https://eitaa.com/tamadone_novine_islami ا---------------------------------------------ا 🔻لینک کانالِ «به‌سوی تمدن نوین اسلامی» در پیام‌رسان‌های و : 1- تلگرام↙️ https://telegram.me/tamadone_novine_islami 2- سروش↙️ http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
💢طاها عبدالرحمان* و نظریۀ تأسیس مدرنیته اسلامی! 🔸هادی بیگی مترجم کتاب "کنش دینی و نوسازی عقل" در مقدمۀ این کتاب می‌نویسد: ((عبدالرحمان برای روحی قائل می‌شود و کاربست‌های تاریخی این روح را با هم متفاوت می‌داند. روح مدرنیته شامل اصولی است که «نوآوری» از نمونه‌های بسیار مهمِ آن به شمار می‌رود. مدرنیته‌ای که بدون نوآوری و با تحمیل بیرونی پدید آید تقلیدی است. این نوع مدرنیته واقعیت فضای فعلی در بسیاری از کشورهای اسلامی است که در حال وارد کردن مدرنیته به کشورهای خود بدون ملاحظه اصل نوآوری‌اند. در تملک هیچ امتی نیست، بلکه همه امت‌ها و ملت‌ها در هر زمانی، در این روح، حقوقی مساوی دارند و کسی حق انحصار آن را ندارد. 🔸آنچه در اوضاع کنونی در جهان بشریت مشاهده می‌شود تطبیق و کاربست غربی این روح است که از چند قرن پیش آغاز شده و تاکنون نیز ادامه داشته است. کاربست غربی مدرنیته به لحاظ اصول ناقصی که پی‌گرفته، سبب تحقق نمودی از آن شده که از جهات مختلفی ناقص است. به همین سبب نیز ظلم‌های متعددی را برانسان و طبیعت تحمیل ساخته است. حتی سیر تحولات به گونه‌ای رقم خورده است که شعارهای اولیه‌ای که بانیان این کاربست مطرح کرده بودند به نتایجی معکوس انجامیده است. این موضوعی است که خود اندیشمندان غربی نیز به آن اذعان میکنند. 🔸آزادی، عدالت، رفاه و ... که در آغاز این دوره تاریخی مطرح می‌شد، آنگونه که مدنظر بود تحقق نیافت و آنچه بر سر زبان اندیشمندان غربی رایج است و بیان می‌شود سخن از عبور از این پدیده تاریخی است. در این وضعیت، عبدالرحمان به تأسیس مدرنیته‌ای می‌اندیشد که هم بتواند جوامع اسلامی را از بحران تقلید نجات بخشد و هم نقایص و ضعف‌های مدرنیته فعلی را نداشته باشد که عموماً ریشه در قطع ارتباط با و و دارد.)) 🔹: *طاها عبدالرّحمان اندیشمند مسلمان مغربی است، که رویکردی فلسفی به مسائل جهان اسلام دارد. برای آشنایی بیشتر با آراء و نظرات او می‌توانید به کتاب "کنش دینی و نوسازی عقل" از انتشارات ترجمان و همچنین به فصلنامه علوم انسانی اسلامی صدرا (شماره ۲۲) مراجعه نمایید. 🔻کلیدواژه‌ها: ا—--------------------------—ا @tamadone_novine_islami
💢بینش تمدنی؛ بایستگی‌ها و چالش‌های آن در ایران کنونی (بخش اول) 🔻مطالب ارائه شده توسط حجت‌الاسلام دکتر در دیدار پژوهشگران حوزه تمدن نوین اسلامی با رهبر معظم انقلاب در تاریخ 1397/11/12 🔸چیستی بینش تمدنی با این پیش‌فرض که تمدن و یا لااقل لایه‌هایی از آن مقوله‌ای مدیریت‌پذیر است، مجموعه مباحث و فعالیت‌های معطوف به تمدن را می‌توان به سه دسته کنشی، دانشی و بینشی تقسیم کرد. کنش‌ها، رفتارهای تمدن‌ساز هستند و از بالاترین سطوح فعالیت‌های جهانی تا خردترین فعالیت‌های میدانی در یک محله و حتی خانواده را در برمی‌گیرد. فعالیت‌های دانشی هم که دربردارنده مجموعه مطالعات و پژوهش‌هایی است که برای واکاوی و تبیین ابعاد مختلف نظری و تاریخی و عینی تمدن صورت می‌بندد؛ اما بینش تمدنی که شاید بتوان آن را برآمده از آبشخورهای معرفتی و دانشی و انگیزشی شمرد، حد میان دانش و کنش است، همان چیزی که گاه از آن با تعابیری دیگر مانند تمدن‌اندیشی، رویکرد تمدنی، روحیه تمدنی، فهم تمدنی، درک تمدنی و دغدغه تمدنی هم یاد می‌شود. 🔸بینش تمدنی یعنی نگریستن به مسائل مختلف در افق گسترده‌ترین واحد اجتماعی و نگاه کردن به تمام مسائل فرد و جامعه با نگاهی فرازمانی و فرامکانی در بالاترین حد ممکن زیست اجتماعی بشر در دایره‌ای فراختر از نگاه جهانی؛ (زیرا نگاه جهانی محدود به اکنون جهان است و نگاه تمدنی گذشته و حال و آینده را در برمی‌گیرد.)* لازمه چنین نگاهی توجه بایسته و عمیق به مبانی و چارچوب‌ها و همه نقطه‌های اتصال یک پدیده حتی فردی با نظام‌های مختلف و سنجش همه پیامدهای آن در یک افق زمانی بلندمدت و یک افق مکانی بسیار گسترده است. 🔸خودآگاهی تمدنی شاید خودآگاهی تمدنی نقطه اوج و وجه کمال‌یافته بینش تمدنی باشد. خودآگاهی تمدنی به معنی متوجه موقعیت تمدنی و اهمیت کار خود بودن و به پیامدهای آن اندیشیدن و متوجه برداشتهایی که دیگران از رفتارهای تمدنی ما می‌کنند و تصریح به آگاهی‌های تمدنی است. در حالت خودآگاهی تمدنی است که می‌توان به پرسش‌های مهمی از این دست پاسخ داد: سهم من یا ما در ایجاد تمدن نوین اسلامی چیست؟ مشکلات و توانائی‌های من یا ما در این زمینه کدام است؟ عوامل تشویق‌کننده یا بازدارنده من یا ما برای مشارکت بیشتر و بهتر در فرایند تمدن نوین اسلامی کدام است؟ تلقی من یا ما از «نه تمدن نوین اسلامی» چیست؟ 🔸نگاهی دیگر به مفهوم بینش تمدنی اگر پیش‌فرض دیگری را در اینجا برجسته کنیم که پیشینه تمدن‌زایی یک نظام اندیشه‌ای به سترونی آن نمی‌انجامد و اکنون ما شاهد پیدایش تمدن نوین اسلامی براساس اندیشه اسلامی هستیم، می‌توان گفت بینش تمدنی معطوف به تمدن نوین اسلامی یک احساس معطوف به عمل، یک احساس وظیفه‌آور است، به همان مفهومی که در این جمله نغز حضرت‌عالی بازتاب یافته است: «باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامی نوین بر دوش آنهاست» (1391/7/23) ... 🔻: *جملات داخل (پرانتز) بعلت ضیق وقت در جلسه مطرح نشده است. ا---------------------------ا 🌐https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢بینش تمدنی؛ بایستگی‌ها و چالش‌های آن در ایران کنونی (بخش دوم) 🔻 مطالب ارائه شده توسط حجت‌الاسلام دکتر محسن الویری در دیدار پژوهشگران حوزه تمدن نوین اسلامی با رهبر معظم انقلاب در تاریخ 1397/11/12 🔸ویژگی‌های بینش تمدنی بینش تمدنی به معنایی که گذشت، گام نخست حرکت یک کشور در مسیر دستیابی به تمدن و زمینه‌ساز هر فعالیت دیگر است و می‌توان مهمترین ویژگی‌های آن را معطوف به تمدن نوین اسلامی اینگونه برشمرد: • بینش تمدنی منحصر به گروهی خاص نیست، چتر گسترده‌ای است که از بالاترین سطوح تا پایین‌ترین سطح جامعه را دربرمی‌گیرد، اگر مدیریت تمدن تنها در توان گروه‌های مشخصی در جامعه مانند سیاستمداران بوده و اگر تمدن‌پژوهی در قلمرو توان دانشمندان است، برخورداری از بینش تمدنی را از همه آحاد جامعه باید انتظار داشت. تجربه صدر اسلام برای چگونگی مشارکت دادن آحاد مردم در مسیر پیشرفت و ایفای نقش تمدنی از سوی یکایک شهروندان در قالب احکام و اخلاق دینی تجربه‌ای بسیار ارزشمند و شایسته بازخوانی در این زمینه است. • بینش تمدنی به ما می‌آموزد که هر چند حکومت و صحنه سیاست نقش مؤثر و غیرقابل انکاری در فرایند شکل‌گیری و تداوم یک تمدن دارد ولی به دلیل نقش مهم و مستقل از حکومت مردم، یکسان‌پنداری سیاست با تمدن و حکومت با تمدن هم کار درستی نیست و این دو با هم مساوی نیستند. • بینش تمدنی برانگیزاننده ما برای شناخت میراث ناشناخته جهان اسلام و دستاوردهای علمی دانشمندان عرب معاصر در نگاهی هم‌افزا با آنها و بهره‌گیری از دانش انباشت شده آنهاست. • بینش تمدنی یعنی همان تعبیر منیع حضرت‌عالی برای آمادگی شاگردی کردن در برابر غرب و هر که حرفی برای آموختن دارد ولی در شاگردی نماندن است. همان طور که همانند نماندن در غرب، نماندن در گذشته و نماندن در حال را به ما می‌آموزد. • بینش تمدنی به یادآورنده ضرورت و ضوابط پایبندی به قواعد حرکت جمعی بر مدار آموزه‌های دینی است. • بینش تمدنی آموزگار از دست ندادن فرصتها و بهره‌گیری مناسب از ظرفیتها و هر لحظه را همچون شب قدر، قدر دانستن است. • بینش تمدنی درس‌آموز نیامیختن مشکل خرد با دستاوردهای کلان است، مشکلات خرد و جزیی هرچند شاید داخل یک کشتی در حال حرکت را به آشوب بکشاند، اما در مسیر حرکت کلی آن خلل جدی وارد نمی‌کند. تمدن پیشین اسلامی با وجود همه ستمها، نابسامانی‌ها، جنگها و نارسایی‌های دو قرن نخست اسلامی تحقق یافت. • بینش تمدنی یعنی این که از یاد نبریم که شعار ما تمدن نوین اسلامی است نه تمدن نوین ایرانی و تمدن اسلامی بدون مشارکت گسترده و همدلانه همه مسلمانان با ملیت‌های متعدد و مذاهب مختلف و گرایش‌های فکری و فقهی گوناگون مطلقا امکان تحقق ندارد. ... 🔻: *جملات داخل (پرانتز) بعلت ضیق وقت در جلسه مطرح نشده است. ا---------------------------ا 🌐https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢معنا‌شناسی در زبان‌های اروپایی(1) 🔻 🔻 🔻 🔸در اولین گام [برای معنا‌شناسی واژه‌ی تمدن*] باید شرایطی را مدنظر قرار دهیم که درآن واژه‌ی تمدن یا دیگر معادل‌های زبانی‌اش در زبان‌های فرانسوی و انگلیسی و آلمانی کاربرد پیدا کرده است. به چند دلیل این سه زبان از همه برجسته‌ترند؛ حداقل به دلیل این واقعیت که این سه زبان در دیپلماسی اروپای قرون هجدهم و نوزدهم بیشترین تفوّق را داشته‌اند. همین دوره مصادف است با ورود کلمه‌ی تمدن و آرمان آن به اندیشه‌ی اروپایی، در آن دوران، [زبان] فرانسوی احتمالاً گسترده‌ترین زبانی بود که مردم در اروپای غربی با آن تکلم می‌کردند. در عین حال انگلیسی زبان قدرت مسلط عصر بود و [زبان] آلمانی هم به دلیل شبکهٔ گسترده‌ی روابط دیپلماتیکی که ولایت‌های آلمانی تبار رنگارنگ را به هم وصل می‌کرد، بسیار پرکاربرد بود. به علاوه، [زبان] فرانسوی از این جهت هم مهم است که اولین زبانی است که واژه‌ی تمدن درآن ظاهر شد. تحول شایان توجه بعدی وقتی رخ داد که با فاصلهٔ کوتاهی [واژه‌ی] تمدن در کاربرد انگلیسی آن به ظهور رسید. معلوم نیست که آیا این واژه از فرانسوی به انگلیسی راه یافت یا اینکه مستقلاً در این زبان ایجاد گردید، ولی به هرحال حامل معنایی شد که به معنای فرانسوی بسیار نزدیک بود. ... 🔻: *واژه‌ی تمدن، معادل کلمه‌ی (civilization) در زبان انگلیسی است. 🔹: کتابِ "راه ناهموار تمدن، هفت مقاله درباره‌ی تمدن"، انتشارات ترجمان، صفحه‌ی 22. ا—--------------------------—ا @tamadone_novine_islami
💢 پساحقیقت و واقعیت تنبلی فکری/ گزیده‌ای از یادداشت حمید آقایی * 🔸سایت رسمی دیکشنری اکسفورد ترکیب‌واره [اصطلاح] (post-truth) را بعنوان برگزید. در همین سایت آمده است که پس از بحث‌ها و تحقیقات فراوان سرانجام این ترکیب‌واره بعنوان واژه سال انتخاب شده است. ترکیب‌واره‌ای که نماد و بیان این واقعیت است که امروزه افکار عمومی بجای تاثیر‌پذیری از داده‌های واقعی و قابل اتکا، از احساسات و عقاید شخصی تاثیر می‌پذیرند. 🔸این کلمه برای سالی انتخاب شد که انتخاب شدنِ ترامپ به ریاست جمهوری امریکا و نتیجه رفراندم خروج بریتانیا از جامعه اروپا نشان دادند که امروزه، ظاهراً، گزینش‌های بسیاری از مردم بر اساس احساسات درونی و عقاید شخصی و بیشتر متاثر از رسانه‌های اجتماعیِ غیر رسمی (social media) صورت می‌گیرند. در این رابطه گفته می‌شود که رسانه‌های مزبور نقش بسیار بالایی در پخش و تکرار اخبار غیر واقعی و دروغ داشته‌اند. دروغ‌هایی که ابتدا توسط خود اشخاصی مانند ترامپ و گردانندگان اصلی پروژه خروج بریتانیا از جامعه اروپا عنوان و پخش گردیدند. 🔸در این رابطه دانیل کاهنِمان (Daniel Kahneman) برنده جایزه نوبل در زمینه اقتصاد، تحقیقات بسیار با ارزش و علمی انجام داده است که نتایج آن در کتاب معرف وی تحت عنوان تفکر، سریع و کند (thinking, fast and slow) منعکس گردیده‌اند. وی در این کتاب با زبانی بسیار ساده و قابل فهم برای همه، نتایج تحقیقات خود را در باره پروسه فکر کردن و اتخاذ تصمیم در معرض قضاوت خوانندگان قرار می‌دهد. 🔸وی معتقد است که بسیاری از انسان‌ها بیش از اندازه به تجارب شخصی، احساسات درونی و دنیایی که بر این مبنا برای خود ساخته‌اند بها می‌دهند. همین امر باعث می‌شود که اکثر تصمیمات‌شان نه بر اساس تحقیق و تحلیل‌های مستقل و مربوط به موضوعی که در حال با آن مشغول هستند، بلکه بر منبای ندای درونی، احساسات قلبی و پیش فرض‌های [ذهنی] مبتنی بر آنها صورت می‌گیرند. برای توضیح این مکانیزم نویسنده مزبور، مغز و سیستم فکری انسان را به دو سیستم مجزّا از هم تقسیم می‌کند. 🔸سیستم اول در موقع نتیجه‌گیری‌ها و اتخاذ تصمیم بسیار سریع است و ابزارهای اصلی آن تجارب شخصی، اعتقادات فردی و خاطراتی می‌باشند که بصورت ندای درون و یا احساسات قلبی [و پیش‌فرض‌های ذهنی] ظاهر می‌شوند. بخش دوم امّا، بسیار کُند عمل می‌کند و فرایند تجزیه و تحلیل و تصمیم‌گیری آن مبتنی بر داده‌ها و اطلاعاتی که از طریق اعضای حسی به فرد مورد نظر منتقل می‌گردند. البته در دنیای واقعی این دو سیستم هیچگاه مستقل از هم عمل نمی‌کنند و زمانی که انسان در رابطه با یک انتخاب دچار مشکل می‌شود، یکی از این دو سیستم به کمک آن دیگری می‌شتابد. طبیعی است که هر اندازه انسان سیستم دوم فکری خود را تقویت کرده باشد، کمتر تحت تاثیر سیستم اول، که عجولانه و بر مبنای پیش‌فرض و اعتقادات فردی عمل می‌کند، دست به تصمیم‌گیری می‌زند. 🔸بر مبنای همین نظریه دو سیستمی تفکر انسان بود که وی توانست پاسخی مناسب برای بسیاری از تئوری‌های ناموفق اقتصاددانان برای تفسیر مکانیزم بازار و نقش تولیدگران و مصرف کنندگان بیابد. پاسخی که وی را با وجودی که یک اقتصاددان نبود، به جایگاه برنده نوبل اقتصاد رساند. تصور عموم اقتصاددانان بر این بود که نحوه ورود، عملکرد و انتخاب انسان‌ها در زمینه بازار و اقتصاد، از یک کارکرد و مکانیزم کاملاً منطقی پیروی می‌کند. 🔸اما وی بر مبنای هزاران آزمایش و مطالعه روی موارد مشخص و بر خلاف نظریات کلاسیک، به این نتیجه دست یافت که بسیاری از انتخاب‌های انسان‌ها از قواعد دیگری پیروی می‌کنند. قواعدی که تجزیه و تحلیل منطقی و کاملاً آگاهانه در آن کمتر دیده می‌شوند، بلکه بر عکس تاثیرپذیری انسان را هنگام فکر کردن و انتخاب نمودن، از احساسات درونی، اعتقادات فردی و ندای درونی [و پیش‌فرض‌های ذهنی او] نشان می‌دهند. به همین خاطر بسیاری از این انتخاب‌ها قابل پیش‌بینی نیستند و یا پیش‌بینی‌های ما به وقوع نمی‌پیوندند، زیرا ما می‌پنداریم که همه مردم یک فرایند کاملاً منطقی را در هنگام تصمیم‌گیری‌های خود طی می‌کنند[، که در حقیقت چنین نیست]. 🔹: *این مطلب گزیده‌ای بود از یادداشت حمید آقایی که 7 آذرماه 1395 آن را در وبلاگ خود به نشانی http://haghaei.blogspot.com منتشر کرده بود. ا—--------------------------—ا @tamadone_novine_islami
💢 تمدن نوین اسلامی از دیدگاه سیدحسن نصر و سیداحمد فردید 🔸 انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، نفخه‌های الهی در کالبد بی‌روح بشریت بود که به آن، جان تازه‌ای بخشید، خفتگان عالم خاکی را هوشیار کرد و مردگان را به هراس انداخت. انقلاب اسلامی نه پایان راه، بلکه ابتدای سیر مؤمنان به سوی حیات طیبه در مقیاس اجتماعی بود. تحقق «جامعه ایمانی» در عصر سیطره تمدن مادی غرب، تنها با جریان روح و معنای انقلاب اسلامی در لایه‌های عمیق جوامع پیچیده امروزین ممکن خواهد بود که نیازمند «عقلانیت دینی» است. 🔸عقلانیتی که بتواند اضلاع و ابعاد ساحت‌های گوناگون زندگی اجتماعی را بر محور معارف و ارزش‌های الهی تنظیم و طراحی نموده و نوید بخش «تمدن نوین اسلامی» گردد. ضرورت دستیابی به این عقلانیت. که بر پایگاه انقلاب اسلامی تکیه و رو به سوی تمدنی نوین دارد . اصلی‌ترین سنجه و شاخصه ارزیابی جریان‌های فکری معاصر است. 🔸به همین منظور یحی عبداللهی* در این مقاله سعی کرده است که اندیشه‌های دکتر سید‌حسین نصر و دکتر سیداحمد فردید را در نسبت با تمدن نوین اسلامی مورد بررسی و دقت قرار دهد. 🔻 : *حجت‌الاسلام یحیی عبداللهی، دارای دکترای شیعه‌شناسی از دانشگاه ادیان و مذاهب است. 🔹متن کامل مقاله در پیوند زیر:↙️ yon.ir/UUYJZ ا—--------------------------—ا @tamadone_novine_islami
💢 شهرسازی در تمدن نوین اسلامی (شماره_۱) * 🔸زمانی که صحبت از تمدن می‌شود ظرف قرارگیری سازه‌های تمدن شهر است. شهر محل تعاملات اجتماعی و تجلی‌گاه ارزش‌های جامعه و بسترساز رشد و نموّ جامعه است. امروزه کالبد و فضای شهرهای ایران به دلیل غلبه مدرنیته و پست مدرن، به فضاهایی خالی از روح و هویت ایرانی_اسلامی تبدیل شده و عملکردهای مادی‌گرایانه بر شهر چیره گشته. 🔸با توجه به ظهور و بروز نمادهای غربی در فضاهای شهری و با علم براین که فضا بر رفتار تاثیر گذار است و در سبک زندگی شهروندان نقش دارد، درصورت عدم تبیین نقشه راه معین در حوزه شهرسازی، بافت فرهنگی_اجتماعی و کالبدی شهر تغییر کرده و در آینده بر دیگر سازه‌های تمدن نوین اسلامی تاثیر گذار خواهد بود. 🔹در یادداشت‌های بعدی به نقشه‌راه شهرسازی جهت تحقق تمدن نوین اسلامی خواهیم پرداخت. 🔻: *علی حجازیان پژوهشگر شهرسازی اسلامی. ا--------------------------ا @tamadone_novine_islami
💢 شهرسازی در تمدن نوین اسلامی (شماره_2) * 🔸شهرسازی اسلامی قرار است با ساختن کالبد و فضای مناسب شهروندان در راستای تحقق تمدن‌سازی الهی حرکت نماید. ایجاد شهر و شهرسازی اسلامی زمانی امکان‌پذیر است که نیازهای کالبد و فضایی شهر بر اساس قواعد و پارادایم‌ها و راهبردهای مبتنی بر دین با رویکرد اجتهادی پاسخ داده شود. 🔸نقشه راه، توصیف آینده مطلوب و تبیین راه رسیدن به آن با زبانی ساده و رسا که امکان عملیاتی شدن آن وجود داشته باشد. نقشه راه را می‌توان در شش مرحله براساس نگرش سیستمی تبیین کرد که شامل تعیین هدف، نقطه شروع، نقطه مرکزی، برنامه حرکت، نقطه بحران و مقصد می‌باشد. 🔸با بررسی آیات و روایات، با نگاه شهرسازی اسلامی نقطه هدف را می‌توان امنیت جسمی، ذهنی با تحقق عدالت کالبدی فضایی به عنوان هدف میانی برای رسیدن به هدف نهایی که احساس حضور خداست برشمرد. 🔸نقطه شروع در سیستم شهرسازی را می‌توان مکان‌یابی نقاط با ارزش معنوی که کانون پیشرفت شهری است مطرح کرد. 🔻 : *علی حجازیان پژوهشگر شهرسازی اسلامی. ا--------------------------ا @tamadone_novine_islami
💢 شهرسازی در تمدن نوین اسلامی (شماره_۳) * 🔸نقطه مرکزی در سیستم شهرسازی اسلامی آرامش خدا محور است. منظور از نقطه مرکز، مرکز ثقل سیستم است که اگر این مولفه را از سیستم بگیریم شبکه ناکارآمد و معیوب می‌شود و لذا مهمترین قسمت سیستم شهرسازی اسلامی آرامش است. 🔸این راهبرد برگرفته از آیه ۱۱۲ سوره مبارکه نحل است؛ (وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ.../ و خدا بر شما حکایت کرد و مثل آورد مثل شهری را که در آن امنیت کامل حکم‌فرما بود و اهلش در آسایش و اطمینان زندگی می‌کردند و از هر جانب روزی فراوان به آنها می‌رسید...) 🔸شهر اسلامی با ایجاد کالبد و فضایی متناسب با نگاه اسلام در‌پی این است که آرامش خدامحور را در شهر جریان ببخشد. امروزه شهرهای ایران به علت تقلید از الگوهای غربی دچار بحران هویت شده است. این بحران هویت،حس تعلق و آرامش شهروندان را تحت تاثیر قرار داده بگونه‌ای که افسردگی و اضطراب در کلان شهر‌ها به شدت رو‌ به افزایش است. 🔻 : *علی حجازیان پژوهشگر شهرسازی اسلامی. ا--------------------------ا https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 شهرسازی در تمدن نوین اسلامی (شماره_۴) * 🔸در یادداشت‌های قبل گفته‌شد که شهرسازی اسلامی یک سیستم در نظر گرفته‌ می‌شود. نقاط هدف، شروع و مرکز ثقل این سیستم بیان شد. 🔸مرحله بعدی سیستم برنامه حرکت است. در این مرحله راهبردهای اصلی نزدیک به راهکار از منابع دین استخراج می‌شود. بطور مثال نفی بلندمرتبه‌سازی، کاشت درختان مثمر درفضای شهر، ایجاد گورستان درون مناطق شهری، محله محوری با مرکزیت مسجد از جمله راهبرد وراهکارهایی هستند که برای ارتقاء و بهبود شهر اسلامی پیشنهاد می‌شود. 🔸نقطه بحران دربرابر مرکز ثقل قرار دارد هر عاملی که منجر به تهدید و ازهم پاشیدگی مرکز ثقل بشود نقطه بحران نام دارد. عدم توجه به مسجد این عنصر مهم در شهر اسلامی می‌تواند کل سیستم را دچار خطای محاسبات کند. 🔸نقطه مقصد در سیستم شهرسازی اسلامی بهره‌وری مطلوب از نعمت‌های مادی و معنوی شهروندان در شهر است. درمجموع پیشنهاد می‌شود جهت تهیه نقشه راه شهرسازی اسلامی جهت تحقق تمدن نوین اسلامی شهر را به عنوان ظرف تحقق تمدن تعریف کرد سپس ارتباط سیستم‌های تمدنی با شهرسازی را معین و براساس آن محورهای شهرسازی را تبیین کرد. 🔻: *علی حجازیان پژوهشگر شهرسازی اسلامی. ا—--------------------------—ا @tamadone_novine_islami
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستاده‌ایم* ✍ محمد میلانی 🔸 چیست؟ کدام است؟ امر مدرن یعنی چه؟ دنیای مدرن کجاست؟ در دنیای مدرن چه اتفاقاتی می‌افتد؟ براین مبنا به چه امری سنت می‌گویند؟ آیا ما مدرن هستیم؟ آیا توهم مدرنیته یا مدرن شدن را داریم؟ آیا هر فرهنگی بالذات می‌تواند انگاره‌هایی از مدرنیته را داشته باشد؟ آیا مدرنیته یا مدرنیسم در هنر و فکر و فرهنگ شکل می‌گیرد یا اساساً امری زاییده از درون سیاست و اقتصاد است؟ آیا پست مدرنیسم توهمی فراتر از مرحله مدرنیسم است؟ ما در این قاعده به کجا می‌رویم؟ آیا بازی خوردیم و فکر می‌کنیم که مدرن هستیم؟ 🔸این پرسش‌ها اگرچه به ظاهر طبیعی [و ساده] به نظر می‌رسند یا هر فرد صاحب ادعایی می‌تواند به آنها به صورت کوتاه و مختصر پاسخ بدهد امّا به واقع اینگونه نیست! چیزی که مشخص و پیداست این است که ما درکی نه از به طور کامل داریم و نه فهمی درست از را در سر می‌پرورانیم. الباقی مسئله و مفهوم نیز به هیچ ابزار فکری و تعقلی نیز وابسته نیست. به این معنا مدرنیته یا مدرنیت ما باید شناخته شود و براین اساس اگر شناخته نشود دقیقاً مانند همین گردآب فکری و معرفتی است که در درون آن دست و پا می‌زنیم. 🔸 مدرن نشدند! این یک ادعا نیست بلکه به تعبیری بسیار درست می‌تواند یک واقعیت غیرقابل انکار باشد. مدرنیسم یا مدرن شدن از آنِ ذات و دستگاه فکری-تمدنی است و از این روی چیزی عارض بر ما فی‌النّفسه نمی‌تواند داشته باشد. حتی اگر ما غربِ عالم امکان هم باشیم باز مدرن شدن ما از آنِ خود ما می‌تواند ثمراتی داشته باشد که در نوع خود بسیار خاص و محفوظ به خود ما است و نه دیگری. اما درک این مدرنیته به نوبه خود بسیار بسیار حیاتی است. بی‌هیچ تردیدی اگر ما غرب را بشناسیم، مدرنیته غربی را بشناسیم و اصراری متوهمانه دال بر پذیرش مدرن نداشته باشیم؛ یعنی بپذیریم که بالذات در دنیایی مدرن قرار داریم و نیاز به الگوبرداری مداوم از مدرنیته غربی در تمام وجوهات نیز نداریم، آن وقت است که بالکل مناسبات ما رنگی استقلال‌منشانه به خود می‌گیرد. اینکه امروز در تخاصم با بسیاری از الگوها هستیم، اینکه رابطه نادرستی با برخی وجوهات جهانی داریم، اینکه مدام خودمان را در مرتبه‌ای بسیار بالاتر [یا پائین‌تر] از دیگران در جهان قلمداد می‌کنیم ناشی از همین عدم شناخت است. عدم شناختی که به جای آنکه به ما قدرتی بسان گذشته فرهنگی و علمی‌مان بدهد، توهمی بس نامیمون و دروغین بخشیده است. 🔻: *عنوان اصلی یادداشت "در باب درسگفتار مدرنیته ما" می‌باشد. ا-------------------------------------ا @tamadone_novine_islami