💢انسان آگاه و حقشناس، #پیامبر را از طریق معجزهها نمیشناسد، بلکه او را از پیامش میشناسد...
🔸...معجزه آنچنان که موسی و یا عیسی و #پیغمبر_اسلام و یا همۀ انبیاء داشتهاند برای ایجاد ایمان و یقین و اعتراف به غیبی بودن منشاء قدرت و دانش پیغمبر است، و این یک فرد عامی است که از پیغمبر معجزه میخواهد، عامی است که میگوید: «اگر این سنگ ریزه را در دستت تبدیل به طلا کنی میفهمم تو پیامبری»، ولی انسان آگاه و حقشناس، پیامبر را با این قبیل معجزهها نمیشناسد و بلکه او را از پیامش میشناسد، قرآن را از معنایش میشناسد و آهنگ و لحن و طرز سخن گفتن را میشناسد که عادی نیست، بشری نیست ولو آن پیشبینیها را هم نکند و از آینده یا از پشت کوه که مردم اطلاع ندارند خبر ندهد. این است که قرآن بزرگترین معجزۀ پیامبر و برای آینده است، زیرا که بعد از نبوت پیامبر اسلام، انسان بیشتر آگاهی و رشد عقلی و منطقی خواهد داشت و اوست که قرآن را از طرز سخن گفتنش تشخیص میدهد که سخن، خدایی است و پیام محمد(ص) را بزرگترین نشان نبوت او میشناسد.
🔸این است که مسلمانهایی چون علی، ابوذر، عمار، سلمان و... از پیغمبر معجزه نخواستند؛ تا لب به سخن گشود دریافتند که این «او»ست. ابوذر تا از صحرا آمد و چشمش به پیغمبر افتاد نبوت و رسالت و پیام حضرتش را پرسید و با پاسخ سادهای که شنید، یقین کرد که موعود جانهای زنده، هم اوست، و با تمامی ایمان، عمر و وجود و هستیش را نثار پیام پیامبر کرد.
🔹#دکتر_علی_شريعتی
ا—-----------------------------------------—ا
کانال #بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
📚اقتدا به محمد(ص)، نگرشی نو به اسلام در جهان معاصر/ کتابی از پرفسور کارل ارنست
🔻#مترجم:
حجتالاسلام دکتر قاسم کاکایی
🔻#ناشر:
انتشارات هرمس
✅در بارهی نویسندهی اِمریکایی کتاب
🔸پرفسور #کارل_ارنست هرچند تصریح کرده که مسلمان نیست ولی در میان دانشگاهیان اِمریکا به عنوان یکی از سرسختترین مدافعان اسلام و مسلمانان شناخته میشود. دکوراسیون دفتر و منزل وی در شهر چپلهیل سبکی کاملاً اسلامی دارد. در سال 2002 و پس از واقعهی «11 سپتامبر 2001» وی گزیدهای از قرآن مجید ترجمهی مایکل سلز را به عنوان کتاب درسی همهی دانشجویان ورودی دانشگاه کارولینای شمالی (که بالغ بر چندهزار نفر میشدند) تعیین کرد و همین امر باعث تنشهای فراوانی در اِمریکا شد و به تحریک محافل صهیونیستی و بنیادگرایان تندرو مسیحی شکایت متعددی علیه دانشگاه و مسئولان این برنامه (از جمله کارل ارنست) اقامه شد. همسر ایشان خانم جودیت ارنست که همراه با شوهرش برای شرکت در کنفرانس «مولانا و دین» در سال 1386 به ایران آمده بود پس از بارگشت، نامهی سرگشادهای خطاب به جورج بوش، رئیسجمهوری وقت اِمریکا، نوشت که طی آن از سیاستهای بوش نسبت به ایران و ایجاد جوّ «ایران هراسی» در اِمریکا، انتقاد کرده بود. این نامه در برخی از نشریات اِمریکا به چاپ رسید.
🔸به هر حال، این روزها در سطح بینالملل کارل ارنست یکی از مطرحترین اندیشمندانی است که میکوشد چهرهی انسانی و معنوی اسلام را بشناساند و در برابر جفاهایی که به اسلام و مسلمانان میشود از آنها دفاع کند. علاقهی او به عرفان اسلامی و آشناییاش با منابع عرفانی اسلام از طریق مرحوم (آنماری شیمل) وی را در این کار تا حد زیادی موفق کرده است.
✅در بارهی کتاب و موضوع آن
🔸این کتاب بلافاصله پس از انتشار با اقبال گستردهای هم در غرب و هم در بین مسلمانان مواجه شد. در کشورهای مصر، مالزی و ترکیه از نویسندهی کتاب تقدیر شد و جوایز مختلفی به وی تعلق گرفت. در سال 1386 نیز مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفه و دانشگاه شیراز، مشترکاً، به خاطر این کتاب از نویسندهی آن تقدیر و جایزهای به ایشان تقدیم کردند. البته به خاطر انتقادات فراوان نویسنده از وهابیان و سلفیها، این کتاب در عربستان سعودی سخت مورد بیمهری قرار گرفته است. در پاکستان نیز هرچند در ابتدا قرار بود از این کتاب تقدیر شود ولی به خاطر دفاع و جانبداری نویسنده از تشیع، تصمیم آنها عوض شد.
برای دریافت اطلاع بیشتر در مورد این کتاب به لینک زیر مراجعه بفرمایید:↙️
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910625001166
ا—-----------------------------------------—ا
کانال #بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
💢درسگفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(10)
✅تعریفی برای تمدن و عناصر اصلی این تعریف
#درسگفتارها
#گزیدهی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
🔻تعریف تمدن
تا اینجا روشن شد که #تمدن یک مفهوم ساده نیست و تعریف کردن آن کار بسیار دشواری است و شاید به دلیل همین امر باشد که تا الآن دهها تعریف از تمدن ارائه شده است که بین بخش مهمی از آنها وجه اشتراک جدی دیده نمیشود؛ ازاینرو، برای من هم سخت است که بتوانم تعریفی جامع و مانع از تمدن ارائه کنم. با این حال، از سر اجبار و برای جلورفتن بحث، تعریفی را ارائه میکنم. بهنظر میرسد تمدن عبارت است از ظهور و بروز فرایندی پیشرفتهای هدفمند و نظاممند در یک یا چند جامعه، بر اساس طرز تفکری روشن، که شکل معنادار و منضبط به خود گرفته و جامعه را به مقصد مورد نظر میرساند.
🔸همان طور که ملاحظه میکنید، در این تعریف بر روی چند عنصر تأكيد شده است:
#اول: بر روی بروز و ظهور که من از آن به اصل «عینیّتیافتگی» تعبیر میکنم. اصل عینیّتیافتگی یعنی اینکه تمدن صرفاً یک فکر یا ایده نیست بلکه تمدن به تحقق عینی یک فکر و یا ایده اطلاق میشود. هر قدر هم که یک تفکر یا ایده قوی باشد، تا زمانی که در مقام عینیّت محقق نشود به آن تمدن گفته نمیشود.
#دوم: بر روی فرایندی بودن تمدن تأکید شده است. #فرایندی_بودن تمدن در مقابل پروژهای بودن آن است. این صحیح نیست که کسی تصور کند تمدن یک امر پروژهای است؛ یعنی کسی یا جریانی میتواند بر اساس یک پروژه، خالق یک تمدن باشد. خیر، تمدن محصول یک روند طبیعی است که البته پروژهها میتوانند در سرعت بخشیدن یا تقویت آن نقشآفرین باشند اما نمیتوان گفت ساخت یک تمدن امری کاملا مدیریتپذیر است. هزاران عامل ریزودرشت وجود دارد که اساساً از نگاهها مخفی است چه رسد به اینکه قابل مدیریت باشد.
#سوم: بر روی پیشرفتهای هدفمند و نظاممند تأکید شدهاست؛ همانطور که اشارهشد، از نظر من تفاوت اصلی جامعه بدوی و ساکن با جامعه مدنی در همین تحرک و پویابودن جامعه است که از آن در اینجا به پیشرفت تعبیر میکنیم، آن هم پیشرفت هدفمند و نظاممند که بتواند در سطح جامعه و حتی در سطحی بالاتر، یعنی در یک منطقه بزرگ و حتی کل جهان، تحوّلآفرین باشد.
#چهارم: بر روی ابتنای آن بر تفکری روشن تأكید روشن شده است. هیچ تمدنی را نمیتوان پیدا کرد که خالی از تفکر و فاقد عقبه اندیشهای باشد. البته تفکّرات از جهانبینیهای گوناگون زاییده میشوند و همین امر میتواند آنها را به اقسام مختلف تقسیم کند. ما در این تعریف اصل تفکر را مدنظر قرار دادهایم و طبعاً درباره درونمایه این تفکر، صحبت خواهیم کرد.
#پنجم: تأکید بر روی معناداری و انضباط میان حلقههای گوناگون پیشرفت یک جامعه است که اگر نباشد، تمدنی خلق نمیشود. شاید بتوان از این معناداری، به روح واحد حاکم بر کالبدهای یک جامعه نیز تعبیر کرد.
#ششم: تأكيد بر روی مقصد است؛ در واقع، تمدن نمیتواند بی مقصد باشد، هر پیشرفتی هم دارای مقصد است و البته این مقصد، رابطه تنگاتنگی با طرز تفکر حاکم بر تمدن دارد.
🔸به نظر میرسد، در هر قسمت از تاریخ که تمدن پرآوازه و اثرگذاری را پیدا میکنیم، این تعریف تقریباً بر آن قابل صدق است. البته انطباق این تعریف بر یک تمدن، به منزله زوال ناپذیری آن تمدن نیست؛ چراکه ما در این تعریف وارد محتوا و درونمایه تمدن نشدیم. ضمناً همانطور که ملاحظه میکنید، این تعریف، در قبال فرهنگ بینظر نیست. در حقیقت، ما در آنجایی که روی طرز تفکر روشن تأکید میکنیم، فرهنگ را چه به عنوان علت محدثه و چه به عنوان علت مُبقیه، لازمه شکلگیری یک تمدن به حساب میآوریم اما اینکه این فرهنگ چیست و باید چه رتبه و منزلت یا چه مؤلفههایی داشتهباشد، بحث دیگری است که باید در جای خود به آن پرداخت.
«والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته»
پایان درسگفتار اول.
#ادامه_دارد...
🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درسگفتارهایی از حجتالاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 33 - 31.
ا—----------------------------------------—ا
#بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (112)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (5)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸۲- ۲) مارکسیسم
نگرش دوم نگرش جریانهای مارکسیستی است که از مارکس و انگلس شروع شد. #فروید، #مارکوزه ، #آدورنو، #هابرماس و... به گونههای مختلفی این سنت فکری را ادامه دادند. در این نگرش بازهم علم انباشتی قلمداد میشود و باز هم خطی رشد میکند. این افراد میان علوم اجتماعی و طبیعی تفکیک قائل شده و علوم طبیعی را علوم دقیقه و علم اجتماعی را سرشار از ارزشگذاری و جهتگیری سیاسی و اقتصادی میدانند.
🔸در این نگرش، مساله اصلی تضاد طبقاتی و استثمار تودههای مردمی و کارگری توسط طبقه حاکم و نخبگان سیاسی و علمی است ، در واقع مارکسیستها علم را خنثی تلفی میکنند و تنها به روابط تولید و مصرف اشکال دارند. آنها بر این باورند که طبقه حاکم با تولید یک ایدئولوژی آرام کننده، جایگاه خود را تثبیت میکنند. ایدئولوژی توجیهگر فاصله طبقاتی و توجیهکننده عملکرد سیاسی و اقتصادی طبقه حاکم است. گرامشی نخبگان را توجیهگر نظام سیاسی و روابط تولید میداند، لذا ایدئولوژی و دین افیون تودهها قلمداد میشود و مانع از خودآگاهی انسانها خواهد شد #مارکس بر این باورست که وقتی خودآگاهی تودههای کارگری افزایش یافت، جامعه کارگری علیه نظام سرمایهداری قیام کرده و دولت کمونیستی برقرار میکنند. در این نگاه، اراده انسانها قبل از #انقلاب_پرولتاریایی، مقهور روابط سلطه و #نظام_سرمایهداری است.
🔸آگاهی کاذبی که توسط حاکمان ترویج میشود، آدمی را به «شیء» تبدیل کرده و مانع از شکوفایی اراده انسانی در تحقق تمدن مطلوب مارکسیستی خواهد شد. در نگرش مارکسیستی، اراده انسانی عامل اصلی ساختن تمدنهاست. لکن در جامعه سرمایهداری ، اراده و نقش تودهها و کارگران تحریف شده و در خدمت اراده طبقه حاکم و سرمایهدار قرار گرفته است. با آگاهی بخشی و بیداری طبقات محروم و برملا شدن روابط تولید، خودآگاهی اجتماعی در طبقات تحت سلطه ایجاد میشود و زمینه تحول و انقلاب فراهم میگردد. هدف نهایی این دیدگاه در مرحله #تمدنسازی ، ظهور یک دولت بدون طبقه و جامعه خالی از قشربندی برای عدالت و مساوات اجتماعی است. این نگرش آرمانی و عجیب ، امروزه حتی در غرب طرفداری ندارد و متروک واقع شده است.
#ادامه_دارد...
🔻#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 121 و 122.
ا—-------------------------------------------------—ا
🔹کانال_بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
🌐@tamadone_novine_islami
🔺«هنر شفاف اندیشیدن»، اثر رولف دوبلی با ترجمۀ خوبِ عادل فردوسیپور و دوستانش، یکی از دو کتابیست که دخترم بهمناسبت روز پدر و فرارسیدن عید به من هدیه داد که مشغول مطالعۀ آن هستم.
این کتاب برای ما ایرانیها که بسیار دچار «خطای شناختی» هستیم بسیار مفید است. رولف دوبلی در این کتاب بهخوبی نشان میدهد که چطور پیشفرضهای غلط ذهنی در هنگام اندیشیدن، ما را دچار خطاء و اشتباه میکند.
امیدوارم فرصتی پیشآید تا بتوانم گزیدههایی از متن این کتاب را در کانال به اشتراک بگذارم.
@tamadone_novine_islami
💢فلسفه سیاسی فارابی و جمهوری اسلامی (بخش اول)
✍یادداشتی از حجتالاسلام دکتر احمدرضا یزدانیمقدم
✅فارابی برای فقیه مجموعهای از دانشها را برمیشمارد و بر پایه این دانشهاست که فقیه میتواند در راستای مقاصدی که پیامبر داشته، احکام متناسب را در شرایط زمانی و مکانی خودش استنباط کند.
💠متن زیر یادداشتی است که توسط حجتالاسلام دکتر احمدرضا یزدانیمقدم عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی نوشته شده است؛
🔻اندیشه فارابی میراث مشترک بشری
🔸دستاورد اندیشمندانی مانند فارابی میراث مشترک بشری است و میتواند به طرح پرسشهای جدید و یا تلاش برای یافتن پاسخهای جدید و یا پردازش دیدگاههای جدید در اندیشه سیاسی بیانجامد (پارخ؛ «نظریهپردازی در مورد نظریه سیاسی»،ص ۴۰۸ و ۴۰۹). بهره گرفتن از فلسفه سیاسی فارابی برای ایران امروز یک ضرورت است. در این گفتار پرسش این است که: فلسفه سیاسی فارابی برای ایران امروز ما و برای نظام جمهوری اسلامی چه دستاورد و یا فایدهای دارد؟
🔻وحی و پیامبری محور فلسفه سیاسی فارابی
🔸محور فلسفه سیاسی فارابی، چنانکه در مبادی آرا اهل المدینة الفاضلة آمده است، موضوع وحی و پیامبری است. در تبیین فارابی از موضوع وحی و پیامبری سیره پیامبر خاتم (ص) نقش پُررنگی دارد. جهانشناسی و انسانشناسی فارابی هم در همین رابطه قابل بازخوانی است. در وحی، حقیقت انسان که ناطقه نظری اوست با فرا رفتن از درگیریهای متخیله با دادههای حواس و…، و اشراف بر متخیله؛ با عقل فعال ارتباط مییابد یا با او یکی میشود. در این یگانگی پیامبر با عقل فعال؛ نفس قدسی نبوی، فیض الهی را دفعة واحدة و بدون ترتیب قیاسی پذیرا میشود.
🔸به تعبیر ابنسینا کمالی در پیامبر تحقق پیدا میکند. یک کمال وجودی که لازمه آن دریافت معلومات و معقولات بهصورت عقل بسیط است که بهتدریج، با رویدادها و حوادث و اتفاقات، تبدیل به عقل تفصیلی میشود. در چنان مقامی، که مقام مجردات است، کلام بیمعناست زیرا کلام برای انتقال مافی الضمیر خود به دیگری است و زمانی که دو ضمیر یگانه میشوند انتقال مافی الضمیر بهواسطه کلام معنا ندارد.
🔻روش فلسفه سیاسی فارابی
🔸چنانکه از گفتار فارابی برمیآید او درصدد ارائه اصول و مبانی است و دیدگاههای خود را بهصورت ایدهآل تایپ (Ideal Type) عرضه میدارد و خود توجه دارد که آن صورت کامل و نهایی در جهان واقع چندان امکانپذیر نیست. ازاینرو است که از حاکم فاضل به شورای فاضلان و یا حتی حاکم سنت و شورای حاکمان سنت منتقل میشود و این امر نشانه واقعگرایی و عملگرایی فارابی است.
🔸بهعلاوه گفتار فارابی درباره توجه به مقاصد فیلسوف و تفسیر آن برای شرایط متحول و متغیر و جدید این اجازه را به ما میدهد که با توجه به مقاصد فارابی؛ گفتار و سامان فلسفه سیاسی او را، با توجه به شرایطی که در آن هستیم، تفسیر کنیم. بر این پایه، ضرورت فلسفه نظری، برای ریاست مدینه فاضله، برای آن است که اداره مدینه فاضله مسبوق به یک چارچوب فلسفه نظری بوده و برای انسان و اجتماع و جهان یک مبدأ و منتهایی بشناسد و بر پایه تفسیری که از سعادت دنیوی یا اخروی انسان دارد برای زندگی کنونی او برنامهریزی کند.
🔸برای اداره مدینه فاضله علاوه بر فلسفه نظری، نیازمند فلسفه عملی هستیم تا آن اصول و آرمانهای کلی عقلی عملی که میخواهیم آنها را تحققبخشیم را روشن سازد و تعاریف و چگونگی آنها را به دست دهد. اگر جامعه راجع به یک چارچوب فلسفی نظری و عملی باشد این بخش از تصویر کلی مدینه فاضله را میتوانیم پرشده به شمار آوریم.ازاینروست که فارابی ملت فاضله و ریاست سنت را جانشین فلسفه و فیلسوف قرار میدهد. در مرتبه بعد هم نیازمند تعقل و فضیلت فکری هستیم تا بر پایه تجربه و مشاهده بتوانیم آرمانهای کلی عقلی را با شرایطی که در آن قرار داریم تطبیق کرده و بهتناسب این شرایط برنامه عملی جزئی ارائه کنیم.
#ادامه_دارد...
ا—----------------------------------------—ا
#بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
💢کرسی ترویجی بارخوانی ضعف مسلمانان و راههای برون رفت از آن
✅این کرسی ترویجی در تاریخ 1397/12/02 در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم برگزار شده است.
🔻ارائه دهندگان
🔸1- جناب آقای دکتر شریف لکزایی
عنوان سخنرانی: (علل ضعف تمدنی و عقبماندگی جوامع اسلامی از منظر امام موسی صدر)
🔸2- جناب آقای دکتر مختار شیخ حسینی
عنوان سخنرانی: (اسلامگرایان معاصرِ غرب و مشکله عقبماندگی با تاکید بر "شکیب ارسلان" و "محمد غزالی")
🔸3- جناب آقای دکتر رسول نوروزی
عنوان سخنرانی: (جدال میان وضعیت در خود و برون از خود)
🔸دبیر علمی: جناب آقای دکتر سعید هاشمینسب
🔹مشروح این سخنرانیها را در لینک زیر ببینید:
http://www.aparat.com/v/GFyHZ
ا--------------------------------------ا
#کانال_بهسوی_تمدن_نوین_اسلامی
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🍀در فضایل ماه شعبان/ دکتر حسن شهیدی
🔸وجه تسمیه ماه شعبان از قدیمالایام آن بود که اعراب در این ماه شعبه شعبه شده و به دنبال آب میرفتند. اما با ظهور اسلام، این ماه رنگ و بوی معنوی و الهی یافت. پیامبر اکرم(ص) فرمود در این ماه، روزی خدا میان خلایق، متشعّب (پراکنده) میشود.
لذا پیامبر عنایت خاصی به ماه شعبان داشت، روزهایش را به صیام و شبهایش را به قیام میگذراند (کان رسول الله یدأب في صیامه و قیامه...) و میفرمود: شعبان ماه من است، خدا بیامرزد کسی را که مرا به ماه من یاری کند.
همان گونه که ماه رجب مقدمه شعبان است، ماه شعبان هم مقدمه رمضان است. رجب متعلق به امیرالمومنین(ع) است، شعبان ماه رسولالله(ص) و رمضان "شهرالله" است. یعنی از سلسله مراتب ولایت و رسالت باید به حضرت حق رسید.
اگر رجب ماه استغفار است، شعبان ماه تقرب است و رمضان موعد وصل و لقاء و حضور در ضیافت الهی...!
🔸امیرالمومنین(ع) در این ماه گنجینهای پربار به یادگار نهاده به نام "مناجات شعبانیه".
ترنمی عارفانه و نجوایی عاشقانه با حضرت دوست، آن جا که میگوید:
معبودا، به من دلی بخش که مشتاق مقام قرب تو شود، و زبانی که صدقش به سوی درگاهت بالا رود، و دیدهای حقیقتبین که به تو تقرب جوید...
و نیز میگوید:
بارالها، اگر به گناهانم مواخذه گردانی تو را به بخشایشت مواخذه کنم و اگر به دوزخم درافکنی اهل آتش را به دوستیم با تو آگاه خواهم ساخت! اگر اعمال من در کنف طاعتت کوچک است، لیک در ساحت امیدت، آرزوهایم بس بزرگ است.
🔸و هر چه پیشتر میرود سطح خواستهها فراتر میرود:
الهی، مرا از آنانی قرار ده که ندایشان کردی و تو را اجابت کردند و به آنان نظری کرده و مدهوش جلالت گشتند. هم آنانی که در نهان نجوایشان کردی و در عیان برایت به عمل پرداختند.
و سرانجام در اوج اشتیاق، چنین طلب میکند:
بارالها، مرا کمال گسستن از غیر و پیوستن به خودت ارزانی دار، چشمان دل را با فروغ نظاره به خود، روشنی بخش تا چشمان دل، حجابهای نورانی را بدرد و به کانون عظمت باریابد و جانهایمان آویخته شکوه و قداست تو گردد...
🔸دعا کنیم در این زمانه پرآشوب، نفحاتی از برکات این ماه نصیبمان شود، تا مگر لختی در سایهسار معنویت شعبان بیاساییم و با دلی آماده، وارد شهرالله شده و از ضیافةالله متنعم شویم....
ا--------------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
باز پیوند روح و جان شده است
امشب دوباره حیدر صاحب پسرشده است
گویا که کعبه دوباره حیدری شده است
دیدی چه شور عجیبی در این جهان به پا شده است؟
ماه به زمین آمده است گویی چرا؟
زیرا که حسین صاحب برادر شده است
🌸🍀🌺🌸🍀🌺🌸🍀
@tamadone_novine_islami
🍀در فضایل ماه شعبان/ دکتر حسن شهیدی
🔸وجه تسمیه ماه شعبان از قدیمالایام آن بود که اعراب در این ماه شعبه شعبه شده و به دنبال آب میرفتند. اما با ظهور اسلام، این ماه رنگ و بوی معنوی و الهی یافت. پیامبر اکرم(ص) فرمود در این ماه، روزی خدا میان خلایق، متشعّب (پراکنده) میشود.
لذا پیامبر عنایت خاصی به ماه شعبان داشت، روزهایش را به صیام و شبهایش را به قیام میگذراند (کان رسول الله یدأب في صیامه و قیامه...) و میفرمود: شعبان ماه من است، خدا بیامرزد کسی را که مرا به ماه من یاری کند.
همان گونه که ماه رجب مقدمه شعبان است، ماه شعبان هم مقدمه رمضان است. رجب متعلق به امیرالمومنین(ع) است، شعبان ماه رسولالله(ص) و رمضان "شهرالله" است. یعنی از سلسله مراتب ولایت و رسالت باید به حضرت حق رسید.
اگر رجب ماه استغفار است، شعبان ماه تقرب است و رمضان موعد وصل و لقاء و حضور در ضیافت الهی...!
🔸امیرالمومنین(ع) در این ماه گنجینهای پربار به یادگار نهاده به نام "مناجات شعبانیه".
ترنمی عارفانه و نجوایی عاشقانه با حضرت دوست، آن جا که میگوید:
معبودا، به من دلی بخش که مشتاق مقام قرب تو شود، و زبانی که صدقش به سوی درگاهت بالا رود، و دیدهای حقیقتبین که به تو تقرب جوید...
و نیز میگوید:
بارالها، اگر به گناهانم مواخذه گردانی تو را به بخشایشت مواخذه کنم و اگر به دوزخم درافکنی اهل آتش را به دوستیم با تو آگاه خواهم ساخت! اگر اعمال من در کنف طاعتت کوچک است، لیک در ساحت امیدت، آرزوهایم بس بزرگ است.
🔸و هر چه پیشتر میرود سطح خواستهها فراتر میرود:
الهی، مرا از آنانی قرار ده که ندایشان کردی و تو را اجابت کردند و به آنان نظری کرده و مدهوش جلالت گشتند. هم آنانی که در نهان نجوایشان کردی و در عیان برایت به عمل پرداختند.
و سرانجام در اوج اشتیاق، چنین طلب میکند:
بارالها، مرا کمال گسستن از غیر و پیوستن به خودت ارزانی دار، چشمان دل را با فروغ نظاره به خود، روشنی بخش تا چشمان دل، حجابهای نورانی را بدرد و به کانون عظمت باریابد و جانهایمان آویخته شکوه و قداست تو گردد...
🔸دعا کنیم در این زمانه پرآشوب، نفحاتی از برکات این ماه نصیبمان شود، تا مگر لختی در سایهسار معنویت شعبان بیاساییم و با دلی آماده، وارد شهرالله شده و از ضیافةالله متنعم شویم....
ا--------------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (113)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (6)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸۳- ۲) رویکرد انسجام گرایانه
ساختارگرایی در سده اخیر، مقبولیت فراوانی در میان مجامع علمی جهان پیدا کرده. ساختارگرایی در مقابل مبنا گرایی، حقیقت علم را در ریشههای فرهنگی و گرایشهای مختلف انسانی بازگردانیده و مبنای ثابت و پایداری برای علوم قایل نیست. این دیدگاه که در مبانی فلسفی خود، به تفسیرگرایی در علم بازگشت دارد، بر سر سفره فلسفه پدیدارشناسانه مینشیند و در تفکر «وبر» وبعدها «مرتن»، تبدیل به یک آموزه اجتماعی میگردد. این نگرش در فلسفه علم، به رشد انباشتی علوم اشکال وارد کرده و پارادایم های علمی را مطرح میکند. دورههای رشد علمی، متناسب با مبانی و اهداف جدید علمی شکل میگیرد و از این روی، علم رشد خطی ندارد و بسته به هر فرهنگی، متفاوت میشود. علومی که در دوران ایران باستان، مصر باستان و حتی اصفهان صفویه در دست دانشمندان بود، [با توجه به این دیگاه] ذاتاً با علم کنونی متفاوت است و میراثی برای علم امروزین محسوب نمیشود. بنابراین، علم تک نسخهای نبوده و هدف تحقیق علمی هم کشف قوانین نیست. قواعد علمی، متناسب با پیش فرضها، تخیّلات واهداف دانشمند، تولید شده و جامعه و طبیعت، در برابر فهمهای متنوع، منفعل است. این دیدگاه میان علوم اجتماعی و علوم طبیعی تفاوت قایل شد و علوم طبیعی را در فرآیند معنابخشی انسان تحلیل میکند. در این نگرش، انسان به کنشهای خویش معنا میدهد و از طریق همین معانی و قواعد، زندگی خویش را ترسیم میکند. پس بیشک جامعه قانون ثابتی ندارد و وابستگی عمیقی به وضعیت فرهنگی و قراردادهای اجتماعی خواهد داشت. در [این] دیدگاه تفسیری، نه تنها علوم انسانی که علوم طبیعی هم ناشی از معنادهی و معنابخشی انسان است. در واقع انسان است که طبیعت، #جامعه و #تمدن را بر حسب التفات و توجه خویش می سازد. امری خارج از آگاهی آدمیان وجود ندارد و همه علوم در فرآیند معنابخشی انسان محقق میشود.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 122 و 123.
ا—--------------------------—ا
@tamadone_novine_islami
💢شاخصهای انسانِ ترازِ تمدن اسلامی
#آیت_الله_سیدمحمدمهدی_میرباقری
http://yon.ir/c4VpT
🔸جامعه انسانی حول محور حق یا باطل شکل میگیرد و تجمع برای پرستش است لذا هر جا جامعهای شکل بگیرد عاری از پرستش نیست، خواه پرستش حق یا پرستش باطل باشد. انسان تراز اسلامی باید انسان درون جامعه و تاریخ دانسته شود. انسان تراز اسلامی عضوی از جامعه تاریخی است و فرد و جامعه و تاریخ آن دارای هویت هستند. ما انسانهای جزیرهای و جدا از یکدیگر چه در جبهه حق و چه در جبهه باطل نداریم.
🔸انسان تراز تمدن غربی، انسان متناسب با توسعه غربی تربیت شده و رفتارهای او تحت قواعد ماده است. انسان تراز، انسانی است که تکامل اجتماعی پیدا کرده و متناسب با رشد تکنولوژی فکر و عمل میکند. انسان تراز تمدن مادی، انسانی است که افکار و سبک زندگی و احساسات او متناسب با رشد تکنولوژی است. انسان اگر برآمده از ماده باشد، خود محور خواهد شد و اگر جایی وارد حیات اجتماعی شود بر اساس منافع خود عمل میکند.
🔸انسان تراز تمدن اسلامی به طور قطع جدا از تمدن مادی است. انسان تراز تمدن اسلامی انسانی است که تمام روابط خود اعم از رابطه با خود و محیط و دیگران را بر مدار امام و ولی حق تنظیم میکند. این انسان ارزشها را بر مدار هوای خود تعریف نمیکند بلکه بر مدار ولی حق تعریف میکند. انسان تراز تمدن اسلامی خود را تابع دین و خلیفه الله میداند.
#کانال_به_سوی_تمدن_نوین_اسلامی
@tamadone_novine_islami
💢قرآن پرچم تمدن اسلامی است
📌آیتالله علیرضا اعرافی، در مراسم اختتامیه سومین دوره مسابقات بینالمللی قرآن طلاب علوم دینی در قم، گفت:
🔸قرآن پرچم تمدن اسلامی است، زیرا تمدن اسلامی، نصمحور است و قرآن محور بنیادین این تمدن است؛ قرآن جهان را با نزول خود تکان داد و بشریت را وارد قلمرو جدید کرد و اگر بشریت در مسیر قرآن جلو میرفت جهان چهره دیگری داشت.
🔸رسالت سنگینی بر دوش طلاب جوان است؛ آنان باید در همه عالم پرچم قرآن را به اهتزار درآورند.
🔸تحقیقات زیادی در میان مستشرقان درباره قرآن انجام شده و البته همه هم غرض ندارند، ولی بخش زیادی از این تحقیقات پایه اندیشه قرآنی ما را متزلزل میکند و ما باید آن را بشناسیم و حکیمانه به آن پاسخ دهیم.
🔹متن کامل در:
http://yon.ir/B5X8b
ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
@tamadone_novine_islami
yon.ir/OIwwB
🔺اتاق شخصی اسلامشناس و تمدنپژوه شهیر فرانسوی مرحومه خانم مریم ابوذهاب (ماری پیر والکمن)
#اندیشمندان_تمدنی
@tamadone_novine_islami
💢انسان و صنعت؛ تحلیلی بر جایگاه صنعت در سیر تکاملی انسان
#متن_منتخب
#درسهای_الحیاة
#استاد_محمدرضا_حکیمی
🔸نباید رونق ظاهری و شکوه صوری تمدنی چون #تمدن_غرب را معیار قرار داد و پیشرفتهای صنعتی و ابزاری را ملاک شکوفایی و برتری دانست. انسان هر چه در #ابزارسازی قدرتمند شود و به هر نقطه اوج فیزیکی برسد و به آسمانها صعود کند و درون زمین را بکاود، اگر از عهده تفسیر درست #انسان و #زندگی برنیاید و #کرامت او را نادیده بگیرد و به اصول انسانیت پشت کند و حقکشی و حقوقنشناسی را بر سراسر جامعهها حتی بر مردمان جامعه خودـ حکمفرما سازد و اساس جامعه خود یعنی جامعه کوچک خانواده را پوشالی و متزلزل کند و #تبعیض و #فقر و #تکاثر را گسترش دهد، چگونه پیشرونده است و حرکت تکاملی دارد!
🔸بگذریم... که ابزارسازیها در #تمدن_صنعتی نیز ضد ارزش واقعی انسان و ویرانگر خانه انسانها و برباد دهنده موجودیت کره خاکی است و هیچ سقوط و واپسگرایی در طول تاریخ به این درجه از ویرانگری و نابودی گستری رخ نداده است. و بهراستی #مدعیان تمدن صنعتی نمونه آشکار این مثل حکیمانه فارسی شدهاند: یکی بر سر شاخ و بن میبرید.
📚 #الحیاة: ج١٢، ص۴٨٢
ا—--------------------------—ا
@tamadone_novine_islami
💢فلسفه سیاسی عصر غیبت/ جمهوری اسلامی؛ حکومت منتظر
📌حجتالاسلام داود مهدویزادگان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی:
🔹بحث فلسفه سیاسی در ساحت نظری و انتزاعیاش، بحث از حکومت مطلوب است. زمان نمیتواند بدون فلسفه سیاسی باشد زیرا عمل سیاسی در هر قطعهای از زمان با تکیه بر فلسفه سیاسی، بهقصد حفظ یا تغییر وضع موجود انجام میپذیرد و اگر قطعهای از زمان فاقد فلسفه سیاسی باشد، عمل سیاسی مبنای فلسفی و عقیدتی خود را از دست خواهد داد.
🔹از دیدگاه امام خمینی(ره)، «ولایت فقیه» دولت انتظار در عصر غیبت است و از فلسفه سیاسی امامت سرچشمه میگیرد. ولایت فقیه، دولت آمادهگر و زمینهساز برای ظهور حضرت مهدی(عج) است. از این رو، امام خمینی(ره) با هرگونه برداشتهای ناصواب درباره انتظار فرج مخالفت میورزید. انتظار فرج بهمعنای ترک سیاست و نفی حکومت یا پذیرش فلسفههای سیاسی عرفی نیست.
📖 متن کامل در:
🌐 http://yon.ir/vpi2p
ا------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
نیمهی شعبان گلِ نرگس شِکُفت
چلچله از شادمانی شب نَخُفت
آبشار یک لحظه آرام شد، نریخت
تا که رازش با گلِ نرگس بگفت
سَرو حیران شد از آن فرّ و جلال
ماه فرو مانده در آن حُسن جمال
#محسن_بلنج
💐💐💐💐💐💐💐💐
@tamadone_novine_islami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مهدی موعود و داستانِ انتظار ما...
🔸در کتابهای "مُعجمُ البُلدان" و "آثارُ البِلاد و اخبارُ العِباد" نوشتهاند که شیعیان کاشان در قرن هفتم هر صبح جمعه، اسبی را زین کرده به بیرون از دروازه شهر میبردند و انتظار ظهور میکشیدند. تاریخ "روضة الصّفا" هم از همین فعل توسط دولت سربداران در سبزوار خبر میدهد.
🔸این دیالوگ زیبای محمود دولتآبادی (از زبان شیخ حسن جوری) و موسیقی شورانگیز فرهاد فخرالدّینی را در سریال سربداران بشنوید:
《کسی قرار است که بیاید...》
💐💐💐💐💐💐💐💐
@tamadone_novine_islami